تحلیل قیمتی
سلام. با قسمتی دیگر از سری مقالات آموزش معامله با تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی در خدمت شما عزیزان هستیم. همانطور که از عنوان این مقاله آموزش پیداست در این قسمت از مجموعه بلاگ معاملهگری قصد داریم به معرفی و بررسی الگوی مثلث و انواع آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید.
معرفی الگوی مثلث و انواع آن
الگوهای مثلث از جمله الگوهای پرکاربرد و پرتکرار در بازارهای مالی میباشند که نشاندهنده ادامه دار بودن روند بازار هستند. به طور کلی الگوی نموداری مثلث به 4 دسته اصلی تقسیم میشود که این چهار دسته عبارت است از:
- الگوی مثلث افزایشی
- الگوی مثلث کاهشی
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث باز شونده یا انبساطی
در ادامه این مقاله آموزش این چهار نوع مثلث را مورد بررسی قرار میدهیم.
الگوی نموداری مثلث افزایشی
همانطور که از نام این الگو پیداست، این الگو عموما در روندهای افزایشی بازار شکل گرفته و نشان دهنده ادامهدار بودن صعود میباشد. برای درک بهتر این موضوع به تصویر زیر توجه کنید.
در مورد الگوی نموداری مثلث افزایش یا صعودی به چند نکته توجه داشته باشید:
- این الگو عموما در روندهای صعودی شکل میگیرد.
- این الگو ممکن است در انتهای روند نزولی به عنوان الگوی تشکیل دهنده کف نیز ایجاد شود.
- این الگو از دو خط تشکیل میشود که یکی افقی و دیگری کمی صعودی است.
- برای شکلگیری درست این الگو باید حداقل دو کف و دو سقف در آن تشکیل شده باشد. هرچه تعداد این سقف و کف بیستر باشد اعتبار بیشتر است.
نحوه معامله با آموزش تحلیل تکنیکال فارکس مثلث افزایشی:
- نقطه ورود: نقطه ورود در این الگو زمانی است که سقف الگو به صورت صحیح و معتبر شکسته شود.
- حد ضرر: همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال فارکس نیز گفتیم، حد ضرر نقطهای است که متوجه میشویم تحلیل ما اشتباه بوده و باید از معامله خارج شوید. این نقطه در مثلث افزایشی میتواند پشت کندل شکست، ضلع پایین مثلث و یا پشت کندلی که آموزش تحلیل تکنیکال فارکس روند صعودی و شکست را مجددا شروع کرده است تنظیم شود.
- حد سود: بهترین حد سود میتواند سطوح حمایت و مقاومتی باشد که از تاریخچه نمودار به دست میآید.
الگوی نموداری مثلث کاهشی
نحوه عملکرد این الگو درست عکس الگوی مثلث افزایشی میباشد. این الگو عموما در روندهای نزولی تشکیل شده و نشان دهنده ادامه دار بودن روند نزولی میباشد. برای درک بهتر به الگوی شکست نزولی تصویر زیر توجه کنید.
در مورد مثلث کاهشی یا نزولی به چند نکته توجه داشته باشید:
- این الگو هم عموما در روندهای نزولی شکل میگیرد.
- این الگو ممکن است در انتهای یک روند صعودی به عنوان الگوی تشکیل دهنده سقف نیز ایجاد شود.
- این الگو نیز مانند حالت صعودی از دو خط تشکیل میشود که یکی افقی و دیگری کمی نزولی است.
- برای شکلگیری درست این الگوی نموداری نیز باید حداقل دو کف و دو سقف در آن تشکیل شده باشد. هرچه تعداد این سقف و کفها بیستر باشد اعتبار این الگو بیشتر است.
نحوه معامله با الگوی مثلث کاهشی:
- نقطه ورود: نقطه ورود در این الگو زمانی است که خط مقاومت کف آن به صورت صحیح و معتبر شکسته میشود.
- حد ضرر: درست مانند حالت افزایشی حد ضرر بهتر است پشت کندلهای قدرتمند شروع بریکاوت و یا پشت خط حمایت باشد.
- حد سود: مانند حالت افزایشی بهترین حد سود میتواند سطوح حمایت و مقاومتی باشد که از تاریخچه نمودار به دست میآید.
الگوی نموداری مثلث متقارن
الگوی نموداری مثلث متقارن با توجه به شکل ظاهری که دارد میتواند هم از نوع صعودی باشد و هم از نوع نزولی. با توجه به این که الگوهای مثلث از نوع ادامه روند میباشند با توجه به موقعیت تشکیل این الگو و نحوه شکست حاصل از کندلهای پر قدرت میتوان نزولی یا صعودی بودن آن را به سادگی تشخیص داد. برای درک بهتر الگوی به تصویر زیر توجه نمایید.
در مورد مثلث متقارن به چند نکته توجه داشته باشید:
- در این الگو قیمت به سقف و کف الگو برخورد کرده و در یک نقطه جمع میشود.
- حداقل برای تشکیل یک الگوی صحیح باید دو سقف و دو کف درون مثلث مورد نظر ما شکل بگیرد.
- با توجه به بالا و پایین شدن قیمت درون مثلث میتوانید با رسیدن قیمت به سقف و کف مثلث، داخل این الگو نیز معامله کنید.
نحوه معامله با الگوی نموداری مثلث متقارن:
- نقطه ورود: برای تشخیص نقطه ورود باید صبر کنیم تا یکی از خطوط بالا یا پایین مثلث با قدرت شکسته شود.
- حد ضرر: همانطور که گفته شد حد ضرر باید پشت کندلهای پر قدرت شکست و یا خط حمایت یا مقاومت تنظیم شود.
- حد سود: مانند حالتهای قبلی بهترین حد سود میتواند نقاط برگشتی و نزدیکترین حمایت و مقاومتهای نمودار مورد نظر شما باشد.
الگوی مثلث انبساطی یا پهن شونده آموزش تحلیل تکنیکال فارکس
این الگو نسبت به حالتهای دیگر کمی کمیابتر میباشد. از جمله ویژگیهای این الگو این است که حجم معاملات در حین گسترش بازه قیمتی در نمودار افزایش پیدا میکند. یکی از مناسبترین روشهای معامله در این الگو خرید و فروش در سقف و کف این الگو میباشد. یعنی در هنگام رسیدن به سقف و خط مقاومت فروش کرده و در هنگام رسیدن به خط حمایت یا کف خرید میکنیم.
حد سود در این نوع معامله میتواند ضلع مقابل مثلث باشد و حد ضرر نیز پشت خط حمایت و مقاومت یا سقف الگوی شکست نزولی و کف الگو میتواند تنظیم شود.
به خاطر داشته باشید که برای ورود به معامله در سقف و کفهای این الگو میتوانید از آموزش تحلیل تکنیکال فارکس الگوهای کندلی برگشتی که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال فارکس در مورد آنها صحبت کردیم نیز استفاده کنید. نحوه استفاده از این الگوها در مقالات قبلی بررسی شده است و شما تنها باید منتظر تشکیل این الگوها در سقف و کف این مثلث باشید.
مطالب مرتبط با این قسمت از مجموعه بلاگ آموزش تحلیل تکنیکال فارکس آموزش تحلیل تکنیکال نیز در همین نقطه به پایان میرسد. در قسمتهای بعدی به بررسی دیگر الگوهای نموداری متداول در بازارهای مالی خواهیم پرداخت.
آشنایی با الگوی پرچم
سلام. به قسمتی دیگر از مجموعه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال خوشآمدید. در این قسمت از مجموعه بلاگ آموزش معامله با تحلیل تکنیکال، قصد داریم به آموزش معامله با الگوی پرچم یا Flag بپردازیم. پس با ما همراه باشید.
معرفی الگوی پرچم
الگوی پرچم از جمله الگوهای بسیار محبوبی است که عموما توسط بسیاری از معاملهگران بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. این الگو از سری الگوهایی است که با دیدن آن احتمال میدهیم تا روند فعلی با شکست الگو ادامه پیدا کرده و تا حد مشخصی در راستای روند فعلی بازار حرکت کند. برای درک بهتر و یادگیری شکل ظاهری الگوی آموزش تحلیل تکنیکال نموداری پرچم به تصاویر زیر توجه کنید.
همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال نیز گفتیم، تشخصی سریع آموزش تحلیل تکنیکال و صحیح الگوها در معامله نیازمند تمرین فراوان و بکتست در گذشتهی نمودار میباشد. بنابراین پیش از هر اقدامی باید الگوی نموداری Flag را روی گذشتهی نمودار مورد نظر خود پیدا کرده و مطالب مطرح شده در این مقاله آموزشی را تمرین کنید.
نحوه معامله آموزش تحلیل تکنیکال با الگوی پرچم
پس از این که الگوی پرچم را روی نمودار قیمتی مورد نظر خود پیدا کردید باید فورا خطوط سقف و کف پرچم را بکشید. در مرحلهی بعد باید منتظر یک شکست یا بریکاوت قوی باشید تا بلافاصله بعد از شکست سقف (در حالت صعودی) یا کف الگوی (در حالت نزولی) وارد معامله شوید.
توجه داشته باشید که اگر درست در همین لحظه به حجم معاملات نیز توجه کنید میتوانید افزایش حجم خرید و فروش را نیز مشاهده نمایید که این اتفاق میتواند مهر تاییدی بر تحلیل و الگوی مورد نظر شما باشد.
برای درک بهتر نقطه ورود به تصویر زیر دقت کنید.
حد سود در الگوی نموداری FLAG چگونه تنظیم میشود؟
برای تعیین حد سود در الگوی نموداری Flag، باید ابتدا طول میله پرچم را اندازه گرفته و سپس حد سود خود را به همین میزان از نقطه ورود خود که روی بریکاوت تنظیم شده است، فاصله دهید. برای درک بهتر نحوه تعیین نقطه ورود به تصویر زیر توجه نمایید.
حد ضرر آموزش تحلیل تکنیکال در الگوی نموداری پرچم
همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال نیز گفتیم، حد ضرر نقطهای است که در آن نقطه به این نتیجه میرسیم که تحلیل ما اشتباه بوده و باید فورا برای جلوگیری از ضررهای مالی بیشتر از بازار خارج شویم. این نقطه در الگوی نموداری پرچم میتواند در حالت صعودی خط پایین پرچم و در حالت نزولی روی خط بالای پرچم تنظیم گردد. اما اگر در الگوی شما این فاصلهها برای تعیین آموزش تحلیل تکنیکال حد ضرر زیاد باشد، میتوانید بر حسب تجربه و بکتستهایی که روی نمودار مورد نظر خود انجام دادهاید این حد ضرر را تغییر دهید. مثلا اگر بریکاوت بسیار قدرتمند داشته باشید میتوانید حد ضرر را پشت کندل بریکاوت قرار دهید.
مطالب مرتبط با این مقاله آموزش در همین نقطه به پایان میرسد. در صورتی که در مورد الگوی نموداری Flag یا پرچم سوال یا ابهامی دارید میتوانید از طریق بخش دیدگاههای مقاله و یا دایرکت اینستاگرام صفحه رسمی جناب دکتر رضا رضایی با ما در ارتباط باشید.
آشنایی با الگوی کف و سقف دوقلو
سلام. با قسمتی دیگر از سری مقالات آموزشی معامله در بازار فارکس و دیگر بازارهای مالی در خدمت شما عزیزان هستیم. همانطور که از عنوان این بلاگ آموزشی مشخص است، در این مقاله قصد داریم به معرفی و آموزش الگوی کف و سقف دوقلو و سه قلو بپردازیم. پس با ما همراه باشید تا این الگوهای نموداری کاربردی را با هم بررسی کنیم.
معرفی الگوی کف و سقف دو و سه قلو
الگوهای کف و سقف دوقلو و سه قلو از جمله الگوهای برگشتی در نمودار میباشند. به عبارت دیگر با مشاهده و تشخیص این الگوها در نمودار توقع داریم که روند فعلی نمودار برگشته و در جهت عکس حرکت کند.
تشخیص این الگوهای نموداری با توجه به شکل سادهای که دارند کار بسیار آسانی میباشد. برای آشنایی با این الگوها به تصاویر زیر توجه نمایید.
همانطور آموزش فارکس که گفته شد تشخیص و شناسایی این الگوها کار بسیار سختی نیست و شما میتوانید با کمی تمرین در گذشتهی نمودار قیمتی بازار، توانایی خود در زمینه تشخیص سریع الگوهای نموداری را بالا ببرید.
حال که با شکل ظاهری الگو کف و سقف دوقلو و سه قلو آشنا شدید، آموزش فارکس به عنوان یک معاملهگر که در حال برداشتن گامهای نخست خود در زمینه آموزش فارکس و دیگر بازارهای مالی میباشد آموزش فارکس باید نکات مهمی را همواره در مورد این الگوها به خاطر داشته باشید که در ادامه آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
نکات مهم الگو کف آموزش فارکس و سقف دوقلو و سه قلو
در هنگام معامله با این الگوهای نموداری حتما این نکات را مد نظر داشته باشید:
- در هر دو حالت دوقلو و سه قلو، ارتقاع قلهها و عمق درهها نباید اختلاف زیادی داشته باشند.
- بسته به نمودار و تایمفریمی که در آن معامله میکنید، راس قلهها یا درهها میتوانند فاصلههای مختلفی داشته باشند، اما این نکته را به خاطر داشته باشید که فاصلهی بین قله و درهها نباید آنقدر زیاد شود که فرم اصلی الگو خراب شود.
- الگوی سقف دوقلو و سه قلو در روندهای نزولی ارزش بیشتری دارند. چرا که در این روندها توقع ما از معامله در راستای روند میباشد (یعنی در جهت نزول) که احتمال وقوع آن بالاتر است.
- الگوی کف دوقلو و سه قلو در روندهای صعودی ارزش بیشتری دارند. چرا که در این روندها توقع ما از معامله در راستای روند میباشد (یعنی در جهت صعود)، بنابرای احتمال وقوع آن بالاتر است.
- احتمال تشکیل الگوهای سه قلو از الگوی کف و سقف دوقلو کمتر میباشد ولی ارزش آن بالاتر است.
- الگو کف و سقف دوقلو و سه قلو در انواع نمودارهای شمعی، میلهای و خطی قابل استفاده میباشد.
نقطه ورود در الگوی کف و سقف سه قلو و دوقلو
اگر به تصاویر این الگوها توجه کنید حتما متوجه میشوید که درست مانند الگوی سر و شانه، این الگوهای نموداری نیز دارای یک خط گردن میباشند. عموما معاملهگران زمانی وارد معامله میشوند که این خط گردن به صورت معتبر شکسته شود.
دقت کنید که باید بریکاوت اتفاق افتاده حتما قدرت کافی برای شکست خط گردن را داشته باشد تا الگوی مورد نظر ما تایید شده و به حد سود برسد، در غیر این صورت ممکن است شکست جعلی بوده و شما بعد از ورود به معامله دچار ضرر شوید.
همانطور که در مقالات قبلی نیز گفته شد مهمترین نکته در مورد معامله با الگوهای نموداری تمرین و بررسی الگوها در گذشتهی نمودار میباشد. این تمرین به شما کمک میکند تا به سادگی آموزش بازار فارکس تفاوت بین شکستهای حقیقی و جعلی را درک کنید.
حد سود در الگوهای دو و سه قلو آموزش بازار فارکس چگونه تنظیم میشود؟
همانطور که در دیگر مقالات آموزش بازار فارکس و معامله به کمک تحلیل تکنیکال گفتیم، یکی از اقدامات مهم بعد از ورود به معامله تنظیم درست حد سود میباشد آموزش بازار فارکس. چرا که در صورتی که سود خود را به موقع دریافت نکنیم ممکن است سود را از دست داده و گاها دچار ضرر هم بشویم.
حد سود در الگوهای کف و سقف دو و سه قلو درست اندازهی ارتفاع قله و درهها تا خط گردن، از نقطه ورود فاصله پیدا میکند . آموزش بازار فارکس برای درک بهتر به تصاویر زیر توجه کنید.
خط روند صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی می باشد.تمام ابزار های تکنیکی از قبیل الگو هابازگشتی٬الگو های ادامه دهنده٬ میانگین های متحرک٬حمایت و مقاومت ها٬ تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمده اند.
به طور ساده روند جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد. نمودار قیمت یک سهم هیچ وقت در یک خط راست و یا در یک جهت خاص حرکت نمی کند.تغییرات قیمت سهم به صورت یک سری حرکات زیگزاگ مشخص می شود.این زیگزاگ ها همانند یکسری موج های پی در پی می باشند که شامل موج های صعودی و نزولی می باشند.
بهتر است بخوانید : مفهوم حد ضرر یا stop loss در سرمایهگذاری
برآیند حرکات این موج های صعودی و نزولی روند حرکتی قیمت سهم را نشان می دهد که شامل روند های صعودی و نزولی و خنثی می باشد.
روند صعودی یکسری از موج ها و حفره های بالا رونده تعریف می شود و روند نزولی بر خلاف آن از موج ها و حفره های پایین رونده تشکیل شده و روند حنثی شامل موج ها و حفره هایی است که جهت مستقیم دارند.
روند ها از لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت بلند مدت و میان مدت تقسیم می شوند. هرچه روند بلند مدتی تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار است.
خط روند
خط روند یک مفهوم تکنیکال برای تشخیص جهت حرکت بازار و کمک به تحلیل آن است که برای رسم این خط به حداقل ۲ نقطه نیاز داریم.خط روند را با وصل کردن قله ها و یا دره های پیاپی رسم میکنند.خطوط روند به سه دسته صعودی ٬ نزولی و خنثی تقسیم می شود. در تصویر زیر یک نمونه از حالت صعودی را مشاهده می نمایید.
خط روند صعودی
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با الگوی شکست نزولی شیب مثبت می رسیم که به این خط ٬ خط روند صعودی میگویند. این خط نمایانگر حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است. یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
اعتبار این خط به عواملی مانند شیب خط ٬ حجم معاملات در زمان برخورد به خط روند ٬ بازه زمانی (بلند مدت بودن بررسی خط روند در تحلیل ها) و تعداد برخورد ها بستگی دارد.
خط روند نزولی
برای رسم این خط به جای وصل کردن کمینه قیمتی باید بیشینه قیمتی را به هم وصل کنید. بعد از وصل کردن این نقاط با استفاده از یک خط به یکدیگر به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر خط روند نزولی می باشد.
در این خط نیز همانند خط روند صعودی عواملی مانند تعداد برخورد٬ شیب خط٬ بررسی خط روند در بلند مدت و حجم معاملات در اعتبار آن اثر گذار است.
در تصویر زیر یک نمونه از خط روند نزولی را مشاهده می کنید.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده می شود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
۱- شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
۲- تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
۳- شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود از پتانسیل بالایی برای شکست خط روند برخوردار است.
بهتر است بخوانید : چرا بورس در هفته گذشته ریخت؟ مصاحبه با تحلیل گر بازارهای مالی
۴- بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
نکته مهم : این چهار مورد فقط بخشی از عوامل اثر گذار بر اعتبار خط روند می باشند و ممکن است موارد دیگری هم وجود داشته باشد.
شرایط شکست خط روند
شرایط شکست خط روند به عوامل متعددی بستگی دارد به عبارت دیگر هر شکستی در خط روند یک شکست معتبر و یا مهم محسوب نمی شود بلکه شکست زمانی معتبر است که موارد زیر را داشته باشد:
۱- حجم معاملات در زمان شکست:
حجم معاملات در زمان شکست باید بالاتر از میانگین روز های دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دو باره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست از نوع فیک (شکست دروغین) باشد.
اگر شکست با حجم بالایی رخ بدهد نشان دهنده این است که افراد زیادی این خط را به عنوان حمایت یا مقاومت قوی قبول دارند و حالا که شکسته شده این افراد در این ناحیه معاملات زیادی را انجام میدهند.
۲- کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی :
یکی دیگر از موارد بسیار مهم میزان تغییر قیمت در زمان شکست می باشد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد آن شکست معتبر تر محسوب می شود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (گپ GAP ) همراه باشد اعتبارش بسیار بالاتر است.
۳- همراه بودن شکست با یک الگو:
اگر شکست با یک الگو همراه باشد آن شکست اعتبار بالاتری دارد و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال وقتی نمودار سهم در انتهایی یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانه سقف می باشد اگر نمودار قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند آن شکست اعتبار بالاتری دارد.
۴- اعتبار خط روند شکسته شده بالاست یا پایین:
هرچقدر اعتبار خط روند بالاتر باشد شکست آن نیز اعتبار بالایی دارد. یعنی اگر یک خط روند که اعتبار بالایی دارد شکسته شود ٬ آن شکست از نو فیک نیست و یک شکست واقعی می باشد و نشان دهنده تغییر روند در حرکت قیمت سهم است.
در تصویر زیر که مربوط به سهم خساپا می باشد می توانید یک شکست معتبر را مشاهده کنید
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال به همراه حد سود و حد زیان
الگوی مستطیل یکی از محبوب ترین الگوهای ادامه دهنده روند است که در معاملات مورد استفاده قرار می گیرد. در اینجا قصد داریم 5 مرحله اساسی جهت معامله با این الگو را شرح دهیم.
مفهوم الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
شکل مستطیل، یک الگوی معاملاتی است که می تواند هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی ظاهر شود. این الگو شامل کف ها و قله های متوالی است که به موازات هم شکل می گیرند. نکته قابل توجه دیگر این است که همه کف ها و قله ها بصورت افقی قرار می گیرند.
تصویر بالا یک طرح ساده از الگوی نموداری مستطیل را نشان می دهد.
انواع الگوهای مستطیلی
الگوی مستطیل صعودی
مستطیل صعودی، یک الگوی ادامه دهنده روند است که در طی یک روند قوی صعودی تشکیل می شود.
پس از تشکیل الگو و شکست از سمت بالا، روند صعودی ادامه می یابد.
تصویر بالا الگوی شکست نزولی با یک افزایش شدید قیمت شروع می گردد و سپس وارد فاز تراکم می شود. قدرت مستطیل در این است که یک جدال بین خریداران و فروشندگان رخ می دهد و پایان این رقابت موجب یک حرکت قدرتمند می گردد.
بنابراین قیمت افزایش می یابد و با یک تراکم قیمت، مستطیل شکل می گیرد. زمانیکه الگو شکسته می شود قیمت می تواند یک رالی جدید را آغاز کند.
الگوی مستطیل نزولی
الگوی مستطیل نزولی دقیقا برعکس مستطیل صعودی است.
همانگونه که در تصویر بالا مشاهده می شود الگوی مستطیل نزولی با یک کاهش قیمت آغاز می شود. سپس قیمت در یک محدوده مشخص نوسان کرده و مستطیل تشکیل می شود.
اگر شما موفق به یافتن یک الگوی مستطیل نزولی شدید می توانید بلافاصله پس از عبور قیمت از پایین مستطیل، وارد یک موقعیت فروش شوید.
5 گام جهت معامله با الگوی مستطیل
حال که با الگوی مستطیل آشنا شدید زمان آن رسیده که نحوه معامله با این الگو را فرا بگیرید.
گام اول: شناسایی الگوی مستطیل
جهت شناسایی الگوی مستطیل، ابتدا بایستی یک نمودار دارای روند مشخص را بیابید که در حال تجدید قوا(تراکم قیمت) می باشد. سپس باید حداقل دو کف و دو قله قیمتی را بیابید که بصورت افقی ایجاد شده اند.
این دو قله و کف قیمتی، سطوح مقاومت و حمایت را در الگوی مستطیل تشکیل می دهند.
تصویر بالا این را نشان می دهد که شما به منظور شناسایی الگوی مستطیل در نمودار، نیاز به دو قله و دو کف قیمتی دارید.
همانطور که در تصویر دیده می شود قیمت با یک روند صعودی شروع می شود و پس از رشد بیش از حد، وارد فاز استراحت می شود.
مکث روند، اولین قله را ایجاد می کند. سه حرکت دیگر قیمت، به ترتیب، یک کف، قله و کف دیگر را خلق کرده است. این نوسانات قیمت بگونه ای می باشد که گویی نمودار در یک جعبه به دام افتاده است.
وقتی مشاهده کردید قیمت برای بار دوم می خواهد کف ایجاد کند آن را به عنوان الگوی مستطیل در نظر بگیرید. زیرا نمودار، دو قله و دو کف را ایجاد کرده است.
گام دوم: مشخص کردن شکست الگو
اگر مستطیل، صعودی است شما بایستی به دنبال شکست از بالای الگو باشید. با شکست از بالای الگو می توان انتظار داشت که روند صعودی ادامه دار خواهد بود.
اگر مستطیل، نزولی باشد بایستی قیمت، سطح حمایت(کف مستطیل) را بشکند تا به عنوان الگوی مستطیل شناسایی شود. در این حالت، شما سیگنالی دریافت کرده اید که قیمت در حال شروع یک روند نزولی جدید می باشد.
تصویر بالا نشان می دهد که چگونه شکست در یک الگوی مستطیل صعودی صورت می گیرد. توجه داشته باشید که در این مثال، ما از دو قله و دو کف جهت تشکیل الگو استفاده کرده ایم. با این حال ممکن است گاهی اوقات در هر سطح، سه یا چهار کف و قله تشکیل شود.
گام سوم: ورود به معامله با الگوی مستطیل
جهت ورود به معامله، شما بایستی ابتدا مشخص کنید که آیا شکست در همان جهتی می باشد که روند مکث کرده است. سپس می تواند سهام مورد نظر را خریداری کنید و یا اگر الگو، یک مستطیل نزولی است وارد معامله فروش استقراضی شوید.
گام چهارم: با تعیین حد زیان، معامله را امن کنید
شما نبایستی معامله را به دست شانس بسپارید.
مانند هر معامله دیگر بایستی برای مدیریت معامله خود از سفارش حد زیان استفاده کنید.
زمانیکه شما شکست الگو را تشخیص دادید بایستی مسافت بین سطح حمایت و مقاومت در مستطیل را اندازه گیری کنید. سپس حد زیان خود را در نقطه وسط این مسافت قرار دهید.
بدین ترتیب، معامله شما امن می شود. بنابراین شما می دانید که حداکثر زیان این معامله برابر با نصف اندازه الگو خواهد بود.
در تصویر زیر، نحوه تعیین حد زیان بصورت شکل نمایش داده شده است:
پس از اینکه بعد از شکست الگو وارد یک معامله خرید شدید، سفارش حد زیان شما بایستی همانند تصویر بالا تعیین شود.
دلیل اینکه حد زیان را در وسط الگو قرار می دهیم این است که امکان دارد نمودار قیمت، قبل از ادامه روند، تکانه هایی را تجربه کند و نوسان داشته باشد.
بنابراین اگر حد زیان را دقیقا قبل از شکست قرار دهید ممکن است معامله شما با یک نوسان کوچک بسته شود.
گام پنجم: حد سود در الگوی مستطیل
در الگوی مستطیل، یک قانون ساده جهت خروج از معامله وجود دارد.
زمانیکه شما با استفاده از الگوی مستطیل وارد معامله شدید بایستی معامله را حفظ کنید تا نمودار، حداقل هدف قیمت که به اندازه الگو می باشد را سپری کند.
اندازه الگو به معنی تفاضل بین سطح حمایت و سطح مقاومت در مستطیل است. این تفاضل با قیمت در نقطه شکست جمع می شود و حداقل هدف قیمتی بدست می آید.
از آنجاییکه حد زیان موقعیت معاملاتی در وسط الگو قرار گرفته است حد سود شما به اندازه دو برابر حد زیان شماست. بدین ترتیب، نسبت پاداش به ریسک برابر با 2 می باشد که رقم قابل قبولی است.
خطوط زرد رنگ در تصویر بالا، حداقل پتانسیل مورد انتظار در الگوی مستطیل را نشان می دهند. اما در اکثر اوقات، حرکت قیمت بیش از این محدوده در جهت خود ادامه می یابد.
گاهی اوقات ما وارد فاز دوم رالی قیمت می شویم که می تواند سرعت رشد آن چندین برابر بیشتر از فاز اول باشد.
اگر شما دریافتید که یک سهم واقعا در حال شروع یک رالی پر قدرت است می توانید از دیگر اندیکاتورها مانند میانگین متحرک جهت خروج از معامله استفاده کنید.
معامله با الگوی مستطیل با سقف های بالاتر و کف های پایین تر
حال که نحوه معامله با الگوی مستطیل را آموختیم می خواهیم دریابیم که چگونه می توان سود معامله را از حداقل هدف قیمتی فراتر برد.
اگر الگوی مستطیل، صعودی باشد معامله را تا زمانی حفظ می کنیم که نمودار، کف های بالاتر ایجاد می کند. این معامله زمانی بسته خواهد شد که در نمودار سقف پایین تر و کف پایین تر مشاهده شود.
اگر الگوی مستطیل، نزولی باشد معامله تا زمانی حفظ می شود که نمودار، قله های پایین تر ایجاد می کند. این معامله زمانی بسته خواهد شد که قله های بالاتر و کف های بالاتر در نمودار ظاهر شوند.
در زیر، یک مثال واقعی از مستطیل نزولی را مشاهده می کنید.
نمودار بالا مربوط به سهام شرکت اینتل(Intle) می باشد که در تایم فریم ساعتی رسم شده است. در این نمودار، قیمتهای 14 آوریل 2016 مشاهده می شود که پتانسیل الگوی مستطیل در آن نمایش داده شده است.
نمودار با یک کاهش قیمت شروع می شود و پس از آن، یک دوره تراکم به شکل مستطیل تشکیل می گردد.
این الگو با خطوط آبی بر روی نمودار مشخص شده است. همانگونه که مشاهده می شود، قیمت، سه کف و سه قله را بصورت افقی ایجاد کرده است. بنابراین، ما وجود الگو را تایید می کنیم و در هنگام شکست سطح پایینی مستطیل، وارد موقعیت فروش می شویم.
سپس، حد زیان معامله را در وسط الگو قرار می دهیم که با خط افقی قرمز رنگ نمایش داده شده است.
پس از اینکه سهام اینتل را بصورت استقراضی به فروش رساندیم قیمت وارد یک روند نزولی قدرتمند می شود. همانطور که در تصویر مشاهده می کنید قیمت، چهار قله پایین تر ایجاد کرده است که با خطوط مشکی در تصویر مشخص شده است.
نمودار پس از چهار قله پایین تر، یک قله بالاتر ایجاد کرده است. در همین زمان، یک کف بالاتر نیز در نمودار، شکل گرفته است. این محدوده ها با خطوط قهوه ای نشان داده شده است.
بنابراین، ما بر اساس این سیگنال صعودی، از موقعیت فروش خارج می شویم و معامله را می بندیم.
حال به یک مثال واقعی از الگوی مستطیل صعودی توجه کنید.
تصویر بالا، نمودار جنرال الکتریک در تاریخ 14 ژوئن 2016 را نشان می دهد. این نمودار در تایم فریم 2 دقیقه ای نمایش داده می شود. در این تصویر، الگوی مستطیل صعودی شکل گرفته است.
الگو با خطوط آبی در نمودار مشخص شده است. ما بایستی در هنگام شکست الگو از بالا، وارد معامله خرید شویم. این شکست، پس از افزایش قیمت در دومین کف قیمتی در داخل الگو رخ داده است.
بنابراین ما سهام جنرال الکتریک را خریداری می کنیم و سفارش حد زیان را در وسط الگو قرار می دهیم.
یک ساعت بعد، نمودار به حداقل هدف قیمتی خود می رسد. در مسیر صعودی، نمودار، کف های بالاتر ایجاد می کند. هر کف قیمتی در نمودار، بالاتر از کف قبلی است. این حاکی از یک روند صعودی در نمودار است.
ناگهان قیمت، یک کف پایین تر در نمودار ایجاد می کند. با این حال، قله ها هنوز در سطوح بالاتر تشکیل می شوند.
به منظور خروج از معامله بایستی قله پایین تر و کف پایین تر را در نمودار مشاهده کنیم.
این نشاندهنده خستگی روند صعودی است. با این حال، حرکت قیمت، سیگنال خروج از معامله را نمی دهد.
خطوط سبز رنگ در تصویر بالا، این رفتار را نشان می دهد. این یک الگوی مثلث انبساطی است که نشان دهنده پتانسیل افزایش قیمت است. بنابراین ما موقعیت خریدمان را بر اساس الگوی مستطیل، حفظ می کنیم.
کف بعدی در نمودار در سطح بالاتر است که مشخص می کند هنوز روند صعودی در جریان است. سپس قیمت، قبل از اتمام بازار، یک حرکت صعودی دیگر را تجربه می کند و ما معامله را می بندیم.
ما در این معامله تنها به این دلیل موقعیت معاملاتی خود را می بندیم که سبک معامله ما، معاملات روزانه(Day trading) است و نمی خواهیم معامله را در طول شب حفظ کنیم.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 3.8 / 5. تعداد آرا 88
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
دوره بازگشت سرمایه در ارزیابی سرمایه گذاری ها
آموزش ثبت نام و راهنمای استفاده از سایت تاپ چنج
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال بورس
اگر بخواهیم الگوی مثلث در بورس را بهدرستی درک کنیم، باید کمی از تئوری پسزمینه آن بدانیم. تحلیلگران تکنیکال روند بازار را به ۳ حالت تقسیم میکنند: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی. وقتی روند قیمتی سهمی عوض میشود (مثلا روند نزولی تمام میشود و قیمت سهم میخواهد روندی صعودی در پیش بگیرد) معمولا شاهد تشکیل «الگوهای برگشتی» در نمودار قیمت سهام هستیم. اما از دیدگاه تحلیل تکنیکال، قیمت سهام در یک روند مشخص (چه نزولی و چه صعودی) معمولا رشد مداوم ندارد، بلکه همراه با افتوخیز و استراحت و اصلاح قیمتی و زمانی است. در این بازهها که قیمت سهم اصطلاحا استراحت میکند، معمولا با تشکیل الگوهای ادامهدهنده مواجه خواهیم شد که الگوی مثلث نوعی از همین الگوهای ادامهدهنده است.
نکته یک: روی هم رفته ۲ نوع الگو داریم: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامهدهنده. الگوی مثلث هم یکی از انواع الگوهای ادامهدهنده به حساب میآید.
نکته ۲: وقتی میگوییم نمودار سهم الگوی مثلث تشکیل داده، انتظار کلیمان این است (که اگر تحلیلمان درست باشد) قیمت سهم پس از تکمیل الگوی مثلث به روند قبلی خودش ادامه بدهد. یعنی اگر قیمت سهم در حال کاهش بوده، بعد از تکمیل الگوی مثلث به کاهش ادامه بدهد و اگر در حال افزایش بوده، بعد از این الگو باز هم افزایش پیدا کند.
الگوی مثلث چگونه رسم میشود؟
از نظر فنی، الگوی مثلث زمانی تشکیل میشود که قیمت سهام نمیتواند کف یا سقف جدیدی تشکیل بدهد و برای مدتی بین دو محدوده نوسان میکند. برای رسم الگوی مثلث کافی است در نمودار سهم، سقفهای قیمتی اخیر را به یکدیگر وصل کنیم تا خط روند نزولی موقت را داشته باشیم. این خط روند در واقع ضلع بالایی مثلث را تشکیل میدهد. اگر همین کار را با کفهای قیمتی اخیر انجام بدهیم، ضلع پایین مثلث را به دست خواهیم آورد.
انواع الگوی مثلث در بورس چیست؟
الگوی مثلث انواع بسیار متنوعی میتواند داشته باشد. بهویژه که با پیشرفت روش تحلیل تکنیکال و پیدایش انواعواقسام استراتژیهای معاملاتی، تحلیلگران تکنیکال به جزئیات هرچه بیشتری در نمودار قیمت توجه میکنند و الگوها را به گروههای هرچه بیشتری تقسیم میکنند. اما در اینجا میخواهیم چهار نوع الگوی مثلث را بررسی کنیم که احتمالا بیشترین کاربرد را دارند:
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث افزایشی یا بالارونده
- الگوی مثلث کاهشی یا پایینرونده
- الگوی مثلث پهنشونده
الگوی مثلث متقارن یا The Symmetrical Triangle Pattern
الگوی مثلث متقارن، همانطور که از اسمش پیداست، زمانی روی نمودار ظاهر میشود که خط روند بالا و خط روند پایین، شکلی شبیه به یک مثلث متساویالساقین میسازند که بهنوعی تقارن دارد. تفاوت الگوی متقارن با الگوهای دیگر در این است که به هیچ طرف (بالا یا پایین) متمایل نیست و میشود گفت حالتی طبیعی و متعادل دارد. هرچند همانطور که قبلا اشاره کردیم، الگوی مثلث یک الگوی ادامهدهنده است و بیشتر اوقات قیمت سهم همان روندی را در پیش میگیرد که قبل از تشکیل الگوی مثلث داشته. مثلا اگر قبل از تشکیل الگوی مثلث قیمت سهم صعودی بوده، معمولا قیمت سهم ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی موقت) را به سمت بالا میشکند و به صعودش ادامه میدهد.
معامله بر مبنای الگوی مثلث متقارن
متداولترین استراتژی تحلیلگران تکنیکال برای معامله بر اساس الگوی مثلث این است که منتظر میمانند تا قیمت یکی از ضلعهای مثلث را بشکند و سپس در جهت شکست وارد معامله میشوند. در این استراتژی حد سود به اندازه ارتفاع مثلث در نظر گرفته میشود.
الگوی الگوی شکست نزولی مثلث افزایشی یا بالارونده یا The Ascending Triangle
الگوی مثلث افزایشی شباهت زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد، به جز اینکه ضلع بالای مثلث یا همان خط روند نزولی کوتاهمدت تقریبا حالت افقی و ضلع پایین مثلث شیب افزایشی دارد. به عبارت دیگر، شاهد تشکیل سقفهای قیمتی پیدرپی در یک محدوده مشخص هستیم، ولی کفهای قیمتی هر بار بالاتر میآیند.
چنین الگویی نشانه آن است که خریداران قدرت بیشتری دارند و فروشندگان نمیتوانند به آنها غلبه کنند. در این الگو، بازه نوسان قیمت سهم به خط روند بالایی نزدیکتر و نزدیکتر میشود و انتظار میرود قیمت بهزودی این خط روند را به سمت بالا بشکند. این نوع الگوی مثلث معمولا در روندهای صعودی پرقدرت شکل میگیرد.
الگوی مثلث کاهشی یا پایینرونده یا The Descending Triangle
الگوی مثلث کاهشی، همانطور که از اسمش میشود حدس زد، درست معکوس الگوی مثلث افزایشی است. به عبارت دیگر ضلع پایینی مثلث افقی است و ضلع بالایی شیب کاهشی دارد. این نوع الگو هم معمولا در روندهای نزولی پرقدرت ظاهر میشود و انتظار میرود که قیمت سهم ضلع پایین مثلث را به سمت پایین بشکند و به نزولش ادامه بدهد.
نکته: استراتژی معاملاتی برای الگوی مثلث افزایشی و کاهشی شبیه به استراتژی معاملاتی برای مثلث متقارن است. با این تفاوت که در مثلث کاهشی انتظار داریم قیمت سهم بعد از تکمیل الگو، به نزول خود ادامه بدهد، اما از آنجا که بورس ایران یکطرفه است و امکان فروش استقراضی ندارد، این الگو کاربرد چندانی برای انجام معامله ندارد.
الگوی مثلث پهنشونده یا انبساطی یا The Broadening Formation
این الگو کمی با ۳ الگوی قبلی متفاوت است. در ۳ الگوی قبلی ۲ ضلع بالا و پایین مثلث به یکدیگر نزدیک میشوند، اما در الگوی مثلث پهنشونده ۲ ضلع مثلث از یکدیگر فاصله میگیرند. این الگو شباهت زیادی به یکی از الگوهای بازگشتی دارد و ممکن است معاملهگران و تکنیکالیستهای تازهکار این ۲ الگو را با یکدیگر اشتباه بگیرند. به همین دلیل معامله بر اساس این الگو دشواریهای خاص خودش را دارد و به معاملهگران تازهکار توصیه نمیشود. خوشبختانه این الگو نسبتا نادر است.
حد ضرر بر اساس الگوی مثلث
تعیین حد ضرر برای معاملاتی که بر اساس الگوی مثلث انجام میشود نسبتا ساده است. فرض کنید یک مثلث متقارن را تشخیص دادهایم و قیمت ضلع بالایی مثلث را رو به بالا شکسته است و ما در جهت شکست (خرید) وارد معامله شدهایم. در این حالت باید حد ضرر را کمی پایینتر از آخرین کف نمودار در نظر بگیریم.
اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث
در الگوهای متقارن، کاهشی و افزایشی معمولا هرچه به قسمت انتهایی مثلث نزدیکتر میشویم، بازه نوسان قیمت کمتر میشود و حجم معاملات هم کاهش مییابد. اما وقتی موج بعدی (معمولا در جهت روند صعودی یا نزولی قبلی) آغاز میشود، حجم معاملات به شکل قابل توجهی افزایش مییابد. در واقع افزایش حجم معاملات نشانه این است که یک گروه (خریداران یا فروشندگان) بالاخره به گروه دیگر غلبه کردهاند و آمادهاند که قیمت را در جهت دلخواهشان به حرکت در بیاورند.
نکته کاربردی: تحلیلگران تکنیکال، بهویژه آنهایی که در بازار فارکس فعالیت میکنند، توصیه اکید دارند که نباید در داخل الگوی مثلث اقدام به معامله کرد. استراتژی آنها این است که تا زمان شکست الگوی مثلث منتظر میمانند تا دقیقا متوجه شوند که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد.
در بورس ایران، وقتی قیمت شروع به حرکت میکند و خط روند نزولی موقت را میشکند، ممکن است سهم با صف خرید سنگین همراه شود و خرید سهم دشوار و گاهی ناممکن باشد. بعضی از معاملهگران حرفهای بورس ایران وقتی میخواهند سهمی را بخرند، منتظر شکست خط بالای الگوی مثلث نمیمانند و سعی میکنند در همان بازهای که الگوی مثلث در حال شکلگیری است و اصطلاحا قیمت سهم در حال استراحت و کفسازی است، خریدهایشان را انجام میدهند. پیشنهاد ما این است که وضعیت بنیادی سهم را بررسی کنید و اگر از وضعیت بنیادی سهمی اطمینان دارید و فکر میکنید قیمت سهم در آیندهای نه چندان دور بالا خواهد رفت، منتظر شکست الگوی مثلث نمانید و قبل از اینکه سهم در صف خرید قفل شود، خریدهایتان را انجام بدهید.
جمعبندی
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال مطرح میشود و یکی از الگوهای ادامهدهنده به شمار میآید. این الگو برای درک موجهای حرکتی قیمت سهام مفید است، اما در بازار ایران به دلیل وجود دامنه نوسان و تشکیل صفهای خرید و فروش پرحجم ممکن است به اندازه کافی کارایی نداشته باشد. معاملهگران حرفهای بورس ایران از این ابزار برای رصد تحرکات قیمتی سهم استفاده میکنند و با تکیه بر تحلیل بنیادی، از این الگو برای تکمیل خریدهایشان بهره میگیرند.
برای اینکه بتوانیم پایان یک روند را تشخیص دهیم ابتدا باید حالتها و موقعیتهای مارکت را بررسی کنیم. همانطور که می دانید بازار سه حالت می تواند داشته باشد: یا حالت صعودی (گاوی) دارد بدین معنا که خریداران کنترل بازار را در دست دارند و قیمت را به سمت بالا می برند؛ یا حالت نزولی (خرسی) دارد و به معنای این است که فروشنده ها کنترل بازار را در دست گرفته اند و قیمت را به سمت پایین می برند، و یا حالت رِنج دارد.
تریدر ها با دقت در نمودار یک نماد یا سهم متوجه حالات مختلف بازار می شوند و با توجه به سیگنالهایی که دریافت می کنند می توانند شکست یک روند را قبل از رخ دادن تشخیص دهند و دارایی خود را قبل از ریزش قیمت به فروش برسانند؛ و یا اگر احتمال بدهند که قیمت سهامی به زودی رشد خواهد داشت، اقدام به خرید آن سهم یا نماد در کف قیمتی بنمایند و بدین ترتیب از معاملات بازار سود کسب کنند.
پیشبینی شکست یک روند مستلزم کسب تجربه در بازار است. ولی ما در این مقاله بعضی از مهم ترین نکاتی را که می توانند یک سیگنال قوی از تغییر یک روند تلقی شوند برای شما آورده ایم:
شکست خط روند:
برای کشیدن یک خط روند اول باید بدانیم که روندمان صعودی است یا نزولی. روند های صعودی از موجهای جنبشی (رشد قیمت) و اصلاح قیمت تشکیل شده اند. برای کشیدن خط روند در یک موج صعودی هدف کشیدن خطی است که در صورت شکسته شدن به ما اخطار برگشت بازار را بدهد. پس ما دو دره ی واضح و مشخص را به هم وصل می کنیم و این خط را به سمت بالا امتداد می دهیم. در کشیدن خط روند به دو نکته توجه می کنیم: خط روندی معتبرتر است که تعداد نقاط برخورد بیشتر و تعداد شکستهای کمتری داشته باشد. به این معنا که قیمت (چه سایه و چه خود کندلها) زیاد از خط روند عبور نکرده باشد و تعداد تداخل ها کمتر باشد.
برای کشیدن خط روند در روند های نزولی که باز هم از موج ها و اصلاح های قیمتی تشکیل شده است دو قله ی تقریبا پشت سر هم را در نظر می گیریم و به هم وصل می کنیم. در کشیدن خطوط روند نزولی نیز اولویت با خطی است که کمتر شکسته شده باشد.
هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد اعتبارش کمتر است. وقتی چند خط روند پشت سر هم کشیدیم و ملاحظه کردیم که شیب خطوط رفته رفته در حال بیشتر شدن هستند احتمال شکسته شدن خط روند بیشتر می شود. در صورتی که روند شکسته شود و سایر خطوط روند با شیب کمتر را هم بشکند باید احتمال برگشت بازار را بدهیم و زمان آن رسیده که سودهایمان را ذخیره کنیم.
به عبارتی در بازارهای مالی با رسم خطوط روند سعی می کنیم گوش به زنگ باشیم تا با کوچکترین تغییر قیمت و شکسته شدن خطوط روند، در کنار در نظر گرفتن فاکتورهای دیگر بتوانیم در سریع ترین زمان ممکن پیشبینی کنیم که آیا بازار ریزشی خواهد بود یا رشد خواهد کرد؛ روند ما ادامه خواهد داشت یا برخواهد گشت. بعد از شکست روند معمولا در نمودارها حالت فشردگی خواهیم داشت که جهت این فشردگی به هر سمتی باشد شکست روند به همان سمت خواهد بود.
شکست میانگین متحرک:
یکی از تعاریف بسیار مهم در تحلیل تکنیکال مومنتوم است. مومنتوم (momentum) در بازارهای مالی به معنای سرعت و جهت تغییر قیمت یک نماد است. معامله بر اساس مومنتوم استراتژی ای است که در آن تریدرها دارایی هایی را که قیمت آنها در حال افزایش است می خرند و در اوج قیمت آنها را می فروشند.
تکنیکهای سرمایه گذاری ریچارد درایهاوس که به پدر سرمایه گذاری مومنتوم مشهور است، اصول اولیه ی معامله بر اساس مومنتوم هستند. قاعده ی اساسی در این معاملات که جزء استراتژی های سودآور هستند این است که "بالا بخرید و بالاتر بفروشید" که با اصل سرمایه گذاری ارزشی معمول الگوی شکست نزولی که "پایین بخرید و بالا بفروشید" متفاوت است.
معاملات مومنتوم مزایای زیادی دارند؛ از جمله این که سهمی که می خرید ذاتا باارزش و در حال افزایش است و نیازی نیست که صبر کنید تا روزی باارزش شود. مزیت دیگر این است که امکان سود بالا در یک دوره ی کوتاه وجود دارد؛ چون می توانید از نوسانات بازار سود ببرید و به اصطلاح نوسان گیری کنید.
در استراتژی های مومنتوم باید جهت حرکت سهام را شناسایی کنیم و در نقطه ی مناسبی اقدام به خرید کنیم. بدین ترتیب با افزایش قیمت سهام سرمایه ی ما هم رشد می کند و تا زمانی که اخطار کاهش قیمت نداریم به حضورمان ادامه می دهیم و در صورت دریافت سیگنال ریزش، از بازار خارج می شویم. در استراتژی مومنتوم زمان ورود و خروج بسیار مهم است. اگر دیر وارد شوید ضرر می کنید و اگر زود خارج شوید ممکن است خیلی کم سود کنید.
معروف ترین و پرکاربرد ترین استراتژی مومنتوم که اکثر تریدر ها با آن آشنا هستند تقاطع میانگین های متحرک است.
از میانگین متحرک برای تصمیم گیری های غیر هیجانی استفاده می کنیم تا هیجان را کم کنیم و بتوانیم تصمیم گیری های عاقلانه تری داشته باشیم. کافی است که عدد میانگین متحرک (moving average) را طوری تنظیم کنید که کمترین شکستگی و رد شدن قیمت را به ما بدهد. اگر شیب میانگین متحرک صعودی باشد انتظار روند صعودی را داریم، اگر شیب نداشته باشد یا قیمت (کندلها) مداوم از داخل moving رد بشوند و به سمت پایین و بالا در نوسان باشند و آن را قطع کنند، به این معناست که بازار رنج است و اگر شیب moving نزولی باشد یعنی روند نزولی است. پس میانگین متحرک در بازارهای بدون روند کارایی ندارد و سود خوبی به ما نمی دهد چون جزو اندیکاتورهای trend است و در روند ها می شود از آن استفاده کرد. برای بازارهایی که رنج هستند بهتر است از اوسیلاتورها استفاده کنیم.
میانگین متحرک خاصیت آهنربایی یا مگنتیک دارد. یعنی زمانی که قیمتمان از میانگین متحرک ما فاصله ی خیلی زیادی بگیرد حالتی به وجود می آید که یا قیمت رنج می زند تا میانگین متحرک به آن برسد، یا در یک روند صعودی قیمت به سمت پایین نزول می کند تا با میانگین متحرک برخورد کند. این دو باید همیشه نزدیک به هم باشند و زمانی که از هم فاصله می گیرند یک سیگنال برای ماست زیرا جایی است که احتمال اصلاح و برگشت بازار زیاد است.
برای سیگنال گیری از این اندیکاتور، از دو میانگین متحرک تند (دوره ی تناوب کم) و میانگین متحرک کند (دوره ی تناوب زیاد) استفاده می کنیم. در این استراتژی هرگاه میانگین متحرک تند بالای میانگین متحرک کند قرار بگیرد روند صعودی خواهد بود و می توانیم آن را یک سیگنال خرید در نظر بگیریم. برعکس هرگاه میانگین متحرک تند زیر میانگین متحرک کند قرار بگیرد نشان دهنده ی این است که مومنتوم نزولی است.
تشخیص واگرایی در RSI:
یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اندیکاتور RSI است که جزو اندیکاتورهای نوسان نما یا اوسیاتورها دسته بندی می شود. RSI تعیین کننده ی جهت و قدرت نسبی بازار است.
خط 70 در RSI مرز اشتیاق خرید است. اگر RSI از 70 بالاتر برود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای خرید وجود ندارد یا به بیان دیگر خرید در این ناحیه اشباع شده است. از طرف دیگر خط 30 مرز اشتیاق فروش است و هرگاه RSI وارد این ناحیه شود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای فروش وجود ندارد و فروش در این ناحیه اشباع شده است. با توجه به این نکته هرگاه اندیکاتور خط 70 را به سمت پایین قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال نزولی اصلاح قیمتی یا تغییر روند محسوب می شود. همچنین در صورتی که RSI خط 30 را به سمت بالا قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال صعودی اصلاح قیمتی یا تغییر روند به شمار می رود.
روی این اندیکاتور می توان خط روند رسم کرد که شکسته شدن آن سیگنال بسیار مهمی برای تریدرها است. با شکسته شدن روند RSI این اخطار را دریافت می کنیم که روند اصلی بازار به احتمال بالا شکسته خواهد شد.
اگر قیمت در حال رشد باشد ولی قدرت روند کاهشی داشته باشد، این نشانه ای از اتمام روند صعودی و آغاز روند نزولی و به اصطلاح واگرایی بازار است. واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت کند. واگرایی ها در کنار خط روند مهم هستند و سیگنالهایی که از واگرایی ها بدست می آیند جزو معتبرترین سیگنالهایی هستند که می توان از یک اندیکاتور گرفت.
اگر روی چارت با روند قیمتی صعودی، واگرایی دیدیم در صورتی اقدام به فروش می کنیم که امتداد خط روند هم شکسته شود. در روندهای صعودی قله ی بالاتر در قیمت و قله ی پایین تر در RSI به معنای بازگشت روند، و دره ی بالاتر در قیمت و دره ی پایین تر در RSI به معنای ادامه ی روند است.
همچنین اگر در نمودار RSI سه سقف یا سه کف یکسان ساخته شده باشد احتمال یک اصلاح قیمتی به وجود می آید.
تشخیص الگوی سر و شانه:
سر و شانه یک الگوی برگشتی است که شکلگیری آن یک نشانه ی قوی از شکستن روند در بازار است. الگوی سر و شانه ی سقف یا صعودی از سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده که قله ی میانی نسبت به دو قله ی دیگر بیشترین ارتفاع را دارد. قبل و بعد از قله ی میانی (head) شانه های متعددی می توانند شکل بگیرند. در الگوهای سر و شانه بین شانه ی چپ و سر باید واگرایی وجود داشته باشد. ایجاد واگرایی تاییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
این الگو زمانی اعتبار بیشتری دارد که دو قله ی کناری از نظر بازه ی زمانی و تغییرات قیمتی مشابه یکدیگر باشند. هرگاه بخواهید با استفاده از این الگو ترید انجام دهید، بعد از اینکه الگو را روی نمودار تشخیص دادید منتظر شکستن خط گردن بمانید؛ هرگاه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی ای خط گردن را بشکند و شما هنوز وارد معامله نشده باشید، منتظر پولبک (حرکت برگشتی) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. پس از شکسته شدن خط گردن و تایید آن، هدفی که نمودار دنبال می کند به اندازه ی اختلاف بازه ی قیمتی خط گردن و قله ی میانی خواهد بود. خط گردن می تواند کج باشد و زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که حتما به صورت افقی کشیده شود؛ ولی این موضوع از اعتبار الگو می کاهد.
تشکیل این الگو در روند صعودی احتمال شکست روند و آغاز روند نزولی را افزایش می دهد؛ عکس این مطلب در مورد الگوی سر و شانه ی نزولی صادق است.
در انتها یادآور می شویم نکات ذکر شده در بالا به تنهایی اجازه ی ورود یا خروج به/از معامله به ما نمی دهند و باید با نکات دیگر تلفیق شوند چرا که ترکیب چند سیگنال در کنار هم احتمال برد ما در معاملات را افزایش خواهد داد.
دیدگاه شما