شاخص بورس چیست؟ مهم ترین شاخص های بورس
به منظور سرمایهگذاری در بازار سرمایه، فعالین این حوزه مؤلفههای مختلفی را مورد بررسی و ارزیابی خود قرار میدهند. به عبارتی برای کسب سود مناسب در خریدوفروش سهام شرکتهای بورسی، باید روند قیمت یا بازده سهام شرکتها، سود شرکت در دورههای مختلف، روند بازدهی صنعت مربوطه و همینطور وضعیت بازار را مورد بررسی قرار داد. تمامی این اطلاعات در صورتهای مالی شرکتها که در دورههای متفاوت منتشر میشوند در دسترس عومم افراد قرار می گیرد. علاوه بر این ابزارها و روش های متفاوت دیگری در بازار سرمایه هستند که با استفاده از آن قادر به ارزیابی بازار خواهید بود. یکی از ابزارهای مهم در ارزیابی بازار سرمایه شاخصها هستند، بنابراین سهامداران نیازمند استفاده از شاخصها (Index) هستند که از این طریق بتوانند به اطلاعات عمومی قیمت یا بازدهی در میان تمام یا گروهی از شرکتهای بورسی دست پیدا کنند. شاخص از انواع مختلفی در بازار بورس تشکیل شده است.
تعریف شاخص بورس
کلمه شاخص در اصطلاح به معنای نماگر یا نشانگر و بیانگر عددی است که با استفاده از آن میتوان تغییرات ایجاد شده در یک یا چند متغیر را طی یک بازه زمانی خاص مشاهده و بررسی کرد. از همین جهت شاخص را میتوان نشاندهنده سطح عمومی پارامتری مشخص به طور معمول قیمت یا بازدهی در میان گروهی از متغیرهای مورد بررسی در بازار بورس تعریف کرد.
معمولاً رکود و یا رونق اقتصادی در بازار سرمایه با استفاده از پارامترهای مختلف قابل ارزیابی هستند که یکی از معیارهای سنجش آن، از طریق شاخصها است؛ به بیان دیگر فعالان بازار سرمایه از این طریق میتوانند وضعیت کلی بازار را بسنجند و تصمیمات مهم خود در حیطه معاملات را مدیریت کنند و حتی با استفاده از آن تغییرات احتمالی قیمتها را در آینده دنبال کنند. این موضوع نیز بسیار مورد توجه است است که سهامداران میتوانند از طریق شاخصها، به مقایسه تغییرات یک پدیده در دو زمان متفاوت بپردازند و بر آن قدرت تحلیل داشته باشند؛ در مجموع شاخص ابزاری برای مقایسه تغییرات گروهی چند پدیده با یکدیگر است. در این میان با استفاده از شاخص قیمت میتوان صنایع مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.
انواع شاخصهای شرکتهای بورسی چیست؟
در بورس اوراق بهادار تهران انواع شاخص به شرح زیر هستند:
- شاخص کل قیمت
- شاخص بازده نقدی
- شاخص قیمت و بازده نقدی
- شاخص صنعت و شاخص مالی
- شاخص سهام آزاد شناور
- شاخص بازار اول و بازار دوم
- شاخص 50 شرکت برتر
- شاخص 30 شرکت بزرگ
در نظر داشته باشید که هر یک از شاخصها با توجه به پارامتر مورد بررسی در نهایت به شاخص قیمت و شاخص بازدهی تقسیم میشود و معنا و مفهومی را در بر دارند که بر اساس متغییرهای مورد نظر قابل تفکیک هستند؛ به عنوان نمونه شاخص کل تمامی شرکتهای بورس را در برمیگیرد، شاخص صنعت شرکتهای تولیدی و شاخص مالی شرکتهای گروه خدمات مالی و سرمایهگذاری را شامل میشود. در ادامه به شرح جزئی از انواع شاخصها می پردازیم.
شاخص کل بورس چیست؟
شاخص کل قیمت در بورس اوراق بهادار که به اختصار آن را شاخص کل میگویند، نشان دهنده تغییرات سطح عمومی قیمتها در کل بازار بوده و به نوعی بیانگر میانگین افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار است. همینطور به این نکته دقت نمایید که شاخص کل، میزان سود نقدی پرداختی به سهامداران را نشان نمیدهد. به عنوان مثال وقتی گفته میشود شاخص کل ۳۰ درصد رشد کرده است، یعنی میانگین قیمت سهام شرکتهای بورسی به میزان ۳۰ درصد نسبت به سال پایه، افزایش پیدا کرده است .در نظر داشته باشید که شاخص کل به صورت لحظه ای در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس به نشانی www.tsetmc.com قابل بررسی و مشاهده است. و شما در هر لحظه می توانید به آن دسترسی داشته باشید و با استفاده از آن تا حدی نسبت به بازار شناخت پیدا کنید.
شاخص بازده نقدی (TEDIX)
تغییرات شاخص بازده نقدی، نشانگر میانگین بازده ناشی از پرداخت سود نقدی شرکتهای بورسی به سهامداران است. این سود در انتهای سال مالی شرکت ها تحت عنوان جلسه مجمع مورد ارزیابی قرار گرفته می شود و به سهامداران شرکت تخصیص پیدا می کند. لذا در نظر داشته باشید که وقتی شاخص سود نقدی رو به کاهش است، شرکتها به طور میانگین سود کمتری را بهصورت نقد بین سهامدارانشان تقسیم میکنند.
شاخص قیمت و بازده نقدی (TEDPIX)
حتما در بررسی و مشاهده اخبارها به گوشتان خورده است که از منظور از بازده سهام چیست؟ شاخص بازار بورس صحبت می شود. این شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن به عنوان شاخص بورس تهران صحبت میشود. شاخص کل در بین فعالان بازار و سرمایهگذاران یکی از پرکاربردترین شاخصهاست و از اهمیت ویژهای برخوردار است. این شاخص بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است و تمامی سرمایهگذاران در بازار سرمایه به صورت روزانه پیگیر تغییرات این شاخص در حواشی اخبار و هیجانات هستند.
شاخص صنعت و شاخص مالی
همان طور که می دانید به صورت کلی تمامی شرکتهای بورسی در دو بخش صنعتی و مالی تقسیم میشوند. در بخش صنعتی شرکتهای تولیدی و صنعتی نظیر مخابرات، خودروسازی، سیمان، پتروشیمی و … قرار دارند و در بخش مالی نیز بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری، بیمه و… حضور دارند. در این میان شاخص صنعت نشاندهنده میانگین تغییرات قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش صنعت و شاخص مالی نیز میانگین تغییرات قیمت سهام شرکتهای فعال در بخش مالی است. همینطور در بخش صنعت و بخش مالی نیز قادر هستند که به صنایع تشکیلدهنده تقسیم شوند و شاخص هر یک از این صنایع جداگانه محاسبه شود؛ به عنوان نمونه شاخص صنعت خودروسازی متوسط تغییرات قیمت شرکتهای فعال در صنعت خودروسازی را نشان میدهد.
شاخص سهام آزاد شناور (TEFIX)
در مجموع سهام شرکتهای بورسی توسط سهامداران حقیقی و حقوقی خریداری میشود و معمولاً سهامداران حقوقی مالکان پرنفوذی در شرکتهای بورسی به شمار آمده و در صورت خریداری سهام شرکتهای بورسی، درصد بالایی از سهام شرکت را تصاحب میکنند. با توجه به این موضوع، به میزان سهامی که معمولاً در شرکتهای بورسی در اختیار سهامداران حقیقی قرار دارد و مداوم در بازار خریدوفروش میشود، سهام شناور آزاد گفته میشود. به منظور کسب اطلاعات بیشتر راجع به این نوع از شاخص در بازار بورس باید دقت داشته باشید که هر مقدار سهام شناور آزاد یک شرکت در بازار بورس بیشتر باشد، فرآیند سرمایه گذاری در آن شرکت از ریسک کمتری برخوردار است اما در عوض نباید توقع افزایش قیمت لحظهای در سهم را داشته باشید. شرکتهایی که سهام شناور آزاد کمتری دارند از نظر سرمایهگذاری پر ریسک بوده و پتانسیل بالایی برای تغییر قیمت لحظهای را دارند.
شاخص بازار اول و بازار دوم
بورس اوراق بهادار بر اساس مؤلفههای مختلف نظیر میزان سرمایه، تعداد سهامداران، وضعیت سودآوری، تعداد سهامی که توسط سهامداران حقیقی در بازار خریدوفروش میشود یا اصطلاحاً سهام شناور آزاد و …شرکتهای بورسی را دستهبندی کرده است. بر اساس این تقسیمبندی، شرکتهایی که شرایط بهتری داشته باشند در بازار اول و دیگر شرکتهای بورسی در بازار دوم دستهبندی میشوند. در این میان شرکتهایی که در بازار اول حضور دارند نیز به دو دسته تابلو اصلی و فرعی تقسیم میشوند. برای هر یک از این دستهبندیها یک شاخص وجود دارد که میانگین تغییرات قیمت سهام شرکتهایی را نشان میدهد که در این گروهها حضور دارند.
شاخص ۵۰ شرکت برتر
معمولاً هر سه ماه یکبار، ۵۰ شرکت برتر در بورس اوراق بهادار معرفی میشوند که سهام این شرکتها نسبت به سایر شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار، قابلیت نقدشوندگی بیشتری را دارد و از مزایای خاص دیگری بهرهمند هستند. شاخص ۵۰ شرکت برتر میانگین قیمت سهام این ۵۰ شرکت برتر را نشان میدهد. این شرکتها در طول روز، به تعداد قابل توجهی خریدوفروش میشوند و سهامداران به راحتی میتوانند سهام این شرکتهای بورسی را خریدوفروش کنند. از همین رو این سهم ها مورد استقبال اکثر سرمایهگذاران در بازار بورس قرار گرفته میشوند.
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ نیز میانگین تغییرات قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ بورس را نشان میدهد. معیار انتخاب این ۳۰ شرکت نیز بر اساس اندازه شرکت است و اندازه شرکتها نیز از ارزش روز بازار سهم تعیین میشود که ارزش روز بازار سهام از حاصلضرب قیمت سهم در تعداد سهام منتشر شده شرکت به دست میآید. شاخص ۳۰ شرکت بزرگ تغییرات قیمت سهامی را نشان میدهد و اگر چه این شرکتهای بورسی کمتر از ده درصد تعداد شرکتهای بورسی را تشکیل میدهند اما بیش از ۷۰ درصد ارزش بورس تهران را به خود اختصاص دادهاند و تغییرات قیمت آنها میتواند اثر بزرگی بر شاخص بورس و کل داشته باشد. این شاخص هر سه ماه یکبار بهروزرسانی میشود.
سخن آخر
در این بخش اطلاعات جامع و کاملی راجع به شاخص بورس و انواع آن، در اختیار شما قرار گرفت. لذا افراد به منظور سرمایهگذاری در هر بازار باید ابتدا وضعیت آن بازار را مورد ارزیابی قرار دهند؛ بازار سرمایه نیز از این قضیه مستثنی نیست. شاخصها یکی از ابزارهایی هستند که وضعیت بازار سرمایه را طی دورههای قبل و جاری نشان میدهد این نکته را در نظر داشته باشید که افزایش شاخص کل، به معنی سودآوری تمام شرکتهای بورسی نیست و همینطور بالعکس. شما علاوه بر در نظر گرفتن عملکرد شاخص بورس بازار باید مؤلفههای گوناگون دیگر را نیز بهمنظور سرمایهگذاری یا خریدوفروش منظور از بازده سهام چیست؟ سهام در نظر داشته باشید. توجه داشته باشید که علاوه بر شاخص ها شما باید از ابزارهای دیگری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به منظور ارزیابی بازار استفاده نمایید.
سوالات رایج شاخص بورس
ممکن است در بعضی مواقع، قیمت سهمها در بازار بیشتر از ارزش واقعی آنها باشد، در این وضعیت «اصلاح شاخص بورس» به وجود میآید که این امر یک حرکت مثبت برای شفافتر شدن بازار و فرآیند سرمایهگذاری در بورس است. شایان ذکر است اصلاح شاخص بورس با ریزش شاخص متفاوت است. در ریزش شاخص هجوم سهامداران برای فروش سهام، قیمت سهام را به حدی کاهش میدهد که قیمت سهام از ارزندگی واقعی آن به مراتب کمتر میشود در صورتی که فرآیند اصلاح شاخص بورس این چنین نیست.
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش منظور از بازده سهام چیست؟ سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما منظور از بازده سهام چیست؟ به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از منظور از بازده سهام چیست؟ ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟ | درآمدکل
شاخص قیمت و بازده نقدی از مهمترین شاخصهای بازار سرمایه هستند. این دو معیار تقسیم سود در هر شرکت و میزان بازده سهام را بر اثر افزایش قیمت سهم هر شرکت نشان میدهد. در این مقاله در مورد این شاخصها و انواع هر کدام صحبت میشود.
شاخص قیمت چیست؟
شاخص قیمت، معیار تغییرات نسبی قیمت را نسبت به یک دوره مشخص نشان میدهد. این معیار متشکل از یک سری اعداد مرتب شده است به گونهای که مقایسه بین مقادیر هر دو دوره یا مکان، میانگین تغییر قیمتها را بین دورهها یا میانگین اختلاف قیمتها را بین مکانها نشان میدهد. شاخصهای قیمت ابتدا برای اندازهگیری تغییرات در هزینههای زندگی بهمنظور تعیین افزایش دستمزد لازم برای حفظ یک استاندارد زندگی ثابت ساخته شدند. آنها همچنان برای تخمین تغییرات قیمتها در طول زمان استفاده میشوند، همچنین برای اندازهگیری تفاوت هزینهها در مناطق یا کشورهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
معرفی انواع شاخص قیمت
عدد شاخص قیمت تغییر قیمت کالای مصرفی یا خدمات مختلف را در دورههای مختلف نسبت به یک سال پایه نشان میدهد. شاخصهای قیمت انواع مختلفی دارند از جمله:
• شاخص قیمت مصرف کننده
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) معیاری است که میانگین وزنی قیمت سبد کالاهای مصرفی و خدماتی مانند حمل و نقل، غذا و خدمات پزشکی را بررسی میکند. با در نظر گرفتن تغییرات قیمت برای هر کالا در سبد کالاهای از پیش تعیین شده قیمت و میانگین آنها محاسبه میشود. از تغییرات CPI برای ارزیابی تغییرات قیمت مرتبط با هزینه زندگی استفاده میشود. CPI یکی از پر استفادهترین آمارها برای شناسایی دورههای تورم است.
• شاخص قیمت تولید کننده
شاخص قیمت تولید کننده (PPI)، گروهی از شاخصها است که میانگین حرکت قیمت فروش از تولید داخلی در طول زمان را محاسبه و نشان میدهد. PPI حرکات قیمت را از نظر فروشنده اندازه گیری میکند. برعکس، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) تغییرات هزینه را از نظر مصرف کننده اندازه گیری میکند.
• شاخص قیمت عمده فروشی
شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) شاخصی است که تغییرات قیمت کالاها را اندازه گیری و پیگیری میکند. این شاخص در مورد کالاهایی است که به صورت عمده به فروش میرسند و بین نهادها یا مشاغل (به جای کالای بین مصرف کننده) معامله میشوند. WPI معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان میشود و میانگین تغییر قیمت کالاها را نشان میدهد. از این معیار به عنوان یك شاخص از سطح تورم یك كشور استفاده میشود.
• شاخص هزینه اشتغال
شاخص هزینه اشتغال (ECI) یک سری اقتصادی است که جزئیات جبران خسارت کارکنان را بیان میکند. از این معیار برای بررسی دستمزدها و میزان افزایش آنها استفاده میشود.
• شاخص قیمت صادرات و واردات
شاخصهای قیمت واردات و صادرات (MXP) تغییرات قیمت کالاها و خدمات ورودی و خروجی به هر کشور را اندازه گیری میکند. این شاخص با تدوین قیمت کالاهای خریداری شده از کشورهای دیگر (واردات) و قیمت کالاهای تولید شده در کشور (صادرات) ایجاد میشود.
• تعدیل کننده GDP
Deflator قیمت تولید ناخالص داخلی که به عنوان Deflator GDP یا Deflator قیمت ضمنی نیز شناخته میشود، تغییرات قیمت برای همه کالاها و خدمات تولید شده در یک اقتصاد را اندازه گیری میکند. تولید ناخالص داخلی مجموع تولید کالاها و خدمات را نشان میدهد. Deflator قیمت تولید ناخالص داخلی را با نشان دادن تأثیر تغییرات قیمت بر تولید ناخالص داخلی، ابتدا با ایجاد یک سال پایه و سپس، با مقایسه قیمتهای فعلی با قیمتهای سال پایه نشان میدهد.
بازده نقدی چیست؟
بازده نقدی یک محاسبه اساسی است که برای تخمین بازده از دارایی که درآمد ایجاد میکند استفاده میشود. بازده نقدی همچنین به کل مبلغ توزیع پرداختی سالانه یک درآمد به عنوان درصدی از قیمت فعلی آن اشاره دارد. همچنین یک روش اندازه گیری است که میتواند برای مقایسه اعتماد واحدهای مختلف استفاده شود.
در واقع بازپرداخت وجه نقد بازدهی است که کل وجهی را که از کل وجوه سرمایهگذاری شده به دست آورده محاسبه میکند. مقدار کل وجه نقد به دست آمده به طور کلی بر اساس جریان نقدی سالانه قبل از مالیات است.
بازده در سرمایهگذاری در بورس به چه معناست؟
بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود در یک دوره زمانی به دست میآورد.
– باشگاه خبرنگاران نوشت: سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعهای از آموزشها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.
اگر یک دارایی اعم از دارایی واقعی یا دارایی مالی را به قصد سرمایه گذاری بخرید، سود یا زیان ناشی از این سرمایه گذاری بهعنوان بـازده شناخته میشود. بازده به طور معمول دو جزء داد، نخست وجه نقدی است که مستقیماً از محل درآمد حاصل از سرمایه گذاری دریافت میکنید و یا منفعت یا زیانی است که به علت تغییر قیمت آن دارایی نصیب افراد میشود.
فرض کنید مدتی قبل ۱۰۰۰ سهم شرکت فرضی قارون را خریدهاید. در پایان سال مالی در مجمع عمومی سالیانه شرکت به هر سهم ۵۰ تومان سود نقدی تعلق میگیرد. همینطور شما سهم را در قیمت ۲۲۰ تومان خریدهاید و حالا ۲۶۰ تومان شده است. بـازده نقدی یا ریالی شما عبارت است از:
اما به طور معمول وقتی صحبت از بـازده به میان میآید، منظور نرخ بازدهای است که بهصورت درصدی بیان میشود. اگر سهامداران بخواهند بـازده درصدی یا نرخ بازده سرمایه گذاری را به دست آورند لازم است بازده نقدی یا ریالی را بر سرمایه گذاری اولیه تقسیم کنید. نرخ بـازده در مثال فوق عبارت است از:
در مورد اوراق بهاداری نظیر سهام که درآمد ثابت ندارند تفاوتهایی در مورد نحوه محاسبه بـازده با اوراق بهادار با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت وجود دارد. قانون کلی این است که هرچه ریسک بیشتری بپذیرید، سود و زیان بالقوه شما هم بیشتر میشود.
۲ – تعریف بازده اضافی چیست؟
بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبد سهامی که از یک معیار یا شاخص با سطح ریسک مشابه بهتر عمل میکند بیشتر میشود، بازده اضافی میگویند این بازده به طور گسترده برای اندازهگیری ارزش افزودهای که پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری ایجاد کرده، مورداستفاده قرار گرفته و یا توانایی مدیریت را در غلبه بر بازار رامی سنجند. نام دیگر بازده اضافی آلفا است.
به طور مثال، فرض کنید که یک صندوق سرمایه گذاری مشترک با سرمایه زیاد دارای سطح یکسانی از ریسک (در اینجا بتا=۱) در مقایسه با شاخص بورس است. اگر صندوق بازده ۱۲% در یک سال تولید کند و شاخص فقط ۷% رشد کند، این تفاوت ۵ درصدی به عنوان بازده اضافی، یا آلفای تولیدشده بهوسیله مدیر صندوق در نظر گرفته میشود.
منتقدین صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و سایر پرتفویهایی که به صورت فعال مدیریت میشوند عقیده دارند که تولید بازده اضافی به صورت مداوم و در بلندمدت تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل بیشتر مدیران صندوقهای سرمایه گذاری در طول زمان عملکرد پایینتری نسبت به شاخص معیار دارند. این امر باعث محبوبیت فوقالعاده صندوقهای سرمایه گذاری در شاخص و صندوقهای قابل معامله در بورس شده است.
۳ – تعریف بازده سود سهام نقدی چیست؟
بازده سود سهام نقدی یک نسبت مالی است که نشان میدهد شرکت چقدر به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت میکند. بازده سود سهام نقدی به شکل درصد نشان داده شده و میتواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه شود. فرمول محاسبه بازده سود سهام ممکن است به شکل زیر نمایش داده شود:
فرمول بازده سود سهام
بازده سود سهام نقدی روشی برای اندازهگیری مقدار جریان نقدی است که شما برای هر یک ریال سرمایه گذاری شده در سهام به دست میآورید. بهبیاندیگر، این کار میزان ارزشی را که شما از سود سهام نقدی میگیرید، اندازهگیری میکند.
سرمایه گذارانی که به یک جریان نقدی حداقلی از پرتفوی سرمایه گذاری خود نیاز دارند میتوانند این جریان نقدی را با سرمایه گذاری در سهامی که بازده سود سهام نقدی به نسبت بالا و با ثباتی ارائه میکنند، به دست میآورند، ولی سود سهام نقدی بالا ممکن است اغلب به قیمت از دست دادن پتانسیل رشد شرکت تمام شود. هر یک ریالی که شرکت به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت میکند، پولی است که شرکت نمیتواند دوباره سرمایه گذاری کند و بهاینترتیب امکان ایجاد پتانسیل رشد برای شرکت و افزایش قیمت سهام و کسب سود سرمایه برای سهامداران از بین میرود.
درحالیکه گرفتن سود نقدی برای بسیاری از سهامداران و سرمایه گذاران جذاب است، ولی سهامداران میتوانند با افزایش ارزش سهامشان نیز سودهای بالا دریافت کنند. بهبیاندیگر، وقتی شرکتها سود سهام نقدی بالایی پرداخت میکنند، ممکن است در بلندمدت برایشان هزینه بر باشد.
۴ – تعریف بازده غیرعادی چیست؟
بازده غیرعادی اصطلاحی است که برای توصیف بازده بهدستآمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار است. نرخ بازده مورد انتظار، بازده محاسبه شدهای است که بر اساس مدل قیمت گذاری داراییها و با استفاده از میانگین بلندمدت بازده یا سایر ارزیابیها به دست میآید.
بازده غیرعادی میتواند هم خوب و هم بد باشد، چون خودش به تنهایی خلاصهای است از اینکه چگونه بازده واقعی از بازده مورد انتظار متفاوت است. به طور مثال، کسب ۳۰% در یک صندوق سرمایه گذاری که بازده میانگین ۱۰% در هر سال برای آن پیشبینی شده، یک بازده غیر عادی ۲۰% تولید خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر بازده واقعی ۵% بود، این امر باعث تولید یک نرخ غیرعادی منفی پنجدرصدی میشد.
۵ – تعریف بازده مورد انتظار چیست؟
مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاریهای خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته میشود. به طور مثال، اگر یک نفر در سهامی که ۵۰% شانس تولید سود ۱۰ درصدی و ۵۰% شانس تولید زیان ۵ درصدی دارد سرمایه گذاری کند، بازده مـورد انتظار او ۲٫۵% خواهد بود (۰٫۰۵- * ۰٫۵ + ۰٫۱ * ۰٫۵)؛ اما لازم به ذکر است که بازده مورد انتظار معمولاً بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته بنا شده و تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد.
در اکثر بخشها، بازده مورد انتظار ابزاری است برای تعیین اینکه آیا یک سرمایه گذاری دارای میانگین درآمد خالص منفی است یا مثبت.
در کنار بازده مـورد انتظار سرمایه گذاران باهوش باید احتمال تحقق بازده را برای محاسبه درست ریسک در نظر بگیرند. نمونههای فراوانی وجود دارد که در مسابقات بختآزمایی بازده مـورد انتظار مثبت، اما در مقابل احتمال تحقق بازده پیشبینیشده، بسیار پایین است.
۶ – تعریف بازده واقعی چیست؟
سود یا زیان واقعی یک سرمایه گذار بازده واقعی گفته میشود. این بازده میتواند به شکل زیر بیان شود:
بازده مورد انتظار بهعلاوه تأثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد میکند.
بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار دارد، چیزی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاریهای خود دریافت میکنند. اختلاف بین بـازده واقعی و بازده مورد انتظار به دو عامل ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بستگی دارد.
سود نقدی سهام چیست؟
بخشی از درآمد شرکت که به سهامداران تعلق میگیرد، در اصطلاح سود نقدی سهام (dividends) نام دارد. وقتی سهام یک شرکت را میخریم، در واقع صاحب یک بخش جزئی از شرکت میشویم. در نتیجه به عنوان یک سهامدار در سود شرکت هم سهیم خواهیم بود.
این طور نیست که همه شرکتها به ارائه سود نقدی به سهامداران بپردازند. همچنین این چندین شکل مختلف دارد. در ادامه بیشتر با این نوع سود و جزئیات مربوط به آن آشنا میشویم.
سود نقدی سهام چیست؟
سود نقدی سهام در واقع بخشی از کل درآمد شرکت است که به حساب بانکی سهامداران واریز میشود. سود نقدی ممکن است ماهانه، سهماه یکبار، ششماه یکبار و یا یک بار در سال واریز شود. مبلغ این سود نیز به تعداد سهامی که داریم بستگی دارد. هر قدر سهام بیشتری داشته باشیم، سود نقدی آن هم بیشتر خواهد بود.
برای مثال، فرض کنید سهام یک شرکت را در اختیار دارید. این شرکت میگوید به ازای هر سهم مبلغ ۵ سنت به عنوان سود نقدی پرداخت میکند. اگر هزار سهم داشته باشید، ۵۰ دلار دریافت خواهید کرد و اگر ۱۰ هزار سهم داشته باشید، ۵۰۰ دلار به شما خواهد رسید.
تاریخ شناسایی سهامداران مشمول منظور از بازده سهام چیست؟ سود چیست؟
یکی از مهمترین اصطلاحات در بازار بورس، تاریخ شناسایی سهامداران مشمول سود (ex-dividend date) است. برای اینکه بتوانید سود نقدی سهم یک شرکت را بگیرید، حتما باید تا پیش از این تاریخ، سهامدار آن بوده باشید.
برای مثال، همان شرکت فرضی اعلام میکند که تاریخ شناسایی سهامداران مشمول سود، ۱۵ سپتامبر است. اگر پیش از این تاریخ سهام این شرکت را داشته باشید، منظور از بازده سهام چیست؟ سود نقدی به حسابتان واریز میشود. حتی اگر در روز ۱۴ سپتامبر هم سهام این شرکت را خریده باشید، باز هم سود نقدی به حسابتان واریز میشود.
برخی شرکتها سود نقدی نمیدهند!
این طور نیست که همه شرکتها به سهامدارانشان سود نقدی بدهند. بسیاری از شرکتهای کوچکتر یا جدیدتر، تقسیم سود نقدی ندارند. این شرکتها به جای دادن سود، به سرمایهگذاری دوباره آن میپردازند. این کار سبب میشود سرعت رشد شرکت بیشتر شود. بسیاری از سهامداران هیچ مشکلی با این مساله ندارند، زیرا ارزش سهامی که دارند به این ترتیب افزایش مییابد. در واقع درست است که در این حالت هیچ سود نقدی دریافت نمیکنند، اما در مقابل در آینده ارزش سهامشان بیشتر میشود که میتواند حتی از این سود نقدی هم بیشتر باشد.
همچنین دقت داشته باشید که سود نقدی سهام به هیچ وجه تضمینشده نیست. یک شرکت ممکن است یک سال سود نقدی بالایی به سهامداران بدهد و در سال بعد اصلا هیچ سودی پرداخت نکند. مجمع یک شرکت هر بار تعیین میکند که آیا باید سودی به سهامداران پرداخت شود و اگر بله، این سود چقدر باشد.
برای کسانی که به دنبال روشهای سرمایهگذاری کمریسکتر هستند، شیوههای دیگر مثل «گواهی سرمایهگذاری تضمینی» (GIC) توصیه میشود.
بازدهی سود نقدی سهام چیست؟
منظور از بازدهی سود نقدی سهام (dividend yield) نسبت سود نقدی دریافتشده به ارزش سهام است. برای این کار، مبلغ سود نقدی هر سهم را به ارزش روز هر سهم تقسیم میکنیم. این معیار به ما امکان میدهد به مقایسه سوددهی یک شرکت با شرکتهای دیگر بپردازیم.
مثال: فرض کنید یک شرکت فرضی به ازای هر سهم، ۵ سنت سود پرداخت میکند. اگر ارزش هر سهم این شرکت ۲ دلار باشد، بازدهی سود نقدی سهام ۲/۵ درصد خواهد بود. اما اگر ارزش هر سهم ۵۰ سنت باشد، بازدهیاش ۱۰ درصد میشود.
فهرست ۱۰ شرکت با بیشترین سود نقدی سهام در شرکتهای اساندپی/تیاساکس ۶۰ کانادا (۳ نوامبر ۲۰۲۰)
البته باید دقت داشته باشید که ارزش هر سهم معمولا در هر روز کاری بازار بورس تغییر میکند و در نتیجه، این نسبت هم تغییر مییابد.
انواع سود نقدی سهام
در مجموع سه نوع سود سهام داریم. البته این طور نیست که همه شرکتها به ارائه هر سه نوع بپردازند. برخی شرکتها هیچ کدام از این سودها را به مشتریان خود نمیدهند.
- سود نقدی میاندورهای سهام (interim dividend): شرکتها در پایان سال مالی به محاسبه دقیق سود سالانه میپردازند. اما این نوع سود پیش از انجام این محاسبات پایان سال پرداخت میشود. سود نقدی میاندورهای سهام، همزمان با انتشار گزارش عملکرد میاندورهای شرکت پرداخت میشود. این گزارش معمولا در پایان ماه ششم سال مالی شرکت منتشر میشود. دقت داشته باشید که سال مالی یک شرکت ممکن است با بقیه متفاوت باشد. برای مثال، سال مالی یک شرکت ممکن از مارس و برای یک شرکت دیگر از سپتامبر آغاز شود.
- سود نقدی پایانی سهام (final dividend): این نوع سود نقدی پس از انتشار سود سالانه شرکت در پایان سال مالی واریز میشود. برخی از شرکتها فقط سود نقدی پایان سال به سهامداران میدهند.
- سود نقدی ویژه سهام (specialdividend): این نوع سود نقدی معمولا بیشتر از سود نقدی معمول پرداختی از سوی شرکت است. سود نقدی ویژه معمولا وقتی پرداخت میشود که یک شرکت به سود بیشتر از انتظاری در یک بازه زمانی دست یافته باشد.
سرمایهگذاری مجدد با سود نقدی
برخی از شرکتها به جای واریز سود نقدی به حساب سهامدار، این امکان را به او میدهند تا با این مبلغ، به خرید سهام بپردازد. این روش در اصطلاح طرح سرمایهگذاری مجدد سود نقدی سهام (Dividend Reinvestment Plan) یا به طور خلاصه DRIP نامیده میشود.
سرمایهگذاری مجدد با سود نقدی مزایایی به همراه دارد. اصلیترین مزیت این شیوه این است که میتوانید بدون پرداخت کارمزد کارگزاری، سهام بیشتری بخرید. این روش امکان افزایش کمدردسر سهامتان از همان شرکت را فراهم میکند. در صورت انتخاب این روش، فرآیند خرید سهام و اضافه شدن به سبدتان به صورت خودکار صورت میگیرد.
اما عیب این روش این است که دیگر به پول نقد برای خرید سهام شرکتهای دیگر دسترسی نخواهید داشت.
نکات مهم در مقایسه سهمهای پرداختکننده سود نقدی
گفتیم که شرکتهای مختلفی هستند که سود نقدی به سهامداران میدهند. اما در میان فهرست بلندبالای شرکتها کدام را باید انتخاب کنیم؟ بیایید به بررسی برخی از مهمترین معیارها برای این انتخاب بپردازیم:
- بازه تقسیم سود: برخی از شرکتها چند بار در سال سود نقدی پرداخت میکنند و برخی هم سالی یک بار.
- اعلام زودهنگام مقدار سود: برخی از شرکتها از یک سال قبل، سود نقدی پرداختی سال بعد را مشخص میکنند.
- افزایش ارزش مبلغ سود: اگر نگاهی به عملکرد گذشته شرکتها بیاندازید، میتوانید سود نقدی سالهای قبل آنها را مشاهده کنید. اگر این مبلغ برای یک شرکت به تدریج افزایش داشته است، نشان میدهد این شرکت رشد خوبی را تجربه میکند. در نتیجه احتمالا در آینده نیز سود نقدی بیشتری خواهد داد.
- بازدهی سود: بازدهی سود نقدی سهام (نسبت سود هر سهم به ارزش سهم) را بررسی کنید. آیا این نسبت از سود پرداختی حسابهای پسانداز با سوددهی بالا بیشتر است یا خیر؟
اگر مایلید بدانید چطور در بازار بورس سرمایهگذاری کنید، توصیه میکنیم مطلب «چطور در کانادا حساب بورسی افتتاح کنیم؟» را هم مطالعه کنید.
دیدگاه شما