صندوق سرمایهگذاری اهرمی چیست؟
صندوق سرمایهگذاری اهرمی با هدف طراحی ابزارهای جدید به بازار عرضه شدهاند. سازمان بورس از نوع تازهای از صندوقهای سرمایهگذاری با عنوان «صندوق سرمایهگذاری اهرمی» رونمایی کرده است. صندوقهای اهرمی نخستین نوع از صندوقهای سرمایهگذاری میباشند که جهت سرمایهگذاری و انتقال مالکیت واحدهای سرمایهگذاری خود، همزمان از سازوکار صدور و ابطال برای واحدهای عادی صندوق و سازوکار معامله در بورس برای واحدهای ممتاز صندوق بهره میگیرند. در واقع این صندوقها به طور همزمان جهت سرمایهگذاری سرمایهگذاران ریسکگریز و ریسکپذیر مناسب هستند. مقررات مربوط به حد نصاب این صندوقها مشابه به حد نصاب صندوقهای سهامی در نظر گرفته شده است بنابراین موضوع سرمایهگذاری آنها مشابه صندوقهای سهامی میباشد. ارکان این نوع از صندوقها نیز شامل مدیر صندوق، مدیر ثبت، متولی و حسابرس میباشد. در این نوشته میخواهیم راجع به چیستی صندوق سرمایهگذاری اهرمی، واحدهای سرمایهگذاری این صندوق، چگونگی تعیین محدوده بازدهی صندوق سرمایهگذاری اهرمی و مزایای صندوق سرمایهگذاری اهرمی مطالبی را بیان کنیم.
صندوق سرمایهگذاری اهرمی چیست؟
به تعبیری این صندوقها دارای واحدهای ممتاز و عادی هستند؛ در نظر داشته باشید که واحدهای عادی صندوق دارای کف و سقف بازدهی هستند. تامین حداقل بازدهی تعیین شده برای دارندگان واحدهای عادی در شرایطی که بازدهی صندوق کمتر از نرخ مذکور باشد، از محل واحدهای ممتاز انجام میشود و چنانچه بازدهی صندوق بیش از حداکثر نرخ بازدهی تعیین شده برای واحدهای عادی باشد، مازاد بازدهی واحدهای عادی نسبت به سقف تعیین شده به واحدهای ممتاز تعلق میگیرد. بازدهی مذکور به صورت روزانه مورد محاسبه قرار گرفته و اعلام میشود. در صندوقهای سرمایهگذاری اهرمی برای ورود و خروج متقاضیان سرمایهگذاری در واحدهای عادی از سازوکار مبتنی بر صدور و ابطال استفاده میشود و ورود و خروج متقاضیان سرمایهگذاری در واحدهای ممتاز از طریق معاملات واحدهای ممتاز در بورس مربوطه انجام میشود. در این صندوقها عمده پرتفوی صندوق را سرمایهگذاری در سهام و حق تقدم سهام تشکیل خواهد داد؛ همچنین مدیریت پرتفوی صندوق به شکل فعال بوده و مدیر صندوق میتواند بر اساس نصاب تعریف شده، نسبت به سرمایهگذاری در سهام و حقتقدم سهام اقدام کند.
با توجه به اینکه واحدهای ممتاز در این صندوق به عنوان پشتیبان صدور واحدهای عادی هستند، بنابراین قابل ابطال نبوده و صرفا از طریق بازار قابل معامله است. از طرف دیگر به منظور توسعه صندوق، صدور واحدهای ممتاز در طول دوره فعالیت صندوق به نام مدیر صندوق پیشبینی شده است. مطابق مقررات تدوینی، در طول دوره فعالیت صندوق، صدور واحدهای عادی تا دو برابر ارزش کل واحدهای ممتاز صادر شده امکانپذیر است. واحدهای عادی صندوق دارای کف بازدهی بوده و از طرف دیگر برای آنها سقف بازدهی در نظر گرفته شده است. تامین حداقل بازدهی تعیین شده برای دارندگان واحدهای عادی در شرایطی که بازدهی صندوق کمتر از نرخ مذکور باشد، از محل واحدهای ممتاز انجام میشود و چنانچه بازدهی صندوق بیش از حداکثر نرخ بازدهی تعیین شده برای واحدهای عادی باشد، مازاد بازدهی واحدهای عادی نسبت به سقف تعیین شده، به واحدهای ممتاز تعلق میگیرد. بازدهی مذکور به شکل روزانه مورد محاسبه قرار گرفته و باید اعلام شود.
واحدهای سرمایهگذاری صندوق
واحدهای سرمایهگذاری صندوق در قالب واحدهای ممتاز و عادی به شرح زیر قابل تقسیم است:
۱- واحدهای ممتاز: که خود به دو دسته نوع اول و نوع دوم تقسیم میگردند. حداقل تعداد واحدهای سرمایهگذاری ممتاز برای صدور مجوز فعالیت ۵۰۰ میلیون واحد خواهد بود. با توجه به ارزش هر واحد سرمایهگذاری که معادل ده هزار ریال است، ارزش حداقل تعداد واحدهای سرمایهگذاری ممتاز معادل ۵,۰۰۰ میلیارد ریال میباشد.
واحد ممتاز نوع اول: در قبال آورده مؤسسین قابل صدور است. دارندگان واحدهای سرمایهگذاری ممتاز نوع اول دارای حق حضور و حق رأی در مجامع صندوق هستند. این نوع واحدهای سرمایهگذاری غیرقابل ابطال ولی قابل انتقال به غیر بوده و صرفاً در بورس و با رعایت مقررات آن، قابل انتقال می باشند.
واحد ممتاز نوع دوم: پس از تأسیس صندوق برای عرضه به عموم سرمایهگذاران قابل صدور است. دارندگان واحدهای سرمایهگذاری ممتاز نوع دوم دارای حق حضور و حق رأی در مجامع صندوق نیستند. این نوع واحدهای سرمایهگذاری غیر قابل ابطال ولی قابل انتقال به غیر بوده و صرفاً در بورس و با رعایت مقررات آن، قابل انتقال میباشند.
بنابراین تفاوت انواع واحدهای ممتاز در این است که واحدهای ممتاز نوع اول قبل از تأسیس و در قبال آورده مؤسسین قابل صدور میباشند در حالی که واحدهای ممتاز نوع دوم پس از تأسیس و توسط عموم سرمایهگذاران قابل صدور میباشند. همچنین دارندگان واحدهای ممتاز نوع اول بر خلاف دارندگان واحدهای ممتاز نوع دوم دارای حق رای در مجامع میباشند. علاوه بر این مالکان واحدهای ممتاز نوع دوم نسبت به مالکان واحدهای عادی، سرمایهگذاران ریسکپذیرتری هستند.
۲- واحدهای عادی: واحدهای سرمایهگذاری عادی پس از صدور مجوز فعالیت صندوق صادر میشوند. دارندگان واحدهای سرمایهگذاری عادی دارای حق رأی و حق حضور در مجامع صندوق نمی باشند. واحدهای سرمایهگذاری عادی تحت تملک سرمایهگذاران، با رعایت تشریفات اساسنامه قابل ابطال است.
محدوده بازدهی صندوق سرمایهگذاری اهرمی چگونه تعیین میشود؟
برای واحدهای عادی صندوق حداقل و حداکثر بازدهی تعیین شده و نرخ های مربوطه در امیدنامه ذکر میگردد. در صورتی که نرخ بازدهی صندوق کمتر از حداقل بازدهی تعیین شده برای واحدهای عادی باشد، مدیر صندوق برای محاسبه ارزش خالص داراییهای واحدهای عادی و ممتاز در پایان هر روز به وکالت از دارندگان واحدهای ممتاز، مابه التفاوت ارزش خالص داراییهای صندوق با حداقل ارزشی که با لحاظ نرخ مذکور باید ایجاد شود را از محل انتقال بخشی از ارزش خالص داراییهای واحدهای سرمایهگذاری ممتاز به ارزش خالص داراییهای واحدهای سرمایهگذاری عادی منظور مینماید. همچنین چنانچه بازدهی صندوق بیشتر از حداکثر بازدهی تعیین شده برای واحدهای عادی باشد، مدیر صندوق به نمایندگی از دارندگان واحدهای عادی، مابه التفاوت ارزش خالص داراییهای واحدهای عادی صندوق با حداکثر ارزشی که با لحاظ نرخ مذکور باید ایجاد شود را به ارزش خالص داراییهای واحدهای ممتاز منظور میکند.
- به منظور ایجاد اطمینان از وجود منابع مالی کافی جهت تأمین مابه التفاوت بازدهی ایجاد شده توسط صندوق با حداقل بازدهی تعیین شده برای واحدهای سرمایهگذاری عادی، سقف واحدهای عادی قابل صدور حداکثر به میزان ۲ برابر نسبتهای اهرمی چیست؟ واحدهای سرمایهگذاری ممتاز صادر شده تعیین میشود.
- در طول فعالیت صندوق افزایش سقف واحدهای سرمایهگذاری عادی صرفاً در صورتی امکان پذیر است که ارزش واحدهای ممتاز حداقل به سه چهارم ارزش واحدهای سرمایهگذاری عادی رسیده باشد، درخواست مذکور باید به میزانی ارائه شود که مجموع ارزش واحدهای عادی قابل صدور با فرض موافقت با افزایش سقف درخواست شده بیش از ۲ برابر مجموع ارزش واحدهای ممتاز صادر شده نگردد.
- در طول فعالیت صندوق، سقف واحدهای سرمایهگذاری ممتاز به میزانی که پس از اعمال، ارزش واحدهای ممتاز حداکثر برابر با واحدهای عادی نزد سرمایهگذاران باشد، امکانپذیر است.
مزایای این صندوقها
بزرگترین مزیت این نوع صندوقها، امکان سرمایهگذاری همزمان سرمایهگذاران ریسکگریز و ریسکپذیر در واحدهای این صندوقها است و سرمایهگذاری در واحدهای ممتاز این صندوق، این امکان را برای سرمایهگذاران یادشده فراهم میکند تا از منابع جمعآوری شده از محل واحدهای سرمایهگذاری عادی به عنوان اهرم استفاده کنند. در این سازوکار طبعا اگر بازار رشدی باشد، بازدهی مثبت خواهید داشت و در صورتی هم که بازار نزولی باشد، بازدهی منفی کسب خواهید کرد. با ایجاد صندوقهای اهرمی، افرادی که ریسکپذیر هستند میتوانند برای فعالیت در بازار سرمایه به آنها مراجعه کنند. چرا که ممکن است، در دو حالت نزولی و صعودی بازار زیان یا سود حداکثری برداشت کنند.
خلاصه فعالیت صندوقهای سرمایهگذاری اهرمی
همانطور که در این مطلب اشاره شد، به طور کلی وجه تمایز این نوع از صندوقها با دیگر صندوقهای فعال در بازار سرمایه، رفع نیاز سرمایهگذاران با طیفهای گوناگون ریسکپذیری محسوب میگردد. به این صورت که سرمایهگذاران ریسکگریز با خرید واحدهای عادی صندوق، بازدهای معادل حداقل نرخ سود تضمین شده و تا حد حداکثر نرخ سود تعیین شده کسب خواهند کرد و در عین حال سرمایهگذاران ریسکپذیر با خرید واحدهای ممتاز صندوق، ضامن حداقل نرخ سود تضمین شدهی دارندگان واحدهای عادی صندوق خواهند بود اما از سوی دیگر در صورت کسب بازدهی بالاتر از حداکثر سود تعیین شده برای واحدهای عادی توسط صندوق، این مازاد بازدهی به دارندگان واحد ممتاز تعلق خواهد گرفت. به عبارت دیگر سرمایهگذاران ریسکپذیر با تحصیل واحدهای ممتاز در کنار تحمل ریسک بالاتر در واقع از منابع جمعآوری شده از محل واحدهای سرمایهگذاری عادی به عنوان “اهرم” استفاده میکنند تا در صورت هر گونه تغییر در بازار سرمایه، از اثر مضاعفی بر ارزش واحدهای تحت مالکیت خود برخوردار شوند. هر گونه تغییر در کلیات بازار سرمایه، اثر مضاعفی را بر بازدهی واحدهای ممتاز متصور میکند. نسخه اولیه اساسنامه و امیدنامه صندوق سرمایهگذاری اهرمی جهت اخذ نظرات فعالان بازار سرمایه در پایگاه قوانین و مقررات بازار سرمایه به آدرس seo.ir قرار دارد که پس از اخذ نظرات فعالان در هیأت مدیره سازمان نهایی و به اطلاع عموم خواهد رسید.
منظور از نسبت های مالی چیست؟
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار نسبتهای اهرمی چیست؟ کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
تحلیل مالی
تحلیل مالی چیست ؟| انواع آن و مراحل نسبتهای اهرمی چیست؟ تجزیه و تحلیل به چه صورتی است؟
تحلیل مالی چیست ؟| انواع آن و مراحل تجزیه و تحلیل به چه صورتی است؟
تحلیل مالی یا Financial Analysis فرآیندی است که در آن به بررسی کسب و کارها، پروژه ها، بودجه ها و دیگر مبادلات مربوط به زمینه مالی پرداخته می شود. این کار برای ارزیابی عملکرد و همچنین مناسب بودن آن برای کسب و کار انجام می شود. برای گرفتن تصمیمات استفاده کنندگان درون و برون سازمانی در جهت بهبود عملکرد شرکت نیاز است که تحلیل صورت های مالی مهم شرکت انجام شود. تجزیه و تحلیل دارای روش ها و ارزیابی های مختلفی است که این مسیر را کمی دشوار و با اهمیت جلوه می دهد.
محاسباتی که سبب می شود اطلاعات معنی داری برای یک شرکت در راستای شرایط مالی آن ایجاد شود، تحلیل مالی نامیده میشود. برای تحلیل کردن صورت های مالی یک سری فرمول هایی مطرح است که در فضای ارقام و اعداد بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. فرمول های تحلیل صورت های مالی بر روی ترازنامه ها و میزان سود و زیاد بررسی شده و در مدیریت مالی نقش ویژه ای دارند. از طرفی دیگر تجزیه و تحلیل های آماری می توانند اهرم مالی محسوب شوند. در ضمن ضروری است بدانید این تحلیل ها حاصل نمیشود مگر با نرم افزار حسابداری مالی. خواندن این مقاله را به مدیران مالی شرکت ها، سهامداران شرکت ها و حسابداران توصیه می کنیم.
تحلیل مالی چیست؟
تحلیل مالی، بررسی اطلاعات مالی برای دستیابی به تصمیمات تجاری است. این تحلیل معمولاً در آن به بررسی کسب و کارها، پروژه ها، بودجه ها و دیگر مبادلات مربوط به زمینه مالی به منظور بهبود عملکرد و اخذ تصمیمات درست پرداخته می شود. در تحلیل نسبتهای اهرمی چیست؟ های مالی به سوالاتی از جمله آیا موسسه مالی و واحد تجاری قادر به پرداخت دیون خود می باشد یا خیر؟ دوام عمر واحد تجاری کوتاه مدت است یا بلند مدت؟ آیا شرکت می تواند یک سرمایه گذاری را کنترل کند؟ پرداخته می شود که در صورت ارزیابی و بررسی تجزیه و تحلیل ها می توان به همه سوالات پاسخ داد و بر صورت وضعیت مالی تسلط کامل پیدا کرد.
انواع تحلیل های مالی
تحلیل مالی به دو دسته تقسیم بندی می شوند، که شامل:
1-تحلیل بنیادی (Fandamental analysis)
تحلیل بنیادی از نسبت های به دست آمده از داده های صورت های مالی، به منظور تعیین ارزش کسب و کار استفاده میکند. با استفاده از تجزیه و تحلیل نسبتی، تحلیلگر علاوه بر بررسی کامل شرایط اقتصادی و مالی پیرامون شرکت، می تواند به ارزش ذاتی سهام دست یابد. هدف نهایی این تحلیل این است که سرمایه گذار به عددی برسد که بتواند آن را با قیمت کنونی مقایسه کند.
2-تحلیل تکنیکال (Technical analysis)
در روش تحلیل تکنیکال از روندهای آماری جمع آوری شده از فعالیت های معاملاتی، مانند میانگین متحرک (MA) استفاده می کند. اساساً، این تحلیل فرض میکند که قیمت اوراق بهادار از قبل منعکسکننده تمام اطلاعات است. تحلیل تکنیکال به جای تحلیل ویژگی های اساسی یک اوراق بهادار، تلاش می کند تا با جست و جوی الگوها و روندها احساسات بازار را در پشت روند قیمت درک کند.
تحلیل صورت های مالی چیست؟
در بالا به تعریف تحلیل مالی پرداختیم حال در این قسمت از مقاله توضیح خواهیم داد که تحلیل صورت های مالی چیست و چگونه انجام می شود؟ تجزیه و تحلیل صورت های مالی به مدیران کسب و کار کمک بزرگی می کند، تا بتوانند در زمینه های مالی برنامه ریزی و مشکلاتی که ممکن است با آن ها مواجه شود را کنترل و رفع نمایند.
هدف از تجزیه و تحلیل صورت های مالی چیست؟
همه رویدادهای مالی یک کسب و کار در دفاتر روزنامه، کل، معین و. ثبت می شود و پس از طبقه بندی و خلاصه رویدادهای مالی در سندهایی به نام صورت های مالی تهیه و ارائه می شوند. هدف از تحلیل مالی صورتهای مالی این است که اطلاعات مالی یک دوره ارزیابی شود و اطلاعاتی از قبیل بازده و ریسک مورد بررسی قرار گیرد. در نتیجه این امر موجب می شود که مدیران از وضعیت مالی شرکت باخبر شوند و بفهمند که آیا شرکت قادر به پرداخت به دیون خود است یا خیر؟
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چیست؟
تا این قسمت از مقاله متوجه شدید که تحلیل مالی صورت های مالی چیست؟ یکی از مواردی که برای بررسی وضعیت شرکت انجام می شود، تجزیه و تحلیل نسبت های مالی است. در تجزیه و تحلیل نسبت های مالی ارتباط بین اقلام درج شده در صورت های مالی ارزیابی می شود. نسبت های مالی انواع مختلفی دارند که به حسابدار و استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی کمک می کند، درک جامع و صحیحی از عملکرد و وضعیت مالی سازمان داشته باشند. انواع نسبت های مالی عبارتند از:
- نسبت نقدینگی
- نسبت جاری
- نسبت آنی
- نسبت فعالیت
- نسبت وجه نقد
- نسبت نقدینگی: در جهت توانایی شرکت نسبت به تعهدات کوتاه مدت از نسبت نقدینگی استفاده میشود.
- نسبت اهرمی و مالی: توانایی شرکت نسبت به تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت است.
- نسبت فعالیت: این نسبت کاربرد منابع در اختیار مدیران را ارائه میدهد.
- نسبت سودآوری: در این نسبت میزان موفقیت واحد تجاری نسبت به کسب سود موسسه را نشان میدهد.
- روش تجزیه و تحلیل داخلی
- روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای
- روش تجزیه و تحلیل خطر
- روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش
- استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
- استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
- نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
- نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
- نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
- نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
- نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
- نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
- دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
- دوره وصول مطالبات: نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
- دوره گردش عملیات: به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
- گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
- گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
- دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
- نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
- بازده داراییها: نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
- بازده حقوق صاحبان سهام: شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
- حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
- حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
- حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
- نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
- نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
- نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
- قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
- نسبتPEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
- با توجه به اینکه نسبتها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از شرایط موجود در گذشته به شمار میروند.
- هنگامی که اطلاعات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
- از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
- استفاده از روشهای مختلف حسابداری میتواند بر نسبتها اثرگذار باشد. مثلا استفاده از روش «فایفو» نتیجه متفاوتی نسبت به استفاده از روش «لایفو» ایجاد میکند.
- همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
- با توجه به تفاوتهای موجود در ویژگیهای عملیاتی نسبتهای اهرمی چیست؟ شرکتهای مختلف مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکتها مقایسه بین شرکتی دشوار است.
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی در حالی که کاری بسیار ساده می باشد از اهمیت بالایی برخوردار است. تجزیه و تحلیل نسبت های مالی به چند روش انجام می شود، که عبارتند از:
نحوه تجزیه و تحلیل صورت های مالی
تجزیه و تحلیل مالی صورتهای مالی در شرکت ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در شرکت های بزرگ تجزیه و تحلیل صورت های مالی کاری زمانبر است، حسابداران این کار را با استفاده از نرم افزارهای حسابداری انجام داده و در اختیار سهامداران قرار می دهند. تحلیل صورت های مالی شرکت ها به 4 روش انجام می شود که عبارتند از:
چگونه از تحلیل مالی استفاده می شود؟
در تحلیل مالی سه ویژگی مهم هر شرکتی از جمله نقدینگی، سوددهی و قدرت پرداخت دیون مورد بررسی و رسیدگی قرار می گیرد. ابزارهای مختلفی برای تحلیل های مالی وجود دارد، که برای بررسی داده های صورت های مالی استفاده می شود که در ادامه به آن اشاره شده است:
الف) تحلیل افقی:
تحلیل افقی شامل گرفتن چندین سال داده های مالی و مقایسه آن ها با یکدیگر برای تعیین نرخ رشد است. این نوع تحلیل به حسابدار کمک می کند تا تشخیص دهد که آیا یک شرکت در حال رشد است یا نزول و روندهای مهم را شناسایی می کند.
ب) تحلیل عمودی:
در این تحلیل اطلاعات هر یک از صورت های مالی، به صورت درصد ارزیابی میشود.
شغل تحلیلگر مالی چیست؟
تحلیلگر مالی با جمع آوری اطلاعات، ارزیابی اطلاعات مالی و اقتصادی و نسبتهای اهرمی چیست؟ عملکرد سرمایه گذاری شرکت را پیش بینی و رسیدگی می کند و به تحلیل مالی صورت های مالی می پردازد. تحلیلگر مالی عملکرد سهام، اوراق قرضه و. را بررسی کرده و در گزارش تجزیه و تحلیل صورت های مالی آن را به سهامداران ارائه می دهد.
اهمیت نرم افزار حسابداری در تحلیل مالی
نرم افزارهای حسابداری به کارشناسان حسابداری کمک میکند تا اطلاعات مالی شرکت را با سرعت و دقت بیشتری تهیه، تنظیم و تحلیل کنند. چرا که سرعت افزایش حجم داده مالی شرکت، مدیران را مجبور به استفاده از نرم افزارهای حسابداری می کند تا بتوانند به صورت حرفه ای تر اطلاعات را مدیریت و طبقهبندی کنند. با پیشرفت کسب و کارهای تجاری، نرم افزارهای مالی به همان نسبت توسعه یافته اند. استفاده از نرم افزار حسابداری به بهبود تصمیمگیری و برنامه ریزی های مالی کمک می کند.
تحلیل مالی با نرم افزار حسابداری کاوش فردا
یکی از محدودیت های حسابداری، سر و کار داشتن با انبوهی از اطلاعات مالی و تنوع فراوان گزارشات مالی و تجزیه و تحلیل آن ها می باشد. با رشد روزافزون فناوری های توسعه نرم افزارهای حسابداری به کارشناسان حسابداری کمک میکند تا اطلاعات مالی شرکت را با سرعت و دقت بیشتری تهیه، تنظیم و تحلیل کنند. نرم افزار حسابداری کاوش فردا از جمله نرمافزارهایی با امکانات گزارش گیری و ارائه نمودارهای مالی است که تصویر درستی از وضعیت کسب و کار و امکان برنامه ریزی برای افزایش سودآوری و توسعه شرکت را فراهم می کند.
لوریج چیست؛ استفاده از اهرم در ارز دیجیتال چگونه سود را افزایش میهد؟
در پاسخ به پرسش لوریج چیست، به زبان ساده، میتوان گفت مارجین تریدینگ یا معامله با لوریج به استفاده از سرمایه قرض گرفتهشده برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی اشاره دارد. اگر به معامله با ارزهای دیجیتال علاقه دارید، معاملات اهرمی میتواند برای شما سودمند باشد.
لوریج در ارز دیجیتال به شما کمک میکند تا بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را از کارگزاران قرض کنید و قدرت خرید را افزایش دهید، درنتیجه سود بیشتری عاید شما خواهد شد. در این بخش از آکادمی کیوسک به شما خواهیم گفت که لوریج چیست، نحوه عملکرد آن چگونه است و چه مزایا و معایبی دارد.
اهرم یا لوریج چیست؟
معاملات اهرم در ارز دیجیتال ابزاری است که به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا با کمک سرمایه قرض گرفتهشده از کارگزاران، تراکنشهای خود را انجام دهند. این وجوه اغلب بیش از مانده حساب سرمایهگذاران است. بنابراین،
اهرم یک راه عالی برای به حداکثر رساندن سود با افزایش قدرت خرید است و بهترین بخش این معامله این است که سرمایهگذار میتواند با مقدار کمی پول، معامله بزرگتری را انجام دهد.
اجازه دهید پرسش لوریج چیست را با یک مثال پاسخ دهیم. فرض کنید معاملهگری میخواد با 1000 دلار وارد یک معامله اهرمی شود. با استفاده از اهرم 1 به 10 میتواند تا 10 برابر سرمایه خود، یعنی 10000 دلار معامله کند. اگر این معامله برای او سودمند باشد، سود حاصل از آن 10 برابر خواهد شد.
با این حال، باید توجه داشته باشید که معاملات اهرمی در معرض خطرات بالایی قرار دارند که در نهایت میتواند منجر به زیانهای بزرگ شود. به همین دلیل است که به مبتدیان توصیه میشود که این نوع معاملات را انتخاب نکنند، چون حتی بسیاری از معاملهگران باتجربه هم ممکن است ضررهای زیادی را ببینند. با این حال، متخصصان در معاملات عادی میتوانند در مبالغ کمتر و با اهرمهای کوچکتر، سرمایهگذاری خود را انجام دهند.
معاملات اهرم چگونه کار میکنند؟
روش معامله اهرمی به این صورت است که معاملهگر یک سپرده اولیه برای استقراض وجوه میگذارد. برای مثال، اگر میخواهید 5000 دلار در یک معامله اهرمی با نسبت 1 به 10 سرمایهگذاری کنید، برای انجام معامله فقط به 500 دلار سرمایه نیاز دارید. با این حال، معاملهگران باید وجوه کافی را در حسابهای خود، بهعنوان وثیقه برای پلتفرم وامدهی نگه دارند.
معاملهگران در صورت افزایش قیمت داراییهای دیجیتال، موقعیتهای خرید (لانگ) را باز میکنند. موقعیت شورت برعکس است. هنگامی که یک معامله شورت انجام میدهید، به جای پول نقد، به عنوان مثال بیت کوین قرض میگیرید. بنابراین اگر قیمت پایین بیاید، همان بیت کوین را با قیمت پایینتری میخرید و آن را به وامدهنده برمیگردانید و سود خود را حفظ میکنید.
اگر معامله موقعیت خرید شما موفقیت آمیز باشد، وامدهنده سپرده اولیه نقدی و درآمد شما را آزاد میکند. در صورت از دست دادن معامله، کارگزار موقعیت را نقد میکند و پول شما را نگه میدارد. شما میتوانید با استفاده از اهرم کمتر، ریسک انحلال (نقد کردن موقعیت توسط کارگذار) خود را کاهش دهید. بسیاری از پلتفرمها این شانس را به شما میدهند که از اهرم 100 برابری استفاده کنید، اما این کار همیشه عاقلانه نیست.
چطور از معاملات لوریج در ارز دیجیتال استفاده کنیم؟
معملات اهرم بیت کوین یا ارزهای دیجیتال، به شما امکان میدهد تا سود بالقوه خود و برعکس، زیانهای خود را با 5 تا 100 برابر سرمایه اولیه باز کردن موقعیت، تقویت کنید.
برای مثال، اگر میخواهید 10000 دلار در سهامی با نسبت اهرمی 1:10 سرمایهگذاری کنید، فقط به 1000 دلار سرمایه نیاز دارید. با معامله کریپتو بدون اهرم، باید 10000 دلار سرمایهگذاری کنید.
این مقدار سرمایهگذاری قابل توجهی است. با این حال، اگر سهام شما افزایش یابد، به سود بیشتری دست پیدا خواهید کرد. به عبارت دیگر، با معامله اهرمی بیت کوین، سرمایه بسیار کمتری برای کسب همان سود مورد نیاز است. البته، فراموش نکنید که اگر سهام شما کاهش یابد، عکس این موضوع نیز صادق است، یعنی ضرر شما بزرگتر خواهد بود.
آیا استفاده از اهرم در معاملات ارزهای دیجیتال سودآور است؟
اهرم یک ضریب سود یا زیان است. برای مهارت در تحلیل تکنیکال و درک روند بازار، ابتدا از یک حساب آزمایشی استفاده کنید. به دست آوردن تجربه در پیشبینی میزان احتمال حرکت یک دارایی به بالا یا پایین و تمرین استفاده از اهرم، شانس شما را برای معامله موفق افزایش میدهد.
یکی از کلیدهای موفقیت در معاملات اهرمی این است که بدانید همیشه استفاده از اهرم ضروری نیست. اگرچه اهرم یک ابزار دارایی مالی پیشرو است، اما دانستن زمان و نحوه استفاده درست از آن میتواند منابع ارزشمند شما را به سود برساند. فرض کنید دانش خود را در مورد استراتژیهای مدیریت ریسک و روشهای معاملاتی در طول زمان افزایش میدهید. در این صورت، باید مهارت خود را در استفاده از معاملات اهرمی بالا ببرید تا بتوانید در انجام این معاملات موفق شوید.
تفاوت معاملات بدون لوریج و با لوریج چیست؟
فرض کنید 8000 دلار داریم و آخرین قیمت معامله شده بیت کوین 8000 دلار است. دو حالت وجود دارد، روز بعد قیمت بیت کوین صعودی و یا نزولی باشد.
اگر قیمت بیت کوین در روز بعد به 8050 دلار برسد. ما دو گزینه داریم:
با خرید 1 بیت کوین به قیمت 8000 دلار و فروش آن به قیمت 8050 دلار در روز بعد، 50 دلار سود کنید.
قراردادی به ارزش 80000 دلار به قیمت 8000 دلار بخرید و روز بعد بیت کوین را به قیمت 8050 دلار بفروشید. همانطور که ما با اهرم 10 برابری معامله میکنیم، سود هم 10 برابر، یعنی 500 دلار افزایش مییابد.
اگر قیمت بیت کوین در روز بعد به 7950 دلار کاهش مییابد. ما دو گزینه داریم:
با خرید یک بیت کوین به قیمت 8000 دلار و فروش آن به قیمت 7950 دلار 50 دلار از دست بدهید.
قراردادی به ارزش 80000 دلار به قیمت 8000 دلار بخرید و بیت کوین را به قیمت 7950 دلار بفروشید. همانطور که ما با اهرم 10 برابری معامله میکنیم، ضرر هم 10 برابر، یعنی 500 دلار افزایش مییابد.
از مثال بالا میبینیم که اهرم، سود و زیان را 10 برابر افزایش میدهد.
بنابراین، اهرم یک شمشیر دو لبه است؛ در حالی که سرمایه شما افزایش مییابد، ریسک شما نیز بیشتر خواهد بود. اگر بازار همانطور که انتظار میرود حرکت کند، استفاده از اهرم میتواند رضایتبخش باشد، اما اگر چنین نباشد، ضرر زیادی را متحمل خواهید شد.
چطور ریسک معاملات با اهرم را مدیریت کنیم؟
معامله مارجین میتواند سود شما را تقویت کند، اما این بدان معناست که می تواند ضرر شما را نیز افزایش دهد. این مساله بزرگترین ریسک معاملات لوریج است. در ادامه چند نکته را در مورد نحوه مدیریت این ریسک بررسی میکنیم.
توقف ضرر
حد ضرر یا توقف ضرر، یک ابزار مدیریت ریسک است که برای بستن یک معامله با مقداری مشخص، در صورتی که بازار به سمتی حرکت کند که شما نمیخواهید، طراحی شده است. این یک راه مفید برای اطمینان از این موضوع است که بدانید چقدر از سرمایه شما در خطر قرار دارد.
سرمایهگذاری با سرمایه مازاد
بیش از آنچه که تحمل از دست دادنش را دارید، ریسک نکنید. صرف نظر از میزان موفقیت استراتژی شما، معامله لوریج در ارز دیجیتال میتواند به سرعت نوسان بسیاری داشته باشد، بنابراین هرگز نباید بیش از حدی که میتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری کنید. به طور کلی، به خطر انداختن بیش از 5درصد از حساب خود کار عاقلانهای نیست. باید مبلغی را سرمایهگذاری کنید که اگر سرمایهگذاری شما به سمت ضرر رفت، بتوانید آن را پرداخت کنید.
برداشت سود
تا حدودی شبیه به توقف ضرر، اما مخالف آن است. یعنی نسبتهای اهرمی چیست؟ شما میتوانید یک دستور برداشت سود را تنظیم کنید تا زمانی که سود به مقدار مشخصی رسید، موقعیت شما بسته شود. از آنجایی که کریپتو بسیار نوسان دارد، کار هوشمندانه این است که قبل از اینکه سهام در جهت دیگری بچرخد، از آن خارج شوید.
حفاظت از تراز منفی
اگر به دلایلی غیرعادی، شرایط بازار باعث منفی شدن ارزش سهام شما شود، برخی از پلتفرمهای معاملاتی ضرر را جذب کرده و ارزش سهام شما را به صفر میرسانند. این یک اقدام محافظتی است که توسط بعضی از صرافیها ارائه میشود.
صرافیهای ارز دیجیتال که معاملات اهرم را میتوان در آنها انجام داد کدامند؟
در اینجا لیست دقیقی از آشناترین پلتفرمهای معاملات لوریج ارز دیجیتال مورد استفاده برای خرید و فروش داراییهای آنلاین با استفاده از اهرم تهیه کردهایم. این ارزیابی بر اساس عوامل متعددی از جمله ویژگیها، استفاده، مقدار اهرم، هزینهها و کمک به مشتری است.
بایننس (Binance)
از زمان شکلگیری در سال 2017، این پلتفرم دستخوش توسعه بزرگی شده است. در حال حاضر، بایننس بزرگترین پلتفرم مبادلات ارز دیجیتال جهان با 1.4 میلیون تراکنش در ثانیه است. کاربر میتواند از معاملات اهرمی بایننس در دستگاههای تلفن همراه اندروید یا iOS استفاده کند.
رابط کاربری آسان و عملکرد ساده، آن را به پرکاربردترین اپلیکیشن تجاری تبدیل کرده است. این برنامه به شما امکان میدهد سود و زیان را همراه با اطلاعاتی در مورد تاریخچه تراکنش بررسی کنید. برای استفاده از تسهیلات معاملاتی اهرمی بایننس، باید KYC، یعنی تأیید هویت را تکمیل کنید، و مهمتر از همه، کشور بومی شما باید در لیست سیاه بایننس قرار داشته باشد. فقط توجه داشته باشید که بهتازگی بایننس ارائه اهرم در قالب دلار استرالیا، یورو و پوند را متوقف کرده است.
امکانات:
از حدود 200 ارز دیجیتال مختلف برای معامله پشتیبانی میکند.
پلتفرم پیشرو مبادلات ارزهای دیجیتال
امکان کسب سود ارز دیجیتال در حسابهای پسانداز بایننس
نرخهای سپرده و برداشت رقابتی
قادر به اجرا و مدیریت سفارشات
اهرم 10 تا 125 برابری را در معاملات نقدی و معاملات مشتقه ارائه میدهد.
بای بیت (ByBit)
پلتفرم صرافی بای بیت که در سال 2018 تأسیس شد، مخصوص معاملات مشتقه است. این پلتفرم برای دسترسی به حداکثر نقدینگی در پلتفرمهای مبادله معاملات اهرمی، مانند معاملات آتی بایننس و بای بیت، ایده آل هستند. علاوه بر این، مبتدیان میتوانند به راحتی با اپلیکیشن موبایل بای بیت و رابط کاربری ساده آن کار کرده و از وجوه بیمه آن برای جبران خسارت در صورت ورشکستگی استفاده کنند. این صرافی در سنگاپور مستقر است و بیش از 2 میلیون کاربر فعال دارد.
امکانات
سریعترین توسعه پلتفرم صرافی ارزهای دیجیتال
پشتیبانی 24 ساعته در 7 روز هفته را در چند زبان به مشتری ارائه میدهد
اجازه اهرم تا 100 برابر را میدهد
تضمین بازگشت کل هزینه زیان مالی در صورت خطای سیستم یا خرابی سرور
با ابزار، مدیریت ریسک را تسهیل میکند
توانایی پردازش 100،000 تراکنش در ثانیه
توقف ضرر و دریافت سفارش سود با یک کلیک
صرافی FTX
اگر میخواهید یک پلتفرم مبادله ارزهای دیجیتال پیشرفته داشته باشید، FTX مقصد نهایی شما است. این پلتفرم خاص که در اواسط سال 2019 شکل گرفت، امکان صندوقهای بیمه و مقدار استثنایی نقدینگی را برای کاربران خود فراهم میکند. ساکنان ایالات متحده باید از FTX.US استفاده کنند، چون FTX برای آنها قابل اجرا نیست. خود را با تمام نرخهای وام بهروز نگه دارید، چون این نرخ اغلب هر ساعت تغییر دارند.
امکانات
طیف گستردهای از توکنهای اهرمی را ارائه میدهد.
میتواند در ابتدا بدون تأیید هویت یا KYC دسترسی داشته باشد.
ظرفیت برداشت را تا 2000 دلار در روز را تسهیل میکند.
رابط کاربری حرفهای که هم در موبایل و هم در دسکتاپ در دسترس است.
تسهیلات معامله مستقیم را در معاملات آتی شاخص فراهم میکند.
برای معاملات ارزهای دیجیتال و آینده در دسترس است.
کلام آخر
با مقاله لوریج چیست همراه بودید. این روش معاملاتی، همانطور که سود شما را چند برابر میکند، میتواند ضرر را هم افزایش دهد. پس باید با مهارت و اطلاعات کامل وارد این نوع از معاملات شد.
در حال حاضر، شما میتوانید ایده کاملی از بهترین پلتفرمهای معاملاتی لوریج در ارز دیجیتال در جهان داشته باشید. با این حال، از آنجایی که این صرافیها با مقدار زیادی سرمایه سروکار دارند، خطر سرقت پول نیز افزایش مییابد. بنابراین، هنگام معامله با هر نوع اهرم یا معاملات روزانه، در این پلتفرم ها محتاط باشید. از سوی دیگر، بزرگترین مزایای استفاده از این پلتفرمها، ارائه ویژگیهای امنیتی استثنایی مانند احراز هویت دوعاملی است.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
آشنایی کامل با نسبت های مالی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورت های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جار
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
آشنایی با نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی چیست؟
تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نمونههایی از محدودیتهای نسبت های مالی
اگرچه محدودیتهای صورتهای مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل نسبتها از تکنیکهای مهم تفسیر صورتهای مالی به شمار میرود. زیرا نسبتها نشانگر ارتباطهایی میان عناصر اساسی صورتهای مالی شرکتها هستند. در هر صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرند.
دیدگاه شما