نحوه محاسبه ارزش مفهومی


نسبت قیمت به درآمد یا سود هر سهم (P/E) چیست و چه کابردی در تحلیل دارد

نسبت قیمت به درآمد (سود هر سهم) یکی از نسبت‌های مشهور در ارزیابی ارزش یک بنگاه تجاری در سطح خرد و صنعت در سطح کلان می‌باشد. این نسبت توسط یک تحلیل‌گر مشهور و یکی از مشاوران «وارن بافت» به نام «بنجامین گراهام» به صورت گسترده‌ای توسعه یافت.

«گراهام» متولد سال ۱۸۹۴ در لندن بود و خانواده او از همان دوران کودکی وی به ایالات متحده مهاجرت کردند. آنها در نتیجه بحران کوتاه‌مدت بانکی سال ۱۹۰۷ کل پس‌انداز خود را از دست دادند. «گراهام» به همراه یکی از دوستانش به نام «دیوید داد» و با همکاری «اروینگ کان» در سال ۱۹۳۴ کتابی نوشت به نام «تجزیه و تحلیل اوراق بهادار» که شهرت جهانی پیدا کرد. مفاهیمی از قبیل «ارزش ذاتی» و «حاشیه امن» برای اولین بار در این کتاب معرفی شدند و اکنون به وفور در تحلیل فاندامنتال بنگاه‌ها و صنایع مورد استفاده قرار می‌گیرند.

«گراهام» کتاب مشهور دیگری دارد به نام «سرمایه‌گذار خبره» که این کتاب نیز اکنون به عنوان یک کتاب بنیادی در بین فعالان بازارهای مالی شناخته می‌شود.

محاسبه و کاربرد مفهومی P/E

محاسبه نسبت P/E تقریبا بسیار ساده است اما تجزیه و تحلیل و تفسیر آن دارای پیچیدگی‌های خاصی است و به مانند «سود هر سهم» یا EPS یکی از مشهورترین محاسبات تحلیل فاندامنتال به شمار می‌شود. این نسبت به سادگی از تقسیم قیمت هر سهم به سود هر سهم محاسبه می‌شود اما تفسیرهای متفاوتی از آن می‌شود و گاها نیز برای محاسبه ارزش واقعی یا ذاتی هر سهم شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

P/E = قیمت هر سهم / سود هر سهم

اگر قیمت سهم شرکتی برابر ۵۰۰ تومان باشد و این شرکت سود هر سهم سالانه ۱۰۰ تومانی را اعلام کرده است، نسبت قیمت به درآمد یا سود هر سهم شرکت برابر ۵ خواهد بود. این عدد بدین معناست که سرمایه‌گذار حاضر است به هر ازای هر تومان سود شرکت ۵ تومان بپردازد. در برخی تحلیل‌‌ها گاها دیده شده که عدد ۵ را به این صورت تفسیر می‌کنند که ۵ سال زمان می‌برد که سرمایه‌گذار بتواند از محل درآمد (یا سود) سرمایه‌گذاری خود کل سرمایه خود را بازیابی کند.

به همین دلیل است که این نسبت در واقع ما را به آینده ارجاع می‌دهد، یعنی سرمایه‌گذاران بر اساس آینده در زمان حاضر اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند. اساسا کل سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی مبتنی بر انتظارات آینده و میزان بازدهی است که قرار است در آینده کسب کنند. این نسبت نیز یکی از نسبت‌های مشهوری است که میزان بازدهی سرمایه‌گذاری در آینده را به طور نسبی نشان می‌دهد.

همچنین گاهی اوقات تحلیل‌گران نسبت «قیمت به درآمد» را با روش‌های دیگری محاسبه می‌کنند که ممکن است نتیجه آن با نسبت قیمت به درآمد بازار متفاوت باشد. این P/E برآوردی جنبه مقایسه‌ای دارد و می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام شرکت مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال اگر برآورد P/E در مقایسه با P/E بازار که از طریق قیمت روی تابلوی بازار به دست آمده است بیشتر باشد، با توجه به اینکه سود هر سهم شرکت در طول سال ثابت است نشان می‌دهد که قیمت باید افزایش یابد تا P/E بازار با P/E برآوردی یکسان شود. این در حالت کلی به معنای ارزنده بودن یک سهم است چرا که هنوز ظرفیت افزایش قیمت بر اساس محاسبات انجام شده وجود دارد. به تعبیری در اینجا می‌توان گفت سهم Undervalue است یعنی پایین‌تر از ارزش واقعی آن در حال معامله است. برعکس آن نیز صادق است و اگر P/E برآوردی نسبت به P/E بازار کمتر باشد به معنای این است که سهم Overvalue شده است و دیگر ارزش خرید ندارد.

همچنین تحلیل‌گران گاهی اوقات از طریق P/E اقدام به ارزش‌گذاری سهم یک شرکت می‌کنند تا بفهمند که اساسا شرکت با این قیمت روی تابلو برای سرمایه‌گذاری ارزنده است یا خیر. تحلیل‌گران با استفاده از روش‌های محاسباتی خاص خود P/E برآوردی را به دست می‌آورند و سپس آن را در سود هر سهم شرکت ضرب می‌کنند. نتیجه به دست آمده در واقع قیمت یا ارزش هر سهم شرکت است. سپس این قیمت را که ارزش واقعی شرکت را نشان می‌دهد با قیمت روی تابلو یعنی قیمتی که سهم این شرکت در حال معامله است مقایسه می‌کنند. اگر قیمت برآوردی از قیمت روی تابلو بیشتر بود به معنای ارزنده بودن شرکت و اگر کمتر بود به معنای غیرارزنده بودن شرکت برای سرمایه‌گذاری است.

در حالت کلی این نسبت یک نسبت تفسیری است. دلیلی که تحلیل‌گران خود اقدام به محاسبه این نسبت می‌کنند دیدگاه آنها نسبت به روش‌های حسابداری تحلیل‌گران خود شرکت در محاسبه سود هر سهم است. آنها بر این عقیده هستند که روش‌های مورد استفاده دقیق نیست و لذا خود اقدام به محاسبه این نسبت می‌کنند و سپس آن را مورد مقایسه قرار می‌دهند. به همین دلیل است که نتایجی که این نسبت ارائه می‌دهد کاملا غیرقطعی است و انتظارات بازار که در این نسبت وجود دارد نحوه محاسبه ارزش مفهومی کاملا تئوریک است و ممکن است انتظارات بازار بر اساس برآوردهای تحلیل‌گران حرکت نکند.

مفهوم بالا و پایین بودن P/E

بالا و پایین بودن P/E یک بنگاه تجاری یا یک صنعت نیز کاملا نسبی است و هیچ تحلیل‌گری نمی‌تواند حد و حدودی قطعی در قالب یک رقم تعیین‌شده برای این نسبت مشخص کند. در حالت کلی چنین تفسیر می‌شود که اگر P/E یک بنگاه یا صنعت بالا باشد انتظار می‌رود در آینده سود هر سهم شرکت افزایش پیدا کند یا اینکه قیمت سهم کاهش یابد تا به حالت تعادل برسد. برعکس آن نیز صحیح است یعنی اگر P/E یک شرکت پایین باشد به معنای این است که یا سود هر سهم شرکت در آینده باید کاهش پیدا کند یا اینکه قیمت سهم افزایش پیدا کند تا این نسبت به وضعیت تعادل برسد.

اما اینکه وضعیت تعادلی این نسبت در چه نقطه‌ای قرار می‌گیرد بستگی به فاکتورهای اقتصادی و تاریخ شرکت یا صنعت دارد. فاکتورهایی از قبیل نرخ رشد سودآوری شرکت و نرخ رشد قیمت سهام این شرکت و سایر فاکتورهای اقتصادی دخیل در ارزش شرکت باعث شده‌اند یک نرخ P/E میانگین برای هر بنگاه یا صنعت ایجاد شود. تحلیل‌گران با توجه به این نرخ میانگین و محدوده تعادلی، بالا و پایین بودن این نسبت را در مقایسه با این میانگین در نظر می‌گیرند.

به عنوان مثال میانگین P/E برای شاخص «اس اند پی ۵۰۰» آمریکا از ۴٫۷۸ در تاریخ دسامبر ۱۹۲۰ تا ۴۴٫۲۰ در تاریخ دسامبر ۱۹۹۹ نوسان داشته است. بنابراین به استثنای برخی دوره‌های کوتاه در بازه زمانی ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۹ نرخ P/E عمدتا بین محدوده ۱۰ تا ۲۰ نوسان داشته است. میانگین P/E بازار سهام آمریکا از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۵ حدود ۱۴ بوده است. بنابراین P/E میانگین بازارها بر اساس نرخ رشد انتظاری سود، ثبات نرخ انتظاری رشد سود، تورم انتظاری و بازدهی سرمایه‌گذاری در بازارهای رقیب متفاوت است.

نکته دیگری که ذکر آن در اینجا اهمیت دارد این است که در شرکت‌های زیان‌ده که زیان هر سهم را گزارش می‌کنند اساسا محاسبه نسبت P/E محلی از اعراب ندارد.

نحوه محاسبه ارزش مفهومی

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / بازده سهام چیست و روش های محاسبه آن و عوامل تاثیرگذار در بازده سهام

بازده سهام چیست و روش های محاسبه آن نحوه محاسبه ارزش مفهومی و عوامل تاثیرگذار در بازده سهام

در واقع دلیلی تمام سرمایه گذاری ها بهرمندی از سود و بازده می باشد و افراد در بازار بورس به امید کسب بازدهی مورد قبول به خرید و فروش سهام می پردازند و اما بازده سهام چیست؟

ما در این مطلب به تعریف بازده سهام ،روش های محاسبه سهام که شامل روش سود نحوه محاسبه ارزش مفهومی بر قیمت،روش پیش بینی سود نقدی، روش بازده کل(واقعی)،روش ارزش ذاتی و همچنین به بررسی عوامل تاثیرگذار در بازده سهام شرکت‏ های پذیرفته‌ شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازیم.

منظور از بازده سهام چیست؟

جهت درک بیشتر در ابتدا به تعریف بازده و سهام ، سپس به بررسی بازده سهام می پردازیم.

بازده پاداشی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود در طراحی های مختلف به دست می آورد. این طرح ها شامل (دارایی های واقعی و مالی-طرح ها و پروژه ها) می باشد. بنابراین بازده همان نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می نماید.

سهام یک نوع ورقه بهادار است که نشان‌ دهنده مالکیت و ادعای دارنده آن بر بخشی از یک شرکت و درآمدها و دارایی های آن است که عموما سهام شرکت ها به دو گونه سهام عادی و سهام ممتاز تقسیم شده اند.

معنا و مفهوم بازده سهام (Stock returns) بطور کلی عبارت است از هدف نهایی گزارش های حسابداری و مدیریت واحد تجاری تصمیم گیـری منطقـی و افـزایش ثروت سهامداران و معیار تعیین شده جهت شناسایی تغییـرات در ثـروت سـهامداران است .

به زبان ساده تر بازده سهام، همان سود سـالانه و تغییـرات در قیمـت سـهام مـی باشـد کـه تغییـرات (قیمت) ناشی از افزایش سرمایه و سود سهمی از آن حذف گردیـده اسـت.

ایـن بـازده معمـولاً به صورت درصد و نرخ نشان داده می شـود. جهـت محاسـبه بـازده سـهام روش هـای گونـاگونی وجود دارد که در این تحقیق چهار روش اصلی آن مورد بررسی قرار می گیرد.

روش های محاسبه بازده سهام

روش های محاسبه بازده سهام

چهار روش برای محاسبه بازده سهام وجود دارد که ما در این مطلب به صورت تعریفی و فرمولی به توضیح آنها می پردازیم؛ که عبارتند از:

الف) روش سود بر قیمت

در روش سود بر قیمت بازده سهامدار برای یک دوره معین به شرح زیر محاسبه میشود:

Ke : بازده هر سهم

E : سود سالیانه هر سهم

P : قیمت خرید سهم (ارزش بازار)

نکته : در این فرمول تغییرات قیمت سهام در نظر گرفته نمی شود در حالتی که بخش مهمـی از افـزایش دارایی ســهامداران ناشــی از تغییــرات قیمــت ســهام بوده و ایــن روش کمتــر مورد استقبال سرمایه گذاران قرار می گیرد.

ب) روش پیش بینی سودنقدی

در روش پیش بینی سود نقدی فرض بر این است که سهامدار، سهم خـود را برای همیشه نگهـداری مـیکنـد بنـابراین منفعت ناشی از تغییرات قیمت سهام (بدلیل عدم مبادله سهم) هیچوق به سهامدار نمی رسد، همچنین سهام حاصل از افزایش سرمایه ، به دلیل عدم احتمال فروش در آینده قابل پیش بینی، به فروش نخواهد رفت. بنابراین تنهـا منفعتـی کـه از خریـد و نگهـداری سـهام نصیب سرمایه گذار میشود سود نقدی (سود تقسیمی) است.

در روش پیش بینی سود نقدی برای محاسبه بازده سهامدار از فرمول زیر استفاده میشود:

Ke : نرخ بازده مورد انتظار سهامداران

Dt: سود نقدی مورد انتظار در پایان سال

.P : قیمت هر سهم در ابتدای دوره

اگر سهامداران انتظار سود نقدی همراه با رشد سالیانه ثـابتی را داشـته باشـند بـازده سـهام دار بـه شرح زیر محاسبه میگردد:

D1: سود تقسیمی هر سهم

g : نرخ رشد سود تقسیمی هر سهم

مدل فوق به مدل گوردون مشهور است و یکی از مدلهای معمول جهـت محاسـبه بـازده مـورد انتظار سهام داران است.
برای یک دوره سه ساله مدل بسط داده شده گوردون به شرح زیر است:

فرمول بازده سهام با رشد سالیانه ثـابت و مدل گوردون برای دوره 3ساله

نکته : محاسبه این نوع بازده بیشتر مورد توجه سرمایه گذارانی است کـه سـهام را بـه منظـور نگهداری بلند مدت خریداری می کنند و هدف آنها سفته بازی سـهام در کوتـاه مـدت نیسـت.

بر این اساس فرض بر این است که سهام در ابتدای یک دوره ای معـین خریـداری شـده و در پایـان همان دوره به فروش رسیده است. این مدل جهت محاسبه بازده مورد انتظار در فرآینـد محاسـبه میانگین موزون هزینه های سرمایه های استفاده شده است.

ج ـ روش بازده کل (واقعی)

در روش بازده کل بازده سهام از دیدگاه شرکت برای سهامداران محاسبه مـیشـود. بـازده یـک سهم از دو قسمت تشکیل شده است:

  • بازده ناشی از دریافت سود سهام
  • بازده ناشی از افزایش قیمت سهم در پایان دوره نسبت به اول دوره

بازده واقعی یا بازده کل، مجموعه مزایایی است که در طول سال بـه سـهم تعلـق مـیگیـرد. مجموعه این مزایا شامل موارد به شرح ذیل است:

۱ .سود نقدی خالص هر سهم که طبق مصوبه مجمع عمومی صاحبان سهام پرداخت میشود.
۲ .افزایشی که قیمت سهام در آخر سال مالی نسبت به ابتدای سال دارد.
۳ .مزایای ناشی از حق تقدم خرید سهام که قابل تقویم به ارزش ریالی است.
۴ .مزایایی که از سود سهمی یا سهام جایزه ناشی میشود.

فرمول محاسبه به شرح زیر می باشد:

فرمول بازده واقعی یا بازده کل

Re : بازده کل سهام نسبت به اولین قیمت در ابتدای دوره

قبل از تجزیه و تحلیل این روش لازم است تا شرح مختصـری دربـاره هـر کـدام از اجـزاء تشکیل دهنده آن را ارائه دهیم:

سود نقدی، سود تصویب شده در مجمـع عمـومی صـاحبان سـهام جهـت تقسیم بین سهامداران است.سود نقدی از تقسیم آن برتعداد سهام شرکت، سود هر سهم به دست می آید.

در محاسبه بازده واقعی اولا سعی بر این است که سهامداران از حـق تقدم استفاده می کند، ثانیاً سهامداران حق تقدم خود را تا پایان دوره محاسبه، نگهداری و سپس آن را به همراه اصل سهم به فروش می رسانند. با توجه به این موارد ارزش حق تقدم بـه صـورت زیر محاسبه می شود:

درصد افزایش سرمایه × (مبلغ اسمی هر سهم ـ آخرین قیمت سهم درپایان دوره) = ارزش حق تقدم

در فرمول محاسبه بازده کل فرض بر این است که سـهامدار، سـود سهمی دریافتی را تا پایان دوره نگهداری نموده و سپس آن را به همراه خود سهم و احتمالاً حق تقدم به فروش می رساند. با این فرض ارزش سود سهمی برای سهامدار به قیمت سـهام در پایـان دوره مورد محاسبه در نظر گرفته میشود.

درصد افزایش سرمایه × آخرین قیمت = ارزش سهام جایزه

منظور تفـاوت آخـرین قیمـت سـهام در پایـان دوره مـالی نسبت به اولین قیمت سهام در ابتدای دوره مالی است.

اگر ایـن اختنلاف مثبـت شود ایـن عامـل باعث افزایش نرخ بازده کل و اگر منفی شود باعث کاهش نرخ بازده کل خواهد گردید. بـرای اینکه اختلاف نرخ در مدل تحقیق یابد، باید فرض شـود کـه سـهامدار در ابتـدای دوره اقـدام بـه خرید سهام کرده و در انتهای دوره اقدام به فروش آن می نماید.

بازده کل به دلیل درنظر گرفتن کلیه منافع، توسط سهامداران جامع به نظر می رسد امـا در نظر نگرفتن ارزش زمانی پول و به کارگیری مفروضات تاریخ خرید و فروش سهامداران از نقاط ضعف آن به شمار میرود.

د) روش ارزش ذاتی

الگوهای مبتنی بر ارزش ذاتی دارای دو رکن اصلی هستند:

  • پیشبینی جریـان هـای نقـدی آینـده
  • نرخ تنزیلی که با استفاده از آن ، ارزش فعلی این جریان هـای نقـدی محاسـبه مـی شـود

معمـولا در الگوی مبتنی بر ارزش ذاتی فرض می شـود کـه جریـآن هـای نقـدی آتـی را می توان حـدس و تخمین زد.

روش ارزش ذاتی بر این فرض مبتنی است کـه سـرمایه گـذاران از ریسـک هـای مربـوط بـه خرید دارایی های مالی آگاهی کامل دارند و نـرخ تنزیلـی کـه آنهـا بـرای تعیـین ارزش فعلـی بـه کـار می برند معکوس کننده درجه ریسک این اوراق است.

اوراق بهادار دارای ریسک های متفاوتی است که شامل ریسک مـالی و تجاری و نیز ریسک نوسان نرخ بهره و ریسک تورم می شود . اگر شخص فقط در یک نوع اوراق بهـادار سرمایه گذاری کرده باشد نرخ تأمین مالی که مورد استفاده قرار میدهـد مـنعکس کننـده کـل ریسـک آن اوراق بهادار است.

اگر آن اوراق بهادار نحوه محاسبه ارزش مفهومی جزئی از یک مجموعه اوراق بهـادار (پرتفـوی) باشـد، نـرخ تنزیل بر اساس ریسک سیستماتیک آن اوراق تعیین میگردد.

عوامل تاثیرگذار در بازده سهام

براساس پیشینۀ پژوهش و مرور کامل مطالعات انجام‌شده در حوزه عوامل تاثیرگذار در بازده سهام شرکت‏های پذیرفته‌ شده در بورس اوراق بهادار تهران، گفتنی است عوامل متعددی در بازده سهام تأثیر می‌گذارند؛

ولی بطور کلی مهم ‏ترین این عوامل:

نسبت‏ های نقدینگی، نسبت‏ های اهرمی، نسبت‏ های فعالیت، نسبت‏ های سودآوری، نسبت‏ های بازار، نسبت‏ های مبتنی بر جریان ‏های نقدی، شاخص ‏های ریسک، مدیریت سود، پیش‌بینی سود، سرمایه ‏گذاری واقعی و ویژگی ‏های شرکت می باشد.

بر این اساس، فرضیه ‏های پژوهش به‌شرح زیر خواهد بود:

  1. نسبت‏ های نقدینگی در نحوه محاسبه ارزش مفهومی بازده سهام شرکت‏ ها تأثیر دارد.
  2. نسبت‏ های اهرمی در بازده سهام شرکت ‏ها تأثیر دارد.
  3. نسبت‏ های فعالیت در بازده سهام شرکت ها تأثیر دارد.
  4. نسبت‏ های سودآوری در بازده سهام شرکت ‏ها تأثیر دارد.
  5. نسبت‏ های بازار در بازده سهام شرکت‏ ها تأثیر دارد.
  6. نسبت‏ های مبتنی بر جریان‏ های نقدی در بازده سهام شرکت ‏ها تأثیر دارد.
  7. شاخص‏ های ریسک بر بازده سهام شرکت‏ ها تأثیر دارد.
  8. مدیریت سود در بازده سهام شرکت‏ ها تأثیر دارد.
  9. پیش‌بینی سود در بازده سهام شرکت‏ ها تأثیر دارد.
  10. سرمایه‌گذاری واقعی در بازده سهام شرکت‏ ها تأثیر دارد.
  11. ویژگی ‏های شرکت در بازده سهام شرکت ‏ها تأثیر دارد.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

ارزشگذاری اوراق بهادار، سهام

برای رسیدن به پاسخ شیرین و جذاب این سوال باید یک سری موارد را با همدیگر بحث و بررسی کنیم.

نکته اول اینکه نحوه محاسبه ارزش مفهومی محاسبه ارزش شرکت ( سهام شرکت) تابع عوامل بسیار متعددی است که بعضی از مفاهیم آن بسیار پیچیده است، هدف من ارایه مطالب دانشگاهی به منظور یادگیری نحوه محاسبه ارزش شرکت نیست، اگر شما علاقه مند به یادگیری کامل تر از نحوه ارزشیابی شرکت هستید می توانید کتاب ذیل را که کتاب ارزشمندی است را دانلود و مطالعه کنید

نسخه دانلود شده این کتاب در اختیار بنده گذاشته شده و من هم با فرض اینکه ناشران آن رضایت دارند امکان دانلود کتاب را برای شما عزیزان فراهم آوردند، بدیهی است اگر ناشران کتاب رضایت نداشته باشند به محض اطلاع بنده امکان دانلود کتاب را حذف میکنم.

در ادامه مطالبی را به صورت کاملا کاربردی و به زبان ساده برای محاسبه ارزش شرکت ارایه می کنم.

سوال اول اینکه ارزش چیست؟

ارزش، یک مفهوم فکری است که می‌تواند به گونه‌های مختلف تفسیر شود. انواع ارزش عبارت‌اند از: ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش انحلال (جایگزینی)، ارزش بازار و ارزش ذاتی شرکت.

  • ارزش اسمی، ارزشی است که برای یک دارایی مالی تعیین می‌شود. به عنوان مثال ارزش اسمی هر ورقه سهام ۱۰۰۰ ریال تعیین شده است.
  • ارزش دفتری ارزشی است که هر دارایی با آن در دفاتر ثبت می‌شود. برای یک شرکت، ارزش دفتری هر سهم آن از حاصل تقسیم حقوق صاحبان سهام به تعداد سهام شرکت به دست می‌آید.
  • ارزش انحلال، در رابطه با یک شرکت بدین مفهوم است که اگر شرکت منحل شود، هر سهم آن به چه میزان ارزنده است. این ارزش به شکل زیر مورد محاسبه قرار می‌گیرد:

تعداد سهام/(ارزش روز بدهی‌ها- ارزش روز دارایی‌ها) = ارزش انحلال

  • ارزش ذاتی، ارزش واقعی شرکت یا دارایی بر اساس لحاظ تمامی ابعاد بنیادین آن ارزش ذاتی دارایی نام دارد.
  • ارزش بازار، ارزشی است که بازار برای یک دارایی مالی در نظر می‌گیرد. این ارزش به وسیله عرضه و تقاضای بازار تعیین می‌شود.

سوال دوم اینکه اصولا ارزشگذاری یا ارزشیابی یک دارایی یا شرکت چیست؟

به پروسه تعیین ارزش واقعی یک دارایی یا شرکت، ارزش گذاری گفته می‌شود. معمولاً روش‌های متنوعی برای این کار مورداستفاده قرار می‌گیرد، بعضی‌ها از این روش‌ها به‌صورت ذهنی انجام می‌شوند و برخی دیگر عینی هستند و از طریق روش‌های آماری و اقتصادسنجی به نتیجه می‌رسند.

سوال سوم اینکه چه روشهایی برای ارزشگذاری یک شرکت یا دارایی وجود دارد و من چگونه می توانم شرکت خودم را ارزشگذاری کنم؟

در ارزش‌گذاری هر شرکت، روش‌های متعددی قابل استفاده است که عمدتاً برگرفته‌ از رویکردهایی هستند که تحت عنوان مبانی اصلی ارزش‌گذاری شرکت‌ها و دارایی‌ها شناخته می‌شوند از جمله رویکرد ترازنامه ای و رویکرد سود و زیانی

سوال چهارم اینکه رویکرد ترازنامه‌ای چیست؟

در رویکرد ترازنامه‌ای، تمرکز اصلی بر ارزش دارایی‌های شرکت است. در مدل‌های پیشرفته این رویکرد، علاوه بر ارزش دارایی‌های فیزیکی، ارزش دارایی‌های نامشهود نیز در محاسبه ارزش شرکت منظور می‌گردد. مدلهای اصلی در این رویکرد عبارت‌اند از:

  • خالص ارزش دارایی‌ها (NAV)
  • ارزش تسویه ای شرکت
  • ارزش جایگزینی شرکت

خالص ارزش دارایی‌ها (NAV)، مدل پر کاربردی است که به صورت کاربردی، عموما به منظور تعیین ارزش ذاتی شرکت‌های سرمایه‌گذاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در این روش ما ابتدا ارزش روز دارایی های شرکت را محاسبه کنیم سپس مبلغ بدهی های شرکت را از ارزش دارایی های شرکت کسر میکنیم تا ارزش روز خالص دارایی های شرکت را محاسبه نماییم.

ارزش تسویه ای شرکت، در این روش فرض می شود شرکت در تاریخ محاسبه، دارایی ها را می فروشد، تمام بدهی ها و تعهدات را می پردازد و آنچه می ماند معادل ارزش تسویه ای شرکت است.

ارزش جایگزینی، این ارزش برابر با با هزینه های راه اندازی مجدد شرکت تا وضعیت فعلی آن است به عبارتی ارزش جایگزینی معادل این است که اگر بخواهیم یک شرکت مثل همین شرکتی که الان داریم ایجاد کنیم چه مبلغی باید بپردازیم.

سوال پنجم اینکه رویکرد سود و زیانی چیست؟

بر اساس دیدگاه سودآوری، ارزش شرکت بر اساس هرگونه منافع آتی حاصل از عملکرد شرکت تعیین می شود،با توجه به اینکه در این مدل از ‌ارزش فعلی جریانات نقدی استفاده می شود به لحاظ تئوری روش پذیرفته تری است.

برای محاسبه ارزش شرکتتان باید ابتدا جریانات نقدی آتی شرکت خود را برای بازه زمانی معین برآورد کنید و سپس آنها را با استفاده از نرخ بازده مورد انتظارتان تنزیل کنید.

به طور خلاصه شما برای محاسبه ارزش روز شرکت یا کسب و کار خودتان ۲ را حل دارید:

راه حل اول اینکه لیستی از دارایی ها و بدهی های شرکت را تهیه بفرمایید ( اگر صورت مالی دارید از ترازنامه شرکت استفاده کنید) و ارزش روز دارایی ها و بدهی های شرکت را محاسبه نمایید، ارزش خالص دارایی ها معادل ارزش شرکت شما است.

اما راه حل دوم که راه حل اصولی تری است باید ابتدا جریانات نقدی آتی شرکت خود را محاسبه نمایید، بهترین نحوه محاسبه جریانات نقدی آتی شرکت معادل سود نقدی مجمع است، اگر شرکت شما سود داشته باشد طبق قانون تجارت هر سال باید حداقل معادل ۱۰ درصد از سود شرکت را تقسیم کنید البته ممکن است شرکت شما درصد بیشتری از سود را تقسیم کند که محاسبه این مبلغ در اختیار مالکان شرکت است.

با توجه به اینکه جریانات نقدی آتی شرکت احتمالا همراه با رشد خواهد بود باید درصد رشد ثابت و معینی برای کسب و کار خودتان در نظر بگیرید و جریانات نقدی آتی را با استفاده از نرخ رشد مد نظرتان تعدیل کنید

در مرحله آخر کافی است جریانات نقدی آتی شرکت را با استفاده از نرخ بازده مورد انتظارتان که معمولامعادل نرخ بازده بدون ریسک به علاوه صرف ریسک در نظر گرفته می شود، تنزیل کنید تا ارزش شرکت خود را محاسبه کنید.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد P/E

نسبت قیمت به درآمد یا P/E نسبتی است که برای ارزیابی قیمت سهام شرکت‌ها استفاده می‌شود. برای محاسبه P/E قیمت فعلی هر سهم شرکت را بر درآمد هر سهم تقسیم می کنند.

فرمول محاسبه نسبت قیمت به درآمد - p/e

به طور مثال در نظر بگیرید که قیمت هر سهم شرکتی در حال حاضر برابر با ۳۵۰ تومان و سود هر سهم نیز در ۱۲ ماه گذشته ۷۰ تومان گزارش شده باشد؛ بنابراین نسبت P/E شرکت از تقسیم عدد ۳۵۰ بر ۷۰ به دست می‌آید و برابر با ۵ خواهد بود.

منظور از سود هر سهم اغلب آخرین سودی ست که در اطلاعات مالی شرکت گزارش شده است. اگر از این EPS برای محاسبه نسبت P/E استفاده شود به آن P/E گذشته‌نگر گفته می‌شود. اما گاهی اوقات، نسبت قیمت به درآمد بر اساس برآورد تحلیلگران از درآمد مورد انتظار شرکت در ۱۲ ماهه آتی محاسبه می‌شود. این شکل از نسبت قیمت به درآمد با عنوان P/E روبه‌جلو یا برآوردی شناخته می‌شود.

توضیحات مدیر مالی در مورد نسبت قیمت به درآمد

در اصل، این نسبت مبلغی را که یک سرمایه گذار برای دریافت یک ریال از درآمد یا سود شرکت پرداخت می‌کند، نشان می‌دهد. اگر نسبت P/E شرکت در حال حاضر برابر با ۱۵ باشد، به این معنی است که سرمایه گذاران مایل‌اند مبلغ ۱۵ تومان برای دریافت ۱ تومان از درآمد شرکت، پرداخت کنند، یا به‌عبارتی‌دیگر یک سرمایه گذار باید ۱۵ سال صبر کند تا از سود شرکت، مبلغ سرمایه گذاری اولیه خود را دریافت کند.

نکته مهم اینجاست که افراد از این نسبت تعبیرهای گوناگونی می‌کنند. برای مثال عموماً، نسبت P/E بالا نشان‌دهنده آن است که سرمایه گذاران انتظار دارند درآمد شرکت موردنظر در آینده نسبت به سایر شرکت‌هایی که P/E کمتری دارند، رشد بیشتری داشته باشند. از طرفی P/E پایین نشان می‌دهد که یا شرکت در حال حاضر کمتر از میزان واقعی ارزش گذاری شده و یا استثنائا خوب عمل کرده است. هنگامی‌که یک شرکت هیچ درآمدی ندارد یا در محدوده زیان دهی به سر می‌برد، در هر دو حالت P/E آن گزارش نمی‌شود. گرچه امکان محاسبه نسبت P/E منفی هم وجود دارد، امّا معمول و مرسوم نیست.

نسبت قیمت به درآمد می‌تواند به‌عنوان ابزار یا معیاری برای استاندارد کردن ارزش یک ریال از درآمد در کل بازار بورس مورداستفاده قرار گیرد. در تئوری، با احتساب میانه نسبت‌های P/E در یک بازه زمانی چندساله، می‌توان P/E استانداردشده را به دست آورد و از آن به‌عنوان معیاری استفاده کرد تا ارزشمند بودن یا بی‌ارزش بودن سرمایه گذاری در یک سهام، مشخص شود.نحوه محاسبه ارزش مفهومی

محدودیت‌ها نسبت قیمت به درآمد

مثل سایر معیارهای طرّاحی شده برای مطلع کردن سرمایه گذاران از میزان ارزشمند بودن یک سهم، نسبت قیمت به درآمد هم چندین محدودیت مهم دارد که باید به آن‌ها توجّه کرد.

سرمایه گذاران ممکن است به این باور برسند که این معیار به تنهایی می‌تواند درک کاملی از سهام شرکت‌ها و تصمیم‌گیری در مورد سرمایه گذاری در اختیارشان قرار بدهد، درصورتی‌که مطلقاً این‌طور نیست.

یک محدودیت اساسی استفاده از نسبت P/E در هنگام مقایسه نسبت P/E شرکت‌های مختلف ظاهر می‌شود. ارزیابی‌ها شرکت‌ها از نرخ رشدشان در بخش‌های مختلف ممکن است به‌صورت گسترده بین صنایع مختلف، متفاوت باشد. چراکه شرکت‌ها راه‌های گوناگونی برای کسب درآمد دارند و افق‌های زمانی مختلفی هم برای خود در نظر دارند.

همین‌طور، از P/E فقط می‌توان به‌عنوان یک ابزار مقایسه برای شرکت‌های موجود در یک صنعت یا بخش استفاده کرد. چراکه این تنها راه مقایسه‌ای است که به درکی سودمند منجر خواهد شد. برای مثال چنانچه بخواهید نسبت P/E شرکت‌های پتروشیمی و شرکت‌های سیمانی را با هم مقایسه کنید ممکن است به این باور برسید که یکی کاملاً بر دیگری برتری دارد، امّا این فرض شما مبتنی بر واقعیت نخواهد بود.

درواقع P/E یک شرکت وقتی معنادار است که با P/E سایر شرکت‌های موجود در همان بخش مقایسه شود. برای نمونه، نسبت P/E بالای یک شرکت وقتی‌که سایر شرکت‌های موجود در همان صنعت یا بخش نسبت‌های P/E بالایی دارند جای نگرانی کمتری برای سرمایه گذاران و سهامداران دارد.

علاوه بر این، چون استفاده از بدهی زیاد در ساختار سرمایه شرکت‌ها ممکن است بر قیمت سهام و درآمد آن‌ها اثر بگذارد، لذا این بدهی‌ها می‌تواند نسبت P/E را هم دچار انحراف کند. به‌طور مثال، ۲ شرکت مشابه را در نظر بگیرید که تفاوت‌های عمده‌ای در میزان بدهی‌هایشان دارند. یکی از شرکت‌ها بدهی بیشتر ولی P/E پایین‌تری از شرکت دیگر دارد. در شرایط عادی اقتصاد ممکن است بدهی‌های بیشتر تأثیری در نحوه تصمیم‌گیری سرمایه گذاران نداشته باشد؛ اما زمانی که اقتصاد دچار مشکل شود، شرکتی که بدهی‌های بیشتری دارد، علی‌رغم نسبت قیمت به درآمد پایین‌تر، ریسک بیشتری دارد و احتمال بیشتری دارد که سرمایه گذاران خود را دچار مشکل کند.

یکی دیگر از محدودیت‌های مهم نسبت قیمت به درآمد در فرمول محاسبه P/E نهفته است. ارائه درست و بدون سوگیری نسبت P/E به ورودی‌های دقیق شامل ارزش بازار سهام و برآورد درآمد به ازای هر سهم بستگی دارد. معمولاً بازار ارزش سهام را با توجه به اطلاعات مختلفی که از منابع قابل‌اطمینان گوناگون دریافت می‌شود، تعیین می‌کند اما اطلاعات زیادی از میزان درآمد شرکت‌ها در دسترس نیست و تنها می‌توان به اطلاعاتی که خود شرکت در گزارش‌های مالی ارائه کرده، اکتفا کرد. ازآنجایی‌که درآمدها ورودی مهمی در محاسبه P/E هستند، تنظیم درست آن‌ها می‌تواند بر روی P/E نیز تأثیرگذار باشد و هرگونه تغییری بر نسبت قیمت به درآمد اثرگذار خواهد بود.

نکات مهمی که باید در مورد نسبت قیمت به درآمد به خاطر بسپارید

  • عموماً، نرخ P/E بالا به این معنی است که سرمایه گذاران در آینده رشد بالاتری را برای سهام شرکت پیش‌بینی می‌کنند.
  • برای اطلاع از جدیدترین نسبت قیمت به درآمد کلیه شرکت‌های بورسی اینجا کلیک کنید.
  • در نسبت P/E می‌توان از درآمدهای برآورد شده برای پیش‌بینی نسبت P/E استفاده کرد.
  • شرکت‌هایی که در حال ضرر دهی مالی هستند، نسبت P/E ندارند.

معادل‌ انگلیسی نسبت قیمت به درآمد عبارت است از:

Price to Earning Ratio – P/E Ratio

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

چگونه سود مرکب کسب کنیم؟ روش محاسبه سود مرکب

سود مرکب چیست

رشد ناباورانه ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۲۱ یک بار دیگر جهان را وادار کرد حقیقت کریپتو و اهمیت سرمایه گذاری ارز دیجیتال را بپذیرد. در حال حاضر نگرانی درباره ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال جای خود را به نگرانی درباره انتخاب بهترین روش سرمایه‌گذاری داده است. سود مرکب به افراد زیادی کمک کرده که به اهداف مالی خود برسند، با این وجود هنوز افراد کمی از این استراتژی استفاده می‌کنند. درک مفهوم compound interest نه تنها سرمایه‌گذاری در بازار رمز ارز را وارد مرحله هیجان‌انگیزتری می‌کند، بلکه آثار آن در دیگر ابعاد زندگی مالی شما دیده خواهد شد.

اگر کتاب اثر مرکب دارن هاردی را خوانده باشید، اهمیت قدم‌های آهسته و پیوسته در رسیدن به موفقیت‌های چشمگیر را درک کرده‌اید. با بهره‌گیری از بهره مرکب و مدیریت سرمایه، فکر یک‌شبه پولدار شدن را از سرخود بیرون کنید و ثروت خود را به‌صورت تصاعدی افزایش دهید! با راهنمای این مقاله برای یادگیری سود مرکب و محاسبه سود مرکب همراه باشید.

بهره یا سود مرکب چیست؟

نمودار سود مرکب

درک این مفهوم پیچیده نیست. با یک مثال ساده آن را توضیح می‌دهیم و می گوییم که چرا سرمایه‌گذاران صبور این بازی را برنده خواهند شد! فرض کنید در بالای یک تپه برف ایستاده‌اید و یک گلوله برفی کوچک در دستان شما است. حالا یک فشار کوچک کافی است که این گلوله برف از بالای تپه تا امتداد دامنه قل بخورد. در طول راه گلوله برفی بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. زمانی که به زمین برسد، اندازه آن چندین برابر شده است! در این مثال اگر شما عجله به خرج دهید یک گلوله برفی کوچک یا نهایتاً دو برابر نصیبتان خواهد شد، اما گذشت زمان و صبر زیاد، پاداش سرمایه‌گذاران صبور را خواهد داد. بااین‌وجود نباید انتظار عملکرد مشابه از افراد مختلف داشت و تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران بیانگر همین مسئله است.

compound interest با توجه به اصل سرمایه و سود‌های دوره‌های قبل محاسبه می‌شود. به‌عنوان مثال، شما با ۱۰۰ هزار تومان پول وارد تجارت رمز ارز‌ها می‌شوید و سود ماهیانه خود را نیز به اصل نحوه محاسبه ارزش مفهومی پول اضافه می‌کنید. با این روش سود حاصل از دارایی شما تصاعدی بالا می‌رود. این روش سرمایه‌گذاری نرخ رشد سریع‌تری نسبت به سود ساده دارد. سود ساده مقدار ثابتی بوده که به اصل سرمایه شما تعلق می‌گیرد، اما بهره مرکب علاوه بر اصل سرمایه به سود‌های ماهیانه شما نیز تعلق می‌گیرد. با این استراتژی، در بازه زمانی چند ساله، سرمایه شما چندبرابر خواهد شد!

نحوه محاسبه سود مرکب

یکی از اشتباهات رایج تریدرها وارد شدن به بازار معاملات ارز‌های دیجیتال بدون دانش و اطلاعات کافی است. علاقه روزافزون به بازار کریپتو و معرفی رمز ارز‌های جدید، روزانه افراد زیادی را به سمت این بازار پر هیجان می‌کشاند. اما این افراد در شروع کار اهمیت استراتژی‌های سرمایه گذاری را فراموش می‌کنند. گروهی با تنها سرمایه زندگی خود پا به این میدان پر ریسک می‌گذارند و گروه دیگر بدون شناخت بازار اقدام به خرید رمز ارز جدید می‌کنند. فراموش نکنید که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یکی از مهمترین چیز‌هایی است که باید یک تریدر یا سرمایه‌گذار علاقه مند به کریپتو به آن توجه کند.

فرمول سود مرکب

یادگیری استراتژی compound interest برای افرادی مناسب است که از پامپ و دامپ دائمی بازار کریپتو با خبرند و به‌راحتی گول بازی‌های نهنگ های بازار رمزارزها را نمی‌خورند. شما با استفاده از فرمول سود مرکب می‌توانید میزان بهره خود را محاسبه کنید. این فرمول به شرح زیر است:

A: ارزش نهایی سرمایه‌گذاری یا سود نهایی به‌دست‌آمده

P: مبلغ اولیه سرمایه‌گذاری

r: نرخ سود (میزان سودی که در هر معامله انتظار داریم)

n: تعداد دفعات سود مرکب (تعداد دفعاتی که با این سود در یک بازه زمانی کسب درآمد می‌کنیم)

t: مدت‌زمان مورد نظر برای سرمایه‌گذاری

نمونه جدول سود مرکب

به جدول زیر نگاه کنید و با یک مثال ساده compound interest را اساسی یاد بگیرید. بر فرض مثال شما ۱۰٫۰۰۰ دلار پول در حساب پس‌انداز خود دارید و این حساب سالانه ۵% سود دریافت می‌کند. میزان سرمایه شما بعد از ۱۰ سال به شکل زیر است.

طول دورهسرمایه اولیه ($)سود با نرخ ۵% ($) سرمایه نهایی ($)
سال اول۱۰,۰۰۰ x 5%۵۰۰۱۰,۵۰۰
سال دوم۱۰,۵۰۰ x 5%۵۲۵۱۱,۰۲۵
سال سوم۱۱,۰۲۵ x 5%۵۵۱.۲۵۱۱,۵۷۶.۲۵
سال چهارم۱۱,۵۷۶.۲۵ x 5%۵۷۸.۸۱۱۲,۱۵۵.۰۶
سال پنجم۱۲,۱۵۵.۰۶ x 5%۶۰۷.۷۵۱۲,۷۶۲.۸۲
سال ششم۱۲,۷۶۲.۸۲ x 5%۶۳۸.۱۴۱۳,۴۰۰.۹۶
سال هفتم۱۳,۴۰۰.۹۶ x 5%۶۷۰.۰۵۱۴,۰۷۱
سال هشتم۱۴,۰۷۱ x 5%۷۰۳.۵۵۱۴,۷۷۴.۵۵
سال نهم۱۴,۷۷۴.۵۵ x 5%۷۳۸.۷۳۱۵,۵۱۳.۲۸
سال دهم۱۵,۵۱۳.۲۸ x 5%۷۷۵.۶۶۱۶,۲۸۸.۹۵

مقدار سرمایه شما در مدت‌زمان ۱۰ سال به‌صورت زیر محاسبه می‌شود:

P: ۱۰۰۰۰

r: ۰۵/۰

n: ۱

t: ۱۰

این اعداد را در فرمول قرار می‌دهیم تا سود نهایی محاسبه شود.

A=10000(1+0.05/1) (۱×۱۰) = ۱۶۲۸۸.۹۵

بهره مرکب با گذشت ۱۰ سال در این سرمایه‌گذاری ۶۲۸۸٫۹۵ دلار است. همین جدول و فرمول را می‌توان برای سرمایه‌گذاری در بازار رمز ارز‌ها محاسبه کرد.

کسب سود چند برابری ارزهای دیجیتال با سود مرکب

کسب سود از تجارت ارز‌های دیجیتال استراتژی‌های متفاوتی دارد و هر فرد به بخشی از این بازار تمایل نشان می‌دهد. درحالی‌که تریدر‌ها به معاملات Short و Long خود مشغول‌اند، بیشترین سود را در این بازار کسانی می‌برند که صبر پیشه کنند. کافی است به سیر صعودی ارزش ارز‌های دیجیتال در چند سال اخیر توجه کنید! کسی که از سود ۱۰۰۰ دلاری خود گذشته است، در حال حاضر میلیون‌ها دلار سرمایه به جیب زده است.

در این مقاله به طور خلاصه و مفید به اهمیت توجه به بهره مرکب در معاملات ارز دیجیتال و نحوه محاسبه آن پرداختیم. با شناخت اصطلاحات و استراتژی‌های موجود در بازار کریپتو، سهم بیشتری از این بازار را مال خودتان می‌کنید. لیکوئید شدن در صرافی ممکن است یکی از هزاران نگرانی شما در این بازار باشد. پشتیبانی شبانه‌روزی والکس به معامله‌گران کمک می‌کند با نگرانی کمتری در این بازار سرمایه گذاری کنند.

سود مرکب برخلاف سود ساده باتوجه‌به سرمایه اولیه و سود‌های هر مرحله از سرمایه‌گذاری محاسبه می‌شود. این روش سرمایه‌گذاری نرخ رشد سریع‌تری نسبت به سود ساده دارد.

محاسبه این سود با استفاده از فرمول سود مرکب انجام می‌شود. در این فرمول ارزش نهایی سرمایه‌گذاری یا سود نهایی به‌دست‌آمده با استفاده از مبلغ اولیه سرمایه‌گذاری، نرخ سود، تعداد دفعات بهره مرکب و مدت‌زمان موردنظر برای سرمایه‌گذاری محاسبه می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.