استراتژی الگوهای کندلی


کندل استیک چیست؟

کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.

بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.

نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به استراتژی الگوهای کندلی بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.

نمودار شمعی (کندل استیک)

روش نمایش میله ای در نمودار قیمت

این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.

در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.

نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.

روش نمایش خطی در نمودار قیمت

در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند استراتژی الگوهای کندلی و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.

نمودار شمعی

روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.

ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.

اجزای کندل استیک (نمودار شمعی)

اجزای کندل استیک

کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.

رنگ بدنه نمودار شمعی

در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.

در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازه‌ی معاملاتی است.

اندازه بدنه نمودار شمعی

علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.

برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.

کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.

سایه نمودار شمعی

همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.

در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه استراتژی الگوهای کندلی های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.

در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.

9 الگوی کندل استیک

نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.

اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:

الگوی کندل استیک مارابوزو

1- الگوی کندل استیک مارابوزو

کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.

الگوی کندل استیک دوجی

2- الگوی کندل استیک دوجی

کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.

کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.

کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.

کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.

کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.

الگوی کندل استیک فرفره

3- الگوی کندل استیک فرفره

نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.

الگوی کندل استیک هارامی

4- الگوی کندل استیک هارامی

این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل می‌شود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می ‌نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.

هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک ‌تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.

الگوی کندل استیک هیکن آشی

5- الگوی کندل استیک هیکن آشی

این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.

در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.

6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی

الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.

7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز

نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.

الگوی مرد دار آویز و چکش

8- الگوی کندل استیک چکش

الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.

الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.

استراتژی کندل استیک

برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.

ترید با کندل های روزانه

حامد ریحانی - توییتر

سال ها پیش در یک سایت و تالار گفتگو در زمینه فارکس می نوشتم که با توجه به محدودیت هایی که برای فارکس ایجاد شد آن وب سایت تعطیل شد. برای مدت طولانی بصورت زنده روی جفت ارز GBP/USD با روشی بسیار ساده استراتژی الگوهای کندلی ترید می کردم و همزمان روی آن سایت بصورت آموزشی مطالب مربوطه را می نوشتم.

چند روز پیش در فایلهای آرشیوی خود بکاپی از مطالب آن تاپیک پیدا کردم که از آنجا که می تواند آموزنده باشد مناسب دیدم آن را در این وب سایت جاودانه کنم. مطالبی که در ادامه مطالعه خواهید کرد یک کپی از تاپیکی با همین نام در وب سایت parsfx از سال های 2013 و 2014 می باشد.

حامد ریحانی - توییتر

نکات مهم:

  • این سیستم در تایم فریم روزانه یعنی D1 دنبال می شود.
  • سیستم بر اساس الگوهای کندل استیک و پترن های کلاسیک چارت و همچنین سطوح حمایت و مقاومت می باشد.
  • چون سیستم در تایم بالا می باشد، نیاز به سرمایه متناسب دارد که به عنوان مثلا بتواند حد ضرر هایی در حد 150 پیپ را هم تحمل کند.
  • طبق این سیستم روی یک جفت ارز در طول یک ماه تعداد پوزیشن ها انگشت شمار می باشند. پس نیاز به صبر زیادی دارد.
  • حد سود پوزیشن ها در این سیستم نیز می تواند در هر پوزیشن از 50 پیپ تا بیش از 300 پیپ باشد.
  • هر پوزیشن ممکن است برای 3 روز یا حتی بیشتر باز باشد تا به حد سود یا ضرر برسد.
  • مدیریت سرمایه پیشنهادی حداکثر ریسک 3% در هر پوزیشن است.

حامد ریحانی - توییتر

کمی در مورد مدیریت سرمایه:

همانطور که گفته شد در این سیستم به علت کار در تایم فریم Daily اعداد از نظر پیپ کمی بزرگ هستند. یعنی حد ضرر 150 پیپ یا بیشتر و حد سود 300 پیپ یا حتی بیشتر! بنابراین نیاز به یک برنامه مدیریت سرمایه دقیق دارید! پیشنهاد ما ریسک 3% سرمایه در هر پوزیشن است. یعنی اگر سرمایه شما 1000 دلار می باشد در هر پوزیشن نهایتا باید 30 دلار ضرر بدهید!

حالا اگر یک موقعیت با حد استاپ لاس 150 پیپ داشته باشید آن را می توانید با حجم 0.02 لات انجام دهید که نهایت ضرر آن می شود 30 دلار!

و اگر یک موقعیت با حد ضرر 50 پیپ داشته باشید می توانید آن پوزیشن را با 0.06 لات وارد شوید که در این صورت نیز حداکثر ضرر شما 30 دلار خواهد بود.

و باز اگر 60 پیپ حد ضرر بود، حجم پوزیشن شما می شود 0.05 لات!

حالا اگر سرمایه شما 5000 دلار باشد 3% آن که مجاز برای ضرر است می شود 150 دلار. در این حالت موقعیت اول که 150 پیپ استاپ لاس آن هست را با 0.1 لات می توانید معامله کنید و موقعیت دوم با 50 پیپ ضرر را با 0.3 لات و موقعیت سوم که 60 پیپ ضرر دارد را با 0.25 لات!

بازدهی این سیستم روی GBP/USD در ماه می تواند بیش از 300 پیپ باشد و با سیستم مدیریت سرمایه پیشنهادی سود ماهانه این روش بیش از 5% خواهد شد. که اگر بر آن مسلط شوید روی جفت ارزهای دیگری هم آن را دنبال کنید می توانید این مقدار را به 10 تا 15 درصد سود ماهانه برسانید.

استراتژی معاملاتی Fakey (به همراه ویدئوی آموزشی)

الگوی Fakey با عنوان شکست نامعتبر اینسایدبار نیز شناخته می شود. الگوی Fakey همیشه با یک الگوی اینسایدبار شروع می شود. برای مطالعه بیشتر در مورد استراتژی معاملاتی بر اساس InsideBar این مطلب را بخوانید.

گاهی اوقات شکست اولیه اینسایدبار انجام می شود اما بلافاصله قیمت برمیگردد، یک شکست نامعتبر ایجاد می کند و درون محدوده کندل مادر بسته می شود. در این حالت یک الگوی Fakey داریم.

برای راحتی کار اینطور تصور کنید: الگوی اینسایدبار + شکست نامعتبر = الگوی Fakey

البته الگوی Fakey می تواند شامل یک پین بار هم باشد که شکست نامعتبر را انجام می دهد. گاهی اوقات شکست نامعتبر توسط یک الگوی Two-Bar انجام می شود. در واقع کندل اول خارج از محدوده کندل مادر (Mother Bar) بسته می شود اما کندل بعدی مجددا به درون محدوده کندل مادر بازگشته، کلوز میکند و باعث بوجود آمدن شکست نامعتبر می شود.

الگوی Fakey از این لحاظ اهمیت دارد که به ما در تشخیص حرکات “استاپ هانتینگ” که توسط بزرگان بازار انجام می شود کمک می کند. بنابراین نشانه های مناسبی بوجود خواهند آمد که بازار احتمالا چه چیزی در سر دارد.

توضیح در مورد حرکات استاپ هانتینگ: بزرگان بازار برای پر کردن سفارشات خود و ایجاد حرکت در بازار در بیشتر مواقع نوساناتی را ایجاد می کنند که باعث فعال شدن حد ضررهای معامله گران می شود. این حرکات را اصطلاحا استاپ هانتینگ می نامند.

در ادامه با هم مثال هایی را در مورد این استراتژی خواهیم دید. با طلاچارت همراه باشید…

در تصویر بالا که الگوهای Fakey را نشان می دهد، مشاهده می کنید که ابتدا همیشه یک اینسایدبار داریم. سپس یک شکست نامعتبر در اینسایدبار انجام می شود. الگوهای Fakey می توانند مقداری متفاوت از اشکال موجود در تصویر بالا باشند، اما این چهار مورد از متداول ترین آنها هستند.

چگونه با الگوی Fakey ترید کنیم؟

در هر شرایطی از بازار می توان با Fakey ترید کرد. هم بازار رونددار، هم رنج و نیز حتی به صورت خلاف روند که البته باید روی سطح مناسبی از بازار این الگو شکل بگیرد. در بازار شکست های نامعتبر زیادی رخ می دهند بنابراین یادگیری چگونگی ترید بر اساس Fakey می تواند جهت استفاده از شکست های نامعتبر بسیار مهم باشد.

متداول ترین روش ترید بر اساس Fakey عبارتند از:

۱- ورود پس از اینکه شکست نامعتبر اینسایدبار انجام شود.

۲- اگر الگوی Fakey ما دارای یک پین بار باشد، می توانید از استراتژی پین بارها استفاده کنید.

اکنون به چند مثال در شرایط مختلف بازار توجه کنید.

ترید کردن با Fakey در بازار رونددار

تصویر زیر مثال خوبی از یک Fakey در بازار رونددار می باشد که شکست نامعتبر را توسط یک Pinbar ایجاد کرده است. توجه داشته باشید که در این مثال سه کندل درون ساختار کندل مادر شکل گرفته و الگوی اینسایدبار را به وجود آورده اند. این کاملا عادی است که حتی گاهی تا چهار کندل در یک الگوی اینسایدبار مشاهده شوند.

در مثال بعدی باز هم یک Fakey در بازار رونددار مشاهده میکنیم. قبل از اینکه Fakey بوجود بیاید، یک روند صعودی واضح در چارت وجود داشته است. توجه داشته باشید که در این الگوی Fakey خاص، یک شکست نامعتبر Two-Bar داشته ایم. در واقع به جای اینکه شکست نامعتبر توسط یک کندل انجام شود، دو کندل این کار را انجام داده اند.

ترید کردن با Fakey بر خلاف روند بازار

اکنون به دنبال مثالی برای استفاده از Fakey به منظور معامله خلاف جهت در بازار هستیم. در مثال زیر مشاهده میکنیم که یک سیگنال Fakey صعودی روی حمایت کلیدی در چارت شکل گرفته است. این سیگنال Fakey بسیار خوب و واضح می باشد و همچنین حمایت قدرتمند سطح کلیدی را در پایین خود می بیند. بنابراین مثال خوبی برای استفاده از Fakey در خلاف جهت روند فعلی است.

مثال بعدی نیز مجددا یک Fakey را نشان می دهد که در خلاف جهت روند بازار ظاهر شده و باعث تغییر روند گشته است. این بار یک سیگنال Fakey روی سطح مقاومت کلیدی نشان داده شده است. تا قبل از Fakey، بازار به وضوح صعودی بوده است تا زمانی که الگوی مورد نظر شکل گرفته و شکست نامعتبر مقاومت کلیدی انجام شده است. حالا فشار روانی این مقاومت را نیز در نظر بگیرید. در نهایت یک حرکت بسیار زیبای نزولی رخ داده است.

الگوهای پرایس اکشن | آموزش الگوهای پرایس اکشن

الگوهای پرایس اکشن | آموزش الگوهای پرایس اکشن

الگوهای پرایس اکشن | آموزش الگوهای پرایس اکشن

الگوهای پرایس اکشن Price Action در معامله گری روش مناسبی است که معامله گر به وسیله چارت قیمتی خام و بدون استفاده از سفارش اکسپرت و اندیکاتور؛ به معامله می پردازد. در واقع چنین استدلالی در بازارهای مالی به وسیله چارت قیمتی تغییرات قیمت را نشان می دهد که احساسات، اعتقادات و عوامل وابسته به معامله گران در بازار را نشان می دهد. در فرآیند الگوهای پرایس اکشن تلاش بر این است که با آگاهی از این موارد بتوان آینده بازار را به خوبی پیش بینی کرد.

تاریخچه پرایس اکشن

در مبحث آموزش فارکس الگوهای پرایس اکشن اصطلاحی است که صرفا حرکت قیمت یک اوراق بهادار است. افرادی که وارد بازارهای مالی می شوند و قصد معامله گری دارند باید با بررسی تاریخچه قیمتی با استفاده از استراتژی پرایس اکشن حرکت بازار را مطالعه کنند. یکی از متداول ترین الگوی پرایس اکشن، مطالعه و آگاهی از میله های قیمتی ، الگوهای کندل استیک و همچنین روندها است. این مطالعه می تواند آگاهی هایی درباره بالا و پایین شدن و همچنین باز و بسته شدن بازار و سطح قیمت را در یک بازه زمانی مشخص ارائه می دهد. در واقع هسته اصلی آموزش پرایس اکشن تجزیه و تحلیل می باشد.

الگوهای پرایس اکشنی | آموزش پرایس اکشن به زبان ساده

– کندل برگشتی:

یکی از الگوهای مهم پرایس اکشن کلاسیک که در این بخش باید با آن آشنا شوید، الگوی کندل برگشتی نام دارد، در این مورد ما به دنبال استراتژی فارکس و کندلی هستیم که بازگشت روند بازار را برای ما روشن کند. کندل ها بیشتر در خلاف جهت روند اصلی بازار شکل می گیرند، در این شرایط اگر روند ما نزولی باشد، باید برای صعودی کردن آن کندلی صعودی در قسمت بالایی کندل قبلی نصب شود که نشانه بازگشت بازار به شرایط عادی است. مطابق عکس زیر:

جهت افتتاح حساب در بروکر دارای اعتبار با کلیک بر روی بروکر amarkets ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید.

 پرایس اکشن

چنین موضوعی به این علت اتفاق می افتد که بازار با این قیمت مقاومت و حمایت پیدا کرده و در زمان نفوذ قیمت این امکان وجود دارد که دوباره بازار به شرایط مناسب برگردد و یا حتی روند را به کلی تغییر دهد.

-پولبک با سه کندل:

بعد از شکل گیری پولبک در واقع ما در روند نزولی و صعودی این انتظار را داریم حرکتی که خلاف جهت روند اصلی شکل گرفته پولبک باشد و بعد از آن به قیمت و شرایط اصلی خود بازگردد. در این الگو در ابتدای کار کندلی جهت روند اصلی شکل می گیرد و بعد از آن خلاف جهت روند اصلی سه کندل ایجاد می شود. در پایان نیز معامله گر انتظار بازگشت قیمت به شرایط اصلی خود را دارد. مطابق عکس زیر:

آموزش الگوهای پرایس اکشن

-الگوی پین بار پرایس اکشن:

یکی دیگر از الگوهای پرایس اکشن که از اهمیت بالایی برخوردار است پین بار می باشد. معمولا کندلی که در این مورد شکل گرفته سایه بلند اما بدنه ای کوتاه دارد. الگوی پین بار هم در خلاف جهت روند و هم در جهت روند اصلی قابل شکل گیری است به شکلی که به خطوط مقاومت و حمایت نفوذ کرده و قیمت در سطح قبلی نمی ماند و برمی گردد این امر نشان دهنده قدرت کافی برای شکست حمایت و مقاومت را ندارد. برای فهم بهتر به مثال گفته شده توجه کنید؛ هنگامی که در فرآیند معامله روند نزولی پیش می آید و به یک حمایت در مسیر قیمت می رسیم این امکان وجود دارد که در ابتدای کار سطح حمایت بشکند اما اندکی بعد استراتژی الگوهای کندلی با افزایش قدرت خریداران نسبت به فروشندگان دوباره سطح قیمت به بالای خط حمایت برمی گردد و قطعا این نشانه خوبی از برگشت بازار به روند صعودی می باشد. البته نکته دیگر این که ابتدا باید کندل تکمیل شود تا چنین نتیجه مطلوبی حاصل آید. مطابق عکس زیر:

الگوهای پرایس اکشن

مزیت های معامله گری در پرایس اکشن

– تجزیه و تحلیل الگوهای پرایس اکشن سبب می شود تا شما ذهنیتی عینی نسبت به بازار هدف داشته باشید و به بهترین استاد پرایس اکشن تبدیل شوید و بهتر بتوانید به معامله و سرمایه گذاری بپردازید.

– فریم های زمانی سودمند و مفید بالاتر را اجازه دارید استفاده کنید.

– تجزیه و تحلیل پرایس اکشن این امکان را برای شما فراهم می کند تا با نظم و انضباط بیشتری به معامله بپردازید و به برتری برسید.

– پرایس اکشن نمودار خالصی را در مقابل خود دارند نه تماشای شاخص های متعدد که معامله گر و تحلیل گر را دچار اشتباه می کند.

– در الگوی پرایس اکشن معامله گران مجبور نیستند به حل معمای شرایطی بپردازند و چندین شاخص همزمان در نتایج متناقض را نشان دهند.

روش های پرایس اکشن بسیار متنوع و گسترده هستند که در توضیحات زیر به معرفی محبوب ترین روش ها و تفاوت سبک های پرایس اکشن پرداخته ایم.

انواع روش های پرایس اکشن کدامند؟

پرایس اکشن به طور کلی تنها بر حرکات قیمت در چارت تمرکز دارد و در آن هیچ اندیکاتوری جهت تحلیل استفاده نمی شود. در طی سال های اخیر روش های متعددی توسط اساتید مختلف برای پرایس اکشن ابداع شده است. در حال حاضر 3 روش زیر محبوب ترین سبک های پرایس اکشن به شمار می روند.

  • پرایس اکشن به سبک ال بروکس
  • پرایس اکشن به سبک لنس بگز
  • پرایس اکشن به سبک RTM یا همان عرضه و تقاضا

معرفی سبک های مختلف پرایس اکشن

  • پرایس اکشن به سبک ال بروکس

در بین تمامی روش های پرایس اکشن، سبک ال بروکس محبوب ترین و پراستفاده ترین روش معاملاتی در دنیا به شمار می رود. این سبک بیشتر بر روی الگو ها کندلی، سطوح افقی و ترند لاین ها تمرکز دارد. سبک پرایس اکشن ال بروکس دقت بالاتری نسبت به سایر روش ها دارد و استراتژی های بسیار زیادی را می توان با ستاپ های ال بروکس ایجاد کرد.

  • پرایس اکشن به سبک لنس بگز

لنس بگز یکی از اساتید برجسته دنیا در زمینه پرایس اکشن به شمار می رود. سبک لنس بگز عمدتا بر روند قیمت تمرکز دارد. در این سبک، معامله گر باید قدرت و ضعف روند را تشخیص دهد و با توجه به آن، در سطح مهم معامله کند. لنس بگز، ستاپ های متعددی دارد که با توجه به آن ها می توان قدرت و ضعف روند را تشخیص داد و در جهت یا خلاف جهت روند معامله انجام داد.

  • پرایس اکشن به سبک RTM

این روش به تازگی طرفداران زیادی پیدا کرده است. در این روش، تریدر به دنبال یافتن نواحی عرضه و تقاضا بر روی چارت قیمت است. در روش RTM، تمرکز اصلی بر روی سطوح افقی است. تریدر با استفاده از سبک RTM می تواند نواحی که در آن عرضه و یا تقاضا زیاد است را پیدا کند.

مقایسه انواع روش های پرایس اکشن

روش ال بروکس در تحلیل بسیار جامع و گسترده است. دیدگاه ال بروکس به چارت همواره به صورت سایکل های اسپایک، کانال و تردینگ رنج است. در این سبک به الگو های کندلی توجه زیادی می شود و یکی از شروط ورود به معامله محسوب می شود.

سبک لنس بگز، تا حد زیادی روی ضعف یا قدرت روند توجه دارد. این سبک دارای 6 ستاپ مختلف جهت ورود به معامله است و در حالت کلی نسبت به سایر روش های پرایس اکشن کمی آسان تر است.

سبک RTM نسبت به سایر روش های پرایس اکشن کمی سخت تر بوده و تسلط یافتن بر آن کمی زمانبر است. در این روش عمدتا تریدر به دنبال شکار سود های بزرگ تر است.

کلام آخر

همان طور که در بیشتر مقالات مطالعه کرده اید، روش ها، جزوه پرایس اکشن و ابزارها تماما به ما کمک می کند تا با تحلیل از شرایط قیمت در آینده آگاه شویم. البته توجه داشته باشید که هیچ گاه موضوعی قطعی به شما نشان داده نمی شود و این مورد درباره الگوهای پرایس اکشن هم صادق است. منطقه شکل گیری نیز در سیگنال ها تاثیر بسیار خوبی دارد. به طور کلی هیچ رویکرد تحلیل گری و معامله گری به روش ایده آل وجود ندارد و بیشتر اطلاعات توسط پرایس اکشن فراهم می آیند.

استراتژی معامله با الگوی شکست جَعلی چیست؟

شکست جَعلی در تمامی بازارها (روند دار و بدون روند) روی می‌دهد. بااین‌حال، بهترین روش معامله این الگو در جهت روند بازار است. به‌طور مثال، در شکل زیر، روند بازار نزولی است و چندین شکست جَعلی رو به بالا روی‌داده است. زمانی که چندین شکست جَعلی در خلاف جهت روند بازار روی می‌دهد، می‌توان چنین برداشت کرد که روند غالب بر بازار دوباره فعال‌شده است. معامله گران تازه‌کار علاقه زیادی به معامله از کف قیمتی در روندهای نزولی و اوج قیمتی در روندهای صعودی دارند، دلیل اصلی شکست‌های جَعلی هم دقیقاً همین است. در هرکدام از شکست‌های جَعلی نمودار زیر، احتمالاً معامله گران تازه‌کار چنین تصور می‌کردند که روند نزولی به پایان رسیده است، به همین دلیل اقدام به خرید کرده‌اند. پس‌ازاینکه معامله گران خبره وارد بازار شده‌اند، از رشد رالی صعودی ایجادشده در بازار استفاده کرده و وارد معامله فروش شده‌اند. که در پی آن، روند نزولی دوباره فعال‌شده و اکثر معامله گران تازه‌کار به حد ضرر رسیده‌اند.


شکست‌های جَعلی در بازارهای بدون روند هم بسیار رایج هستند. معامله گران معمولاً سعی می‌کنند با شکست کف یا سقف دامنه نوسانی (بازار بدون روند) وارد معامله شوند. اما معمولاً قیمت کمی بیش از تصور آن‌ها در دامنه نوسانی باقی می‌ماند. به همین دلیل، شکست جَعلی در سطوح کف و سقف دامنه نوسانی به‌دفعات ظاهر می‌شود.

معامله در بازاری که قیمت در بین دو سطح کلیدی در حال نوسان است، می‌تواند بسیار سودآور باشد. با سیگنال یابی در محدوده دامنه نوسانی می‌توان به‌راحتی وارد معامله شد. بهترین راه برای در امان ماندن از شکست‌های جَعلی در بازارهای محدود نوسانی، این است که منتظر بسته شدن قیمت در خارج از محدوده نوسانی بمانید. معمولاً دو یا بیشتر از دو کندل اگر در خارج از دامنه نوسانی بسته شود، یعنی بازار از محدوده خارج‌شده است و روند جدیدی را شروع کرده است.

در مثال زیر، می‌توان مشاهده کرد که معامله گران حرکات قیمتی به کمک شکست جَعلی که در قالب پین بار (Pin Bar) ظاهرشده، می‌توانند در بازار محدود نوسانی وارد معامله شوند. بایستی توجه کرد که در اینجا، شکست جَعلی در مقاومت کلیدی بازار روی‌داده و همچنین دوشکست جَعلی هم در سطح حمایت دامنه محدود نوسانی ظاهرشده است.


شکست‌های جَعلی گاهی اوقات سیگنالی از شروع روند جدید در پایان روند فعلی بازار هستند. در مثال زیر، می‌توان دید که مقاومت کلیدی بازار در دو مرحله مانع از رشد قیمت شده است و در بار سوم، شکست جَعلی در قالب پین بار (Pin Bar) ظاهرشده، که سیگنالی از حرکت نزولی قوی احتمالی است. در این نمودار، نه‌تنها شکست جَعلی، سیگنالی از حرکت نزولی بوده، بلکه روند نزولی جدیدی را هم به راه انداخته است.


• شکست‌های جَعلی در بازارهای روند دار، بدون روند و حرکات خلاف روند ظاهر می‌شوند. در همه حالات بازار منتظر شکست جَعلی بمانید. معمولاً شکست جَعلی سیگنال قوی از روند آتی بازار صادر می‌کند.

• معامله در خلاف روند، کار دشواری است. بهترین روش برای معامله در خلاف روند به این صورت است که منتظر ظهور شکست جَعلی از سطح کلیدی (مثل حمایت یا مقاومت) بمانید و بعداً با توجه به سیگنال صادرشده وارد بازار شوید.

• شکست جَعلی، تصویری از نبرد میان معامله گران تازه‌کار و خبره است. درک شکست‌های جَعلی می‌تواند پنجره جدیدی را به روی معامله گران حرکات قیمتی باز کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.