ارزش فعلی چیست؟


شرح تابع XNPV

تابع XNPV مقدار ارزش فعلی خالص یک سرمایه گذاری را بر اساس نرخ تخفیف و یک سریی جریان نقدی (Cash Flow) و تاریخ های پرداخت یا دریافت محاسبه می کند. نوشتار این تابع به صورت زیر است:

=XNPV( مجموعه تاریخ ها , مجموعه مقادیر , نرخ )

ورودی های این تابع به شرح زیر هستند

نرخ: نرخ تخفیفی در طی یک ارزش فعلی چیست؟ دوره

مجموعه مقادیر : یک آرایه از مقادیر (بازه ای از سلول ها) است که نشان دهنده سری زمان جریان نقدی (Cash flow) (میزان سرمایه گذاری شده و مقادیر درآمد خالص) که ارزش فعلی چیست؟ به صورت دوره ای رخ می دهند است.

مجموعه تاریخ ها: یک آرایه (یا بازه ای از سلول ها) است که نشان دهنده تاریخ های پرداخت یا دریافت درآمد ها است.

آنچه که تابع باز می گرداند

تابع XNPV یک مقدار را که بیانگر ارزش فعلی خالص برای یک جریان نقدی است را باز می گرداند.

نکات

  • این تابع از فرمول ریاضی زیر برای محاسبه ارزش فعلی خاصل استفاده می کند:

در فرمول ریاضی بالا، P نشان دهنده پرداخت در دوره i ام، d نشان دهنده تاریخ پرداخت i ام و d1 نشان دهنده اولین تاریخ دوره (روز سرمایه گذاری) است

برای دانلود مجموعه کامل راهنمای توابع به همراه فایل های مثال در اکسل به لینک کتاب «راهنما و مثال های توابع مایکروسافت اکسل» رجوع شود.

مثال های تابع XNPV

مثال ۱

در اکسل زیر یک جریان نقدی سرمایه گذاری در ستون B نشان داده شده است. سرمایه اولیه ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان بوده و درآمد بدست آمده بر اساس تاریخ های پرداخت ارائه شده است. با توجه به نرخ بهره ۱۰% ، مقدا ارزش فعلی خالص این سرمایه گذاری محاسبه شده است.

توجه داشته باشید، که درآمدهای بدست آمده ارزش فعلی چیست؟ در آینده از میزان سرمایه گذاری شده اکنون کم شده است و ارزش فعلی خالص محاسبه شده است).

برای یادگیری نرم افزار اکسل به صورت کاربردی به دوره «آموزشی اکسل کاربردی» ارزش فعلی چیست؟ رجوع شود.

برای یادگیری برنامه نویسی به زبان VBA به دوره «آموزش VBA در اکسل» مراجعه نمایید.

خطاهای معمول

#NUM! : در صورتی که اندازه مجموعه مقادیر و تاریخ ها هم اندازه نباشند یا تاریخ های پرداخت / دریافت از اولین تاریخ سرمایه گذاری عقب تر باشد.

#VALUE! : در صورتی که یکدام از مقادیر تعبیه شده در تابع عدد نباشد (حتی اعدادی که به صورت متن وارد می شوند) یا ورودیی مربوط به تاریخ ها مقادیر تاریخ شناسایی نشوند (تاریخ ها به صورت متن ذخیره شده باشند و اکسل نتواند آنها را شناسایی کند).

شناخت مفهوم جریان نقدینگی

آشنایی با Cash Flow برای مدیریت هزینه ها و درآمدهای هر شخصی الزامی است.

در این مقاله سعی داریم به زبان ساده شما را با این مفهوم به خوبی آشنا کنیم، پس در ادامه با ما باشید…

1# جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی یا CF پولی است که طی یک دوره زمانی (به عنوان مثال یک ماه) در حال ورود و خروج در کسب و کار، تجارت و یا پروژه شما است.

در امور مالی، این اصطلاح برای توصیف میزان وجه نقد (ارز) است که
در یک بازه زمانی مشخص تولید یا مصرف ارزش فعلی چیست؟ می شود.

CF انواع مختلفی دارد که با کاربردهای مهم و گوناگونی برای اداره مشاغل و انجام تجزیه و تحلیل های مالی مورد استفاده قرار می گیرد.

به این صورت که نقدینگی ورودی از طرف مشتریانی است که
محصولات یا خدمات شما را خریداری می کنند.

جریان نقدینگی چیست

اگر مشتریان در زمان خرید پرداخت نکنند، بخشی از جریان نقدی شما از مجموعه حساب های دریافتی است.

همچنین نقدینگی در قالب پرداخت هزینه هایی مانند اجاره یا وام مسکن، پرداخت ماهانه وام و پرداخت مالیات و سایر حساب های قابل پرداخت از تجارت شما خارج می شود.

2# علت اهمیت جریان نقدینگی

اهمیت جریان نقدینگی

کمبود وجه نقد یکی از بزرگترین دلایل شکست شرکت های کوچک است.

اغلب مدیران در تجارت کوچک بر این باورند که “ذخایر نقدی ناکافی” دلیل اصلی عدم موفقیت استارت آپ ها است.

در واقع دلیل عدم موفقیت بسیاری از استارت آپ ها همین عدم وجود نقدینگی و تمام شدن پول است که
در موارد مختلف ممکن است متفاوت باشد.

1-2# جریان نقدینگی در راه اندازی مشاغل

نقدینگی در راه اندازی مشاغل

پرداختن به مسائل مربوط به گردش وجوه و جریان نقدینگی در هنگام راه اندازی مشاغل بسیار دشوار است چرا که
مشاغل در این زمان هزینه های زیادی دارند و نقدینگی به سرعت خرج می شود.

همچنین ممکن است شما هیچ مشتری یا فروشی نداشته باشید که باعث ورود نقدینگی شوند.

برای ادامه کار و ایجاد جریان نقدینگی، به برخی از منابع موقت وجه نقد مانند کارت اعتباری و یا وام نیاز دارید.

معمولا شش ماه اول یک کار تجاری یک زمان حیاتی برای گردش پول است.

اگر در این بازه زمانی پول کافی برای خرید، حمل و نقل و موارد دیگر ندارید، شانس موفقیت شما بالا نیست.

چرا که تأمین کنندگان معمولا به مشاغل جدید وام، اعتبار و تخفیف چشمگیری نمی دهند و
در عین حال ممکن است مشتریان شما بخواهند به صورت اعتباری پرداخت کنند.

همین موضوع سبب از بین رفتن بالانس جریان نقدینگی شده و
یک «بحران پول نقد» را برای شما ایجاد می کند.

شما می بایست در برآورد نیازهای جریان نقدی خود برای راه اندازی، هزینه های زندگی شخصی خود را که برای تأمین نیاز به تجارت لازم است، اضافه کنید.

2-2# جریان نقدینگی در مشاغل فصلی

گردش وجوه نقد برای مشاغل فصلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مشاغلی که در دوره های مختلف سال مانند کسب و کارهای تعطیلات و تابستان دارای نوسان زیادی در تجارت هستند.

مدیریت جریان وجوه نقد در این نوع مشاغل مشکل است اما
می توان آن را با دقت انجام داد.

3-2# جریان نقدینگی در مقابل سود

نقدینگی در مقابل سود

این امکان برای کسب و کار شما وجود دارد که سود کسب کند اما پول نقد نداشته باشید.

قطعا برایتان جالب است که بدانید این امر چگونه می تواند اتفاق می افتد؟

پاسخ کوتاه این است که سود یک مفهوم حسابداری است در حالی که
پول نقد مبلغ موجود در حساب کسب و کار است.

سود صورتحساب ها را پرداخت نمی کند.

شما می توانید دارایی داشته باشید، مانند حساب های قابل دریافت (پولی که مشتری به شما بدهکار است) اما
اگر نتوانید از بدهی خود وصول کنید، پول نقد نخواهید داشت.

3# انواع جریان نقدینگی

Cash Flow انواع مختلفی دارد، بنابراین مهم است که درک درستی از هر یک از آن ها داشته باشید.

وقتی کسی به اصطلاح CF مراجعه می کند، ممکن است به موارد مختلفی از آن برسد، بنابراین مطمئن شوید که
از کدام اصطلاح جریان نقدینگی استفاده می شود.

انواع جریان های نقدی عبارتند از:

1-3# نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی

وجوه نقدی که توسط فعالیت های اصلی تجاری یک شرکت تولید می شود.

یعنی درآمد حاصل از تولید و فعالیت های دیگر که شامل هرگونه جریان نقدی از دارایی های جاری و بدهی های جاری است.

2-3# نقدینگی رایگان به حقوق صاحبان سهام (FCFE)

FCFE میزان وجه نقدی است که یک کسب و کار ایجاد کرده و
برای توزیع به طور بالقوه بین سهامداران در دسترس است.

3-3# نقدینگی رایگان به شرکت (FCFF)

این معیاری است که تصور می کند شرکت هیچ بدهی ای ندارد.

این نوع از CF در مدل سازی و ارزیابی مالی استفاده می شود.

4-3# تغییر در جریان نقدینگی

در این مورد تغییر در میزان جریان نقدینگی از یک دوره به دوره دیگر در حسابداری انجام می شود.

یعنی ممکن است جریان نقدینگی از ماه قبل به ماه جاری تزریق شود.

4# کاربردهای جریان نقدینگی

Cash Flow هم در اداره مشاغل و هم در انجام تجزیه و تحلیل مالی کاربردهای زیادی دارد.

در واقع، این یکی از مهمترین معیارها در کل امور مالی و حسابداری است.

متداول ترین معیارهای نقدی و کاربردهای CF به شرح زیر است:

1-4# ارزش فعلی خالص (Net Present Value)

NPV از محاسبه ارزش تجارت با ساخت مدل DCF و محاسبه ارزش فعلی خالص انجام می شود.

ارزش فعلی خالص (NPV) ارزش کل جریان های نقدی آینده (مثبت و منفی) در کل عمر سرمایه گذاری در حال حاضر است.

تجزیه و تحلیل NPV نوعی ارزیابی ذاتی است و
به طور گسترده در سراسر امور مالی و حسابداری برای تعیین ارزش یک تجارت، امنیت سرمایه گذاری، پروژه سرمایه، سرمایه گذاری جدید، برنامه کاهش هزینه و هر چیزی که شامل جریان نقدی باشد استفاده می شود.

2-4# نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return)

نرخ بازگشت داخلی (IRR) نرخ تخفیفی است که
ارزش فعلی خالص (NPV) یک پروژه را صفر می کند.

به عبارت دیگر، این نرخ بازده ترکیبی سالانه است که در یک پروژه یا سرمایه گذاری به دست خواهد آمد.

3-4# نقدینگی

ارزیابی اینکه یک شرکت چقدر می تواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود عمل کند.

4-4# عملکرد جریان نقدینگی

اندازه گیری میزان وجه نقد کسب و کار در هر سهم نسبت به قیمت سهام آن که به صورت درصد بیان می شود.

5-4# جریان نقدی به ازای هر سهم (Cash Flow Per Share)

CFPS یا جریان نقدی به ازای هر سهم پول نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی تقسیم بر تعداد سهام مانده است.

6-4# نسبت درآمد قیمت (P/E)

نسبت p به cf

نسبت درآمد قیمت یا نسبت P/E رابطه ای بین قیمت سهام شرکت و سود هر سهم (EPS) است.

این یک نسبت محبوب است که درک بهتری از ارزش شرکت به سرمایه گذاران می دهد.

نسبت P/E انتظارات بازار را نشان می دهد و قیمتی است که
شما باید به ازای هر واحد درآمد فعلی (یا درآمد در آینده) پرداخت کنید.

درآمد هنگام ارزیابی ارزش سهام شرکت مهم است زیرا سرمایه گذاران می خواهند بدانند که
یک شرکت چقدر سودآور است و در آینده چقدر سودآور خواهد بود.

به علاوه، اگر شرکت رشد نکند و
سطح فعلی درآمد ثابت بماند، P/E را می توان به تعداد سال هایی که طول می کشد شرکت برای مبلغ پرداختی برای هر سهم بازپرداخت کند، تعبیر کرد.

7-4# نسبت تبدیل وجه نقد

مدت زمانی که یک شرکت برای موجودی خود (هزینه کالاهای فروخته شده) پرداخت می کند و
هزینه آن را از مشتریان خود دریافت می کند، نسبت تبدیل نقدینگی است.

8-4# فاصله مالی

معیاری برای کسری یک شرکت که باید برطرف کند. (چقدر به پول نقد بیشتری نیاز دارد)

9-4# پرداخت سود سهام

جریان نقدینگی می تواند برای تأمین بودجه سود سهام به سرمایه گذاران استفاده شود.

10-4#سرمایه گذاری

جریان نقدینگی همچنین می تواند برای سرمایه گذاری مجدد و رشد در تجارت مورد استفاده قرار گیرد.

مقاله بالا بخشی از مطالب گسترده حوزه حسابداری ویژه بازار کار است.

برای یادگیری صفر تا صد این حوزه به آموزش جامع حسابداری بازار کار نماتک مراجعه کنید.

برای مشاهده توضیحات کامل بسته کلیک کنید.

بسته حسابداری بازار کار

اگر به دنبال یاد گرفتن مهارت بیشتر و افزایش درآمد هستید،

برای دریافت آموزش های رایگان مرتبط با حوزه علاقه‌مندی خود فقط کافیه فرم رو تکمیل کنید.

وضعیت شغلی خود را انتخاب کنید:

نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

درباره نویسنده : تیم نماتک

ما یه هدف مشترک داریم و میخوایم مهارت هایی که توی صنعت لازمه رو به افراد آموزش بدیم تا روزی که کالای ایرانی در دنیا بهترین باشه. اگه شما هم ارزش فعلی چیست؟ هدفتون همینه، نماتکی بشید. (:

چرا تحلیل نرخ بازده داخلی (IRR) در سرمایه گذاری اهمیت دارد؟

تحلیل IRR (Internal Rate of Return)

فرض کنید یک ایده‌ی عالی به ذهنتان رسیده است که می تواند درآمد خوبی برای سازمان همراه داشته باشد یا هزینه‌های سازمان را کاهش دهد. اما آیا این ایده ارزش سرمایه گذاری دارد؟ در مطلب قبل درباره یکی از تحلیل های اقتصادی (NPV) صحبت شد.

در این ارزش فعلی چیست؟ مقاله برآنیم، به بررسی یکی دیگر از روش های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، یعنی محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) بپردازیم.

برای بررسی توجیه اقتصادی یک پروژه یا یک ایده روش های مختلفی وجود دارد که مدیران با استفاده از این روش ها می توانند امکان سنجی پروژه را بررسی کنند. یکی از این روش ها که سود و زیان یک پروژه را را بررسی می کند، نرخ بازده داخلی (IRR) است.

تعریف (Internal Rate of Return) :

1): IRR بدین معنا است که با انجام یک پروژه یا یک سرمایه گذاری، شرکت سالانه و به طور متوسط چقد بازدهی دارد.

2): IRR در واقع نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص (NPV) تمام جریان های نقدی یک پروژه خاص را برابر صفر می کند.

فرمول نرخ بازده داخلی(IRR):

برای محاسبهIRR از فرمول NPV استفاده می شود و در آن NPV را مساوی صفر قرار داده و نرخ تنزیل (R) را بدست می آوریم.

NPV= t/(1+R) t >-C0

همانطور که گفته شد در این فرمول NPV را برابر صفر قرار می دهیم و R بدست آمده همان IRR می باشد.

به این نکته توجه شود کهIRR و NPV مشابه اند ولی متغیر های متفاوتی دارند.

با کمک ارزش خالص فعلی، می‌توانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایه‌گذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریان‌های نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با hurdle rate شرکت مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری شما، یک سرمایه‌گذاری ارزشمند خواهد بود.

برای درک بهتر ابتدا تعریف کلی hurdle rate را بیان می کنیم:

hurdle rate چیست؟

حداقل نرخ بازده مورد انتظار برای یک پروژه یا سرمایه گذاری است. اگر IRR از این نرخ بیشتر بود سرمایه گذاری توجیه پذیر است و اگر کمتر باشد، سرمایه گذاری توجیهی ندارد.

برای درک بهتر مفهوم IRR، یک پروژه را در نظر بگیرید که امروز 200 دلار در آن سرمایه گذاری می کنید و یک سال بعد 220 دلار دریافت می کنید. فرض کنید از شما پرسیده شود که بازده این سرمایه گذاری چقدر است؟

برای هر دلار که سرمایه گذاری کرده ایم 1.10 دلار برگشت داشته ایم بنابراین با یک حساب کتاب ساده می توانیم بگوییم بازده 10 درصد است، در حقیقت10 درصد نرخ بازده داخلی یا IRR در این سرمایه گذاری است.

آیا این پروژه با 10 درصد IRR، سرمایه گذاری خوبی است؟

واضح است که این سرمایه گذاری تنها در صورتی به صرفه است که بازده مورد نیاز (hurdle rate) ما کمتر از 10 درصد باشد. این یک درک درست است و نشان دهنده مفهوم نرخ بازده داخلی است.

براساس قانون IRR، سرمایه گذاری صرفه اقتصادی دارد که IRR آن بیشتر از بازده مورد نیاز باشد. در غیر این صورت باید رد شود.

حال فرمول NPV برای این مثال با نرخ تنزیل R برابر است با :

حال فرض کنید ما نرخ تنزیل را نمی دانیم. اما هنوز هم می توانیم بپرسیم که میزان نرخ تنزیل چقدر باشد تا این پروژه قابل قبول باشد.

زمانی که NPV برابر صفر است، بین سرمایه گذاری و عدم سرمایه گذاری در حالت بی تفاوتی هستیم.

بعبارت دیگر ، هنگامی که NPV برابر صفر است، ارزش فعلی چیست؟ این سرمایه گذاری از لحاظ اقتصادی در نقطه سر به سر است، زیرا نه ارزشی ایجاد شده و نه از بین رفته است.

برای بدست آوردن نرخ تنزیل سر به سر، NPV را برابر صفر قرار داده و معادله را بر حسب R حل می کنیم.

NPV = 0 = -200 + 200 = 220/(1 + R)

R = 220/200 = 1.1 – 1 R = 10%

این درصد چیزی است که ما قبلا آن را بازدهی سرمایه گذاری نامیدیم. آنچه که اکنون نشان دادیم این است که نرخ بازده داخلی سرمایه گذاری، نرخ تنزیلی است که NPV در آن برابر صفر می شود. این یک دیدگاه مهم است، بنابراین تکرار می شود:

بنابراین IRR در سرمایه گذاری بازدهی است که در صورت استفاده از آن به عنوان نرخ تنزیل NPV صفر می شود.

خوشبختانه IRR را به ‌راحتی با نرم‌ افزار اکسل یا یک ماشین‌ حساب مالی می‌توانید محاسبه کنید. حتی لازم نیست درگیر محاسبات ریاضی شوید، همه‌ این مراحل به‌صورت الکترونیکی انجام می‌شوند.

برای مقایسه چند پروژه با یکدیگر مراحل محاسبه IRR در اکسل بصورت زیر می باشد:

  1. برای باز کردن تابع IRR کافی است در یکی از سلول ها علامت مساوی را گذاشته و کلمه IRR را تایپ کنید سپس تابع را انتخاب کنید
  2. در قسمت values باید جریان های نقدی ورودی و خروجی را از سال صفر تا سال آخر وارد کنیم.
  3. در قسمت Guess شما میتوانید عددی را که فکر می کنید نزدیک به نرخ بازده داخلی است را به صورت درصد وارد کنید. گزینه اختیاری بوده و می توان آن را خالی گذاشت.
  4. بعد از نوشتن تابع، سلولی که در آن تابع را نوشته از طریق (Formatcell)به صورت درصدی در می آوریم و اعشار آنرا نیز اضافه می کنیم
  5. بدین صورت تابع را برای هر سرمایه گذاری نوشته و عدد آنرا بدست می آوریم.

شرکت‌ها چطور از نرخ بازده داخلی استفاده می‌کنند؟

شرکت‌ها معمولا برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها، از هردو فاکتور یعنی irr و npv استفاده می‌کنند. ارزش خالص فعلی، اطلاعات بیشتری درمورد بازگشت سرمایه‌ مورد انتظار به‌دست می‌دهد، اما تحلیل‌گران اقتصادی غالبا برای ارائه‌ی گزارش به افرادی که در مسائل مالی تخصصی ندارند، از نرخ بازده داخلی استفاده می‌کنند، چرا که نرخ بازده داخلی قابل درک‌تر و فهم آن آسان‌تر است.

اگر پروژه‌ای با نرخ بازده داخلی ۱۴ درصد و نرخ مانع ۱۰ درصد داشته باشیم، مخاطبان می‌اندیشند که به موفقیت دست پیدا کرده‌ایم و در این پروژه ۴ درصد بیشتر بازگشت سرمایه داریم. درحالی‌که اگر بگویید ارزش خالص فعلی این پروژه ۲ میلیون دلار است، مخاطبان از شما درمورد ارزش خالص فعلی می‌پرسند و شما توضیح می‌دهید که این مقدار یعنی ارزش فعلی جریان نقدی آینده در این پروژه، که با احتساب ۱۰ درصد نرخ مانع، سرمایه‌گذاری اولیه را به دو میلیون دلار می‌رساند.

تنها نکته‌ی منفی در این مورد این است که نرخ بازده داخلی، مفهومی‌تر از ارزش خالص فعلی است. نرخ بازده داخلی، مقدار دقیق درآمد حاصل را مشخص نمی‌کند. مثلا فرض کنید که برای نرخ بازده داخلی، مقدار ۲۰ درصد به‌دست آمده است. این ۲۰ درصد هیچ اطلاعاتی درمورد مقدار پولی که به‌دست آورده‌اید، در اختیارتان نمی‌گذارد.

افراد در هنگام محاسبه‌ی نرخ بازده داخلی، معمولا چه اشتباهاتی مرتکب می‌شوند؟

بزرگ‌ترین اشتباه این است که منحصرا از IRR استفاده شود. بهتر است که برای تحلیل پروژه از حداقل یک روش دیگر مثلا ارزش خالص فعلی هم استفاده شود. استفاده از IRR به‌تنهایی و بدون در نظر گرفتن روش‌های دیگر، باعث می‌شود که نتوانید تصمیم گیری درستی درمورد نحوه‌ی سرمایه‌گذاری داشته باشید ‌بخصوص هنگامی که پروژه هایی را مقایسه می‌کنید که مدت زمان متفاوتی دارند.

مثلا فرض کنید دو پروژه دارید؛ یک پروژه‌ی یکساله با نرخ بازده داخلی ۲۰ درصد و دیگری پروژه‌ی 10 ساله با نرخ بازده داخلی ۱۳ درصد. اگر نرخ بازده داخلی را مبنای تصمیم‌گیری خود قرار بدهید، ممکن است پروژه‌ای را که ۲۰ درصد نرخ بازده داخلی دارد، جذابتر تشخیص دهید. اما باید به این نکته توجه کنید که نرخ مانع در شرکت شما در این مدت زمان، ۱۰ درصد است، پس بهتر است نرخ بازده داخلی شما برای ده سال، ۱۳ درصد باشد نه ۲۰ درصد برای پروژه‌ ای که یک‌ساله است.

جمع بندی

در مجموع، این اصل کلی را باید در نظر داشت که ازIRR همراه با NPV استفاده کنید تا یک تصویر کلی و دقیق از سرمایه ‌گذاری و بازگشت سرمایه‌ شرکت بدست بیاورید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.