آشنایی با مفهوم چنگال اندروز و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
چنگال اندروز به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم و کاربرد چنگال اندروز را به شما معرفی کردهایم.
تصمیمگیری در بازار بورس برای سرمایهگذاری منطقی و پربازده نیازمند آگاهی از وضعیت و روند بازار دارد. این آگاهی تنها با تحلیل و بررسی دقیق اطلاعات بازار به دست میآید. بنابراین، پیش از هر سرمایهگذاری نیاز است با استفاده از ترفندها و ابزارهای مختلف به تحلیل بازار بپردازید. چنگال اندروز یکی از سادهترین و البته کارآمدترین ابزارهای تحلیل بازارهای مالی است که در قرن بیستم توسط دکتر آلن اندروز ابداع شد و همواره مورد تأیید تحلیلگران و سرمایهگذاران بورس قرار دارد.
دکتر اندروز با ایجاد یک ارتباط ریاضی میان سه پیوت اصلی، ابزاری به وجود آورد که اگرچه با نام چنگال از آن یاد نمیکرد، اما امروزه در میان فعالان بازار مالی با این اصطلاح شناخته میشود.
این چنگال، انواع مختلفی دارد که از میان آنها، تنها چنگال با خط استاندارد (TML) توسط دکتر آلن اندروز ساختهشده است. انواع دیگر حاصل مطالعات، تحقیقات و آزمونوخطاهای شاگردان اندروز و محققان فعال در بازار مالی هستند. در ادامه مطلب به بررسی دقیق چیستی و چگونگی رسم و تحلیل چنگال اندروز میپردازیم تا کاربرد این ابزار مهم بازار مالی برای شما تسهیل پیدا کند.
چنگال اندروز چیست؟
در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی استفاده میشود که ابزار اندروز یکی از پرکاربردترین آنها به شمار میآید. این نحوه نامگذاری به دلیل شباهت ظاهری ابزار به چنگال سه دندانه است.
بر اساس تحقیقات و مطالعات دکتر آلن اندروز، خطوط حمایت و مقاومت کلاسیک دیگر قدرت لازم برای تحلیل دقیق بازارهای مالی را نداشتند و برای پیشبینی نوسانات قیمت به ابزارهای کارآمدتر نیاز بود.
نتایج تحقیقات نشان میدادند که کاربرد خطوط روند که از پیوتها و نقاط بیشتری میگذرند، بیشتر است .
همچنین لازم است نوساناتی که حول محور خط مرکزی و بین دو خط یا بال که کانالهایی برای روند قیمت ایجاد میکنند را بررسی کرد.
اندروز معتقد بود که قانون نیوتون در بازار مالی نیز جریان دارد و هر عملی با یک عکسالعمل به همان میزان و در جهت مخالف آن همراه خواهد بود. بنابراین، یافتههای خود را با استفاده از قانون نیوتون و همچنین رگرسیون خطی تکمیل کرد و ابزاری برای شناسایی روندها در بازار مالی به وجود آورد.
نتیجه نهایی تحقیقات وی ابزاری بود که بهپاس زحمات دکتر آلن اندروز، با نام چنگال اندروز شناخته میشود. این ابزار بر روی یک نمودار قیمت-زمان تشکیلشده و با استفاده از سه پیوت ماژور متوالی ایجاد میشود.
چنگال ابداعی توسط دکتر اندروز درواقع از سه خط موازی با خطوط روند تشکیلشده است. روند آن نشانگر نقاط مقاومت و حمایت احتمالی و شکستهای مختلف است.
بیشترین میزان نوسانات قیمت در اطراف خط میانی است که در میان بالهای پایینی و بالایی (خطوط حمایت و مقاومت) قرار دارد. توجه داشته باشید که پیوتهای انتخابشده حتماً باید آغازگر یک موج جدید باشند.
انواع چنگال اندروز
همانطور که پیشتر بیان شد، چنگال ابداعی اندروز تنها یکی از انواع آن به شمار میآید. انواع دیگری نیز وجود دارند که نتیجه تحقیقات و یافته اشخاص بزرگی مانند جروف شیف، تیوتی موگ پاتریک میکولا، گرگ فیشر، دکتر هاکوپیان و دکتر دالوگا برای بهبود عملکرد و افزایش کارایی چنگال اندروز هستند. اما انواع چنگال اندروز چیست؟
چنگال با خط میانه استاندارد (TML) : نخستین چنگال ابداعشده، همان ابزار ساختهشده به دست دکتر آلن اندروز است.
چنگال با خط میانه شیف (SML) : این چنگال، در نوبت خود دارای چند نوع دیگر است که ازجمله مهمترین آنها میتوان به چنگال شیف، چنگال میکولا، چنگال دالوگا (شامل روشهایی ازجمله T که در میان شناختهشدهترین روشهای تحلیل روند در میان سرمایهگذاران قرار میگیرد) و چنگال گوشه اشاره کرد.
چنگال با خط میانه معکوس (RML) : در این نوع ابزار، با تنظیم دستی نقطه A و بدون استقرار در یک نقطه مشخص، یک چنگال برای وضعیت حاضر رسم میشود. چنگال
ترسیمی بر روی شکاف قیمت (GAP Pitchfork) : این ابزار، دو نوع چنگال دیگر را شامل میشود که استفاده از هرکدام با توجه به نوع شکاف قیمتی انجام میگیرد.
اصول چنگال اندروز
کاربرد چنگال اندروز تازه با دانستن اصول آن مشخص میشود. این اصول به شما میآموزند که از چه استراتژیهایی برای افزایش سود و حفظ سرمایه خود در بازارهای مالی استفاده کنید.
به این ترتیب، اگر بدانید که اصول و قواعد حاکم بر چنگال اندروز چیست، بهراحتی میتوانید در این بازارها به بازدهی و سود بسیار بالایی دست پیدا کنید.
بیشترین میزان حرکت روند قیمت به سمت خط میانی چنگال و با لمس این خط اتفاق میافتد. این اصل برای 80 درصد اوقات صادق است.
با رسیدن قیمت به خط میانی و لمس آن، پیوت بعدی ساخته میشود و تغییر جهت روند قیمت را مشاهده میکنیم.
در برخی مواقع، قیمت چندین بار خط میانی را لمس میکند و یا نوسانات مکرری در نزدیکی این خط دارد.
اگر قیمت نتواند خط میانی را لمس کند و پیش از رسیدن به خط میانی پیوت ایجاد کند (20 درصد مواقع)، احتمال حرکت سریع و قدرتمند آن به سمت بالا زیاد است. در این صورت، احتمال خارج شدن قیمت از چنگال افزایش مییابد.
زمانی که شاهد شکستن خط میانی توسط قیمت باشیم، احتمال بازگشت یا پول بک (Pullback) آن به سمت خط میانی پیش از ادامه دادن مسیر زیاد است.
تحلیل روند قیمت به شما اجازه حرکت میدهد. برای مثال، انواع شکاف قیمت نزدیک شدن به نقطه حمایت، به شما سیگنال خرید میدهد و با نزدیک شدن به خط مقاومت متوجه میشوید که زمان فروش سهام شما نزدیک است.
شکسته شدن بال پایینی توسط قیمت، یک سیگنال فروش قطعی برای سهامداران است. در چنین شرایط باید بهطور کامل از سهم خروج پیدا کنید.
نحوه رسم چنگال اندروز
با توجه به تعارف و توضیحات بالا، اکنون میدانید که چنگال اندروز چیست و از چه اجزائی تشکیل میشود. بنابراین، میتوانید از این اجزاء در ترسیم ابزار اندروز بهره بگیرید. در این بخش از مطلب، نحوه ترسیم ابزار اندروز را بهصورت گامبهگام توضیح میدهیم.
پیوتها را انتخاب کنید. در هر چنگال از سه پیوت استفاده میشود که با توجه به نزولی یا صعودی بودن قیمت، میتوانند به ترتیب دو سقف و یک کف یا دو کف و یک سقف را شامل شوند. پیوتها درواقع نقاط تغییر یا سقف و کف قیمت واکنشی هستند. پیوتهای انتخابی شما بهطور حتمی باید ماژول باشند. اولین نقطه یا پیوت انتخابشده، نقطه آغاز خط میانی است. خطوط حمایت و مقاومت، امتداد دونقطه بعدی (نقاط 2 و 3) بهموازات خط میانی هستند.
پیوت 2 و 3 را با یک خط به یکدیگر متصل کنید.
از پیوت 1 شروع بهرسم یک خط کنید که نقطه میانی خطی که دو پیوت 2 و 3 را به یکدیگر وصل میکند را قطع کرده و از آن عبور کند. این خط، همان خط میانی ابزار اندروز را تشکیل میدهد.
از پیوتهای 2 و 3 دو خط را بهموازات خط میانی رسم کنید. اکنون بالهای چنگال یا خطوط حمایت و مقاومت نیز رسم شدهاند.
چگونه از شکستها در تحلیل اندروز استفاده کنیم؟
استفاده از شکستها در تحلیل اندروز یک استراتژی با درصد ریسک بالا است و احتمال فریب خوردن شما توسط یک شکست تقلبی، زیاد است. بنابراین، بهتر است از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال دیگر مانند OBV برای تأیید شکست استفاده کنید. با وجود ریسک بالای آن، استفاده از این استراتژی در میان معامله گران از محبوبیت بالایی برخوردار است.
در این استراتژی، سیگنال معامله زمانی ارسال میشود که قیمت در خلاف روند از ابزار اندروز خارجشده باشد. بنابراین، معاملات زمانی صورت میگیرند که قیمت از چنگال خارجشده باشد. این نوع معاملات از مراحل زیر تشکیل میشوند:
در مرحله اول، شکست تشخیص داده میشود، اما هنوز تأیید نشده است. بنابراین، ورود به معامله در این مرحله نباید اتفاق بیفتد.
پس از شکست، در اغلب اوقات یک کف جدیدی در زیر ابزار اندروز ایجاد میشود.
در این وهله، بهاحتمالزیاد سطح مقاومت کف ابزار اندروز را مجدداً مشاهده می کنید.
سپس با احتمال قوی، قیمت تا کف جدیدی که بعد از شکست ایجادشده است، پایین میآید. سیگنال تأیید و ورود به معامله زمانی به سرمایهگذاران و معامله گران ارسال میشود که قیمت تا زیر این کف جدید بیاید.
حد ضرر و حد سود را با توجه به وضعیت جدید میتوان به دست آورد. در این معامله، حد ضرر درواقع بالای سقف جدید که قیمت بعد از شکستن ابزار اندروز به آن برگشته است قرار میگیرد.
تعیین حد سود در این معاملات میتواند عمدتاً بر پایه حرکت و نوسانات قیمت باشد. سود را میتوان در سطح حمایت (یا مقاومت) یا با استفاده از الگوهای کندل استیک یا الگوهای قیمتی ذخیره کرد.
ابزارهای لازم برای ترسیم چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال
امروزه اهمیت تحلیل روند قیمت با استفاده از ابزارهای مختلف بر هیچکس پوشیده نیست و تسهیل این امر میتواند به تحلیلگران و سهامداران کمک کند تا انواع شکاف قیمت انتخابها و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
با توجه به اهمیت بالای ابزار اندروز در تحلیل روند قیمت و تخمین نحوه حرکت آن در آینده، امروزه این ابزار در تمام نرمافزارهای تحلیل تکنیکال وجود دارد. بنابراین، با استفاده از پلتفرمهای مختلف و بدون نیاز به رسم دستی چنگال میتوانید به تحلیل روند قیمت بپردازید.
با استفاده از این پلتفرمها تنها کافی است با 3 پیوت مناسب که تغییراتی معنادار را رقم میزنند، میتوانید چنگال را ترسیم کرده و از زمان مناسب برای انجام معامله آگاه شوید.
ویژگیهای یک چنگال ایده آل
چنگالهای رسم شده میتواند بر اساس چند ویژگی دارای اعتبار کمتر یا بیشتری باشد. هرچه اعتبار چنگال بیشتر باشد، کارایی آن برای تحلیل بازار و روند قیمتها افزایش پیدا میکند. بنابراین، با دانستن ویژگیهای یک ابزار اندروز ایده آل میتوانید تحلیل و بررسیهای خود را صحیحتر انجام داده و به معاملات اطمینانیتر وارد شوید.
این ویژگیها شامل موارد زیر هستند:
هر چه تعداد واکنشهایی که قیمت آن در گذشته با لمس خط میانی تجربه کرده است بیشتر باشد، اعتبار بیشتری به چنگال رسم شده میبخشد.
بهطور حتمی، قیمت در پیوت یا نقطه سوم چنگال باید بین دونقطه 1 و 2 باشد. در غیر این صورت، آنچه رسم شده درواقع یک کانال رگرسیونی روند است.
دقت کنید که شیب چنگال کمتر از 60 درجه باشد. با بهرهگیری از ابزارهای سنجش زاویه روند مانند Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو میتوانید زاویه خط میانی را تأیید کنید. برای این امر، نمودار قیمتی را با استفاده از گزینه «auto» در حالت 1 به 1 قرار دهید.
در این ابزار نباید هیچ اطلاعات قیمتی خارج از چنگال قرار بگیرد. درواقع، تمام دادههای قیمتی درون چنگال و بین دو خط مقاومت و حمایت قرار میگیرند.
در این مطلب بهطورکلی فهمیدیم که چنگال اندروز چیست و کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را موردبررسی قرار دادیم. این چنگال از سه خط موازی تشکیل شده از خط میانی و دو بال بالایی و پایینی (نشاندهنده خطوط مقاومت و حمایت) ساخته میشود که دیدی آیندهنگرانه از وضعیت قیمت و بازار را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد.
روند این چنگال میتواند صعودی یا نزولی باشد. بیشترین میزان نوسانات قیمت در نزدیکی خط میانی اتفاق میافتد. در صورت شکستن سقف یا کف توسط قیمت، استراتژیهای جدید برای افزایش سودآوری و جلوگیری از ضرر ایجاد میشوند که اگرچه ریسک آنها بالا است، اما در برخی موارد میتواند سود بالایی را برای معاملهگران و سرمایهگذاران به وجود بیاورد.
بهطورکلی، تحلیل این ابزار به شما اجازه میدهد تحلیل دقیقتری از قیمتها انجام دهید و زمان دقیق و مناسب برای خریدوفروش یا خروج کامل از سهم را پیدا کنید. امروزه با استفاده از ابزارها و پلتفرمهای مختلفی که در اختیار شما قرار میگیرند، نیازی به ترسیم دستی این چنگال نیست. بلکه با انتخاب سه نقطه مناسب میتوانید تحلیل دقیقی از دادهها را به دست آورید.
آشنایی با ۴ گپ معاملاتی مهم در نمودارهای قیمت بیت کوین
موضوع صحبت جامعه ارز دیجیتال طی چند ماه گذشته پیرامون گپ یا شکاف های قیمتی موجود در نمودار قراردادهای آتی بیت کوین CME (بازار بورس شیکاگو) بوده است. بیت کوین به طور شبانه روزی در صرافی های بزرگ معامله میشود اما روزهای آخر هفته در CME معامله این ارز دیجیتال صورت نمیگیرد. با شروع مجدد معاملات در CME، این موضوع اغلب شکاف یا یک فضای خالی در نمودار قراردادهای آتی ایجاد میکند.
در علم فیزیک گفته میشود که “طبیعت از خلاء متنفر است”. گفته میشود که این جمله از زبان ارسطو است، اما بعدا توسط ذره گراهایی نظیر اپیکور و لوکرتیوس مورد انتقاد قرار گرفت که در طبیعت هیچ خلایی وجود ندارد، زیرا طیف چگال تر پیرامون ماده، بلافاصله خلاء موجود را پر میکند. این مفهوم در بسیاری از ابعاد دیگر زندگی نظیر معاملات و تحلیل های تکنیکال نیز به کار گرفته شده است.
گپ یک فضای پر نشده یا فاصله ای در نمودار است که به دلیل نوسان شدید به وجود میآید. در روند صعودی، گپ قیمت هنگامی ایجاد میشود که بالاترین قیمت یک کندل کمتر از پایین ترین قیمت کندل بعد از خود باشد. اما در روند نزولی، گپ قیمت هنگامی رخ میدهد که پایین ترین قیمت یک کندل بیشتر از بالاترین قیمت کندل بعدی باشد.
انواع گپ
۴ نوع گپ قیمت وجود دارد که هر کدام به روش های مختلف معامله میشوند. این نکته ای بسیار مهم و ضروری است که سرمایه گذاران تفاوت این نوع گپ ها را بدانند.
- گپ شکست (Breakaway gap): این گپ هنگامی مشاهده میشود که قیمت از روند بدون تغییر، نوسان قوی داشته باشد. این گپ در ترکیب با الگوهای مشخص در نمودار نظیر محدوده های معاملاتی یا مثلث های صعودی و نزولی، برای معامله کنندگان بسیار مفید واقع خواهد شد. گپ شکست با حجم معاملات چشمگیر پس از آن، نشانه ای از روند قوی است و پر شدن آن بعید به نظر میرسد.
نتیجه گیری: احتمال پر شدن گپ های شکست کمتر از سایر گپ ها است.
- گپ متداول (Common gap): این گپ به اسم گپ الگو، گپ معاملاتی و گپ موقت نیز شناخته میشود. معامله کنندگان این نوع گپ را اغلب در محدوده های معاملاتی و طی نوسان sideway یا همان نوسان متراکم مشاهده میکنند. این گپ ها اغلب پر میشوند اما اطلاعات بسیار اندکی در خصوص شرایط قیمت پس از وقوع خود را ارائه میدهند. این گپ در الگوی قیمت نمودارها بسیار نادر است. این گپ صرفا محدوده ای است که حداقل مقدار معاملات برای پر کردن گپ وجود دارد.
- گپ خستگی (Exhaustion gap): این نوع گپ به عنوان سیگنالی در نظر گرفته میشود که طی آن، یک روند در حال پایان یافتن است و احتمال شروع روند جدید دیگری وجود دارد. این گپ نزدیک به پایان الگوی قیمت به وقوع میپیوندد و تلاش آخر برای رسیدن به سقف یا کف قیمت جدید را سیگنال میدهد. گپ های خستگی معمولا در محدوده افزایش یا کاهش سریع رخ میدهند. گپ خستگی محتمل ترین گپ میباشد.
- گپ اندازه گیری (Measuring gap): به اسم گپ فرار (runaway gap) یا گپ ادامه دهنده (continuation gap) نیز شناخته میشود. این نوع گپ در میانه الگوی قیمت رخ میدهد و هجوم خریداران یا فروشندگانی را سیگنال میدهد که عقیده و نظر مشترکی در خصوص آینده دارایی دارند. گپ های اندازه گیری طی روند بدون تغییر یا محدوده ازدحام رخ نمیدهد، بلکه طی کاهش یا افزایش سریع قیمت به وقوع میپیوندند. گپ های فرار معمولا دوره های طولانی باقی نمیمانند.
یکی از اشتباهات رایج در خصوص گپ ها، اشتباه کردن در شناخت گپ اندازه گیری و گپ خستگی است. این موضوع میتواند باعث شود که سرمایه گذار خود را در وضعیت اشتباه قرار دهد و طی نیمه دوم روند صعودی نتواند سود خوبی کسب کند.
توجه به حجم معاملات میتواند به شناخت و تمایز گپ اندازه گیری و گپ خستگی کمک کند. معمولا حجم معاملات زیاد قبل از گپ خستگی رخ میدهد.
گپ خستگی و گپ اندازه گیری، نوسان قیمت را در جهت های مخالف یکدیگر پیش بینی میکنند، بنابراین شناخت تفاوت های هر کدام بسیار ضروری است. هم چنین این نکته قابل ذکر است که به محض پر شدن یک گپ، متوقف شدن آن بعید به نظر میرسد، زیرا هیچ محدوده حمایتی یا مقاومتی آنی در گپ وجود ندارد.
نتیجه گیری
احتمال وقوع گپ های اندازه گیری یا گپ های شکست نسبت به گپ متداول و گپ خستگی کمتر است. شناخت تفاوت بین این نوع گپ ها میتواند به معامله کنندگان و سرمایه گذاران کمک کند تا سود بیشتری کسب کنند.
فیلم آموزشی معامله در گپ های قیمتی توسط علیرضا زارع
شکاف قیمتی، در حقیقت به عدم پیوستگی قیمت بر روی نمودار گفته می شود که به دلیل جهش ناگهانی قیمت، رخ می دهد. می توان گفت که گپ ها، محدوده هایی خالی را مشخص می کنند که در آنها، هیچ گونه معامله ای انجام نشده است.
در اکثر بازارها، شکاف های قیمتی که پرش قیمت به سمت بالا یا پایین را نشان می دهند، حاصل عرضه و تقاضا هستند؛ در حالی که در بورس ایران، انواعی از شکاف های قیمتی وجود دارند که خارج از فضای عرضه و تقاضا تشکیل می شوند. این شکاف ها که حاصل رقابت عرضه و تقاضا نیستند، ناشی از تعدیل قیمت سهام بعد از فعالیت های شرکتی از جمله افزایش سرمایه و تقسیم سود نقدی هستند.
در واقع، همان طور که می دانید، قیمت سهام در طول افزایش سرمایه به نسبت ضریب آن، کاهش می یابد و این کاهش، در نمودار تعدیل نشده، معمولا گپ های قیمتی بزرگی را ایجاد می کند که این گپ ها، در نمودارهای تعدیل شده، قابل مشاهده نیستند. بنابراین، هر شکاف قیمتی در نمودارهای تعدیل شده، حاصل فرآیند عرضه و تقاضاست.
عملکرد قیمت در مواجهه با شکاف های قیمتی
در مورد عملکرد قیمت در مواجهه با شکاف های حاصل عرضه و تقاضا، می توان گفت که شکاف ها (مخصوصا شکاف های کوچکتر) تمایل زیادی به پر شدن توسط قیمت دارند؛ در نتیجه، هنگامی که قیمت، وارد محدوده ی شکاف قیمتی می شود، به احتمال زیاد در کوتاه ترین زمانی که بتواند، خود را به سمت دیگر شکاف در جهت پر کردن فضای خالی شکاف می رساند. به طور کلی می توان گفت که آستانه ی بالا و آستانه ی پایین شکاف قیمتی، نقش حمایت و مقاومت را برای قیمت بازی خواهند کرد و حتی ممکن است به قدری موثر واقع شوند که قیمت، حتی نتواند وارد فضای شکاف انواع شکاف قیمت شود. در صورتی که قیمت، وارد فضای شکاف شود، پس از پر کردن آن، ممکن است به روند فعلی خود ادامه دهد و یا در جهت روند قبلی، تغییر مسیر دهد؛ از این رو، هنگام پر شدن شکاف، معامله گر باید نسبت به قبل، بیشتر در تشخیص روند دقت کند.
انواع شکاف های قیمتی در تحلیل تکنیکال
◼ شکاف معمولی یا رایج (Common Gap): معمولا اندازه ای کوچک دارند و تشخیص آنها راحت نیست. اما پرتعدادترین نوع گپ هستند.
◼ شکاف گذر (Breakaway Gap): این نوع از شکاف، زمانی است که قیمت، با استفاده از شکاف یک سطح مهم حمایت و مقاومت را رد می کند. این عبور، در حالت معمولی ممکن است مشکل باشد؛ اما، هنگامی که با شکاف، عبور صورت می گیرد، انرژی خاصی مصرف نمی شود و معمولا این گذرها، بسیار معتبر هستند.
◼ شکاف گریزان (Runaway Gap): این شکاف، در میانه ی روند رخ می دهد و ادامه دهنده است. معمولا دلیل رخ دادن آن، دلایل خبری و شوق و اشتیاق عرضه یا تقاضا برای کاهش یا افزایش ناگهانی قیمت است.
◼ شکاف خستگی (Exhaustion Gap): قیمت پس از یک حرکت خسته کننده و آماده شدن برای تغییر روند، اگر نیرویی برای رساندن خود به هدف نهایی روند فعلی را نداشته باشد، با یک شکاف خستگی، بدون صرف نیروی زیاد، به مقصد خود می رسد و شرایط برای تغییر روند، ایجاد می شود.
انواع شکاف های قیمتی برای معامله
در این دوره، دو نوع کلی گپ های قیمتی بر اساس نحوه ی شکل گیری آنها، برای معامله معرفی و آموزش داده شده است که عبارتند از:
◼ Full Gaps
◼ Partial Gaps
در معامله با این شکاف ها، بسته به موقعیت شکل گیری آنها، تصمیم انواع شکاف قیمت انواع شکاف قیمت گرفته می شود که معامله ی خرید انجام شود یا معامله ی فروش. همچنین هر کدام از این شکاف ها، به دو نوع Up و Down تقسیم می شوند که شما را دعوت می کنیم تا ضمن آشنایی با مفاهیم آنها، بتوانید برای معاملات سودده، از هر کدام از آنها بهره بگیرید.
فاصله یا گپ قیمت (Gap)
گپ یا شکاف قیمت یک اتفاق پر تکرار در بازارهای مالی است که به دلایل مختلفی امکان بوجود آمدن آن هست. بیاید با هم بررسی کنیم که گپ چیست و انواع شکاف قیمتی در بورس و فارکس را با هم بررسی کنیم.
شکاف قیمت به بیان ساده محدوده ای نمودار است که در آن معامله ای انجام نشده است. در روند صعودی به عنوان مثال باز شدن قیمت بالاتر از قیمت بالایی روز قبل شکاف یا گپ یا فضای بازی ایجاد می کند که در طول روز پر نمی شود.
در روند نزولی بالاترین قیمت روز، کمتر از قیمت پایینی روز قبل است و تشکیل یک شکاف می دهد. شکاف ها در روند صعودی نشانه استحکام روند و در روند نزولی نشانه ضعف روند می باشد. شکاف ها در نمودارهای هفتگی و ماهانه بلند مدت نیز پدید می آیند و وقوع آنها اتفاق با اهمیتی تلقی می شود. اما غالبا شکاف ها در نمودار های روزانه اتفاق می افتند.
اصطلاحات متعددی در مورد شرح و بیان گپ های قیمتی وجود دارد که یکی از رایج ترین آنها این است که “شکاف ها همیشه پر می شوند.” اگرچه این عبارت همیشه درست نیست. بعضی ها پر می شوند و بعضی ها نه. در ادامه خواهیم دید که گپ ها بسته به این که چه نوعی از آنها و در کجا انواع شکاف قیمت اتفاق بیافتند پیش بینی های مختلفی به ما ارائه می دهند.
سه نوع گپ در بازارهای مالی وجود دارد:
گپ شکست
گپ شکست معمولا در پایان الگوهای قیمت اتفاق می افتد و اغلب اخطاردهنده آغاز حرکت معنی دار قیمت است. بعد از اینکه یک الگوی اصلی در بازار شکل گرفت، شکست خطوط مقاومت اغلب در ناحیه شکاف شکست رخ می دهد.
شکست های مهم در ناحیه سقف یا مقاومت های الگو زمینه ساز پدید آمدن شکاف هستند. شکست قطعی یک خط روند مهم به عنوان اخطار بازگشت روند، می تواند به صورت یک شکاف شکست دیده شود.
شکاف های شکست معمولا با حجم معاملات سنگینی همراه هستند. گپ شکست معمولا پر نمی شود. قیمت ممکن است به بالای شکاف برگردد (در گپ های افزایشی) و احتمال دارد که قسمتی از گپ را پر کند اما بخشی از فضای گپ پر نمی شود. در یک قانون کلی زمانی که وقوع شکاف با حجم معاملات سنگینی همراه باشد احتمال کمتری برای پر شدن آن وجود دارد.
گپ فرار
گاهی اوقات قیمت پس از مدتی حرکت، در حوالی میانه حرکت به سمت بالا جهش می کند انواع شکاف قیمت و نوع دیگری از شکاف به نام گپ فرار را شکل می دهد. این نوع گپ محدوده ای از بازار را آشکار می کند که در آن قیمت به آرامی و همراه با حجم معاملات معمولی حرکت می کند.
در روند صعودی این نوع گپ علامت تقویت قیمت و در روند نزولی علامت تضعیف قیمت است. در این جا نیز گپ فرار همانند یک خط حمایت در تصحیح بعدی قیمت عمل می کند و اغلب نیز پر نمی شود. با اندازه گیری فاصله روند از نقطه ابتدایی شروع روند تا به اینجا طی کرده می توان فاصله ای که تا پایان روند باقی مانده را تخمین زد.
گپ خستگی
آخرین نوع گپ، گپ خستگی است که در انتهای حرکت قیمت ظاهر می شود. پس از اینکه همه اهداف به دست آمد و دو شکاف شکست و فرار در طول روند شناسایی شد تحلیل گر باید انتظار وقوع شکاف خستگی را داشته باشد. در نزدیکی آخر روند صعودی، قیمت با یک جهش صعودی آخرین تلاش های خود را جهت ادامه روند انجام می دهد. البته این جهش صعودی بسیار ناپایدار است وقیمت در طی دو روز یا یک هفته آتی کاهش می یابد.
هنگامی که قیمت پایین تر از گپ خستگی بسته می شود باید به عنوان علامت پایان عمر روند تلقی می گردد. این نمونه ای از افت شدید متعاقب رسیدن قیمت به زیر شکاف است.
فیلم آموزش تحلیل تکنیکال با مسعود فتوحی
اکثر کسانی که در بورس و بازارهای مالی فعالیت دارند بر این باورند که تحلیل تکنیکال ، بازاری هوشمند است و هر لحظه و زمان خودش را با تمام شرایط و اتفاقات هماهنگ می کند و وفق می دهد.
شاید بتوان از این موضوع این گونه برداشت کرد که هر اتفاق اقتصادی و یا سیاسی رخ دهد بازار در همان لحظه قیمت ها را با شرایط جدید تطبیق می کند ، همچنین کل اخبار بازارهای مالی و موارد بنیادی و احساسات روانی و هیجانی بازار نیز در قیمت آشکار می شود.
پس دیگر نیازی لازم نیست که ما علت نوسان های قیمت را بدانیم و اصلا برایمان مهم نیست که چه اتفاقی افتاده است
ما وقت این را نداریم که خودمان تمام اتفاقات را تحلیل و بررسی کنیم و با ارزشیابی سهام قیمت آن را پیدا کنیم این بازار است که این کار را انجام می دهد و نتیجه اش را در قیمت به ما نشان می دهد. ما فقط رفتار و واکنش قیمت را شناسایی می کنیم و از آن کسب سود می کنیم.
۲ . قیمت ها طبق روند مشخصی در حرکت هستند.
باید به این نکته توجه کنیم شناخت و تشخیص روند کلی نمودار در تحلیل تکنیکال از اهمیت زیادی برخوردار است و ابزار های مختلفی مانند خط روند و اندیکاتور ها برای این کار طراحی شده است که در مطالب بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
در تکنیکال گفته می شود که وقتی سهامی در یک روند مشخص در حرکت است به همان روند ادامه خواهد داد تا وقتی یک عامل آن را متوقف کند.
پس وقتی سهام روند صعودی یانزولی دارد در ادامه نیز همین روند را حفظ خواهد کرد تا وقتی که عوامل بازدارنده بر عرضه و تقاضای کل تاثیر بگذارند.
۳ . تاریخ همیشه تکرار می شود.
می گویند تاریخ همیشه تکرار می شود. این جمله در تحلیل تکنیکال به معنی رفتار های تکراری نمودار قیمت و ظهور الگو های ثابتی است که از ذهن افراد و ضمیر ناخودآگاه معامله گران نشآت می گیرد.
این اصل باعث بوجود آمدن سقف ها و کف های تاریخی در سهام می شود که حمایت ها و مقاومت های مهمی محسوب می شوند یا الگو هایی مانند الگو های هارمونیک و الگو های کندل استیک ، الگو های بازگشتی و ادامه دهنده و … که همگی برای پیش بینی نمودار بکار می روند.
تکنیکال به گذشته تاریخی سهام اهمیت بسیاری می دهد و اکثر روش های تکنیکال بر اساس آمار های تاریخی گذشته طراحی شده است.
نکات اصلی:
- از تحلیل تکنیکال می توان در تمام معاملاتی که سابقه آنها وجود دارد وقیمت آنها در عرضه و تقاضای آزاد بدون قیمت های دستوری تعیین می شود ، استفاده کرد. قیمت ارز های دیجیتالی ، ارز های کاغذی ، طلا ، سکه ، زعفران و هر کالایی که این شرایط را داشته باشد می توان با تحلیل تکنیکال پیش بینی کرد. این مزیت مهم تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال یا بنیادی است که تنها برای تحلیل بازار خاصی قابل استفاده است.
- بازار های متفاوت تاریخچه و رفتار متفاوتی از خود دارند و برای هر بازار باید تاریخچه و تکنیک های مناسب آن بازار را بکار گرفت. برای مثال رفتار بازار بورس و ملک تفاوت های تاریخی دارد که باید آنها را بررسی کرد اما اصول تحلیل تکنیکال در هر دو بازار یکی هستند.
- ابزار اصلی تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت نمودار قیمت-زمان و حجم معاملات میباشد
- اتفاقات سیاسی ، اقتصادی ، بنیادی و … بطور مستقیم بر بازار تاثیر نمی گذارند بلکه ابتدا از فیلتر انسانی رد می شوند و هر شخص با تحلیل متفاوت خود بر بازار تاثیر می گذارد. بنابراین وقتی یک اتفاق سیاسی می افتد که از نظر ما مثبت است ممکن است از نظر شخص دیگری منفی باشد. همین امر باعث اختلاف نظر بین افراد و نوسان قیمت در بازار می شود. تحلیل تکنیکال نیز بر پایه معاملات و رفتار منطقی و هیجانی افراد شکل گرفته برای همین تحلیل تکنیکال در بازار هایی که افراد بیشتری حضور دارند معتبر تر و قابل اعتماد تر است.
در ادامه مجموعه ویدیوهای آموزش تحلیل تکنیکال توسط مسعود فتوحی قرار داده شده است.امیدواریم این ویدیوها و آموزش ها مورد استفاده شما عزیزان قرار گیرد .
دیدگاه شما