بازده چیست؟
سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری، بازده نامیده میشود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر داراییها در مدت مشابه و شاخصهای پولی، ارزیابی میگردد. بازدهی سرمایهگذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل میشود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب میتواند تابعی از افق سرمایهگذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینههای معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.
به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شدهای برای آنها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.
برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایهگذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد سود تقسیمی چیست؟ نیز بازده واقعی داشتهاند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه میپردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آنها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایهگذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه میباشد.
بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونهای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دستیابی به بازدهی معقول حاضر میشوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمیشود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایهگذاری است و سود سود تقسیمی چیست؟ و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب میشوند. در یک کلام میتوان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایهگذاری است.
انواع بازده در بازار سهام
در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم میشود.
بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکتها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر میگیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روشهای تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه میشود.
بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه میباشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدمهای سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایهگذاری طی دوره مذکور است.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانهای داشته باشید. زیرا موجب میشود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.
نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب میکنیم:
سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم میگیرد؛ با افق سرمایهگذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایهگذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی میشود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان سود تقسیمی چیست؟ دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العادهای داشته و بر اساس سیاستهای مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.
حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه میباشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص میشود که این شخص مجاز است حداکثر سود تقسیمی چیست؟ ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.
۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰
۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰
۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰
تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار
طبق تحلیل فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد میباشد، که نشان دهنده شرایط ایدهآل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.
۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰
اما پس از گذشت یک سال، قیمت سهم به ۱۱۰۰ تومان میرسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیانگر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص میشود؛ این سرمایهگذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.
۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰
با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه میرسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.
همانطور که خودتان میدانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی میباشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکتها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمیشود و مسلماً طولانیتر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، میتواند ناشی از پیش بینیهای بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسکهای سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایهگذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معاملهگری است، زیرا توانستهاید موقعیتهای معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونهای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.
تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آنها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبتهای کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.
نحوه پرداخت سود قابل تقسیم در شرکت سهامی خاص
اصولا همه شرکتها به منظور بازرگانی و کسب سود بنیان گذاری می شوند و مشخصاً با نگرش به ماده 2 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت که شرکت سهامی را در هر صورت بازرگان به شمار می آورد، بایستی گفت که کسب سود در شرکت سهامی یک تکلیف و اصل بسیار مهم قلمداد می شود.
در این نوشتار به بررسی و تحلیل چگونگی پرداخت سود در شرکت سهامی می پردازم.
سود سهام
سود سهام یکی از حقوق ناشی از سهام به شمار می رود.
همه سهامداران شرکتهای سهامی حق دارند برابر مقررات قانون تجارت و اساسنامه شرکت، خواهان دریافت سود سهام خود شوند.
چه کسانی مسئول سود آوری شرکت به شمار می روند؟
از دیدگاه قانون تجارت و اساسنامه شرکت، کسب سود برای شرکت و مسئولیت ها و اختیارات لازم در این جهت، در وهله اول به هیئت مدیره شرکت سپرده شده است.
بنابراین هیات مدیره شرکت به همراه مدیرعامل، به عنوان رکن اجرایی شرکت، برای سودآور نمودن شرکت در قبال سهاماران و ذینفعان شرکت مسئول می باشند.
تعریف سود در شرکت سهامی
سود خالص شرکت برابر ماده 237 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، عبارت است از:
درآمدهای شرکت در یک سال مالی پس از کسر کلیه هزینه ها و استهلاکات و ذخیره ها.
تعریف سود قابل تقسیم
در بالا به تعریف سود خالص شرکت پرداختیم.
سود خالص شرکت لزوماً قابل تقسیم نیست، بنابراین قانونگذار در ماده 239 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، اقدام به تعریف سود قابل تقسیم در شرکتهای سهامی نموده است.
سود قابل تقسیم در شرکت سهامی، عبارت است از:
سود خالص سال مالی شرکت پس از کسر زیانهای سالهای مالی گذشته و پس از کسر اندوخته های قانونی و سایر اندوخته های اختیاری، به علاوه سود قابل تقسیم سالهای قبل که بین سهامداران تقسیم نشده است.
بنابراین از سود خالص شرکت، 3 مورد کسر و به آن 1 مورد اضافه می شود.
موارد و مبالغی که از سود خالص شرکت کسر می شوند عبارت اند از:
1- زیانهای سال های مالی قبل
2- اندوخته های قانونی (برابر ماده 140 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت)
3- اندوخته اختیاری
و به سود خالص شرکت همانطور که گفته شد، 1 مورد نیز اضافه می شود، که عبارت است از سود قابل تقسیم سال های مالی قبل که تقسیم نشده باشند.
تکلیف هیات مدیره به تقسیم سود قابل تقسیم بین سهامداران
هیئت مدیره شرکت مکلف است در دعوت مجمع عمومی سالیانه شرکت و به هنگام ارائه گزارش ها، صورتهای مالی و ترازنامه شرکت، وضعیت سود قابل تقسیم را نیز مشخص و به مجمع عمومی سالیانه ارائه نماید.
اگر مجمع عمومی عادی احراز کند که سود قابل تقسیمی وجود دارد، میزان سود و مبلغی از آن که باید بین سهامداران تقسیم شود را تعیین خواهد نمود.
هیات مدیره مکلف است ظرف 8 ماه پس از تصمیم مجمع عمومی عادی سالانه مبنی بر تقسیم سود اقدام به واریز سود معینه به حساب هر یک از سهامداران نماید.
نحوه پرداخت سود قابل تقسیم
مجمع عمومی صاحبان سهام می تواند در مورد نحوه پرداخت سود قابل تقسیم، روش یا ترتیباتی را تصویب نماید.
همانند پرداخت سود قابل تقسیم در یک یا چند مرحله یا به صورت دریافت نقدی از صندوق شرکت یا واریز نقدی به حساب سهامداران و… .
در این حالت هیئت مدیره شرکت سهامی مکلف است برابر ترتیب و روشی که مجمع عمومی عادی تصویب نموده است، اقدام به پرداخت سود قابل تقسیم نماید و نمی تواند خارج از ترتیبات و روش مصوب مجمع عمومی عادی شرکت اقدام کند.
اما اگر مجمع عمومی عادی درباره نحوه پرداخت سود قابل تقسیم، روش و ترتیبی را تعیین ننموده باشد، هیئت مدیره می تواند روش و ترتیبی را بنا به سود تقسیمی چیست؟ تشخیص خود در نظر بگیرد.
در هر صورت، حداکثر مدت مجاز برای تقسیم سود سالانه شرکت نمی تواند در هیچ صورتی بیش از 8 ماه از تاریخ تصمیم مجمع عمومی راجع به تقسیم سود باشد.
علی ایحال تا زمانی که سود قابل تقسیم از طریق مجمع عمومی عادی سالانه به تصویب نرسیده و تعیین نشده باشد، هیئت مدیره شرکت با تکلیف قانونی برای پرداخت سود مواجه نخواهد شد.
قوانین تقسیم سود در شرکتها
با توضیحاتی که به شرح بالا دادم، قوانین تقسیم سود در شرکتها را می توان به شرح زیر برشمرد:
1- قانون تجارت ایران و مشخصاً مواد 90، 232، 238 و 240 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت
2- اساسنامه شرکت
3- قانون مالیاتهای مستقیم، که ناظر به پرداخت مالیات شرکتها می باشد
4- قانون اصلاح ماده 241 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت
حداکثر سود قابل تقسیم در شرکت سهامی خاص
محدودیتی در میزان سودی که شرکت می تواند به دست بیاورد وجود ندارد.
قوانین ایران اجازه می دهد که یک بنگاه یا فعال اقتصادی، با رعایت مقررات قانونی به هر میزان که توانایی و ظرفیت دارد، سود حاصل نماید و از سود حاصله پس از اعمال مالیات و ذخایر قانونی و سایر مواردی که در بالا به آن اشاره شد، آن میزان را که قابل تقسم می باشد بین اشخاص صاحب سهم تقسیم نماید.
اگر به مشاوره حقوقی یا وکیل در زمینههای مرتبط با نوشتارهای من نیاز داشتید یا به برگزاری کارگاه و دورههای آموزشی برای خود و مدیران و کارکنان شرکتتان در موارد یاد شده، علاقهمند، بودید میتوانید درخواست خود را با شمارههای ۸۸۳۲۱۰۸۸ و ۸۸۳۲۳۲۷۹ (گروه حقوقی برهان) در میان بگذارید.
سود تقسیمی چیست؟
برای آشنایی با سازوکار بازار بورس اوراق بهادار باید با مفاهیم و اصطلاحات اساسی آن آشنا باشیم. با توجه به اینکه در مطالب گذشته بسیاری از این مفاهیم و اصطلاحات را توضیح دادیم، در این مقاله سعی کردهایم تا به دو موضوع مهم در بازار بورس، EPS و DPS بپردازیم. در ادامه این دو اصطلاح پرکاربرد را تعریف میکنیم.
EPS چیست؟
EPS مخفف عبارت Earning per Share، به معنی درآمد به ازای هر سهم است. شرکتها در پایان هر سال مالی، درآمد کل خود را بهصورت سود خالص پس از کسر مالیات محاسبه میکنند. اگر سود تقسیمی چیست؟ درآمد کل را بر تعداد کل سهام شرکت تقسیم کنیم، درآمد هر سهم، EPS، به دست میآید. بهطور سادهتر، EPS یک شرکت میزان سودی است که شرکت به ازای هر یک سهم به دست میآورد. EPS یکی از موضوعات بسیار مهمی است که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت سهام شرکتها در بازار بورس تأثیر میگذارد.
برای مثال فرض کنید که شرکتی در پایان سال مالی خود، ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال درآمد داشته باشد و تعداد سهام شرکت ۱ میلیون باشد. EPS شرکت برابر است با ۱،۰۰۰ ریال:
۱،۰۰۰ = ۱،۰۰۰،۰۰۰ ÷ ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰
به سودی که شرکت پس از یک سال مالی کسب میکند، EPS محقق شده نیز میگویند. این سود توسط مدیران و حسابداران شرکت پس از بررسی عملکرد شرکت، محاسبه درآمدها و هزینهها بهعنوان سود خالص و سود هر سهم به دست میآید. EPS محقق شده تأثیر خود را در قیمت سهم میگذارد.
تغییر در محاسبه EPS و حذف EPS پیشبینی شده
تا سال گذشته شرکتها موظف بودند که سود منتهی به پایان سال مالی خود را پیشبینی کرده و اعلام کنند. به این سود، EPS پیشبینی شده گفته میشد. این درآمد پیشبینی شده بر اساس عملکرد سال گذشته و نظر مدیران و کارشناسان شرکت محاسبه میشود و انتظار میرفت که شرکت تا پایان سال مالی بعد سود تقسیمی چیست؟ به آن دست یابد. با توجه به این موضوع که EPS پیشبینی شده واقعی نبود، امکان داشت در طی زمان تغییر کند.
با بهتر یا بدتر شدن عملکرد شرکت یا تغییر روند سودآوری آن، EPS پیشبینی شده که توسط شرکت محاسبه میشد، بیشتر یا کمتر میشد. شرکتها پس از پایان هر فصل مالی، باید EPS پیشبینی شده برای ادامه سال مالی را اعلام میکردند. EPS پیشبینی شده جدید میتوانست با EPS گذشته برابر و یا متفاوت از آن باشد.
در سالهای گذشته، پیشبینی سود شرکتها در هر سال مالی در گزارشات و صورت های مالی درج میشد. این گزارشها در سایت کدال به آدرس codal.ir وجود داشت.
اما از اواخر سال ۱۳۹۷، با انتشار و اجرایی شدن دستورالعمل افشای اطلاعات شرکتهای ثبتشده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار، مقرر شد اعلام سود (زیان) خالص هر سهم (EPS) بر اساس آخرین سود (زیان) محقق شده شرکتها باشد و EPS پیشبینی شده در ابتدای دوره حذف گردید. با وجود اینکه اعلام سود پیشبینی شده، سادگی محاسبات را برای سرمایهگذاران به وجود آورده بود، ولی به دلیل دخیل بودن سهامداران شرکت در محاسبات آن، سبب گمراهی نیز میشد. در گذشته یکی از دلایل عمده متوقف ماندن طولانی نمادهای بورسی، تفاوت بسیار زیاد بین سود محقق شده و EPS پیشبینی شده بود. با توجه به این موضوعات بحث انتشار گزارش در رابطه با پیشبینی سود حذف گردید.
در کشورهای دیگر مانند آمریکا و چین، ارائه EPS لزومی ندارد.
بنابراین شرکتها بهجای پیشبینی سود، گزارش تفسیری مدیریت ارائه میدهند که شامل گزارشی از صورتهای مالی و دیگر دادههای آماری از همه موارد تولید، فروش، نرخها و سایر متغیرهای مهم است که این گزارش در سایت کدال منتشر میشود.
این تغییر سبب خواهد شد که سهامداران و تحلیلگران با تحلیل دقیقتری اقدام به معامله و خرید و فروش سهام کنند و به ارزشهای اساسی یک شرکت توجه کنند.
تا پیش از اجرایی شدن این قانون، EPS اعلامشده در سایت tsetmc.com ، سود پیشبینی شده بود؛ اما پس از اجرای این تغییر، شرکتها باید از یکی از روشهای جهانی گزارش EPS استفاده کنند. این روش به نام دوازده ماه گذشته یا (TTM) معروف است که در ادامه به توضیح آن میپردازیم.
روش TTM چیست؟
TTM سود تقسیمی چیست؟ مخفف عبارت Trailing Twelve Months به معنی دوازده ماه گذشته است. در این روش سهامداران و تحلیلگران میتوانند بر اساس EPS دوازده ماه گذشته (۴ دوره ۳ ماهه) به ارزیابی یک شرکت بپردازند. طبق الزامات سازمان بورس و اوراق بهادار، شرکتها باید صورتهای مالی سهماهه خود را منتشر کنند؛ بنابراین سود هر سهم در دورههای سهماهه، در دسترس سرمایهگذاران خواهد بود.
مزیت روش TTM این است که قیمت سهم بر اساس قیمت واقعی آن تعیین میشود. در واقع ارزشگذاری سهم توسط سود پیشبینی شده شرکت انجام نمیشود و سرمایهگذاران با استفاده از اطلاعات واقعی میتوانند عملکرد شرکت را ارزیابی کنند و نتایج بهتری به دست آورند.
بنابراین برای درک سادهتر میتوان گفت EPS یک سهم بر اساس درآمد خالص کل ۱۲ ماه گذشته محاسبه میشود. درصورتیکه در پایان سال مالی یک شرکت گزارش تفسیری آن را بررسی کنیم، سود (زیان) خالص کل در پایان آن سال تقسیمبر تعداد کل سهام شرکت، EPS سهم میشود؛ اما درصورتیکه در میان سال مالی باشیم با توجه به آخرین گزارش ارائهشده توسط شرکت میتوان EPS را به دست آورد.
برای مثال، اکنونکه در نیمه دوم سال ۱۳۹۸ هستیم، EPS یک شرکت برابر با مجموع سود (زیان) خالص ۶ ماهه اول امسال بهاضافه ۶ ماهه سال گذشته تقسیمبر تعداد کل سهام شرکت است.
برای نمونه اطلاعات زیر را درباره سهمی خاص در نظر بگیرید. با استفاده از گزارش تفسیری میتوان EPS سهم را در زمان اکنون اینگونه به دست آورد. مقدار EPS شرکت در صفحه سهم مربوطه در سایت tsetmc.com قابلمشاهده است.
سود خالص به ازای هر سهم در پایان سال مالی ۱۳۹۷: ۶،۰۰۰ ریال
سود خالص به ازای هر سهم در ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۷: ۴،۰۰۰ ریال
سود خالص به ازای هر سهم در ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۸: ۳،۰۰۰ ریال
سود خالص به ازای هر سهم در ۶ ماهه دوم سال ۱۳۹۷: ریال ۲،۰۰۰ = ۴،۰۰۰ – ۶،۰۰۰
EPS = ریال ۵،۰۰۰ = ۳،۰۰۰ + ۲،۰۰۰
DPS چیست؟
DPS مخفف عبارت Dividend per Share، به معنی سود تقسیمی به ازای هر سهم است. معمولاً شرکتها EPS را بهصورت کامل بین سهامداران تقسیم نمیکنند و بخشی از آن را برای سرمایهگذاریهای آتی شرکت، نزد خود نگاه میدارند. مدیران و سهامداران شرکت در پایان سال مالی و در جلسه مجمع عادی سالیانه شرکت، تصمیم میگیرند که چه میزان از EPS به سهامداران تعلق بگیرد. برخی از شرکتها ممکن است درصد زیادی از EPS را بهعنوان DPS بین سهامداران تقسیم کنند و برخی دیگر ممکن است درصد بیشتری از EPS را به سود انباشته و دیگر بخشهای شرکت اختصاص دهند؛ بنابراین مقدار DPS معمولاً از EPS کمتر است.
در بعضی مواقع که بهندرت اتفاق میافتد، شرکت تصمیم میگیرد علاوه بر سود ساختهشده در سال جاری، بخشی از سود انباشته طی سالیان گذشته را بین سهامداران تقسیم کند، در این حالت مقدار DPS از EPS بیشتر خواهد شد.
میزان، زمان سود تقسیمی چیست؟ و روش پرداخت سود تقسیمی یا سود نقدی به سیاستهای هر شرکت بستگی دارد. شرکتها بر اساس قانون ۸ ماه فرصت دارند تا سود نقدی را بین سهامداران تقسیم کنند. هر شخصی که در زمان برگزاری مجمع عادی سالیانه، سهام شرکت را داشته باشد، میتواند DPS اعلامی شرکت را بر اساس میزان دارایی خود دریافت کند.
بهطور مثال فرض کنید یک شرکت به ازای هر سهم ۷،۰۰۰ ریال درآمد داشته باشد و تصمیم بگیرد از این میزان، ۵،۰۰۰ ریال را بین سهامداران بهصورت سود نقدی تقسیم کند. حال اگر فردی ۱،۰۰۰ سهم از این شرکت را دارا باشد، کل سود نقدی که دریافت میکند، ۵،۰۰۰،۰۰۰ ریال است.
۵،۰۰۰،۰۰۰ = ۱،۰۰۰ × ۵،۰۰۰
توجه به این نکته ضروری است که پس از تقسیم سود نقدی و بازگشایی سهم، به میزان سود نقدی هر سهم از قیمت سهم کاسته میشود.
برای مثال اگر در مثال قبل، قیمت سهم شرکت موردنظر قبل از برگزاری مجمع ۱۵،۰۰۰ ریال باشد، پس از بازگشایی نماد و تقسیم سود، قیمت سهم ۱۰،۰۰۰ ریال میشود.
۱۰،۰۰۰ = ۵،۰۰۰ – ۱۵،۰۰۰
نتیجهگیری:
در این مقاله در خصوص EPS، DPS و تفاوت آنها خواندیم. حال که با مفهوم دو اصطلاح EPS و DPS آشنا شدهایم، لازم است پسازاین برای تحلیل سهام شرکتها و بررسی قیمتها به این دو پارامتر نیز دقت کنیم. هر دوی این اصطلاحات، نکات مهمی را درباره عملکرد، میزان سودآوری و روند رشد شرکت نشان میدهد؛ بنابراین قبل از سرمایهگذاری در یک سهم باید بتوان بر اساس این اطلاعات ارزیابی درستی از آینده شرکت به دست آورد.
مقدمه
جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.
سود ناخالص:
اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.
سود عملیاتی:
سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود سود تقسیمی چیست؟ عملیاتی خواهد بود.
سود خالص:
برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.
حاشیه سود چیست؟
به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.
برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.
منظور از EPS چیست ؟
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
منظور از DPS چیست ؟
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.
نسبت پی بر ای ( P/E ) :
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.
نکات مهم:
در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.
لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.
در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم
سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟
fifo / فایفو
روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.
مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.
اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.
كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.
ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد پرداخت كرد.
تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.
lifo / لایفو
مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.
اگر اين روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.
در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.
حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید
مزیت های تغییر دراساسنامه شرکتهای مادر تخصصی بورسی چیست؟
طبق ابلاغیه مدیریت نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس، حداکثر ۲۰ درصد از سود حاصل از فروش سهام پرتفوی درشرکتهای هلدینگ و مادر، قابل تقسیم خواهد بود و۸۰ درصد باقیمانده باید به حساب اندوخته منتقل شود و هنگامی که این مبلغ به نصف سرمایه ثبت شده این شرکتها رسید، میتوانند از این منبع اقدام به افزایش سرمایه کنند.
به گزارش چابک آنلاین ، مصوبهای که از نظر برخی از فعالین بازار، هرچند در توانمندسازی هلدینگها اثر گذار خواهد بود، اما با توجه به اثر آن بر نسبت سودهای تقسیمی این شرکتها در پایان سال مالی، میتواند جذابیت سهام آنها را برای سهامداران خرد تا حدودی کاهش دهد و ترجیح سرمایهگذاران خرد را از سهام هلدینگها به دیگر سهام موجود در بازار که نسبت سودهای تقسیم شده درآنها بیشتر است، هدایت کند.
با وجود این برخی دیگر از کارشناسان با استناد به اینکه ارزشگذاری این طیف از شرکتها بر اساس ارزش NAV آنها صورت میپذیرد و نه سودهای تقسیمی، رسوب سودهای حاصل از فروش سهام درجهت افزایش سرمایه را مثبت ارزیابی میکنند و آن را در بهبود سود تقسیمی چیست؟ عملکرد بلند مدت این شرکتها مؤثر میدانند.
به تازگی، مدیریت نظارت برنهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار طی ابلاغیهای از تغییر در ماده 58 اساسنامه شرکتهای مادر/ هلدینگ (سهامی عام و خاص) خبر داد.
دراین ابلاغیه آمده است؛ به استناد بند ۸ هفتصد و چهل و هفتمین صورتجلسه هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار مورخ ۱۴۰۰/۰۸/۰۵ و با عنایت به موافقت ریاست سازمان در هامش نامه ۱۳۱/۱۹۳۹۷۱ مورخ ۱۴۰۱/۰۵/۱۲ این مدیریت، ماده ۵۸ اساسنامه شرکتهای مادر/ هلدینگ (سهامی عام- سهامی خاص) به شرح زیر اصلاح میگردد:
سود حاصل از فروش سهام موجود در سبد سهام شرکت در هر سال، تا میزانی که منجر به زیان انباشته نگردد به حساب اندوخته سرمایهای منتقل و پس از رسیدن به نصف سرمایه ثبت شده شرکت و اخذ مجوز از سازمان بورس بنا به پیشنهاد هیأت مدیره و با تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده قابل تبدیل به سرمایه است.
اندوخته سرمایهای تا زمان ادامه فعالیت شرکت غیرقابل تقسیم بوده و صرفاً برای حفظ روند سوددهی شرکت با پیشنهاد هیأت مدیره و تصویب مجمع عمومی عادی، هرسال میتوان حداکثر تا ۲۰ درصد از مبلغی که در همان سال به حساب اندوخته سرمایهای منظور میگردد، بین صاحبان سهام تقسیم نمود.»
اگرچه با اجرایی شدن این ابلاغیه و انتقال حداقل 80 درصد از سود حاصل از فروش سهام پرتفوی شرکتهای هلدینگ به حساب اندوخته در جهت افزایش سرمایه، گام مهمی درجهت توانمندسازی این شرکتها در سالهای آینده برداشته خواهد شد، اما باید توجه داشت که کاهش سودهای تقسیمی این شرکتها، از جذابیت سهام این شرکتها در بازار خواهد کاست و میتواند بر معاملات سهام این شرکتها نیز تأثیر داشته باشد.
از طرفی طبق متن ابلاغیه، زمانی پولهای رسوب شده در حساب اندوخته هلدینگها میتواند تبدیل به افزایش سرمایه شود که مبلغ آن به نصف سرمایه ثبت شده شرکت برسد.
نکته دیگری که در این خصوص باید مورد توجه قرارگیرد این است که شرکتها برای انجام فرایند افزایش سرمایه نیاز به طرحهای توجیحی دارند.
درصورتی که شرکت برای سرمایههای جدید وارد شده به شرکت پروژههای مناسب و پربازدهی را معرفی نکرده باشد، این رویه نه تنها به توانمندسازی این شرکتها کمک نخواهد کرد بلکه نسبت بازده دارایی را برای آنها بشدت پایین خواهد آورد.
با وجود سود تقسیمی چیست؟ این اجرا شدن این طرح از نظر برخی کارشناسان اقتصادی گامی بسیار مهم و مؤثر در بهبود عملکرد شرکتهای هلدینگ ارزیابی میشود.
از نظر کارشناسان، با توجه به این موضوع که ارزشگذاری سهام شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگها بر مبنای ارزش NAV صورت میگیرد و معمولاً میزان سود تقسیمی، مبنای مناسبی برای ارزشگذاری سهام این شرکتها نیست، الزام سازمان بورس و اوراق بهادار به عدم تقسیم ۸۰ درصد از سود ناشی از فروش سهام پرتفوی، بیشتر در راستای محافظت از ارزش بازار سهام شرکتهای مادر و هلدینگها است و حفظ این سود در داخل شرکتها، آثار مثبتی هم برای هلدینگها به همراه خواهد داشت.
دیدگاه شما