اعتبار خط روند چیست و چگونه رسم می شود؟ آموزش 0 تا 100
با سلام خدمت شما عزیزان در این مقاله می خواهیم پیرامون خطوط روند و نکات مهمی در رابطه با اعتبار خط روند با شما صحبت کنیم. همان طور که می دانید این موضوع جز مباحث بسیار مهم در حوزه تحلیل تکنیکال می باشد در ادامه به جزئیات آن می پردازیم.
- این مقاله یکی از زیر شاخه های تحلیل تکنیکال سهام می باشد.
خط روند چیست؟
قبل از آن که بخواهیم بگوییم که اعتبار خط روند چیست باید برای شما خود کلمه خط روند را توضیح دهیم. این خطوط می توانند مسیر یک سهم را مشخص کرده و به ما نشان دهند که هدف این سهم در سه ماه، شش ماه، و یا یک سال بعد به چگونه ای خواهد بود.
البته باید بگوییم که هیچ تحلیلی به صورت 100% درست نمی باشد و بهترین تحلیل گران جهان نیز گاهی اوقات دچار اشتباه می شوند. ولی در این جا می خواهیم بگوییم که یکی از پایه ای ترین مباحث تحلیل تکنیکال بحث اعتبار خط روند است.
شما با توجه به این خط روند می توانید برای خود یک استراتژی خرید ایجاد کرده تا سود های خوبی را بتوانید نسبت به سرمایه خود ایجاد کنید.
انواع خطوط روند
شما در این خطوط شاهد یک و یا دو خط هستید این خطوط باعث می شوند که سهم رشد نکند و سهم را در یک بازه قیمتی نگه می دارد. یکی از این خطوط خط مقاومت و دیگری خط حمایت می باشد، که در بحث اعتبار خط روند نمی توان گفت کدام یک مهم تر است زیرا هر دو کار خنثی سازی را انجام می دهند.
به طوری که نمی گذارند سهم رشد کند و یا ریزش داشته باشد که یک حالت دوگانگی را ایجاد می کند، که به این حالت دوگانگی در سهم و در اصطلاح تکنیکالی گفته می شود سهم در ساید قرار گرفته است.
در خطوط افقی زمان اهمیت چندانی ندارد زیرا در بازه زمانی مختلف سهم فقط در یک متغیر قیمت قرار دارد. این موضوع در خطوط روند نزولی و صعودی و که در ادامه به آن ها می پردازیم کاملا متفاوت است. در ادامه به اعتبار خط روند نیز اشاره خواهیم کرد.
صعودی
در این خطوط شما شاهد یک و یا دو خط می باشید، خط پایین در نمودار که در کف قیمتی سهم می باشد را خط حمایت و خط بالا تر آن که در سقف قیمتی قرار دارد را خط مقاومت می نامند. در این خطوط روند می توان گفت که خط حمایت از اهمیت بالا تری بر خوردار است.
زیرا این خط که به صورت مورب رو به بالا یعنی حالت صعودی قرار داشته و از ریزش سهم جلوگیری می کند.
نزولی
در این خطوط نیز مشاهده می کنید که دو خط در سهم دیده می شود، یکی از این خطوط خط مقاومت و دیگری حمایت است. که در این خطوط خط مقاومت نقش اصلی را بازی می کند.
به این دلیل که با وجود خط روند مقاومتی مورب رو به پایین یعنی قرار گرفتن سهم در حالت نزولی، سهم رشد رو به بالا نداشته و به گفته تکنیکالی سهم در حال اصلاح می باشد.
اگر به عکس های بالا نگاه کنید متوجه خواهید شد که با پیدا کردن چند نقطه در کف و سقف قیمتی سهم می توانید به راحتی این خطوط روند و نیز اعتبار خط روند را تشخیص دهید. البته باید بگوییم این کار در اثر تجربه به دست می آید زیرا بسیار پیش آمده که افراد خط مقاومت را به اشتباه حمایت تشخیص داده اند.
و در ضرر بسیار بدی قرار گرفته که جبران آن ضرر در بازار سرمایه ممکن است مدت ها به طول بیانجامد در صورتی که اگر آن شخص انتخاب درست را انجام می داد می توانست سود خوبی را کسب کند.
حال که تا حدودی با این خطوط آشنا شدید، می خواهیم در رابطه با موضوع اصلی این مقاله یعنی اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال را با شما به بررسی بگذاریم.
اعتبار خط روند چیست
واژه اعتبار را می توان این گونه تفسیر نمود که آن تحلیل و یا کاری که شما انجام می دهید آیا درست است یا نه؟ به گفته ای می توان این اعتبار را به عنوان یک الگو دید که وقتی هر چه آن الگو ها با کار یا تحلیل ما مطابقت بیشتری داشته باشند اعتبار خط روند تحلیل ما بیشتر است.
در زمینه اعتبار خط روند باید بگوییم که شما با توجه به این نکات می توانید به تحلیل های خود اعتبار بخشی کنید و بتوانید بفهمید که آیا تحلیل هایی که انجام می دهید چقدر دارای ارزش هستند.
اعتبار سنجی خط روند
حال می خواهیم بگوییم نکات آن در رابطه با اعتبار سنجی خط روند چیست و چگونه می توان به این تحلیل ها پی برد. در ادامه می خواهیم چند نکته در رابطه با این اعتبار سنجی ها صحبت کنیم، ما این نکات را برای شما به صورت زیر دسته بندی کرده ایم.
زاویه خط روند
اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض کنیم این است که خطوط روندی که شما می خواهید رسم کنید دارای زاویه های مختلفی می باشند. که بهترین حالت برای زاویه خطوط روند زاویه 45 درجه می باشد که این خود از نکات اعتبار یک خط روند می باشد.
در این جا باید بگوییم که حتما نباید زاویه 45 درجه باشد بلکه هر چه خط روند سهم به این عدد نزدیک باشد اعتبار تحلیل شما بیشتر است.
تعداد برخورد
در این جا فرق نمی کند که خط مقاومت باشد و یا حمایت، تنها چیزی که مهم است تعداد برخورد های نمودار سهم با خط روند است. که کمترین برخورد برای کمترین اعتبار یک خط روند 3 برخورد می باشد، و برخورد های 5 تا به بالا از اعتبار های بیشتری برخوردار هستند.
در سابت های دیگر نکات بیشتری در این زمینه قرار داده شده است که باید گفت این دو نکته بیشترین کاربرد را در تحلیل های افراد بازی می کنند. و این نکات برای اعتبار سنجی خط روند کافی است.
کلام پایانی در خصوص اعتبار خط روند
تنها هدف ما در این مقالات این است که شما را با فضای تحلیل تکنیکالی آشنا کنیم حال می خواهد اعتبار خط روند باشد یا … و شما بتوانید یرای خود یک استراتژی مالی تعریف کنید. که نیاز به خرید سیگنال نداشته باشید، چرا که خرید سیگنال را ما به هیچ عنوان به هیچ کسی توصیه نمی کنیم.
چون شما با سرمایه زندگی خود در حال معامله هستید سعی کنید برای آموزش خود در بازار های مالی وقت بگذارید و مطمعن باشید که از یاد گیری این نکات هیچ گاه پشیمان نخواهید شد. زیرا زمانی که شما فقط و منحصرا به دنبال خرید سیگنال باشید.
دیگر به یادگیری مباحث تکنیکالی توجه نداشته و کافی است در خرید سیگنال به سود نیز برسید در این صورت شما به مسائل آموزشی بی توجه می شوید. و چون خود از این سری مسائل اطلاعاتی ندارید اگر سهمی به اشتباه به شما معرفی شود و شما نیز آن را خرید کنید.
ممکن است سودی که تا آن روز داشته اید که هیچ اصل سرمایه خود را نیز از دست بدهید! توصیه ما به شما این است که حتما به یادگیری تحلیل تکنیکال را در برنامه خود داشته باشید. تا هم بتوانید حد ضرر را در سهم های خود تشخیص داده و هم اگر سهام شما در حال ریزش بود بدانید چه زمانی فروش انجام دهید.
و بسیاری از کار های دیگر که در قالب تحلیل تکنیکال به آن ها می رسید و در خرید، فروش های خود استفاده خواهید کرد، البته باید در این جا خدمت شما عرض کنیم که مسائل دیگری از قبیل تحلیل بنیادی، تحلیل روانشناسی بازار و … نیز جز مسائلی می باشد.
که یک فرد در بازار سرمایه باید به آن ها اشراف داشته و به دنبال مطالب روز دنیا نیز باشد تا در کار خود به موفقیت برسد.
ماهی گرفتن را یاد بگرید نه اینکه از دیگران طلب ماهی کنید.
سوالات متداول
- آیا اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال مهم است؟
همان طور که در بالا توضیح دادیم خط روند جز مهم ترین مباحث تکنیکالی است و در همین جهت شما باید مبحث اعتبار خط روند را بدانید. که ما به طور کامل در بالا برای شما توضیح داده ایم.
در اینجا باید خدمت شما عرض کنیم که این حالت که به حالت ساید در مقاله شناخته می شود افراد با تجربه و تحلیل گر عمدتا وارد این نوع از سهام ها نمی شوند. زیرا در این نوع معلوم نیست که سهام به کدام جهت سوق دارد.
و اگر سهم خط حمایت را رو به پایین بشکند شما در ضرر بدی قرار خواهید گرفت. که به این نکات به طور مفصل توضیح داده ایم.
جواب به این سوال می تواند به نحوی متفاوت باشد، زیرا کسانی که می خواهند سهم را تحلیل کنند نظرشان می تواند بسیار متفاوت باشد.
در این زمینه می توان گفت که تجربه و مهارت حرف اول را می زند و کسی که تجربه بالا تری دارد مطمعنا نظرش دارای ارزش بالا تری است، در همین زمینه می توان گفت اعتبار یک خط روند نیز باید توسط افراد مجرب تایید شود که شما به واسته تجربه به آن می رسید.
خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ آموزش رسم خطوط روند
در حوزه بازارهای مالی، خطوط روند خطوط قطری هستند که در نمودار کشیده میشوند. آنها نقاط خاص دادهها را به هم متصل میکنند و پیش بینی قیمتها و شناسایی روندهای بازار را برای معاملهگران و چارتیستها آسانتر میکند. خطوط روند به طور گسترده در بازارهای سهام، ارز فیات، اوراق مشتقه و ارز دیجیتال کاربرد دارند. اساسا خطوط روند مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند؛ اما به جای خطوط افقی، از خطوط مورب ساخته شدهاند. آنها میتوانند شیب مثبت یا منفی داشته باشند. به طور کلی، هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قویتر است. خط روند (Trendline) یکی از مهمترین ابزارها در تحلیل تکنیکال و ترید محسوب میشود. با این که این ابزار بسیار کاربردی است، اما در عین حال بسیار ساده است و تنها با کمی تمرین و تکرار، میتوانید کاملا بر رسم خطوط روند مسلط شوید.
در این ویدیو، قصد داریم تا رسم خط روند را به زبان ساده به شما آموزش دهیم. این ویدیو توسط یک تریدر حرفهای و کهنه کار آموزش داده میشود. با استفاده از تکنیکها و نکات این تریدر، میتوانید پس از ۲۰ دقیقه، شروع به رسم خط روند به صورت حرفهای کنید!
کاربران گرامی میهن بلاکچین، در صورتی که ویدیوی این مطلب برای شما بهنمایش درنمیآید، VPN خود را خاموش کرده و سپس صفحه را رفرش کنید. بعضی ویدیوهای سایت آپارات برای IPهای خارج از ایران به نمایش درنمیآیند.
در ترسیم خط روند، دو روش یا طرز تفکر داریم؛ استفاده از بدنه اصلی کندلها و استفاده از سایههای کندلها. اما مهمترین نکتهای که در رسم خط روند باید مد نظر داشته باشید، این است که هر کدام از دو روش را که انتخاب میکنید، به آن وفادار بمانید. در صورت عدم وفاداری به روش خود، سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید و تریدهای موفقی نخواهید داشت.
منظور از عدم وفاداری این است که خط خود را از بدنه کندل شروع نکنید و با سایه کندل به اتمام برسانید. اگر بدنه اصلی کندل را انتخاب کردهاید، در تمام طول خط بدنههای کندلها را به خط اتصال دهید تا بتوانید یک خط روند معتبر داشته باشید.
یکی دیگر از نکات مهم در رسم خطوط روند معتبر، این است که خط باید حداقل ۳ برخورد با کندلها داشته باشد. در غیر این صورت، خط روند شما معتبر نیست و هرچه تعداد برخوردها بیشتر باشد، خط روند شما اعتبار بیشتری خواهد داشت.
دو روش برای رسم خط روند
استفاده از بدنه کندل، به شما دیرتر سیگنال میدهد؛ اما سیگنال خرید یا فروش این روش بسیار دقیقتر است. برای به کار بردن این روش در رسم خط روند صعودی، باید توجه داشته باشید که هیچ کندلی پایینتر از خط شما بسته نشده باشد و همچنین در رسم خط روند نزولی، باید مطمئن شوید که کندلی در بالای خط روند شما بسته نمیشود.
در رسم خط روند صعودی از سایههای کندلها، بایستی خط خود را از بالای سایههای بالایی کندلها عبور دهید، به طوری که خط به تمام سایهها برخورد کند. این روش ریسکیتر از بدنه کندلهاست؛ چراکه سیگنال خرید یا فروش را زودتر اعلام میکند و ممکن است سود بیشتر و یا ضرر بیشتری متحمل شوید.
هیچ کدام از دو روش بالا درست یا غلط نیست؛ تریدرها از هر دو استفاده میکنند. باید با تمرین و تکرار و استفاده از هر دو روش، روش متناسب با خودتان را پیدا کنید و به آن وفادار بمانید.
خلاصه این که تفاوت این دو نوع خط، در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده میشود؛ در یک روند صعودی، خطوط با استفاده از پایینترین نقاط نمودار ترسیم میشوند (یعنی زیر کندل استیک که کف قیمت را تشکیل میدهد). از طرف دیگر، روند نزولی با استفاده از بالاترین قیمتها رسم میشود (به عنوان مثال، قلههای کندل استیک که سقف پایینتر را تشکیل میدهند).
چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟
بر اساس قلهها و کفهای نمودار، خط روند نشان میدهد که کجا قیمت روند غالب را به چالش میکشد، آن قیمت را امتحان کرده و سپس به جریان اصلی بر میگردد. سپس میتوان خط را ادامه داد و سطوح مهم را در آینده پیش بینی کرد. خط روند تا زمانی که شکسته نشود، معتبر تلقی میشود.
خطوط روند معمولا بر اساس قیمتهای بازار هستند، هر چند که در همه نمودارها استفاده میشوند. این یعنی آنها میتوانند عرضه و تقاضای بازار را پیش بینی کنند. طبیعتا خطوط روند صعودی نشان دهنده افزایش قدرت خرید هستند ( تقاضا بیش از عرضه است) و خطوط روند نزولی با افت قیمت همراه است (عرضه بالاتر از تقاضا) است.
با این حال، حجم معاملات نیز باید در چنین تحلیلهایی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، اگر قیمت رو به افزایش است اما حجم معاملات رو به کاهش یا نسبتاً پایین است، ممکن است احساسات کاذب افزایش تقاضا را ایجاد کند که این قضیه باعث ایجاد فیک اوت (Fakeout) یا شکست کاذب میشود.
همانطور که گفته شد، از خطوط روند برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت استفاده میشود که دو مفهوم اساسی و بسیار مهم در تحلیل تکنیکال هستند. خط روند صعودی، سطح حمایت را نشان میدهد که احتمالاً قیمت آن پایین نمیرود. در مقابل، خط روند نزولی سطح مقاومتی را نشان میدهد که قیمت بالاتر از آن بعید است.
به عبارت دیگر، با شکستن سطح حمایت و مقاومت، یا نزولی (برای یک روند صعودی) یا صعودی (برای یک روند نزولی)، یک روند نامعتبر تلقی میشود. در بسیاری از موارد، وقتی این سطوح کلیدی نتوانند روند را حفظ کنند، بازار تمایل به تغییر جهت دارد.
تحلیل تکنیکال به نظر شخص بستگی دارد و هر شخص روشهای خود را برای رسم خطوط روند دارد؛ بنابراین بهتر است برای کاهش خطرات، تحلیل تکنیکال را با تحلیل فاندامنتال ترکیب کنیم.
ترسیم خطوط روند معتبر
از نظر تحلیل تکنیکال، خطوط روند میتوانند هر دو نقطه را در یک نمودار به هم وصل کنند. اما، اکثر چارتیستها معتقدند که استفاده از سه نقطه یا بیشتر، باعث میشود یک خط روند معتبر شود.
در بعضی موارد، از دو نقطه اول میتوان برای تعریف پتانسیل روند استفاده کرد و نقطه سوم، برای تست اعتبار آن مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، وقتی قیمت آشنایی با تحلیل روند آشنایی با تحلیل روند سه بار یا بیشتر خط روند را لمس میکند بدون اینکه از آن گذر کند، این روند معتبر است. وقتی خط روند چندین بار تست شود، نشان میدهد که روند صرفاً تصادفی و ناشی از نوسانات قیمت نیست.
تنظیمات مقیاس
علاوه بر انتخاب نقاط کافی برای ایجاد یک خط روند معتبر، مهم است که در هنگام ترسیم آنها، تنظیمات مناسب را در نظر بگیرید. از مهمترین تنظیمات نمودار تنظیمات مقیاس است.
در نمودارهای مالی، مقیاس، مربوط به نحوه تغییر قیمت است. دو مقیاس محبوب مقیاس محاسباتی و نیمه لگاریتمی (Semi-log) هستند. در نمودار محاسباتی، با افزایش قیمت یا پایین آمدن از محور Y، تغییر به طور یکنواخت بیان میشود. نمودارهای نیمه لگاریتمی تغییرات را بر حسب درصد بیان میکنند.
به عنوان مثال، تغییر قیمت از ۵ دلار به ۱۰ دلار، همان فاصله را در نمودار محاسباتی پوشش میدهد که تغییر از ۱۲۰ دلار به ۱۲۵ آشنایی با تحلیل روند دلار. اما در نمودار نیمه لگاریتمی ، ۱۰۰ درصد سود (۵ تا ۱۰ دلار) بر خلاف افزایش ۴ درصدی حرکت ۱۲۰ تا ۱۲۵ دلاری، بخش بسیار بیشتری از نمودار را اشغال میکند.
هنگام ترسیم خطوط روند، در نظر گرفتن تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع نمودار ممکن است منجر به قلهها و کفهای متفاوت و در نتیجه خطوط روند متفاوت شود.
کاربردهای دیگر خط روند
خط روند به غیر از این که تشخیص روند را برای شما ساده میکند، امکانات دیگری نیز برای شما مهیا میکند؛ مثل نقاط مقاومت و حمایت، نقاط شکست، پتانسیل معکوس شدن قیمت، تشخیص الگوهای مختلف ترید مثل مثلث معمولی (Triangle)، مثلث ریزشی (Descending Triangle) و مثلث افزایشی (Ascending Triangle)، پرچمهای معمولی (Flag) و پرچم سه گوش (Pennant) ، کانالها (Channel)، الگوی گُوه (Wedge) و غیره.
شما با استفاده از خط روند میتوانید این الگوها را تشخیص دهید، نقاط ورود و خروج خود را بر طبق آنها تنظیم کنید و حد سود (Take Profit) یا TP و حد ضرر (Stop Loss) یا SL خود را قرار دهید.
نقاط ورود، خروج، حد سود و حد ضرر هر یک از الگوهای بالا، تعریف مخصوص به خود را دارد و پس از یادگیری این الگوها، میتوانید به راحتی و با استفاده از خط روند آنها را تشخیص دهید. این تعاریف را میتوانید در سایت تریدینگ ویو (TradingView) مطالعه کنید.
الگوهای حرکتی و تاثیر آنها بر روی خط روند
زمانی که خط روند را رسم میکنید، باید به الگوهای حرکتی توجه کنید؛ مثلا در روند صعودی، پایینهای پایینتر (Lower Low) و پایینهای بالاتر (Higher Low) و در روند نزولی، بالاهای بالاتر (Higher High) و بالاهای پایینتر (Lower High) ساخته میشوند.
در روند صعودی، پایین پایینتر کمترین قیمت در آن بخش از نمودار و جایی است که روند از آن شروع شده؛ پس از آن، تمام الگوهای حرکتی که ساخته میشوند، پایینهای بالاتر هستند و هر پایین بالاتر نسبت به پایین بالاتر بعدی خود، پایین پایینتر نامیده میشود.
در روند نزولی، بالای بالاتر بیشترین قیمت در آن قسمت است و روند نزولی از آنجا شروع میشود. پس از بالای بالاتر، تمام الگوهای بعدی بالاهای پایینتر هستند. هر بالای پایینتر نیز نسبت به بالای پایینتر خود، بالای بالاتر نامیده میشود.
هر زمان که دیدید این الگوهای حرکتی در حال تغییر هستند، بدانید که روند در حال تغییر و شکست خط روند است. یعنی روند تا زمانی ادامه مییابد که این الگوها شکل بگیرند. برای مثال در روند صعودی، شما میبینید که پس از یک پایین بالاتر، یک پایین پایینتر شکل گرفته؛ پس متوجه میشوید که روند در حال نزولی شدن است.
صحبت آخر
در حالی که خطوط روند ابزار مفیدی برای تحلیل تکنیکال هستند، اما خالی از اشتباه نیستند. انتخاب نقاط مورد استفاده برای ترسیم خطوط روند بر میزان تأثیر دقیق روندهای واقعی تاثیر خواهد گذاشت.
به عنوان مثال، برخی از چارتیستها با توجه به بدنه کندل استیک و با نادیده گرفتن نرخ متغیر، خطوط روند را ترسیم میكنند. بنابراین، استفاده از خطوط روند در کنار سایر ابزارها و اندیکاتورهای نمودار مهم است.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما آشنایی با تحلیل روند را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه آشنایی با تحلیل روند بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع آشنایی با تحلیل روند سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی آشنایی با تحلیل روند برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
آشنایی با نمودار قیمت سهم و انواع آن
تحلیل تکنیکال یکی از روش های تحلیلی بازارهای مالی است که تنها به چارت یا نمودار قیمت توجه میشود و از گذشته سهم برای پیش بینی آینده آن استفاده میشود. اما نمودار قیمت سهم چیست و انواع آن کدام است؟ روش های مختلفی برای نمایش نمودار قیمت یک سهم یا یک دارایی وجود دارد که در این مقاله به معرفی آنها خواهیم پرداخت. آشنایی با نمودارهای قیمت-زمان اولین گام در تحلیل تکنیکال است. با ما همراه باشید.
نمودار یا چارت قیمت-زمان چیست؟
نمودار قیمتی یک سهم در واقع یک نمودار دو بعدی است که از به هم پیوستن قیمت سهم در طول زمان تشکیل میشود. محور افقی نمودار نشان دهنده زمان است و محور عمودی نشان دهنده قیمت سهم. به شکل زیر توجه کنید.
شمایل نمودار قیمت-زمان یک سهم
نمودار قیمت-زمان
نمودار قیمت یک سهم را میتوان در واحد های مختلف زمانی (تایم فریم های مختلف) ترسیم کرد. برای همچنین نوع نمودار میتواند به صورت شمعی، خطی یا میله ای باشد. قبل از بررسی هر کدام از آنها اجازه بدهید 4 قیمت یک سهم در یک بازه زمانی را بررسی کنیم.
قیمت باز شدن (OPEN)
اولین قیمتی که سهم در یک بازه زمانی مشخص معامله میشود.
قیمت بسته شدن (CLOSE)
آخرین قیمتی است که در یک بازه زمانی مشخص در آن قیمت سهم مورد معامله قرار میگیرد.
قیمت بالا (HIGH)
بیشترین قیمتی است که در یک بازه زمانی مشخص در آن قیمت سهم مورد معامله قرار میگیرد.
قیمت پایین (LOW)
کمترین قیمتی است که در یک بازه زمانی مشخص در آن قیمت سهم مورد معامله قرار گرفته است.
این 4 قیمت در هر بازار مالی برای یک دوره زمانی مشخص (برای مثال یک روز) وجود دارد. نمودارهای قیمتی بر اساس این 4 قیمت ترسیم میشوند. به صورتی که در نمودار شمعی و میله ای هر 4 قیمت لحاظ میشود و در نمودار خطی تنها آخرین قیمت ملاک است.
انواع نمودار قیمتی
به طور کلی سه نمودار شمعی، خطی و میله ای از معروف ترین نمودارهای قیمتی هستند. شمایل هر کدام از این سه نوع نمودار قیمتی را در زیر مشاهده میکنید.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
ساده ترین نوع چارت قیمتی سهام از میان این سه نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد، مثلا قیمت بسته شدن سهم (close price) در یک روز معاملاتی یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازد و این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن روزهای متوالی ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمتهای بالا، پایین و باز را فراهم نمیکنند. از این رو معمولا نمودار شمعی بیشترین محبوبیت را بین تحلیلگران تکنیکال دارد زیرا تمامی اطلاعات را میتوان با یک نگاه به نمودار شمعی بدست آورد. در زیر یک شمع منفی و یک شمع مثبت (کندل منفی و مثبت) و اجزای آن نمایش داده شده است.
کندل مثبت و منفی و قیمت باز، بسته، بالاترین و پایین ترین که در هر یک مشخص است
نمودار قیمت سهم را باید از کجا مشاهده کنیم؟
نمودار قیمتی در همه اشکال آن برای تمامی نمادهای بورسی موجود است که سایت بورس اوراق بهادار آن را در اختیار کاربران خود قرار داده است. همچنین تمامی کارگزاری ها امکان مشاهده نمودار سهم را برای مشترکین خود فراهم کرده اند.
در نرم افزارهای مختلف تحلیلی امکان رسم نمودار قیمت سهم به اشکال مختلف وجود دارد.
ساده ترین راه برای دیدن نمودار قیمت نمادهای بورسی سایت رهاورد365 است. به سایت زیر مراجعه و بعد از ساخت حساب کاربری نماد مورد نظر خود را از بالای سایت سرچ کنید و نمودار پیشرفته را بزنید تا نمودار سهم برای شما نمایش داده شود.
نمودار قیمت سهم در حالت تعدیل شده
نمودار قیمت سهم در حالت تعدیل شده نموداری است که اثر دو عامل افزایش سرمایه و پرداخت سود نقدی از روی نمودار حذف شده است. این دو رویداد مالی که در اصل باعث ایجاد شکاف (گپ) در نمودار قیمتی سهام میشود، معمولا باعث خواهد شد قیمت سهام یک شرکت در بورس به طور اساسی تغییر کند.
اگر در نمودارهای تعدیل نشده دقت کنید متوجه پرشهایی (اکثرا رو به پایین) در نمودار میشوید. این پرشها به علت افزایش سرمایه یا پرداخت سود بوده است. زیرا معمولا بعد از این موارد قیمت سهم به همان اندازه پایین میآید. تحلیل تکنیکال بر روی نمودارهای تعدیل نشده با خطا مواجه میشود. زیرا عوامل بنیادی در نمودار سهم خود را نشان داده است نه عوامل تکنیکی و این یک تناقض است! بنابراین شما باید برای تحلیل فنی سهم از نمودار تعدیل شده سهم (نموداری که این گپها را ندارد) استفاده آشنایی با تحلیل روند کنید. در نرم افزارهای تحلیلی میتوانید هر دو نمودار را مشاهده کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از علوم و فنون موردنیاز سرمایهگذاران در بورس ایران و سایر بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال میباشد.
اما تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال علم و فن پیشبینی آینده قیمتها بر اساس رفتار گذشته بازار میباشد. شاید درک این تعریف کمی سخت باشد لذا با تعریفی سادهتر به معرفی تحلیل تکنیکال میپردازیم: قیمت یک کالای پر نوسان را در نظر بگیرید، با بررسیهایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که قیمت این کالا به مدت ۸ سال متوالی در تیرماه افزایش قابل توجهی یافته است؛ لذا میتوانیم این احتمال را در نظر بگیریم که در سال نهم در تیر ماه مجدداً قیمت این کالا افزایش یابد.
حال کمی با زبان بورسی توضیحاتی ارائه میکنیم؛ علم تحلیل تکنیکال با بررسی نمودار قیمت و زمان در گذشته، اطلاعاتی را از نمودار استخراج میکند که احتمال رخ دادن آن در آینده نمودار نیز وجود دارد لذا با کنار هم گذاشتن کلیه موارد استخراج شده از نمودار بهترین نقاط ورود و خرج از سهم را شناسایی میکند.
آشنایی با اصول تحلیل تکنیکال
اصول اساسی تحلیل تکنیکال، شامل سه اصل کلی است:
۱- همه چیز در نمودار قیمت نهفته است.
این اصل مبنای تحلیل تکنیکال است. ابتدا باید به درک درستی از این اصل برسیم تا تحلیل تکنیکال را بشناسیم. تحلیلگر تکنیکال میداند که همه عوامل تأثیر گذار روی قیمت سهم، در نمودار لحاظ شده است. یعنی تحلیل قیمتها تمام چیزی است که به آن نیاز دارد. اگر عرضه از تقاضا بیشتر شد قیمتها افزایش مییابند و چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد قیمتها کاهش خواهند یافت. تحلیل تکنیکال تغییرات قیمتها را از روی نمودار بررسی میکند و با علل روانشاختی و عواملی که موجب تغییر قیمت میشوند (مانند عوامل اقتصادی و سیاسی و..) کاری ندارد. اگر اصل اول تحلیل تکنیکال را بپذیریم یعنی پذیرفتهایم که قیمت، همه چیز است.
۲- احتمالاً تاریخ تکرار میشود.
اصل تاریخ تکرار میشود یعنی افرادی که در بورس خرید آشنایی با تحلیل روند و فروش میکنند معمولاً در برابر نوسانات قیمت واکنشهای مشابهی نشان میدهند، مجموع این واکنشها منجر به شکل گیری الگوهای نموداری میشود. از الگوهای نموداری برای تحلیل تغییر قیمتها استفاده میشود. الگوهای نموداری ۵۰ سال قبل هنوز کاربرد دارند و اصل تاریخ تکرار میشود به این موضوع اشاره دارد.
۳- قیمتها از روند مشخصی تبعیت میکنند.
روند به معنای جهت حرکتی قیمتها میباشد. به فرض مثال وقتی از روند صعودی صحبت میکنیم به حرکت افزایشی قیمتها اشاره داریم. تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمتها از روندها تبعیت میکنند. قیمتها گرایش دارند که روند فعلی خود را حفط کنند. تحلیلگران معتقدند که تغییر جهت روندها بر اساس عوامل خارجی است یعنی جهت حرکت قیمت در آینده تغییر نخواهد کرد مگر اینکه عوامل خارجی بر آن اثر گذاشته باشند.
آیا گذشته میتواند برای پیشبینی آینده مورد استفاده قرار گیرد؟
کارایی اطلاعات مربوط به گذشته برای پیش بینی آینده، همیشه مورد سؤال برخی بوده است. استفاده از اطلاعات گذشته در بسیاری از شاخههای علوم مانند هواشناسی کاربرد دارد. بررسی گذشته قیمتها در دسته علم آمار قرار میگیرد و در تمام تحلیلهای زمانی، دادههای آماری گذشته مورد بررسی قرار میگیرند. ارزشمندترین اطلاعات مربوط به گذشته است و میتوان از آن برای پیشبینی آینده استفاده نمود. مجدداً بر روی واژه پیشبینی تاکید داریم و احتمالاً شما تفاوت بین پیشبینی و پیشگویی را میدانید.
انعطافپذیری و سازگاری تحلیل تکنیکال
بزرگترین مزیت تحلیل تکنیکال تطبیق پذیری و تنوع بالای آن برای انواع معاملات در زمانهای مختلف میباشد. اصول تحلیل تکنیکال را میتوان در تمام بازارها به کار برد. بازار بورس ذاتاً نوسانات زیادی دارد و در بازههای زمانی مختلف میتواند فعالتر یا آرامتر شود. تحلیلگر تکنیکال این انعطاف پذیری و سازگاری را دارد که بر قسمتهای فعال بازار متمرکز شود و در بازه زمانی خاصی یک روند را انتخاب کند یا روندی را حذف نماید.
به زبان ساده علم تحلیل تکنیکال در تمام بازارها از بورس تهران تا بورس نیویورک کاربرد دارد، در واقع هر نمودار قیمت و زمانی تاریخچهای از خود ساخته که این تاریخچه توسط علم تحلیل تکنیکال قابل تحلیل است.
آیا سرمایهگذاری بر اساس تحلیل تکنیکال منطقی است؟
دیدگاههای متفاوتی در مورد کارایی تحلیل تکنیکال وجود دارد که به بررسی آنها میپردازیم. دیدگاه اول به بررسی عدم مقبولیت تحلیل تکنیکال نزد مراجع دانشگاهی میپردازد. در گذشته دلایل موجهی از سوی مراجع دانشگاهی برای رد تحلیل تکنیکال وجود داشت. چندین سال قبل بعضی از اقتصاددانان عقیده داشتند قیمت هر سهم، از رفتارهای سرمایه گذار تأثیر میپذیرد و اطلاعات بازار تاثیرچندانی بر آن ندارد. امروزه با دانش و آگاهی بیشتر نسبت به تحلیل تکنیکال و مطالعات و تحقیقات دانشگاهی صورت گرفته، کارائی استراتژیهای تحلیل تکنیکال ثابت شده است. این بررسیها نشان میدهد که با استفاده از استراتژیهای بسیار ساده تحلیل تکنیکال، میتوان در طولانی مدت سود خوبی بدست آورد. دیدگاه دوم اعتقاد به عدم استفاده سرمایه گذاران بزرگ از تحلیل تکنیکال است. این دیدگاه نادرست است، چرا که در سالهای گذشته شرکتها و سرمایه داران بزرگی از مشاوران تحلیل تکنیکال استفاده کردهاند. البته موفقیت یا عدم موفقیت تمام روشهای سرمایه گذاری باید بر مبنای موفقیت سرمایه گذاران بزرگ سنجیده شود نه شکستهای افرادی که روش صحیح سرمایه گذاری را نفهمیدهاند. دیدگاه بعدی این است که تحلیل تکنیکال تنها برای سرمایه گذاریهای کوچک و یا نوسان گیری از بازار مناسب است. دیدگاه چهارم بیان میکند که تنها معامله گران خرد و کوچک از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. این دیدگاه هم نادرست است، چرا که امروزه بسیاری از شرکتهای بزرگ و موفق به شکل گسترده از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. البته برخی دیگر تحلیل تکنیکال را مناسب معاملات کوتاه مدت و معاملات مبتنی بر الگوریتمهای کامپیوتری میدانند اما حقیقت این است که حتی پیش از مرسوم شدن تحلیل با کامپیوتر، از تحلیل تکنیکال استفاده میشد. دیدگاه پنجم بیان میکند که درصد موفقیت تحلیل تکنیکال کم است. با بررسی سوابق تحلیلگران تکنیکالی که بیش از ۵ سال سابقه دارند، نادرستی این دیدگاه ثابت میشود. این افراد معتقدند که تحلیل تکنیکال تأثیر بالایی در موفقیت دارد البته شاید عدهای از افراد به علت تجربه و سابقه کمی که دارند، معتقد به تأثیر پایین تحلیل تکنیکال در موفقیت باشند. دیدگاه آخر بیان میکند تحلیل تکنیکال بورس از روی نمودار بسیار ساده و سریع است. این دیدگاه هم غلط است. برخی ادعا میکنند که با یک آموزش ۲۰ ساعته تمام تحلیل تکنیکال بورس ایران را به شما آموزش میدهند! این حرف نادرستی است چرا که تداوم معاملات موفق و کسب سودهای بزرگ نیازمند درک عمیق و شناخت صحیح تحلیل تکنیکال میباشد.
تحلیلگر تکنیکال کیست؟
از فردی که تحلیل تکنیکال انجام میدهد با نامهای چارتیست، تحلیلگر بازار یا تحلیل گر نموداری نام برده میشود. در گذشته همه این نامها معانی یکسانی داشتند.
تحلیلگر تکنیکال ویژگیهای منحصر به فردی دارد؛ او به نمودار قیمت ایمان دارد و بدون توجه به شایعات و اخبار معتقد است که تمام عوامل تأثیر گذار بر قیمت در نمودار قیمت نهفته است. تحلیلگر تکنیکال با بررسی گذشته نمودار بهترین نقاط ورود و خروج را شناسایی میکند و با صبر و حوصله منتظر تحقق پیش بینیهای خود میباشد.
آیا کامپیوترها هم میتوانند یک تحلیل گر تکنیکال باشند؟
امروزه از کامپیوتر در تحلیل معاملات بورس استفاده میشود. معاملاتی که با الگوریتمهای کامپیوتری انجام شود، معاملات الگوریتمی نام دارد. معاملات الگوریتمی معاملاتی هستندکه با استفاده از الگوریتمهای کامپیوتری انجام شوند. معاملات الگوریتمی میتواند اثر مستقیم یا غیر مستقیم داشته باشند.
دیدگاه شما