سواد مالی و ضرورت آن
شتاب تغییرات و سبک زندگی کنونی، ما را هر روزه با مفاهیم و رویکردهایی روبرو می کند که اغلب بی تامل از کنار آن می گذریم، ولی واقعیت تلخ زمانی است که عدم درک جدی تر و عمیق تر ما از مسئله به زیان مالی و حتی بدتر از آن جانی ختم شود.
(تصویر شماره 1)
(تصویر شماره 2)
به سختی می توان واژه "ندانستن" را در عصر ارتباطات توجیح پذیر دانست. ولی اتفاقاً درست و دقیق "دانستن" مسئله ای است که در دنیای امروز به طرز عجیبی هر روز نایاب تر می شود. یکی از دانسته های ضروری، "مفهوم" سواد مالی است. توانمندی به داشتن دانش و درک لازم و کافی از مفاهیم مالی و روش و کاربردهای آن تعریف می شود. در حقیقت داشتن حداقلی از این توانمندی ها برای بهره مندی از یک زندگی سالم و کم ریسک مالی "ضروری" است
با این حساب باید گفت، سواد مالی منحصر به جنسیت، شغل، سن یا دیگر مشخصه های متمایزکننده فردی و اجتماعی نیست، بلکه مجموعه ای از توانمندیها است که می تواند از کودکان تا سالمندان را شامل شود. حتی صرف نظر از میزان تحصیلات. اگر چه سطح تحصیلات بالاتر و مرتبط تر توانمندی بیشتری را باعث می شود. اما مهمترین جنبه و ویژگی سواد مالی رابطه آن تعریف سواد مالی چیست؟ با یکی از بنیادیترین خصیصه های رفتاری بشر یعنی "رفتار مالی" است. این رفتار همواره با بشر بوده ولی البته در دوره های مختلف تاریخی متناسب با شرایط تغیر کرده است. با این وجود در "رفتار مالی" بشر دو نکته ی کلیدی و تعیین کننده وجود دارد. نخست آنکه این یک رفتار "ارادی" و "انتخابی" است و به نحوه "تصمیم گیری" فرد ارتباط دارد و تصمیم گیری رابطه ای مستقیم با "دانش" و "اطلاعات" دارد. از این رو توسعه سواد مالی اثر مستقیمی در تصمیم گیری های مالی اقتصادی فردی و اجتماعی دارد1. (در نظریه های اقتصادی، یکی از ویژگیهای بازار آزاد "تقارن اطلاعاتی" است. توسعه سواد مالی باعث افزایش تقارن اطلاعاتی و افزایش کارایی بازار می شود.)
دومین نکته کلیدی رفتار مالی بشر جنبه حیاتی و زیستی آن است. داشتن یک رفاه نسبی یکی از حقوق بنیادین انسان است که علاوه بر دولت ها وظیفه فرد نیز هست. به بیانی ساده تر یک فرد باید توانمندی لازم را برای ایجاد رفاه نسبی اقتصادی خود فراهم کند و روشن است در دوره کنونی این توانمندی تا چه اندازه ضروری است. ولی رفتار مالی بشر جنبه ای زیستی نیز دارد و آن اثری است که بر حیات سیاره ای ما می گذرد. در حقیقت نوع انتخابها و تصمیم گیریهای مالی-اقتصادی ما (به عنوان فرد و جامعه) بر مدیریت منابع زیستی اثر می گذارد.
اما سواد مالی چیست؟ نخستین بار در سال 1997 در ایالت متحده آمریکا در طی یک گزارش، این مفهوم ارائه شده است. با این وجود یک تعریف مشخص و توافق شده ای ندارد. از نظر تاریخی به قدمت بشر است، اما امروزه به طور مشخص به مجموعه ای از آگاهی ها و توانمندی های پایه و ضروری در حوزه مالی و اقتصادی اطلاق می شود که برای هر فرد ضروری است.
لازم نیست اقتصاددان باشیم تا افت ارزش پول و نرخ تورم را درک کنیم، ولی لازم است بدانیم که تورم را چگونه در مدیریت کسب و کار، اقتصاد خانه و خانواده خود مدیریت کنیم.
چگونه ارزش دارایی های خود را حفظ کنیم و یا چگونه و درکجا و تا چه مدت برای آتیه ی خود و فرزندانمان سرمایه گذاری کنیم.
سواد مالی به ما می گوید که به عنوان یک حقوق بگیر با درآمد ثابت چگونه بدهی های خود را مدیریت کنیم و چگونه با بودجه بندی و مدیریت ریسک، رفاه نسبی خود و خانواده مان را در برابر تغییرات کلان اقتصادی حفظ کنیم.
سواد مالی به ما می گوید چگونه ایده های خلاقانه خود را به یک کسب و کار خانوادگی تبدیل کنیم و چگونه از منابع مالی خود تامین اعتبار کنیم.
امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته، آموزش سواد مالی از کودکی آغاز می شود. برای درک اهمیت این موضوع، باید آن را در آیندهای دید که کودکان امروز با آن روبرو خواهند شد. تنوع و پیچیدگی اقتصاد و زندگی فردی و اجتماعی، تغییرات سیاسی و حقوقی و سبک زندگی و نحوه ی کسب درآمد و هزینه و. درآینده ترکیبات متنوع و پیچیده تری پیدا می کند. از این رو سپردن تصمیمات مالی به دست تقدیر یا مشاوره های خانوادگی و روایت های رسانه ای ریسک شکست را افزایش می دهد. تحقیقات نشان داده است، کودکانی که آموزش سواد مالی را در کودکی آغاز و دنبال کرده اند، در بزرگسالی افراد موفق تری از نظر مالی بوده اند. آموزش مفاهیم درآمد، هزینه، پسانداز، صرفه جویی، سرمایه گذاری و . از خانه و مدرسه تا دانشگاه و محل کار، شانس موفقیت و کسب فرصت های بهتر را تضمین می کند.
اما شاید بتوان گفت در کنار تمامی جنبه هایی که از سواد مالی گفته شده، مهمترین اثر آن، ایجاد درک واقع بینانه ای از زندگی و زیستن است. ادراکی برای دستیابی به موفقیت های واقعی و کامیابی، کسب توانمندی هایی که به تقویت اعتماد به نفس و رضایت خاطر می انجامد. در چشم اندازی وسیعتر، از نظر اجتماعی شاید بتوان گفت کسب این توانمندی ها به کاهش فقر شناختی و فقر اقتصادی می انجامد. رفاه اگر چه یک حق بنیادین است و وظیفه دولتهاست، ولی وظیفه افراد نیز هست و توانمندی های سواد مالی یکی از الزامات آن. به بیانی ساده تر سواد مالی یک توانمندی ضروری است تا آن اندازه ضروری که دولت ها را نسبت به آموزش آن مسئول می کند .
داریوش رسولی
مستندمسابقه خانه ما
پیشترها منظور از داشتن سواد، صرفا سواد خواندن و نوشتن و سواد حساب و کتاب بود ولی امروزه چیزی حدود ۱۸ سواد مطرح است؛ از جمله سواد حقوقی، سواد سیاسی، سواد زیست محیطی و…که در تعریف سواد مالی چیست؟ بین این ۱۸سواد، سواد اقتصادی و سواد مالی، بسیار مهم است.
متاسفانه آموزش و پرورش که نهاد رسمی آموزش سواد به مردم است در آموزش سوادهای ۱۸گانه خیلی موفق نبوده و اساسا خیلی توجهی به این مقوله ندارد به همین دلیل سواد مالی و سواد اقتصادی در کتابهای درسی به مردم آموزش داده نمیشود .البته حتی اگر آموزش و پرورش هم نسبت به یاد دادن این سوادها توجه داشت، در کنار آن برنامه درسی غیر رسمی که نمونه آن همین برنامههای تلویزیونی مثل «خانه ما» میتوانند نقش مکمل و موثری در شکلگیری و آموزش این ۱۸نوع سواد ایفا کنند. از این جهت داشتن سواد مالی و اقتصادی یکی از نیازهای امروز ماست.
داشتن سواد مالی، میتواند نجاتبخش باشد
برخی دوستان انتقاد میکنند «مگر میشود در حال حاضر در ایران و با مشکلات اقتصادی فعلی، انضباط مالی و اقتصادی داشت» که اتفاقا در پاسخ این دوستان باید گفت در شرایط سخت اقتصادی، داشتن مهارتها و سواد مالی و اقتصادی بیشتر کمک میکند که ما بتوانیم خانواده خود را از مشکلات موجود در اقتصاد نجات دهیم و کم آسیبپذیر کنیم. پس داشتن سواد اقتصادی همیشه لازم و در شرایط سخت اقتصادی لازمتر است.
بههمین دلیل باید به تیم سازنده «خانه ما» که سالها قبل از اینکه شرایط اقتصادی در کشور بغرنجتر شود، اهمیت نکاتی را پیشدستانه آیندهنگری کردند و در قالب یک مستند مسابقه، اقدام به دادن یک سری از اطلاعات و قابلیتها به مخاطبان کردند، تبریک گفت.
سواد مالی چیست ؟
در دنیا سواد مالی تعریف دارد و به صورت کلی، شش محور برای سواد مالی ذکر میشود که شامل محورهای ذیل میشوند:
محور اول کسب درآمد، محور دوم خرج درآمد، محور سوم نیاز مالی و استفاده از اعتبارات و بدهی (گرفتن وام)، محور چهارم آینده نگری و پس انداز، محور پنجم مدیریت ریسک و محور ششم مسئولیت مالی.
این شش استاندارد و محور در کنار هم سواد مالی را تشکیل میدهند.
در آموزش سواد مالی به کوکان، اولویت با مدیریت هزینه است
معمولا اولویت منطقی در سواد مالی با کسب درآمد، آغاز و سپس به مدیریت هزینه و خرج کردن میانجامد اما اولویتبندی آموزش سواد و مهارتهای اقتصادی در رسانهها بر اساس سن مخاطب و نیازسنجی آنان شکل میگیرد.
مثلا برای آموزش کودکان در این زمینه، ابتدا میتوان با آموزش مدیریت هزینه و مخارج آغاز کرد که ما در مستندمسابقه «خانه ما» هم شاهد هستیم که در بین این شش محور و استاندارد، استاندارد مدیریت هزینه را در الویت بیشتر و اول قرار داده که به درستی این اتفاق افتاده است.
اهمیت مدیریت ریسک در خانوارهای ایرانی
ریسکها، تکانه و شوکهایی هستند که بر ما عارض میشوند و ما با درصدی از احتمال با آنها مواجه هستیم، مثلا اگر قطعی بدانیم که شش ماه آینده یخچال ما خواهد سوخت، بر این اساس ما میدانیم این اتفاق میافتد و ما مبلغی مشخص را برای تعمیر و تعویض آن نیاز داریم و این را مخارج مینامیم.
اما اگر ندانیم در چه زمانی با چه احتمالی چه هزینهای بر ما تحمیل میشود، این را ریسک میدانیم که مثال بارز آن تصادف با اتومبیل شخصیمان است.
معمولا دو نوع ریسک داریم؛ ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. ریسکهای سیستماتیک، ریسکهایی هستند که در کلان اقتصاد اتفاق میافتند و ما هم مشمولش میشویم و ریسکهای غیر سیستماتیک، ریسکهایی هستند که براساس رفتار ما و اشتباهات ما شکل میگیرند.
بخشی از بی ثباتی اقتصادی در کشور، حاصل نداشتن سواد مالی است
داشتن سواد مالی میتواند این امکان را به ما بدهد که اگر در کشوری زندگی میکنیم که در شرایط اقتصادی بیثبات است، ما بتوانیم با این سواد و دانش، خود را از تلاطمات اقتصادی دور کنیم.
علت اینکه ما کشور بیثباتی داریم، بخشی از آن مربوط به نداشتن سواد مالی است، از این جهت هم داشتن سواد مالی میتواند ضروری باشد.
انضباط مالی، ضد آسایش و آرامش نیست
وقتی صحبت از سواد و انضباط مالی میشود، اینگونه استنباط میشود که یعنی باید سختگیرانه در مورد هزینههای زندگی تصمیم گرفت و بعضیها اینگونه فکر میکنند که نظم و انضباط در زندگی، ضد آسایش و راحتی است.
واقعیت این است که نظم و قانونمداری، لازمه حیات اجتماعی و زندگی است و آدمهایی که منضبط هستند، آسایش و آرامش بیشتری دارند و اینکه گفته میشود سواد و انضباط مالی را به بچهها بیاموزیم، این نیست که آنها را خسیس بار بیاوریم.
برای یادگیری سواد مالی، خانوادهها از منابع معتبر استفاده کنند
اول از همه باید این نکته را مدنظر داشت که هرچیزی که نیاز مردم است، محتوای قلابی و جعلی آن هم زیاد میشود به خصوص امروزه و با توجه به زیاد شدن مشکلات اقتصادی، عدهای در فضای مجازی، صفحاتی را راهاندازی کردهاند و تحت عناوین هوش مالی، سواد مالی و عناوینی از این دست، تبلیغاتی دروغی همچون چگونه در سه ماه پولدارشویم را اشاعه میدهند. بنابراین خانواده ها باید نسبت به این آموزشهای جعلی مراقب باشند.
دوم اینکه علیرغم آموزش ندادن این مباحث در نظام آموزشی ما، منابع و کتابهای خوبی در مقوله آموزش سواد مالی وجود دارد که مردم در صورت نیاز میتوانند به آنها مراجعه کنند.
در سواد اقتصادی، کسب درآمد و مدیریت هزینه، مکمل هم هستند
در بحث اولویت در یادگیری محورهای سواد اقتصادی، باید در نظر داشت کسب درآمد و مدیریت هزینه، مکمل هم هستند و بنابراین همزمان که به چگونگی کسب درآمد فکر میکنیم، همزمان باید به مدیریت هزینهها هم فکر کرد. اما برحسب آموزش به مخاطب به خصوص تمرین دادن و آموزش به کودکان میتوان مدیریت هزینه را اولویت قرار داد، چون آموزش آن آسانتر است.
اگر در مستند مسابقه «خانه ما» هم توجه کرده باشید، خانوادهها آنجایی که بحث مدیریت هزینه است، راحتتر کار را پیش میبرند، ولی آنجایی که بحث درآمدزایی است، سختیهایی خاص خودش را دارد و باید در مراحل بعدی به آن پرداخته شود.
از شش سالگی میتوان آموزش سواد مالی را به کودکان آغاز کرد
در اکثر کشورهای دنیا، معمولا شش سالگی را مبنای شروع آموزشهای سواد مالی قرار میدهند که البته نباید همه محورهای آموزشی این مبحث را یکجا و در این سن به کودک تدریس کرد، مثلا آموزش مباحثی را که باید در ۱۵ سالگی به کودک یاد داده شود، نباید در همان شش سالگی به کودک آموزش داد.
مثلا اگر برای انجام کارها در سنین پایین به کودکان پول بدهیم، میتواند آسیبزا باشد اما مثلا در پانزده سالگی، دادن پول در قالب پول تو جیبی یا پاداش به عنوان انجام کار خاصی میتواند خرج کردن این پول توسط او، آموزش و تمرینی برای مدیریت هزینهها باشد.
کودکان را درگیر مشکلات اقتصادی نکنیم
مطرح کردن مشکلات اقتصادی خانواده با کودکان، کار کاملا اشتباهی است، مثلا اگر پدری بیکار شده است یا ضرر مالی بزرگی به خانواده خورده نباید این مسئله را با کودک خود درمیان بگذارد، چرا که کودکان گنجایش درک این مسائل را ندارند و انتظار دارند پدر و مادر خود را همیشه مقتدر و در قله ببینند.
معمولا تا ۱۴ سالگی نباید فرزندانمان را درگیر مشکلات خانواده بکنیم اما از این سن به بعد میتوانیم مسائل و مشکلات خانواده را با آنها در میان بگذاریم و با آنها در مورد این مسائل مشورت کنیم.
در مورد خواستههای کودکان زیر هفت سال اگر امکان خریدن و اجابت خواستهاش را نداریم، نباید به او نه بگوییم بلکه باید حواس او را نسبت به آن خواسته پرت کنیم.
در مورد خواستههای کودکان بالای هفت سال هم میتوان هزینههای فرصت را به او بشناسیم یعنی اگر چیزی را خواست به او توضیح بدهیم اگر فلان چیز را میخواهد، بهجای آن دیگر توقع یک چیز دیگر را نباید داشته باشد.
در نهایت در مقابل خواستههای کودکان در این سنین نباید گفت برای خریدن خواستهاش پول ندارید، او این مفهوم را نمیفهمد و این را به پای گوش نکردن حرفش میگذارد.
«خانه ما» میتواند محتوای آموزشی مفیدی در زندگی واقعی مردم باشد
مستند مسابقه «خانه ما» به تعبیر فنیاش یک رئالیتی شو است که این ویژگی رئال بودن آن باعث میشود که خیلی اتفاقات جلوی دوربین رخ دهد و ای کاش «خانه ما» فرصتی داشت تا این اتفاقات و واکنشهایی که خانوادههای شرکت کننده از خودشان نشان میدهند، توسط کارشناسانی تحلیل میشد. این پیشنهاد را میدهم تا مخاطبان برنامه در هنگام دیدن آن به اتفاقاتی که در متن و حاشیه آن میافتد، دقت کنند و خود را جای شرکتکنندگان بگذارند و در ذهنشان شبیهسازی کنند که اگر بهجای آنها بودند، چه تصمیماتی میگرفتند، چرا که این برنامه میتواند محتوای آموزشی مفیدی برای لحظات زندگی واقعی مردم باشد.
به قلم دکتر عادل پیغامی: دکترای علوم اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق
سواد مالی یعنی آزادی انتخاب در چهارراههای زندگی
سواد مالی مقولهای ضروری برای مردم همۀ کشورهاست؛ اما جوامع مختلف، رویکرد متفاوتی به آن دارند و مردم در مسیر کسب آگاهیهای مالی با موانعی دست به گریباناند. برای آشنایی با سواد مالی در کشورهای مختلف، شناخت الگوها و بهرهوری از آنها، آکادمی هوش مالی در مجموعه گفتوگوهایی اختصاصی با صاحبنظران کشورهای مختلف، رویکردها و مسائل موجود در دیگر نقاط جهان را بررسی میکند.
به گزارش برنا، در این قسمت، فلور آن مسی، مدیر بخش امور مالی سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی و دبیر اجرایی شبکۀ بینالمللی آموزش مالی، که شناخت کافی از مردم و ساختار حاکمیتی فرانسه دارد، در گفتوگو با الهام میرمحمدی-کارشناس آکادمی هوش مالی از سواد مالی در این کشور میگوید. آن چه در ادامه میآید، مصاحبۀ اختصاصی آکادمی هوش مالی با این کارشناس فرانسوی است.
سطح سواد مالی مردم فرانسه را چطور ارزیابی میکنید؟
یکی از فعالیتهای ما در سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی (اُایسیدی)، طراحی ابزارها و پرسشنامهها با هدف ارزیابی سطح سواد مالی بزرگسالان در کشورهای عضو این سازمان است. سواد مالی فقط به معنای داشتن دانش مالی دربارۀ مفاهیمی مثل تورم و نرخ سود مرکب نیست. ما با استفاده از این ابزارها، رفتارهای مالی از جمله میزان پسانداز، بودجهبندی، برنامهریزی و البته رویکرد افراد به پول و امور مالی را هم بررسی میکنیم.
دانش مالی مردم فرانسه دربارۀ مفاهیمی مثل نرخ تورم و بودجهبندی، در سطح خوبی قرار دارد. ارزیابی رفتارهای مالی فرانسویها نشان میدهد آنها بودجهبندی را به خوبی میشناسند و اصولاً این رفتار را از والدینشان میآموزند. در واقع، بسیاری از عادتهای مالی در خانوادهها شکل میگیرد. برای مثال، وقتی من دانشآموز بودم، آموزههای مالی مانند امروز در مدارس جایی نداشت. با این حال، به دلیل الگوبرداری از والدین، بسیاری از عادتهای درست مالی در میان مردم فرانسه رایج شده است.
طبق آمار و ارقام، بیشتر مردم در کشورهای آسیایی اهل پساندازند و این رقم، از متوسط کشورهای عضو اُایسیدی بیشتر است. هر چند مردم فرانسه به اندازۀ آسیاییها پسانداز نمیکنند، پساندازکنندگان خوبی هستند. با وجود این، مفهوم نرخ مرکب، نه فقط در فرانسه، بلکه تقریباً در تمام کشورهای دنیا به خوبی درک نشده است. نحوۀ استفاده از اعتبار، یکی از حوزههایی است که نیاز به بهبود دارد. با آن که چارچوب حمایت از مصرفکننده در کشور ما بسیار قدرتمند است، مشکلاتی نیز، بهخصوص برای قشر کمدرآمد و کمسواد، در این زمینه وجود دارد. آنها برای خریدهای آنی، از کارت اعتباری استفاده میکنند؛ در حالی که باید برای سرمایهگذاری در مسکن یا داراییهای بلندمدت از آن بهره ببرند. به طور متوسط، سطح سواد مالی مردم فرانسه در مقایسه با دیگر کشورهای اُایسیدی بالاتر است.
تمام این اطلاعات دربارۀ متوسطهاست و به نظر تعریف سواد مالی چیست؟ من صحبت کردن دربارۀ متوسطها درست نیست؛ چون ما هیچ وقت با فردی معمولی طرف نیستیم و باید همۀ افراد و تنوع جمعیت را در نظر بگیریم. واضح است که تحصیلکردهها، افراد پردرآمد و با درآمد متوسط تا اندازۀ زیادی از نظر مالی باسوادند؛ اما بخشی از جمعیت کشور به دلیل دانش مالی کم یا رفتارهای مالی ضعیف در ارتباط با پسانداز، در معرض ریسک قرار دارند و معمولاً بدهکارند.
در ارزیابیهای اخیر اُایسیدی، نسل جوان فرانسه نسبت به کشورهای عضو دیگر سواد مالی کمتری دارد. به همین دلیل، دولت فرانسه روی راهبرد ملی آموزش مالی سرمایهگذاری کرده و قصد دارد سواد مالی را در برنامههای درسی مدارس بگنجاند تا نسل جوان مهارتهای لازم را کسب کند. از سوی دیگر، سطح دانش مالی زنان در فرانسه در مقایسه با مردان کمتر است.
وضعیت آموزش سواد مالی در مدارس فرانسه چگونه است؟
نظام آموزش و پرورش در فرانسه، نظامی متمرکز است و تصمیمگیریها دربارۀ برنامۀ دروس ملی به صورت متمرکز انجام میشود؛ اما معلمها تا اندازهای در تعدیل و تطبیق برنامههای درسی آزادی عمل دارند. در مدارس فرانسه، درس جداگانهای برای آموزش سواد مالی نداریم، بلکه این آموزهها در درسهای دیگر گنجانده شده است. در این زمینه اقداماتی صورت گرفته و سواد مالی در مقطع راهنمایی و البته کمی هم در دبیرستان به درسهای دیگر اضافه شده؛ اما از نظر تعداد ساعت و همین طور با توجه به ادغام سواد مالی با درسهای دیگر، باید بگویم این اقدامات نسبتاً محدود است. از آنجا که تغییر برنامههای درسی در فرانسه فرایندی زمانبر است، فکر میکنم تغییراتی که به تازگی شروع شده هم اتفاق خوبی است.
از سوی دیگر، دولت و بانک مرکزی در مراسم هفتۀ جهانی پول و پویشهای آگاهی دربارهٔ امور مالی مشارکت میکنند. تمام این فعالیتهای فوق برنامه که با هدف آگاه کردن مردم دربارۀ پول و امور مالی صورت میگیرد، حائز اهمیت است. علاوه بر مدارس، امیدواریم اعضای خانوادهها نیز دربارۀ این امور با یکدیگر گفتوگو کنند؛ چون در فرهنگ ما صحبت کردن دربارۀ پول در محیط خانه، تابو محسوب میشود. این گفتوگوها باعث میشود نسل جوان مهارتهای لازم را کسب کند.
برای افزایش سطح سواد مالی زنان چه اقداماتی باید انجام شود؟
بر اساس دادهها، در تمام جهان و همین طور فرانسه، سطح سواد مالی زنان پایینتر از مردان است. زنان در سرمایهگذاری بلندمدت (البته برای خودشان و نه فرزندان و خانواده)، نسبت به مردان توانایی کمتری دارند. برای افزایش آگاهیهای مالی زنان، دخترها و پسرها باید به صورت مساوی از آموزش برخوردار باشند. در عین حال، برنامهها باید به گونهای آموزش داده شود که سوگیریهای جنسیتی در آن وجود نداشته باشد؛ چون شیوۀ یادگیری دخترها و پسرها اندکی متفاوت است.
«پیزا» یا «برنامۀ سنجش بینالمللی»، برنامهای است که عملکرد دانشآموزان پانزدهساله را در خواندن، ریاضی و علوم ارزیابی میکند. در طول سالهای مختلف دیدهایم که پسرها معمولاً در ریاضی عملکرد بهتری نسبت به دخترها دارند. این بدان معناست که اگر مانند گذشته، سواد مالی را در کلاسهای ریاضی آموزش دهیم، فقط به نفع پسرها عمل کردهایم. منظورم این نیست که نباید این کار را انجام دهیم؛ اما برنامههای آموزش سواد مالی باید در کلاسهای علوم اجتماعی یا درسهای دیگری که عملکرد دخترها در آنها بهتر است نیز گنجانده شود. بنابراین، یکی از اقدامات ضروری این است که شیوههای آموزشی، با سوگیری جنسیتی همراه نباشد.
عامل اثرگذار دیگر، نگرش خانوادههاست. برای مثال، آیا فرصت برابر برای دسترسی به حساب بانکی به دخترها داده میشود؟ در ارزیابیهای پیزا همبستگی زیادی میان دسترسی به حساب بانکی الکترونیک و سطح سواد مالی وجود دارد. بنابراین، سواد مالی با تجربیات زندگی ما مرتبط است. در کشورهای مختلف و البته بر اساس قوانین آنها، باید فرصتهای برابر برای انجام کارها در اختیار دخترها قرار بگیرد تا یادگیری اتفاق بیفتد. در این صورت، میشود انتظار بهبود داشت.
در میان بزرگسالان هم زنها به حمایت بیشتری در این زمینه نیاز دارند تا بیاموزند سرمایهگذاری کار بدی نیست؛ بهخصوص سرمایهگذاری بلندمدت و البته برای خودشان. عموماً زنان بیشتر از خودشان، به خانواده اهمیت میدهند؛ اما باید متوجه این موضوع باشند که اگر به خودشان توجه نکنند، مراقبت از خانواده هم به مراتب دشوارتر خواهد بود. فکر میکنم ما به گروههای حمایتی نیاز داریم؛ گروههایی متشکل از زنان که در نقش سرپرست خانواده و مراقبتکننده، برای زنان الگو باشند و از آنها حمایت کنند. در عین حال، باید اطمینان حاصل کنند که منابع لازم برای مراقبت از کسانی که این زنان دوستشان دارند، در اختیارشان قرار میگیرد.
افزایش سواد مالی جامعه چه ضرورتی دارد؟
افزایش سطح سواد مالی افراد جامعه، به دلایل مختلفی دارای اهمیت است. وقتی آنها دانش مالی داشته باشند و باسواد مالی باشند، امکان انتخابهای بهتری هم خواهند داشت. برعکس، اگر با فرایند بودجهبندی آشنا نباشند یا توانایی برنامهریزی برای آینده را برای خود یا فرزندانشان نداشته باشند، انتخابهایشان محدود میشود. بنابراین، وقتی از سواد مالی و آگاهی مالی صحبت میکنیم، منظورمان آزادی انتخاب است. با آگاهی، بودجهبندی و پسانداز، به خود و فرزندانمان گزینههای بیشتری در زندگی میدهیم. به همین دلیل، سواد مالی برای نسل آینده بسیار مهم است. اگر آنها مدت زمان طولانیتری تحصیل کنند، گزینههای بیشتری برای انتخاب شغل داشته باشند و بدانند چطور طرح اولیۀ کسبوکار را طراحی کرده و آن را با دریافت وام اجرا کنند، تغییرات مثبت بسیاری در زندگیشان به وجود میآید و فرصتهای بیشتری در اختیار خواهند داشت. از همین رو، ما در اُایسیدی معتقدیم دانش مالی از اهمیت بسیاری برخوردار است و آموزش دربارۀ پول، زندگی را تغییر میدهد.
چه کسی در قرن حاضر از نظر یونسکو با سواد است ؟
در زمان قدیم فردی را باسواد می دانستند که توانایی خواندن و نوشتن داشت، ولی امروزه در قرن بیست و یکم توانایی خواندن و نوشتن تنها بخش کوچکی از تعریف سواد است و حتی داشتن مدارک و مدارج دانشگاهی عالی نیز دلیل باسوادی افراد نیست. بر اساس تعریف یونسکو شخص باسواد فردی است که دارای ویژگی های دیگری از جمله موارد زیر است :
- سواد عاطفی : توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان و … به نحو شایسته
- سواد ارتباطی : توانایی برقراری ارتباط و تعامل با تمامی اعضای جامعه (آداب معاشرت – روابط اجتماعی مناسب)
- سواد مالی : توانایی مدیریت اقتصادی (درآمد، هزینه، پس انداز، سرمایه گذاری و …)
- سواد رسانه ای : توانایی تشخیص رسانه های معتبر و نامعتبر و توانایی تشخیص صحت اخبار و دیگر پیام های رسانه ای
- سواد تربیتی : توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته
- سواد رایانه ای : توانایی استفاده از مهارت های هفت گانه رایانه (ICDL)، اینترنت و …
اهمیت سواد مالی به اندازه ای است که یونسکو آن را جز ۶ سواد اصلی در قرن حاضر تعریف کرده است. بررسی ها نشان می دهد که فقدان دانش در موضوعات مالی می تواند مانند طاعونی در زندگی آینده فرزندان تاثیرگذار باشد. از طرفی سواد تربیتی نیز، از نظر یونسکو یکی دیگر از سوادهای بسیار مهم است، بنابراین واضح است که والدین باید نقش خود را برای آموزش سواد اقتصادی و هدایت فرزندانشان به سمت موفقیت های مالی، ایفا کنند.
جایگاه ایران از لحاظ سواد مالی در جهان
در نقشه زیر میزان سواد مالی افراد در کشورهای مختلف نمایش داده شده است که متاسفانه کشور ایران جز کشورهای دارای کمترین میزان سواد مالی در جهان می باشد. (منبع)
در نقشه زیر وضعیت آموزش سواد مالی در سیستم آموزشی کشورهای مختلف نشان داده شده است که متاسفانه کشور ایران از وضعیت بسیار نامطلوبی برخودار است. (منبع)
والدین گرامی : با توجه به خلا وجود آموزش سواد مالی در مدارس ایران، مسئولیت آموزش این موضوع هم اکنون تماماً به عهده شما والدین می باشد. در این راستا شما می توانید از بسته آموزشی تخصصی و کاربردی دخل و خرج که محصول تیم متخصص کودک آپ در این زمینه می باشد، استفاده نمایید و از هم اکنون آینده مالی فرزند خود را تضمین نمایید.
آموزش جامع سواد مالی به کودکان: ویژه والدین و مربیان: بخش اول
یکی از حوزه هایی که آموزش آن به کودکان، بسیار ضروری و مهم است، سواد مالی است. در بسیاری از سایت هایی که در حوزه کودکان فعالیت می کنند، به این موضوع پرداخته شده است، اما به شکل محدود و البته غیر علمی. در این مقاله و همچنین سه مقاله دیگر ( مقاله دوم ؛ مقاله سوم ؛ مقاله چهارم )، به صورت بخش بندی شده، شما والدین و مربیان عزیز را با تمامی جنبه های آموزش سواد مالی به کودکان آشنا خواهیم ساخت.
تعریف سواد مالی:
سواد مالی توانایی استفاده از دانش و مهارت ها برای تصمیمات مدیریتی پولی درست و موثر است. سواد مالی شخصی دربرگیرندۀ دامنه ای از موضوعات پولی همچون چگونگی استفاده از پول برای زندگی حال و آینده است. در حالی که سواد خواندن و نوشتن قسمت مهمی از نظام آموزشی است، آموزش سواد مالی غالبا مغفول مانده است. بخصوص در مراکز پیش دبستان و دبستان کشورمان بسیار کم به این موضوع پرداخته می شود.
چرا باید به کودکان سواد مالی را آموزش دهیم؟
بسیاری از بزرگسالان به دلایل مختلف از جمله مدیریت بد منابع مالی خودشان، از صحبت کردن و آموزش سواد مالی به کودکان خودداری می کنند که این به معنای محروم کردن کودکان از دو مقوله تجربه و قدرت پیش بینی بالا که کودکان از آنها محروم هستند. والدین نباید انتظار داشته باشند تا برای آموزش سواد مالی حتما باید خودشان فردی ثروتمند یا با توانایی مالی بالا باشند و اگر سرمایه شان کم است می توانند با تلاش بیشتر و کسب درآمد بالاتر الگوی خوبی برای فرزندان خود باشند، البته همانگونه که گفته شد باید با چگونگی آموزش سواد مالی به کودکانشان آشنا باشند.
مانند بسیاری از موضوعات جذاب دیگر، پول چیزی است که کودکان از جاهای مختلف خارج از خانه مانند مدرسه، محیط های ورزشی، خانۀ دوستان و … دربارۀ آن می شنوند. در حالی این شنیده ها ممکن است نامطلوب باشد چرا که این امکان وجود دارد تا پیام های اشتباهی را درباره پول از دوستانشان دریافت کنند. برای مثال، کودک تان ممکن است از همکلاسیش شنیده باشد که افراد ثروتمند خوش شانس هستند.
اگر کودکتان معتقد باشند که ثروت و پول نتیجۀ شانس است، آیا انگیزه ای برای بدست آوردن مسئولانه پول وجود خواهد داشت. و شاید این اعتقاد در آنها بوجود آید که برای بدست آوردن پول به تلاش و برنامه ریزی نیازی نیست و و کمترین تلاش و با راه های مختلف هر چند غیرقانونی آن را بدست آورد. بسیار مهم است که در دوران کودکی برای آنها کاملا توضیح داده شود که ثروت در اثر خوش شانسی بوجود نمی آید و برای بدست آوردن آنها به تلاش زیاد و تصمیم گیری های مناسب مرتبط است. حتی اگر شما خود تجربه و سواد کافی را برای آموزش ندارید، می توانید از منابع متعدد و افراد آشنا و خبره کمک بگیرید.
با آموزش دادن کودکان تان دربارۀ پول، شما به آنها کمک می کنید تا ارتباط میان درآمد، هزینه و پس انداز را کشف کند. با انجام این، کودکان همچنین شروع به درک ارزش پول می کنند. این سواد برای کودکان با سنین پایین تر می تواند با مفاهیم پولی ساده همچون شمارش تعداد اسکناس ها و ترتیب اهمیت آنها شروع شود(تفاوت ارزشی اسکناس های هزار، دو هزار، پنج هزار، و ده هزار تومانی با یکدیگر). به کودکان بزرگتر نیز می توان دربارۀ حساب های پس انداز، تخصیص هزینه ها و ایجاد یک بودجۀ شخصی آموزش داد.
نکتۀ مهم علاوه بر آموزش مفاهیم، این است که بتوانیم به آنها فرصت دهیم که در موقعیت های واقعی همچون سوپرمارکت خودشان بتوانند پول ها را بشمارند هر چند که این کار باعث زحمت و تخصص زمان زیاد باشد.
آموزش سواد مالی به کودکان: پول چیست؟
تا سن سه سالگی، بیشتر کودکان درک می کنند که پول می تواند برای چیزی که می خواهند مبادله شود. کودکان می بینند که شما برای چیزهای مختلف همچون غذا، اسباب بازی ها، کتاب ها، لباس ها و غیره پول پرداخت می کنید. بخاطر مشاهدۀ مکرر از مبادلات، آنها حتی در سنین بسیار پایین می توانند بفهمنند که می تواند برای خرید چیزهایی که نیاز دارند و می خواهند بکار رود. آنچه که آنها ممکن است درک نکنند این است که بطور دقیق پول چیست و چگونه می تواند تمام شود.
آموزش مفهوم مبادلۀ پایاپای به کودکان
به کودکان تان توضیح دهید که قبل از اینکه پول وجود داشته باشد، افراد مجبور بودند مبادله پایاپای کنند، یعنی اینکه در ازای دریافت کالای مورد نظر خود، کالایی را به فرد مقابل بدهند. مواردی همچون حیوانات، غذا، غلات و حبوبات برای مبادلۀ کالا به کالا مورد استفاده قرار می گرفتند، و افراد باید روی آنچه مبادله ای منصفانه بود، توافق می کردند: یعنی چه مقدار از این کالا می تواند با کالای مقابل برابرای کند. برای مثال، دوازده عدد تخم مرغ ممکن است به اندازۀ یک قرص نان ارزش داشته باشد.
در حالیکه مبادلۀ کالا به کالا موثر بود و به افراد اجازه می داد تا نیاز خود بخوبی برآورده سازند، معایب مهمی در این سیستم وجود داشت:
۱) حمل نقل مواردی که برای مبادله استفاده می شد همیشه آسان نبود. از کودک تان سوال کنید:” آیا می توانی یک گاو یا چندین مرغ را در جیبت بگذاری یا آنها را راحت جابه جا کنی؟”
۲) کالاها همیشه برای تقسیم کردن آسان نبودند. پول می تواند به مقدارهای کمتری قابل تبدیل باشه و برای خرید کالاهایی با ارزش های مختلف مقدار متفاوتی رو پرداخت کرد. از کودکان بپرسید:” آیا یک گاو برای یک قرص نان تجارت عادلانه ای است؟”
۳) کالاهای مبادله ممکن است پوسیده، فاسد، شکسته یا به هر صورتی بی ارزش شوند. از کودکان بپرسید: ” یک تخم مرغ چقدر می تواند سالم بماند؟ نان تان چقدر ارزش دارد اگر کپک بزند؟
بخاطر مشکلات گفته شده و برخی دیگر، مبادلات کالا به کالا مشکل بود، افراد به یک راه آسان تری برای خرید مایحتاجشان نیاز داشتند. سکه ها بسیار از مشکلاتی را که در مبادله کالا به کالا وجود داشت را حل کرد: سکه ها به راحتی قابل حمل بود، در عنوان ها و ارزش های مختلف وجود داشت و ارزش شان را در در طول زمان حفظ می کردند.
آموزش مفهوم و انواع پول به کودکان
به کودکان تان نشان دهید که پول به شکل ها و سایزهای مختلفی می باشد. غالب کشور دو نوع پول دارند: سکه ها که از فلزات ساخته می شوند و اسکناس ها از کاغذ ساخته می شوند. برای کودکان بسیار لذت بخش خواهد بود که همۀ انواع سکه ها و اسکناس ها را ببینند پرا که می توانند آنها را در اندازه، شکل، و رنگ مقایسه کنند. یادگیری اسامی و ارزش های هر یک از سکه و اسکناس می تواند با تمرین انجام گیرد. بسیار خوب خواهد بود که به کودکان با سنین پایین تر بسادگی توضیح داده شود که سکه و اسکناس اسم و ارزش مقداری مخصوص خود را دارد. کودکان بزرگتر می توانند اسم سکه ها و اسکناس ها و ارزش شون یاد بگیرند.
همچنین می توان به کودکان بزرگتر (دبستانی) آموزش داد که سکه ها یا اسکناس های کوچکتر می توانند ارزشی برابر با واحدها بزرگتر داشته باشند. برای مثال: یک هزار تومان می تواند به شکل زیر باشد:
۴۰ تا ۲۵ تومانی
۲۰ تا ۵۰ تومانی
۱۰ تا ۱۰۰ تومانی
۵ تا ۲۰۰ تومانی
۲ تا ۵۰۰ تومانی
و یا
۱۰۰ تا ۱۰ تومانی
آموزش سکه و اسکانس به کودکان از طریق بازی
بازی هایی وجود دارد که شما با کمک آنها می توانید به کودکان تان آموزش دهید تا سکه ها و اسکناس های مختلف را بشناسند:
⇐ به کودک تان سکه یا اسکناس هایی با اندازه ها و رنگ های مختلف بدهید و از آنها بخواهید بر اساس رنگ و اندازه دسته بندی کند. برای مثال، ۱۰ اسکناس ۵۰۰ تومانی، ۱۰ اسکناس ۵ هزرار تومانی، ۱۰ اسکناس ۱۰ هزار تومانی را بصورت درهم و یکجا به آنها بدهید و همانطور که گفته شد از آنها بخواهید تا بر اساس شباهت ظاهری دسته بندی کنند.
⇐ اسکناس های مختلف را به کودکان نشان دهید و از آنها بخواهید که اسم و ارزش هر کدام از آنها را بگوید. برای مثال، بگویید این اسکناس هزار تومانی است و آن می توان یک بستنی خرید. و یا ده تا از این صد تومانی های داشته باشیم می توانیم یک بستنی بخریم.
⇐ با در اختیار قرار دادن پول های با شکل ها و اندازه های مختلف، از کودکان بزرگتر (آنهایی که شمردن را می دانند) بخواهید تا مقداری مشخصی از پول را به شما نشان دهد: ” هزار تومان پول خرد به من بده” یا “برای ۸۵۰ تومان کرایه تاکسی از کدام پول های می توانم استفاده کنم”.
⇐ به کودکان اسکناس هایی با ارزش های مختلف نشان دهید و به به آنها نشان دهید تا به خوبی به هر یک از آنها نگاه کند. به آنها این نکته را خاطرنشان کنید که سکه ها و اسکناس های نامشابه که شکل و اندازۀ یکسان دارند، بر اساس تصاویر و نقش ها روی آنهاست ارزش های متفاوتی دارند.
آموزش روش های دیگر برای پرداخت به کودکان
در حالی که مفهوم اعتبار ممکن است برای کودکان ثقیل باشد، شما می توانید به کودکان تان توضیح دهید که افراد می توانند بدون داشتن اسکناس و سکه چیزهایی بخرند. افراد همچنین می توانند از کارت های اعتباری و چک ها برای خرید لوازم و خدمات مختلف استفاده کنند. بسیار مهم است که کودکان بفهمند که کارت های اعتباری و چک ها بدون پشتوانه، پولی نیستند و ارزشمندی آنها مستلزم آن است که افراد دارای پشتوانۀ پولی باشند و برای آن نیز باید کار کنند.
دیدگاه شما