افزایش حاشیه سود کالاهای تندمصرف در دوران کرونا
قبل از شیوع ویروس کرونا حاشیه سود صنعت FMCG (کالاهای تندمصرف)۱۸/۷درصد و در واقع به رکورد رشد ۱۸/۹درصد در سال 2007 نزدیک شده بود.
آخرین اطلاعات نشان میدهد این صنعت با یک رشد نسبتا زیاد حاشیه سود مناسبی را در دوران کرونا تجربه کرده است. در واقع ایجاد یک استاندارد مناسب و تولیدات مورد توجه عموم به چنین صنایعی امکان رشد اقتصادی بیشتر در دوران شیوع ویروس کرونا را داد. با این حال شیوع ویروس کرونا، عادات خرید مردم را تغییر داده و مدام صنایع نوظهوری را شکل داده است. تغییر طولانیمدت و تمایل به سمت کانالهای آنلاین تسریع شده و با افزایش 35درصدی فروش آنلاین موادغذایی در نیمه اول امسال، جهتگیری جدید مشتریان به خوبی عیان شد. در چین بازار FMCG بهویژه در سال گذشته رونق داشت. صنعت غذا و نوشیدنی در چین با دو برند حاضر در ۵۰ رده ابتدایی صنعت FMCG رشد قابل توجه خودش را نشان داد؛ بهخصوص اینکه برندهای غذایی در چین در زمینه تولید مواد آلی هم موفق عمل کردند.
گسترش مداوم طبقه متوسط چینی، ادامه سرمایهگذاری در زمینه نوآوریهای محصول جدید در این بخش و مشاركتهایی درک خرید در مارجین با مدلهای تجاری در حال ظهور برای جذب مشتریان جدید، همگی نقشی اساسی در ظهور برندهای جدید در عرصه FMCG داشتهاند. با وجود شیوع ویروس کرونا، اساسا پویایی در این درک خرید در مارجین صنعت به چشم میخورد و در بلندمدت سود زیادی را نصیب صاحبان و دستاندرکاران خردهفروشی کرده است. سرمایهگذاری مداوم در دنیای مجازی و درک نیازها و رفتار خرید مصرفکنندگان برای پیشرفت در این زمینه در دنیای پساکرونا ضروری جلوه میکند. درحالی که برندها به سادهسازی مفاهیم کسبوکار و رشد خودشان در کنار ادغام انتخابی ادامه دادند، سطح متوسطی از ادغام وجود داشت. تعداد معاملات ۱۳ درصد و ارزش معاملات ۴۰درصد کاهش یافت و به ۴۵میلیارددلار رسید که پایینترین سطح از سال 2011 است. در آسیا، برندهای ژاپنی با سرمایهگذاری مناسب در صنعت لوازم خانگی بیشترین سود را داشتند و به اصطلاح قاره خودشان را بالا کشیدند. غولهای لبنی چینی با سرمایهگذاری موفق در زمینههای مختلف تواناییهای بازار منطقهای خود را بیشتر کردند. نسبت به ردهبندی سال 2018 در زمینه برترین برندهای حوزه FMCG فقط پنج شرکت تغییرات چشمگیری را تجربه کردهاند. سال گذشته سه نام جدید به این فهرست اضافه شدند. برندهای حامی تولید محصولات جدید در غیاب برندهای بزرگ همیشگی توجهات را جلب کردند.
غوغای کالاهای تندمصرف
کالاهای تندمصرف را کالاهایی میدانند که با سرعت بیشتری فروخته میشوند و قیمت فروش آنها نسبتا پایین است. نوشیدنیها، مواد شوینده، مکملهای غذایی و سایر محصولاتی که در داروخانهها بدون نسخه عرضه میشوند، برخی از اسباببازیها و محصولات غذایی بسیاری از رستورانها، نمونههایی از کالاهای تندمصرف هستند. معمولاً اما نه همیشه حاشیه سود فروش محصولات تندمصرف به نسبت سایر محصولات، خیلی زیاد نیست و سود تولیدکنندگان و توزیعکنندگان، از حجم بالای فروش تامین میشود.
امروزه ظهور تکنولوژی الکترونیک و محصولاتی نظیر موبایلها، پخشکنندههای MP3 ، دوربینهای دیجیتال و… مجموعههای جدیدی را به حوزه کالاهای تندمصرف افزوده که گاهی از آنها با همان عنوان FMCG و گاهی بهطور خاص از آنها تحت عنوان «کالاهای الکترونیکی تندمصرف» نام برده میشود. همانطور که اشاره شد، مهمترین عامل مهم در تعیین تندمصرف بودن محصولات، سرعت فروخته شدن است. در درک خرید در مارجین بازاریابی اصطلاحی به نام Shelf Life وجود دارد که شاید بتوان آن را به «عمر فروشگاهی محصول» ترجمه کرد. تفاوت «عمر فروشگاهی محصول» و «عمر محصول» و «عمر مصرف» کاملاً مشخص است؛ عمر فروشگاهی یک روزنامه، همانطور که از نامش پیداست، یک روز است. عمر مصرف آن، شاید نیمساعت یا یک ساعت باشد اما عمر آن بهعنوان محصول، ممکن است دو یا چند روز باشد. بسیاری از مشتریان، روزنامهها را بلافاصله پس از خرید دور نمیاندازند. بلکه چند روزی روی میز خانه یا محل کارشان میماند و دیگران هم آن را نگاه میکنند. طبیعی است که کوتاه بودن عمر فروشگاهی محصول، گردش سریع کالا در انبار، درگیری ذهنی کمتر مشتری با کالا در هنگام خرید، شبکههای گسترده توزیع و تعداد درک خرید در مارجین دفعات بالای نیاز به خرید کالا، از جمله ویژگیها و تبعات تندمصرف بودن یک کالا محسوب میشوند. متخصصان بازاریابی، صنعت کالاهای تندمصرف ( FMCG ) را یکی از بیوفاترین صنایع به لحاظ وفاداری مشتریان میدانند. اثبات این ادعا هم سخت نیست. کافی است تلویزیون را روشن و پیامهای بازرگانی را مشاهده کنید. برخی برندها شیوه بهتری نسبت به روشهای مرسوم انتخاب کرده و به دنبال ابزاری مانند باشگاه مشتریان، کلوپ هواداران و مواردی از این دست میروند؛ بدون آنکه نه خودشان و نه پیمانکار دید درستی نسبت به سناریوهای وفادارسازی داشته باشند. تصور اینکه جایی باشد تا کاربر وارد شود و مطلبی ارسال یا نظری را اعلام کند و سپس امتیازی بگیرد و در نهایت آن امتیاز منجر به دریافت جایزهای شود، سبب میشود برندهای بزرگ هزینههای سرسامآوری را صرف این مکانیسمها کنند و البته تجربه نشان داده نتیجه غیر موثر بودن عملکرد خود را در کمتر از یک سال خواهند دید!
کال مارجین چیست؟
فعالان بازار آتی، در صورت پیشبینی نادرست از روند قیمت بازار، مانند فعالان هر بازار دیگری متحمل زیان میشوند. با این حال، در بازار آتی به دلیل تسویه روزانه حسابها، معامله گران زیاندیده، در معرض وضعیت ناخوشایند «کال مارجین» نیز قرار میگیرند. در این مطلب قصد داریم تا به تعریف وضعیت مارجین کال، نحوه پیشبینی وضعیت حساب قبل از کال مارجین شدن و چگونگی خروج از وضعیت کال مارجین بپردازیم.
انواع وضعیت حساب در بازار بورس
برای فعالیت در بازار آتی، هر معاملهگر میبایست قبل از اخذ موقعیت خرید یا فروش، موجودی حساب عملیاتی خود را به میزان لازم شارژ نماید. در واقع به دلیل ماهیت تعهدی بازار آتی، خریدار و فروشنده میبایست وجهی را به منظور وجه تضمین انجام معامله (در روز سررسید) به حساب عملیاتی خود واریز نمایند. این وجه، پس از اخذ موقعیت خرید یا فروش توسط بورس در حساب معاملهگر به عنوان وجه تضمین، بلوکه میشود. حساب عملیاتی طی جلسه معاملاتی (با توجه به قیمت تسویه) هر نیم ساعت یکبار، بهروزرسانی میشود. با توجه به میزان موجودی حساب عملیاتی نسبت به وجه تضمین اولیه، وضعیت حساب سه حالت میتواند داشته باشد:
۱- وضعیت نرمال
۲- وضعیت ات ریسک
۳- وضعیت مارجین کال
وضعیت نرمال
چنانچه پس از تسویهحساب، برای معاملهگر سود شناسایی شود، حساب عملیاتی معاملهگر به همان میزان (منهای درک خرید در مارجین کارمزد معاملات) افزایش مییابد. در این شرایط که موجودی حساب عملیاتی بیشتر از ( یا برابر) میزان وجه تضمین اولیه است، به اصطلاح میگویند حساب در وضعیت نرمال قرار دارد.
وضعیت ات ریسک (At Risk)
چنانچه پس از تسویه حساب بر اساس قیمت تسویه، برای معاملهگر زیان شناسایی شود، از موجودی حساب عملیاتی وی کسر میشود. طبق مشخصات قراردادهای آتی، موجودی حساب عملیاتی تا ۳۰ درصد کاهش نسبت به وجه تضمین اولیه با مشکل مواجه نمیشود. در واقع موجودی حساب عملیاتی همواره میبایست حداقل به میزان ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه باشد.
هنگامی که موجودی حساب عملیاتی معاملهگر از وجه تضمین اولیه کمتر شود، اما از حداقل وجه تضمین (۷۰ درصد وجه تضمین اولیه) بالاتر باشد، گویند حساب وی در وضعیت ات ریسک قرار دارد. در این حالت اگرچه موجودی حساب عملیاتی کمتر از وجه تضمین اولیه است اما به دلیل بالاتر بودن نسبت به حداقل وجه تضمین، مشکلی برای معاملهگر پیش نمیآید. در این شرایط معاملهگر میبایست موجودی حساب خود را مدیریت نماید تا میزان آن کمتر از حداقل وجه تضمین اولیه نشود (مارجین کال نشود).
وضعیت مارجین کال (margin call)
چنانچه موجودی حساب عملیاتی پس از بهروزرسانی، کمتر از ۷۰ درصد وجه تضمین اولیه بشود (حتی ۱ ریال!) حساب عملیاتی در وضعیت کال مارجین قرار میگیرد.
در واقع کال مارجین وضعیتی است که میزان زیان معاملات از حد مجاز آن (۳۰ درصد وجه تضمین اولیه) بیشتر شده و اخطاریه افزایش وجه تضمین جبرانی صادر میشود.
نکته:
۱.بهروزرسانی حسابها طبق جدیدترین دستورالعمل، هر نیم ساعت یکبار طی جلسه معاملاتی صورت میگیرد. قبلا یک بار و پس از اتمام جلسه معاملاتی انجام میشد.
۲.در بهروزرسانی حسابها طی جلسه معاملاتی، زیانها روی موجودی حساب هر نیم ساعت یک بار، اعمال میشود اما سودها، در پایان جلسه معاملاتی اعمال میشود.
۳.در بازار آتی کال مارجین و مارجین کال هر دو، مورد درک خرید در مارجین استفاده معامله گران قرار میگیرد و به معنای (margin call) است.
۴.کارگزاری آگاه یک ویژگی تحت عنوان پیشبینی وضعیت حساب در سامانه آنلاین خود تعبیه نموده است تا معامله گران همواره از وضعیت حساب خود باخبر باشند و اقدامات لازم را برای جلوگیری از مارجین کال شدن انجام دهند. برای آشنایی با این ویژگی مطلب “چگونه از کال مارجین شدن معاملات آتی کالا در امان بمانیم؟” را مطالعه نمایید.
مثال:
فرض کنید وجه تضمین اولیه برای قراردادهای آتی زعفران برابر با ۴۸۰ هزار تومان باشد. شخص ۴۸۰ هزار تومان به حساب عملیاتی خود واریز و یک موقعیت خرید یا فروش اخذ میکند. فرض نمایید موجودی حساب وی پس از پایان جلسه معاملاتی طی روزهای مختلف به شرح ذیل باشد:
روز | موجودی حساب | وضعیت |
اول | ۴۸۰.۰۰۰ | نرمال |
دوم | ۴۹۰.۰۰۰ | نرمال |
سوم | ۴۶۰.۰۰۰ | ات ریسک |
چهارم | ۴۹۵.۰۰۰ | نرمال |
پنجم | ۴۳۰.۰۰۰ | ات ریسک |
ششم | ۳۸۰.۰۰۰ | ات ریسک |
هفتم | ۳۲۰.۰۰۰ | مارجین |
در این مثال حداقل وجه تضمین برابر با ۴۸۰.۰۰۰*۰.۷= ۳۳۶.۰۰۰ است. به بیان دیگر اگر موجودی حساب عملیاتی معاملهگر از این مقدار کمتر شود (حتی ۱ ریال) وی در وضعیت مارجین کال قرار میگیرد.
در مثال فوق ملاحظه شد که وجه تضمین اولیه برابر با ۴۸۰ هزار تومان و حداقل وجه تضمین برابر با ۳۳۶ هزار تومان است. هنگامی که میزان موجودی حساب عملیاتی بین ۳۳۶ هزار تومان و ۴۸۰ هزار تومان قرار دارد گویند فرد در وضعیت ات ریسک قرار دارد. در این شرایط موجودی از حداقل وجه تضمین بیشتر اما از وجه تضمین اولیه کمتر است.
معاملهگر چگونه از وضعیت مارجین کال باخبر میشود؟
پس از بروز رسانی حسابها، با کاهش موجودی حساب به کمتر از حداقل وجه تضمین، مشخص میشود که چه افرادی کال مارجین شدهاند. معامله گران از طریق سامانه معاملاتی آنلاین خود میتوانند وضعیت حساب خود را چک نمایند. علاوه بر این، کارگزار به افرادی که مارجین کال شدهاند از طریق تماس تلفنی و در غیر این صورت، ارسال پیامک به معامله گران اعلام میکند که حساب آنها کال شده است . افرادی که مارجین کال شدهاند میبایست تا مهلتی که کارگزار تعیین میکند، اقدام به تکمیل وجه خود و یا بستن تعدادِ لازم از موقعیتهای خود نماید.
معاملهگر، چگونه از وضعیت کال مارجین خارج میشود؟
افرادی که مارجین کال میشوند از سه طریق میتوانند، از این وضعیت خارج بشوند.
۱- واریز وجه
۲- بستن موقعیتهای باز
۳- ترکیبِ واریز بخشی از وجه مورد نیاز و بستن تعداد موقعیت باز
معاملهگر تا چه زمانی فرصت دارد تا میزان وجه لازم را برای خروج از وضعیت مارجین کال واریز نماید؟
معامله گران کال مارجین طبق دستورالعمل، میبایست تا قبل از اتمام مهلتی که کارگزاری به آنها داده است وجه لازم (وجه تضمین جبرانی) را به حساب عملیاتی خود واریز نمایند.
اگر فرد طی مهلت تعیینشده موقعیتهای خود را نبندد و یا وجه واریز ننماید چه اتفاقی میافتد؟
بر اساس دستورالعمل، چنانچه فردی تا اتمام مهلت تعیینشده توسط کارگزاری، همچنان مارجین کال باشد کارگزار موظف به بستن تعداد لازم از موقعیتهای وی است. در واقع کارگزار تعدادی از موقعیتهای وی را میبندد تا وی از حالت مارجین کال خارج شود.
به طور مثال اگر فرد ۴ موقعیت باز داشته باشد اما تنها به ازای ۳ موقعیت وجه تضمین کافی داشته باشد آنگاه کارگزاری تنها یک موقعیت وی را میبندد.
نکته: اگر فردی مارجین کال شود و چند موقعیت بازداشته باشد، فقط به تعدادی از موقعیتهای باز وی بسته میشود که از حالت مارجین کال خارج شود.
اگر معاملهگر کال مارجین تا مهلت معینشده وجه لازم را واریز نکرد (و تعداد موقعیتهای باز خود را نبست) و بازار نیز با صف مواجه بود به نحوی که کارگزار نتواند موقعیت شخص مارجین کال را ببندد چه اتفاقی میافتد؟
اگر تا مهلت تعیینشده از سوی کارگزار، معاملهگر از حالت کال مارجین خارج نشد (نه پول واریز نمود و نه موقعیت بست) کارگزار اقدام به ثبت سفارش با قیمت سرخط تابلو، برای بستن موقعیت وی مینماید. اگر بازار با صف مواجه باشد سفارش معاملهگر در سیستم باقی میماند تا شاید تا انتهای جلسه معاملاتی سفارش انجام و موقعیت وی بسته شود.
چنانچه تا پایان جلسه معاملاتی سفارش واردشده برای فرد مارجین کال انجام نشود، پس از اتمام جلسه درک خرید در مارجین معاملاتی بازار جبرانی برای بستن موقعیت باز معاملهگر تشکیل خواهد شد.
سخن آخر
در این مطلب، ضمن تعریف وضعیتهای حساب عملیاتی و به ویژه وضعیت کال مارجین، نحوه خروج از مارجین کال به صورت تیتر وار بیان گردید. جهت درک بهتر نحوه خروج از شرایط کال مارجین، در مطلب بعدی به ارائه مثالهای ساده و کاربردی و پس از آن، تشریح بازار جبرانی خواهیم پرداخت.
مارجین کال چیست؟ فرمول محاسبه کال مارجین
در این مطلب وبسایت مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان با چیستی و تعریف کال مارجین آشنا خواهید شد. ریسک، موتور بازار سهام است. شما بدون پذیرفتن ریسک نخواهید توانست در نتیجهی افزایش قیمت سهام خودتان درآمدزایی داشته باشید. البته همین ریسکهایی که منجر به افزایش قیمت سهام میشوند، ممکن است در روز بعدی منجر به کاهش قیمت همان سهام شوند.
برای سرمایهگذاران متوسط بازار سهام، ریسک نرمال بازار برای تأمین اهداف مالی این افراد کافی است؛ این کار به صورت آنی و در طول یک شب صورت نمیگیرد، بلکه دارای پروسه زمانبری است. ولی برای سرمایهگذارانی که عجولتر هستند و میخواهند به صورت سریع پول زیادی را بدست بیاورند (و درک کاملی نسبت به ریسکهای جدی موجود در این بازار دارند) هیچ چیزی نمیتواند مانع از خرید مارجین شود.
خرید مارجین به معنای قرض گرفتن پول از کارگزار خودتان به منظور خرید سهام است. در واقع مارجین وامی است که از کارگزار خودتان میگیرید. برای اینکه درک مناسبی از این موضوع داشته باشید، به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید که کارگزار شما میتواند تا 50 درصد از ارزش یک سهام را به شما وام بدهد؛ بنابراین در صورتی که ارزش سهام 100000 دلار باشد، شما باید 50000 دلار پرداخت کنید و بقیه هزینه خرید این سهم را کارگزاریتان تأمین خواهد کرد. در صورتی که ارزش سهام افزایش یابد و به 125000 دلار برسد، شما در نتیجه سرمایه گذاری خودتان درک خرید در مارجین 50% درصد سود خواهید داشت! ولی در صورتی که قیمت سهام به 75000 دلار برسد، شما 50 درصد از سرمایه خودتان را از دست خواهید داد.
خرید یک مارجین، ریسک زیادی دارد. شما نه تنها با احتمال از دست دادن کل سرمایه و بهره خودتان مواجه خواهید بود، بلکه ممکن است به دلیل مارجین کال کل سرمایهتان را از دست بدهید.
کال مارجین یا مارجین کال (Margin Call) در زمانی اتفاق میافتد که ارزش یک حساب مارجین کمتر از مقدار مارجینی باشد که باید در حساب وجود داشته باشد (که به عنوان مارجین نگهداشت یا مارجین حداقلی شناخته میشود و معادل maintenance margin میباشد). یک مارجین کال عبارت از تقاضایی از طرف یک شرکت دلالی است که برای رساندن مانده حساب مارجین به یک سطح حداقلی نگهداری مارجین صورت میگیرد. یک سرمایهگذار دارای حساب مارجین به منظور تأمین یک مارجین کال باید وجوه بیشتری را سپردهگذاری کند، اوراق بهادار مارجیننشده را سپردهگذاری کند یا آپشنهای فعلی خودش را بفروشد.
محاسبه کال مارجین
فرمول محاسله مارجین کال به صورت زیر است:
- قیمت خرید اولیه (initial purchase price) عبارت از قیمت خرید یک اوراق بهادار میباشد؛
- مارجین اولیه (initial margin) برابر است با مقدار حداقلی که به صورت درصد بیان میشود و سرمایهگذار باید برای اوراق بهادار بپردازد؛
- مارجین حداقلی که یک قسمت از دارایی میباشد که به صورت درصدی بیان میشود و باید در حساب مارجین نگهداری شوند. (منبع)
یک مثال در مورد مارجین کال
فرض کنید سرمایهگذاری به دنبال خرید یک اوراق بهادار 100 دلاری باشد که مارجین آن 50% است (به این معنی که یک سرمایهگذار میتواند 50 دلار از پول خودش برای خرید این اوراق بهادار استفاده کند و 50 دلار باقیمانده آن را از یک کارگزار قرض بگیرد). علاوه بر این فرض کنید که مارجین حداقلی برابر با 25% باشد. سرمایهگذار در چه قیمتی یک مارجین کال دریافت خواهد کرد؟
در صورتی که قیمت یک اوراق بهادار به کمتر از 66.67 دلار کاهش یابد، سرمایهگذار یک مارجین کال دریافت خواهد کرد.
تفسیر مثال بالا
مثال بیان شده در بالا میتواند به صورت زیر تفسیر شود:
- یک سرمایه گذار با 50 دلار از پول خودش و 50 دلار از پول کارگزار یک اوراق بهادار 100 دلاری را خریداری میکند؛ و
- مارجین حداقلی کارگزار برابر با 25% میباشد؛ این مورد بدان معنا است که پول خود سرمایهگذار باید حداقل 25% از اوراق بهادار را تشکیل دهد.
ما از طریق مشخص کردن قیمت مارجین کال قیمت حداقلی اوراق بهاداری را مشخص میکنیم که بدون کاهش یافتن نسبت به مارجین حداقلی میتوانند مورد معامله قرار بگیرند. در مثال بالا قیمت مارجین کال برابر با 66.67 دلار است، چرا که کارگزار 50 دلار به سرمایهگذار وام میدهد تا اوراق بهادار را خریداری کند و اوراق بهادار با قیمت 66.67 دلار مورد معامله قرار میگیرد؛ پول قرض دادهشده توسط کارگزاری ارزشی معادل 75% از سرمایهگذاری را دارد (که برابر است با 66.67/50) و پول خود سرمایهگذار برابر با 25% از سرمایهگذاری خواهد بود (که برابر است با (66.67 / 50 – 66.67).
بنابراین در قیمت 66.67 دلاری کارگزار 75 درصد از پوزیشن موجود در اوراق بهادار را دارد و سرمایهگذار صاحب 25 درصد از پوزیشن اوراق بهادار است که برابر است با قیمت مارجین کال. در صورتی که ارزش اوراق بهادار به کمتر از 66.67 دلار برسد و برابر با 60 دلار شود، کارگزار صاحب 83.33 درصد از سرمایهگذاری (که برابر است با 60 / 50) خواهد بود و سرمایهگذار مالکیت 16.66 از سرمایهگذاری (که برابر است با 60 / 50 – 60) خواهد داشت. در این شرایط که سرمایهگذار مالک فقط 16.66 درصد از پوزیشن دارایی میباشد، این فرد یک مارجین کال دریافت خواهد کرد.
نحوه پوشش دادن کال مارجین
در صورتی که یک مارجین کال تأمین نشود، کارگزار، پوزیشن سرمایهگذار را خواهد بست. برای مثال در صورتی که سرمایهگذار بیان شده در مثال بالا بعد از رسیدن قیمت به 60 دلار اقدام به تأمین مارجین کال نکند، کارگزار پوزیشن سرمایهگذار را در قیمت 60 دلار تسویه خواهد کرد و 50 دلار قرض دادهشده به کارگزار را برخواهد گرداند. در این شرایط، سرمایهگذار یک زیان 80% را تجربه خواهد کرد، چرا که وی فقط 10 دلار از سرمایهگذاری اولیه 50 دلاری خودش را خواهد داشت.
دیدگاه شما