چگونه یک معامله گر باشیم؟


چند تا کتاب بینظیر هم برای آموزش معامله گری براتون میزارم که بخونین و لذت ببرین !!

چگونه یک معامله‌گر موفق باشیم؟ (سرمایه گذار موفق)

معامله‌گران موفق سهام دنیا چگونه از طریق خرید و فروش سهام ثروتمند شدند؟ این پرسشی است که همواره جامعه سهامداران حقیقی و حقوقی در دنیا به دنبال پاسخ آن هستند و همین علامت سوال بزرگ موجب شده تا رفتار شناسی سهامداران موفق دنیا در دستور کار آنهایی قرار گیرد که ثروت یا به تعبیری واضح‌تر سودهای سرشار را در بازار سهام جست‌وجو‌ می‌کنند.

سایت بورس‌۲۴ نظر به اهمیت روانشناسی بازار سهام در الگو گرفتن سهامداران در بازار سرمایه و موفقیت معامله‌گران در بازارهای مالی به انتشار مجموعه مطالبی جذاب تحت عنوان «روانشناسی معاملات و بازار سهام» کرده است.

در نخستین مطلب روانشناسی بازار سهام برگرفته از مقاله‌های روانشناس و متخصص برجسته معاملات دکتر فان تارپ، از قول وی این چنین نوشته شده است:

بگذارید این قسمت را با یک داستان آغاز کنم؛ تصور کنید که دو برادر دوقلو داریم که هر دو معامله‌گر هستند و از هر جنبه شباهت‌های بسیاری با یکدیگر دارند. هر دوی آنها سیستم معاملاتی، قوانین ورود و خروج و همچنین شیوه مدیریت سرمایه (پول) یکسانی را به کار می‌برند. هر دوی آنها با میزان یکسانی از سرمایه کار خود را آغاز می‌کنند، با یک کارگزار کار می‌کنند و سیگنال‌های خرید یکسانی را از منابع مختلف دریافت می‌کنند.

پس از دو ماه معامله، حتما انتظار دارید که این دو برادر دوقلو به سود یکسانی دست یابند. با این حال، متوجه می‌شوید که یکی از این دو برادر به ۳۰ درصد سود و دیگری به تنها ۱۰ درصد سود دست یافته است. پس چه عاملی است که یکی از این دو معامله‌گر را موفق و فعالیت دیگری را نه چندان موفق کرده است؟

پاسخ این سوال وجود تفاوت در «روانشناسی معاملاتی» این دو فرد است. هر اندازه هم که این دو فرد به یکدیگر شبیه باشند، نباید از یاد برد که نهایتا اینها دارای شناخت‌های متفاوتی هستند و بنابراین به شیوه‌های متفاوتی فکر می‌کنند. یکی از این دو فرد ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد و سودهای به دست آمده خود را کم کند یا اینکه اجازه دهد ضررها بیشتر شوند، این در حالی است که ممکن است فرد دیگر تعهد محکمی به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه سود بیشتری ببرد.

اینکه یک فرد چگونه فکر می‌کند، نقش مهمی در شیوه معاملاتی او و نتایج آن بازی می‌کند. بر این اساس، می‌توان دو دسته از معامله‌گران را از یکدیگر جدا کرد:

  1. معامله‌گر «خوب» کسی است که به شیوه‌های آزموده شده و از پیش استفاده شده احترام بگذارد و به آنها پایبندی کامل داشته باشد.
  2. معامله‌گر «چگونه یک معامله گر باشیم؟ بد» کسی است که به احساسات خود اجازه دهد تصمیم بگیرند که وی چه زمانی و چگونه به معامله می‌پردازد. این روش به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات و نهایتا به شکست می‌انجامد. در نمودار ذیل فان تارپ نقش و اهمیت روانشناسی معاملات را به صورت یک نمودار دایره ای شکل به تصویر می‌کشد. وی اجزای تشکیل دهنده معامله‌گری را به سه حوزه گوناگون سیستم معاملاتی، مدیریت سرمایه (پول) و روانشناسی معامله‌گری تقسیم‌بندی می‌کند.

در این نمودار، نقش روانشناسی معاملات از مجموع نقش دو عامل دیگر بیشتر نشان داده شده است. توانایی روانشناختی بی تردید مهم‌ترین عاملی است که برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق باید آن را پرورش دهید.

روانشناسی عبارت است از مطالعه فرآیندهای ذهنی و رفتار در شرایط مختلف. این فرآیندها در بافت معاملات و بازار عواملی از قبیل افکار، احساسات، انگیزه‌ها، ترس، طمع، غرور، خودبزرگ بینی و امیدواری را در بر می‌گیرند. نمونه‌های مشخصی از اینکه یک فرد تحت تاثیر احساسات خود عمل می‌کند شامل زمانی که وی موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود یا خیلی دیر می‌بندد می‌شود. نگه داشتن یک سهم برای مدت خیلی طولانی در واقع مفهومی است که در روانشناسی به آن «اجتناب از زیان» می‌گویند. به این معنا که معامله‌گر بیشتر تمایل دارد زیان نکند، تا اینکه بخواهد کسب سود نماید. این واکنش احساسی در ذات انسان‌ها نهاده شده است. در مورد معامله، این پدیده به این معناست که هنگام مواجهه با یک روند کاهشی که هنوز هم قیمت در حال پایین رفتن است، معامله‌گر سهم خود را به خاطر تنفر از زیان‌وضرر نگاه می‌دارد به این امید که قیمت به سمت بالا باز خواهد گشت و به این شیوه زیان بیشتری را متحمل می‌شود؛ البته در بسیاری موارد قیمت هرگز به سطوح اولیه باز نمی گردد.

گاهی هم مفهوم اجتناب از زیان، باعث می‌شود معامله‌گر موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود ببندد. در واقع او با دیدن مقدار کمی سود می‌ترسد که سود اندک به دست آمده را از دست بدهد و سهام خود را می‌فروشد. گاهی نیز معامله‌گران رفتارهای غیر منطقی دیگری از خود نشان می‌دهند. مثلا، موفقیت‌ها را به مهارت خود و شکست‌ها را به بد‌شانسی نسبت می‌دهند. اینها تنها نمونه‌های کمی از رفتارهای نادرستی است که معامله‌گران به دلیل عدم برخورداری از مهارت‌های روانشناختی مناسب از خود بروز می‌دهند و به زیان‌های بیشتر دامن می‌زنند. واقعیت این است که بسیاری از معامله‌گران تازه کار با کنترل نکردن احساسات، بیشتر پول خود را در سال اول از دست می‌دهند و از صحنه بازار کنار رانده می‌شوند. کنترل احساسات و درک معنای واقعی و عمیق روانشناسی معاملات تفاوت میان موفقیت و شکست خواهد بود.

نظم و انضباط و پایبندی به آن

آیا می‌توان نظمی را برای پیروی از سیستم معاملاتی خود به وجود آورد که معمولا به طور ذاتی از آن برخوردار نیستیم؟ بله، انجام این کار ممکن است. البته نباید فراموش کرد که چنین نظم و پایبندی باید خود ساخته و خود خواسته باشد و بتوان آن را شخصا در محیط منزل به اجرا در آورد و اما چگونه می‌توان چنین نظمی را در خود به وجود آورد؟ پاسخ این سوال، «داشتن اعتماد به نفس» است. به این منظور برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق باید همیشه در حال یادگیری بود و مهارت‌های تصمیم‌گیری خود را پرورش داد تا جایی که این ویژگی درونی شود؛ تنها آن زمان است که می‌توانید با اعتماد به نفس راسخ در بازار به پیش روید

4 ترفند کلیدی برای رسیدن به سود در بازار فارکس

بازار فارکس به عنوان بزرگ‌ترین بازار جهانی، این روزها توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده است. اما ترس از دست دادن سرمایه و نداشتن دانش و تخصص کافی در این حوزه، همچون مانعی بر سر راه علاقه‌مندان این تجارت سودآور، قرار گرفته است. تازه‌واردان این بازار می‌بایست در اولین گام، تنها بر روی یادگیری و آشنایی با اصول این بازار تمرکز نمایند. ما نیز در این مقاله سعی کرده‌ایم تا چند مورد از نکات اصلی و بنیادی که کلید موفقیت شما در این بازار خواهند بود را توضیح دهیم.

آشنایی با بازار فارکس به زبان ساده

واژه Forex مخفف عبارت Foreign Exchange، به معنای تبادل ارزهای خارجی است. به عبارتی در این بازار، انواع ارزهای موجود نسبت به یک‌دیگر مورد مبادله قرار می‌گیرند. ارزش معاملات روزانه این بازار به طور متوسط رقمی حدود 5 تریلیون دلار می‌باشد. از این رو می‌توان فارکس را بزرگ‌ترین بازار حال حاضر جهان دانست.

معاملات این بازار بر روی جفت ارزها صورت می‌گیرد. منظور از جفت ارز، دو ارزی است که در مقابل هم معامله شده و قیمت آنها با توجه به یک‌دیگر تعیین می‌گردد. به عبارتی با خرید یک ارز، همزمان ارزی دیگر به فروش می‌رسد. ساعت کار بازار فارکس، 24 ساعته بوده و به غیر از تعطیلات دو روزه این بازار (شنبه و یکشنبه)، در تمام طول هفته امکان انجام معامله در آن را خواهید داشت.

اولین گام برای ورود به این بازار، انتخاب بروکر است. بروکرها همان کارگزارانی هستند که به عنوان واسطه، بستری جهت انجام معاملات فراهم می‌سازند. انتخاب بروکر، نیازمند دقت و در نظر گرفتن نکات مختلفی می‌باشد که با توجه به شرایط تحریمی کشور ایران، حساسیت این مسئله بیشتر خواهد شد. پیشنهاد می‌کنیم برای آشنایی بیشتر با این بازار و بروکرهای منتخب کاربران ایرانی، مقالات زیر را مطالعه نمایید:

ریسک های بازار فارکس را بشناسید

این روزها تب ورود به بازار فارکس به شدت بالا گرفته و توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده است. در واقع، این بازار در شرایط فعلی که ارزش دلار بسیار بالا می‌باشد، به عنوان فرصتی طلایی برای داشتن درآمد دلاری برای کاربران قلمداد می‌شود. البته تازه‌واردان این بازار باید توجه داشته باشند که خطرات و ریسک‌های این بازار نیز بالا بوده و بی‌توجهی به آنها عواقب جبران ناپذیری را بوجود خواهد آورد. بنابراین لازم است تا قبل از ورود به هر تجارتی، از ریسک‌ها و خطرات آن مطلع شوید. بطور کلی، می‌توان ریسک‌های این بازار را به دو دسته تقسیم نمود:

1. ریسک معاملاتی

ریسک‌های معاملاتی، مخاطراتی هستند که به نحوه معاملات شما در بازار بستگی دارد. همانطور که می‌دانید اهرم یا لوریج، رکن اصلی در معاملات این بازار به حساب می‌آید. منظور از لوریج، اعتباری است که بروکر به مشتریان خود داده تا با حجم بیشتری نسبت به موجودی اصلی خود فعالیت کنند. لوریج به حساب مشتری واریز نمی‌شود، بلکه هنگام انجام معامله بطور مستقیم در کابین شخصی معامله‌گر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

علیرغم اینکه اهرم‌ها فرصت سودآوری برای معامله‌گران این بازار به شمار می‌روند، در نوسانات غیرمنتظره و خلاف پیش‌بینی فرد، می‌توانند سرمایه فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. حال چنانچه میزان سرمایه شما پایین بوده و از اهرم بالایی برای معاملات خود استفاده نمایید، ممکن است ظرف تنها چند دقیقه، تمامی سرمایه شما به باد رود.

علاوه بر این، ریسک ناشی از عملکرد بروکر را نیز می‌توان در این دسته قرار دارد. قطع یا کند شدن سیستم معاملاتی بروکر به ویژه در زمان انتشار اخبار مهم، عدم اجرای دستوراتی که به ضرر بروکر است و. از جمله این موارد است. در کشور ایران با توجه به شرایط خاص تحریمی و پهنای کم باندهای اینترنت، این مسئله دو چندان احساس خواهد شد.

2. ریسک غیر معاملاتی

منظور از ریسک‌های غیر معاملاتی، مواردی است که به نحوه انجام معاملات مرتبط نبوده و تنها به شرایط کارگزار انتخابی بستگی دارد. ورشکستگی یا درگیر شدن کارگزار با مشکلات مختلف، از جمله این موارد به شمار می‌رود. در سال 2005، یکی از بزرگ‌ترین کارگزاران غیر ‌بانکی و رگوله‌شده جهان با میزان دارایی قابل توجهی دچار ورشکستگی شد و کاربران خود را با مشکلات عدیده‌ای مواجه ساخت. احتمال وقوع این امر برای هر یک از کارگزاران موجود و فعال بازار، وجود خواهد داشت.

از این رو لازم است تا در انتخاب کارگزار دقت و وسواس فراوانی به خرج دهید. مشورت با افراد فعال و با تجربه در این حوزه یا بررسی سابقه فعالیت کارگزار انتخابی، می‌تواند در اطمینان یافتن از درستی انتخابتان بسیار کمک‌کننده باشد. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که به طور معمول ریسک غیر معاملاتی کارگزارانی که کمتر از دو سال سابقه فعالیت دارند، بسیار بالاست. برای آشنایی با 5 مورد از معتبرترین بروکرهای فارکس که به کاربران چگونه یک معامله گر باشیم؟ ایرانی نیز خدمات ارائه می‌دهند، مطالعه مقاله «بروکر چیست؟| با بهترین بروکرهای فارکس برای ایرانیان آشنا شوید» را به شما توصیه می‌کنیم.

3 اصل اساسی مقابله با ریسک در بازار فارکس

همانطور که اشاره شد، ریسک‌های فعالیت در بازار فارکس بسیار بالا بوده و این امر تازه‌واردان این بازار را به شدت درگیر خواهد ساخت. از این رو توصیه می‌شود پیش از ورود به فارکس، دانش و مهارت کافی و مرتبط با آن را کسب نمایید. توجه داشته باشید که سرعت عمل در تصمیم‌گیری نیز، از لازمه‌های اصلی فعالیت در فارکس است. با رعایت 3 اصل کلیدی زیر می‌توانید تا حدی زیادی مخاطرات این بازار را کنترل و سود خود را تضمین نمایید.

  1. هیچگاه بخش زیادی از سرمایه خود را درگیر معاملات نکنید: نوسانات بازار فارکس به شدت بالا بوده و احتمال ضرر تا حدی که کل مبلغ آورده خود را از دست دهید، وجود خواهد داشت. از این رو متناسب با توان خود، سرمایه‌گذاری نمایید. همچنین توجه داشته باشید که حجم معاملات خود را نیز چگونه یک معامله گر باشیم؟ مناسب انتخاب کنید. که از یک طرف سود و زیان معاملاتتان چشمگیر بوده و از طرف دیگر بیش از توان شما نباشد.
  2. در هر شرایط از استراتژی معاملاتی خود پیروی نمایید: داشتن یک استراتژی معاملاتی خوب، به شما کمک می‌کند تا در شرایط نوسانی بازار، تصمیمی درست گرفته و درگیر هیجانات نشوید. بطور کلی، استراتژی هر فرد تحت تاثیر تجربه و دانش او از بازار تنظیم می‌گردد.
  3. همواره پیش از ورود به معاملات، به دقت تحلیل کنید: توصیه می‌شود برای داشتن عملکرد مناسب در بازار فارکس، هر دو جنبه تحلیلی تکنیکال و فاندامنتال را مدنظر قرار دهید. در تحلیل تکنیکال، تمرکز بر روی نمودارها، اندیکاتورها و روند قیمت چگونه یک معامله گر باشیم؟ بوده و در تحلیل فاندامنتال، عوامل اقتصادی و سیاسی مورد توجه است. یک تریدر خوب، هر دو جنبه را در نظر خواهد گرفت.

در بازار فارکس همچون حرفه‌ای‌ها معامله کنید

بسیاری از تازه‌واردان بازار فارکس بر این باورند که رسیدن به سود، در گرو اسرار پنهانی است که تنها معامله‌گران بزرگ، به آن دست یافته‌اند. از چگونه یک معامله گر باشیم؟ این رو وقت زیادی را صرف یافتن راهی برای دسترسی به این استراتژی‌های مخفی معاملاتی می‌کنند. اما باید گفت که هیچ راز پنهانی در کار نبوده و تنها عاملی که در این مسیر به کمک شما خواهد آمد، تلاش و آموزش کافی است. در واقع، آنچه تریدرهای بزرگ را از دیگر فعالان این بازار متمایز می‌کند، پیروی از اصولی است که آنها را بر بازار و نوسانات آن مسلط می‌کند.

در ادامه، سعی کردیم تا 4 مورد از کاربردی‌ترین اصولی که معامله‌گران با تجربه بازار، همواره به آنها پایبند هستند را گردآوری و برایتان توضیح دهیم. این نکات بنظر ساده و ابتدایی، کلید موفقیت شما در فارکس خواهند بود.

1. احساساتتان را در جریان معاملات دخالت ندهید

یکی از عواملی که موفقیت شما در این بازار را تضمین می‌کند، تسلط بر هیجانات در مواجهه با نوسانات بازار است. در واقع لازم است تا ذهن شما به حدی آماده باشد که در موقعیت‌های مختلف معاملاتی، درگیر خشم، ترس، طمع و. نشوید. ترس در معاملات، شما را از کسب سودهای بیشتر محروم کرده و توانایی تصمیم‌گیری را از شما سلب خواهد کرد. طمع نیز با سودای محقق شدن روند مدنظر شما، مانع خروج به موقع شده و در برخی مواقع، شما را تا مرز از دست‌دادن تمامی سرمایه‌تان پیش خواهد برد.

بنابراین، اجازه ندهید تا احساساتتان کنترل شما را به دست بگیرد و تنها بر اساس تحلیل و استراتژی خود، پیش روید. در این صورت، درصد موفقیت شما در بازار به شدت افزایش خواهد یافت. این امر نیز در طول زمان و تنها با تجربه و شناخت دقیق شخصیتتان، محقق خواهد شد.

2. هرگز دست از یادگیری برندارید

اولین گام برای شروع فعالیت در هر حوزه‌ای، آشنایی با مفاهیم اولیه چگونه یک معامله گر باشیم؟ و تسلط بر آنهاست. بازار فارکس نیز به دلیل اینکه دائما در حال تغییر است، معامله‌گران را ملزم به صرف وقت کافی برای دستیابی به اطلاعاتی کامل از آن می‌کند. در واقع برای اینکه بتوانید در این بازار موفق عمل کنید، بهتر است تا ضمن ارزیابی مداوم عملکرد خود، سطح دانشتان را در تمامی حوزه‌هایی که بر روی ارزش ارز تاثیر گذارند، افزایش دهید.

رویدادهای مختلف سیاسی، اقتصادی، شیوع بیماری‌ها، وقوع جنگ و. از جمله عواملی هستند که دانستن آنها به شما در تحلیل بهتری از بازار کمک خواهد کرد. از این رو، مطالعه مداوم و پیگیری اخبار را هرگز از یاد نبرید.

نکته: حساب‌های آزمایشی با شبیه‌سازی بازار واقعی، آمادگی چگونه یک معامله گر باشیم؟ شما را بدون متحمل شدن زیان، افزایش خواهند داد. از این رو می‌توانید پیش از ورود به بازار، تجربه کافی از معاملات را کسب نمایید. البته معامله بیش از حد در این فضا نیز به سبب اینکه همراه با ریسک نیست، چندان توصیه نمی‌شود.

3. استراتژی معاملاتی خاص خود را تنظیم و حتما از آن پیروی کنید

منظور از استراتژی، تعیین چارچوبی است که معاملات شما، بر پایه اصول آن انجام می‌گیرد. در واقع این کار نظم ذهنی بیشتری به شما داده و به نوعی می‌دانید که از بازار چه می‌خواهید. برای رسیدن به یک استراتژی مناسب، لازم است تا تمامی ابعاد سرمایه‌گذاری مدنظرتان را، مورد ملاحظه قرار دهید.

مشخص کردن بازه زمانی معاملاتی (بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت)، روش تحلیلی (تکنیکال یا فاندامنتال یا هر دو)، نمادهای خاصی که قصد معامله کردن آنها را دارید و. از عواملی هستند که با تعیین آنها، به یک استراتژی خوب نزدیک خواهید شد.

بنابراین، پیش از شروع به فعالیت در بازار فارکس، استراتژی خاص خود را تنظیم کنید و به اصول آن پایبند باشید. با این کار، تحت تاثیر هیجانات بازار تصمیم نگرفته و دید بهتری نسبت به عملکرد خود خواهید داشت.

4. مدیریت سرمایه داشته باشید

بسیاری از معامله‌گران موفق بازار فارکس، رمز موفقیت خود را داشتن یک سیستم مدیریت سرمایه کارا می‌دانند. در واقع بدون توجه به این موضوع، معامله کردن در این بازار، چیزی جز قمار نبوده و دستاوردی جز زیان نیز نخواهد داشت.

یک سیستم مدیریت سرمایه موثر، ریسک هر یک از معاملات شما را کاهش داده و در مجموع ریسک حساب کاربری شما را مدیریت خواهد کرد. پایبندی به اصول مدیریت سرمایه، به شما این امکان را می‌دهد که معاملات خود را کنترل‌شده پیش برده و تنها بر روی سودآوری در بلندمدت، متمرکز شوید.

5 مورد از اصلی‌ترین اصولی که در بحث مدیریت سرمایه مطرح می‌شود، عبارتند از:

  1. در انجام معاملات زیاده‌روی نکنید و به دنبال جبران ضرر خود با معاملات جدید نباشید. در مواقعی که به لحاظ روانی آمادگی معامله را ندارید، هرگز دست به این کار نزنید.
  2. تعیین حد ضرر Stop Loss و حد سود Take Profit را هیچگاه فراموش نکنید. با این کار، در مواقعی که پیش‌بینی شما از روند بازار اشتباه باشد، معاملات شما به طور اتوماتیک بسته خواهد‌ شد. از این رو، سرمایه شما تا حد زیادی حفظ می‌گردد.
  3. درک درستی از اهرم داشته و در استفاده از آن، با احتیاط عمل کنید. اهرم یا لوریج این امکان را به شما می‌دهد تا با حجم بالاتری نسبت به آورده واقعی خود معامله کنید. علیرغم فرصت سودآوری که اهرم‌ها فراهم می‌سازند، ریسک معاملات شما را نیز افزایش خواهند داد. بطوریکه با بی‌احتیاطی در حجم اهرم انتخابی، در چند دقیقه تمامی سرمایه خود را از دست داده و در اصطلاح، کال مارجین خواهید شد.
  4. هرگز نسبت به معاملات خود متعصبانه برخورد نکنید. این اصل به شما می‌گوید که چنانچه پیش‌بینی شما از روند بازار اشتباه بود، به سرعت از معامله خارج شوید. با این کار گرچه متحمل زیان شده‌اید، اما از ضرری بزرگتر جلوگیری کرده‌اید.
  5. حجم مناسبی را برای معاملات انتخاب کنید و به سرمایه‌گذاری بلندمدت بیاندیشید. چنانچه حجم معاملات شما مناسب باشد، ریسک سرمایه‌گذاری شما پایین‌تر بوده و در صورت زیان، باز هم شانس جبران را خواهید داشت. همچنین توجه داشته باشید که سرمایه‌گذاری بلندمدت با ثبات‌تر بوده و سودآوری شما نیز پایدار خواهد بود.

جمع‌بندی با 10 توصیه مهم از ویلیام گن به معامله‌گران

از ویلیام دلبرت گن، به عنوان یکی از مشهورترین معامله‌گران تاریخ دنیا یاد می‌شود. توصیه‌های ویلیام، همواره مورد توجه فعالان بازارهای مالی بوده و در رشد آنها بسیار موثر بوده است. در آخر، با ذکر 10 نکته ضروری و مهم از این معامله‌گر بزرگ، مقاله را به پایان می‌بریم.

  1. هرگز بیش از سرمایه‌تان اقدام به خرید نکنید. این امر را به عنوان قانون تغییر‌ناپذیر خود در بازار قرار دهید.
  2. سرمایه‌تان را به 10 بخش مساوی تقسیم کنید و هرگز بیشتر از یک دهم سرمایه‌تان را برای یک معامله به ریسک نیاندازید.
  3. هرگز اجازه ندهید یک معامله سودآور وارد زیان شود. وقتی سود شما به 3 واحد و بیشتر از آن رسید، نقطه توقف ضرر (حد ضرر) را به جایی که نه سود و نه زیان باشد بیاورید.
  4. برای سفارشات حد ضرر تعیین کنید. همیشه با قرار دادن نقطه حد ضرر در فاصله 3 تا 5 واحد، اقدام به خرید کنید.
  5. وقتی شک کردید از بازار خارج شوید و تا زمانی که تردید دارید وارد بازار نشوید.
  6. ریسک را به نسبت مساوی تقسیم کنید. در صورت امکان 4 یا 5 سهم را خریداری کنید. از اینکه تمامی سرمایه‌تان را تنها روی یک سهم سرمایه‌گذاری کنید به شدت پرهیز کنید.
  7. ذخیره‌سازی کنید. بعد از اینکه یک سری از معاملات موفق را تجربه کردید، بخشی از سودتان را در حسابی خاص پس انداز کنید و فقط در پیشامدهای ناگهانی و ناخوشایند از آن استفاده کنید.
  8. از افزایش ناگهانی معاملات بعد از یک دوره موفق و سودآور در معامله، پرهیز کنید.
  9. معامله‌هایتان را بدون وجود یک دلیل خوب نبندید. با تعیین نقطه توقف زیان برای معامله‌ها، از سودتان محافظت کنید.
  10. همیشه از سودهای کوچک در مقابل زیان‌های بزرگ، بپرهیزید.

شما نیز می‌توانید تجربیات معاملاتی خود را در قسمت دیدگاه با دیگر کاربران، به اشتراک بگذارید.

آموزش معامله گری

حالا به انجام این کار یعنی پیشبینی روند قیمت و خرید و فروش طبق پیش بینی انجام شده معامله گری میگویند .

معامله گری یکی از پر سود ترین شغل های دنیاست و لذا ارزشش را دارد که زمان بزارید و آن را یاد بگیرید .

فرق یک معامله گر با یک تحلیلگر چیست ؟

شاید تا به حال واژه های تحلیلگر و معامله گر زیاد به گوشتان خورده و اینجاست که جای سوال پیش می آید آیا تحلیلگر ها یک معامله گر نیستند؟

در جواب سوال باید گفت هر معامله گری حتما یک تحلیلگر هست ولی هر تحلیلگری معامله گر نیست!

دلیل این موضوع هم این است که یک معامله گر توانایی تحلیل کردن و همینطور قدرت تشخیص ورود و خروج مناسب را دارد و همواره با یک استراتژی تعریف شده هیجان خود را هنگام معامله کنترل می کند و همواره توانایی پیاده کردن تحلیل های خود روی معاملات را دارد.

ولی یک تحلیلگر صرفا توانایی تشخیص جهت روند را دارد ولی اینکه آیا می تواند با استفاده از تحلیل های خود سود بکند کمی جای بحث وجود دارد چرا که هنوز به یک استراتژی ثابتی نرسیده که با استفاده از آن برآیند کلی معاملاتش با سود همراه باشد.

چگونه یک معامله گر موفق باشیم؟

برای این کار باید این را در نظر گرفت که همیشه نمی توانیم در معاملاتمان همواره سود کسب بکنیم ولی باید این را بدانیم که برآیند کلی معاملات ما آیا سود ده است یا خیر؟

برای مثال آیا ما می توانیم در عرض یک سال کل سرمایه خودمان را به میزان حداقل ۴۰ درصد افزایش بدهیم؟

چرا که سپرده های بانکی همواره بهره بین ۱۵-۲۰ درصد دارند در نتیجه باید وقتی که در بورس می گذاریم اینقدر ارزش داشته باشد که حداقل بتوانیم سود قابل قبول به دست بیاوریم.

برای اینکه یک معامله گر باشیم باید همواره در هر معامله ای که انجام می دهیم اشتباه هایی که کردیم را روی یک کاغذ نوشته و به دنبال برطرف کردن این موضوع ها باشیم و قطعا بعد از چندین معامله اشتباه های ما همواره کمتر شده و ما رفته رفته خواهیم توانست به تحلیل های خود پایبند باشیم و بازدهی مورد نظر را به دست خواهیم آورد.

چند تا کتاب بینظیر هم برای آموزش معامله گری براتون میزارم که بخونین و لذت ببرین !!

چهل مرحله سفر معامله گران

چهل مرحله سفر معامله گران

چهل مرحله سفر معامله گران از معامله گر تازه کار تا معامله گر ثروتمند

1. اطلاعات جمع می کنیم ، یاد می گیریم کتاب بخریم، سوال بپرسیم، شاید به سمینارها برویم و تحقیق می کنیم که چه چیز در معامله گری به کار می آید.

۲. با علمی که به تازگی یاد گرفته ایم شروع به معامله گری می کنیم.

۳. سودهایی بدست می آوریم ولی به سرعت از دستشان میدهیم و بعد متوجه می شویم که به علم و اطلاعات بیشتری نیاز داریم.

۴. اطلاعات بیشتری جمع می کنیم.

۵. سهام مورد معامله مان را عوض می کنیم.

۶. به بازار بر می گردیم و با سیستم اصلاح شده مان معامله می کنیم ، با این اندیشه که ، “این بار جواب می گیریم” .

۷. پول بیشتری از دست می دهیم و شروع به از دست دادن اعتماد به خودمان می کنیم که” آیا من میتوانم یک معامله گر باشم؟” واقیت از دست رفتن پول در مارکت برایمان جا میافتد.

۸. شروع به گوش کردن به سایر معامله گران می کنیم و اینکه آنها چگونه کار می کنند.

۹. به بازار بر می گردیم و به از دست دادن پول ادامه می دهیم.

۱۰. به طور کلی سبک و روش خود را تغییر می دهیم.

۱۱. برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر جستجو می کنیم.

۱۲. به بازار بر می گردیم و پیشرفتی جزئی در کارمان می بینیم.

۱۳. با یک معامله موفق دچار “اعتماد به نفس بیش از حد” می شویم و یک معامله بزرگ انجام می دهیم به این باور که این روش مطمئن است و بازار به زودی پولمان را می دهد.

۱۴. شروع می کنیم به فهمیدن اینکه معامله گر موفق شدن، از آنچه که فکر می کردیم زمان و دانش بیشتری می طلبد. اغلب مردم زمانی که به پیچیدگی کار و آسان نبودن کسب درآمد با این روش پی می برند معامله گری را در این مرحله رها می کنند.

۱۵. مصمم می شویم و روی آموزش روشهای واقعی معامله گری متمرکز می شویم.

۱۶. روش معامله خودمان را با موفقیت هایی ادامه می دهیم، ولی در می یابیم که چیزی ازقلم افتاده است.

۱۷. متوجه میشویم که باید قوانینی برای اجرای روشمان داشته باشیم.

۱۸. برای توسعه و تحقیق روی قوانین روش معاملاتی مان، از معامله گری دست می کشیم تا فرصتی را برای تحقیق اختصاص دهیم.

۱۹. دوباره شروع به معامله می کنیم ولی این بار با قوانین، و موفقیت بیشتری بدست می آوریم. ولی هنوز در حین ورود در معامله تردید داریم.

۲۰. قوانین را جمع وتفریق و اصلاح می کنیم تا جایی که می بینیم باید در قوانینمان ماهر شویم.

۲۱. احساس می کنیم که به استانه موفقیت در معامله گری بسیار نزدیک هستیم.

۲۲. وقتی می بینیم که موفقیت مان به خاطر توانایی ما در عمل به روشمان است، شروع به احساس مسوولیت در برابر نتایج معاملاتمان می کنیم .

۲۳. به معامله کردن ادامه می دهیم و در قوانین و روشمان ماهرتر می شویم.

۲۴. در حین معامله کردن ، هنوز تمایل داریم از قوانین تخطی کنیم و نتایجمان هنوز نوسان دارند.

۲۵. می دانیم که نزدیک شده ایم.

۲۶. دوباره روی روشمان به تحقیق می پردازیم.

۲۷. نسبت به روشمان مطمئن می شویم و به بازار برمی گردیم و معامله می کنیم.

۲۸. نتایج معاملاتمان بهتر می شوند، ولی هنوز در اجرای قوانین مردد هستیم.

۲۹. اکنون با مشاهده نتایج مان در هنگامی که به قوانین مان عمل نکرده ایم، اهمیت دنبال کردن قوانین را به وضوح درک می کنیم.

۳۰. متوجه می شویم که دلیل عدم موفقیتمان در خود ماست، ( نداشتن انضباط در چگونه یک معامله گر باشیم؟ دنبال کردن قوانین و شکلی از ترس) و شروع به کار روی خودمان می کنیم.

۳۱. به معامله گری ادامه می دهیم و بازار بیشتر و بیشتر ما را به خودمان میشناساند.

۳۲. در روش و قوانین معامله گری مان استاد می شویم.

۳۳. بطور مستمر پول بدست می آوریم.

۳۴. کمی اعتماد به نفس بیش از حد پیدا می کنیم و باز بازار ما را متواضع می کند .

۳۵. به یادگیری درسهایمان در بازار ادامه می دهیم.

۳۶. ما معاملات کوچکتری انجام می دهیم که حجم هیجان کمتری برایمان دارد و این کار به طرز اعجاب آوری انضباط ما را بهبود می بخشد.

۳۷. یاد می گیریم که مدیریت ریسک یکی از بزرگترین کلیدهای موفقیت در معامله گری است. شروع به درک این موضوع می کنیم که : ضررهای بزرگ باعث می شود که ما سود دهی مان را از دست بدهیم و بنابراین با حجم کمترو ثابتی معامله می کنیم.

۳۸. بدون تفکر درحین معامله، اجازه می دهیم قوانین برای ما معامله کنند (معامله گری خسته کننده می شود، ولی موفقیت آمیز است). حساب معاملاتی و حجم معامله ما متناسب باهم رو به افزایش هستند.

۳۹. بیش از آنچه قبلا تصورش را در رویا میدیدیم، پول در می آوریم.

۴۰. به زندگی خود می پردازیم و به همه اهداف رویایی خود می رسیم. پول ابزار جدیدمان برای انجام کارهایی است که همیشه آرزویشان را داشتیم.

چگونه اهداف معاملاتی مؤثری تعیین کنیم؟

تعیین اهداف معاملاتی می‌تواند تلاش سازنده‌ای برای کمک به شما در جهت‌یابی بازار باشد؛ با این حال، تعیین برخی از این اهداف مفیدتر از سایرین خواهد بود. در این بخش، ما روش‌های درست و غلط را در تعیین اهداف معاملاتی فارکس بررسی خواهیم کرد. به ارتباط میان اهداف صحیح با برنامه معاملاتی شما و نیز چگونگی رصد پیشرفت شما در جهت اهدافتان خواهیم پرداخت.

در ویدیوی بالا، پائول رابینسون به بررسی این مسئله که چگونه می‌توان به بهترین نحو هدف خود را تعیین کرد، می پردازد؛ اینکه چرا پول درآوردن هدف نهایی نیست، خطرات تعیین اهداف بی‌معنا در بازارهای چرخه‌ای چیست و چطور می‌توانیم از اهداف خود در راستای ایجاد نظم و انضباط کاری استفاده کرد.

چرا باید برای خود اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟

تعیین اهداف به دو دلیل اصلی اهمیت دارد. یکی اینکه به شما در پایبندی به برنامه‌ی تجاری‌تان کمک می‌کند و دیگری اینکه شما اجازه می‌دهد تا با مداومت بیشتری به فعالیت معامله‌گری بپردازید. برای چگونه یک معامله گر باشیم؟ افراد تازه‌وارد این امر بیشتر به معنای تمرکز روی هدفی فرایندمحور است تا نتیجه‌محور. به عنوان مثال، داشتن اهدافی مبتنی بر مدیریت دقیق ریسک و آنالیز تکنیکال در معامله یا حتی مواردی همچون بهره‌مندی از ورزش روزانه و یک رژیم غذایی متعادل به پیشبرد تجارتی مداوم‌تر شما کمک می‌کند.

چه مواردی نباید جزء اهداف چگونه یک معامله گر باشیم؟ معاملاتی شما باشد؟

بر خلاف تصور عموم، یک هدف مالی نمی‌تواند یک هدف معاملاتی مفید محسوب شود. دلیل این امر آن است که بازار پویاست و فرصت‌ها را به صورت خطی در اختیار معامله‌گران نمی‌گذارد. برخی از دوره‌های معاملاتی با شیوه‌ی معاملاتی شما سازگاری خوبی دارند و بعضی دوره‌ها نه. در نتیجه حفظ سرمایه مهم‌تر از تعیین اهداف مالی دلخواه‌تان است. چرا که معامله‌گران هیچ‌گونه کنترلی بر روی زمان‌بندی شرایط مطلوب بازار ندارند.

سایر اهداف بیهوده شامل آن‌ دسته‌ای می‌شود که چندان واضح نبوده یا به راحتی قابل‌سنجش نیستند؛ مثلا مواردی از قبیل «بیشتر روش‌مند باشید» یا «ثابت‌قدم‌تر باشید»، «با این استراتژی یا آن استراتژی بهتر معامله کنید». چگونه می‌توان موفقیت در رسیدن به چنین اهدافی را سنجش کرد؟ بهتر است چنین اهداف مبهمی را به اهدافی کوچکتر و فرایندمحورتر تبدیل شوند تا دسترسی به آن امکان‌پذیرتر باشد.

اثربخشی اهداف فرآیندمحور

برخلاف اهداف نتیجه‌محور، انواع فرایندمحور می‌توانند به شما در دنبال‌کردن برنامه‌ی معاملاتی‌ شخصی‌تان کمک کنند. تعیین اهدافی که از برنامه‌ی شما پشتیبانی می‌کنند، می‌تواند به شما در حفظ تمرکز بیشتر روی جزئیاتی که منجر به معاملات خوب می‌شوند، کمک کند.

یک راه برای انجام این کار، استفاده از عبارتی نظیر «اگر، پس …» می‌باشد بدین‌معنی که «اگر این [رویداد] اتفاق بیفتد، من این کار را خواهم کرد.» به‌عنوان مثال: «اگر جفت‌ارز یورو/دلار به سطح قیمتی معینی برگردد و یک کندل بازگشتی کلیدی دیده شود، آن وقت وارد معامله خرید خواهم شد.» بسته به شیوه معاملاتی شما، این معیار می‌تواند متغیر باشد؛ اما در هر حال، نکته‌ی مهم این است که کار درست را تنها طبق برنامه‌ی خود انجام دهید.

اگر از این قوانین تبعیت کنید، صرف‌نظر از نتیجه‌ی به‌دست‌آمده، در دراز مدت معاملات سودآوری خواهید داشت. اگر در مورد قوانین مدیریت ریسک تسلط داشته باشید، این شانس را خواهید داشت که با گذر زمان به سودآوری برسید.

لزوما نبایستی معاملات سودآور را «معاملات خوب» و معاملات زیا‌ن‌ده را «معاملات بد» قلمداد کرد. شما می‌توانید یک معامله‌ی «خوب» انجام دهید و در عین حال ضرر کنید یا برعکس یک معامله‌ی «بد» انجام دهید، ولی سود کنید. به یاد داشته باشید، حرکت نسنجیده‌ای که برایتان منجر به سودآوری می‌شود، نوعی «فیدبک منفی» برای شما ایجاد خواهد کرد و برعکس همین را می‌توان در مورد حرکت سنجیده‌ای که به مثابه‌ یک «فیدبک مثبت» است، نیز بیان کرد. بنابراین تا حد امکان، سعی کنید در معاملات خود روی فیدبک مثبت تمرکز کنید.

پیگیری اهداف و سنجش میزان پیشرفت

پیگیری اهداف و سنجش میزان پیشرفت دو فاکتور مهمی است که باید درنظر بگیرید تا اطمینان حاصل کنید راهکار درستی را در پیش گرفته‌اید. یکی از ابزارهای قدرتمند برای کسب اطمینان خاطر از اینکه مطابق برنامه‌ی خود پیش می‌روید، استفاده از چک لیست و ژورنال تجاری است. با این ابزارها، نه تنها توجه شما را بر روی معاملات مناسب متمرکز می‌شود، بلکه نقاط ضعف و قوت‌تان را نیز برجسته خواهید کرد.

به‌عنوان مثال، شاید در پایبندی به نقاط حد ضرر و تارگت‌های خود دچار مشکل باشید. این مشکل بیش‌تر در زمینه‌ی رعایت حجم معاملات به چشم می‌آید. راه حل ساده‌ی این معضل آن است که ریسک هر معامله را کاهش دهید. در این صورت، دیگر به‌دلیل مشاهده‌ی نوسانات بالا در سود و ضررهای خود، اسیر تصمیمات احساسی نخواهید شد.

یک راهکار دیگر استفاده از کارت امتیاز برای هر معامله است. بدین طریق برای هر معامله‌ای که انجام می‌دهید، یک امتیاز به خود اختصاص دهید و حساب‌و‌کتاب کنید که تا چگونه یک معامله گر باشیم؟ چه میزان به برنامه‌ی خود پایبند بوده‌اید. این کار نقاط ضعف شما را آشکار می‌کند و درنهایت با شفافیت بیشتری می‌توانید به ادامه‌ی کار خود فکر کنید.

به‌طور کلی با تمرکز بر روی اهدافی که شما را به سمت «انجام کار درست» سوق می‌دهند، خود را به بهترین نحو ممکن برای سود آوری بلندمدت آماده خواهید کرد. مطمئنا هیچ تضمینی در کار نیست؛ اما اگر بدون هیچ ساختار و برنامه‌ی مشخصی به فعالیت ادامه دهید، موفقیت های کوتاه‌مدت‌تان پایدار نخواهند بود.

خلاصه:

به‌طور خلاصه، اهداف فرایندمحور موثرتر از اهداف نتیجه‌محور عمل خواهند کرد. تبیین چنین اهدافی به شما کمک می‌کند تا به‌جای تمرکز روی اهداف مالی (که شما را به سمت معاملات بیش از اندازه یا معاملات پرریسک سوق خواهند داد)، به یک چارچوب ذهنی مناسب دست یابید و معاملاتی با بهترین عملکرد داشته باشید.

شما بایستی همیشه برای نحوه‌ی ورود و خروج از معاملات، نحوه‌ی مدیریت پولتان، تجارت در بازارها و پارامترهای ریسک‌تان برنامه‌ای مشخص داشته باشید.

تاجای ممکن برنامه‌ای ساده داشته باشید. برای مثال، انتخاب چند اندیکاتور معاملاتی پربازده می‌تواند بسیار مؤثرتر از تلاش برای ترکیب همه‌ی اندیکاتورها با یکدیگر باشد. ساده‌کردن رویکرد تحلیل تکنیکال شما می‌تواند در بهبود روند تبدیل شدن شما به یک معامله‌گر بهتر کمک کند.

داشتن اهداف معاملاتی که مکمل یک استراتژی مستحکم باشد، اعتماد به نفس شما را در انجام معاملات افزایش می‌دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.