الگوی پرچم چیست؟ — از صفر تا صد و به زبان ساده
«مجله فرادرس» تا به حال مطالب متعددی را در حوزه آموزش بورس و تحلیل تکنیکال، منتشر کرده است. در نوشتار حاضر، به بررسی الگوی پرچم یکی از الگوهای ساده و مهم در تحلیل تکنیکال پرداختهایم. الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامهدهنده به شمار میرود.
الگوی ادامه دهنده چیست ؟
«الگوی ادامهدهنده» (Continuation Pattern) نشاندهنده این است که پس از کامل شدن آن، قیمت به حرکت در جهت قبلی خود – قبل از ظهور الگوی ادامهدهنده – ادامه میدهد. تحلیلگران تکنیکال از تعداد زیادی الگوی ادامهدهنده برای دریافت سیگنالی مبنی بر ادامه پیدا کردن روند قبلی استفاده میکنند. از نمونههای الگوهای ادامهدهنده میتوان به الگوهای مثلث، پرچم، الگوی آویز یا «پرچم سهگوش» (Pennant) اشاره کرد. توجه داشته باشید که تمامی الگوهای ادامهدهنده نشاندهنده ادامه روند نیستند و حتی پس از مشاهده آنها، معکوس شدن روند محتمل است.
چه زمانی به الگوهای ادامهدهنده اعتماد کنیم؟
زمانی که روند وارد شده به الگو، روند قوی به شمار رود و الگوی ادامهدهنده در مقایسه با موجهای الیوت، کوچکتر باشد، روندهای ادامهدار، قابل اطمینانتر خواهند بود. برای مثال، در روند قیمتی، قیمت به طرز قابل توجهی افزایش پیدا میکند، مثلثی کوچکی شکل میگیرد، در بالای الگوی مثلث، روند، شکسته میشود و سپس بالاتر و بالاتر میرود.
الگوی پرچم چیست ؟
در تعاریف عبارتهای بکارگرفتهشده در تحلیل تکنیکال، «پرچم» (Flag) الگویی است که در چهارچوب زمانی کوتاهمدتتر، بر خلاف روند فعلی مشاهده شده در چارچوب زمانی بلندمدتتر روند قیمتی، حرکت میکند.
از الگوی پرچم برای شناسایی احتمال ادامه یافتن روند از نقطه فاصله گرفتن قیمت در خلاف جهت روند قبلی، استفاده میشود. اگر روند ادامه پیدا کند، افزایش قیمت قابل توجه خواهد بود و در این زمان مشاهده الگوی پرچم، برای معاملهگران سود به همراه خواهد داشت.
الگوی پرچم چه زمانی مشاهده میشود؟
الگوی پرچم، زمانی ظاهر میشود که به صورت مداوم شاهد حرکات به سمت بالا و پایین در نمودار قیمتی سهامی باشید که روندی صعودی یا نزولی دارد. در این نمودارها به سختی میتوان قلهها و درهها را با خطوط موازی به یکدیگر متصل کرد.
الگوی پرچم نشاندهنده چیست؟
به صورت کلی، پرچم نشاندهنده عدم اطمینان در نمودار قیمتی یک سهم است. شکست مشاهده شده در پرچم، سیگنالدهنده این است که بازار تصمیم خود را درباره ارزش ذاتی این سهام گرفته است و این احتمال وجود دارد که حرکت قابلتوجهی به سمت بالا یا پایین انجام شود که با جهت شکست قیمت، انطباق داشته باشد.
الگوی پرچم چگونه عمل میکند؟
پرچم یا نواحی ایستایی فشرده در پرایس اکشن نشاندهنده حرکتی برخلاف جهت روند است که به سرعت پس از حرکتی سریع در جهت روند، مشاهده میشود. این الگو عموماً از ۵ تا ۲۰ شمعدانی یا کندل استیک تشکیل شده است. الگوی پرچم میتواند صعودی یا نزولی باشد.
الگوی پرچم از چه اجزایی تشکیل شده است؟
الگوی پرچم از ۲ جزء «پرچم» (Flag) و «میله پرچم» (Flag Pole) تشکیل شده است. که بخش پرچم خود شبیه به کانال است که در آن میتوانید «ایستایی» (Consolidation) یا ثبات قیمت را نیز مشاهده کنید.
پس از اتمام بخش پرچم، تغییر قیمتی به اندازه میله پرچم در ادامه آن وجود خواهد داشت.
۵ ویژگی اصلی الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم، ۵ ویژگی اصلی دارند.
- روند جلو رفته
- کانال ایستایی
- الگوی حجمی
- شکست سطوح
- تائید حرکت قیمت در جهتی یکسان با شکست سطوح
الگوهای صعودی و نزولی، ساختار یکسانی دارند اما جهت روند آنها متفاوت است. همچنین، آنها، تفاوت اندکی در الگوی حجمی دارند. الگوهای حجمی صعودی در روند جلو رفته افزایش پیدا میکند و در قسمت ایستایی پرچم، کاهش مییابد. به صورت متقابل، الگوی حجمی نزولی در جهت پیشرونده افزایش پیدا میکند و در جهت ایستایی کاهش مییابد.
چگونه با الگوی پرچم، معامله کنیم؟
با بکارگیری الگوی پرچم، شما میتوانید با توجه به ۳ نقطه، ورود به معامله، حد ضرر و هدفگذاری کسب سود، استراتژی معاملاتی تعیین کنید.
- نقطه ورود
- تعیین حد ضرر
- هدفگذاری کسب سود
نقطه ورود
بااینکه پرچمها میتوانند نشاندهنده ادامه روند فعلی باشند اما محتاطانه این است که منتظر شکست اولیه بمانیم تا سیگنال اشتباهی دریافت نکرده و گمراه نشویم. معمولاً، معاملهگران انتظار دارند که یکروز پس از شکسته شدن قیمت و بسته شدن آن در خط موازی بالاتر از خط روند، وارد پرچم شوند.
تعیین حد ضرر
عموماً از معاملهگران انتظار میرود که از جهت مخالف الگوی پرچم برای تعیین حد ضرر استفاده کنند. برای مثال، اگر خط روند بالایی الگو در ۵۵ دلار به ازای هر سهم و خط روند پایینی الگو در ۵۱ دلار به ازای هر سهم قرار گرفته باشد، در نتیجه، سطح قیمتی پایینتر از ۵۱ دلار به ازای هر سهم، ناحیهای منطقی برای قراردادن حد ضرر برای پوزیشن بلند یا خرید، به شمار میرود.
هدفگذاری کسب سود
معاملهگران محتاطتر ممکن است بخواهند از اختلاف بین خطوط روند موازی الگوی پرچم، برای هدفگذاری کسب سود استفاده کنند. برای مثال، اگر تفاوت دو خط روند به میزان ۴ دلار و نقطه ورود با توجه به شکست سطوح، ۵۵ دلار باشد معاملهگر هدفگذاری کسب سود خود را در ۵۹ دلار ( ۵۵ + 4 ) قرار میدهد.
نگرشی خوشبینانهتر این است که فاصلههای بین قیمتهای بالای الگو و پایه پرچم را نسبت به واحد پولی اندازهگیری کنیم تا بتوانیم هدفگذاری بهتری برای کسب سود انجام دهیم.
برای مثال، اگر پایینترین قیمت میله پرچم ۴۰ دلار و بالاترین قیمت پایه پرچم، ۶۵ دلار و نقطه ورود در شکست ۵۵ دلار باشد، حد سودی که ممکن است معاملهگر انتظار داشته باشد، معادل ۸۰ دلار (۵۵ + ۲۵) است. علاوه بر این ۳ قیمت اساسی، معاملهگران باید توجه کافی به انتخاب موقعیتهای معاملاتی و روندهای کلی بازار داشته باشند تا موفقیت خود را در معامله با استفاده از استراتژی پرچم، حداکثر کنند.
الگوی پرچم صعودی چیست؟
الگوی پرچم صعودی یک الگوی ادامهدهنده است که مانند توقفی کوتاه در روند بوجود میآید و در ادامه آن حتی قیمت بیشتر افزایش مییابد. الگوی پرچم صعودی مانند کانال یا مستطیلی به سمت پایین، با دو خط موازی علامتگذاری شده است که این دو خط موازی در خلاف جهت قیمت پیشرونده هستند. در زمان این ایستایی، حجم نیز باید دچار سکون شود و ثبات داشته باشد تا قیمت را در نقطه شکست حتی بیش از پیش افزایش دهد.
مثال الگوی پرچم در فارکس
همانطور که در نمودار صعودی بالا مشاهده میکنید، قیمت دلار استرالیا در مقایسه با اغلب ارزهای دیگر، افزایش داشته و عملکرد خوبی را به علت بازدهی بالا، با توجه به نرخ بهره، به نمایش گذاشته است.
در تصویر بالا، الگوی پرچم را در نمودار جفت ارز AUD/CAD مشاهده میکنید. روند صعودی قبلی (میله پرچم) با خط طوسی مشخص شده است. میتوانید ایستادگی قیمت را در کانال نزولی مشاهده کنید. برای معامله با وجود الگوی پرچم، تحلیلگران میتوانند در بازه پایین کانال قیمتی وارد شوند یا صبر کنند که شکست قیمتی در قسمت بالای کانال رخ دهد. این نواحی با دایره زردرنگ مشخص شدهاند. همچنین، برای تعیین ناحیهای که برای برداشت سود مناسب باشد، تحلیلگران میتوانند انتهای پرچم را به اندازه طول میله پرچم امتداد دهند. در تصویر بالا، این مورد با نقطهچین مشخص شده است.
چگونه الگوی پرچم صعودی را در نمودار تشخیص دهیم؟
ممکن است تشخیص پرچم گاوی در یک نمودار، دشوار به نظر برسد زیرا این الگو دارای بخشهای متفاوت متنوعی است. تحلیلگران باید به خوبی، این اجزا را تشخیص دهند و درک کنند تا بتوانند با استفاده از این الگو به خوبی معامله را انجام دهند. موارد کلیدی که باید هنگام جستجوی پرچم به آنها توجه کنید به شرح زیر هستند.
- در ادامه روند صعودی قرار گرفته باشد.
- ایستادگی قیمت با شیب به سمت پایین را تشخیص دهید (در الگوی پرچم صعودی).
- اگر اصلاح قیمتی عمیقتر از ۵۰ درصد بود، ممکن است مورد مشاهده شده الگوی پرچم نباشد. به صورت ایدهآل، اصلاح قیمت در کمتر از ۳۸ درصد روند اصلی رخ میدهد.
- ورود به معامله در انتهای پرچم یا در شکست قسمت بالایی پرچم صورت بگیرد.
- انتظار برای شکسته شدن قیمت با طول احتمالی برابر با اندازه میله پرچم
تفاوت بین الگوی پرچم صعودی و نزولی چیست؟
الگوی پرچم صعودی و الگوی پرچم نزولی هر دو نشاندهنده یک الگو در نمودار هستند با اینحال، تفاوتهایی بین آنها وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
- پرچم خرسی برخلاف پرچم گاوی در یک روند نزولی مشاهده میشود.
- پرچم نزولی زمانی کانال یا ناحیه ایستادگی را میشکند که قیمت، مقداری پایینتر از حد کانال را اختیار کرده باشد.
- هردوی الگوهای پرچمی خرسی و گاوی در نمودار، برای تعیین قیمت هدف از طول میله پرچم استفاده میکنند.
الگوی پرچم سه گوش یا الگوی آویز چیست ؟
الگوی «آویز» (Pennant) شباهت زیادی به الگوی پرچم دارد. تفاوت بین این دو الگو این است که خطوط روند آویزها در نهایت همگرا شده و به یکدیگر میرسند و مثلثی کوچک را تشکیل میدهند. در واقع، آویز، الگوی پرچم همگرا به شمار میرود. خطوط روند الگوی پرچم، غالباً موازی هستند. شیب الگوی آویز نیز معمولاً در مقایسه با روند قبلی در جهت مخالف با آن قرار دارد. در بعضی مواقع، امکان دارد این ساختارها افقی یا در جهتی همسان با روند غالب قرار گرفته باشند.
تفاوت الگوی آویز با الگوی پرچم چیست؟
هردوی این ساختارها – الگوی پرچم و الگوی آویز یا سهگوش – نشاندهنده ایستادگی معینی در بازار هستند و این به نوعی نشان میدهد که روند قبلی، روند قوی بوده است. اغلب بازیکنان بازار، دارایی خود را حفظ میکنند و تعداد بسیار محدودی از بازار خارج میشوند و این انگیزه در سایر معاملهگران بوجود میآید که در جهت روند قبلی به معامله بپردازند.
بعد از شکستهشدن سطح در هر جهتی، پرایس اکشن را میتوانید به صورت تعداد محدودی پولبک یا تروبک مشاهده کنید. بسیاری از معاملهگران به دلایل گفتهشده الگوهای پرچم و سهگوش را ترجیح میدهند.
پرچمها نشاندهنده کانالهای کوتاه هستند ولی شیب آنها در مقایسه با روند قبلی، در جهت مخالف قرار دارد. در زمان هایی ممکن است شیب پرچم همسو با شیب روند باشد که نشاندهنده قدرت هرچه بیشتر روند است
عموماً حجم در حین تشکیل الگوی پرچم کاهش پیدا میکند. این الگوها در طی مدت زمانی کوتاه – از چند روز تا چند هفته – شکل میگیرند. معمولاً انتظار داریم پس از مشاهده الگوی پرچم، شاهد حرکات شدید قیمتی باشیم.
تفاوت الگوی آویز با الگوی کنج چیست؟
الگوی آویز یا سه گوش با الگوی «گوه» (Wedge) یا کنج متفاوت است زیرا آنها در مدت زمانی کوتاهتر تشکیل میشوند و روند قابلتوجهی از قیمت، در ادامه آنها، قرار گرفته است. همانطور که ساختار الگوی سه گوش در حال تشکیل شدن است، حجم، عموماً، کاهش پیدا میکند. در ادامه الگو، در قسمت «شکست سطح» (Breakout)، حجم افزایش مییابد. در تصویر زیر میتوانید الگوی سه گوش صعودی را در نمودار یکساعته جفت ارز USD/JPY مشاهده کنید.
جهت مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر، روی آن کلیک کنید.
معاملهگران عموماً تا زمانی که الگوی موردنظرشان کامل نشده است، شروع به معامله نمیکنند. آنها پس از پیگیری این الگوها، منتظر شکست سطوح میمانند. این اتفاق در زمان شکسته شدن خط روند و عموماً در جهت یکسانی با روند قبلی رخ میدهد.
الگوی پرچم سهگوش یا آویز
معرفی فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی
برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال میتوانید به فیلم آموزشی تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره آموزشی در ۱۲ درس و ۱۲ ساعت و بوسیله استادی مجرب تهیه شده است. در ادامه، سرفصلهای عنوان شده در این دوره آموزشی را به ترتیب بیان میکنیم.
مدرس، در درس اول به آموزش فلسفه تحلیل تکنیکال پرداخته است. ساختار نمودارها و مفاهیم مقدماتی به ترتیب در دروس دوم و سوم معرفی شدهاند. برای یادگیری الگوهای مهم برگشتی و الگوهای ادامهدهنده باید به درسهای چهارم و پنجم، مراجعه کنید.
مباحث مربوط به میانگین متحرک در درس ششم مطرح شده است. اسیلاتورها را در درس هفتم خواهید آموخت. نمودارهای شمعی ژاپنی و سریهای فیبوناچی در درسهای هشتم و نهم مرور میشوند. در سه مطلب نهایی، به ترتیب با برخی از استراتژیهای متداول معاملاتی، مدیریت سرمایه در معاملات و نمودارهای شمع و میله مباحث تکمیلی آشنا خواهید شد.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی + کلیک کنید.
سخن پایانی
معاملهگران با تجربه در اغلب مواقع به دنبال نقاط شکسته شدن روند هستند و یادگیری الگوی پرچم و تشخیص آن، میتواند شما را از شکست روند پیش از رخ دادن آن آگاه کند. الگوی پرچم به کرات در نمودارها مشاهده میشود و نشاندهنده شکسته شدن سریع قیمت سهام به سمت بالا یا پایین است. پرچمها سیگنال مهمی در بازارهای فاقد اطمینان به شمار میروند زیرا پس از شکست قیمت، احساس اطمینان نسبی را برای معاملهگر بوجود میآورند. الگوی پرچم به تنهایی کاربردی است اما می توان از آن جهت تائید سایر الگوها، مانند الگوهای پیچیدهتر، همچون الگوهای پروانه یا گارتلی استفاده کرد.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
آموزش تحلیل تکنیکال – قسمت سوم شمع های ژاپنی :
در بخشهای قبلی به انواع نمودار اشاره شد که یکی از آنها نمودار شمع های ژاپنی بود در اینجا قصد داریم به بحث و بررسی این نمودار در بازار بپردازیم.
تاریخچه:
این نوع نمودار در حدودسال ۱۶۰۰ میلادی توسط برنج کاران ژاپنی برای پیش بینی قیمت برنج مورد استفاده قرار می گرفت. یک معامله گر معروف به نام “هوم ما” دریافت که قیمت ها در بسیاری از مواقع تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر میکند از این رو در معاملات خود تحلیل خود نمودارهای شمعی را مورد استفاده قرار میداد چراکه این نمودار به نحوی نشان دهنده احساسات بازار است.
نمودارهای شمعی در سال ۱۹۹۰ مورد توجه آقای استیو نیسون قرار گرفت و توسط ایشان به غرب معرفی گردید. در نمودار خطی تفاوتی در مناطق مختلف نمودار را شاهد نیستیم چرا که فقط قیمت بسته شدن در این نمودار مطرح است و در نمودار میله ای که قیمت های متفاوت ازجمله باز و بسته شدن قیمت در بازه زمانی مورد نظر نشان داده می شود تشخیص این اطلاعات به راحتی نیست .اما در نمودار شمعی گویی این اطلاعات بصورت برجسته از نمودار جدا شده و در ذهن معامله گر نقش می بندد.
شمای کلی نمودار شمعی
الگوهای شمعی :
الگوهای شمعی به دو دسته ادامه دهنده و برگشتی تقسیم می شوند که در کنار سایر ابزارها به کمک معامله گران آمده و درک درستی از احساسات بازار را در منطقه مورد نظر برای وی منعکس می کند. نکته حائز اهمیت مسئله تایم فریم یا بازه زمانی نمودار هست، هرچه شمع برای بازه زمانی بزرگ تری باشد اهمیت الگو بیشتر خواهد بود.
کندلهای برگشتی :
دوجی (Doji) :
قیمت باز و بسته شدن در یک محدوده قرار دارد. این کندل فاقد بدنه بوده و نشان از برابری قدرت خریدار و فروشنده و یا به عبارتی دیگر بلاتکلیفی وسردرگمی بازار را نشان میدهد .از انواع آن می توان به دوجی فرفره دوجی سنگ قبر دوجی سنجاقک اشاره کرد.
دوجی – نمودار شمعی
چکش (Hammer) :
این کندل در انتهای یک روند و یا حرکت نزولی شکل میگیرد در این کندل سایه حداقل دو برابر بدنه است و کندل فاقد سایه بالایی(ویا سایه بالایی بسیارکوچک)است که نشان از تجمع دستور خرید در محدوده سایه کندل دارد و با حمله خریدران در این بازه قیمت به محدوده باز شدن خود بر می گردد. بدنه در چکش میتواند تو پر یا تو خالی باشد در واقع رنگ بدنه درچکش اهمیتی ندارد. چکش نشان از محکم بودن سطح حمایتی دارد.
چکش – نمودار شمعی
چکش معکوس ( Inverted hammer ) :
مانند کندل چکش در یک روند یا حرکت نزولی شکل میگیرد .برخلاف چکش فاقد سایه پایینی است و سایه بالایی حداقل دو برابر طول بدنه است رنگ بدنه اهمیتی ندارد .نکته ای که باید در مورد این کندل مد نظر قرار داد این است که بسته کندل بعدی باید بالای سایه کندل چکش وارانه قرار گیرد . بعد از تشکیل چکش وارانه انتظار میرود قیمت تغییر جهت دهد.
چکش معکوس – نمودار شمعی
ستاره ثاقب (shooting star) :
ستاره ثاقب در انتهای یک حرکت یا روند صعودی ظاهر میشود و اخطاری برای چرخش بازار است . انتظار میرود بعد از تشکیل ستاره ثاقب شاهد افت قیمت باشیم . این کندل دارای سایه بالایی بلند حداقل دو برابر طول بدنه و بدون سایه پایینی ویا(سایه پایینی بسیار کوچک) میباشد .رنگ بدنه اهمیتی ندارد .این کندل بیان گر کمین و تجمع فروشندگان در محدوده سایه کندل میباشد و قدرت فروشندگان را نشان می دهد این قدرت تا آنجایی است که کاهش قیمت را به بازار تحمیل کردند.
ستاره ثاقب – نمودار شمعی
مرد معدوم (Hanging man) :
از نظر ظاهری شبیه کندل چکش Hammer میباشد اما در یک حرکت و یا روند صعودی تشکیل می شود و اخطاری است برای کاهش قیمت.در این کندل سایه پایینی حداقل دوبرابر بدنه است و رنگ بدنه اهمیتی ندارد .از این رو این کندل را مامور ادام نامیده اند که بعد از تشکیل این کندل خریدار در این محدوده به دار اویخته خواهند شد.
مرد معدوم – نمودار شمعی
باردار (Harami) :
شامل دو شمع که اولی بلند قامت به عنوان مادر و شمع دوم دارای بدنه کوچک بعنوان جنین یا فرزند می باشد .ظهور این الگو نشان توقف حرکت یا روند است . در حرکت یا روند صعودی شمع مادر توخالی(صعودی) و در حرکت یا روند نزولی شمع مادر تو پر(نزولی)است. رنگ شمع فرزند در این الگو اهمیتی ندارد.اما غالبا رنگ شمع مادر با رنگ شمع فرزند متفاوت است .در واقع در این الگو میان قیمت باز شدن مادر و فرزند گپ وجود دارد.
نمودار شمعی مادر و فرزند
پوشا (Engulfing) :
پوشا مثبت ( Bullish Engulfing ) :
یکی از قدرتمند ترین الگوهای شمع های ژاپنی است زیرا نشان دهنده هجوم و قدرت معامله گران در این محدوده است .این شمع با شمع قبلی معنی پیدا می کند .رنگ این شمع در روند یا حرکت نزولی توخالی است و قیمت باز شدن از قیمت بازشدن شمع قبل پایین تر و قیمت بسته شمع بالاتر از بسته شمع ماقبل خود است به تصویر زیر دقت کنید.
پوشای مثبت – نمودار شمعی
پوشا منفی (Bearish Engulfing) :
در یک روند یا حرکت صعودی شکل میگیرد وبصورت تو پر است قیمت باز شدن بالای قیمت باز شدن شمع قبل و قیمت بسته آن پایین قیمت بسته شمع ماقبل است. نکته ای که باید در این الگو مورد توجه قرار داد این است که رنگ شمع پوشا مخالف رنگ شمع ماقبل خود است.
پوشای منفی – نمودار شمعی
پوشش ابرسیاه (Dark cloud cover) :
شامل دوشمع به ترتیب توخالی و تو پر میباشد به دین ترتیب که قیمت باز شدن شمع دوم باید بالا تر از سایه کندل اول باشد و قیمت بسته شمع دوم باید %۵۰ شمع ماقبل خود را پوشش دهد و زیر آن بسته شود . این الگو در یک روند یا حرکت صعودی تشکیل میشود.
پوشش ابرسیاه – نمودار شمعی
رسوخ گر:
شامل دو شمع به ترتیب توپر و توخالی میباشد به دین ترتیب که قیمت باز شدن شمع دوم باید پایین تر از سایه شمع اول باشد و قیمت بسته شمع دوم باید باید ٠۵ درصد شمع قبل خود را پوشش دهد و در آن محدوده بسته شود .این الگو در روند یا حرکت نزولی شکل میگیرد.
رسوخ گر – نمودار شمعی
ستاره عصرگاهی (Evening star) :
ستاره عصر گاهی در یک حرکت یا روند صعودی شکل میگیرد که موجب کاهش قیمت می شود. معامله گران از این رو این الگو را با این نام می خوانند زیرا بعد از آن انتظار تاریکی و فرارسیدن شب را در بازار دارند . همانطور که در شکل ملاحظه می کنید قیمت بعد از یک شمع صعودی یک شمع کوچک بالاتر می سازد( معمولا با شکاف) و سپس شمع بعد نزولی قدرتمند که بسته آن پایین تر از محدوده میانی شمع صعودی است را شکل می دهد. معمولا تشکیل شمع سوم با افزایش حجم همراه است.
ستاره ی عصرگاهی – نمودار شمعی
ستاره صبحگاهی (Morning star) :
دقیقا برعکس الگوی ستاره عصر گاهی است در یک حرکت یا روند نزولی شکل میگیرد و از این رو با این نام می خوانندش چرا که انتظار افزایش قیمت و فرا رسیدن صبح و روشنایی را برای بازار دارند. شمع اول تو پر یا نزولی قوی شمع دوم کوتاه و با فاصله از شمع اول (معمولا بین شمع اول و دوم شکاف قیمتی یا همان گپ را شاهد هستیم ) شمع سوم صعودی قدرتمند و بسته آن بالای محدوده میانی شمع اول است.
ستاره صبحگاهی – نمودار شمعی
تا به اینجا با برخی از مهمترین الگوهای بازگشتی شمعهای ژاپنی آشنا شدیم اکنون به بررسی الگوهای ادامه دهنده خواهیم پرداخت.
الگوهای ادامه دهنده :
الگوهای ادامه دهنده در میان یک روند یا یک موج شکل میگیرند .در میان یک حرکت گاهی اوقات بازار یک استراحت کوتاه کرده و مجددا به حرکت خود ادامه میدهد که با این استراحت آرایش این الگوها شکل می گیرد و فرصتی مناسب و کم ریسک را برای معامله کردن فراهم میکند.
سه گانه نزولی (Falling Three Methods) :
در یک حرکت یا روند نزولی بعد از تشکیل یک شمع قدرتمند نزولی سه شمع متوالی کوچک و تقریبا هم اندازه شکل می گیرد و سپس یک شمع به اندازه شمع اول تشکیل میشود و قیمت به حرکت نزولی خود ادامه میدهد به تصویر زیر دقت کنید:
سه گانه ی نزولی – نمودار شمعی
سه گانه صعودی (Rising Three Method) :
در میان یک حرکت صعودی بعد از تشکیل یک شمع قدرتمند صعودی سه شمع کوچک هم اندازه معمولا نزولی شکل می گیرد و شمع چهارم هم اندازه شمع اول تشکیل میشود . و قیمت به حرکت صعودی خود ادامه میدهد.
تکمیل الگو – نمودار شمعی
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) :
از این رو این الگو را به این نام می خوانند که نشان دهنده اخبار بد در بازار است و باعث ادامه کاهش قیمت و حرکت نزولی خواهد شد .و ساختار آن بدین صورت است که سه شمع کاهشی با بدنه بزرگ و تقریبا مساوی پشت سر هم شکل میگیرد که نشان از قدرت و تصمیم راسخ فروشندگان برای کاهش قیمتها دارد . بسته(قیمت پایانی) این سه شمع باید نزدیک کمترین قیمت خود باشد به تصویر زیر دقت کنید . به ندرت این الگو در سقف و پیک قیمتی شکل می گیردچنانچه این اتفاق رخ دهد میتواند نقش الگوی برگشتی را نیز ایفا کند.
سه کلاغ سیاه – نمودار شمعی
سه سرباز سفید (Three White Soldiers) :
دقیقا برعکس سه کلاغ سیاه در میان یک حرکت یا روند صعودی شکل میگیرد و به معنی رونق بازار و افزایش قیمت ها می باشد .به تصویر زیر دقت کنید سه شمع قدرتمند پشت سر هم شکل گرفته و قیمت بسته شدن هر شمع نزدیک بالاترین قیمت خود است .که نشان از قدرت خریدارن و افزایش قیمت بازار دارد .به ندرت این الگو در کف و پیک قیمتی شکل می گیرد چنانچه در این محدوده تشکیل شود میتواند نقش الگوی برگشتی را نیز بازی کند.
سه سرباز – نمودار شمعی
تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki) :
شمع اول ودوم نزولی (توپر) هستند و معمولا میان بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم شکاف قیمتی گپ وجود دارد .شمع سوم توخالی و صعودی است که شکاف میان دوشمع قبل را پر میکند .دوشمع بزرگ نزولی نشان از قدرت فروشندگان در بازار دارد و تشکیل شمع سوم نشان از شناسایی سود توسط فروشندگان در این محدوده دارد که باعث پر شدن شکاف قیمتی میشود همین صعود قیمت فرصت ورود مجدد به معامله گران را در جهت حرکت بازار میدهد.
سه گانه حمله (Three Line Strike) :
بعد از سه شمع نزولی بزرگ و پشت سرهم قیمت مجددا به محدوده باز شدن شمع اول باز میگردد.به شکل زیر دقت کنید .این الگو یک سیگنال قوی برای ادامه روند محسوب نمی شود و استفاده به تنهایی از آن ریسک بالایی دارد.
تا اینجا تعدادی از مهم ترین الگوهای شمع ژاپنی را توضیح دادیم، اما فراموش نکنید که الگوهای شمع ژاپنی تنها یکی از چندین ابزار تحلیل تکنیکال هستند، بنابراین تصمیم گیری بر اساس تنها یک ابزار ریسک بسیار بالایی در معاملات خواهد داشت و میبایست جهت پیش بینی روند سهم از چند ابزار استفاده کرد ( در بخشهای بعدی ابزارهای بیشتری را توضیح خواهیم داد. )
نکته دوم که پیشتر هم به آن اشاره کردیم مسئله تایم فریم است. الگوهای شمعی در تایم فریم های هفتگی یا حتی ماهانه بسیار موثق تر از الگوهای ایجاد شده در تایم فریم های ساعتی و روزانه خواهند بود.
نکته سوم صحت الگوهای شمعی برای هر نمودار است، ممکن است یک نمودار به الگوهای شمعی حساسیت بالایی داشته باشد اما نموداری دیگر حساسیت کمتری داشته باشد. فهمیدن این موضوع با بررسی سابقه نمودار و استخراج الگوها ممکن خواهد بود.
در پایان این بخش پیشنهاد میکنم حتما به بررسی نمودارهای گذشته چند کامودیتی یا ارز یا سهام بپردازید و الگوهای شمعی آموزش داده شده را در تایم فریم های مختلف آنها استخراج کنید.
سه نمودار پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
همه افرادی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده میکنند، هر ساعت یا هر روز، قیمتها را بررسی و نمودار این تغییرات را ترسیم میکنند. نمودارهای تکنیکال دو بعدی هستند. معمولا محور افقی را زمان و معمولا محور عمودی را قیمت تشکیل میدهد.
نمودارها دارای انواع مختلفی هستند:
- میتوانند در بازههای زمانی مختلفی ترسیم شوند که این بازه از یک دقیقه شروع شده و تا ماهیانه ادامه دارد.
- میتوانند ساده یا لگاریتمی باشند.(تفاوت نمودارهای ساده و لگاریتمی این است که نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان میدهند، اما در نمودارهای حسابی یا ساده این مورد وجود ندارد.)
در حالت کلی سه نوع نمودار در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
۱- نمودار خطی (Line Chart)
ساده ترین نموداری که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود نمودار خطی هست.
نمودار خطی از بهم پیوستن متوالی قیمت نهایی به وجود می آید.
به عنوان مثال امروز قیمت پایانی سهام اپل ۱۸۰ هست و فردا نیز قیمت پایانی سهام اپل ۱۹۰ هست.
این دو نقطه را بهم وصل میکنیم میشود نمودار خطی.
توجه داشته باشید که نمودار خطی فقط از قیمت پایانی استفاده میکند.
زیرا برخی از معامله گران فکر میکنند که قیمت پایانی مهمترین قیمت ممکن است.
۲- نمودار میلهای(Bar Chart)
یکی از ایرادهای اصلی نمودار خطی این بود که این نمودارهای شمع و میله نمودار فقط قیمت های پایانی را بهم وصل میکرد.
فرض کنید قیمت سهام اپل از ۱۹۰ در یک روز شروع میشود و در ساعت های ابتدایی روز به ۲۰۰ دلار نیز میرسد.
ما دوباره باز میگردد به سطح ۱۹۰ و در آن قیمت بسته میشود.
نمودار خطی فقط همان قیمت پایانی ۱۹۰ را نشان ما میدهد، مانند قیمت پایانی دیروز.
هنگامی که این نمودار را ببینیم انگار تغییر خاصی در نمودار رخ نداده و خیلی بازار کسل و بی روحی را تجربه کرده است.
اما حقیقت چیز دیگری بوده است.
بهتر است بخوانید : کدام روش برای تحلیل سهام بورس بهتر است؟
به همین منظور یک نمودار جدیدی به وجود آمد به اسم نمودار میله ای، که در آن قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در هر میله قابل بررسی است.
همانطور که در شکل مشاهده میکنید، نمودار میله ای تمام اطلاعاتی را که یک معامله گر درباره قیمت میخواهد در اختیار او قرار میدهد.
اینکه در کجا باز شده است، در طی روز چه اتفاقاتی افتاده است و در پایان روز در چه عددی بسته شده است.
در کنار سمت چپ هر میله خطی وجود دارد که بیانگر قیمت باز شدن و در کناره سمت راست قیمتی وجود دارد که بیانگر قیمت بسته شدن بازار است.
هر میله بیانگر یک دوره از قیمت هست، ممکن است این دوره روزانه باشد.
۳- نمودار کندل شمعی ژاپنی (Candlestick Chart)
علاوه بر نمودار میله ای که درباره قیمت اطلاعات کاملی به ما میداد، نمودار دیگری نیز وجود دارد که تمام ویژگی های نمودار میله ای را دارد و دارای کاربرد بسیار گسترده ای در بازارهای مالی هست.
نمودار شمعی سال ها پیش توسط تاجران ژاپنی کشف شد و در سال ۱۹۹۰ به صورت رسمی در غرب ارائه شد.
این نمودار در هر دوره اطلاعات قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین ترین قیمت را به ما میدهد.
بهتر است بخوانید : تحلیل تکنیکال چیست؟
قیمت در این شمعها بصورتی نمایش داده میشود که فیتیله های پایین معرف کمترین قیمت و فیتیله های بالا معرف بیشترین قیمت و بخش مستطیلی آن معرف اختلاف قیمت باز شدن و بسته شدن قیمت میباشد.
اگر بدنه شمع پر باشد، به معنی روند کاهش قیمت هست و پس قیمت بالایی قیمت باز شدن بازار هست.
اگر بدنه تو خالی باشد روند صعودی هست و قیمت پایینی قیمت باز شدن بازار هست.
نکته مهم درباره نمودارهای شمعی این هست که از طرز شکل گیری شمع ها و حالت های مختلفی که به خود میگیرند الگوهای بسیار قدرتمندی تحت عنوان الگوهای شمعی به وجود آمده که بسیار در بازار فارکس پر کاربرد هستند.
توضیحات در خصوص یک کندل
همانطور که مشاهده میکنید این دو مورد، مثالی از الگوهای کندل استیک هستند که با نگاهی مختصر به آنها میتوان فهمید که در روز معاملاتی چه اتفاقاتی برای سهم یا آن شاخص افتاده است.
در یک کندل به این نکات باید توجه داشت:
- بالای مستطیل
- پایین مستطیل
- بالای خط
- پایین خط
- رنگ مشکی در کندل
- رنگ سفید در کندل
بهنوعی که یک نقطه شروع و یک نقطه پایان داریم که دو طرف مستطیل را تشکیل میدهند و نقاط حداقل و حداکثر نیز بهصورت خط عمودی تعیین شده است. در اصطلاح در نمودار سمت چپ ابتدا سهم در یک نقطه بالایی بازگشایی شده و سپس در طول روز نوساناتی داشته و در انتهای روز در قیمت پایینتری بسته شده است و به همین دلیل برای سهمهایی که کندل با بدنه تیره تشکیل میدهند از یک نقطه بالایی بازگشاییشده و در انتهای روز در قیمت پایینتری بستهشده است.
درس های آموزش تحلیل تکنیکال ۲(انواع نمودارها)
اساس تحلیل تکنیکی بر نمودارها استوار است. بدون نمودار قیمت یک سهم ، تحلیل تکنیکی محتوای خود را از دست می دهد. سرمایه گذار با استفاده از انواع نمودار قدرت تجسم وضعیت گذشته تا حال سهم یک شرکت را پیدا خواهد نمود.
در تحلیل فنی ، نمودار ها مشابه نمودارهایی هستند که شما در هر زمینه تجاری می بینید. یک نمودار به زبان ساده ، یک نمایش گرافیکی از مجموعه ای از قیمتها در یک بازه زمانی مشخص است. مثلا ، یک نمودار ممکن است تغییرات قیمت یک سهام را در یک دوره یکساله نشان دهد و در این صورت هر نقطه روی نمودار قیمت نهایی روزی را نشان می دهد که سهام در آن معامله شده است.
براساس توافق قیمت سهم و حجم معاملات بر روی محور عمودی و زمان بر روی محور افقی نشان داده می شود. در محور زمان تقسیم بندی می تواند از بازه ۱ دقیقه تا ده ساله متغیر باشد که بر حسب بازه مورد استفاده کاربرد دارند اعم از تحلیل های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت.
پرکاربرد ترین و معروف ترین نمودارها ، عبارتند از :
- نمودار خطی
- نمودار میله ای
- نمودار شمعی
نمودار خطی Line chart
نمودار خطی ساده ترین نوع نمودار می باشد که از به هم پیوستن قیمت های بسته شدن (Close) روزانه یک سهم در طی یک دوره معین شکل می گیرد. با وصل شدن قیمت های پایانی به هم ، ما می توانیم حرکت کلی قیمت یک سهم را در یک بازه زمانی مشخص مشاهده کنیم .
نمودارهای خطی هیچ اطلاعات تصویری از بازه تجاری نقاط منحصر به فرد مانند بالاترین قیمت ، پایین ترین قیمت یا قیمت ابتدا به ما نمی دهد. به هر حال ، قیمت نهایی اغلب در مقایسه با قیمت های بالا و پایین در یک روز در داده های بازار سهام ، مهمترین قیمت است و بههمین دلیل ، تنها کمیتی است که در این نمودار مورد استفاده قرار می گیرد.
نکته مثبت این نمودار سادگی آن است. همچنین نمودار خطی در هم ریخته نیست و به آسانی دید خوبی از نوسانات قیمت سهم را نمایش می دهد. نکته منفی این نمودار این است که تحلیل گر نمی تواند نوسانات سهم در یک دوره خاص را مشاهده کند. مثلا این نمودار قابلیت نمایش قیمت های باز شدن ، پایین و بالا یک روز سهم را ندارد.با اتصالی که این خطها برقرار می کنند ، ما می توانیم حرکت کلی قیمت برای سهام یک شرکت را در یک زمان معین مشاهده نماییم .
نمودار میله ای Chart Bar
نمودار میله ای روی نمودار خطی بسط می یابد و چند بخش اطلاعاتی کلیدی تر را نیز به هر یک از نقاط داده ها می افزاید .نمودار میله ای همزمان قیمت باز شدن و بسته شدن نشان می دهد .
پایین ترین نقطه میله کمترین قیمت معامله شده در آن بازه زمانی و بالاترین نقطه میله بیشترین قیمت را نشان می دهد . بنابراین میله عمودی محدوده معاملاتی قیمت را تعیین می کند . خط کوچک افقی در سمت چپ میله قیمت باز شدن و در سمت راست قیمت بسته شدن را نشان می دهد . زیر مثالی از نمودار میله ای نشان داده شده است .
توجه |
---|
نمودارهای میله ای “ OHLC ” هم نامیده می شوند . ( مخفف Close the and, Low the , High the , Open قیمت باز شدن ، بالا ، پایین و بسته شدن) |
اینجا مثالی از یک میله قیمت آمده است :
Open : خط کوچک افقی در سمت چپ که قیمت باز شدن را نشان می دهد .
High : بالاترین قسمت میله که نشان دهنده بالاترین قیمت در آن فریم زمانی است .
Low : پایین ترین قسمت میله که نشان دهنده پایین ترین قیمت در ان فریم زمانی است.
Close : خط کوچک افقی در سمت راست که قیمت بسته شدن را نشان می دهد .
چنانچه قیمت باز شدن سهم بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد ، نشان دهنده کاهش قیمت آن سهم در طی دوره معامله می باشد. اگر قیمت باز شدن پایین تر از قیمت بسته شدن باشد نشان دهنده افزایش قیمت آن سهم در طی دوره معامله می باشد.
نمودار شمعی Candlesticks
نمودار شمعی (Candlestick)یکی از پر کاربردترین نمودارها می باشد که در واقع نسخه تکامل یافته نمودار میله ای است. از این نوع نمودار ژاپنی ها در قرن هجدهم استفاده کردند .
نمودارهای شمعی همان اطلاعات نمودارهای میله ای را به ما می دهند ، اما در قالب گرافیکی. نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده. بدنه اصلی شمع نشان دهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند. از این رو دامنه نوسانات سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده می شود.همانطور که در نمودار میله ای هر میله نشان دهنده تغییرات قیمت در یک بازه زمانی بود، در نمودار کندل استیک Candlestick نیز هر کندل نشان دهنده قیمت باز شدن،بسته شدن، قیمت حداکثر و قیمت حداقل در بازه زمانی مورد نظر است. همانطور که در شکل ظاهری یک کندل مشاهده می کنید، هر کندل شامل یک قسمت پهن(بدنه یا Body (و دو خط نازک در بالا و پایین (Shadow)است. فاصله بین قیمت Open و قیمت Close بدنه را تشکیل می دهد و قیمت High و Low راخط های باریک (سایه و Shadow نیز خوانده می شوند) نمایش می دهند.
توجه |
---|
اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد ، یک شمع توخالی یا سفید کشیده می شود . اگر قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن باشد یک شمع تو پر یا سیاه کشیده می شود . قسمت توخالی یا رنگ شده شمع ” بدنه اصلی ” یا بدنه نامیده می شود . خطوط باریک واقع در بالا و پایین بدنه قیمت سقف و کف را نشان می دهند و فتیله ها نامیده می شوند . بالاترین نقطه فتیله بالایی ” سقف ” است . پایین ترین نقطه فتیله پایینی ” کف ” است . |
نمودارهای شمعی با استفاده از قیمتهای باز شدن ، بسته شدن و سقف و کف شکل می گیرند .نمودارهای شمعی بهتر از بقیه نیستند ، بلکه فقط واضح ترند.منظور از واضح تر آن است که با این نمودارها قیمت های بالا و پایین روز به سرعت و سادگی تشخیص داده می شود.هنگامی که قیمت صعودی باشد ، بدنه شمع سفید و هنگامی که قیمت نزولی باشد بدنه شمع سیاه می باشد. گاهی اوقات به جای نمایش سیاه و سفید شمع های ژاپنی آن ها را به صورت رنگی نشان می دهیم. برای این کار ما به راحتی سفید را با سبز و سیاه را با قرمز جایگزین کردیم . این بدان معناست که اگر قیمت بسته شدن از باز شدن بیشتر باشد بلوک سبز رنگ است و اگر قیمت بسته شدن از باز شدن کمتر باشد بلوک قرمز رنگ است.
درس ۲: آموزش نمودار کندل استیک (candlestick) برای مبتدیان
نمودار شمعی یکی از رایج ترین روش های ترسیم و تحلیل الگوهای قیمت است. آنها توسط یک تاجر برنج ژاپنی به نام Monehisa Homma در دهه ۱۷۰۰ اختراع شدند، ۱۰۰ سال قبل از اینکه غرب نمودارهای میله ای و نقطه و شکل را ایجاد کند. هما کشف کرد که قیمت برنج، در حالی که توسط عرضه و تقاضا دیکته می شود، به شدت تحت تأثیر احساسات معامله گران قرار دارد. سپس نمودار هما در طول قرن ها، به ویژه توسط چارلز داو، یکی از بنیانگذاران حوزه تحلیل تکنیکال، اصلاح شد.
نمودارهای کندل استیک که به دلیل ظاهرشان به این نام خوانده می شوند، توسط معامله گران و سرمایه گذاران برای کمک به تصمیم گیری معاملات بر اساس داده های تاریخی بازار استفاده می شوند، که ممکن است درس هایی از گذشته ارائه دهد، مانند مقاومت در برابر قیمت و سطوح حمایت که باید از آنها و تاثیر احتمالی که ممکن است داشته باشند؛ آگاه بود.
کندلها به صورت بصری احساسات معامله گران را با رنگهای مختلف بسته به اندازه حرکت قیمت نشان میدهند. اگر یک معامله گر تازه کار هستید، یکی از مهم ترین چیزهایی که باید یاد بگیرید این است که چگونه نمودارهای کندل استیک را به درستی بخوانید و تجزیه و تحلیل کنید. این نمودارها میتوانند در ابتدا دلهرهآور به نظر برسند، اما این مقاله تمام اصول اولیه را در مورد معنای هر عنصر در نمودار و نحوه خواندن آنها به منظور استفاده از دادههای قیمت تاریخی به نفع خود ارائه میدهد.
هنگام معامله، درک این نکته ضروری است که معامله در مورد بازه زمانی است که از آن استفاده می کنید. برای معاملات روزانه، معمولاً بهتر است از بازه زمانی ۱ ساعت و کمتر استفاده کنید تا شانس بیشتری برای شناسایی و پاسخ سریع به الگوهای ایجاد شده توسط کندلهای ژاپنی داشته باشید.
کندل استیک چیست؟
نمودار کندل استیک یک تکنیک نموداری است که برای نشان دادن تغییرات قیمت در طول زمان استفاده میشود. هر کندل ۴ امتیاز قیمت باز کردن اطلاعات، قیمت بسته شدن، بالا و پایینترین قیمت را ارائه میدهد.
- نمودار کندل استیک روشی برای نشان دادن قیمتهای تاریخی یک دارایی (مانند ارز دیجیتال) است که خلاصه خوبی از رفتار قیمت ارائه میدهد.
- الگوهای کندل استیک در معاملات ارز دیجیتال میتواند معکوسهای صعودی یا نزولی را نشان دهد.
- میتوان با در نظر گرفتن شاخصهای خاص این اندیکاتور و با عمل بر روی الگوهای کندل استیک از روند و سایر معاملهگران پیشی گرفت.
آناتومی کندل استیک (candle stake)
کندلها نشان دهنده فعالیت قیمت دارایی در یک بازه زمانی مشخصاند که چهار جز اصلی دارند: باز، بسته، بالا و پایین.
“باز” در یک کندل نشان دهنده قیمت دارایی در هنگام شروع دوره معاملات است، “بسته” نشان دهنده قیمت زمانی است که دوره معامله یا ترید به پایان رسیده است. “بالا” و “کم” نشان دهنده بالاترین و کمترین قیمتهای به دست آمده در همان ترید است.
آناتومی کندل استیک (candle stake)
چگونه نمودارهای کندل استیک را بخوانیم؟
مزیت نمودارهای کندل استیک این است که میتوان آنها را با یک نگاه خواند زیرا نمایش سادهای از تاریخچه قیمت ارائه میدهد. هر کندل روی نمودار نشاندهنده بازه زمانی یکسانی است که میتواند شامل هر مدت زمانی از ثانیه تا چند دهه باشد.
به طور کلی، هر چه بدنه شمعدان طولانیتر باشد، نبرد بین گاوها (روند افزایشی) و خرسها (روند کاهشی) در آن بازه زمانی شدیدتر بوده و اگر سایه (فتیله) کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت بالا یا پایین در طول زمان اندازهگیری شده نزدیک به قیمت بسته شدن بوده است.اگر بدنه کندل سبز باشد به این معنی است که معامله بالاتر از قیمت هنگام باز شدن بسته شده است و اگر قرمز باشد بالعکس. البته برخی از ابزارهای نمودار از سیاه و سفید به جای قرمز و سبز استفاده میکنند.
اجزای نمودار کندل استیک:
- بدنه: بدنه در کندل به راحتی قابل تشخیص است زیرا این مفهوم به بخش بزرگ کندل که عموما رنگی است اطلاق میشود. بدنه میتواند سبز یا فرمز و نشاندهنده قیمت صعودی یا نزولی باشد.
- سایه: سایه یا فتیله در کندل یک خط باریک است که از بالا یا پایین بدنه کندل به همان سمتها امتداد دارد و نشاندهنده پایینترین یا بالاترین قیمت در همان بازه زمانی خاص است.
انواع مختلف نمودارهای کندل استیک
نمودارهای کندل استیک را میتوان به کندلهای تک، دوگانه و سه گانه تقسیم کرد که هر الگو نشان دهنده روندهای مختلف بازار است.
الگوهای تک کندل استیک
این الگو اساس دو مورد دیگر را تشکیل میدهد. درک الگوهای تک کندل استیک میتواند به شما کمک کند روندهای بازار را از الگوهای دوتایی و سه گانه تشخیص دهید. هشت الگوی اصلی کندل استیک وجود دارد:
Doji – دوجی
Doji در زبان ژاپنی به معنی “همان” است و زمانی شکل میگیرد که قیمت باز و بسته شدن در یک بازه زمانی مشخص یکسان یا تقریباً یکسان باشد. بدنه کندل فشرده خواهد شد و دم آن بسیار برجسته خواهد بود.
Gravestone – سنگ قبر
Gravestone شبیه سنگ قبر است و نشان دهنده شرایط نزولی است، یک سایه بلند بالای بدنه نیز وجود خواهد داشت.
Inverted gravestone/dragonfly – سنگ قبر یا سنجاقک وارونه
سنگ قبر / سنجاقک وارونه با یک دم در زیر بدنه کندل نشان داده میشود و نشان میدهد که قدرت صعودی بازار در حال کاهش است.
The hammer/hanging man – چکش یا مرد آویزان
چکش/مرد آویزان یک سایه بسیار بلند در زیر بدنه کندل و یک سایه فوقانی بسیار کوتاه دارد. چکش یا مرد آویزان نشان دهنده پایان یک نیروی صعودی یا نزولی و به عبارتی نمایانگر تغییر روند است. چکشی که نشان دهنده یک نیروی صعودی است “مرد آویزان” نامیده میشود.
Inverted hammer/Shooting star – چکش معکوس یا ستاره تیرانداز
چکش معکوس / ستاره تیرانداز این نشان دهنده روند معکوس است و با یک سایه بلند در بالای بدنه کندل و بدنه کوچکتر دیده میشود. هنگامی که بازار نزولی در حال تغییر است به آن “ستاره تیرانداز” میگویند، و در هنگام صعود مفهوم “چکش معکوس” به آن اطلاق میشود.
Spinning top – فرفره
فرفره زمانی شکل میگیرد که بازار حرکت بسیار کمی را تجربه کرده باشد. با بدنهای کوتاه و سایههایی که طول آنها از دو طرف یکسان است.
Standard line – خط استاندارد
خط استاندارد دارای کندلهایی با بدنه بلند و سایههای بسیار کوتاه در دو انتها است. این الگو نشانههای مهمی از بازار را ارائه نمیدهد، اما در عوض نشان میدهد که بازار به هر سمتی که میرود – صعودی یا نزولی – قدرت پایداری دارد.
Marubozu pattern
این الگو با بدنهای بدون سایه نشان داده میشود. Marubozu نشان دهنده پیشرفت یک جو صعودی یا نزولی است.
الگوهای دوگانه کندل استیک
این الگوهای کندل استیک به صورت جفت خوانده میشوند. رایجترین نمودارهای شمع و میله الگوهای کندل استیک دوتایی عبارتند از:
Bearish/bullish engulfing – فراگیر نزولی / صعودی
الگوهای فراگیر نشان دهنده معکوس شدن شرایط بازار است و نشان میدهد که یک روند در جهت مخالف توسط دیگری مغلوب میشود. دو کندل همسایه این روند را نشان میدهند و نشان میدهند که از میان حرکتهای صعودی یا نزولی کدام یک غالب هستند. به طور مثال یک الگوی فراگیر صعودی، یک کندل نزولی و به دنبال آن یک کندل صعودی با بدنه بزرگتر خواهد داشت.
Tweezers – موچین
این الگو نشان دهنده یک روند معکوس در شرایط بازار است. هر دو کندل دارای بدنه و طول سایه یکسانی خواهند بود.
موچینها الگوهای سقفی و یا کفی هستند که توسط دو کندل کنار هم تشکیل میشوند به نحوی که این کندلها در سقفها دارای بیشترین قیمت یکسان و در کفها نیز دارای کمترین قیمت یکسان هستند. الگوی موچین که توسط سایههای دو کندل شکل میگیرد، میتواند نشاندهنده تغییر جهت روند باشد.
الگوهای کندل استیک سه گانه
همانطور که از نام آن پیداست، سه کندل این الگوها را تشکیل میدهند. دو الگوی کندل استیک سه گانه مهم که هر دو نشان دهنده یک روند معکوس هستند، عبارتند از:
Morning/evening star – ستاره صبح / شب
الگوی ستاره عصر با یک کندل صعودی شروع میشود، به دنبال آن یک ستاره صعودی/نزولی کوچک و سپس یک کندل نزولی بلندتر که از اولین کندل صعودی مجموعه بلندتر است.
Three soldiers – سه سرباز
این الگو یک راه پله با نمودارهای شمع و میله سه پله است. برای یک روند صعودی، شمع اول کوچک است و الگو به طور فزایندهای بزرگتر میشود، که نشان دهنده تغییر از روند نزولی به صعودی و بالعکس با الگوی متناوب است.
کندل استیک Heikin-Ashi چیست؟
در ابتدای مقاله راجع به انواع کندل استیک، چیستی آنها و نحوه خواندنشان توضیح دادیم. با این حال، تکنیک Heikin-Ashi روش دیگری برای محاسبه کندل است. Heikini-ashi در زبان ژاپنی به معنای “نوار متوسط” است، بنابراین، این نوع نمودارها بر دادههای قیمت متوسط متکی هستند. در حالی که کندل استیک سنتی ژاپنی جزئیاتی را در مورد آنچه بین باز و بسته شدن بازار اتفاق افتاده یا اینکه کدام قیمت اول، بالا یا پایین رخ داده است، ارائه نمیدهد، Heikin-ashi میتواند در تشخیص روند بازار و الگوهای قیمتی کار معاملهگر را آسان کند.
به همین دلیل است که برخی از معامله گران استفاده از کندل استیک سنتی ژاپنی و Heikin-Ashi را مفید میدانند تا دید کلیتر و جامعتری از بازارها داشته باشند.
کندلهای سبز Heikin-Ashi بدون سایه بالا معمولاً به معنای یک روند صعودی قوی است، در حالی که کندلهای قرمز که آنها نیز فاقد سایه فتیله بالا هستند، اغلب نشان دهنده یک روند نزولی قوی میباشند. با این حال، از آنجایی که این تکنیک نمودار قیمت از دادههای میانگین قیمت استفاده میکند، توسعه الگوها ممکن است بیشتر طول بکشد. این نمودارها شکاف قیمتی را نیز نشان نمیدهند.
سخن پایانی
کندلهای ژاپنی ابزار بسیار مفیدی برای تشریح عملکرد قیمت گذشته و فعلی در بازه زمانی انتخابی شما هستند. با این حال، مهم است که برخی تحلیلهای بنیادی را به مجموعه ابزار خود اضافه کرده و به روندهای اقتصادی، سیاسی و مالی که ممکن است بر عملکرد دارایی مورد تجزیه و تحلیل تأثیر بگذارد، نگاه کنید.
به عنوان مثال، اگر ارزش یک ارز دیجیتال به دلیل ایردراپ یا رویداد تبلیغاتی آتی افزایش یابد، خرید بالا و انتظار ادامه افزایش قیمت غیرمنطقی خواهد بود. اتخاذ یک رویکرد سنجیده برای معاملات روزانه و استفاده از تکنیکهایی مانند میانگینگیری هزینه دلار (DCA)، که در آن در فواصل زمانی خاص خرید میکنید، میتواند در طول یک ماه یا سال تفاوت ایجاد کند.
این سوال را از خود بپرسید، اگر میتوانستید انتخاب کنید، آیا ترجیح میدادید ۱۰۰۰۰ دلار اضافی در معاملات کسب کنید یا با حذف برخی از معاملات بد در طول یک سال، ۱۰۰۰۰ دلار پس انداز کنید؟ با کمال تعجب، هر دو تاثیر یکسانی در نتیجه شما دارند.
دیدگاه شما