نظریههای پولی
نظریههای پولی از نظریات علم اقتصاد و در ارتباط با تقاضای پول تا کنون ارائه شده است، نظریههای پولی هر کدام مبتنی بر مکاتبی همچون مکتب نئوکلاسیکها، کنزینها و پولیون است که در دوره اول به تحولات اقتصاد پولی پیش از سال ۱۹۲۹ میپردازد. در این دوران، پول به عنوان عنصری مهم در تعیین فعالیتهای اقتصادی محسوب میشد و رشد باثبات عرضه پول، پیششرطی برای رشد اقتصادی بود.
دوره دوم از سال ۱۹۲۹ تا اوایل دهه ۱۹۶۰ را دربرمیگیرد که این دوره با ظهور مکتب کینزی همراه بود و پول و سیاست پولی در سیاستها و ابزارهای دولت برای رسیدن به هدف ثبات اقتصادی، نسبتاً غیرمهم جلوه میکرد. دوره سوم از دهه ۱۹۶۰ تا اوایل دهه ۱۹۷۰ را شامل میشود که ظهور مکتب پولگرایان و تقابل کینزیها و پولگرایان بهعنوان مهمترین تحول پولی در این دوره محسوب میشود.
دوره چهارم از اوایل دهه ۱۹۷۰ تا اواخر دهه ۱۹۸۰ را دربرمیگیرد. تحولات این دوره منعکس کننده انتقادات فزاینده به ایدهها و نظریات کینزی توسط پولگرایان، نظریه انتظارات عقلایی و مکتب چرخههای تجاری حقیقی و اقتصاد سمت عرضه بود. دوره پنجم از اوایل دهه ۱۹۹۰ به بعد را در برمیگیرد که با تحولات وسیعی از دیدگاه نظریات پولی جدید، تجربیات عملی درخصوص سیاستگذاری پولی، پژوهشهای تجربی متنوع و مدلسازی جدید در اقتصاد پولی همراه بوده است.
فهرست مندرجات
۱ - مقدمه
[ویرایش]
پول همان وسیله مبادله قانونی در هر کشور است که برخی علاوه بر نقش وسیله مبادله، معیار سنجش ارزش و معیار ذخیره ارزش را نیز برای آن بر میشمارند.
[۱] میرمعزی، سیدحسین، اقتصاد کلان با رویکرد اسلامی، تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی، ۱۳۸۷، چاپ دوم، ص۲۴۵.
برای پول هم بازاری وجود دارد که درآن عرضه و تقاضای پول صورت میگیرد و به آن بازار پول (Money Market) میگویند.
عرضه پول عبارتند از حجم نقدینگی جامعه که شامل پول و شبه پول است و توسط بانک مرکزی منتشر میشود را عرضه پول (money supply) و مجموع نیازهای پولی اقتصاد یک کشور در هر لحظه از طمان را تقاضای پول (money demand) مینامند. از آنجایی که تقاضای پول به متغیرهای زیادی بستگی پیدا میکند و صرفا تابع نرخ بهره نیست، شناسایی عناصر تقاضای پول ضرورت خواهد یافت.
نظریههای گوناگونی در ارتباط با تقاضای پول تا کنون ارائه شده، نظریههای پولی هر کدام مبتنی بر مکاتبی همچون مکتب نئوکلاسیکها، کنزینها و پولیون است که در ادامه به این نظریات پرداخته میشود.
۲ - نظریه مقداری پول
[ویرایش]
قبل از کینز نظریه رایج در مورد تقاضا عرضه و تقاضای بازار پول و نگهداری پول، نظریه معروف مکتب کمبریج است که به افرادی چون مارشال و پیگو نسبت داده میشود. این نظریه در میان وظایف پول عمدتا بر وظیفه وسیله مبادله بودن پول تاکید دارد و بر اساس آن به عوامل موثر بر تقاضای پول پرداخته است. با توجه به این که در این نظریه پول عمدتا برای نقش و کارکرد وسیله مبادله در نظر گرفته شده است پس تقاضا برای پول عمدتا تقاضای مبادلاتی و معاملاتی بوده است.
نظریه پردازان پولی با استفاده از معادله مبادله M• V= P• Y عوامل تعیین کننده سطح قیمت در بلند مدت را بررسی میکنند. در دوران قبل از کینز فرض براین بود که تولید در سطح اشتغال کامل قرار دارد. علاوه بر این اقتصاددانان قبل از کینز معتقد بودند سرعت گردش پول (V) از عوامل مختلفی مانند تراکم جمعیت، ابزارهای فیزیکی نقل و انتقال پول، رفتار و یا عادات مصرفی و مکانیسم پرداخت متاثر میشود و به علت تغییرات بیسار کم این موارد، سرعت گردش پول نیز در طول زمان بسیار کم است. بنابراین فرض میشد که سرعت گردش پول در کوتاه مدت تغییر نمیکند.
باتوجه به این که در مکتب کمبریج اولاً مقدار V ثابت فرض میشود و در ضمن مقدار تولید نیز در اشتغال کامل و ثابت فرض میشود، لذا میتوان نتیجه گرفت: «هر گونه افزایش عرضه پول (M) سبب افزایش سطح قیمتها (P) به همان نسبت میشود.»
این نظریه که از قدیمیترین نظریههای پولی است بیان میکند با افزایش حجم پول اگر حجم کل دفعات معاملات یا تولید ناخالص ملی افزایش پیدا نکند، به ناچار سطح عمومی قیمتها افزایش پیدا خواهد کرد.
۳ - نظریه تقاضای پول کینز
[ویرایش]
کینز بر خلاف اقتصاددانان قبل از خود و بالاخص دیدگاه مکتب کمبریج در مورد تقاضای پول که صرفا بر وسیله مبادله پول تاکید داشتند به تقاضای پول به عنوان نوعی ذخیره ارزش یا ثروت توجه بیشتری کرد و به همین دلیل نیز نوعی دگرگونی در نگرش راجع به تقاضای پول ایجاد کرد. توجه به پول به عنوان نوعی ذخیره ثروت سبب شد تا تقاضای پول علاوه بر درآمد، به صورت تابعی از نرخ بهره مورد توجه قرار گیرد و در نتیجه دلالتهای خاصی نیز برای کارایی سیاستهای پولی و مالی ایجاد کرد. کینز برای نگهداری پول (تقاضای پول) سه انگیزه ذکر کرد:
۱: انگیزه معاملاتی و مبادلاتی (Transaction motive)؛ یعنی پولی که به منظور انجام خریدها و هزینههای معمولی و روزمره نگهداری میشود. این انگیزه با سطح درآمد رابطه مستقیم دارد. هرچه درآمد فرد بیشتر باشد مقدار پول نگهداری شده به این انگیزه نیز بیشتر میشود.
۲: انگیزه احتیاطی (Precautionary motive)؛ یعنی پولی که برای مقابله با مخارج پیشبینی نشده و غیر منتظره نگهداری میشود. این انگیزه نیز با سطح درآمد رابطه مستقیم دارد.
۳: انگیزه سفتهبازی (Speculation motive)؛ یعنی پولی که نگهداری میشود تا در شرایط مناسبتر تبدیل به سایر دارایی ها (مانند اوراق سهام و قرضه، مسکن، طلا، ارز و غیره) شود.
در واقع پول نگهداری شده برای انگیزه سفتهبازی همان پول راکد است که فرد برای نیاز مبادلاتی یا احتیاطی نگهداری نکرده است بلکه صرفا برای پرهیز از زیان سایر داراییها است که عامل نگهداری این بخش از پول شده است. این انگیزه با نرخ بهره رابطه معکوس دارد. کنیز برای توجیه این رابطه معکوس از نرخ بهره بحرانی استفاده نمود. نتیجه این که نگهداری پول (تقاضای پول) از منظر کنیز به دو عامل بستگی دارد: «سطح درآمد و نرخ بهره.»
۴ - نظریه تقاضای سفتهبازی توبین
[ویرایش]
در سال ۱۹۵۸ توبین نظریهای بهتر و با پشتوانه نظری مناسبتر برای رابطه معکوس بین تقاضای سفتهبازی پول و نرخ بهره ارائه دادهاند. نظریه توبین از دو جهت نسبت به نظریه کینز ترجیح دارد؛ یکی این که توبین بر خلاف کینز بر این باور بود که فرد نرخ بهره آینده را با یقین نمیداند و بنابراین نرخ بهره آینده، سود و زیان تغییر قیمت اوراق قرضه و بازدهی اوراق قرضه همگی متغیرهای تصادفی هستند. دوم اینکه وی برای چگونگی انتخاب بین نگهداری دو درایی پول و اوراق قرضه از نظریه حداکثرسازی مطلوبیت که پایه خردی دارد، استفاده نمود.
۵ - نظریه تقاضای معاملاتی بامول-توبین
[ویرایش]
در سالهای ۱۹۵۲ و ۱۹۵۶ بامول و توبین طی مقالاتی جداگانه به ارائه کم و بیش مشابهی برای تقاضای معاملاتی پول پرداختند. هدف اصلی طرح این بود که اثرگذاری نرخ بهره روی تقاضای پول را مرود بررسی قرار دهند. از آنجایی که هم در نظریه تقاضای پول کمبریج و هم در نظریه تقاضای پول کینز، تقاضای معاملاتی پول صرفا تابعی از سطح درآمد در نظر گرفته میشد و ارتباط تقاضای پول با نرخ بهره در نظریه کینز تنها ناشی از وجود تقاضای سفتهبازی تلقی میشد. لذا بامول و توبین سعی کردند با ارائه یک مدل بهینهسازی نشان دهند که تقاضای معاملاتی پول، علاوه بر سطح درآمد تابعی از نرخ بهره نیز میباشد.
۶ - نظریه تقاضای پول فریدمن
[ویرایش]
فریدمن در سال ۱۹۵۹ با طرح نظریهای برای تقاضای پول، هم سعی کرد نظریه جامعتری نسبت به نظریات کینز فراهم نماید و هم با بیان کاملتری از دیدگاه تقاضای پول مکتب کمبریج ارائه دهد. نکته اساسی این که فریدمن تفکیک بین تقاضای معاملاتی و سفتهبازی در روش کینزی را غیرضروری دانسته و تفاضای پول را به صورت یکسره مورد بررسی قرار داده است.
نکته دیگر این که در نظریه سفتهبازی کینز فرض میشود فرد بین دو دارایی پول و ارواق قرضه به مقایسه بازدهی و تصمیم برای نگهداری میپردازد اما فریدمن پول را با طیف گستردهای از داراییها مقایسه کرده و آنگاه به تصمیمگیری برای نگهداری پول میپردازد. بالاخره آنکه فریدمن تقاضای پول را تقاضای قدرت خرید پول یا تقاضای حقیقی پول در نظر میگیرد.
فریدمن با ارائه نظریه جامع خود نشان میدهد که تقاضای پول در کوتاه مدت علاوه بر سطح درآمد، تابعی از نرخ بهره، نرخ تورم، تورم انتظاری، نسبت سرمایه به کل ثروت میباشد؛ اما در بلندمدت عمدتا تابعی از سطح درآمد ملی است.
تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟
تقاضا (Demand) یک اصل اقتصادی است و نشاندهندهٔ تمایل مشتری به خرید کالا و خدمات و پرداخت پول در ازای استفاده از آن کالاها و خدمات میباشد. با ثابت در نظر گرفتن بقیهٔ فاکتورهای موجود، افزایش قیمت کالا و خدمات باعث کاهش میزان تقاضای آن کالا و خدمات میشود و بالعکس. یعنی کاهش در قیمت کالا و خدمات موجب افزایش تقاضا برای آنها خواهد شد. تقاضای بازار (Market Demand) برابر با مجموعه تقاضاهای تمامی مشتریان آن بازار برای یک نوع کالا یا خدمات در طی بازهٔ زمانی مشخص میباشد. تقاضای کل (Aggregate Demand) برابر با میزان کل تقاضا برای تمامی کالاها و خدمات در یک اقتصاد میباشد. معمولاً به استراتژیهای زیادی برای کنترل میزان تقاضا در بازار نیاز است.
نکات مهم:
- تقاضا نشاندهندهٔ تمایل مشتریان به پرداخت پول در ازای کالاها و خدمات میباشد.
- تقاضا (Demand) هم میتواند به معنای تقاضای بازار (Market Demand) برای کالایی خاص باشد و هم میتواند بهمعنای تقاضای کل (Aggregate Demand) به معنای تقاضایی برای کل کالاها و خدمات جامعه باشد.
- تقاضا به همراه عرضه (Supply) قیمت واقعی کالاها و حجم کالاهای مهم در بازار را تعیین مینمایند.
درک کامل مفهوم عبارت تقاضا (Demand)
کسبوکارها معمولاً میزان قابل توجهی پول را برای یافتن میزان تقاضای جامعه برای کالاها و خدماتشان هزینه میکنند. آنها چه مقدار از کالاها / خدماتشان را میتوانند با هر قیمتی بفروشند؟ برآورد اشتباه به دو حالت میانجامد. 1. سود زیادی که به دلیل برآورد کم (Underestimate) از تقاضای بازار از دست شرکت رفته است و 2. زیانی که به شرکت به دلیل برآورد بیش از حد (Overestimate) از تقاضای بازار وارد شده است. تقاضا به مانند سوخت یک اقتصاد است، بدون تقاضا، کسبوکارها هیچ تولیدی نخواهند داشت.
تقاضا بهشدت به عرضه وابسته است. زمانی که مشتریان بهدنبال پرداخت کمترین پول بهازای دریافت کالاها و خدمات هستند، عرضهکنندگان به دنبال حداکثرسازی سود خود (Maximizing the profit) میباشند. اگر عرضهکنندهای قیمت کالاهایش را بسیار زیاد کند، تقاضا برای آن کالا کم شده و عرضهکنندهٔ مذکور نمیتواند بهاندازهٔ کافی از کالای تولیدیاش را بفروشد تا بتواند کسب سود کند. همچنین در حالت عکس اگر عرضهکنندهای قیمت بسیار پایینی برای فروش کالاهایش در نظر بگیرد، میزان تقاضا بالا میرود اما قیمت پایینتر کالای عرضهشده ممکن است هزینههای صرفشده برای تولید آن را پوشش ندهد و بدین ترتیب عرضهکننده هیچ سودی را تجربه نمیکند (و یا سود اندکی نصیبش میشود.). از برخی فاکتورهای مؤثر در میزان تقاضای بازار میتوان به تمایل (بازار) نسبت به یک کالا یا خدمات، در دسترس بودن کالاها و خدمات رقیب، امکان سرمایهگذاری در بازار و همچنین اطمینان از موجود بودن کالاها یا خدمات اشاره کرد.
منحنیهای عرضه و تقاضا (Supply and Demand Curves)
فاکتورهای عرضه و تقاضا برای هر کالا یا خدمات، ویژه و بهخصوص میباشند. این فاکتورها معمولاً بهصورت منحنیهای نموداری جمع بسته شده و به نمایش گذاشته میشوند. در چنین نمودارهایی، محور عمودی بیانگر قیمت محصول و محور افقی بیانگر میزان کالای تقاضا شده و یا میزان کالای عر ضهشده میباشد. یک منحنی تقاضا شیبی رو به پایین (منفی) دارد، یعنی از سمت چپ نمودار به سمت راست، خط منحنی به سمت پایین حرکت میکند. به این معنی که با افزایش قیمتها، مشتریها مقدار کمتری از آن کالا یا خدمات را درخواست خواهند داد. در یک منحنی عرضه، شاهد شیب رو به بالا (صعودی) هستیم. بدین معنی که با افزایش قیمتها، توزیعکنندگان مقدار بیشتری از کالا را فراهم خواهند کرد.
تعادل در بازار (Market Equilibrium)
نقطهای که دو منحنی عرضه و تقاضا با یکدیگر تلاقی دارند نشاندهندهٔ نقطهٔ تعادل (Equilibrium Point) در بازار میباشد. محور عمودی در این حالت بیانگر میزان عرضه / تقاضای تعادلی و محور افقی نیز بیانگر قیمت تعادلی (Equilibrium Price) در بازار میباشد. افزایش در تقاضا (مرجع) باعث انتقال منحنی تقاضا به سمت راست میشود. سپس دو نمودار عرضه و تقاضای جدید در نقطهای بالاتر از نقطهٔ تعادلی پیشین با یکدیگر برخورد مینمایند. در حالت جدید مصرفکنندگان مجبورند تا قیمت بیشتری را برای خرید محصولات یا بهرهگیری از خدمات بپردازند. قیمت تعادلی معمولاً در حالتی شناور برای بیشتر کالاها و خدمات ثابت میماند زیرا فاکتورهای اثرگذار بر مقدار عرضه و تقاضا همواره در حال تغییر میباشند. بازارهای رقابتی و آزاد تمایل به هل دادن قیمتها به سمت سطح تعادلی بازار دارند.
تقاضای بازار در برابر تقاضای کل
بازار هر یک از کالاها در یک اقتصاد با موقعیتهای گوناگونی روبهرو میشوند که این موقعیتها در نوع و عرضه و تقاضای بازار پول درجه سختی از یک دیگر متفاوت میباشند. در اقتصاد کلان، ما میتوانیم به تقاضای کل (Aggregate Demand) در بازار نگاه کنیم. تقاضای کل به تعداد کل تقاضاهای تمامی مشتریان برای همهٔ کالاها و خدمات ارائهشده در یک اقتصاد و در تمامی بازار ها اشاره دارد. از آنجایی که تقاضای کل، کل کالاهای موجود در یک اقتصاد را دربرمیگیرد؛ دیگر نسبت به رقابت و یا تعویض کالاها در بازار و یا تغییرات ترجیح مصرفکنندگان بازار نسبت به کالاهای مختلف حساس نمیباشد و مانند تقاضا در بازار کالای منفرد عمل میکند.
سیاستهای اقتصادی کلان و تقاضا
قانونگذاران مالی و پولی، مانند فدرال رزرو (Federal Reserve – بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا) بخش اعظمی از سیاستهای اقتصادی کلان خود را در راه مدیریت تقاضای کل (Aggregate Demand) میکنند. اگر فدرال رزرو بخواهد که از میزان تقاضا بکاهد، قیمتها را با محدود کردن رشد عرضهٔ پول در بازار و کاهش میزان اعتبارات (Credit) بازار به همراه افزایش در نرخ بهره (Interest rate) افزایش میدهد. در حالت عکس، فدرال رزرو میتواند با پایین آوردن نرخ بهره و افزایش عرضهٔ پول در سیستم اقتصادی، منجر به افزایش میزان تقاضا در بازار شود. در این حالت، مردم و کسبوکارها پول بیشتری برای خرج کردن دارند و در نتیجه تقاضا در جامعه رشد مییابد. اما در حالات بهخصوصی، حتی سیاستهای فدرال رزرو (و یا هر نهاد تنظیمکنندهٔ پولی در هر کشوری) نیز نمیتواند بر میزان تقاضا تأثیرگذار باشد. زمانی که نرخ بیکاری (Unemployment Rate) در جامعه بالا باشد، ممکن است مردم با وجود دسترسی راحتتر به پول، کاهش نرخ بهره و در نظر گرفتن اعتبارات ارزانتر نیز نتوانند از عهده مخارج برآیند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
گام سیزدهم آموزش ; عرضه و تقاضا در بازار سرمایه
اگر ذهنت درگیر این موضوع است ولی نمیدونی چکار کنی ؛ با ما همراه شو . . .
تقاضا
به تمایل و قدرت مصرفکننده یا مشتری برای خرید یک کالا یا دریافت خدمات به مقدار مشخص، با توجه به قیمت و سایر عوامل تاثیرگذار بر آن، تقاضا گفته میشود. قانون تقاضا بیانگر این است که با کاهش قیمت یک کالا، در صورت ثابتبودن سایر عوامل معمولا تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند و برعکس. یعنی بین قیمت و تقاضا برای یک محصول در صورت ثابت بودن سایر عوامل رابطه معکوس و منفی وجود دارد.
عوامل متعددی بر میزان تقاضای افراد در زمان تاثیر میگذارند. مهمترین عامل تاثیرگذار بر میزان تقاضای یک کالا یا اوراق بهادار، قیمت آن کالا است. درآمد افراد، سلیقه و تعداد مصرفکنندگان، انتظارات افراد در رابطه با تغییرات قیمتی آینده آن محصول، قیمت کالاهای مرتبط با کالای مورد نظر و. همگی از عوامل موثر بر تقاضای یک کالا، محصول یا خدمت است.
معمولا با افزایش قیمت یک کالا، تقاضا برای خرید آن پایین میآید، اما محدود بودن تعداد تولیدکنندگان و وجود بازار انحصاری، از عملکرد طبیعی بازار جلوگیری میکند.
عرضه
در مقابل تقاضا، عرضه قرار دارد. منظور از عرضه، مقدار کالا یا خدمتی است که توسط شرکتها یا بنگاههای خدماتی به ازای قیمتی خاص و سایر عوامل موثر، در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد.
عوامل متعددی بر میزان عرضه تاثیر میگذارد. قیمت کالا، قیمت مواد اولیه و نهادههای تولیدی، هزینههای تولید، تعداد رقبا و تولیدکنندگان موجود در یک صنعت، یارانهای که روی برخی از کالاها توسط دولت وضع میشود و. همگی بر میزان عرضه تاثیر میگذارند.
به رابطه مثبت و مستقیمی که بین عرضه یک کالا و قیمت آن وجود دارد، قانون عرضه گفته میشود.
شرط تعادل در بازار
شرط برقراری تعادل در یک بازار این است که میزان عرضه با تقاضا برابر باشد. زمانی تعادل پایدار میماند که هیچ عامل و محرکی برای تغییر رفتار مصرفکننده و عرضهکننده وجود نداشته باشد.
عوامل موثر بر تعیین عرضه و تقاضا
در بازار سرمایه عواملی مانند، گزارشات مربوط به عملکرد شرکتها، میزان سودسازی و فروش آنها، اخبار مربوط به افزایش سرمایه، نرخ بهره در سایر بازارها، نرخ بازده بدون ریسک، اخبار مربوط به ورود پول به بازار و تصویب قانونهای حمایتی از بازار، همه و همه بر تقاضای افراد تاثیر میگذارند.
برای مثال افزایش نرخ بازده بانکی (نرخ بدون ریسک) باعث میشود که تقاضا برای سهامداری کاهش پیدا کند. دلیل آن هم این است که بیشتر سرمایهگذاران ریسکگریز هستند و یک سود مطمئن با مقدار کم را به بازدهی بالای همراه با ریسک ترجیح میدهند.
شرایطی مانند توسعه و عمق یافتن بازار، تغییر در شرایط و سیاستهای اقتصادی و. بر میزان عرضه در بازار موثر هستند.
در بازار سرمایه عرضهکنندگان اولیه، شرکتهایی هستند که نیاز به تامین مالی دارند. تقاضاکنندگان هم میتوانند افراد حقیقی یا حقوقی باشند که با هدفهای مختلف اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
در شرایط عادی و نه هیجانی، میبینیم که تغییرات در میزان عرضه و تقاضا به آرامی اتفاق میافتد. اما در روزهای هیجانی بازار، این تغییرات بهسرعت اتفاق میافتد که میتواند باعث بهوجود آمدن صفهای خرید و فروش سنگین شود.
میزان عرضه و تقاضای موجود برای یکی از سهمهای بازار سرمایه را در شکل فوق بررسی کنیم. همانطور که میدانید برای مشاهده این صفحه باید به سایت Tsetmc مراجعه کرده و نماد مربوط به شرکت را جستجو کنیم.
در انتهای تابلوی فوق، در سمت راست، قیمت پیشنهادی متقاضیان، برای خرید سهم را مشاهده میکنید. در سمت چپ تابلو هم قیمت پیشنهادی سهامداران برای فروش (قیمت عرضه) را میبینید. زمانی که قیمت تقاضا شده با قیمت عرضه شده برابر باشند، یک معامله انجام میگیرد.
در بازار سهام نیز، همانند سایر بازارها میزان عرضه و تقاضای موجود باعث تغییر قیمت سهم میشود. برای مثال اگر اخبار خوبی در رابطه با عملکرد و میزان سودسازی یک شرکت عرضه و تقاضای بازار پول منتشر شود، تقاضا برای خرید سهام آن افزایش پیدا میکند و سهامداران آن شرکت دیگر حاضر نیستند سهام ارزنده خود را در قیمتهای فعلی به فروش برسانند. بنابراین با افزایش تقاضا برای خرید آن سهم و کاهش عرضه آن مواجه میشویم. در این حالت کمبود عرضه و افزایش تقاضا برای سهام شرکت باعث افزایش قیمت سهام میشود.
اگر هیچ سهامداری حاضر به فروش سهام خود نباشد، به اصطلاح صف خرید تشکیل میشود و قیمت تقاضا بهطور روزانه بالا میرود. این افزایش قیمت تا زمانی ادامه پیدا میکند که سهامداران حاضر به عرضه سهام خود باشند و یا دیگر نگهداری سهم در آن قیمت برای آنها جذاب نباشد. در صورت متناسب بودن میزان عرضه و تقاضا، قیمتها به تعادل میرسند
چگونه متوجه شویم که تقاضا برای یک سهم بالا است؟
برای اینکه متوجه شویم آیا تقاضا برای خرید یک سهم بالا است یا خیر باید به میانگین حجم معاملات روزانه سهم توجه کرد. در روزهایی که حجم معاملات بیشتر از متوسط حجم روزانه باشد و بهدنبال آن سهم با قیمت بالایی معامله شود، نشاندهنده تقاضا بالا برای خرید سهم است. در این مواقع معمولا قدرت خریدار نیز از فروشنده بیشتر است. یعنی تعداد کمتری از افراد، مقدار بیشتری از سهام را خریداری میکنند.
برعکس این موضوع نیز صادق است. همانطور که اخبار خوب بر افزایش تقاضا تاثیر میگذارد، اخبار بد هم باعث کاهش تقاضا و یا افزایش عرضه میشود. برای مثال کاهش تولید یا کاهش فروش یک شرکت، عدم تقسیم سود نقدی قابل توجه و. میتواند باعث کاهش تقاضا برای یک سهم شود.
یعنی در بعضی مواقع برای یک سهم صف فروش تشکیل میشود. زمانی صف فروش ایجاد میشود که میزان عرضه سهم بیش از تقاضای موجود برای آن باشد. معمولا زمانی که قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن باشد، معمولا سرمایهگذاران تمایل چندانی برای خرید آن ندارند و سهامداران نیز بهدنبال فروش سهم هستند. در این مواقع معمولا قیمت سهم تا چند روز بهطور مداوم کاهش مییابد. این کاهش قیمتی تا زمانی ادامه پیدا میکند که قیمتها به ارزش ذاتی خود نزدیک شوند و تقاضا برای خرید سهم ایجاد شود.
برخی از مواقع دیده میشود که میزان کاهش قیمتی بیش از ارزش ذاتی سهم است، در این حالت قیمت سهم برای سرمایهگذاران جذاب میشود. یعنی میزان تقاضا برای آن افزایش مییابد و سرعت افزایش تقاضا از عرضه پیشی میگیرد و باعث افزایش قیمتها میشود.
بهطور کلی قانون عرضه و تقاضا هر روز در بازار سهام به نمایش در می آید. تقاضای زیاد برای عرضه محدود سهام باعث افزایش قیمت سهم خواهد شد. عرضه بیش از حد سهام و تقاضای ضعیف برای آن باعث افت قیمت می شود. علت بهوجود آمدن صفهای خرید و فروش را میتوان به عدم وجود عرضه و تقاضا در بازار نسبت داد.
تاثیر پول الکترونیکی بر عرضه و تقاضای پول
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 15 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله تاثیر پول الکترونیکی بر عرضه و تقاضای پول
چکیده مقاله :
در سالهای اخیر، فناوری ارتباطات و اطلاعات از پیشرفتهای چشمگیری برخوردار شده و به تدریج بخشهای مختلف اقتصادی را در سراسر جهان، تحت تاثیر عرضه و تقاضای بازار پول قرار داد ه است. پرداخته الکترونیکی یکی از پیامدهای اصلی انقلاب ICT است که با گسترش اینترنت و تجارت الکترونیکی بر اهمیت آن افزوده شده است. بازارهای مالی الکترونیکی از بهترین کاربردهای تجارت الکترونیکی به شمار می روند، زیرا خدمات مالی اطلاعاتی- بر هستند و در بیشتر موارد به تحویل فیزیکی نیاز ندارند. بااستفاده ازفناوری ارتباطات و اطلاعات، دسترسی دقیق تر، سریع تر و بیشتر به اطلاعات که لازمه فعالیت در بازارهای مالی است ممکن میشود. همچنین استفاد ه ازفناور ارتباطات و اطلاعات موجب کاهش هزینه های مبادلاتی، افزایش بهره ور و کشف و از بین رفتن سریع فرصتهای آربیتراژ میشود. افزون بر این، استفاده از شبکه های الکترونیکی به تقویت ویژگی های اصلی بازارهای مالی (واکنش سریع و اتصال بازارهای مالی) می انجامد. پول الکترونیکی تقاضای متعارف پول را متاثر ساخته است. افراد به تدریج روشهای پرداخت الکترونیکی را در کنار پول متعارف مورد استفاده قرار میدهند. بنابراین، تعریف تقاضای پول دگرگون شده است. تغییر مفهوم تقاضای پول از یک سو و انتشار پول الکترونیکی توسط موسسات غیر بانکی و غیر مالی از سوی دیگر، کارکرد عرضه پول را متاثر ساخته است. در نتیجه، چالشهای جدیدی در تاثیر گذاری سیاست پولی و جایگاه بانک مرکزی به وجود امده است. دیدگاه های مختلفی درباره تاثیر پول الکترونیکی بر عرضه و تقاضای پول و نیز موثر بودن سیاست پولی بانک مرکزی وجود دارد. دراین راستا، دورجدیدی از مباحثات در ادبیات موضوعی و محافل سیاستی شکل گرفته است. در این مقاله، پس از مقدمه در بخش دوم، پول الکترونیکی بررسی خواهد شد. آنگاه در بخش سوم، تقاضای پول و تاثیر پول الکترونیکی بر آن مرور شده است. دربخش چهارم، سیاست پولی و تاثیر پول الکترونیکی بر آ ن بحث میشود. در بخش پایانی نیز جمع بندی ارائه شده است.
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا NECC02_011 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
سلمانی، بهزاد،1383،تاثیر پول الکترونیکی بر عرضه و تقاضای پول،دومین همایش ملی تجارت الکترونیک،تهران،https://civilica.com/doc/32289
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1383، سلمانی، بهزاد؛ )
برای بار دوم به بعد: ( 1383، سلمانی؛ )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- _ مجموعه مقالات دومین همایش تجارت الکترونیکی Friedman, B. _ .
- تیرول لکترونیکی بر عرضه و تقاضای پول _ Rimaldi. L(2001), .
- Attanasio O., T. Jappelli and L.. Guiso (1998). The Demand .
- Baumol. J. (1952), ،The Transaction iemand f(pr cash: an] nventory-the .
- Blanchflower D.C.. D.S. Evans, and A.J. Oswald (1998). Credit cards .
- Boeschoten _ (1992). Currency Use and Payment Patterns, Financial and .
- Cecchetti, S. G.(2002), ،-The New Economy and the Challenges for .
- Fischer, I.(1911). The Purchasing Power of Money. New York: Macmillan. .
- Friedman, M. (1956). The Quantity Theory of Money, In M. .
- Gioodhart. Ctarles A.E. (2000), ،، Can Central Banking Survive the .
- Humphrey D.. Pulley L. and J. Vesala (1996). «Cash, Paper .
- King, Mervyn.(1999), 4Challenges for Monetary Policy: New and Old, ? .
- Laidler, D.(1993), _ for :Money?. Harper Collins College Publishers. .ا .
- _ Orr, D. (1970), ،Cash Management and the Demand for .
- E-Money Revolution :Challenges and Implications for Theء، 3. Palley, T.I.(2002), .
- _ Prescott. E. (1987).، A Multiple means of Payment Model*. .
- Santomero, A.M. and J.J. Seater. (1996). 00Alternative Monies and the .
- Snellman J.. J. Vesala and D. Humphrey(20 00), Substitution of .
- Snellman J. and J. Vesala. (1999). Forecasting the Electron ification .
- Tobin, J. (1958), *Liquidity Preferences as Behavior Towards Risk, Review .
- Tobin. J. (1956), ،;The Interest-e lasticity of Transactions Demand for .
- UNCTAD (2002). F-Commerce and Development Report 2002, United Nations publication .
- Word Bank (2001), Flectronic finance. World Bank Discussion Paper No.431. .
- Woodford , M(2002), Monetary Policy in the Information Economy. in .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
عرضه و تقاضا چیست؟
امروزه همه چیز با شیب بیشتری نسبت به قبل در حال رشد و تغییر است. بازار ارزهای دیجیتال که با سرعت چشمگیری نسبت به بازارهای سنتی پیشرفت کرده است و جداول و آمار ارقام که کاربران را نگران کرده بسیار عادی است. نکته امیدوار کننده این است که اکثر تعاریف موجود در این بازار از مفاهیم موجود در بازار سنتی سرچشمه میگیرد. بازار ارزهای دیجیتال ممکن است کمی گیج کننده باشد اما با شناخت فنون کاربردی و آموزش، علاوه بر کمتر شدن خطر در معاملات، شناخت رفتار بازار با ریسک کمتر، مطمئن و مصممتر نسبت به معاملاتی که در پیش دارید تصمیم گیری کنید. در ادامه قصد داریم شما را با مفهوم عرضه و تقاضا آشنا کنیم.
تقاضا چیست؟
تقاضا (Demand) میزان درخواست مصرف کننده یا خریدار می باشد. به عبارتی هر مقدار از کالا یا خدمت که مصرف کننده در ازای قیمتی مشخص حاضر به خرید آن باشد را میزان تقاضا میگویند. از دیدگاه تحلیلگران رابطه تقاضا، رابطه بین میزان قیمت و مقدار تقاضا می باشد.
عرضه چیست؟
مقدار محصول یا خدمتی که تولیدکننده یا فروشنده در ازای قیمتی مشخص وارد بازار میکند عرضه میگویند. رابطه عرضه، رابطه بین میزان قیمت و مقدار عرضه است.
قانون تقاضا
با افزایش قیمت کالا زمان مورد نیاز برای تامین هزینه خرید آن کالا بیشتر می شود از طرفی برای برخی مردم ارزش کالا و خدمات درقبال قیمت آن ناچیز است پس میتوان پیش بینی کرد با افزایش قیمت میزان خرید کاهش می یابد به این قاعده، قانون تقاضا می گویند.
قانون عرضه
با افزایش قیمت کالا میزان عرضه افزایش می یابد زیرا افراد علاقه دارند که محصولات خود را با قیمت بیشتری بفروشند. این قاعده را قانون عرضه می گویند.
نکته: قانون عرضه و تقاضا همیشه یکسان نیست؛ گاهی با افزایش قیمت ها، فروشندگان کالای کمتری میفروشند یا با کاهش قیمت ها، خریداران اجناس کمتری میخرند، دلیل این اتفاق طمع فروشنده یا خریدار است.
چرا قیمت یک کالا با ارزش واقعی آن یکسان نیست؟
بعضی اوقات فروشندگان پس از بالا رفتن قیمت و امید به افزایش بیشتر قیمت ها از فروش محصولاتشان جلوگیری میکنند و از طرفی خریداران هنگام کاهش قیمت دیگر خرید نمی کنند و به امیدکاهش قیمت بیشتری هستند. طبق تجربه در بازار ارزهای دیجیتال به منظور جلوگیری از ضررهای احتمالی این رفتار را هرگز پیشنهاد نمیکنیم.
در هر بازاری کالا و قیمت با دو مولفه 1) قیمت کالا و 2) ارزش کالا معرفی می شود. این دو مولفه لزوما ارزش برابری ندارند. برخی از کالاها نسبت به بهایی که پرداخت میکنید ارزش کمتری دارند و بعضی مواقع ارزش یک کالا بیشتر از بهایی است که برای آن پرداخت کرده اید. این مغایرت داشتن قیمت کالا با ارزش واقعی آن به دلیل عرضه و تقاضاست با ترند شدن یک عرضه و تقاضای بازار پول رمز ارز یا محصول قیمت آن افزایش میابد به عنوان مثال ترند شدن زمین های متاورس سبب افزایش تعداد فروش و افزایش قیمت زمین های متاورسی شد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار ارزهای دیجیتال
هر ارز دیجیتال یک تیم پشتیبانی دارد وظیفه اصلی این تیم توسعه و افزایش ارزش رمز ارز است. این امری طبیعی است که خریدار علاقه دارد ارزی را خریداری کند که روز به روز ارزش آن افزایش یابد. فنی که تیم توسعه دهنده برای افزایش ارزش رمز ارز اجرا می کنند توکن سوزی است به عنوان مثال تیم بیت کوین هر 4 سال یک بار عملیات هاوینگ را اجرا می کند، هنگام انجام هاوینگ درصد پاداش و استخراج ماینرها کاهش میابد. این تیم سعی دارد با استفاده از قانون عرضه، میزان عرضه را کاهش دهد تا نسبت تقاضا افزایش یابد. به عبارتی با کاهش بیت کوین در بازار قیمت آن افزایش می باید.
همیارکریپتو در دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد به صورت حضوری و آنلاین صفر تا صد مفاهیم دنیای کریپتو را به علاقه مندان این حوزه آموزش می دهد.
مدیریت عرضه و تقاضا (Supply and Demand)
برقرار کردن رابطه تعادل بین میزان نیاز مشتری و میزان تولید فروشنده مدیریت عرضه و تقاضا نام دارد، که مهم ترین ابزار کنترل بازار است.
یک بستنی فروش را در نظر بگیرید در فصل تابستان فروش بسیار خوبی دارد اما در فصل زمستان فروش کم می شود. برای برقراری رابطه تعادل و مدیریت عرضه و تقاضا می تواند در فصل تابستان بستنی را با قیمت بالاتر و در زمستان بستنی را ارزان تر بفروشد با این کار می تواند در تابستان اندوخته ای جمع کند برای زمستان و در زمستان با قیمت پایین تر مردم را ترغیب کند که بستنی بخرند. این عمل مدیریت عرضه و تقاضا به بیان ساده است.
تاثیر عرضه و تقاضا در تعیین قیمت ارزهای دیجیتال
تاثیر عرضه و تقاضا در تعیین قیمت ارزهای دیجیتال به 3 بخش تقسیم میشود:
تاثیر عرضه و تقاضا در کوتاه مدت
ارز دوج کوین را به یاد دارید؟ در یک مقطع زمانی ایلان ماسک از آن حمایت کرد قیمت آن افزایش یافت و افراد زیادی دوج کوین خریدند. برخی اتفاقات در بازارهای ارز دیجیتال باعث می شود که مردم نسبت به یک ارز در کوتاه مدت خوش بین باشند و عموم مردم به سمت خرید آن هجوم ببرند.
با افزایش تقاضا، فروشندگان تمایلی برای فروش ارزهایشان ندارند.اگر فروشنده ارز خود را نفروشد خریدار مجبور است قیمت بالاتری پیشنهاد دهد. با افزایش قیمت، بعضی از فروشندگان، رمزارزشان را میفروشند و برخی نمیفروشند. این قاعده تا جایی اتفاق میافتد که برای فروشنده قیمت بالاتری وجود نداشته باشد، این روند افزایش قیمت در بازار ارز دیجیتال می باشد. برعکس این قاعده هم وجود دارد زمانی که فروشنده قصد دارد رمز ارز را بفروشد و خریداران تمایلی به خرید ندارند فروشنده مجبور میشود قیمت را کاهش دهد تا خریدار تمایل به خرید داشته باشد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار در میان مدت
پیش تر در مورد هاوینگ بیت کوین صحبت کردیم با این کار ماینینگ بیت کوین کندتر می شود. این اتفاق نوساناتی در قیمت بیت کوین ایجاد می کند. این پدیده یک تاثیر میان مدت در عرضه و تقاضا می باشد.
تاثیر عرضه و تقاضا در بازار در بلند مدت
همانطور که می دانید بیت کوین قابل استخراج حدود 23 میلیون است پس از ماین کردن آخرین بیت کوین استخراج بیت کوین به طور کامل از بین خواهد رفت. از آن پس تعدادی محدود از این رمز ارز وجود خواهد داشت که بین مردم ردوبدل خواهد شد.
تصور کنید استخراج بیت کوین قطع شود. اگر تقاضا افزایش نداشته باشد، باز هم عرضه کوین جدید صفر میشود این پدیده، تاثیر عرضه و تقاضا را در بلند مدت نشان میدهد.
سطوح عرضه و تقاضا چیست؟
سطح عرضه و تقاضا بسیار نزدیک به سطوح حمایت و مقاومت است.
سطح (Level) یا ناحیه (Zone)
تفاوت سطح با ناحیه در مساحتی است که هر یک در بر میگیرند. سطح عرضه/تقاضا مساحت کمتری اشغال می کند اما ناحیه عرضه/تقاضا مساحت بیشتری را در بر میگیرد. تفاوت دیگر روش ترسیم نواحی عرضه و تقاضا است، نواحی حمایت/مقاومت و عرضه/تقاضا از منشأ یکسانی هستند. برخی براین باورند که نواحی عرضه و تقاضا را می توان به عنوان مناطق حمایت و مقاومت تصور کرد.
سطح عرضه
ناحیهای در نمودار است که با دو مورد زیر می توان آن را شناسایی کرد.
- کندل صعودی قوی که به این سطح میرسد یا در مقابل کندل قوی نزولی که از این سطح اتفاق می افتد.
- خوشهای از اجتماع چند کندل کوچک
سطوح تقاضا
نقطهی مقابل ناحیهی عرضه، ناحیه تقاضا است که باید یکی از دو شرط زیر برای تایید مهیا باشد:
- کندل نزولی قوی که به این سطح میرسد یا در مقابل کندل قوی صعودی که از این سطح اتفاق میافتد.
- خوشهای از اجتماع چند کندل کوچک
جمع بندی
در این مقاله دریافتیم مبنای تغییر قیمت ها، عرضه و تقاضا است. هرچقدر کالای شما نایاب تر باشد، پتانسیل افزایش قیمت برای آن بیشتر است. هرچقدر تقاضا برای کالای شما بیشتر باشد، دست فروشنده برای افزایش قیمت بازتر است. شناخت قواعد و چهارچوب عرضه و تقاضا کمک می کند در هنگام معامله، درک بهتری از انتخاب هایتان داشته باشید.
عرضه و تقاضا مانند روش های تحلیلی دیگر، معایب خود را دارد. چون بازارهای مالی مدام در حال تغییر است هیچ استراتژی یا ابزار بی نقصی برای معامله وجود ندارد. در طول مسیر نگرش تریدر به معامله است که تغییر می کند. عرضه و تقاضا، عنصری تعیین کننده در بازار است و شناخت و پیروی از قواعد آن، راه موفقیت در بازار کریپتو کارنسی است.
اگر به دنیای رمز ارزها علاقه دارید و قصد سرمایه گذاری در این بازار را دارید تیم همیار کریپتو توصیه می کند با دانش و آگاهی وارد این حوزه شوید. همیارکریپتو در دوره های آموزشی ارز دیجیتال صفر تاصد مفاهیم دنیای کریپتو را به علاقه مندان آموزش می دهد. ما در تلاشیم که با آگاه کردن افراد فعال در این حوزه از طریق آموزش و انتقال تجربیات خطرات این راه کاهش دهیم.
دیدگاه شما