انحراف معیار مفهومی آماری است که بیان کننده چگونگی پراکندگی قیمت ها حول متوسط قیمت ها (میانگین متحرک) می باشد
اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور RSI و MFI دو اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال هستند که اندیکاتور mfi مخفف (money flow index) به معنی شاخص جریان پول است و یک اسیلاتور تکنیکی بوده و از فاکتورهای قیمت و حجم برای تشخیص وضعیت های افراط در فروش و خرید استفاده می کند. اندیکاتور mfi همچنین برای تشخیص واگرایی نیز به کار برده می شود که نسبت به تغییر قیمت روند هشدار می دهد. اسیلاتور مابین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می کند. اندیکاتور جریان پول یکی از معروف ترین اندیکاتور های تکنیکال می باشد.
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور MFI از جمله اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که به دلیل استفاده از ورودیهای مربوط به حجم، در دسته معروفترین اندیکاتورهای حجمی قرار میگیرد. به طور کلی آگاهی از کاربرد اندیکاتورها و تفسیر نتایج حاصل از بررسی آنها میتواند منجر به کسب اطلاعات خوبی در خصوص سهم شود.
برخلاف اسیلاتور های معمولی چون RSI اندیکاتور mfi از هر دو داده های حجم و قیمت را شامل می شود. به همین دلیل برخی از تحلیلگران از mfi به عنوان RSI همراه با وزن حجمی نام می برند. آشنایی با اندیکاتورها از مهمترین بحث های تحلیل تکنیکال است. در این مقاله با اندیکاتور جریان نقدینگی یا همان mfi و تفاوت های اندیکاتورMFI با اندیکاتور RSI آشنا می شوید.
نکات کلیدی در مورد اندیکاتور MFI
- اندیکاتور mfi به طور معمول با استفاده از ۱۴ دوره داده محاسبه می شود.
- اندیکاتورmfi بالای عدد ۸۰ نمایانگر افراط در خرید و mfi زیر ۴۰ نمایانگر افراط در فروش است.
- خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد الزاما به معنی بازگشت قیمت نمی باشد، فقط قیمت (عاملی برای حجم) نزدیک به بالاترین یا پایین ترین دامنه قیمت اخیر آن است.
- خالقان اندیکاتور mfi ژن کونگ و آروم سودداک توصیه می کنند تا از سطوح ۹۰ و ۱۰ به عنوان افراط در خرید و افراط در فروش استفاده شود. این سطوح به ندرت قابل دسترسی هستند ولی در صورت مشاهده شدن به معنی بازگشت خط روند قیمت می باشد.
- واگرایی بین قیمت و شاخص قابل توجه است. برای مثال اگر اندیکاتور صعودی باشد در حالی که قیمت کاهش یابد یا در حالت رنج قرار بگیرد، قیمت می تواند شروع به افزایش کند.
شاخص جریان نقدینگی
فرمول محاسبه اندیکاتور mfi یا money flow index
- مرحله اول: محاسبه میانگین سه قسمت
در فرمول بالا میانگین بالا، پایین و بسته شده قیمت را بدست می آوریم.
Positive money flow یا جریان پول مثبت حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت بالاتر از روز قبل خود است.
Negative money flow یا جریان پول منفی حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت پائین تر از روز قبل خود است.
- مرحله چهارم: محاسبه شاخص جریان نقدینگی یا همان mfi
نکته: بهتر است یادآوری کنیم برای استفاده درست از اندیکاتور mfi لازم نیست نحوه محاسبه فرمول را بدانیم.
شاخص جریان پول یا اندیکاتور mfi در تحلیل تکنیکال به شما چه می گوید؟
یکی از راه های اصلی استفاده از این اندیکاتور زمانی است که واگرایی وجود دارد. واگرایی زمانی رخ می دهد که اسیلاتور در خلاف جهت خط روند قیمت حرکت می کند. این یک سیگنال از بازگشت روند قیمت است.
برای مثال، یک شاخص جریان نقدینگی بسیار بالا یا اندیکاتور mfi وقتی شروع به پایین آمدن زیر ۸۰ می کند در حالی که قیمت سهام به حالت صعودی خود ادامه می دهد نشانه ای از معکوس شدن خط روند به سمت پایین است. در مقابل، یک اندیکاتور mfi خیلی پایین وقتی بالای سطح ۲۰ میرسد در حالی که سهامدار ها به فروش خود ادامه می دهند نشانه ای از بازگشت قیمت و صعودی شدن آن است.
معامله گران همچنین دنبال واگرایی های خیلی بزرگ همراه با امواج متعدد در قیمت و mfi هستند. برای مثال، یک سهم به ۱۰ دلار برخورد می کند و به ۸ دلار برمی گردد و دوباره به ۱۲ دلار می رسد. قیمت دو هدف موفق آمیز در ۱۰ دلار و ۱۲ دلار داشته است. اگر قیمت زمانی که به ۱۲ دلار رسید، اندیکاتور mfi یه LH تشکیل دهد دیگر اندیکاتور به یک High جدید برخورد نخواهد کرد. این عمل می تواند کاهش قیمت ها را پیش بینی کن
سطح های فروش بیش از حد و خرید بیش از حد سیگنال هایی برای فرصت های معاملاتی احتمالی است. حرکت به زیر ۱۰ و یا حرکت به بالای ۹۰ به ندرت اتفاق می افتد. معامله گران از اندیکاتور mfi در زمان حرکت به بالای ۱۰ برای انجام معاملات خرید استفاده می کنند. وقتی اندیکاتور mfi به زیر ۹۰ حرکت کرد از آن به عنوان سیگنال فروش استفاده می کنند.
حرکت های دیگر به غیر از فروش بیش از حد یا خرید بیش از حد نیز می تواند فرصت های معاملاتی مفیدی را در پیش داشته باشد. برای مثال، وقتی قیمت در روند صعودی قرار دارد نزول به زیر ۲۰ ( یا حتی ۳۰) و سپس صعود به بالای آن می تواند نشانه ای از بازگشت قیمت ها باشد و روند صعودی قیمت از سر گرفته شده است. همین پروسه در روند نزولی نیز رخ می دهد. وقتی موقعیت فروش این اندیکاتور به بالای ۷۰ یا ۸۰ می رسد می تواند رخ دهد. اما وقتی دوباره به پایین حرکت کرد زمان ورود به معاملات فروش است.
تفاوت های بین اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال خیلی به هم نزدیک هستند. تفاوت اصلی در این است که اندیکاتور جریان نقدینگی mfi شامل حجم می شود اما اندیکاتور RSI نه. تحلیل کنندگان حجم معتقند این یک شاخص برجسته است. همچنین آنها باور دارند اندیکاتور mfi به موقع تر از اندیکاتور RSI می تواند سیگنال داده و بازگشت های احتمالی را هشدار دهد. یک اندیکاتور بهتر از اندیکاتور دیگر نیست آنها به سادگی عناصر متفاوتی را شامل می شوند و در زمان های مختلف سیگنال هایی را ارائه می دهند.
محدودیت های شاخص جریان نقدینگی یا mfi چیست؟
اندیکاتور mfi ممکن است گاهی سیگنال های اشتباه نیز صادر کند. این اتفاق زمانی می افتد که اندیکاتور یک سیگنال خوب صادر می کند، اما بعد قیمت ها طبق انتظار پیش نمی رود و معاملات به شکست بر می خورد. به عنوان مثال، واگرایی شاید منجر به معکوس شدن قیمت ها نشود.
این اندیکاتور همچنین ممکن است برخی از سیگنال های مهم را صادر نکند. برای مثال وقتی یک واگرایی خبر از معکوس شدن قیمت ها در برخی مواقع می دهد، واگرایی برای همه معکوس شدن قیمت ها ظاهر نمی شود. به همین دلیل، توصیه می شود معامله گران از اشکال دیگر آنالیز و کنترل ریسک استفاده کنند و به طور انحصاری فقط بر روی یک اندیکاتور متمرکز نشوند.
چرا توجه به اندیکاتور MFI مهم است؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم اندیکاتور MFI نشانگر چه مواردی است. مهمترین مسئلهای که این اندیکاتور به آن میپردازد، نمایش قدرت پول است. اما این جمله چه معنایی دارد؟ در حقیقت قدرت پول، قدرت حرکت سهم را نشان میدهد. یعنی اینکه سهم تا چه میزان میتواند به روند صعودی خود ادامه دهد یا برعکس به سمت قیمتهای پایین افت پیدا کند.
در واقع نباید هیچگاه فراموش کرد که ورود و خروج نقدینگی تاثیرات بسیار جدی بر حرکت سهم میگذارند. طبیعی است که همزمان با ورود نقدینگی و پول بیشتر، حجم معاملات نیز افزایش پیدا میکند. از آنجایی که این اندیکاتور با توجه به ماهیتی که دارد، علاوه بر قیمت به حجم هم توجه میکند، میتواند ورود و یا خروج نقدینگی را نمایش دهد. به این ترتیب با مقایسه اندیکاتور MFI و روند قیمت سهم، میتوان حرکتهای آینده سهم را تا میزان زیادی به درستی پیشبینی کرد.
پس آنچه در اینجا مهم است، جریان پول ورودی و جریان پول خروجی است. با مقایسه این دو میزان میتوان به قدرت حرکت سهم پی برد. ممکن است مقایسه این دو میزان، نه تنها حاکی از قدرت حرکت سهم باشد، بلکه نشاندهنده روند منفی باشد.
با توجه به مسائلی که گفته شد، اندیکاتور MFI در کنار سایر ابزارهای تحلیلی میتواند در انتخاب سهم مناسب و یا تصیمگیری در خصوص نگهداری یا فروش نمادی که اکنون در سبد سهام خود داریم، کمک فراوانی به ما کند.
ترکیب اندیکاتور MFI با RSI و نتایج جالب آن
گفتیم که نمیتوان به تنهایی بر یک اندیکاتور تکیه کرد. چرا که هیچکدام از اندیکاتورهای موجود نمیتوانند پیشبینی صد درصدی از روند حرکت سهم ارائه کند. به همین دلیل است که استفاده از ترکیب چند اندیکاتور میتواند به میزان زیادی موجب برطرف شدن تردیدهای معاملهگران در خصوص ورود به سهم یا خروج از آن شود. البته فراموش نکنید حتی به این ترتیب، باز هم نیازمند مشخص کردن استراتژی معاملاتی هستیم و باید عوامل دیگری را نیز مدنظر قرار دهیم.
یکی از کاربردهای جذاب اندیکاتورها ترکیب آنهاست. به همین ترتیب میتوان دو اندیکاتور MFI و RSI را با هم ترکیب کرد. با انجام این کار میتوان رفتار این دو اندیکاتور را به صورت مقایسهای بررسی کرد و سیگنالهایی معتبرتر به دست آورد. اگر بخواهیم در چهار حالت رفتار همزمان این دو اندیکاتور را بررسی کنیم، حاصل این تحلیل به شکل زیر خواهد بود:
- زمانی که هر دو اندیکاتورRSI و MFI در سمت بالا هستند و روند صعودی دارند میتوانید در این ناحیه خرید را انجام دهید.
- به همین ترتیب زمانی که جفت اندیکاتورها در روندی منفی حرکت میکنند میتوان اقدام به فروش سهم مورد نظر کرد. این مورد به معنای سیگنال خروج است و بدترین حالت ممکن است.
- زمانی که RSI صعودی و اندیکاتورMFI منفی است نشاندهنده شکستن مقاومت قیمتی و حرکت قیمت به سمت بالا است. این امر حاکی از شرایط خوب سهم است.
- برعکس این امر نشاندهنده از دست رفتن حمایت قیمتی است. یعنی زمانی که اندیکاتورRSI نزولی و MFI صعودی است و سهم در بازه منفی حجم میخورد، میتوان احتمال داد که روندی نزولی در پیش است و این سیگنال نشاندهنده شرایط مطلوبی نیست.
در نظر داشته باشید اگر هر کدام از این دو اندیکاتور را به طور جداگانه استفاده میکردیم نمیتوانستیم سیگنالهای خرید و فروش را به شکلی کاملا مفید و در نقاط موثر دریافت کنیم.
چند پرسش و پاسخ در خصوص اندیکاتور MFI
آیا به محض ورود اندیکاتور MFI به ناحیه بالای ۸۰ باید سهم را فروخت؟
بسیاری از افراد به محض ورود اندیکاتور در نواحی بالای ۸۰ بلافاصله اقدام به فروش سهم میکنند. نکته مهم اینجاست که اولا اگر قصد خرید سهمی را دارید و میبینید که اندیکاتور MFI در بالاتر از ۸۰ قرار دارد وارد سهم نشوید؛ چرا که این عمل، اقدامی پرخطر و ریسکی است. اما اگر در حال حاضر سهم مذکور را در سبد خود دارید و میبینید که سهم در چنین وضعیتی به سر میبرد، سریعا اقدام به فروش آن نکنید. بلکه آماده باشید تا در زمان مقتضی این کار را انجام دهید. همچنین درست مشابه همین امر، اگر اندیکاتور وارد نواحی کمتر از ۲۰ شد نیز نمیتوان صرفا بر این اساس اقدام به خرید کرد.
آیا میتوان تنها با تکیه بر اندیکاتور MFI به خرید و فروش سهام پرداخت؟
قطعا خیر. اندیکاتورها از جمله ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند به ما سیگنالهایی بدهند. اما نمیتوان صرفا با توجه به این اندیکاتورها دست به معامله زد. نمونههایی را میتوان در بازار سهام یافت که به رغم سیگنال خرید یا فروش اندیکاتور، رشد و یا افتی که از آنها انتظار میرفته را نداشتهاند. این ابزار تنها میتوانند در کاهش ریسک به شما کمک کنند. برای خرید و فروش باید معیارهای دیگری را نیز در نظر گرفت و نهایتا با توجه به مجموعه این معیارها دست به معامله زد.
آیا میان دو اندیکاتور MFI و RSI تفاوت دیگری نیز وجود دارد؟
همانطور که میدانید، در اندیکاتور RSI مرز بالای ۷۰ نشان از اشباع خرید دارد و مرز کمتر از ۳۰ حاکی از اشباع فروش است. این امر در حالیاست که در اندیکاتور MFI این اعداد به ترتیب ۸۰ و ۲۰ هستند. از سویی دیگر MFI در دسته اندیکاتورهای حجمی قرار میگیرد. این امر در حالی است که RSI در دسته اسیلاتور قرار میگیرد.
چرا اندیکاتور MFI در دسته شاخصهای پیشرو قرار دارد؟
به طور کلی دو دسته شاخص داریم. شاخصهای پیشرو و شاخصهای متاخر. شاخصهای پیشرو روند و یا واگرایی را ماهیت اندیکاتور RSI پیش از وقوع آن اطلاع میدهند. به همین دلیل است که اندیکاتور MFI در این دسته قرار میگیرد. چرا که با قرار گرفتن در محدودههای مشخص میتواند سیگنال اشباع خرید یا فروش را پیش از وقوع آن صادر کند و به این ترتیب پیشبینی روند با کمک این اندیکاتور صورت میگیرد. اما در مقابل شاخصهای متاخر، تنها قادرند پس از ورود به روند، سیگنال خرید یا فروش و به طور کلی تغییر روند را صادر کنند.
چرا میگویند MFI در مقایسه با اندیکاتور RSI از انعطاف کمتری برخوردار است؟
دلیل این امر به تفاوت میان این دو اندیکاتور برمیگردد. در چند قسمت مختلف از همین مقاله گفتیم که در MFI به حجم نیز توجه میشود. درست به همین دلیل است که اندیکاتور MFI در مقایسه با همتای خود از انعطافپذیری کمتری برخوردار است و با توجه به حجم معاملات موزون میشود.
واگرایی زمانی رخ میدهد که نقطههای کف/ اوج محلی یک اوسیلاتور (یا نوسان سنج) با نقطههای کف/ اوج نمودار قیمت همخوانی ندارند. واگرایی جزء نشانههای بسیار قدرتمند و مطمئن برای ورود است که هم میتواند نشان دهنده معکوس شدن روند و هم نشانه تداوم آن باشد.
واگراییها به دلیل ماهیت پیش بینانه و پیشرویی که دارند (یعنی تأخیری نیستند) محبوبیت زیادی دارند.
گرچه میتوان واگرایی را به خیلی از اوسیلاتورهای مومنتوم اعمال کرد اما معمولاً اوسیلاتور انتخابی برای این کار RSI (شاخص قدرت نسبی) است.
در تصویر بالا چهار نوع از مهم ترین انواع واگرایی را مشاهده میکنید:
- واگرایی گاوی (صعودی) معمولی (سمت چپ بالا)
- واگرایی خرسی معمولی (سمت راست بالا)
- واگرایی گاوی مخفی (سمت چپ پایین)
- واگرایی خرسی مخفی (سمت راست پایین)
فرق واگرایی معمولی و مخفی چیست؟
واگراییهای معمولی، سیگنالهای معکوس شدن روند هستند. زمانی که واگرایی معمولی رخ میدهد، این یعنی روند قوی است اما مومنتوم آن ضعیف شده است. چنین تغییری یکی از اولین نشانههای قریب الوقوع بودن معکوس شدن روند (یا حداقل، پول بک) است.
واگراییهای معمولی میتوانند پرقدرت باشند و جزء تریگرهای مطمئن برای ورود محسوب میشوند. در واقع، از نظر اوسیلاتورها (و به طور کلی، اندیکاتورهای تکنیکال) واگراییهای معمولی مطمئن ترین نشانههای اولیه یک قله یا کف محلی هستند.
به خصوص زمانی کهconfluence یا تلاقی وجود داشته باشد، شکل گیری واگراییهای معمولی میتواند سیگنالی قوی تر باشد. بنابراین معمولاً استراتژیهای شامل واگرایی در صورتی که معامله با نسبت سود به ریسک پایین اجرا شود، میتوانند بسیار سودآور باشند.
واگراییهای مخفی، سیگنالهای تداوم روند هستند. احتمال رخ دادن این واگراییها در میانه یک روند بیشتر است و معمولاً نشان دهنده خاتمه پول بک در روند کنونی هستند.
پس از رخ دادن واگرایی مخفی، معمولاً روند ادامه پیدا میکند که این مسئله میتواند تریگر مطمئن و پرقدرتی باشد به خصوص زمانی که یک نوع تلاقی رخ میدهد. واگراییهای مخفی معمولاً برای پیوستن به یک روند پس از رخ دادن پول بک سالم استفاده میشوند.
طول مناسب برای یک واگرایی چیست؟ توضیح مومنتوم
در حوزه تریدینگ، مومنتوم به یک قدرت گیری کوتاه مدت در یک جهت گفته میشود. بر خلاف روند - که به جهت کلی بر روی یک بازه زمانی طولانی تر گفته میشود - مومنتوم ماهیت کوتاه مدت تری دارد.
اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) یک اوسیلاتور مومنتوم است. از آنجایی که محاسبات این اندیکاتور مبتنی بر پرایس اکشن کوتاه مدت است، کاربرد و استفاده از آن هم باید به همین صورت باشد. در حالت پیش فرض RSI تنها 14 کندل را در نظر میگیرد. با توجه به ماهیت کوتاه مدت RSI، واگراییها در صورت اعمال روی تعداد زیادی کندل، معتبر نیستند.
معمولاً نسبت به اصطلاح مومنتوم و شیوه استفاده از آن درک درستی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده که تریدرها دو خط روی بیش از 100 کندل بکشند و آن را واگرایی نامگذاری کنند. چنین واگراییهایی معتبر نیستند و به شکل خطرناکی غیرقابل اطمینان هستند.
در رابطه با RSI و سایر اوسیلاتورهای رایج، شرایط فعلی روی نمودار کاملاً به شرایط بیش از 100 کندل قبلی بی ارتباط است. نمی توان انتظار داشت که قیمت پس از شکل گیری یک کف پایین تر افزایش پیدا کند صرفاً به این دلیل که "بیش از 100 کندل قبلی، ارزش RSI کمی کمتر از مقدار فعلی RSI بوده است."
بین محدوده مطمئن و غیرمطمئن یک محدوده خاکستری قابل بحث وجود دارد. واگراییها در صورتی بیشترین ارزش پیش بینانه را دارند که در محدوده 15 تا 25 کندل رخ دهند. به عنوان یک قانون سرانگشتی، معمولاً وقتی واگراییها را به 40 کندل یا بیشتر از آن اعمال کنیم، نامعتبر شده و کل ارزش پیش بینانه خودشان را از دست میدهند. نمودارهای زیر مثالی از یک واگرایی گاوی معمولی معتبر و غیرمعتبر را نشان میدهند.
هشدارهای واگرایی
قابلیت نمایش هشدارهای واگرایی در ابزار اسکنر 100eyes وجود دارد. اگر به دنبال یک اندیکاتور واگرایی برای کریپتو هستید میتوانید از اسکنر کریپتوی 100eyes استفاده کنید و اگر به دنبال اسکنر واگرایی برای کالاها (مثل طلا و نقره) یا جفت ارزهای فارکس هستید میتوانید از اسکنر فارکس 100eyes استفاده کنید.
اسکنر 100eyes هشدارهای خودکار را برای انواع مختلف واگرایی تولید میکند. هر هشدار با یک تصویر که به صورت خودکار تولید شده نمایش داده میشود که محل رخ دادن واگرایی را مشخص میکند. این مسئله باعث شده که درک آنچه در جریان است برای تریدرهای تازه کار راحت تر شده و برای تریدرهای حرفه ای از نظر زمانی مقرون به صرفه تر باشد.
این هشدارهای واگرایی از این جهت مفید هستند که Tradingview اندیکاتور واگرایی مطمئنی ندارد بنابراین تشخیص سریع واگراییهای RSI یا آگاه شدن از اینکه یک واگرایی RSI جدید شکل گرفته، کار سختی است.
در هر دو اسکنر فارکس و همچنین کریپتوی 100eyes سه نوع هشدار واگرایی اصلی وجود دارد که شامل واگرایی گاوی RSI، واگرایی خرسی RSI و واگرایی گاوی RSI مخفی هستند. به غیر از این، دو هشدار تقاطع هم وجود دارند که در صورت وقوع ترکیب پشتیبانی Near Horizontal و واگرایی گاوی RSI یا ترکیب مقاومت ماهیت اندیکاتور RSI Near Horizontal و واگرایی خرسی ایجاد میشوند.
هر 5 نوع هشدار ذکر شده برای بازههای زمانی 15 دقیقه، 1 ساعته، 2 ساعته و 4 ساعته وجود دارند و میتوان آنها را در پورتال آنلاین فعال یا غیرفعال کرد. این قابلیتها هم برای اعضای پریمیوم و هم اعضای طرح آزمایشی وجود دارند و مثالهای بلادرنگ آن در کانالهای پیش نمایش و همچنین صفحه توئیتر ما موجود است.
ماهیت اندیکاتور RSI
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
تحلیل یورودلار
اخبار روز 26/07/2021
اندیکاتورها کار می کنند، اما شما نمی دانید چطور از آن ها استفاده کنید
یکی از بزرگترین سوء تفاهم ها در تجارت خرده فروشی، تفسیر (نادرست) و (سوء) استفاده از اندیکاتورها است.
امروز می خواهیم ابهامات و سوء تفاهمات درباره اندیکاتورها را برطرف کنیم و نگاهی جدید و متفاوت به معامله با اندیکاتورها ارائه دهیم. امیدواریم بتوانیم به توقف خشم بین حامیان پرایس اکشن و اندیکاتور کمک کنیم.
اندیکاتورها، سیگنال ارائه نمی دهند
اولین نکته که مهم ترین نکته هم هست، دلیل اصلی این است که چرا بسیاری از معامله گران، هرگز با استفاده از اندیکاتورها موفق نیستند. ممکن است درک این موضوع سخت باشد، زیرا بسیاری از وب سایت های تجاری در مورد این مشکل صحبت نمی کنند و احتمالا کاملا برعکس چیزی است که تاکنون به شما آموزش داده شده است. اما شاید به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران دچار مشکل می شوند.
اندیکاتورها، سیگنال ارائه نمی دهند. آنها به شما نمی گویند چه زمانی بخرید یا چه زمانی بفروشید. آنها حتی به شما نمی گویند چه زمانی چیزی اشباع خرید یا اشباع فروش می شود.
اندیکاتورها، فقط اطلاعات ارائه می دهند
این کاری است که اندیکاتورها واقعا انجام می دهند، و تنها هدف آن هاست. اندیکاتورها اطلاعاتی در مورد قیمت، نحوه حرکت قیمت، نحوه شکل گیری کندل ها و مقایسه پرایس اکشن اخیر با پرایس اکشن قدیمی، ارائه می دهند.
ماهیت اندیکاتورها، استفاده از اطلاعات قیمتی که در نمودارهای خود می بینید (معمولا سقف، کف، باز و بسته شدن کندل استیک ها) و سپس اعمال فرمولی روی آن و تبدیل آن به اطلاعات بصری است.
بنابراین، وظیفه یک معامله گر این است که اطلاعات اندیکاتورهای خود را به شیوه ای معنادار تفسیر کرده و آن را به گزارشی در مورد پرایس اکشن تبدیل کند.
و مشکل اینجاست. اکثر معامله گران، هرگز به اندیکاتورهایی که استفاده می کنند نگاه نمی کنند و حتی کمتر سعی کرده اند فرمولی را که اندیکاتور برای تحلیل قیمت استفاده می کند، درک کنند. آنها سپس از اندیکاتورهای خود در زمینه اشتباه استفاده می کنند و تعجب می کنند که چرا هیچ چیز به درستی کار نمی کند.
به عنوان یک حرفه ای، شما به عطش اطلاعات نیاز دارید. خودتان تحقیق کنید و ابزارهای خود را بشناسید.
من این را تحلیل تکنیکال سطحی می نامم.
اگر تمام کاری که انجام می دهید این است که به دنبال یک تقاطع در استوکاستیک باشید، اگر فقط منتظر باشید تا یک اندیکاتور به منطقه اشباع خرید/فروش برسد، یا اگر فقط منتظر یک تقاطع در اندیکاتور MACD خود به عنوان سیگنال باشید، اندیکاتورها برای شما نتیجه بخش نخواهند بود و شاید معامله، کار درستی نباشد. شما نمی توانید پرایس اکشن و تصمیم گیری های تجاری را فقط به این کار خلاصه کنید.
اندیکاتورها ابزاری هستند که برای تحلیل اطلاعات قیمت استفاده می کنید و همانطور که از نام آن پیداست، جنبه های خاصی را در مورد وضعیت نمودار، نشان می دهند.
معامله، در مورد اتصال نقاط است
فقط به ماهیت اندیکاتور RSI دنبال سیگنال ها بودن، منجر به معاملات بد می شود.
اگر می خواهید سناریوهای معاملاتی بالقوه و با احتمال بالا را شناسایی کنید، باید یاد بگیرید که به آنچه نمودارهای قیمت به شما می گویند، گوش کنید.
چه کسی در حال حاضر کنترل را در دست دارد؟ آیا خریداران یا فروشندگان در حال افزایش قیمت هستند؟ امواج روند چگونه با یکدیگر ارتباط دارند؟ آیا روند، در حال افزایش یا از دست دادن قدرت است؟ واکنش قیمت در حوالی سقف و کف های قبلی چگونه است و چگونه قیمت به سمت سطوح و سقف، پیش میرود؟
اینها همه سرنخ های مهمی هستند که به شما در درک پویایی خریدار و فروشنده کمک می کنند.
و اندیکاتورها را می توان به روشی مشابه استفاده کرد:
به عنوان مثال، یک واگرایی در اندیکاتور RSI شما، فقط به شما می گوید که جدیدترین حرکت قیمت، به اندازه حرکت قبلی قوی نبوده است، اما سیگنالی برای فروش فوری نیست. یک الگوی نزولی فراگیر، فقط به شما می گوید که فعالیت نزولی بیشتری نسبت به قبل وجود داشته است، اما این یک سیگنال فروش خودکار نیست. یک الگوی سر و شانه، فقط به شما نشان می دهد که بزرگی سقف و کف ها تغییر کرده است و خریداران نتوانستند قیمت را به سقف جدید برسانند، اما به این معنی نیست که باید هر الگوی سر و شانه ای را که با آن روبرو می شوید بفروشید. زمینه و تلاقی چیزی است که اهمیت دارد.
هدف هر سبک، روش و رویکرد معاملاتی، فقط ارائه راهی برای شناسایی سرنخ ها و ارائه چارچوبی برای معامله گران است. جمع آوری سرنخ ها، ترکیب آن ها به روش های معنی دار و سپس گرفتن تصمیم های معاملاتی پیچیده، هدف اصلی آن است. جست و جوی سیگنال ها، آن چیزی نیست که معامله باید باشد.
اندیکاتورها بلافاصله به شما می گویند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است
اندیکاتورها، در صورتی که یک معامله گر هدف واقعی آن ها را درک کند، ابزارهای خوبی هستند. البته، شما فقط می توانید به پرایس اکشن نگاه کنید و ایده ای برای حرکت یا نوسانات به دست آورید، اما اندیکاتورها، گمانه زنی ها را از بین می برند و پردازش اطلاعات را بسیار سریع تر و آسان تر می کنند.
همچنین، در هنگام استفاده از اندیکاتورها، جای کمی برای تفسیرهای نادرست و قضاوت شخصی وجود دارد. ممکن است تعجب کنید که یک روند چقدر قوی است و آیا نوسانات واقعا در حال افزایش است، اما نگاهی به اندیکاتور RSI یا اندیکاتور باند بولینگر، بلافاصله به شما می گوید که قیمت در حال انجام چه کاری است.
پس این موضوع، در تفسیر اطلاعاتی که اندیکاتورها ارائه می دهند، خلاصه می شود. اندیکاتورها، داده های قیمت را به اطلاعات بصری تبدیل می کنند. عدم نیاز به فکر کردن به پرایس اکشن در میانه معامله و هنگام تصمیم گیری های مهم، می تواند ارزش زیادی داشته باشد که ما را به نقطه بعدی هدایت می کند.
اندیکاتورها، برای معاملات مبتنی بر قانون ایده آل هستند
اندیکاتورها با ارائه اطلاعات کاملا عینی، حدس و گمان را حذف می کنند. به خصوص معامله گران جدید یا معامله گرانی که با نظم و انضباط دست و پنجه نرم می کنند، می توانند از آن سود ببرند.
برای مثال، اگر یک معامله گر روند هستید، می توانید از اندیکاتورها به عنوان تحلیل استفاده کنید. ممکن است قانونی داشته باشید که می گوید فقط زمانی می توانید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در تایم فریم کوتاه باشید که قیمت در تایم فریم بلندتر، بالاتر از میانگین متحرک مشخص باشد و زمانی که اندیکاتور RSI در حال افزایش است یا زمانی که اندیکاتور استوکاستیک، به سمت بالا در حرکت است. استفاده از فیلترهای تایم فریم بلندتر با استفاده از قوانین مبتنی بر اندیکاتور، اغلب برای معامله گران جدید معجزه می کند.
البته موارد استفاده احتمالی بسیار دیگری نیز وجود دارد، اما ایده همیشه یکسان است: اندیکاتوری را انتخاب کنید که از سبک معاملاتی و اهداف شما حمایت می کند، سپس از آن به عنوان تحلیل استفاده کنید و منتظر معیارهای بیشتر باشید.
مارتی شوارتز: «من چک لیستم را مرور می کنم. چک لیست من، یک برگه دست نویس است که با پلاستیک پوشانده شده و به گوشه سمت راست میز من چسبانده شده است، جایی که نمی توانم از آن چشم پوشی کنم.»
چرا اندیکاتورها تاخیر دارند؟ چرا همیشه وقتی خیلی دیر است، چیزهای مهم را نشان می دهند؟
درست است، اندیکاتورها تاخیر دارند، اما پرایس اکشن نیز همینطور است. یک اندیکاتور، فقط می تواند آنچه را که قبلا اتفاق افتاده است تحلیل کند. همانطور که یک الگوی کندل استیک یا یک نمودار، فقط شامل داده های قیمت گذشته است.
اندیکاتورها و پرایس اکشن، اساسا یک چیز هستند.
با این حال، همانطور که بارها گفته ایم: اندیکاتورها فقط اطلاعات را ارائه می دهند و سیگنال ارائه نمی دهند. بنابراین، از اطلاعات اندیکاتور استفاده کنید، آن را با آنچه در نمودارهای خود می بینید ترکیب کنید و سپس یک ایده معاملاتی پیچیده شکل دهید.
در مرحله دوم، پارامترهای اندیکاتور خود را تنظیم کنید. فقدان عقل سلیم اغلب غافلگیر کننده است. اگر یک معامله گر روزانه هستید و باید به سرعت به تغییر قیمت و شرایط بازار واکنش نشان دهید، آیا استفاده از تنظیمات اندیکاتور 20 دوره ای، واقعا مفید است؟ و آیا استفاده از میانگین متحرک نمایی که وقتی اتفاقی می افتد سریع تر جابجا می شود، منطقی تر نخواهد بود؟
نتیجه گیری: معنای واقعی اندیکاتورها
همیشه از اهداف سبک معاملاتی خود و آنچه می خواهید با اندیکاتورها به دست آورید آگاه باشید. سپس، خود را با آن وفق دهید. با نکات این مقاله و روش جدید نگاه به اندیکاتورها، باید آشکار شود که اندیکاتورها، بهتر یا بدتر از معامله بر اساس پرایس اکشن نیستند، بلکه مشابه آن هستند. هنگامی که یک معامله گر بتواند استفاده از اندیکاتورها را به عنوان ابزار سیگنال متوقف کند، می تواند معاملات خود را به مراحل بالاتری برساند.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با ماهیت اندیکاتور RSI ماهیت اندیکاتور RSI کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی هایی با اندیکاتور دارد؟
اسیلاتور یا نوسان ساز را در این مطلب شرح می دهیم و تفاوت آن را با اندیکاتور بیان می کنیم. با ما همراه باشید.
سادگی فهم قواعد تحلیل نموداری و دسترسی آسان به داده های قیمتی بازارهای مالی سبب شده است، که بخش عمدهای از معاملهگران برای تحلیل بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به تحلیل تکنیکال روی آورند. در میان ابزار تحلیل نموداری، اندیکاتورها به دلیل سهولت کاربری، زیبایی بصری و امکان تحلیل سریع نمودار، از محبوبیت و اهمیت ویژهای برخوردارند. در واقع زمانی که روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی بسیاری از معاملهگران بازار سهام، طلا، ارز دیجیتال، ارز فیات یا حتی کالا را بررسی کنیم، در اغلب اوقات ردپای اندیکاتورها را مشاهده خواهیم نمود. در این مطلب قصد داریم، تا ضمن آشنایی با یکی از مهمترین انواع اندیکاتورها تحت عنوان «اسیلاتور»، به شرح کاربردها و تفاوتهای آن با سایر اندیکاتورها بپردازیم.
اسیلاتور یا نوسان ساز چیست؟
تمرکز ما در این مطلب روی دومین گروه از اندیکاتورها یعنی اسیلاتور است، که در میان تحلیلگران تکنیکال ایرانی با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود. اسیلاتور یک ابزار تحلیل فنی است؛ که از قرار گرفتن یک یا چند شاخص نموداری (حاصل فرمولاسیون دادههای قیمتی) در یک محدوده نوسانی دارای حد بالایی و پایینی مشخص تشکیل شده و با بررسی نوسانات شاخصهای مذکور، شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارز دیجیتال، ارز فیاتیابی نموده و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد یا نشانه نموداری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یک تابع ریاضی است، که دادههای قیمت و حجم معاملات یک دارایی (سهام، ارز دیجیتال، ارز فیات، طلا، کالا و شاخص) را بر اساس فرمولهای مشخصی پردازش کرده و خروجی این محاسبات را در قالب اشکال گرافیکی نموداری نمایش میدهد. اندیکاتور نیز مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اطلاعات گذشته قیمتی استفاده نموده و دادههای پایه محاسباتی آن شامل قیمت بازشدن (Open)، بیشترین (High)، کمترین (Low)، بسته شدن (Close) و حجم معاملات (روزانه یا هر تایمفریم دیگر) است. این ابزار معمولاً به منظور تعیین روند بازار، قدرت حرکات قیمت و دریافت سیگنالهای معاملاتی بهکار میروند. اندیکاتورهای تکنیکالی بر اساس ماهیت و نحوه کاربرد به سه دسته اصلی روندیاب، اسیلاتور (نوسان ساز) و حجمی تقسیم میشوند. در کنار این تقسیمبندی، دسته کوچک دیگری از اندیکاتورها به نام بیل ویلیام وجود دارند. اندیکاتورهای موجود در این گروه همگی متعلق به جناب ویلیام (یکی از برترین معاملهگران بازار مالی) بوده و بر اساس فلسفه سرمایهگذاری ایشان تدوین شدهاند.
درباره اندیکاتور در این لینک به صورت مفصل توضیحات داده ایم. “اندیکاتور چیست؟”
اندیکاتور با اسیلاتور چه تفاوتی دارد؟
همانطور که ماهیت اندیکاتور RSI در ابتدای مطلب نیز بدان اشاره نمودیم، اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معاملهگران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آنها قائل نیستند. در این بخش سه ویژگی منحصربهفرد اسیلاتورها را ذکر میکنیم:
۱- نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته میشوند. اشباع خرید یا فروش در قالب ماهیت اندیکاتور RSI کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارز دیجیتال، ارز فیاتان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشاندهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل میباشد.
۲- نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پسزمینه نمودار قیمت قرار میگیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده میشوند. در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای میگیرند.
۳- واگرایی
یکی از معتبرترین سیگنالهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معاملهگران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده میکنند. به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته میشود، که قیمت و اندیکاتور سیگنالهای متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونهای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص میباشد.
متداول ترین اسیلاتورها
انواع مختلفی از اسیلاتورهای مرسوم به صورت پیشفرض در پلتفرمهای تحلیلی نظیر متاتریدر قرار داده شده و فرآیند طراحی اسیلاتورهای جدید توسط علاقهمندان و پژوهشگران معاملهگری نیز همچنان ادامه دارد. مکدی، استوکاستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکالی در میان معاملهگران بازارهای مالی هستند. در ادامه مقاله و پیش از نتیجهگیری پایانی، هر کدام از این ابزار تحلیل فنی را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟!
ذهن بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال همواره درگیر این موضوع است، که آیا اسیلاتورها نسبت به سایر گروههای اندیکاتوری برتری دارند؟ در پاسخ باید گفت، که این موضوع به مؤلفههای بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد. همچنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید بهکار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیمگیری بر مبنای آنها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل میتوانند، برای یک معاملهگر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند. در نتیجه نمیتوان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.
اندیکاتور چیست؟ نقش اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
برای سرمایه گذاری و ترید (معامله) در بازارهای مالی نیاز به دانش و ابزارهایی است که توسط آن ها بتوانیم به صورت هدفمند پیش برویم و فرصت های سرمایه گذاری را در زمان مناسب شناسایی کنیم.
یکی از این ابزارها که در تحلیل تکنیکال از آن استفاده می شود ، اندیکاتورها و اسیلاتورها هستند. در این مقاله قصد داریم تا ماهیت اندیکاتورها و اسیلاتورها را بررسی کنیم و به تفاوت آن ها و فوایدی که می توانند برای ما در تحلیل و ارزیابی بهینه تر بازار داشته باشند بپردازیم.
تا انتها با ما همراه باشید.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور به معنای شاخص یا نوسان نما می باشد. اندیکاتورها درواقع ابزارهایی هستند که اعمال یک سری فرمول ها و تابع های ریاضی بر روی قیمت سهام یا حجم معاملات به پیش بینی و تایید تحلیل کمک می کنند.
اندیکاتور به معامله گر کمک می کند هنگامی که در حال ارزیابی قیمت است هشدارهایی را مبنی بر خرید و فروش از آن دریافت کند و با تطبیق تحلیل خود و هشدار اندیکاتور ، بتواند بهترین تصمیم را جهت معامله اتخاذ کند.
جهت استفاده مناسب تر از اطلاعات استنتاج شده توسط این فرمول ها ، این اطلاعات به کمک ابزارهای گرافیکی به شکل دیاگرام نمایش داده می شود.
اطلاعات ورودی اندیکاتورها
همانطور که اشاره کردیم ، اطلاعات ورودی اندیکاتورها از داده های قیمت و حجم تامین می شود بنابراین قبل از اینکه با انواع آن آشنا شویم بهتر است در رابطه با انواع قیمت توضیحاتی را خدمتتان ارائه کنیم.
قیمت باز شدن یک سهم (open) : اولین قیمت معامله ای که در یک بازه زمانی مشخص انجام شده را به نمایش می گذارد.
قیمت بسته شدن یک سهم (close) : آخرین قیمت معامله ای که در یک بازه زمانی مشخص انجام شده را یه نمایش می گذارد.
بیشترین قیمت (high) : بالاترین قیمتی که برای یک سهم یا نماد اتفاق افتاده است.
کمترین قیمت (low) : پایین ترین قیمتی که برای یک سهم یا نماد اتفاق افتاده است.
انواع اندیکاتور
در این بخش با مهم ترین اندیکاتورها آشنا خواهیم شد. به طور کل تحلیل نمودارها فرایندی ذهنی است و از این رو آزمون صحت آن کار ساده ای نیست اما انواع مختلف اندیکاتورها می توانند در این امر برای معامله گر موثمر ثمر واقع شوند و اخطارهای خرید و فروش خوبی را فراهم کنند.
به طور کلی اندیکاتورها به دو نوع تقسیم می شوند :
- Lagging Indicator (اندیکاتورهای کند)
- Leading Indicator (اندیکاتورهای سریع)
اندیکاتور های Lagging به گروهی از اندیکاتورها اطلاق می شود که نسبت به تغییرات قیمت کندتر عمل می کنند. عموماً به این دسته از اندیکاتورها ، اندیکاتورهای تعقیب کننده قیمت گفته می شود.
اندیکاتور های Leading اندیکاتورهایی هستند که سریع تر از قیمت حرکت می کنند. به عبارت دیگر از نحوه حرکت آن ها می توان حرکات آینده قیمت را پیش بینی کرد.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یکی از متداول ترین و پرکاربردترین اندیکاتور (نوسان نما) تکنیکال می باشد. به دلیل ساختار ساده و قابل گسترشی که دارد پایه و اساس بسیاری از اندیکاتور و اسیلاتور های دیگر است. (در رابطه با اسیلاتورها کمی بعد مفصل صحبت خواهیم کرد).
به بیانی ساده می توان گفت این اندیکاتور میانگینی از داده های اصلی روزانه (معمولاً قیمت پایانی) است.
به عنوان مثال اگر معامله گر در نمودار ، بازه زمانی یک روزه را انتخاب کند و میانگین قیمت های پایانی 10 روز مد نظر او باشد ، قیمت های آخرین 10 روز کاری با یکدیگر جمع می شوند و سپس حاصل تقسیم بر دو می شود.
کلمه ((متحرک)) به این نکته اشاره دارد که فقط میانگین 10 روز آخر در محاسبات لحاظ می شود. بنابراین در مثال فوق داده های اصلی که در محاسبات میانگین متحرک استفاده می شود ، داده های 10 روز آخر است و با اضافه شدن هر داده جدید (قیمت پایانی جدید) ، به جلو حرکت می کند.
میانگین متحرک ، ابزاری انعطاف پذیر اما با تاخیر!
درواقع میانگین متحرک اساساً تعقیب کننده روند قیمت است. هدف از استفاده از این اندیکاتور ، شناسایی شروع روند های جدید و پایان روند های قدیمی و بازگشت ها است.
این نکته بسیار حائز اهمیت است که میانگین متحرک هدایت کنند روند نمی باشد و فقط دنباله رو اطلاعات بازار (قیمت ها) می باشد. بنابراین نمی توان به تنهایی از میانگین متحرک جهت تحلیل کامل بازار استفاده کرد و حتما باید با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب شود.
با میانگین متحرک نمی توان از بازار جلو زد و فقط می توان عکس العمل آن نسبت به قیمت را بررسی و در رابطه با شروع روند اطلاعاتی را کسب کرد.
میانگین های متحرک طبیعتاً دارای تاخیر نسبت به عملکرد بازار هستند. به عنوان مثال میانگین متحرک 10 روزه نسبت به میانگین متحرک 100 روزه ارتباط نزدیک تری با قیمت دارد.
با کاهش دوره زمانی میانگین متحرک ، تاخیر زمانی نیز کاهش می یابد اما هیچ وقت به طور کامل حذف نمی شود. هر چه محاسبات برای دوره زمانی کوتاه تری انجام شود حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات قیمت پیش می آید.
اما باید به این نکته توجه کرد ، درست است افزایش حساسیت نسبت به تغییرات قیمت سبب افزایش صدور سیگنال های خرید و فروش می شود اما خطاها نیز در این سیگنال ها افزایش می یابد.
بهترین قیمت برای محاسبه میانگین متحرک چیست؟
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران ، قیمت پایانی مهم ترین قیمت روزانه بازار است و حاوی اطلاعات زیادی است و بر همین اساس بهتر است که محاسبات میانگین متحرک بر اساس آن انجام شود اما باید در نظر گرفت که برخی دیگر از تحلیلگران از قیمت های متفاوتی استفاده می کنند.
به عنوان مثال برخی ترجیح می دهند که از نقطه میانی قیمت استفاده کنند که عبارت است از حاصل جمع بالاترین و پایین ترین قیمت روزانه و تقسیم آن بر عدد دو.
برخی دیگر به این ترتیب عمل می کنند که ، حاصل جمع قیمت های بالایی و پایینی را محاسبه و حاصل را بر عدد سه تقسیم می کنند.
نوع دیگری از محاسبه نیز رایج است که در آن دو میانگین متحرک مجزا از قیمت بالایی و پایین را محاسبه می کنند. نتیجه به صورت یک منطقه نوسانی است که شبیه یه یک باند متحرک حرکت می کند.
با وجود تمام این روش ها ، هنوز هم قیمت پایانی مهم ترین و پرکاربردترین قیمت برای محاسبات میانگین متحرک به حساب می آید.
باندهای بولینگر
باند های بولینگر یا بولینگر باند نوعی شاخص نمودار برای تحلیل تکنیکال است که توسط بسیاری از معامله گران استفاده می شود. این تکنیک توسط جان بولینگر در دهه 1980 مطرح شد.
در این اندیکاتور دو نوار در اطراف میانگین متحرک که اکثراً 20 روزه است قرار می گیرد. حدود 95% از کلیه قیمت هایی که یک سهم از نظر آماری می تواند به خود بگیرد بین این دو باند قرار دارد.
این اندیکاتور کارایی های مختلفی دارد از جمله اخطار اشباع خرید و اخطار اشباع فروش زمانی که قیمت ها به باند های بالایی برسند و تمایل به بسط در جهت صعودی داشته باشند یا قیمت ها به باند پایین برسند و تمایل به بسط در جهت نزولی داشته باشند.
همچنین از این اندیکاتور جهت شناسایی شکست ها و دنبال کردن روند نیز استفاده می شود.
فرمول محاسباتی باندهای بولینگر
فرمول باند بولینگر به شرح زیر می باشد :
BOLU : باند بالایی بولینگر
BOLD : باند پایینی بولینگر
MA : میانگین متحرک
قیمت معمول (Typical Price) : (قیمت بالا + قیمت پایین + قیمت بسته شدن) ÷ 3
n : تعداد روزها در دوره هموار سازی (smoothing period) (معمولاً 20)
σ[TP, n] : انحراف معیار در طول n دوره گذشته از قیمت معمول
انحراف معیار مفهومی آماری است که بیان کننده چگونگی پراکندگی قیمت ها حول متوسط قیمت ها (میانگین متحرک) می باشد
اندیکاتور ایچیموکو
اندیکاتور ایچیموکو نوعی شاخص فنی است که با محاسبه میانگین های متعدد جهت یافتن سطوح حمایت و مقاومت در آینده و همچنین ارزیابی حرکت ماهیت اندیکاتور RSI و جهت روند مورد استفاده قرار می گیرد.
این اندیکاتور توسط روزنامه نگار ژاپنی به نام گوئیچی هوسودا که حدود 30 سال در رابطه با این اندیکاتور تحقیقات به عمل آورد طراحی شد.
محاسباتی که در این اندیکاتور صورت می گیرد ابری را تشکیل می دهد که توسط آن می توان حمایت ها و مقاومت هایی را یافت که در آینده احتمال واکنش قیمت به آن ها وجود دارد.
اٌسیلاتور چیست؟
اٌسیلاتور در واقع نوسانگری است که معامله گر را از خریدهای هیجانی و فروش های هیجانی مطلع می سازد. اوسیلاتورها درواقع زیر مجموعه ای از اندیکاتورها هستند.
مفهوم خریدهای هیجانی یعنی اینکه وقتی قیمت ها به حد بسیار بالایی می رسند و موسسات مالی بزرگ و سرمایه گذاران کلان دست از خرید بر می دارند ، خریداران ضعیف تر (خرد) با هیجان بازار را به قیمت های بالاتر سوق می دهند در این لحظه است که بازار در اشباع فروش می رود و اسیلاتورها به خوبی می توانند معامله گر را از این خرید هیجانی مطلع سازند.
همچنین فروش های هیجانی به این معناست که وقتی قیمت ها به حد بسیار پایینی از قیمت می رسند ، موسسات مالی بزرگ و سرمایه گذاران کلان دست از فروش بر می دارند و فروشندگان ضعیف تر (خرد) با هیجان بازار را به سمت قیمت های پایین تر سوق می دهند که نتیجه آن اشباع فروش می باشد و اسیلاتورها به خوبی این مسئله را به معامله گر هشدار می دهند.
زمانی که سایر ابزارهای دنبال کننده روند در شرایط ثبات بازار کارایی خوبی از خود نشان نمی دهند ، اسیلاتورها کاربرد بسیار مناسبی دارند و می توانند همچنان در کسب سود موثمر ثمر باشند.
با این حال کاربرد اسیلاتور محدود به دوره های بدون روند بازار نیست و برای تحلیل نمودارهای قیمت در طی روندهای بازار به خصوص اخطار های نقاط هیجانی که ممکن است موجب بازگشت یا اطلاح قیمت شود بسیار مناسب و ارزشمند عمل می کند. اسیلاتورها می توانند با نشان دادن واگرایی های قطعی در این باره که روند در آستانه کامل شدن است اخطار بدهد.
انواع اسیلاتور
در این بخش به معرفی تعدادی از مهم ترین اسیلاتورها می پردازیم اما قبل از معرفی آن ها ، این نکته را باید متذکر شویم که اسیلاتورها نیز مانند اندیکاتورها به دو نوع تقسیم می شوند :
- Centered Osillators (اسیلاتورهای مرکزی)
- Banded Osillators (اسیلاتورهای نواری)
اسیلاتورهای Centered نوعی از اسیلاتورها هستند که بالا یا پایین یک خط ماهیت اندیکاتور RSI ماهیت اندیکاتور RSI مرکزی نوسان می کنند. سیگنال های این گروه از اسیلاتورها بر اساس وضعیت اسیلاتور نسبت به خط مرکزی ارزیابی می شود.
اسیلاتورهای Banded نوع دیگری از اسیلاتورها هستند که در محدوده دو باند ماکزیمم و مینیمم نوسان می کنند. سیگنال های از این قبیل از اسیلاتورها ، بر مبنای نوسان اسیلاتور نسبت به این دو باند سنجیده می شود.
حال به معرفی چند اسیلاتور معروف و پرکاربرد می پردازیم.
اسیلاتور قدرت نسبی RSI
Relative Strength Index با نام اختصاری RSI نخستین بار در سال 1978 توسط J.Welles Wilder معرفی گردید.
این اسیلاتور از نوع نواری (Banded) بوده و دانه نوسانات آن بین مقادیر 0 الی 100 متغیر است. خط ماکزیمم به صورت پیش فرض روی عدد 70 و خط مینیمم روی عدد 30 تنظیم گردیده است. بنابرای مناطق بیش خرید و بیش فروش به ترتیب بین اعداد 70 الی 100 و 0 الی 30 می باشد.
استفاده از بازه های زمانی 9 و 14 بر اساس قیمت پایانی جهت تنظیمات اسیلاتور توصیه می گردد.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic)
اسیلاتور استوکاستیک برای اولین بار در اواخر دهه 1950 توسط George C.Lane معرفی گردید.
خط ماکزیمم به صورت پیش فرض روی عدد 80 و خط مینیمم روی عدد 20 تنظیم گردیده است. بنابراین مناطق بیش خرید و بیش فروش به ترتیب بین اعداد 80 الی 100 و 0 الی 20 می باشند.
این اسیلاتور از دو پارامتر K% و D% تشکیل می گردد. استفاده از پارامترهای 5 ، 3 و یا 15 ، 5 برای خطوط K% و D% توصیه می گردد.
اسیلاتور میانگین متحرک همگرایی/واگرایی MACD
این نوع اسیلاتور با نام اختصاری MACD و نام کامل Moving Average Convergence / Divergence توسط Gerald Appel معرفی گردید.
این اسیلاتور از نوع مرکزی بوده و نوسانات آن در محدوده خط مرکزی انجام می گیرد. این اسیلاتور درواقع بر اساس اختلاف مابین دو اندیکاتور میانگین متحرک با پریودهای زمانی متفاوت کار می کند.
استفاده از دو MA با بازه های زمانی 12 و 26 جهت تنظیمات این اسیلاتور توصیه می گردد.
اسیلاتور شاخص کانال کالا (CCI)
اسیلاتورIndex Commodity Channel توسط Donald r.lambert معرفی گردید. او با برای ساده سازی مقادیر اسیلاتور را بر یک عدد ثابت تقسیم کرد.
این اسیلاتور از نوع نواری (Banded) بوده و نوسانات قیمت بین اعداد 100+ و 100- قرار دارد. اعداد بالای 100+ نشان دهنده خریدهای هیجانی و رسیدن به سقف بازار و اعداد پایین تر از 100- نشان دهنده فروش های هیجانی و تشکیل کف بازار می باشد.
این اسیلاتور در اصل برای بازار کالا طراحی شده بود اما امروزه در بازار اوراق بهادار ، بازارهای ارز و انواع دیگر بازارهای مالی کارایی دارد و مورد استفاده قرار می گیرد.
اسیلاتور R% لری ویلیامز
اسیلاتور R% لری ویلیامز توسط Larry Williams طراحی شده است.این اسیلاتور که به نام محدوده درصدی ویلیامز نیز شناخته می شود ، شاخص حرکتی است که بین اعداد 0 الی 100 حرکت می کند و سطوح بیش خرید و بیش فروش را مشخص می کند.
این اسیلاتور که از نوع نواری (Banded) است مشابه اسیلاتور استوکاستیک بوده و مشابه همان مورد استفاده قرار می گیرد. بازه زمانی مناسب برای این اسیلاتور 14 روز در نظر گرفته شده است.
کلام آخر
در این مقاله متوجه شدیم که اندیکاتور و اسیلاتورها چه هستند. متوجه شدیم که اسیلاتورها درواقع زیر مجموعه ای از اندیکاتورها هستند که هر کدام به دو نوع تقسیم می شوند و هر اندیکاتور یا اسیلاتوری شامل نوع خاص خود می باشد.
همچنین با انواع اندیکاتور ها و اسیلاتورهای مهم و کارایی آن ها آشنا شدیم و به این نتیجه رسیدیم که اندیکاتورها در بحث تحلیل و ارزیابی بازارهای مالی بسیار می توانند به معامله گران در تصمیم گیری های معاملاتی کمک کنند اما باید به این نکته توجه شود که اندیکاتور به تنهایی نمی تواند سبب سودآوری مستمر شود و حتماً باید در کنار سایر ابزارها و مباحث علمی تحلیل تکنیکال به کار روند.
دیدگاه شما