ریسک چیست؟
ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنشوری (یا بیکنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد.
تقریباً همهٔ کوششهای بشری دربردارندهٔ درجاتی از آن هستند، با این همه برخی از آنها میزان بیشتری را به همراه دارند. به عبارت دیگر آن را می توان ضرر بالقوه نامید بنابراین میتواند مثبت یا منفی باشد.
به بیان ساده تر یعنی احتمال به وجود آمدن خطر یا زیان.
بزرگی این موضوع آنگونه که تصور عمومی بر آن است، در درجه اول به میزان باخت دلالت ندارد، بلکه مهم است که چند درصد احتمال برد در آن وجود دارد.
چرا انواع ریسک سرمایه گذاری ریسک وجود دارد؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است.
انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد.
هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد، متقابلا بیشتر در معرض آن خواهد بود.
به طور کلی، موقعیتهایی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص(pure risk)
در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هست و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. شامل انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی و…. هستند.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص این احتمال را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسک کلی برای هر دارایی مالی
ریسک سیستماتیک
ریسک بازار است؛ به عبارت دیگر قسمتی از ریسک کل است که شرایط کلی بازار بر آن تأثیرگذار است و غیرقابل کاهش و غیرقابل کنترل است و بر روی کلیه اوراق موجود در بازار اثر دارد.
ریسک غیر سیستماتیک
بخشی که به شرایط کلی بازار بستگی ندارد و تنها به اوراق بهادار خاص مربوط است. به بیان دیگر ریسک قابل کنترل و قابل حذف.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
نرخ سود (interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع مطرح میشود. معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
تورم (inflation risk)
رشد نرخ تورم بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود.
مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد.
بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل financial risk فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم خطر تر میروند.
نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با liquidity risk مواجه است. در مورد سهام نیز این موضوع وجود دارد.
نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، currency risk بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش آن خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
ریسک تجاری
در اینجا به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
ریسک اعتباری یا ریسک نکول
عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
ریسک کشور
به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین اتفاقب، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
ریسک سیاسی
زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد.
نکتهای که در مورد آن وجود دارد، آن است انواع ریسک سرمایه گذاری که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، بیشتر میشود.
ریسک های سرمایه گذاری در بورس چیست؟
باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از کارشناس بازار سرمایه نوشت: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود که انواع مختلفی دارد.
بابک سالاروند کارشناس بازار سرمایه در خصوص ریسک موجود در بازار سرمایه اظهار کرد: در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی، ریسک گفته میشود؛ که این انحراف از بازده واقعی مثبت یا منفی است، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
او بیان کرد: اصل ثابتی در سرمایهگذاری مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد، وجود دارد. به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز، از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان است، امتناع میکنند.
سالاروند در پاسخ به این پرسش که، چند نوع ریسک در بازار سرمایه وجود دارد؟، اظهار کرد: از انواع ریسکهای بازار سرمایه میتوان به ریسک سیستماتیک اشاره کرد که این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیستماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاصی نیست.
کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: همچنین نوعی دیگر از ریسکهای بازار سرمایه، ریسک غیر سیستماتیک است که برخلاف ریسک سیستماتیک، قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده، خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم.
او بیان کرد: نوعی دیگر از ریسک بازار سرمایه، ریسک نرخ سود است که اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری می شود. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد. نوسانات نرخ سود سپرده یا اوراق مشارکت میتواند بر تمامی بازارهای مالی و حتی فیزیکی اثرگذار باشد.
کارشناس بازار سرمایه افزود: ریسک تورم، نوعی دیگر از ریسکهای موجود در بازار سرمایه است. رشد نرخ تورم بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود.
سالاروند در خصوص سایر ریسکهای موجود در بازار سرمایه گفت: ریسک مالی، یکی دیگر از انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. همچنین ریسک نقدشوندگی از دیگر انواع ریسک هاست. دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالایی دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن روانتر باشد، این ریسک در آن کم رنگتر است.
او بیان کرد: ریسک نرخ ارز نیز در مورد شرکتهای واردات محور، بسیار با اهمیت است. اگر شرکتی، عمده مواد اولیه خود را وارد کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود. با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته می شود و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است.
کارشناس بازار سرمایه گفت: البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیستماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست. همچنین ریسک تجاری نیز کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد.
او افزود: ریسک سیاسی از دیگر انواع ریسکهای بازار سرمایه است که، عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبه رو میشود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا در اصطلاح ریسک کشور نیز میگویند. ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور به صورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر میدهد. این ریسک عامل بزرگی است که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه میشود.
مدیریت ریسک در بورس چیست؟ | انواع ریسک و محاسبه آن
«سرمایهگذاری در بازارهای مالی همیشه با ریسک همراه است!» اما مفهوم سرمایهگذاری، بازارهای مالی و ریسک چیست؟ اگر ما بخواهیم پسانداز، پول یا سرمایه خود را وارد بازار کنیم، چطور میتوانیم سود و زیان خود را پیشبینی یا محاسبه کنیم؟سرمایهگذاری در بازارهای مختلف به یک موضوع مطرح تبدیل شده است و بسیاری از افراد که به دنبال کسب سود هستند، سرمایه خود را در این بازار قرار میدهند تا با انجام معاملات گوناگون به هدف خود برسند. اما موضوعی که وجود دارد، این است که سرمایهگذاری همیشه به سود منجر نمیشود، بلکه گاهی اوقات ضرر و زیان بسیاری نیز به همراه دارد. از همین رو شما باید با ارکان اصلی بازار بورس آشنا شوید تا بتوانید بهترین عملکرد را داشته باشید. ریسک در بورس یکی از این ارکان به شمار میآید.
حال بسیاری از افراد با شنیدن نام ریسک به یاد خطر و ضرر میافتند، درحالیکه این چنین نیست. در معنای کلی ریسک را میتوان نا اطمینانی به آینده تعریف کرد که در برخی از مواقع اتفاقات مثبتی را به همراه دارد و گاهی اوقات اتفاقات منفی. بنابراین میتوان گفت ریسک هر دو بعد مثبت و منفی را پوشش میدهد، از همین رو توجه به این مسئله اهمیت دارد. در این مطلب قصد داریم تا با ارائه تعریف هریک از مفاهیم نامبرده، دید واضحی را به شما ارائه دهیم تا بتوانید از پول خود سود خوبی دریافت کنید. علاوه بر این موارد، موضوع دیگری وجود دارد که بررسی آن میتواند برای موفقیت در بازار بورس به شما کمک کند و آن مفهوم ریسک در بورس است. بنابراین با ما همراه باشید تا اطلاعات خود را با شما در میان بگذاریم.
سرمایهگذاری چیست و در کجا میتوان سرمایهگذاری کرد؟
سرمایهگذاری یا (investment) به معنی چشمپوشی از منافع کنونی برای دستیابی به موفقیت مالی یا رفاه بیشتر در آینده صورت میگیرد. مثلاً شما مقداری پول دارید که میتوانید هماینکه آن را خرج کرده و وسایل موردنیاز زندگیتان را خریداری کنید؛ اما شما بهجای اینکار بخش اعظم پول خود را وارد بازار میکنید تا بتوانید در چند سال آینده سود خوبی از پول خود بدست بیاورید و بتوانید نیازهای بیشتری را با آن پوشش دهید. بازارهای زیادی وجود دارند که شما میتوانید پول خود را در آنها سرمایهگذاری کنید. مانند بازار املاک، کالا، بورس و اوراق بهادار و …. اما با توجه به سیاستهای اخیری که دولت در پیش گرفته است، از اواخر سال گذشته اکثر مردم کشورمان سرمایههای خود را وارد بازار «بورس» کردهاند. میتوان گفت دیگر مثل گذشته بورس تنها برای عده خاصی از افراد نبوده و در حال حاضر بیشتر مردم عام هم جزو سهامداران بورس کشور هستند.
مطمئناً همه با هدف کسب سود و منفعت وارد بورس میشوند اما سودده بودن بورس به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که تشخیص این عوامل نیازمند دانش مالی فراوان است. دستیابی به دانش بورسی ممکن است چند سال طول بکشد و به تجربه نیاز داشته باشد. اما یکسری مفاهیم خاص در این بازار وجود دارند که توجه به آنها میتواند دانش اولیه سرمایهگذاری را در اختیار افراد قرار دهد تا بتوانند سرمایههای بورس خود را بهدرستی مدیریت کنند. از مهمترین مفاهیمی که سرمایهگذاران بورس باید از آن آگاهی داشته باشند، مفهوم بازده یا ریسک در بورس است که در ادامه به بررسی هریک از آنها خواهیم پرداخت.
بازده در سرمایهگذاری بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
بازده مهمترین و اولین مفهومی است که سرمایهگذاران علاقه زیادی به محاسبه آن دارند. در واقع بررسی بازده سهام بورس، ایشان را از مقدار سودهایی که کسب کردهاند آگاه میکند. اما بازده همیشه هم مثبت نیست و ممکن است برخی سرمایهگذاران در حین محاسبه بازده سهام خود متوجه بازده منفی (زیان) سهم خود شوند. محاسبه بازده مثبت یا منفی یک سهم در بورس دارای فرمول سادهای است که این فرمول به صورت زیر است:
- فرمول محاسبه بازده یک سهم:
- فرمول محاسبه درصد بازده:
طبق این فرمول اگر ما هر واحد سهمی را به قیمت ۵۰۰ تومان خریده باشیم و پس از گذشت سه ماه قیمت هر واحد سهم به ۵۲۰ هزار تومان رسیده باشد اما هنوز مجمع سالیانه تقسیم سود آن سهم برگزار نشده باشد (سود نقدی تعلق نگرفته باشد)، بازده این سهم به شکل زیر خواهد بود:
۲۰ = ۰ + ۵۰۰ – ۵۲۰
۲۵ = ۲۰ ÷ ۵۰۰
حالا تصور کنید ۶ ماه از خرید سهم فوق بگذرد و قیمت آن سهم به ۴۵۰ کاهش پیدا کند، اما در مجمع سالیانه مقدار سود نقدی ۱۲۰ تومانی به سهم تعلق گرفته باشد. در چنین شرایطی محاسبه بازده به شکل زیر خواهد بود:
۵۰- = ۵۰۰ – ۴۵۰
۱/۰- یعنی ۱۰- درصد بازده = ۵۰۰ ÷ ۵۰-
البته بررسی بازده یک سهم به تنهایی کافی نبوده و به همراه بازده، همیشه باید مقدار ریسک در بورس را نیز محاسبه کنیم. چراکه این دو مفهوم همیشه در کنار هم به کار برده میشوند و ارتباط مستقیمی با هم دارند.
ریسک در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
ریسک در لغت به معنی «خطر کردن» است. در واقع شما با خرید یک سهم، براساس پیشبینیهای خود عمل کرده و از سود و زیان سهم موردنظر اطمینان ۱۰۰ درصد ندارید اما به امید کسب سود، خطر کرده و سهم موردنظر را خریداری میکنید. هرچقدر نوسان قیمت آن سهم شدیدتر باشد، مقدار ریسک بالاتر و هرچقدر نوسان قیمت آن ملایمتر باشد، ریسک آن سهم کمتر خواهد بود. اگر بخواهیم مقدار ریسک در بورس یک سهم را محاسبه کنیم، به عملیات ریاضی پیچیدهای نیاز خواهد بود. اما برای یک سرمایهگذار عادی بورس چنین محاسبات پیچیدهای برای مشخص شدن درصد ریسک در بورس لازم نیست. همینکه یک حساب سرانگشتی کنید، میتوانید به مقدار کلی ریسک در بورس سهم خود دست پیدا کنید.
یک مثال ساده از ریسک در بورس
برای مثال تصور کنید که شما پیشبینی میکنید یک سهم خاص تا شش ماه آینده به ۵۰ درصد سود برسد و با همین پیشبینی سهم مورد نظر را خریداری میکنید. پس از گذشت زمان موردنظر، آن سهم به ۲۰ درصد سود میرسد. بهنظر شما ریسک چنین سرمایهگذاری چقدر بوده است؟ میتوان گفت ریسک چنین خریدی بسیار بالا بوده است، چراکه ۳۰ درصد از پیشبینی شما کمتر سود داده است. حالا اگر سهم دیگری را با پیشبینی دریافت ۱۰ درصد سود به مدت یکماه خریداری کرده باشیم، اما پس از گذشت یکماه سهم مورد نظر به سود ۲۵ درصدی رسیده باشد، آیا این خرید هم دارای ریسک بوده است؟ میتوان گفت، ریسک چنین سهمی ۱۵ درصد بالاتر از محاسبه شما بوده است. نکته قابل توجه در این مثالها این است که ریسک تنها مقدار اختلاف پیشبینی شما با نتیجه واقعی است.
انواع ریسک در بورس کدامند؟
سرمایهگذاری که در بازار بورس مشغول به فعالیت شده است، در طول زمان بارها با ریسکهای گوناگون مواجه خواهد شد. حال برای آن که این فرد بتواند تحلیل درستی انجام دهد باید با انواع ریسک در بورس آشنا باشد. در حالت کلی انواع ریسک در این بازار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. اکنون برای بسیاری از کاربران سوال پیش میآید که تفاوت این دو نوع ریسک در چیست که در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
اولین نوع از ریسک در بورس، ریسک سیستماتیک است. این ریسک بهطورمعمول وابسته با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور خواهد بود، از همین رو امکان حذف آن وجود ندارد. از جمله مواردی که باعث ایجاد ریسک سیستماتیک میشوند، میتوان به مواردی چون تغییر نرخ تورم، شرایط سیاسی و سیاستهای کلان اقتصادی اشاره کرد. مسلما امکان اجتناب از چنین مواردی وجود ندارد و تاثیر آنها برای تمام شرکتها خواهد بود.
همانطور که از نام این ریسک مشخص است، امکان اجتناب و دوری از آن با استفاده از برخی روشها وجود دارد. باید متذکر شد که دلیل و منشا بروز چنین ریسکی، اکثرا به داخل شرکت مربوط میشود. برای مثال میتوان به عملکرد ضعیف مدیرعامل یک شرکت، ضعیف ظاهر شدن در برابر رقبا، اعتصاب کارکنان شرکت، قدیمی شدن محصولات قابل سرمایهگذاری، عملکرد غلط سهامداران و … اشاره کرد. در واقع ریسک غیرسیستماتیک نه بر روی تمام سهام، بلکه تنها روی یک سهام خاص اعمال شده و به شرایط درونسازمانی آن سهم مربوط میشود. البته توجه داشته باشید که راهکارهای گوناگونی وجود دارد که میتوانید از طریق آنها احتمال چنین ریسکی را نیز کاهش دهید. برای مثال یکی از این راهکارها استفاده از تئوری سبد در بازار بورس است.
برای مثال ممکن است در مورد سهم x، اتفاقاتی مانند عملکرد ضعیف شرکت، رفتار نامناسب سهامداران، کاهش فروش محصولات، کاهش تنوع محصولات، رقابت ضعیف، اعتصاب کارکنان، کاهش مقدار تولید و … بر کاهش نرخ آن سهم تاثیر داشته باشد. در اینصورت بررسی شرایط آن سهم، میتواند شما را از خرید چنین سهم پرریسکی منصرف کند که در اکثر مواقع قابل پیشبینی و اجتناب است.
چطور میتوانیم بازده و ریسک در بورس خود را بهتر مدیریت کنیم؟
مدیریت کردن ریسک در بورس از اهمیت فراوانی برخوردار است. در واقع اگر ما هیچ مدیریتی بر روی سهام خود نداشته باشیم، مقدار سود و زیان خود را نیز نمیتوانیم محاسبه کنیم؛ در چنین شرایطی میتوانیم بگوییم که سهام خود را به دست باد سپردهایم و هر اتفاقی برای آن بیفتد، ما نمیتوانیم در روند سود و زیان آن مداخله کنیم. این در حالی است که سرمایه شما در تمام مراحل خرید سهم باید تحت نظارت و مدیریت مستقیم شما باشد.
مدیریت سهام چه ارتباطی با ریسک در بورس دارد؟
اگر یک کاربر مبتدی بورس هستید، با استفاده از نکات زیر میتوانید مدیریت سهام خود را در دست بگیرید و از سرمایهگذاری خود، بسیار بیشتر از زیانهایتان، سود ببرید (چراکه هم سود و هم زیان همیشه وجود دارد):
- اگر اطلاعات سرمایهگذاری شما در بورس کم است یا نمیخواهید ریسک بالا انجام دهید، بهجای خرید سهام مستقیم، اقدام به خرید واحد صندوقهای سرمایهگذاری کنید. (این واحدها مجموعهای از سهام برتر هستند که ریسک پایینی دارند و با خرید آنها شما به صورتی غیرمستقیم سهامدار بورس خواهید بود)
- قبل اینکه وارد بازار سرمایهگذاری در بورس شوید، از دانش کافی خود نسبت به این بازار اطمینان حاصل کنید.
- اگر به سرمایهگذاری در بورس علاقه دارید، اما دانش کافی انواع ریسک سرمایه گذاری ندارید، میتوانید از دانش سایر افراد حرفهای در این زمینه استفاده کرده و از ایشان مشورت بگیرید.
- هرگز تمام پول خود را به خرید یک سهم خاص اختصاص ندهید. بهجای آن پول خود را تقسیم کرده و با هر بخش آن یک نوع سهم از بازارهای متنوع پتروشیمی، کالا، صنایع غذایی، صنایع فولاد و …. را خریداری کنید. در اینصورت با ضرر کردن یک سهم، دیگر گزینهها زیان وارده را جبران خواهند کرد.
- بهتر است برای ورود به بازار بورس، دید بلند مدتی داشته باشید.
- رفتارهای هیجانی و پر ریسک در بورس بسیار دیده میشود و همین رفتارها ممکن است روی شما نیز تاثیر گذاشته و باعث شود ضررهای زیادی را متحمل شوید. اما اگر بتوانید در چنین شرایطی احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید، در نهایت دچار خرید و فروشهای غیرمنطقی نخواهید شد.
- در سرمایهگذاریهای بلندمدت یا میانمدت در بورس، برای خود حداکثر و حداقل سود و زیان را مشخص کنید تا با رسیدن به حداکثرها یا حداقلها بتوانید سهام خود را بهتر مدیریت کنید. (مثلاً اگر بیش از ۱۰ درصد در یک ماه در خرید یک سهم وارد ضرر شدید، آن را بفروشید یا اگر حداکثر در خرید یک سهم به ۵۰ درصد سود در دو ماه رسیدید، آن را بفروشید)
ریسک فردی در بورس چیست؟
افراد بهطورکلی به سه دسته ریسکپذیر، ریسک گریز و افرادی میانه این دو تقسیم میشوند که بر اساس شرایطی که دارند، انتخابهایی را انجام میدهند. در حقیقت ریسک فردی در بورس تعیین میکند که امکان موفقیت وجود دارد یا خیر. باید متذکر شد که فعالیت در بازار بورس نیاز به ریسکپذیری بالایی دارد و برای افرادی که چنین توانایی ندارند، مناسب نخواهد بود. در چنین شرایطی شاهد سرمایهگذاری افراد ریسک گریز در بانکها هستیم یا عدهای دیگر نیز سرمایهگذاری با اوراق مشارکت را انتخاب میکنند.
سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس
در شرایط دیگر، بسیاری از افراد ترجیح میدهند که از ریسک مربوط به سرمایه گذاری دوری کنند، چراکه حاضر به از دست دادن بخشی از سرمایه خود نیستند. توجه داشته باشید که برخی از بازارها، مانند بازار مربوط به ارزهای دیجیتال ریسک بالایی دارند و اگر شما به دنبال سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس هستید، نباید به سراغ چنین بازاری بروید.
از طرفی شرایطی برای افرادی که به دنبال بازارهایی با ریسک کم هستند نیز به وجود آمده است. برای مثال سرمایه گذاری در صندوقها یکی از شیوهها با کمترین ریسک در بورس است، زیرا مدیریت آنها توسط گروهی از کارشناسان حرفهای انجام خواهد شد که استراتژیهای لازم برای رویارویی با شرایط را دارند. البته این نکته را در نظر بگیرید که صندوقها نیز انواع گوناگونی دارند که ریسک مربوط به هرکدام متفاوت است.
آشنایی با انواع ریسک در بازار سهام و روش های کنترل و کاهش آن
با انواع ریسک در بازار سهام و روش های کنترل و کاهش آشنا شوید
شاید تا الان و خصوصا در نصایح دلسوزانه و صبح بخیر های فرابورس و زیر نویس های هشداری تلوزیون و صحبت های مسئولین، واژه «ریسک» و «معامله پر ریسک» و یا «مدیریت ریسک» رو زیاد شنیده باشید. ریسک در هر بازار مالی وجود دارد و نمی توان منکر آن شد، سرمایه گذاران با توجه به این موضوع به دو دسته ریسک پذیر و ریسک گریز تقسیم می شوند. در این پست سعی داریم به زبانی ساده و البته به صورت جامع، به مفهوم ریسک و انواع ریسک در بازار سهام و چگونه سبد کم ریسک داشته باشیم، بپردازیم.
انواع ریسک در بازار سهام
«ریسک»، در همه کارها و همه شرایط وجود دارد. در بازار بورس، هیچ یک از معاملات بدون ریسک نمی باشد. اگر حرفه ای ترین معامله گر و تحلیلگر هم باشید، باز هم همواره عدم قطعیت ها و ریسک هایی در مسیر شما وجود داره. حتی اگر علم غیب هم داشته باشید و با یقین کامل از رشد یا ریزش سهمی صحبت کنید، احتمالاً دقیقاً وقتی قرار است معامله کنید، هسته ای از بورس یا سایت کارکرد هنگ کند، یا برق بره یا حتی سهم چند دقیقه زودتر صف خرید یا صفحات فروش بشه و شما پشت صف چند میلیونی گیر کنید و امکان معامله نداشته باشید.
در هر صورت، باید ریسک را بپذیرید تا بتوانید وارد بازار سهام شوید. برخی از ریسک ها با افزایش تجزیه و تحلیل شما، کاهش یافتن منبع و برخی از سیستماتیک و ریسک خارج شدن از حیات تحلیل، به هیچ وجه قابل حذف شدن نیست. از مصوبات مختلف گرفته تا قیمت دستوری، تا لغو صادرات یک کالا یا اجازه واردات کالای دیگر و سایر راه حل های سیاسی و با این شرایط، بهترین کار، مدیریت ریسک است.
1. نا آگاهی بزرگترین ریسک بازار سهام می باشد!
در سال 99 به وضوح این مورد را درک کردید، که سهامداران زیادی به دلیل نا آگاهی و بدون آموزش وارد بازار سهام شدند و با دیدن اولین منفی وارد صف های سنگین فروش می شدند.
به قول وارن بافت “ریسک از این ناشی می شود که ندارید در حال انجام چه کاری هستید”، شاید این تعریف وارن بافت از ریسک، ساده ترین تعریف از ریسک های موجود در بازرهای مالی باشد. بسیاری از افراد هستند که همچنان حتی بدون نگاه صرف چند دقیقه زمان برای بررسی یک سهم، صرفا با یک خبر و یا یک شایعه اقدام به معامله می کنند و بدتر از آن، بسیاری از افرادی که در بورس فعال هستند، به هیچ عنوان توانایی بررسی سهمی که خریداری کردند را ندارند. این خود بزرگترین ریسک موجود در بازار است. به طور خلاصه، اگر نتوانید در چند خط یا چند دقیقه، با دلیل و منطق هدفتان از یک سرمایه گذاری را توضییح دهید، معامله ی شما معامله ای کاملا پر ریسک خواهد بود.
2. عدم بررسی وضعیت عملکرد شرکت ها
دومین ریسک بازار سهام، عدم بررسی وضعیت عملکرد شرکت ها می باشد. منظور از این جمله، لزوما تحلیل بنیادی نیست، شرکت های ورشکسته زیادی در بورس هستند. از شرکت های بازار پایه تا شرکت های زیان ده بازارهای اصلی و شرکت هایی که به نسبت سود سازی خودشون، قیمت بسیاری بالایی دارند. اگرچه تحلیل بنیادی توسط همه افراد قابل انجام نیست، اما حداقل کاری که می توانید انجام دهید این است که با بررسی ساده نسبت EPS و P/E سهام، از سهام زیان ده و سهامی که به نسبت سود زیانشان، رشد بسیار زیادی داشتند دوری کنید. به عنوان مثال، سهم تپکو که یک شرکت ورشکسته بوده است را بررسی کنید، علی رغم رشد شدید این سهم از سال 98 تا 99، از تیر 99 تا همین چند روز پیش، بیش از یک سال در صف فروش بوده است و حتی پس از 60 درصد ضرر، اجازه خروج هم نداده است.
همواره در بازار، سهامی با رشد بسیار زیاد و سهامی با ریزش های سنگین وجود دارند. شما هیچ وقت مجبور نیستید از بین بیش از 600 سهم موجود در بازار، یک راست سراغ سهمی بروید که در یک ماه گذشته رشد نجومی داشته است و قیمتش در حال حاضر بالا است. در نموداری که در شکل زیر آورده شده، طبیعتا هرچه قیمت بالاتری اقدام به خرید کنید، ریسک سرمایه گذاری شما بالاتر خواهد بود. میله های زرد رنگ به صورت شماتیک ریسک سرمایه گذاری درهر نقطه را نمایش میدهد.
کنترل و کاهش ریسک سرمایه گذرای در بازار سهام
در ادامه این مقاله به روش هایی برای کنترل و کاهش ریسک سرمایه گذرای در بازار سهام می پردازیم.
تعیین ریسک تحلیلی
یک از راه های تعیین ریسک هر معامله، بررسی مهمترین حمایت ها و مقاومت های هر سهم، و پتانسیل رشد و ریزش آن سهم می باشد. چنانچه سهمی با نزدیکترین حمایت معتبر خودش فاصله کمیی داشته باشد، خرید آن سهم کم ریسک خواهد بود. در غیر این صورت، اگر فاصله سهم با حمایت بسیار زیاد باشد طبیعتا ریسک سرمایه گذاری هم بیشتر خواهد بود.
اندازه گیری ریسک تحلیلی، فرض کنید ریسکی را تحلیلی کردید و در نهایت به این نتیجه رسیدید که:
- قیمت مناسب خرید: 1000 تومان
- حدسود: 1500 تومان
- حد ضرر: 500 تومان
ریسک شما در این معامله، در صورت فروش در حد ضرر، برابر از دست دادن نصف سرمایه است ( 50 درصد ضرر)، و سود شما نیز برابر 50 درصد می باشد. نسبت سود به ضرر شما در این معامله عملا یک معامله شانسی است و معامله ای پر ریسک تلقیی می شود. هر چقدر این نسبت بیشتر باشد ( فاصله حد سود تا قیمت خرید، بیشتر از فاصله حد ضرر تا قیمت خرید باشد) معامله کم ریسک تر است.
کاهش ریسک با تنوع در سهام
در مثال قبل، فرض کنید کل سرمایه شما 100 میلیون تومان است و کل این سرمایه را بر روی سهم مثال قبل سرمایه گذاری کردید و حد ضرر شما 50 درصد پایین تر از نقطه خرید است. در این صورت، ریسک کل سرمایه شما 50 درصد است و عملا 50 درصد سرمایه شما در خطر است. اما چنانچه این 100 میلیون تومان را به 5 قسمت تقسیم کنید، و مثلا 5 سهم با حد ضررهای مختلف بخرید، یا قسمتی از سرمایه رو در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، ریسک کل سرمایه کاهش خواهد یافت. طبیعی است که احتمال اینکه یک خرید شما اشتباه باشد، بیشتر از این است که هر پنج خرید شما اشتباه از آب در بیاید و با تنوع در سبد سهام، ریسک کل سرمایه را کاهش میدهید.
کاهش ریسک با تنوع در صنعت
پیش تر گفتیم که تنوع در سهام تشکیل سبد سهام، باعث کاهش ریسک می شود، اما این تنوع باید اصول و قواعدی هم داشته باشد. مثلا در این تنوع، شما حق ندارید پنج سهم را از یک صنعت انتخاب کنید، چرا که عملا در این صورت تنوعی در سبد شما وجود ندارد و شما عملا بر روی یک صنعت، تک سهم شده اید.
همچنین اگر سرمایه زیادی دارید، قطعا بهتر است مقداری از آن را در بازارهای موازی سرمایه گذاری کنید. حتی اگر پول کمی دارید، بهتر است برای نیازهای ضروری و یا حتی برای فرصت ها سرمایه گذاری که در آینده پیش می آید مقداری از سرمایه را در صندوق های درامد ثابت یا بانک نگهداری کنید.
همچنین خرید واحدهای صندوق سهامی میتواند کمک بسیار زیادی به کاهش ریسک سرمایه گذاری شما کند و بهتر است همیشه 20 تا 30 درصد از سرمایه تان را به یک صندوق خوب اختصاص دهید.
آشنایی با ریسک و انواع آن
واژه لاتین ریسک که در زبان فارسی، از آن به مفهوم خطر نام برده میشود، یکی از بنیادیترین مفاهیم دنیای پول و تجارت است. به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایهگذاری است. با ورود به دنیای معاملهگری، اجتناب از ریسک غیرممکن میباشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایهگذاری هوشمندانهتر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم. برخی افراد به اشتباه گمان میکنند که ریسک صرفاً به معنی نوسانات بازار یا حرکات قمارگونه برخی معاملهگران میباشد؛ در حالی که ریسک در اصلی ترین وجه خود، به عدم قطعیت اشاره میکند.
اهمیت تعیین ریسک
به همین جهت تمام کسانی که با تجارت سر و کار دارند، باید توجه ویژهای به آن داشته و مفهوم ریسک را به خوبی درک کنند زیرا، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود. ریسک در داراییهای مختلف و همچنین برای مدیریت سرمایههای خرد و کلان، شامل مؤلفههای گسترده و متفاوتی میباشد اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار سهام است. در واقع بسیاری باور دارند؛ به دلیل ماهیت بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی سر و کار دارد؛ درک عمیق این مفهوم، یکی از الزامات اساسی معاملهگری موفقیت آمیز در این بازار است.
انواع ریسک در بازار سهام
ریسک به انواع و اقسام مختلفی تقسیم میشود که ریسکهای بازار مالی را میتوان در دو دسته سیستماتیک و غیرسیتماتیک تقسیم بندی نمود.
ریسک سیستماتیک؛ مربوط به وقایع کلان اقتصادی، تحولات سیاسی و… بوده و مرتبط با صنعت یا شرکت خاصی نیست. بارزترین ویژگی این نوع از ریسک، غیر قابل پیش بینی بودن آن است زیرا مربوط به رخدادهای مهم و بزرگ در سطح کشور یا جهان میباشد که عموماً نتایج و تأثیرات نهایی این امور قابل پیشبینی و محاسبه نیستند. معاملهگران باید با درنظر داشتن رویکردهای تدافعی مشخص، همیشه آمادگی رویایی با چنین اتفاقاتی را داشته باشند، چون وقوع آنها در هر لحظه محتمل بوده و شدت و ضعف اثرات ناشی از این بحرانها نیز مشخص نیست. از نمونههای ریسک سیستماتیک، میتوان به تغییرات نرخ بهره، اثرات تورم، تحریمهای بین المللی، جنگ و… اشاره نمود.
ریسک غیر سیستماتیک؛ ناشی از رخدادهای داخلی بازار سهام نظیر شرایط صنعت، وضعیت کلی شرکت، تحرکات سهامداران عمده و… بوده و تا حد زیادی به واسطه دانش تحلیل بازار قابلیت پیش بینی دارد. در واقع می توان گفت، این اتفاقات با صنعت یا شرکت خاصی مرتبط بوده و معمولاً کل بازار را تحت تأثیر قرار نمیدهند. طی سالهای اخیر برخی از صنایع خاص، نقش مهمی در تأمین نیازهای درآمدی کشور ایفا نمودهاند و از همین روی سرمایه گذاران نسبت به اخبار و وقایع پیرامون این شرکتها، تمرکز و حساسیت بالایی دارند. کوچک ترین تغییرات در شرایط فعالیت آنها، از سوی فعالان بازار به دقت رصد شده و میتواند موجب نوسانات قیمتی شدید در ارزش سهام این شرکتها شود. از نمونه این مسائل، میتوان به بحث تعیین نرخ خوراک شرکتهای پتروشیمی در لوایح بودجهای اشاره نمود که قیمت سهام گروه محصولات شیمیایی را به وضوح تحت الشعاع قرار میدهد. تغییرات نرخ سوخت صنایع، قوانین مالیاتی شرکتها، تعرفههای صادرات و واردات، ترکیب هیئت مدیره و… مثالهایی برای ریسک غیر سیتماتیک هستند.
نحوه تعیین ریسک برای یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که در مقاله قبلی نیز به آن اشاره شد، یکی از اصول قطعی و مرسوم انجام معاملات موفق در بازار سهام، تعیین ریسک پیش از ورود به معامله است. به منظور تعیین ریسک یک موقعیت معاملاتی در ابتدا باید مشخص کنیم که در هر معامله چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه، برای ما قابل تحمل و منطقی خواهد بود؟
مقدار ایدهآل و توصیه شده ریسک در هر معامله، بین ۱ تا ۳ درصد میباشد که در ابتدای شروع فرآیند معاملهگری توصیه میشود؛ از همان ۱ درصد یا حتی مقادیری کمتر شروع کنید. در کنار تعیین ریسک هر موقعیت معاملاتی، باید قوانینی برای محدودههای مجاز ریسک پذیری در دورههای زمانی مشخص نیز داشته باشید. به طور مثال باید بدانید که روزانه، هفتگی و ماهانه حداکثر چه مقدار پذیرش ریسک از نظر شما منطقی بوده و به بقای بلند مدت شما در بازار آسیبی نمیرساند. ممکن است یک معاملهگر، ریسک هر معامله را به درستی تعیین کرده و به آن پایبند باشد اما، این فرد در طول روز معاملات متعددی را انجام میدهد و در این مورد هیچگونه محدودیتی برای خود متصور نیست! فرض کنید چندین معامله او در طول یک روز، به صورت پشت سرهم با ضرر خاتمه یابند؛ عملاً در چنین شرایطی مدیریت سرمایه اعمال نشده و زیان سنگینی به حساب معاملاتی وارد آمده است. در نتیجه توصیه میشود که بر اساس مدیریت ریسک شخصی تمام جزئیات مربوط به ریسک معاملات خود را تعیین نموده و از این قوانین پیروی کنید.
پس از مشخص شدن درصد ریسک احتمالی، به منظور تعیین حجم مجاز معامله، باید به جزئیات استراتژی معاملاتی خود رجوع کرده و نقاط ورود و خروج و فاصله آنها نسبت به یکدیگر را محاسبه و بررسی کنیم. نحوه دقیق تعیین حجم معاملات و نقاط خروج، در مقالات آتی آسان بورس برای شما عزیزان، توضیح داده خواهد شد.
در ادامه برای درک بهتر نحوه تعیین ریسک، به یک مثال ساده توجه نمایید:
سرمایه گذار الف در حساب معاملاتی خود، ۱۰ میلیون تومان موجودی دارد. این شخص بر اساس استراتژی مدیریت ریسک، برای هر موقعیت معاملاتی ۳ درصد ریسک در نظر میگیرد. به عبارت دیگر، در صورتی که پیش بینی او از آینده این سهم اشتباه بوده باشد؛ نهایتاً با پذیرش ضرر ۳۰۰ هزار تومانی، سهام خود را به فروش خواهد رساند.
رعایت محدوده ریسک
برخی معاملهگران حین خروج از معامله، تعلل دارند و به امید بازگشت سهم به مدار صعودی، از بازار خارج نشده و گمان میکنند؛ با تحمل چند درصد زیان بیشتر، فرصت کسب سود مورد انتظارشان را خواهند داشت! اما منطق سرمایهگذاری در بازار سهام ایجاب میکند که به محدودههای ریسک پذیری خود پایبند باشیم زیرا ممکن است؛ هیچگاه بازگشتی رخ نداده و یک روند نزولی طولانی مدت به همراه صفهای فروش سنگین، موجب تقبل یک ریسک نامحدود صرفاً برای یک موقعیت معاملاتی شود.
در مقاله بعدی، در مورد مفهوم بازده و رابطه آن با ریسک صحبت خواهیم نمود تا، به عنوان یک معاملهگر سهام قادر به تعیین ریسک و بازده معاملات خود باشید.
دیدگاه شما