الگوهای برگشت صعودی


الگوی انبرک پایینی

آموزش نمودارهای شمعی درتحلیل تکنیکال

در این قسمت از سری آموزش تحلیل تکنیکال در دیجی اکسچنج با نمودارها و به خصوص نمودارهای شمعی آشنا میشوید.

معامله‌گران ارزهای دیجیتال و بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی (کندل استیک) و میله ای استفاده می‌کنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیت‌هایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیت‌های کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی به‌صورت مجزا است.

استفاده از کندل استیک‌ها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.

به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

بخش‌های مختلف کندل استیک

اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.

بدنه کندل استیک‌ها

اندازه بدنه بزرگ در کندل استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

بدنه‌های مختلف کندل استیک

سایه‎ها در نمودارهای کندل استیک

سایه‌های بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجام‌گرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکل‌گرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بسته‌شده است.

شرایط و قوانین استفاده از کندل استیک‌ها

از کندل استیک‌ها زمانی استفاده می‌شود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیک‌ها درروند صعودی و نزولی استفاده می‌گردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیل‌شده باشد) موردتوجه قرار می‌گیرند. انتخاب قیمت‌های مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعین‌حالی که این الگوها برای قیمت‌های خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.

انواع الگوهای کندل استیک

در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.

ماروبزو (Marubozu)

ماروبزو بدین شکل تعریف می‌شوند: کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمی‌شود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می‌شود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

انواع ماروبزو

در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشان‌دهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمی‌شود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط الگوهای برگشت صعودی می‌شود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) روی‌داده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.

دوجی (Doji)

مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آن‌ها یکسان است. دوجی‌ها دارای بدنه نازک که معمولاً به‌صورت یک خط نازک و باریک نشان داده می‌شوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهم‌ترین نتیجه‌ای است که از دوجی‌ها استنباط می‌شود.

در بعضی از حالات دوجی‌های بعد از ماروبزو سفید دیده می‌شوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.

دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

دوجی بعد از ماروبزو سفید

دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.

۱۲

دوجی بعد از ماروبزو سیاه

دوجی‌ها در چهار دسته تقسیم‌بندی می‌شوند که در این قسمت سه دوجی بررسی می‌گردد:

دوجی پایه‌بلند (Long leg Doji):

این نوع شمع‌ها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجه‌ای است که از این نوع دوجی استنباط می‌شود.

دوجی سنگ‌قبر (Grave Stone):

همان‌طور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجی‌ها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.

دوجی سنجاقک (Dragon Fly):

این نوع از دوجی‌ها دارای سایه پایین بلند هستند.

الگوی چکش (Hammer):

الگوی چکش

الگوی چکش معمولاً در یک‌روند نزولی و در انتهای آن تشکیل می‌شود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.

در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشان‌دهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.

الگوی دار آویز (Hanging Man):

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی دارآویز

این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل می‌شود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهم‌ترین خصوصیات این نوع الگو به شمار می‌آید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل می‌توان به این نکته اشاره کرد که الگوهای برگشت صعودی اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.

معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان می‌دهد.

الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):

این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمت‌های قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک‌دوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشان‌دهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی چکش معکوس

الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):

الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.

الگوی هارامی (Harami):

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی هارامی

لغت هارامی ریشه‌ای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را می‌دهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن الگوهای برگشت صعودی روند حرکت مهم‌ترین نتیجه‌ای است که پس از مشاهده این کندل می‌توان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندل‌ها در این الگو متفاوت است. به‌طور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.

الگوی انبرک پایینی:

این الگو دارای دو شمع بارنگ‌های متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل می‌شود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم می‌رسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً به‌صورت دوجی یا چکش معکوس شکل می‌گیرد.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی انبرک پایینی

الگوی ستاره صبحگاهی:

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی ستاره صبحگاهی

این الگوهای برگشت صعودی الگو دارای سه شمع است. مهم‌ترین نتیجه‌ای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط می‌شود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، می‌تواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر می‌شود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.

الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):

این الگو نیز از سه شمع تشکیل‌شده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، می‌تواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه ستاره صعودی

الگوی ستاره عصرگاهی:

این الگو شامل سه شمع است. مهم‌ترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمع‌ها در این الگو به شکل زیر است:

الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):

دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگ‌های متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است الگوهای برگشت صعودی بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش می‌دهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایه‌ها مهم نیست.

الگوی پوشاننده صعودی

الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):

این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمع‌ها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمع‌ها در این الگو صعودی است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه مکعب سفید

الگوی ابر تیره:

این الگو دارای دو شمع است که شمع‌ها دارای رنگ‌های متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهم‌ترین نتایجی است که می‌توان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل می‌شود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل می‌گیرد. اگر این شمع‌ها در نقاطی بالاتر از سایر شمع‌ها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی ابر تیره

الگوی رسوخ گر:

این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل می‌شود و سپس شمع سفید که الگوهای برگشت صعودی حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل می‌گیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی رسوخ گر

الگوی سه کلاغ‌سیاه (Three Black Crows):

این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهم‌ترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ‌های مشکی و پشت سر هم تشکیل می‌شود که معمولاً اندازه بنده آن‌ها با یکدیگر برابر است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه کلاغ‌سیاه

الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):

این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ‌سیاه است، معمولاً در یک‌روند صعودی شکل می‌گیرد. این الگو معمولاً حاوی پیام‌های مثبت و خوشحال‌کننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل می‌شود که به‌صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل می‌شوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش می‌یابد.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه سرباز سفید

الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):

معمولاً از این الگو به‌تنهایی استفاده نمی‌شود. این الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ به‌صورت نزولی شکل می‌گیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهم‌ترین نتیجه‌ای است که از الگوی سه خط حمله استخراج می‌شود.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی سه خط حمله

الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):

این الگو از سه شمع تشکیل‌شده است که دو شمع آن به‌صورت نزولی (مشکی) و یکی از شمع‌ها به‌صورت الگوهای برگشت صعودی صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکل‌گرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.

کندل استیک ها در تحلیل تکنیکال

الگوی تاسوکی رو به پایین

کندل استیک (Candle Stack) یکی از روش‌های متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال و بورس اوراق بهادار، از آن استفاده می‌کنند. در این روش الگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن می‌توان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیک‌ها قوانینی دارد که لازم است تحلیل‌گر به آن ‌ها دقت نماید.

انواع الگوها (۲)

در ادامه مبحث (انواع الگوها) میپردازیم به الگوهای برگشتی:

الگوی شمع برگشتی

شمع برگشتی سیگنال برگشت روند حاضر را صادر می­‌کند. یعنی معامله گر باید شمع سیگنال را به نشانه برگشت جهت بازار در نظر بگیرد. قیمت پایانی در یک شمع صعودی برگشتی باید با فاصله زیادی از قیمت اولین معامله قرار بگیرد و سایه پایینی بزرگ (۳۰ الی ۵۰ درصد از ارتفاع شمع) و سایه بالایی نداشته باشد یا کم باشد. همچنین باید همپوشانی کمی با شمع­‌های قبل از خود داشته باشد و سایه پایینی آن از شمع‌­های قبلی پایین­تر باشد.

لازم به ذکر است که ویژگی‌های شمع نزولی برگشتی کاملا برعکس است. اگر سقف یا کف، بالاتر یا پایین­تر از حالت طبیعی شکل بگیرد آنگاه احتمال برگشت بیشتر است. برای مثال در برگشت صعودی، سایه پایینی شمع، پایین­‌تر از شمع‌­های قبلی است. در شکل زیر مشاهده می‌­شود که روند نزولی بعد از پیدایش شمع برگشتی صعودی برمی‌گردد.

شمع برگشت صعودی را می­‌توان اینگونه از نقطه نظر پرایس اکشن تحلیل کرد:

این شمع نشان می‌­دهد که فشار فروش به نقطه اوج خود رسیده، و حالا باید خریداران با قدرت وارد بازار بشوند، قدرت را در دست بگیرند و قیمت خود را غالب نمایند. این حالت باعث می­‌شود که با سرعت و شیب زیاد افزایش یابند. اسکلپرها که در این کف فروخته بودند، حال مجبور به خرید می­‌شوند، که این باعث تقویت حرکت صعودی خواهد شد.

  • شکست خط روند وقتی بازار برای مدتی در یک روند قوی بوده، با رسم یک خط روند می­توان زمان اصلاح را متوجه شد.

هر گونه اصلاح به شکست خط روند منجر می‌شود و نشانه ضعف است. به عبارتی نشانگر این است که احتملاً بازار به زودی تغییر جهت دهد و یا حداقل سرعت پیشرفت روند برای مدتی کند خواهد شد.

ریسک‌ها از اینجا ناشی می‌شود که ندانید چه کاری انجام می‌دهید؟! پس برای کاهش ریسک، آگاهی خودتان را بالا ببرید. وارن بافت

کف و سقف دوقلو

وقتی بازار به یک نقطه اوج می‌­رسد، معمولا پولبک می­‌زند تا دوباره به این نقطه اوج برسد. بعد از اینکه مجدد به این نقطه رسید، بازار برمی-گردد، این حالت برگشت دو مرتبه بازار را را الگوی پرچم نزولی سقف دوقلو و یا پرچم صعودی کف دوقلو و یا همان “سقف و کف دوقلو” گویند. این الگو نشان دهنده این است که حرکت اصلاحی ادامه خواهد یافت.

بروکس اشاره کرده است که بعد از سقف و کف دوقلو احتمال پولبک زیاد است و به ۵۰ تا ۹۵ درصد از سقف و کف دوقلو بر می­‌گردد، که این حالت شبیه به الگوی کلاسیک سر و شانه است. نحوه معامله الگوی کف و سقف دوقلو اینگونه است که برای مثال در کف دوقلو، سفارش خرید در حال انتظار را یک تیک بالاتر از شمعی که کف دوم را شکل داده قرار می‌­دهیم. اگر سفارش انجام شود، آنگاه حد ضرر را یک تیک پایین­تر از همان شمع قرار می­‌دهیم.

الگوی دوگانه سقف و کف دوقلو (Double top twin and double bottom twin)

وقتی چند شمع با بدنه نسبتا بزرگ و سایه کوچک داشته باشیم که سایه بالایی یکسانی داشته باشند و در بالاترین نقطه چارت شکل بگیرند، آنگاه الگوی دوگانه سقف دوقلو داریم. عکس این حالت الگوی دوگانه کف دوقلو است. این الگوها در تایم فریم کوچک‌تر در قالب سقف و کف دوقلو شکل می­‌گیرند.

سیگنال­‌های شکل گرفته در تایم فریم کوچکتر معمولا سریعتر و ضعیف­تر هستند پس وقتی بنظر می‌­رسد که این الگوها در حال شکست هستند، معامله گر پرایس اکشن در جهت مخالف سیگنال وارد معامله می‌­شود. به عبارت دیگر الگوهای دوگانه سقف و کف دوقلو، الگوهای در جهت روند هستند. تحلیل‌گر پرایس اکشن پیش بینی می­‌کند که سایر تحلیل گران در تایم فریم کوچکتر به سیگنال سقف و کف دوقلو عمل خواهند کرد و بازار برخلاف آن‌ها حرکت خواهد کرد، پس معامله گر پرایس اکشن هم بر خلاف جهت آن‌ها معامله می­‌کند و سفارش خرید را یک تیک بالاتر از سقف یا پایین­‌تر از کف قرار می‌­دهد. نکته حائز اهمیت این است که “معامله گران به دام افتاده” باعث می‌­شوند که حرکت مورد انتظار بازار سرعت الگوهای برگشت صعودی و شدت بیشتری داشته باشد.

الگوهای دوگانه معکوس (دوقلوی بالا-پایین و دوقلوی پایین-بالا) down-up or up-down twin

در این الگو شمع روندی متوالی داریم که در جهت مخالف یکدیگر شکل می­‌گیرند. اندازه بدنه و سایه شمع­‌ها یکسان است. وقتی این الگو در روند شکل بگیرد، سیگنال برگشتی صادر می‌­کند. اگر این الگو در تایم فریم بالاتر دیده شود، معادل تک شمع برگشتی است. حال اگر شمع‌­ها سایه نداشته باشند، آنگاه سیگنال دریافتی قوی­تر خواهد بود. برای مثال، در یک روند نزولی که دوقلوی پایین و بالا شکل گرفته است، اگر شمع‌ها سایه پایینی نداشته باشند آنگاه سیگنال قوی‌تری داریم. در شکل زیر نمونه­‌ای از الگوی بالا-پایین ارائه گردیده است.

الگوی دوگانه معکوس

  • الگوی گوه (Wedge): الگوی گوه همانند روند است. خطوط روند در رسم کانال به یکدیگر همگرا شده که این الگوهای برگشت صعودی نشان دهنده احتمال شکست است. الگوی گوه که بعد از روند شکل گرفته است را یک سیگنال برگشتی خوب در نظر می‌گیرند.

دامنه معاملاتی

دامنه معاملاتی زمانی شکل می­‌گیرد که روند وجود ندارد و یک سقف و کف برای حرکات بازار ایجاد می­‌شود. این سقف­‌ها و کف­‌ها دامنه حرکتی بازار را شکل می­‌دهند که مثل یک مانع بر سر راه بازار عمل می­‌کند. انتظار می­رود که ۸۰ درصد از تلاش­های بازار برای شکست این سطوح با شکست مواجه شود و بازار مجدد در این دامنه حرکت کند.

دامنه معاملاتی

زمانی که سقف دامنه اصلاحی شکسته شود، یک سقف بالاتر شکل می‌گیرد. از آنجا که معامله کردن در دامنه معاملاتی دشوار است، پس معامله گران پرایس اکشن بعد از شکل­ گیری اولین سقف بالاتر صبر می­‌کنند تا دومین شکست شکل بگیرد. این یک معامله نزولی با احتمال موفقیت بالا است و وسط دامنه معاملاتی به عنوان هدف سود در نظر گرفته می­‌شود.

این روش مناسب است زیرا اولا وسط دامنه معاملاتی به عنوان آهن ربای پرایس اکشن عمل می­‌کند. دوما سقف بالاتر چند واحد بالاتر از سقف دامنه است و بازده بیشتری خواهد داشت. سوما اینکه طبق قانونِ دو شکست متوالی، وقتی بازار دوبار سعی کرده که یک جهت را بشکند ولی موفق نمی­‌شود، آنگاه بازار در جهت مخالف به حرکت ادامه خواهد داد.

الگوی Barb Wire

وقتی بازار در یک دامنه معاملاتی کوتاه قرار می‌گیرد و اندازه شمع بزرگ است، آنگاه ممکن است سیگنال پرایس اکشن شکل بگیرد اما اعتبار و قدرت پیش بینی آن بسیار پایین است. بدین جهت بروکس یک الگوی بخصوص به نام Barb Wireرا شناسایی کرد. در این الگو چند سری شمع داریم که همپوشانی زیادی دارند و شمع­های اصلاحی را شامل می­‌شود. الگوی Barb Wire نشان دهنده این است که قدرت نه در دست خریدران است و نه در دست فروشندگان و هیچکدام نمی­توانند فشار ایجاد کنند.

فشار خرید و فروش بالا

سردرگمی قیمت

اگر معامله گر پرایس اکشن بخواهد در بازار اصلاحی سود کند باید از استراتژی مناسب برای دامنه معاملاتی استفاده کند. معاملات در خطوط حمایت و مقاومت دامنه معاملاتی انجام می­‌شود و هدف سود قبل از اینکه قیمت به جهت مخالف برسد تعیین می­‌شود.

جمع بندی

پرایس اکشن به زبان ساده یعنی چگونگی تغییر قیمت‌هاست و روشی برای تحلیل تغییرات شکل گرفته در قیمت‌هاست که سیگنال خرید و فروش ارائه می­‌دهد. محبوبیت پرایس اکشن به علت اعتبار بالای آن و عدم استفاده از اندیکاتورها است.

این روش یکی از متدهای تحلیل تکنیکال است زیرا عوامل بنیادی را نادیده می‌گیرد و عموما بر تاریخچه قیمتی دارایی تمرکز می­‌کند. چیزی که پرایس اکشن را از سایر روش­‌های تحلیل تکنیکال مجزا می­‌کند این است که تمرکز اصلی این روش بر رابطه بین قیمت­‌های جاری و قیمت‌­های گذشته است. در صورتی که سایر روش­‌های تحلیل تکنیکال صرفا بر تاریخچه قیمت‌­ها تأکید می­‌کنند و حالت تاخیری دارند.

پرایس اکشن در بازارهایی واضح تر است که نقدینگی و نوسان قیمت­‌ها در بالاترین حد ممکن باشند. اما به طور کلی هر خرید و فروشی در هر بازاری به ما پرایس اکشن را نشان می­‌دهد. به طور کلی اگر بخواهیم در یک کلمه روش پرایس اکشن را تعریف کنیم، شاید واژه “ساده” بهترین تعریف برای آن باشد (نه به این معنا که خیلی ابتدایی است و یادگیری آن کار چند روز باشد).

این روش شاید ساده­‌ترین روش معاملاتی باشد و این در حالیست که بسیار پایدار و دقیق است. تریدرهای پرایس اکشن جزو کسانی نیستند که بخواهند یک شبه میلیونر شوند، اما هنگامی که از این روش به شکل درستی استفاده کنید، به شما کمک می‌کند تا تریدر بهتری شوید.

در حالی که شاید این روش برای معامله­‌گران تازه کار که از اندیکاتورهای پر زرق و برق و با ظاهر فریبنده استفاده می­‌کنند محبوب نباشد، اما در بین معامله­‌گران حرف‌ه­ای بسیار پرطرفدار است.

پین بار (pin bar) چیست و چگونه با پین بار معامله کنیم

پین بار یکی از الگوهای پرایس اکشن می باشد که برای اولین بار توسط نایل فولر استفاده شده است. این الگو از یک کندل تشکیل می شود که خبر از برگشت کامل قیمت می دهد. در این مقاله پین بار را کامل و مفید بشناسید.

پین بار (pin bar) چیست (الگوی ادامه دهنده یا برگشتی)

پین بارها در استراتژی پرایس اکشن بسیار کاربرد دارند. الگوی شمعی پین بار بدنه ی کوتاه ولی سایه بلندی دارد.در این الگوی ساده ی بازار، قیمت به یک الگوهای برگشت صعودی سطح خاصی می رسد، بعد از ضربه زدن برمی گردد.

پین بار را در شکل زیر ببینید:

پین بار (pin bar) چیست

پین بار و انواع آن

در انتهای شمع های پین بار سایه کوتاه که نام دیگر آن بینی می باشد و در انتهای دیگری سایه بلند قرار گرفته است. اغلب تحلیل گران اعتقاد دارند که سایه ی بلند الگو باید دو سوم همه ی طول الگو را تشکیل دهد. در این صورت دیگر قسمت های پین بار تنها یک سوم را تشکیل می دهند.

قیمت Open و Close کندل می بایست تقریبا همسان باشند تا بتوانند بدنه را تشکیل دهند.

برای تایید پین بار چه کار کنیم؟

برای تایید این الگو، باید منتطر باشید تا کندل بسته شود به این منظور که یک کندل جدید تشکیل شود و تغییر نکند.

چرا باید این کار را انجام بدهیم؟ فقط به این منظور که مطمئن شویم کندلی که تشکیل شده یک پین بار است (باید در نظر بگیرید که هر پین باری شاید پین بار نباشد!)

این الگو تنها یک کندلی ایت که برگشت شدید و ریجکت های قیمتی شدید را به نمایش می گذارد.

پین بار چیست و چگونه معامله کنیم

سایه پین بار چه چیز را نشان می دهد و به چه معناست؟

این سایه پین بار ناحیه ای را نشان می دهد که قیمت در آن ریجکت شده است.

به این معناست که قیمت در خلاف جهت سایه به حرکت خود ادامه می دهند.

در نتیجه در یک پین بار نزولی، یک سایه بلند در قسمت بالا داریم که به معنای رد شدن قیمت های بالا می باشد. این موضوع نشان میدهد که قیمت ها خیلی زود کاهشی خواهند شد.

و در یک پین بار صعودی، یک سایه بلند در قسمت پایین داریم که به معنای رد شدن قیمت های پایین می باشد. این موضوع نشان میدهد که قیمت ها خیلی زود افزایش خواهند یافت.

روش معامله با پین بار

چگونه با پین بار معامله کنیم؟

در ابتدا همانطور که در ابتدا گفتیم باید منتظر بمانیم تا پین بار بسته و تایید شود . ممکن است درست متوجه نشده باشیم و در شناسایی الگو دچار سوء تفاهم شده باشیم.

ناحیه ی دیگر معامله با الگوی پین بار، در اصلاح 50 درصدی در پین بار، وارد معامله شویم.

به این معنا که صبر می کنیم قیمت با در نظر گرفتن سایه ها تا قسمت وسط اغلگو بیایید. تا در این قسمت یک ورود به معامله داشته باشیم.

تصویر پایین را مشاهده نمایید:

روش معامله با پین بار

در ابتدا برای ورود به معامله، پین بار را در نمودار پیدا کنید:

در نظر بگیرید که شما می توانید از استراتژی پرایس اکشن در تمامی بازارها و در هم بازه زمانی می توانید استفاده کنید.

در ابتدا گفتیم که باید پین بار را درست تشخیص داده باشید.

در تصویر زیر یک الگوی پین بار صعودی داریم که باتوجه به تلاش زیاد خرسها اما موفق شده اند و روند بازار بعد از آن صعودی شده است.

مرحله ی بعدی: حرکت قیمت را در گذشته بازار پیدا کنیم تا دلیل اینکه چرا پین بار تشکیل شده است را متوجه شویم.

برای این کار بهتر است از تایم فریم های بزرگتر استفاده نمایید. در تصویر زیر از تایم فریم 1 ساعته استفاده شده است.

در این بخش که به آن خط مقاومت گفته می شود، سایه کندل آن را لمس کرد اما به سمت بالا حرکت کرد.

و این خط را به حمایت تبدیل کرد. در بعضی موارد داشتن یک استراتژی ساده بر اساس استراتژی پرایس اکشن می تواند یک بهترین تصمیم را برای شما رقم بزند.

الگوی پروانه چیست؟ الگوی Butterfly صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال

الگوی پروانه چیست؟ آشنایی با الگوی Butterfly در تحلیل تکنیکال

الگوی پروانه یا Butterfly یک الگوی بازگشتی است که در تحلیل تکنیکال بازار های مالی مثل بورس و فارکس کاربرد بسیاری دارد، در این مقاله شما را با الگوی Butterfly بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.

الگوی پروانه چیست؟ آشنایی با الگوی Butterfly در تحلیل تکنیکال

الگوی پروانه در تحلیل تکنیکال

Butterfly یک الگوی بازگشتی است که در تحلیل تکنیکال بازار های مالی مثل بورس و فارکس کاربرد بسیاری دارد.

الگوی پروانه جزء الگوهای بازگشتی است که در دسته الگوهای هارمونیک طبقه بندی می گردد.

این الگو، تراکم قیمت را نشان می دهد و معمولا در انتهای یک حرکت توسعه یافته قیمت مشاهده می شود.

معامله گران می توانند از الگوی پروانه به منظور مشخص کردن پایان یک روند حرکتی و شروع یک اصلاح قیمت یا شروع یک روند جدید استفاده کنند.

در موج شماری الیوت، این الگو معمولا در آخرین موج(موج 5) از موجهای انگیزشی دیده می شود.

الگوی Butterfly از جهاتی به الگوی Gartley هم شبیه است.

چون‌که نیازمند اصلاح خاصی برای نقطه B است و از دامنه کوتاه‌تری از نسبت‌های فیبوناچی استفاده می‌کند.

بخصوص که الگوی Butterfly از برآورد ۱٫۲۷ موج XA همراه با برآورد BC کوتاه، معمولاً ۱٫۶۱۸ استفاده می‌کند.

علاوه بر این الگوی Butterfly شامل الگوی AB=CD معادل یا الگوی جایگزین ۱٫۲۷AB=CD می‌شود.

هر چند که الگوی معادل AB=CD حداقل شرط لازم برای تائید Butterfly است، اما این الگو به ندرت از ساختارهای بالای ۱٫۲۷AB=CD استفاده می‌کند.

الگوی پروانه چیست؟ آشنایی با الگوی Butterfly در تحلیل تکنیکال

ساختار الگوی هارمونیک پروانه

الگوی پروانه دارای چهار حرکت قیمت است.

ظاهر این الگو در روند نزولی شبیه به حرف لاتین M و در روند صعودی مشابه W می باشد.

کندل استیک چیست؟

کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.

بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.

نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.

نمودار شمعی (کندل استیک)

روش نمایش میله ای در نمودار قیمت

این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.

در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.

نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.

روش نمایش خطی در نمودار قیمت

در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.

نمودار شمعی

روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.

ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.

اجزای کندل استیک (نمودار شمعی)

اجزای کندل استیک

کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.

رنگ بدنه نمودار شمعی

در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.

در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازه‌ی معاملاتی است.

اندازه بدنه نمودار شمعی

علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.

برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.

کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.

سایه نمودار شمعی

همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.

در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.

در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.

9 الگوی کندل استیک

نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.

اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:

الگوی کندل استیک مارابوزو

1- الگوی کندل استیک مارابوزو

کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.

الگوی کندل استیک دوجی

2- الگوی کندل استیک دوجی

کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.

کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.

کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.

کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.

کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا الگوهای برگشت صعودی فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.

الگوی کندل استیک فرفره

3- الگوی کندل استیک فرفره

نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.

الگوی کندل استیک هارامی

4- الگوی کندل استیک هارامی

این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل می‌شود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می ‌نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.

هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک ‌تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.

الگوی کندل استیک هیکن آشی

5- الگوی کندل استیک هیکن آشی

این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.

در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.

6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی

الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.

7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز

نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.

الگوی مرد دار آویز و چکش

8- الگوی کندل استیک چکش

الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.

الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب

ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.

استراتژی کندل استیک

برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.