قیمت اتریوم در مسیر بازگشت به ۲.۰۰۰ دلار است؟
صفحه اصلی ارز دیجیتال ۱۴۰۱/۰۶/۱۹ - ۱۴:۳۶ تحلیلی بر نمودار اتریوم؛ قیمت اتریوم در مسیر بازگشت به ۲.۰۰۰ دلار است؟ تحریریه اقتصادآنلاین قیمت اتریوم از زمان ریزش در اواخر ماه آگوست، ۲۰ درصد افزایش یافته است و در حال حاضر در محدوده ۱.۷۳۰ دلار معامله میشود. همچنین، در حالی که یک محدوده PRZ طلایی در نمودار این رمزارز رخ داده است، قیمت ETH از میانگین متحرک ساده ۸ روزه و میانگین متحرک ساده ۲۱ روزه عبور کرده است. اقتصاد آنلاین – حسین قطبی؛ قیمت اتریوم سیگنالهای تلافی جویانهای را نشان میدهد که میتواند منجر به افزایش قیمت بسیار قوی تر از حد انتظار شود. قیمت اتریوم تا کجا میتواند افزایش یابد؟ اتریوم در حال حاضر با قیمت 1.730 دلار معامله میشود که منجر به ایجاد یک محدوده تلفیقی با پتانسیل رشد در نزدیکی همین محدودههای قیمتی شده است. از زمان پایین ترین قیمت 28 آگوست در 1.422 دلار، رمزارز بنیادی قراردادهای هوشمند، اتریوم 20 درصد افزایش یافته است. وقتی از نظر تحلیل تکنیکالی عمیق بررسی کنیم، قدرت صعودی اساسی در نمودار این رمزارز وجود دارد که نشان میدهد، گاوهای نر در بازار تا زمانی که به اهداف بالاتر نرسند، از موقعیت خود رها نمیشوند. نمودار قیمت اتریوم یک واگرایی صعودی بسیار ظریف را بین 22 آگوست که قیمتها نزدیک به 1.540 دلار و پایین ترین سطح آگوست در 1.422 دلار کاهش یافت، نشان میدهد. علاوه بر این، در میان حرکت روند صعودی فعلی، گاوها از میانگین متحرک نمایی 8 روزه و میانگین متحرک ساده 21 روزه عبور کردهاند. بنابراین اکنون با تثبیت قیمت در بالای کانال روند صعودی (کانال مشکی رنگ در تصویر زیر) و موقعیت نمودار نسبت به اندیکاتورهای میانگین متحرک مذکور، یک محدوده PRZ طلایی، سپس یک سیگنال صعودی تولید کردهاند. نمودار 4 ساعته ETH/USDT. با ترسیم ابزار پروجکشن فیبوناچی که سه نقطهای مورد نیاز آن از پایین ترین سطح آگوست (قیمت 1.422)، انتهای اولین موج صعودی در کانال مذکور و دومین برخورد به کف کانال مذکور، احاطه شده است، متوجه خواهیم شد که سطح 1.800 دلار منطبق بر نسبت اصلی 161.8% ابزار فیبوناتچی فوق است. بنابراین با ترکیب این عوامل میتوان گفت، اگر گاوها بتوانند حمایت خود را بالاتر از کانال روند صعودی حفظ کنند، ممکن است یک جهش به سمت 1.800 و به طور بالقوه 2.040 دلار در سطح 261.8 درصد فیبوی ترسیم شده، رخ دهد. لازم به ذکر است، باطل شدن سناریوی روند صعودی فوق، مشروط به این است که 1.422 دلار در میان اقدامات آتی قیمت حفظ نشود و قیمت به زیر آن نفوذ کند. همچنین شکست در محدوده 1.605 دلار به سمت پایین، میتواند جزء شواهد اولیه نقض در روند صعودی فوق یا ایجاد اولین نوسان نزولی قبل از شروع رالی صعودی باشد. سلب مسئولیت: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه اولیههای آنها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیهای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش رمزارزها تلقی نمیشود. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود. لینک کوتاه لینک کپی شد ۰ این مطلب برایتان مفید است؟ ارسال نظر اتریوم اخبار ارز دیجیتال
برای اینکه بتوانیم پایان یک روند را تشخیص دهیم ابتدا باید حالتها و موقعیتهای مارکت را بررسی کنیم. همانطور که می دانید بازار سه حالت می تواند داشته باشد: یا حالت صعودی (گاوی) دارد بدین معنا که خریداران کنترل بازار را در دست دارند و قیمت را به سمت بالا می برند؛ یا حالت نزولی (خرسی) دارد و به معنای این است که فروشنده ها کنترل بازار را در دست گرفته اند و قیمت را به سمت پایین می برند، و یا حالت رِنج دارد.
تریدر ها با دقت در نمودار یک نماد یا سهم متوجه حالات مختلف بازار می شوند و با توجه به سیگنالهایی که دریافت می کنند می توانند شکست یک روند را قبل از رخ دادن تشخیص دهند و دارایی خود را قبل از ریزش قیمت به فروش برسانند؛ و یا اگر احتمال بدهند که قیمت سهامی به زودی رشد خواهد داشت، اقدام به خرید آن سهم یا نماد در کف قیمتی بنمایند و بدین ترتیب از معاملات بازار سود کسب کنند.
پیشبینی شکست یک روند مستلزم کسب تجربه در بازار است. ولی ما در این مقاله بعضی از مهم ترین نکاتی را که می توانند یک سیگنال قوی از تغییر یک روند تلقی شوند برای شما آورده ایم:
شکست خط روند:
برای کشیدن یک خط روند اول باید بدانیم که روندمان صعودی است یا نزولی. روند های صعودی از موجهای جنبشی (رشد قیمت) و اصلاح قیمت تشکیل شده اند. برای کشیدن خط روند در یک موج صعودی هدف کشیدن خطی است که در صورت شکسته شدن به ما اخطار برگشت بازار را بدهد. پس ما دو دره ی واضح و مشخص را به هم وصل می کنیم و این خط را به سمت بالا امتداد می دهیم. در کشیدن خط روند به دو نکته توجه می کنیم: خط روندی معتبرتر است که تعداد نقاط برخورد بیشتر و تعداد شکستهای کمتری داشته باشد. به این معنا که قیمت (چه سایه و چه خود کندلها) زیاد از خط روند عبور نکرده باشد و تعداد تداخل ها کمتر باشد.
برای کشیدن خط روند در روند های نزولی که باز هم از موج ها و اصلاح های قیمتی تشکیل شده است دو قله ی تقریبا پشت سر هم را در نظر می گیریم و به هم وصل می کنیم. در کشیدن خطوط روند نزولی نیز اولویت با خطی است که کمتر شکسته شده باشد.
هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد اعتبارش کمتر است. وقتی چند خط روند پشت سر هم کشیدیم و ملاحظه کردیم که شیب خطوط رفته رفته در حال بیشتر شدن هستند احتمال شکسته شدن خط روند بیشتر می شود. در صورتی که روند شکسته شود و سایر خطوط روند با شیب کمتر را هم بشکند باید احتمال برگشت بازار را بدهیم و زمان آن رسیده که سودهایمان را ذخیره کنیم.
به عبارتی در بازارهای مالی با رسم خطوط روند سعی می کنیم گوش به زنگ باشیم تا با کوچکترین تغییر قیمت و شکسته شدن خطوط روند، در کنار در نظر گرفتن فاکتورهای دیگر بتوانیم در سریع ترین زمان ممکن پیشبینی کنیم که آیا بازار ریزشی خواهد بود یا رشد خواهد کرد؛ روند ما ادامه خواهد داشت یا برخواهد گشت. بعد از شکست روند معمولا در نمودارها حالت فشردگی خواهیم داشت که جهت این فشردگی به هر سمتی باشد شکست روند به همان سمت خواهد بود.
شکست میانگین متحرک:
یکی از تعاریف بسیار مهم در تحلیل تکنیکال مومنتوم است. مومنتوم (momentum) در بازارهای مالی به معنای سرعت و جهت تغییر قیمت یک نماد است. معامله بر اساس مومنتوم استراتژی ای است که در آن تریدرها دارایی هایی را که قیمت آنها در حال افزایش است می خرند و در اوج قیمت آنها را می فروشند.
تکنیکهای سرمایه گذاری ریچارد درایهاوس که به پدر سرمایه گذاری مومنتوم مشهور است، اصول اولیه ی معامله بر اساس مومنتوم هستند. قاعده ی اساسی در این معاملات که جزء استراتژی های سودآور هستند این است که "بالا بخرید و بالاتر بفروشید" که با اصل سرمایه گذاری ارزشی معمول که "پایین بخرید و بالا بفروشید" متفاوت است.
معاملات مومنتوم مزایای زیادی دارند؛ از جمله این که سهمی که می خرید ذاتا باارزش و در حال افزایش است و نیازی نیست که صبر کنید تا روزی باارزش شود. مزیت دیگر این است که امکان سود بالا در یک دوره ی کوتاه وجود دارد؛ چون می توانید از نوسانات بازار سود ببرید و به اصطلاح نوسان گیری کنید.
در استراتژی های مومنتوم باید جهت حرکت سهام را شناسایی کنیم و در نقطه ی مناسبی اقدام به خرید کنیم. بدین ترتیب با افزایش قیمت سهام سرمایه ی ما هم رشد می کند و تا زمانی که اخطار کاهش قیمت نداریم به حضورمان ادامه می دهیم و در صورت دریافت سیگنال ریزش، از بازار خارج می شویم. در استراتژی مومنتوم زمان ورود و خروج بسیار مهم است. اگر دیر وارد شوید ضرر می کنید و اگر زود خارج شوید ممکن است خیلی کم سود کنید.
معروف ترین و پرکاربرد ترین استراتژی مومنتوم که اکثر تریدر ها با آن آشنا هستند تقاطع میانگین های متحرک است.
از میانگین متحرک برای تصمیم گیری های غیر هیجانی استفاده می کنیم تا هیجان را کم کنیم و بتوانیم تصمیم گیری های عاقلانه تری داشته باشیم. کافی است که عدد میانگین متحرک (moving average) را طوری تنظیم کنید که کمترین شکستگی و رد شدن قیمت را به ما بدهد. اگر شیب میانگین متحرک صعودی باشد انتظار روند صعودی را داریم، اگر شیب نداشته باشد یا قیمت (کندلها) مداوم از داخل moving رد بشوند و به سمت پایین و بالا در نوسان باشند و آن را قطع کنند، به این معناست که بازار رنج است و اگر شیب moving نزولی باشد یعنی روند نزولی است. پس میانگین متحرک در بازارهای بدون روند کارایی ندارد و سود خوبی به ما نمی دهد چون جزو اندیکاتورهای trend است و در روند ها می شود از آن استفاده کرد. برای بازارهایی که رنج هستند بهتر است از اوسیلاتورها استفاده کنیم.
میانگین متحرک خاصیت آهنربایی یا مگنتیک دارد. یعنی زمانی که قیمتمان از میانگین متحرک ما فاصله ی خیلی زیادی بگیرد حالتی به وجود می آید که یا قیمت رنج می زند تا میانگین متحرک به آن برسد، یا در یک روند صعودی قیمت به سمت پایین نزول می کند تا با میانگین متحرک برخورد کند. این دو باید همیشه نزدیک به هم باشند و زمانی که از هم فاصله می گیرند یک سیگنال برای ماست زیرا جایی است که احتمال اصلاح و برگشت بازار زیاد است.
برای سیگنال گیری از این اندیکاتور، از دو میانگین متحرک تند (دوره ی تناوب کم) و میانگین متحرک کند (دوره ی تناوب زیاد) استفاده می کنیم. در این استراتژی هرگاه میانگین متحرک تند بالای میانگین متحرک کند قرار بگیرد روند صعودی خواهد بود و می توانیم آن را یک سیگنال خرید در نظر بگیریم. برعکس هرگاه میانگین متحرک تند زیر میانگین متحرک کند قرار بگیرد نشان دهنده ی این است که مومنتوم نزولی است.
تشخیص واگرایی در RSI:
یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اندیکاتور RSI است که جزو اندیکاتورهای نوسان نما یا اوسیاتورها دسته بندی می شود. RSI تعیین کننده ی جهت و قدرت نسبی بازار است.
خط 70 در RSI مرز اشتیاق خرید است. اگر RSI از 70 بالاتر برود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای خرید وجود ندارد یا به بیان دیگر خرید در این ناحیه اشباع شده است. از بررسی شکستهای صعودی طرف دیگر خط 30 مرز اشتیاق فروش است و هرگاه RSI وارد این ناحیه شود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای فروش وجود ندارد و فروش در این ناحیه اشباع شده است. با توجه به این نکته هرگاه اندیکاتور خط 70 را به سمت پایین قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال نزولی اصلاح قیمتی یا تغییر روند محسوب می شود. همچنین در صورتی که RSI خط 30 را به سمت بالا قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال صعودی اصلاح قیمتی یا تغییر روند به شمار می رود.
روی این اندیکاتور می توان خط روند رسم کرد که شکسته شدن آن سیگنال بسیار مهمی برای تریدرها است. با شکسته شدن روند RSI این اخطار را دریافت می کنیم که روند اصلی بازار به احتمال بالا شکسته خواهد شد.
اگر قیمت در حال رشد باشد ولی قدرت روند کاهشی داشته باشد، این نشانه ای از اتمام روند صعودی و آغاز روند نزولی و به اصطلاح واگرایی بازار است. واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت کند. واگرایی ها در کنار خط روند مهم هستند و سیگنالهایی که از واگرایی ها بدست می آیند جزو معتبرترین سیگنالهایی هستند که می توان از یک اندیکاتور گرفت.
اگر روی چارت با روند قیمتی صعودی، واگرایی دیدیم در صورتی اقدام به فروش می کنیم که امتداد خط روند هم شکسته شود. در روندهای صعودی قله ی بالاتر در قیمت و قله ی پایین تر در RSI به معنای بازگشت روند، و دره ی بالاتر در قیمت و دره ی پایین تر در RSI به معنای ادامه ی روند است.
همچنین اگر در نمودار RSI سه سقف یا سه کف یکسان ساخته شده باشد احتمال یک اصلاح قیمتی به وجود می آید.
تشخیص الگوی سر و شانه:
سر و شانه یک الگوی برگشتی است که شکلگیری آن یک نشانه ی قوی از شکستن روند در بازار است. الگوی سر و شانه ی سقف یا صعودی از سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده که قله ی میانی نسبت به دو قله ی دیگر بیشترین ارتفاع را دارد. قبل و بعد از قله ی میانی (head) شانه های متعددی می توانند شکل بگیرند. در الگوهای سر و شانه بین شانه ی چپ و سر باید واگرایی وجود داشته باشد. ایجاد واگرایی تاییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
این الگو زمانی اعتبار بیشتری دارد که دو قله ی کناری از نظر بازه ی زمانی و تغییرات قیمتی مشابه یکدیگر باشند. هرگاه بخواهید با استفاده از این الگو ترید انجام دهید، بعد از اینکه الگو را روی نمودار تشخیص دادید منتظر شکستن خط گردن بمانید؛ هرگاه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی ای خط گردن را بشکند و شما هنوز وارد معامله نشده باشید، منتظر پولبک (حرکت برگشتی) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. پس از شکسته شدن خط گردن و تایید آن، هدفی که نمودار دنبال می کند به اندازه ی اختلاف بازه ی قیمتی خط گردن و قله ی میانی خواهد بود. خط گردن می تواند کج باشد و زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که حتما به صورت افقی کشیده شود؛ ولی این موضوع از اعتبار الگو می کاهد.
تشکیل این الگو در روند صعودی احتمال شکست روند و آغاز روند نزولی را افزایش می دهد؛ عکس این مطلب در مورد الگوی سر و شانه ی نزولی صادق است.
در انتها یادآور می شویم نکات ذکر شده در بالا به تنهایی اجازه ی ورود یا خروج به/از معامله به ما نمی دهند و باید با نکات دیگر تلفیق شوند چرا که ترکیب چند سیگنال در کنار هم احتمال برد ما در معاملات را افزایش خواهد داد.
پتانسیل شروع رشد جدید در بازار؟
بازار سرمایه در این روزها به شدت با کمبود نقدینگی دست و پنجه نرم میکند و یکی از سوالات مهم سرمایه گذاران این است که بازار سرمایه با وجود رشد دلار، میتواند روند صعودی را اغاز کند. در این مقاله به بررسی تکنیکی شاخص کل و هم وزن پرداخته ایم.
شاخص کل
الگوی جمع شونده
شاخص کل در تایم فریم روزانه درحال نوسان داخل یک الگوی جمع شونده است و درحال حاضر درگیر با محدوده سقف این الگو است.مهم ترین محدوده های حمایتی فعلی شاخص کل 1515000 واحد و 1450000 واحد هستند.
اندیکاتور ار اس ای
مانند چارت قیمتی، اندیکاتور نیز درحال نوسان داخل یک الگوی جمع شونده است. هم چنین درحال حاضر اندیکاتور برروی حمایت خط روند صعودی قرار دارد. هم چنین بین کف های اندیکاتور ار اس ای و کف های قیمتی چارت واگرایی مثبت وجود دارد (فلش های صورتی رنگ)
روند احتمالی شاخص کل
باتوجه به توضیحات بالا، محتمل ترین سناریو، شروع یک روند صعودی تا محدوده 1 میلیون و 800 هزار واحد است. این روند صعودی می تواند از حمایت یک میلیون و 515 هزار یا 1 میلیون و 450 هزار واحد شروع شود. درصورت شکست ناحیه حمایتی 1450000 واحد، سناریو صعودی لغو شده و احتمال اصلاح تا خط روند صعودی که پایین الگوی جمع شونده است وجود دارد.
شاخص هم وزن
شکست ناقص کانال نزولی
شاخص هم وزن درگیر باسقف کانال نزولی خود است.شکست کامل این سقف می تواند نوید آغاز یک روند صعودی خوب رادهد. مهم ترین محدوده حمایتی شاخص هم وزن، محدوده 420 هزار واحداست. محدوده ای که اهمیتش در برخورد های قبلی به خوبی مشخص می شود.
درصورت از دست رفتن این محدوده، احتمال شروع یک روند نزولی بالاست.
اندیکاتور ار اس ای
اندیکاتور ار اس ای بین 2 خط حمایتی و مقاومتی درحال نوسان است.درحال حاضر اندیکاتور دریک ناحیه حمایتی درمحدوده 47 قرار دارد که مقارن با حمایت 420هزار شاخص هم وزن است.
سناریو احتمالی
احتمال شکست سقف کانال و تثبیت بالای آن وجود دارد. درصورت تثبیت بالای سقف کانال، محتمل ترین اهداف 472 و 537 هزار واحد هستند. درصورت شکست محدوده حمایتی 420هزار واحد، سناریو فوق لغو خواهد شد.
شکست معتبر چیست و چگونه علایم آن را پیدا کنیم؟
مقوله شکست یا همان Break Out یکی از مسائل مهم در تحلیل تکنیکال است که خیلی از افراد به دنبال آن هستند تا شکست های خوب را از شکست های بد و نامعتبر تشخیص دهند.
نکته جالبی که در مورد شکست ها وجود دارد این است که هر تریدری به روش خود شکست را تفسیر و تحلیل می کند. به عنوان مثال ممکن است فردی که با استفاده از روش تحلیل اندیکاتوری به بررسی بازار می پردازد، یک شکست را تایید کند در حالی که تریدر پرایس اکشن آن شکست را نامعتبر بداند!
۱- نشانه اول: شکست پرقدرت
شاید بتوانیم بگوییم این مورد با اهمیت ترین چیزی است که می توانیم به آن اشاره کنیم.
در واقع منظور ما این است که آن حرکتی (و مشخصا آن کندلی) که شکست سطح مورد نظر ما را انجام میدهد، کندل پرقدرتی باشد.
اما یک کندل پرقدرت چه نشانه هایی دارد؟ واضح ترین نشانه آن، بدنه بزرگ و قدرتمند آن می باشد. کندلی که بدنه بزرگ و سایه های کوچکی داشته باشد. اصطلاحا به این کندل ها، کندل های “فول بادی” (Full Body) گفته می شود.
وقتی که چنین کندلی یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند، معمولا دیگر شکی در شکست آن سطح باقی نمی ماند.
در تصویر زیر می توانید شکل ساده چنین شکستی را ببینید.
و حالا مثال هایی از شکست های پرقدرت را در چارت واقعی مشاهده کنید.
گاهی اوقات میبینیم که کندل مورد نظر ما یک سطح را به خوبی میشکند اما یک سایه (Shadow) کار را خراب می کند.
به عنوان مثال یک سطح مقاومتی داریم و کندلی با بدنه قدرتمند آن سطح را میشکند. اما سایه بالای این کندل بیش از اندازه نرمال بزرگ است.
در این حالت شکست ما مشکوک خواهد بود. چرا که احتمالا قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده است و در حال برگشت از ناحیه ای مهم می باشد.
در حالتی که سطح مدنظر ما حمایتی باشد و کندلی که شکست را انجام میدهد، سایه پایین بلندی داشته باشد، شکست انجام شده مشکوک خواهد بود.
شکل ساده این نوع شکست را در زیر میبینید.
در این شرایط ما باید صبر کنیم تا کندلی از جنس کندلی که شکست را انجام داده است، پشت سطح مدنظر ما بسته شوند تا نسبت به تایید شکست مطمئن تر شویم. مثلا اگر کندلی که شکست را انجام داده است یک کندل صعودی می باشد، کندل بعدی نیز باید صعودی بسته شود و برای حالت نزولی نیز به همین شکل خواهد بود.
۲- افزایش حجم معاملات در زمان شکست
این مورد در واقع بیشتر در معاملات سهام و بعضا بازار آتی کاربرد خواهد داشت. چرا که در بازار سهام به حجم واقعی دسترسی داریم اما در بازارهای دیگر مثل معاملات ارز به دلیل غیرمتمرکز بودن این بازارها، حجم واقعی معاملات در دسترس نیست و آن حجمی نیز که در پلتفرم معاملاتی شما نمایش داده می شود در واقع حجم معاملات انجام شده در کارگزاری شما می باشد نه حجم واقعی بازار.
البته از این حجم به عنوان نمای کلی از حجم بازار استفاده می شود.
اما چگونه از حجم در زمان شکست باید استفاده کرد؟ ساده است! کافیست حجم آن کندلی که شکست سطح مدنظر را انجام می دهد با چند کندل اخیر مقایسه کنید.
در صورتی که در زمان شکست حجم افزایش یافته باشد، می توان به عنوان یک عامل تاییدی از آن استفاده کرد.
به تصاویر زیر نگاه کنید.
نکات مهم و سوالاتی که شاید برای شما پیش بیایند!
سوال: برای شکست باید از چه تایم فریمی استفاده کنیم؟
جواب: از همان تایم فریمی که برای تشخیص سطح حمایتی یا مقاومتی استفاده کرده اید. به عنوان مثال اگر سطح حمایتی یا مقاومتی شما در تایم فریم ۴ ساعته شکل گرفته است باید منتظر تثبیت یک کندل پرقدرت چهار ساعته پشت سطح مدنظرتان باشید.
البته بعضی افراد از تایم فریم های پایین تر برای تایید شکست استفاده می کنند که از نظر ما روش جالبی نیست و امکان برخورد با فیک بریک آوت ها زیاد است.
سوال: آیا بعد از تثبیت کندل پرقدرت میتوانیم وارد بازار شویم؟
جواب: نه. از نظر ما این کار درست نیست. چون نقطه ورود ما جایی در نزدیکی سطح شکسته شده می باشد و در بیشتر مواقع کندلی که پرقدرت یک سطح را میشکند، با فاصله نسبتا زیادی نیست به آن سطح بسته می شود.
در صورتی که ما بخواهیم از همان نقطه وارد بازار شویم ریسک پوزیشن ما بسیار بالا خواهد رفت چرا که از نقطه ای حد ضررمان دور می باشد.
همچنین سود احتمالی ما نیز کاهش خواهد یافت چرا که در نقطه مناسبی وارد بازار نشده ایم.
پس بهتر است همیشه منتظر پولبک به سطح شکسته شده بمانیم تا نقطه ورود مناسب تری را برای ورود انتخاب کرده باشیم.
نکته مهم: اهمیت بررسی شکستهای صعودی سطوح تایم روزانه
سطوحی که در تایم فریم روزانه تشکیل می شوند اهمیت بسیار بالایی دارند و گاهی اوقات حتی شکست با یک کندل هم نمی تواند تایید مناسبی برای شکست این نواحی باشد.
بهتر است صبر کنیم تا قیمت ۲ پشت آن سطح تثبیت شود تا از شکست آن مطمئن شویم.
تولید ایرانخودرو و سایپا؛ هر روز کمتر از دیروز!
آمار عملکردی ایرانخودرو و سایپا در مرداد امسال نشان میدهد که این خودروسازان در مجموع قریب به ۷۷ هزار دستگاه خودرو سواری تولید کردهاند و در مقابل با تکمیل بخشی از تولیدهای ماههای گذشته خود، بالغ بر ۸۹ هزار دستگاه خودرو فروختهاند. این بررسی آمار و مقایسه آن با عمکرد تیر و خرداد نشان میدهد که همچنان روند کاهش تولید ماهبهماه ادامه دارد و بهجای سیر صعودی، آمار تولید خودروسازان در مسیر کاهشی شدن است.
به گزارش ایسنا، طبق آمار ارائه شده از آمار تولید و فروش ایرانخودرو و سایپا در پنجمین ماه از سال جاری، در مجموع این دو خودروساز ۷۶ هزار و ۹۹۳ دستگاه خودرو تولید کردهاند که نسبت به آمار تولید تیر ماه ۸۰۰۰ دستگاه کمتر و نسبت به آمار تولید خرداد ماه قریب به ۲۷ هزار دستگاه (۲۶ هزار و ۹۶۹ دستگاه) کمتر است. برخلاف آنچه که خودروسازان و مسئولان اعلام میکنند، روند تولید خودرو در خودروسازان داخلی صعودی نیست.
در حقیقت بررسی بررسی شکستهای صعودی نقطه به نقطه آمار تولید و فروش خودروسازان در هر ماه نشان میدهد که در حال حاضر خودروسازان در اکثر خودروها بیش از آنکه تولید کنند، میفروشند؛ این بدان معناست که خودروسازان بیشتر در مسیر تکمیل ناقصهایی ماهها و سال گذشته خود هستند که ماهبه ماه هم کمتر میشود اما چون آمار تولید افزایشی نبوده و از تعداد خودروهای کف هم بهمرور کاسته میشود، فاصله قابل توجهی در آمار فروش ایجاد نمیشود.
در مرداد ماه امسال خودروسازان بزرگ داخلی ۸۹ هزار و ۳۰۷ دستگاه خودرو فاکتور کردهاند که ۲۱ هزار و ۹۳۸ دستگاه کمتر از فروش در خرداد ماه و ۷۶۴۱ دستگاه کمتر از فروش در تیر ماه است. این اعداد نیز گویای آن است که ماه به ماه از تعداد خودروهای ناقص کم میشود.
تولید ۴۱ هزار و فروش ۵۰ هزار دستگاه از محصولات ایرانخودرو
ایران خودرو در مرداد ماه سال جاری در مجموع ۴۱ هزار و ۳۴۲ خودرو (حدودا ۴۷۴۰ دستگاه کمتر از تیر ماه) تولید کرده و در مقابل برای ۵۰ هزار و ۱۴۶ دستگاه خودرو ( ۶۶۵۶ دستگاه بیشتر از تیر ماه) فاکتور تجاری صادر کرده است.
البته ایرانخودرو مدعی است که تولید آخرین روزهای هر ماه در آمار آن ماه قید نمیشود.
به تفکیک طبق آمار، ایرانخودرو ۲۶ هزار و ۳۷۱ دستگاه محصولات گروه پژو و ۶۳۰۱ دستگاه از محصولات خانواده سمند در پنجمین ماه از سال ۱۴۰۱ تولید کرده و برای ۳۳ هزار و ۷۸۴ دستگاه از انواع پژو و ۶۵۵۳ دستگاه محصولات سمند فاکتور فروش صادر کرده است.
همچنین ایرانخودرو به ترتیب ۵۴۱۱ دستگاه دنا، ۸۲۷ دستگاه رانا و ۱۰۹۷ دستگاه تارا تولید کرده و در مقابل به ترتیب ۵۹۰۵ دستگاه دنا، ۱۹۲۹ دستگاه رانا و ۱۳۶۳ دستگاه تارا فروخته است.
این گروه خودروسازی در مرداد ماه امسال همچنین ۱۱۰۲ دستگاه خودرو هایما تولید اما هفت دستگاه فاکتور کرده است. ضمن اینکه ۲۳۳ دستگاه از سایر محصولات این گروه خودروسازی در آمار تولید این ماه ثبت شده که با تکمیل تولیدهای ماههای گذشته ۶۰۵ دستگاه فاکتور شده است.
تولید ۲۵ هزار و فروش ۲۷ هزار ستگاه از محصولات سایپا
دیگر خودروساز بزرگ کشور (سایپا) نیز در پنجمین ماه امسال در مجموع ۲۵ هزار و ۱۱۵ دستگاه خودرو (۲۳۵۹ دستگاه کمتر از تیر ماه) تولید کرده و در مقابل برای ۲۷ هزار و ۴۹۵ دستگاه خودرو (۱۱ هزار و ۲۰۳ دستگاه کمتر از تیر ماه) فاکتور فروش صادر کرده است.
به تفکیک آمار، گروه خودروسازی سایپا در مرداد ماه امسال ۲۹۴۱ وانت پراید (سایپا ۱۵۱) تولید کرده و ۲۳۳۶ دستگاه از این محصول را تجاریسازی کرده است. همچنین ۲۴۶۶ دستگاه شاهین تولید کرده و ۲۳۵۲ دستگاه از آن فروخته است که هم آمار فروش و هم تولید این محصول بیشتر از ماه گذشته است.
در یکماهه مذکور، سایپا در مجموع ۱۹ هزار و ۷۰۸ دستگاه از محصولات خانواده X۲۰۰ (تیبا، ساینا و کوییک) به تولید رسانده است. این خودروساز ۲۲ هزار و ۵۸۲ دستگاه از محصولات این خانواده را در این ماه تجاریسازی کرده است.
تولید ۱۰ هزار دستگاه و فروش ۱۱ هزار دستگاه از محصولات پارسخودرو
همچنین شرکت پارس خودرو به عنوان زیرمجموعه گروه سایپا در ماه مرداد ۱۰ هزار و ۵۳۶ دستگاه خودرو تولید (۹۰۱ دستگاه کمتر از تیر ماه) و ۱۱ هزار و ۶۶۶ دستگاه خودرو ( ۳۰۹۴ دستگاه کمتر از عرضه تیر ماه) فروخته است.
از تعداد خودروهای تولیدی پارسخودرو در ماه مرداد سال جاری ۵۷۴۹ دستگاه مربوط به محصولات گروه Q۲۰۰ بوده و در آمار فروش نیز تعداد ۹۶۴۱ دستگاه از این محصولات دیده میشود. همچنین در مدت مذکور ۴۵۲۹ دستگاه کوییک معمولی دندهای و ۱۸۵ دستگاه کوییک پلاس اتوماتیک تولید شده که همه آنها فروخته شده است.
پارس خودرو در مرداد ماه سال جاری یک دستگاه ساینا و همان یک دستگاه را فاکتور کرده است. پارسخودرو در این ماه نیز تولید و فروش کوییک S نداشته است.
در گزارش ارائه شده از سوی شرکت پارسخودرو، تولید ۷۲ بدنه پراید نیز ثبت شده است که به گفته سایپا (با توجه به ممنوعیت تولید پرایدها از سال ۱۳۹۸) بهجهت گارانتی و واردانتی خودروهای موجود در بازار تولید میشوند.
دیدگاه شما