لازم به ذکر که بسیاری از منتقدان این شاخص بر این باورند که شاخص صنعتی داو جونز معیار مناسبی برای بررسی وضعیت اقتصادی آمریکا نیست
آشنایی با میانگین صنعتی داو جونز ( Dow Jones Industrial Average )
معاملهکنندگان در بازار سهام اغلب از شاخصهای زیادی برای محاسبه ارزش بازاری شرکتهای مختلف استفاده میکنند. میانگین صنعتی داو جونز از نامآشناترین شاخصها در دنیای امور مالی است که معیار اصلی ارزشگذاری برای بسیاری از سرمایهگذاران است. مقاله پیش رو به بررسی تاریخچه شاخص مذکور پرداخته و نکاتی را در مورد مزایا و معایب آن روشن میسازد که مطمئنا میتوانند در معاملات مختلف به کار گرفته شوند.
میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average) (DJIA) احتمالا پرکاربردترین شاخص بازار سهام در جهان است. با این حال، افراد کمی با مفهوم اعداد آن آشنا هستند. تاریخچه و توضیحاتی که در ادامه در مورد DJIA خواهیم خواند به شما کمک خواهند کرد یکی از معدود افرادی باشید که در زمان شنیدن این عبارت در اخبار با مفهوم آن آشنایی داشته باشید.
پیدایش میانگین صنعتی داو جونز
میانگین صنعتی داو جونز توسط شخصی با نام چارلز داو (Charles Dow) به وجود آمد که یکی از بنیانگذاران شرکت Dow Jones & Co. بود، همان شرکتی که مجله وال استریت را به وجود آورد. مفهوم اصلی آن در تاریخ ۱۶ فوریه ۱۸۸۵ و زمانی به وجود آمد که چارلز میانگینی روزانه از دوازده شرکت سهامی منتخب را منتشر میکرد که در اصل از دو شرکت صنعتی و ده راهآهن ساخته شده بودند. وی این لیست را در عرض چند سال به بیست شرکت گسترش داد.
چهار سال بعد، چارلز دریافت که شرکتهای صنعتی به سرعت در حال پیشی گرفتن از راهآهنها بودند. وی شاخص اولیه را کمی تغییر داد (این فرآیند در وال استریت با نام “بازسازی” شناخته میشود) و نام آن را به میانگین ریل داو جونز تغییر داد (این اسم در دهه ۱۹۷۰ به میانگین حمل و نقل داو جونز تغییر یافت تا حوزه حمل و نقل هوایی و غیره را پوشش دهد). وی سپس شاخص جدیدی را با استفاده از شرکتهای سهامی به وجود آورد که از دوازده شرکت تشکیل میشد و آن را میانگین صنعتی داو جونز یا به طور خلاصه DJIA نامید.
فرآیند محاسبه اعداد گزارششده برای شاخصهای جدید مشابه هم بود: وی قیمت سهام شرکتهای منتخب را جمع میبست، آن را بر تعداد شرکتهای شاخص در آن زمان تقسیم و سپس نتایج را منتشر میکرد. اولین میانگین صنعتی داو جونز برابر با ۴۰.۹۴ بود. به عبارت سادهتر، این یعنی میانگین قیمت سهام دوازده شرکت انتخابشده توسط آقای داو، ۴۰.۹۴ دلار بود.
۱۲ شرکت اولیه
دوازده شرکت اولیه در میانگین صنعتی داو جونز عمدتا از شرکتهای مبتنی بر کالا تشکیل میشدند و بدین ترتیب بودند:
- American Cotton Oil (روغن پنبهدانه)
- American Sugar (قند)
- American Tobacco (تنباکو)
- American Gas (بنزین)
- Distilling & Cattle Feeding (غلات)
- General Electric (تجهیزات الکترونیکی)
- Laclede Gas (گاز طبیعی)
- National Lead (فلزات)
- North American
- Tennessee Coal & Iron (ذغال سنگ و آهن)
- U.S. Leather Pfd. (چرم)
- U.S. Rubber (پلاستیک)
این شرکتها در آن زمان بسیار بزرگ، سودآور و شناختهشده بودند. بیشتر آنها سرانجام در میانگین صنعتی داو جونز با شرکت دیگری جایگزین شدند، اما طبق گفته پروفسور جرمی سیگل (Jeremy Siegel)، نویسنده کتاب “سهام مناسب برای سرمایهگذاریهای طولانی مدت” (Stocks for the Long Run)، همه آنها به جز یکی سود زیادی را برای سهامداران دربر داشتند. شرکت U.S. Leather Corp. همان استثناء بود که به گفته سیگل در دهه ۱۹۵۰ منحل شد. سهامداران ۱.۵۰ دلار به ازای یک سهم از Keta Oil تاریخچه داو جونز & Gas دریافت کردند. اما رئیس این شرکت یعنی لاول بیرل (Lowell Birrell) در سال ۱۹۵۵ داراییهای Keta را غارت و سپس به کشور برزیل فرار کرد تا از دست مقامات آمریکایی در امان بماند.
سهام U.S. Leather که در سال ۱۹۰۹ هفتمین شرکت بزرگ در ایالات متحده بود، بیارزش شد.
تغییرات در طی زمان
میانگین صنعتی داو جونز در سال ۱۹۱۶ بروزرسانی شد و ۲۰ شرکت سهام را دربر گرفت. این میانگین تا سال ۱۹۲۸ به ۳۰ شرکت گسترش یافت.
ویراستاران مجله وال استریت تصمیم میگیرند که کدام شرکتها باید در میانگین صنعتی داو جونز قرار بگیرند. هیچ قانون خاصی برای این کار وجود ندارد. در واقع دستهای از معیارها به کار گرفته میشوند که شرکتهای بزرگ، شناختهشده و حائز اهمیت را لحاظ میکنند که سهمی مهم در فعالیتهای اقتصادی در ایالات متحده بر عهده دارند.
میانگین صنعتی داو جونز اکنون چه جایگاهی دارد
در نتیجه بحران اعتباری و رکود بزرگ سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۹ و به دلیل ورشستگی، ادغام و حذف شرکتها از میانگین صنعتی داو جونز، این شاخص دچار تغییرات مهمی شد. سی مولفه زیر از ماه ژوئن ۲۰۰۹ تاکنون در لیست حضور دارند:
- ۳M Company
- Alcoa
- American Express
- AT&T
- Bank of America
- Boeing
- Caterpillar
- Chevron Corp
- Cisco
- DuPont
- Exxon Mobil Corp.
- General Electric
- Hewlett-Packard Co.
- Intel Corporation
- IBM
- Johnson & Johnson
- JP Morgan Chase
- Kraft Foods
- McDonald’s
- Merck & Co., Inc.
- Microsoft
- Pfizer Inc.
- Coca-Cola
- Home Depot
- Procter & Gamble
- Travelers
- United Technologies Corporation
- Verizon
- Wal-Mart
- Walt Disney
انتقادات وارد شده
پیامد عملی این محاسبه بدین صورت بود که یک شرکت با قیمت سهام ۱۰۰ دلاری پنج برابر بیشتر از یک شرکت با سهام ۲۰ دلاری روی این شاخص تاثیر دارد، حتی اگر ارزش بازاری شرکت دومی ده برابر بزرگتر از مورد اولی باشد. به همین خاطر است که اضافه کردن شرکتی مانند Berkshire Hathaway که معمولا با مبلغ ۱۰۰,۰۰۰ دلار به ازای هر سهم مبادله میشود، با کمی تغییرات در فرمول میانگین داو جونز همراه خواهد بود، چرا که سریعا تمامی شاخص را دربر خواهد گرفت.
این مشکل زمانی واضح شد که شرکتها از تقسیم سهام و تراکنشهایی خبر دادند که بر قیمت صوری سهام تاثیر داشتند. شرکتهای در حال رشد به منظور مقرون به صرفه کردن سهام خود، ممکن است سهام منتشر شده و به فروش رفته خود را با تقسیم ۲-۱ دوبرابر کنند. بنابراین، یک سهم ۸۰ دلاری به ۴۰ دلار سقوط میکند، اما تعداد کلی سهام دو برابر میشود. این تغییر صوری بیمعنی، طبق محاسبه اولیه میانگین صنعتی داو جونز به سقوط شاخص منتهی میشد، حتی اگر ارزش سهام افزایش پیدا میکرد.
به منظور جبران این مسئله، مقسوم علیه DJIA اغلب برای اتفاقات و تراکنشهای شرکتی تغییر مییابد. به طور خلاصه، در صورت تقسیم کردن سهام، ارزش میانگین صنعتی داو جونز، قبل و بعد از تقسیم کردن محاسبه میشود. مقسوم علیه، بعد از تقسیم شدن به صورتی تغییر مییابد که تغییرات صورتگرفته در قیمت سهام شرکتها به همان اندازه در درصدها لحاظ شوند، گویی هیچ تقسیمی انجام نشده است.
بر اساس مجله وال استریت، مقسوم علیه فعلی برابر با ۰.۱۳۲۳۱۹۱۲۵ است. این یعنی یک تغییر ۱ دلاری در سهام داو به تغییری ۷.۵۶ امتیازی در شاخص داو جونز منتهی خواهد شد.
از لحاظ ساختاری، منتقدین با نادیده گرفتن اندازه کلی شرکت و تمرکز بر ارزشهای صوری بیمعنی که میتوانند از طریق بازخرید یا عرضه سهام تغییر یابند، مخالف هستند. به این دلیل است که مدیران مالی حرفهای بیشتر اوقات از شاخص S&P 500 استفاده میکنند که طبق ارزش جاری بازاری محاسبه میشود.
شاخص داوجونز و نزدک
شاخص در بازارهای سرمایه همیشه از اهمیت بالایی برخوردار است. هر شاخص ، میزانی برای وضعیت کلی بازار در طول روز و بازههای زمانی دیگر میباشد. تغییرات شاخص، معیاری مناسب برای ارزیابی روند بعدی بازار و سهام مورد معامله آن محسوب میشود. داوجونز و نزدک دو شاخص مهم در بازارهای جهانی هستند که میتواند معیاری برای سنجش وضعیت و رفتار بازار سرمایه باشد. در کشور آمریکا معامله گران بازار توجه بسیاری به شاخص داوجونز و نزدک میکنند.
شرکتهایی که جزوی از این شاخص هستند در واقع در یک چرخه کسب و کار کلان قرار دارند و نسبت به هم از همبستگی زیادی برخوردار هستند. در همین راستا ما میخواهیم در این مقاله در مورد دو شاخص تأثیرگذار در بازار بینالمللی یعنی داوجونز و نزدک بیشتر صحبت کنیم و مطالبی که در ادامه قصد داریم شرح و بسط بدهیم:
Dow Jones و Nasdaq چگونه محاسبه میشوند؟
تفاوتهای معاملاتی بین داو جونز و NASDQ
شاخص داو جونز
شاخص داوجونز که با نماد اختصاری DJI نمایش داده میشود، یک معیار سنجش مهم برای 30 شرکت فعال بزرگ در ایالات متحده آمریکا است که وضعیت کلی آنها را نشان میدهد. برای اولینبار فردی به نام چارلز داو این شاخص را ابداع و معرفی کرد.
شاخص داو جونز برای ارزیابی عملکرد شرکتهای بزرگ بورس آمریکا و نیز مقایسه معاملات سهام مورد استفاده قرار میگیرد. از شرکتهای مهم در این شاخص میتوان به اپل، کوکاکولا، بوئینگ اشاره کرد که این شاخص در قالب یک عدد، میانگینی از وضعیت کلی این شرکتها را مشخص میکند.
از آنجایی که این شاخص عملکرد 30 شرکت بزرگ را ارزیابی میکند، هر زمانی که شاخص اقتصادی داوجونز روند صعودی به خود بگیرد به معنی این است که رشد اقتصادی آمریکا به طور کلی رو به پیشرفت و توسعه میباشد.
طبیعتاً زمانی که این شاخص روند نزولی داشته باشد، وضعیت کلی اقتصاد آمریکا چندان مطلوب به نظر نمیرسد. والاستریت ژورنال در طی روز، عدد شاخص داو جونز را منتشر مینماید و به میانگین صنعتی داو جونز نیز معروف است. برای مشاهده و تحلیل شاخص داوجونز میتوان از سایت معروف تریدینگ ویو استفاده کرد.
شاخص نزدک
بورس نزدک دومین ارزش بازار سهام را در میان بازار سرمایه آمریکا دارد. در دهه 70 میلادی، امکان سفارش گذاری الکترونیکی و مبادله سهام بدون نیاز به مراجعه حضوری بنا نهاده شد. شاخص نزدک با علامت اختصاری NASDAQ میانگین 100 شرکت غیر مالی که در بورس پذیرفته شدهاند را میسنجد.
این شاخص مخفف National Association of Securities Dealers Automated Quotations یعنی سامانه اعلام قیمت خودکار انجمن ملی معامله گران اوراق بهادار میباشد. این بازار به صورت الکترونیکی است و معامله گران سهام دلخواه خود را خرید و فروش میکنند.
در واقع شاخص نزدک میانگین کلی سهام قابل خرید و فروش در بازار تاریخچه داو جونز نزدک را در قالب عدد، مشخص میکند.
دو شاخص مهم در نزدک، شاخص نزدک مرکب و شاخص نزدک 100 میباشند که هرکدام میانگینی کلی از وضعیت بازار را نشان میدهند.
در شاخص نزدک مرکب، عملکرد شرکتهایی که سهام آنها در بورس نزدک عرضه میشود، به صورت کلی در حوزه فناوری مورد ارزیابی قرار میدهد. از آنجا که این بخشهای نوظهور به شدت در حال رشد هستند، عدهای شاخص مرکب نزدک را معیار خوبی برای بررسی کیفیت عملکرد بخش فناوری و کسب و کارهای اینترنتی در نظر میگیرند .
در شاخص نزدک 100، همانطور که از نام آن پیداست، 100 شرکت مهم و تأثیرگذار غیر مالی در بورس مورد ارزیابی قرار میگیرد. این شاخص به این دلیل مهم است که نقش پررنگی در اقتصاد ایالات متحده آمریکا و جهان ایفا میکند. شاخص نزدک ۱۰۰ ، معامله گران و سرمایه گذاران را از شرکتهای برتر فعال در حوزه غیرمالی مطلع مینماید و معیاری مؤثر در سنجش وضعیت آنها به شمار میرود.
Dow Jones و Nasdaq چگونه محاسبه میشوند؟
شاخص داوجونز به صورت وزنی تعریف شده است. به این شکل که هر شرکتی که از قدرت و ارزش بازار بالایی برخوردار باشد سهم بیشتری در تعیین شاخص داوجونز دارد و سهام با وزن کمتر تأثیر کمتری در عدد شاخص خواهند داشت.
طبق تعریف، فرمول محاسبه شاخص داوجونز بهصورت زیر میباشد:
در فرمول بالا، TEPIX ، بازدهی شاخص موردنظر میباشد و همچنین
Pit ، قیمت شرکت i ام در زمان t
Qit ، تعداد سهام منتشره شرکت i در زمان t
Dt ، عدد پایه در زمان t
تعریف میشود. همان گونه که از فرمول مشخص است، تعداد سهام منتشره شرکتها معیار وزن دهی در این شاخص میباشد که این امر منجر به تأثیر بیشتر شرکتهای بزرگ در شاخص میشود.
در شاخص نزدک 100 نیز وزن سهام تأثیرگذاری زیادی در تعیین عدد شاخص دارد. نزدک 100، حاصل از میانگین وزنی سهام مورد معامله میباشد. طبق تعریف برای محاسبه شاخص نزدک، قیمت سهام ضرب در تعداد کل سهام در نظر گرفته میشود که هر سهمی وزن و ارزش بازار بالاتری داشته باشد تأثیر بیشتری روی عدد شاخص دارد. در نهایت میانگین وزندار به یک مقسوم علیه تقسیم میشود تا یک عدد متغیر حاصل شود.
تفاوتهای معاملاتی بین داو جونز و NASDAQ
علیرغم شباهتهای بسیار زیادی که انواع شاخصها در بازار ایالت متحده آمریکا وجود دارد و هرکدام شاخص مهمی در تعیین وضعیت اقتصادی آمریکا میباشند، اما بااینحال دو شاخص مهم داوجونز و نزدک دارای تفاوت بنیادینی با هم هستند. سرمایهگذاران نمیتوانند شاخصهای Dow یا Nasdaq را معامله کنند زیرا اینها نمایانگر میانگین عملکرد گروهبندی سهام در قالب یک میانگین ریاضی هستند.
Dow ارزش بازار 30 ابر شرکت در آمریکا را شامل میشود که نقش بسیار ویژهای در اقتصاد کلی آمریکا دارا هستند. از طرف دیگر نزدک تمایل دارد تا گستردگی بیشتر در پوشش سهام مختلف داشته باشد و از صنایع مختلف با گوناگونی متفاوت را شامل میشود.
نزدک فقط شامل سهامی است که در بورس نزدک مورد پذیرش و معامله قرار میگیرند و اکثر سهام در آن، غیرمالی هستند. در نزدک همچنین سهام از طریق صرافیها قابل معامله است و سرمایهگذاران مختلفی میتوانند به خرید و فروش سهم به شکل الکترونیکی و آنلاین بپردازند.
اما در داوجونز، اکثراً سهامی هستند که در بورس اوراق نیویورک مورد معامله قرار میگیرند و شامل شرکتهای غول مثل اپل، مایکروسافت و اینتل هستند که بخش بزرگی از شرکتهای فناوری و صنعتی آمریکا را شامل میشود.
اگرچه میانگین صنعتی داو جونز از کمترین تعداد سهام در بین شاخصهای مطرح بازار آمریکا، پیروی میکند، اما قدیمیترین و شناخته شده ترین شاخص است. این شاخص، قیمت 30 شرکت بزرگ صنعتی ایالات متحده را که نقش زیادی در اقتصاد ایالات متحده دارند بازی میکند را مورد بررسی قرار میدهد. برخلاف شاخصهای دیگر، داوجونز یک شاخص وزنی با قیمت است. سهام با قیمت بالاتر ارزش آن را بیشتر از سهام با قیمت پایین تحت تأثیر قرار میدهند. در محاسبه Dow’s ، تغییرات سهام 90 دلاری تأثیر بیشتری نسبت به سهام 15 دلاری دارد.
شاخص ترکیبی Nasdaq بیشترین تعداد سهام را از میان شاخصهای مطرح دنبال میکند. بیش از 3000 تا سال 2019. این شامل تمام سهام عادی و انواع مشابه سرمایهگذاریهای ذکر شده و صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سهام Nasdaq است که بسیاری از آنها سهام فناوری هستند. مشابه S&P ، Nasdaq مقدار شاخص خود را بر اساس اندازه شرکت وزن میکند. این بدان معناست که شرکتی باارزش بازار بالاتر یا سرمایهگذاری بیشتر، شاخص را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد.
ترکیب شاخصها
سرمایه گذاری در بورس همواره با چالشها و ریسکپذیری همراه بوده و نیاز به پیش بینیهای لازم قبل از انجام معاملات دارد. هر شاخص در بورس نیویورک یکی از بخش های مهم بازار را پوشش میدهد. اما زمانی که شاخصهای مهم در ترکیب باهم قرار بگیرند میتوان انتظار تحلیلهای مؤثرتر و معتبرتر داشت.
همانطور که اندیکاتورها در ترکیب باهم، اثر بهتری از خود به جای میگذارند، ترکیب شاخصها هم میتواند کارساز باشد. دادههایی که هرکدام از شاخصهای داوجونز و نزدک منتقل میکنند، یک بخش مهمی از صنعت و اقتصاد کلی آمریکا را نمایان میکنند و اگر در ترکیب با هم مورد بررسی قرار بگیرند، همه جانبه ارزیابی میشوند و به نوعی از چند جهت و جنبه به موضوع نگاه میشود.
بنابراین هر سه شاخص مهم بورس آمریکا یعنی داوجونز، نزدک و S&P500 ، زمانی نتیجه مطلوبتری در تحلیل وضعیت کلی بازار میدهند که در ترکیب باهم باشند و نسبت به هم و در تناسب با یکدیگر مورد ارزیابی و تحلیل قرار بگیرند.
جمعبندی
شاخصها از فاکتورهای مهم در ارزیابی عملکرد شرکتها در بازار بورس به شمار میروند. سه شاخص مهم در بازار اقتصادی ایالت متحده آمریکا وجود دارد که شاخص داوجونز و نزدک از مهمترین آنها محسوب میشود. هر دوی این شاخصها تأثیرات شرکتهای فعال در بازار را نشان میدهند اما دارای تفاوتی هم هستند. در این مقاله قصد داشتیم تا به بررسی این دو شاخص و نیز نحوه عملکرد آنها و تأثیرات آنها روی فضای اقتصادی آمریکا بحث کنیم.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که سرمایه گذاری در بورس نیاز به مطالعه و افزایش دانش دارد که در این راستا کارگزاری اقتصاد بیدار خدمات آموزشی و تحلیلی خود را به علاقهمندان حوزه سرمایه گذاری ارائه میدهد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی از روش هایی است که برای ارزیابی و تحلیل سهام و بازارهای مالی با استفاده از نمودارهایی مانند قیمت یا میزان و حجم معاملاتی که در طول زمان های مشخصی انجام شده صورت می گیرد. از طریق تحلیل تکنیکال معامله کنندگان می توانند میزان حرکات یا نوسانات قیمت ها را برای آینده پیش بینی کنند. در این مقاله تاریخچه ای در خصوص تاریخچه تحلیل تکنیکال را بیان می کنیم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال به بیش از ۳۰۰ سال بیش باز می گردد و همه چیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت و سهام شروع شده است. هلندی ها و ژاپنی ها اولین کسانی بودند که در تحلیل تکنیکال پیشقدم شدند. حتی روش تکنیک های شمعی برای نخستین مرتبه در ژاپن برای قیمت برنج پایه گذاری شد.
در قرن هفدهم «جوزف وگا» در هلند و در قرن هجدهم «مونه هیسا هما» در ژاپن از جمله اولین نفراتی بودند که این شکل از پیش بینی قیمت را رواج دادند. اما زمینه های پیشرفت آن برای نخستین بار توسط «چارلز داو» در آمریکا پایه گذاری شد. چارلز هنری داو (charles dow) روزنامه نگار آمریکایی در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر «استرلینگ کانک نیکت» به دنیا آمد. وی در ۲۹ سالگی به نیویورک رفت و دراین شهر وارد بازارهای سرمایه گذاری شد. او ابتدا با نوشتن گزارش ها و مقالات به عنوان خبرنگار حوزه مالی در روزنامه ای کار خود را آغاز کرد.
چارلز داو پدر علم تحلیل تکنیکال
او درهمان سال از «ادوارد دیویس جونز» که در زمینه تحلیل گزارشهای مالی فعالیت میکرد دعوت به همکاری نمود. تا اینکه در نوامبر ۱۸۸۲ نشریه داو جونز وشرکا در زمینه تحلیل وسرمایه گذاری را تاسیس نمود. بعد از مدتی «چارلز برگ استرسر» هم به آنها ملحق و پس از گذشت زمانی کوتاه آمار مشترکین آنها به بیش از ده هزار نفر رسید. در نتیجه نشریه داو جونز و شرکا به یکی از مهم ترین منابع اخبار و اطلاعات سرمایه گزاران تبدیل شد.
درجولای۱۸۸۴ داو توانست میانگین های داوجونز را به وجود آورد که از ۹ سهم راه اهن و دو شرکت صنعتی تشکیل شده بود. این شاخص در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم پیشرو در صنایع آمریکا به وجود آمد که البته از آن ۱۲ سهم امروزه فقط سهام شرکت جنرال الکتریک باقی مانده است. در سال۱۸۸۹، داو، روزنامه «وال استریت ژورنال» را تأسیس کرد که از آن زمان تا امرزو یکی از معروفترین جراید در حوزه بازار سهام در نیویورک به شمار می آید.
داو با سعی بسیار خود در بررسی بورس نیویورک و روند قیمت سهام از طریق نشر مقالات در وال استریت ژورنال، مردم راذبا اصول و مبانی اولیه تحلیل تکنیکال آشنا کرد. به همین سبب وی سهم بسزایی در گسترش این روش تحلیل در طی ۱۰۰ سال اخیر داشته است و پیروانش با تکمیل دیدگاه وی در رشد و تکمیل آن یاری رساندند.
گفتار و دیدگاه داو درمورد رفتار بازار و روند آن که به نظریه داو مشهور است، بر مبنای فلسفه ای است که می گوید قیمت یا شاخص بازار، هر عامل مهم و معناداری را به درون خود جذب کرده و آن را بازتاب می دهد.
اصول نظریه داو
داو سه اصل بسیار مهم را سر رشته تحلیل تکنیکال قرار داد و می توان گفت با این سه اصل تاریخچه تحلیل تکنیکال آغاز شد:
۱- بازار همه چیز را منعکس می کند:
اگر کسی این اصل را به درستی درک نکرده باشد، یادگیری تحلیل تکنیکال تقریباً برایش بیهوده است. تحلیلگران اعتقاد دارند فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و سایر اتفاقات در قیمت هر سهم تاثیر می گذارد و قیمت تمامی این عوامل را منعکس می کند.
۲- قیمت ها دارای روند بوده و تغییرات آن ها تصادفی نیستند:
این بدین معناست که بعد از شکل گیری یک روند، قیمت در همان جهت حرکت می کند، تا زمانی که روندی مخالف آن شگل بگیرد. این فرضیه را می توان بیان دیگری از «قانون اول نیوتن» درباره ی حرکت دانست. پس قیمت ها تا زمانی که عامل بازدارنده ای مسیر آنها را منحرف نکند، به همان سو پیش می روند.
۳- تاریخ تکرار می شود:
اصل مهم دیگری این است تاریخ، تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال برای بررسی نوسانات قیمت در بازار و درک روندها، از نمودار و الگوهای قیمت استفاده می کند و این الگوها سالهاست که مورد قبول واقع شده اند.
با بیان این سه اصل از سوی داو، دیگر تحلیلگران و ریاضی دانانی که به این روش از پیش بینی آینده علاقهمند بودند، الگویی را برای کار خود یافتند و در نتیجه امروزه شاهد روش ها و تکنیک های بسیار زیادی در این حوزه هستیم. از دیگر اشخاصی که دانش تحلیل تکنیکال را بیش از پیش گسترش داده اند می توان به «رالف الیوت»، «ویلیام گن»، «آلن حال اندرو» و «گویچی هوسودا» نیز اشاره نمود که در آینده از دستاوردهای مهم این اشخاص نیز، مطالبی را خدمت شما ارایه خواهیم کرد.
تاریخچه روزهای سیاه بازار سهام
رسول فروغ فرد : در دهههای اخیر یکی از بحرانهای جدی در عمده کشورها بهویژه آمریکا «سقوط بازار سهام» بوده است. بحرانی که آخرین بار در دوشنبه هفته گذشته اقتصاد آمریکا را لرزاند. بهطور کلی سقوط بازار سهام به معنای کاهش چشمگیر و ناگهانی قیمت سهام دربخشهای مهم و تاثیرگذار بازار سهام است که منجر به کاهش قابل توجهی در ارزش اوراق میشود.سقوطهای بازار اغلب ازحباب اقتصادی بازار سهام تاریخچه داو جونز پیروی میکنند. سقوط بازار سهام در واقع پدیدهای اجتماعی است که رخدادهای بیرونی اقتصادی با روانشناسی و رفتار جمعی، ترکیب شدهاند و در یک چرخه متناوب شکل میگیرد که در آن فروش توسط برخی از شرکتکنندگان بازار، شرکتکنندگان بیشتری را وادار به فروش میکند و درواقع آنها را نسبت به فروش تحریک میکند. بنابراین در مواقع سقوط ارزش سهام عمده سوداگران تمایل به فروش دارند. در این گزارش تجربههای آمریکا در خصوص سقوط سهام بررسی و مقایسه شدهاند. این مقایسه میتواند فصل مشترک ریشههای سقوط سهام و شرایط حاکم بر اقتصاد طی سقوطهای مختلف را به تصویر بکشد.
سهشنبه سیاه
شاید بزرگترین و مخربترین سقوط بازار سهام را بتوان به تجربه آمریکا در سال ۱۹۲۹ نسبت داد که این روز در تاریخ آمریکا به «سهشنبه سیاه» معروف شده است. بزرگی سقوط به حدی بود که متعاقب آن یک رکود بزرگ اقتصادی نه تنها در آمریکا، بلکه در سایر کشورهای جهان بهویژه اروپا اتفاق افتاد که ما امروزه از آن به «رکود بزرگ یا Great Depretion» یاد میکنیم. در دهه ۲۰ میلادی، پس از جنگ جهانی اول روستاییهای آمریکایی با دیدی خوشبینانه و به امید زندگی بهتر و پررونق تر، به شهرهایی با جمعیت بیشتر مهاجرت کردند. درحالیکه شهرهای آمریکایی در حال پیشرفت و رونق بودند این مهاجرت از یک طرف بیتوجهی به صنعت کشاورزی آمریکا و از طرف دیگر بیشترین مقدار خطرات سفتهبازی را در بازار بورس به همراه داشت. علاوهبر بخش کشاورزی اقتصاد آمریکا دچار مشکلات دیگری نیز بود، چرا که در این سال تولید فولاد کاهش یافته بود، ساختوساز کم شده بود، فروش خودرو کاهش یافته بود، و مصرفکنندگان بدهی زیادی بالا آورده بودند.
به دنبال این اتفاقات در ۲۵ مارس سال ۱۹۲۹، پس از هشدار فدرال رزرو مبنی بر سقوط کوتاهمدت بازار سهام، سرمایهگذاران بهسرعت شروع به فروش سهام کردند و بازار سهام را در معرض یک سقوط بزرگتر قراردادند. این فروش باعث میشد تا سوداگران به نگهداری پول نقد روی آورند و تقاضای پول به شدت رشد کرد. دو روز بعد، یک بانکدار بزرگ اعلام کرد که شرکت او مبلغ ۲۵ میلیون دلار اعتبار برای جلوگیری از سقوط بازار پرداخت خواهد کرد. این حرکت بحران مالی را موقتا متوقف کرد و تقاضای پول از ۲۰ تا ۸ درصد کاهش یافت. با این حال باوجود همه این مشکلات اقتصادی و بسته بودن بازار در ماه مارس و مه سال ۱۹۲۹، رشد سهام در ماه ژوئن از سر گرفت و دستاوردهای آن تا اوایل سپتامبر ۱۹۲۹ تقریبا بیوقفه ادامه داشت. به طوری که بهطور متوسط داو جونز بین ژوئن و سپتامبر بیش از ۲۰ درصد سود داشت.
ارزش بازار میانگین صنعتی داو جونز طی ۹ سال فعالیت حدود ۱۰ برابر شده بود و اوج آن در تاریخ ۳ سپتامبر، ۱۹۲۹ حدود ۱۷/ ۳۸۱ شده بود. وضعیت مالی بازار در تاریخ ۱۸ سپتامبر سال ۱۹۲۹، دچار تحول شد و قیمت در بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) چند روز پس از هشدار کارشناسان مالی بهطور چشمگیری سقوط کرد. در ۲۴ اکتبر که به پنجشنبه سیاه معروف است بازار ۱۱ درصد از ارزش خود را در ابتدای بازگشایی معاملات از دست داد. سهشنبه سیاه، ۲۹ اکتبر سال ۱۹۲۹، حدود ۱۶ میلیون سهام معامله شد و بحران فروش به اوج خود رسید. وضعیت بهگونهای بود که برخی از سهمها در هیچ قیمتی در آن روز، هیچ خریداری نداشتند. شاخص داوجونز ۳۰ واحد دیگر یعنی حدود ۱۲ درصد، کاهش یافت. حجم سهام معامله شده در۲۹ اکتبر سال ۱۹۲۹ رکوردی بود که برای نزدیک به ۴۰ سال شکسته نشد.
بحران مالی ۲۰۰۸
در تاریخ آمریکا بعد از تجربه سهشنبه سیاه و تجربه رکود بزرگ، تجربیات مشابهی در خصوص سقوط شاخص سهام اتفاق افتاده است. یکی دیگر از تجربیات قابل توجه تجربه ابتدای قرن حاضر بود که همزمان با بحران مالی بزرگ اتفاق افتاد. اگر چه ترکیدن حباب در بازار مسکن مهمترین علت رکود یاد شده بود اما بازار سهام نیز بهزودی از این بحران تاثیر پذیرفت. بررسیها نشان میدهد که مانند دوشنبه سیاه هفته قبل و تجربه سقوط سهام در دهه رکود عمیق، در سال ۲۰۰۸ نیز سقوط سهام پس از یک بهبود روند مداوم اتفاق افتاد. شاخص سهام ایالات متحده در اکتبر ۲۰۰۷ زمانی که شاخص میانگین صنعتی داو جونز از ۱۴ هزار نقطه واحد بالاتر رفت، به اوج خود رسیده بود. به این معنی که تا قبل از شروع سقوط سهام، شاخص سهام یک روند صعودی را طی کرده بود و سرمایهگذاران برای مدت زیادی در این بازار به سودگیری مشغول بودند. ابتدای ششم اکتبر و در طول هفته، میانگین صنعتی داوجونز پایینتر از پنج دوره بسته شد.
حجم مبادلات نیز پایین آمد. میانگین صنعتی داوجونز، در بدترین سقوط هفتگیاش، ۸۷۴/ ۱ واحد معادل ۱۸ درصد کاهش یافت. دیگر شاخص معتبر یعنی شاخصن S&P۵۰۰ نیز بیش از ۲۰ درصد کاهش یافت. پس از رسیدن به نقطه اوج این بازار وارد یک افت بارز شد. به طوری که در اکتبر ۲۰۰۸، شاخص سهام آمریکا شتاب رو به پایین قابلتوجهی به خودگرفت. در نتیجه این روند نزولی در مارس ۲۰۰۹، میانگین داوجونز به حدود ۶۶۰۰ رسید. به این معنی که پس از شروع سقوط ارزش سهام، به مدت ۱۷ ماه شاخص داوجونز حدود ۵۰ درصد افت کرد. این در حالی بود که در رکود بزرگ در بازه زمانی مشابه شاخص مذکور حدود ۵۵ درصد افت تجربه کرده بود.
معرفی شاخص داو جونز Dow Jones
ما امروز در این جلسه به با بررسی و معرفی شاخص داو جونز با شما همراه هستیم.
شاخص داوجونز Dow Jones
💎آموزشی تصویری | شاخص داوجونز Dow Jones |
📚گروه آموزشی | سرمایه گذاری و بورس |
💰شماره جلسه | 135 |
🎓مدرس | مهراد افشاری |
🕔زمان | 07:14 |
🔥قابل مشاهده | کانال آپارات |
💸لینک مشاهده | کانال یوتیوب |
قبل از شروع لازم است که به این موضوع اشاره کنم که تیم فارکس حرفه ای یک جلسه آموزنده و جذاب،
در رابطه با تاریخچه شاخص ها را برای شما علاقه مندان به بازار های سرمایه ارائه کرده و شما با مراجعه به جلسه ۱۳۳ می توانید اطلاعات خوبی در رابطه با شاخص ها بدست بیارید
معرفی شاخص داوجونز Dow Jones
خب شاخص داو جونز شامل ۲ شاخص به نام های
- شاخص حمل و نقل (Dow Jones Transportation Average)
- شاخص صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average)
هست که هر کدام از این شاخص ها برای بررسی موارد مختلفی استفاده می شود.
معرفی شاخص حمل و نقل داوجنز (Dow Jones Transportation Average)
شاخص حمل و نقل از قدیمی ترین شاخص های بازار آمریکا است که این شاخص در حال حاظر در کنار شرکت های ریلی، شرکت های هواپیمایی، شرکت های حمل و نقل زمینی و دریایی، خدمات تحویل و شرکت های Logistic (تدارکات) را در فهرست خود قرار داده.
لازم است که بدانید، ۲۰ شرکت در فهرست این شاخص قرار دارند که برای اشاره به تعدادی از این شرکت ها، می توان از شرکت هایی مانند:
شرکت ریلی Union Pacific، American Airlines Group و Kansas City Southern یاد کرد.
توجه کنید که تغییرات در این شاخص کم اتفاق می افتد و معمولا زمانی رخ می دهد که یک شرکت بزرگ در چهار چوب خود دچار تغییرات خاصی شود.
شرکت ریلی Union Pacific یکی از شرکت های خوب و بزرگی بوده که از زمان شکل گیری این شاخص تا به حال در فهرست این شاخص قرار داشته.
شایان ذکر که اگرزمانی یک شرکت در فهرست این شاخص قرار گیرد، داده ها و اطلاعات آن شاخص دوباره از اول مورد بررسی و بازنگری قرار می گیرد.
شاخص حمل و نقل داو جونز برای بررسی وضعیت اقتصادی آمریکا به خصوص توسط طرفداران تئوری داو استفاده می شود که البته تئوری داو منتقدانی را هم دارد.
با شکل گیری شاخص صنعتی داو جونز یعنی (Dow Jones Industrial Average)، شاخص حمل و نقل نسبت به گذشته اهمیت بیشتری هم نیز پیدا کرد.
توجه کنید که پیش بینی روند و مسیر شاخص DJIA ، حتی در بررسی شاخص حمل و نقل هم کاربردی است.
همانطور که در لحظاتی قبل گفته شد طرفداران نظریه داو معتقدند که شاخص حمل و نقل داو جونز از نزدیک وضعیت اقتصادی آمریکا را مورد بررسی قرار می دهد.
این تئوری بیان می کند که شاخص صنعتی تاثیر گذار بر روی شاخص حمل و نقل است و تحلیل گران از شاخص حمل و نقل برای تایید روند شاخص صنعتی استفاده می کنند که واگرایی این ۲ نشان دهنده بازگشت روند است.
برای درک بهتر بگذارید این طور عنوان کنم، فرض کنید که روند شاخص میانگین صنعت ی صعودی باشد در حالی که روند شاخص حمل و نقل نزولی ا ست.
این موضوع نشان می دهد که وضعیت اقتصادی آمریکا در آینده رو به ضعیف شدن است، چون که این واگرایی بیانگر این موضوع است که کالا ها با همان سرعتی که تولید می شوند حمل نمی شوند و در دسترس عموم قرار نمی گیرند که در نهایت این امر نشان دهنده ی کاهش تقاضا است.
حتما به این موضوع توجه داشته باشید که شاخص حمل و نقل و شاخص صنعتی داو جونز یک شاخص وزنی قیمت هستند.
و برای درک بهتر باید بگم که یعنی این شرکت هایی که سهام آن ها ارزش بالا تری دارد تاثیر بیشتری بر روی شاخص دارد و محدود بودن تعداد سهم ها در این شاخص ها به همین دلیل است.
چون که آن ها با اضافه کردن هر کمپانی ها با وزن و تراکنش مالی بالا، وزن این شاخص را بر هم می زنند و وزن این شاخص به سمت آن شرکت سریعا حرکت می کند.
معرفی شاخص صنعتی داوجنز (Dow Jones Industrial Average)
شاخص میانگین صنعتی داو جونز که یکی از شاخص های مهم در بازار مالی آمریکا است، شاخصی است که میاد عمل کرد ۳۰ شرکت بزرگ بلو چیپ آمریکایی را که سهام شان در بازار بورس و اوراق بهادار آمریکا معامله می شوند را مورد بررسی قرار می دهد.
که این شرکت ها شامل کالا های مصرفی، صنعت، مخابرات، مراقبت های بهداشتی، فناوری و همینطور خدمات هستند که از این شاخص نیز می توان به عنوان دومین شاخص قدیمی بازار یاد کرد و معیاری برای بررسی سلامت اقتصاد آمریکا هست.
برای مشخص کردن ارزش شاخص میانگین صنعتی داو باید جمع ارزش هریک از سهم شرکت ها را، تقسیم بر تعداد آن ها کرد.از شرکت های بزرگ در این شاخص نیز می توانبه boeing، apple، McDonald’s، IBM و همینطورNike اشاره کرد.
و توجه کنید که نام این شاخص به عنوان dow 30 هم نیز ذکر می شود.
لازم به ذکر که بسیاری از منتقدان این شاخص بر این باورند که شاخص صنعتی داو جونز معیار مناسبی برای بررسی وضعیت اقتصادی آمریکا نیست
به این دلیل که در فهرست این شاخص فقط ۳۰ شرکت وجود دارد که تعداد کمی است و معتقد هستند که شاخص S&P 500 نماینده بهتری برای بررسی اقتصاد است چون که شامل شرکت های بیشتری می شود
شما برای معامله بر روی شاخص داو جونز می توانید به ۲ روش spot لحظه ای و Future آتی معامله کنید که برای این کار می توانید
از طریق ارتباط با مشاورین مجرب فارکس حرفه ای بهترین و مناسب ترین بروکر را انتخاب کنید و همچنین امکان سرمایه گذاری بر روی ETF ها برای این شاخص وجود دارد.
که در جلسات آینده اطلاعات بیشتر در رابطه با نحوه معامله با این شاخص را برای شما ارائه می کنیم.
و همینطور هم شما می توانید برای افتتاح حساب و برای سرمایه گذاری بلند مدت از ETF ها یا صندوق سرمایه گذاری این شاخص استفاده کنید که تیم فارکس حرفه ای اطلاعات بسیار مفیدی را درباره جلسه مربوطه در اختیار شما عزیزان قرار می دهند.
دیدگاه شما