برای دوری از طمع در بورس
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / بررسی آثار ترس و طمع در بورس و راهکارهایی برای مقابله با آن ها
بررسی آثار ترس و طمع در بورس و راهکارهایی برای مقابله با آن ها
به اعتقاد فعالان قدیمی بازار سرمایه، در بورس دو کفه ترازو وجود دارد که این دو کفه شامل” ترس و طمع” می شود، به تعبیر دیگر ترس و طمع در بورس دو جزء جدانشدنی در ذهن سهامداران می باشد که در بسیاری از مواقع در رفتار و تصمیمگیری آنها در خصوص خرید و فروش سهام تاثیرگذار است. درگیر شدن با ترس و طمع و داشتن رفتار هیجانی در پی آن برای اکثر سهامداران و سرمایهگذاران در بورس پیش آمده و دچار آن شدهاند، احساساتی که غیرقابل انکار است. اما توصیه می شود بین این دو احساس ترس و طمع در بورس تعادل برقرار شود زیرا اگر تعادل برقرار شود، فرد سرمایهگذار با کمی شانس و تلاش می تواند در بورس موفق شود. در مقابل افرادی که دچار طمع می شوند و احتیاط را کنار می گذارند یا افرادی که دچار ترس شده و امید خود را از دست می دهند، این دسته از افراد نه تنها سود نمی کنند بلکه احتمال ضررشان نیز بیشتر می شود. بنابراین تحت تاثیر ترس و طمع قرار گرفتن و عدم برقراری کنترل بین آن دو، می تواند تیر زهرآگینی بر پیکرهی سرمایهگذاری شما باشد و همچنین نمی گذارد سرمایهگذار بهدرستی از دارایی خود استفاده و سود ببرد.
بررسی آثار ناشی از ترس و طمع در بورس
وارن بافت اقتصاددان معروف آمریکایی، یکی از موفقترین سهامداران و سرمایهگذاران تمام دوران، ترس و طمع در بورس را بلای جان معاملهگر می داند و می گوید: ترس و طمع بی جا بلای جان معامله گر و همانند سم است. باید دقت داشت بورس جایی است که اگر معاملهگران و فعالان تحت تاثیر حرص و طمع و همچنین ترس اقدام به خرید و فروش سهام کنند، قطعا دچار دردسرهای بزرگی خواهد شد. در بازار بورس همواره توصیه به سهامداری در بورس می شود. رفتارهای هیجانی تحت تاثیر حرص و طمع علاوه بر اینکه موجب ضرر خود سرمایهگذاران می شود، اثرات مخرب و سنگینی بر کلیت بازار سهام نیز می گذارد. توصیه می شود افرادی که قصد سرمایهگذاری در بازار سهام را دارند و همچنین افرادی که فعال هستند اما نه به صورت حرفهای، با ترکیب فلسفههای سرمایهگذاری ارزشی و رشدی، یک استراتژی قدرتمند و خاص خودشان بسازند و همیشه طبق آن عمل کنند و آن استراتژی را مبنای کار خود قرار دهند. داشتن روش معاملاتی شخصی در بازار سهام بسیار پر اهمیت است ولی قبل از آن باید دو حس “ترس و طمع” را به درستی بشناسید و توانایی کنترل آنها را در خود پرورش دهید. برای شناخت بیشتر ترس و طمع در بورس می توانید از کتابهای آموزشی موجود در بازار بهره ببرید یا دورههای آموزشی شرکت کنید. و همچنین مقالاتی همچون این مقاله که در حال حاضر مشغول به خواندن آن هستید، مطالعه کنید.
هدف ما در این مقاله بیان حرص و طمع در بورس و ذکر و بررسی تاثیر آن بر سرمایهگذاری و دارایی شما است، پس با ما همراه باشید.
وقتی دچار طمع می شویم/ بررسی آثار طمع در بورس
گاها سرمایهگذاران به دلیل زیادهخواهی و داشتن این تفکر که با سرمایهگذاری در بورس “یک شبه ثروتمند شوند” درگیر حرص و طمع می شوند. در کمترین زمان ممکن، بیشترین ثروت را بهدست آوردن، تمایلی است که عموم مردم در وجود خود دارند، اما این تمایل و تفکر یک شبه پولدار شدن استراتژی معاملاتی شخصی، پایبند بودن به آن استراتژی و همچنین توانایی حفظ سود را کاملا تحث تاثیر منفی خود قرار می دهد. آلن گرین اسپن، رئیس پیشین فدرال رزرو در مورد افرادی که سودای ثروت زود هنگام را در سر میپرورانند، میگوید: این مدل کسب ثروت، نامتعارف و نامعقول است.
ترس و طمع در بورس به یک اندازه مخرب هستند. زمانی که سرمایهگذار دچار حرص و طمع در بورس می شود، هیجانی رفتار می کند به عنوان مثال اقدام به فروش دارایی های ضروری خود می کند تا آن را در بورس سرمایه گذاری کند. اما همیشه توصیه و پیشنهاد می شود معاملهگران با قاطعیت هیجان خود را کنترل کنند و بر اصول معاملاتی مخصوص خود پایبند باشند و بر افقهای سرمایهگذاری بلندمدت تمرکز کنند. وارن بافت از جمله کسانی است که در همان آغاز ورود خود به دنیای سرمایهگذاری، سعی کرد استراتژی معاملاتی خودش را داشته باشد و به مرور زمان آن را تدوین و تکمیل کرد. بافت با اجتناب از هیجانات و جو روانی موجود در بازار، از بیشتر بحرانهای مالی در امان مانده و توانسته با اتکا بر تخصص سرمایهگذاری خود در بلند مدت عملکرد فوقالعاده داشته باشد.
شخصیت سهامداری از جمله نکاتی است که همه افراد سرمایهگذار در بازار بورس باید به آن دقت داشته باشند و با این فکر که از قافله عقب ماندهاند یا اینکه با سرمایهگذاری در بورس یک شبه میلیاردر شوند و به ثروت زیادی برسند، اقدام به سرمایهگذاری و خرید و فروش سهام نکنند زیرا تجربه ثابت کرده هیجان ناشی از طمع زیاد، تنها متضرر شدن سرمایهگذار را در پی دارد.
تاثیر ترس در سبک معاملههای بورسی
ترس نیز مانند طمع می تواند اثرات مخرب و سنگینی هم بر کلیت بازار سهام بگذارد و هم خود سرمایهگذار را دچار ضرر و زیان کند. گاهی اوقات در پی انتشار خبری که حاکی از یک اتفاق ناگوار است، ترس برکل بازار تاثیر گذاشته و موجب می شود سرمایهگذاران برای جلوگیری از ضرر سرمایه خود را از بازار سهام خارج کرده و در بازارهای مالی کم ریسک اقدام به سرمایهگذاری می کنند. اینجور وقتها پول زیاد افراد وارد بازار اوراق قرضه، صندوقهای درآمد ثابت و درآمد تضمین شده می شود. این خروج سنگین نقدینگی از بازار سهام، نشاندهنده بیتوجهی سرمایهگذاران به اصول سرمایهگذاری بلند مدت می باشد. احساس ترس از زیان و حتی زیان بیشتر زمانی فراگیر می شود که بازارهای مالی برای دورههای طولانی دچار سقوط و رکود می شوند، که در این دوران تنها راه منطقی، سرمایهگذاری در داراییهای کم ریسک و کم بازده طی دوران حاکمیت ترس بر بازار است.
از طرفی سرمایهگذارانی وجود دارند که ذاتا ترسو بوده و بهشدت ریسک گریز هستند. این افراد بخاطر ترس از ضرر هرچند اندک، با تصمیمات نادرست و تحت تاثیر ترس همیشگی خود، جلوی سود و رشد دارایی خود را می گیرند. این دسته از افراد اگر می خواهند در بازار سهام موفق عمل کنند و سرمایه خود را رشد دهند، باید بر ترس خود غلبه کنند و بدانند ضرر چیزی جز کسب تجربه و هموار شدن راه موفقیت در این بازار نیست. به این دسته افراد توصیه می شود به جای اقدامات ناشیانه در بازار سهام سیو سود کنند تا خیالشان بابت دارایی هایشان آسوده تر شود و با مابقی دارایی خود ریسک های بزرگتری را تجربه کنند.
بخشی از ترس و طمع در بورس از نوسانات ذاتی بازار سهام ناشی می شود. زمانی که سرمایهگذاران آرامش روانی خود را به خاطر ضرر و یا بیثباتی بازار از دست می دهند، تحت تاثیر احساسهایی قرار می گیرند که در بیشتر مواقع با تصمیمگیریهای هیجانی، به اشتباهاتی با عواقب سنگین تبدیل می شود.
راههای غلبه بر ترس و طمع در معاملات بورس
- درک و طرز فکر خود را در مورد از دست دادن دارایی خود تغییر دهید
- برای سهامی که می خرید حد ضرر مشخص کنید و زمانی که قیمت سهمی که خریدهایید به حد ضرر تعیین شده رسید، برای جلوگیری از ضرر بیشتر سهم را بفروشید
- کسب مهارت لازم قبل از شروع به سرمایهگذاری در بازار
- دوری از هیجان و تصمیمات لحظهای در شرایط نامساعد بازار
- استراتژی و روش معاملاتی مخصوص به خود داشته باشید
- بهتر است ۷۰ درصد سرمایه خود را بلند مدت سرمایه۷گذاری کنید و مابقی را در کوتاه مدت و میان مدت
- برای خود سبد سهام تشکیل دهید
- مدیریت سرمایه داشته باشید
- همواره در حال آموزش باشید
- حد سود و حد ضرر تعیین کنید
- از صف خرید و صف فروش دوری کنید
سخن آخر
مسئولیت تمام سود و زیان و مدیریت سبد سهام بر عهده خود سرمایهگذار است، بنابراین همیشه قبل از خرید و فروش سهمی تمام جوانب را در نظر بگیرید، تحلیلهای بنیادی و تکنیکالی را داشته باشید، استراتژی معاملاتی (کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت) خود را در نظر بگیرید و به دور از ترس و طمع در بورس اقدام کنید.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
روانشناسی بازار : طمع در بورس – بخش اول
طمع نوعی نیاز غیر منطقی و احتیاجی هست که به خارج از حد کنترل رسیده! شاید به خاطر همین هم باشه که افرادی که دچار طمع میشن هیچ وقت از رسیدن به اهدافشون راضی و سیراب نمیشن! (البته توجه کنید که بلندپروازی با طمع کاملا متفاوت هست)
طمع یعنی چیزی که از قبل برایش برنامهریزی کرده بودیم رو به دست آوردیم، ولی دوست داریم بدون هیچ کار و تلاش اضافهای به بیشتر از اون برسیم!
با این مقدمه و در ادامه مقالات روانشناسی بازار، بحث طمع در بورس و سایر بازارهای مالی رو شروع میکنیم …
از کجا برای دوری از طمع در بورس بفهمیم که چه زمانی طمع میکنیم؟!
مثالهای زیر رو در نظر بگیرید :
- فردی رو تصور که قصد داشته ۱۰% از سرمایه خودش رو به سرمایهگذاری در یک سهم اختصاص بده. اما به یکباره تصمیم میگیره که بدون توجه به اصول مدیریت مالی و تشکیل سبد سهام، با نیمی از سرمایش وارد اون سهم بشه تا بیشتر سود کنه، چون فکر میکنه که این یک سهم خاصه و ممکنه دیگه چنین فرصتی پیش نیاد! خب طبیعیه که اگر قیمت سهم پایین بیاد، ضرر اون فرد هم ۵ برابر خواهد شد!
- سهمی رو داشتید که با سود نسبتا خوبی اون رو فروختید. اما بعد از فروش، قیمت اون سهم به رشد خودش ادامه میده. احساس خیلی بدی به شما دست میده و فکر میکنید که از قافله عقب موندید!! این احساس اون قدر زیاد میشه که شما تمرکزتون رو از دست میدید و نمیتونید به دنبال فرصتهای دیگه در بازار بگردید!
- هر بار که به هر دلیلی یک فرصت خوب رو برای خرید سهام از دست میدی، به شدت مضطرب میشی! به جای این که از معاملاتی که در اونها سود کردی خوشحال باشی، بخاطر معاملات و فرصتهای از دست رفته حسرت میخوری!
- یکی از دوستانتون به شما زنگ میزنه و میگه که یک سهم خیلی خوبی پیدا کردم که به شدت رشد خواهد کرد. شما به جای این که سوال کنید بر چه اساسی این سهم رو تحلیل کردی، میپرسید که تا چه عددی قراره رشد کنه؟!
- شما یکی از دوستان و یا آشنایانتون رو میبینید که در مدت کوتاهی سود خوبی از بازار گرفته و فکر میکنید که خب من هم میتونم! کمی پول قرض میکنید تا وارد بازار بشید و خیلی راحت اون پول رو از دست میدید و حالا نه تنها سودی نکردید، بلکه باید اون قرض رو هم پرداخت کنید!
همه ما درصدی از طمع را داریم!
مثالهایی که زدم براتون آشنا نبود؟! احتمالا شما هم تو بهترین حالت یکی دو تا از موارد بالا رو تجربه کردید! اما این چیزی نیست که لازم باشه بخاطرش نگران باشید!
البته بعضی از افراد هم ممکنه بگن که اصلا هیچ کدوم از اینها رو تجربه نکردن! من به این افراد میگم که شما احتمالا تا الان هیچ معاملهای رو در بورس تجربه نکردین! اگر واقعا عاری از طمع (یا بهتره بگم خواستههای زیاد) هستید، پس احتمالا هیچ ریسکی هم برای وارد شدن به بازار نمیکنید! برای این که در بورس به موفقیت برسی، باید یک مقدارِ حداقلی از طمع در وجودت باشه تا تو رو به سمت موفقیت ببره!
همونطور که در مقاله قبلی گفتم مقدار کمی ترس (یا همون احتیاط) در بورس لازم هست، این جا هم میگم که مقدار کمی طمع (یا انگیزه) هم برای پیشرفت کردن لازم هست!! بدون علاقه شدید و انگیزه برای پیشرفت، هیچ دلیلی برای سرمایهگذاری در بورس وجود نداره!
پس مقداری کمی از طمع نه تنها بد نیست، بلکه لازمه موفقیت و پیشرفت هم هست.
طمع دقیقا چه ضررهایی برای ما داره؟!
اجازه بدید بازم با یک مثال بحث رو ادامه بدم!
معاملهگری رو تصور کنید که در کار خودش موفق و بسیار حرفهای هست. اون میتونه با استفاده از تحلیل تکنیکال نمودارها رو به خوبی تحلیل کنه و پول خوبی هم در بیاره! پس از ۶ ماه سرمایه این فرد از ۱۰۰ میلیون تومن به ۴۰۰ میلیون تومن میرسه، تا این که یک موقعیت معاملاتی عالی براش پیش میاد …
در این زمان به جای این که به توصیههایی که از قبل میدونسته توجه کنه و فقط بخش منطقی (مثلا ۱۰ تا ۲۰%) از سبدش رو به خرید این سهم اختصاص بده، بیشتر از ۸۰% پولش رو روی این سهم سرمایهگذاری میکنه! در ابتدا همه چیز خوب پیش میره، اما با یک خبر بد بازار برمیگرده و حد ضرر معامله رو فعال میکنه. اما به جای این که از معامله خارج بشه باز هم سهم میخره و ظرف مدت کوتاهی همه سودی که کرده رو از دست میده!
اما چرا این اتفاق افتاد؟! اشکال کار کجا بود!؟ اشکال کار دقیقا برمیگرده به موضوع همین مقاله یعنی طمع!
طمع چشمان ما رو بر روی حقایق و واقعیتها میبنده و باعث میشه که ما به اصول کاریمون پایبند نباشیم. اصولی که بارها و بارها شنیدیم و همه ما اونها رو میدونیم! در واقع ما میدونیم که کارمون دقیقا به چه دلیلی اشتباه هست، اما نمیخوایم این رو قبول کنیم!
با سرمایهگذاری روی یک سهم پولدار نخواهید شد!
بعضی اوقات ما فکر میکنیم که اگر فلان سهم رو بخریم و اون چند برابر بشه، ما پولدار میشیم و به قول معروف بارِ خودمون رو میبندیم! اما یادمون نره که هیچ معاملهگر یا سرمایهگذار موفقی با سرمایهگذاری روی یک یا دو سهم و در زمانی کوتاه به ثروت نرسیده! توجه کنید یک تِرید (معامله) موفق یا ناموفق قرار نیست سرنوشت شما رو تغییر بده!
موفقیت در بورس نیازمند یک دیدِ بلندمدت، علاقه، پشتکار و صبوری هست. اگر این فاکتورها رو داشته باشید، قطعا و بدون هیچ شکی به موفقیت خواهید رسید …
رابطه امید واهی و طمع
خیلی اوقات پیش میاد که بعد از خریدن یک سهم حد ضرر ما فعال میشه و ما باید طبق اصول و استراتژی خودمون از سهم خارج بشیم. اما وقتی که طمع با امید بیهوده و واهی ترکیب میشه، حتی زمانی که همه شواهد برخلاف عقیده ما هستند، ما هیچ چیزی رو نمیپذیریم و در اون سهم باقی میمونیم و پایبندی به استراتژیمون رو هم فراموش میکنیم. زمانی که ما اصطلاحا در یک سهم گرفتار میشیم و به موقع از اون خارج نمیشیم دقیقا همین اتفاق داره میفته! به جای این که اشتباه و شکست خودمون رو بپذیریم و قبول کنیم که هر کسی حتی با تجربهترین افراد هم ممکنه گاهی شکست بخورن، عدم موفقیت خودمون رو انکار میکنیم!
بسیاری از مواقع پیش میاد که ما در چندین سهم سودهای خوبی کسب کردیم و فقط در یک سهم روند به شکل دلخواه ما پیش نرفته. در این جا دلمون نمیخواد که حتی بخش کمی از سودمون رو از دست بدیم و از معامله آخر با ضرر خارج بشیم. طمع زیادی باعث میشه که سهم آخر، هر روز بیشتر افت کنه و ما روز به روز سودهایی که کسب کردیم رو بیشتر از دست بدیم. همین موضوع باعث میشه که یک معامله اشتباه و نپذیرفتن اون و طمع کردن برای کسب سود بیشتر نهایتا به ضرر ما تموم بشه.
یادتون باشه که بسیاری از مواقع:
“ قبول کردن یک ضرر کوچیک میتونه جلوی یک ضرر بزرگتر رو بگیره! “
هر موقع احساس کردید که دارید خودتون رو گول میزنید و امید بیهوده و بیاساس دارید، و انکار میکنید که در ضرری هستید که ممکنه بیشتر بشه و هر روز دست دست میکنید تا شاید معجزهای رخ بده تا به سود برسید، بدونید که ریشه همه اینها در طمع هست و این که حاضر نیستید ضرر خودتون رو بپذیرید!
ریشه طمع در کجاست؟!
علت ایجاد طمع در بسیاری از افراد این هست که در وجود خودشون احساس کمبود میکنن. این احساس کمبود ممکنه در خیلی از بخشهای زندگی وجود داشته باشه و درجاتِ مختلفی هم داره! اگر یک فرد بدون احساس کمبود رو ۱۰۰ و یک فردی که به کمبود مطلق اعتقاد داره رو ۰ در نظر بگیریم، همه ما یک چیزی بین صفر و صد هستیم.
تفکر کمبود دقیقا تفکری مخالف و در مقابل فراوانی هست. اگر بتونیم این تفکر رو در خودمون ایجاد کنیم که ثروت و نعمت و موقعیتهای کسب ثروت، فراوان هستند و برای همه و هر زمان که بخواهیم وجود دارند، دیگه طمع نخواهیم کرد. اگر ما احساس فراوانی رو به جای کمبود در خودمان ایجاد کنیم، دیگه در یک معاملهای که ضرر کردیم (مطابق با استراتژیمون) به امید برگشت در اون باقی نمیمونیم. بلکه میدونیم و مطمئن هستیم که فرصتهای سرمایهگذاری در بورس بینهایت هستن و به زودی نه تنها میتونیم ضررمون رو جبران کنیم، بلکه به سود هم خواهیم رسید.
یک تمرین برای رها شدن از احساس کمبود
همیشه با خودتون تکرار کنید و به خودتون بگید که معاملهگران و سرمایهگذاران در دنیایی از فرصتها، نعمتها و فراوانی هستند. برای این که این ذهنیت بیشتر در شما ایجاد بشه برید و نمودار سهام شرکتهای مختلف رو باز کنید و ببینید که در هر بازهای از زمان و در هر شرایطی، بینهایت فرصت برای سرمایهگذاری و کسب سود وجود داشته!
“معاملهگران و سرمایهگذارانی که طمع ندارن میدونن که بازار بخشنده هست و همیشه فرصتهایی برای سرمایهگذاری ایجاد میکنه. پس لازم نیست که به یک سهم بچسبن و پافشاری کنن که حتما از همون سهم به سود برسن …”
طمع و احساس خودبزرگبینی
همیشه طمع ناشی از کمبود نیست. گاهی هم ممکنه که طمع به دلیل خود بزرگبینی اتفاق بیفته! اما مفهوم خود بزرگبینی چی هست؟!
معمولا در این مواقع معاملهگر تصور میکنه که میتونه اعدادی بسیار بزرگ رو در بازه زمانی کوتاه به دست بیاره. این افراد معمولا اعتماد به نفس کاذب دارن و توانایی خودشون رو بیشتر از چیزی که هست تصور میکنن. در برخی مواقع هم این افراد تصور میکنن که در هر معاملهای باید حتما سود کنن و بازار باید ۱۰۰% مطابق پیشبینی اونها حرکت کنه! اما زهی خیال باطل!
فراموش نکنید که بهترین معاملهگران و سرمایهگذاران دنیا هم همیشه درصدی خطا دارن …
ضمنا این نکته رو هم باید بهش اشاره کنم: درسته که هر کسی با علاقه و تلاش و آموزش صحیح بورس میتونه به موفقیت تو این حوزه برسه، اما تصور این که معامله کردن و سرمایهگذاری در بورس خیلی راحت هست و فقط با چند تا کلیک انجام میشه کاملا تصور اشتباهیه! با این طرز فکر معاملهگر دچار اطمینان و اعتماد به نفس بیش از حد به خودش میشه، تا جایی که باز هم اصول ابتدایی سرمایهگذاری رو فراموش میکنه. در این صورت فرد به جای این که واقعیتها رو ببینه، واقعیتها رو اون جور که خودش میخواد میبینه و در توهم خودش غرق میشه.
اولین راه حل برای دوری از طمع !
خب به عنوان اولین راه حل باید توجه کنیم که سرمایهگذاری و معاملهگری در بورس نیازمند یک نگاه منطقی و بدون احساس به بازار و سهام هست. برای این کار ما باید با دیدِ باز، تا جایی که میتونیم عوامل موثر بر قیمت سهام رو بررسی کنیم و ببینیم واقعا ارزش سهام ما چقدر هست! اگر ما ارزش واقعی سهاممون رو بدونیم، قطعا از طمع و توقع بیش از حد دور خواهیم شد.
این که ما واقعیتها رو فراموش کنیم و نگاهمون به یک سهم طوری باشه که خودمون دلمون میخواد، و نه چیزی که واقعا وجود داره، قطعا به ما ضربه خواهد زد. متأسفانه در کشور ما هم این نوعِ نگاه به شدت در بین سرمایهگذاران دیده میشه!
چکیده مطلب :
سرمایهگذار موفق کسی هست که میان خواستهها و اهداف خودش، و واقعیات، اعمال، دانش و مهارتش به یک تعادل میرسه. یک سرمایهگذار یا معاملهگر موفق در عین حال که سعی میکنه دانش و مهارتش رو افزایش بده، میدونه که دقیقا چقدر توانایی داره و بر اساس اون تواناییها برای خودش هدف تعیین میکنه. پس در نتیجه توقع بیجا و بیش از حد هم از خودش نخواهد داشت!
نتیجه این خودشناسی و ایجاد تعادل قطعا هم نتیجه خوبی رو برای ما به ارمغان میاره و هم باعث میشه که دندونِ طمع رو بکشیم و بر اساس واقعیتها سرمایهگذاری کنیم …
ترس و طمع در بورس (آموزش شاخص ترس و طمع)
ترس و طمع در بورس برای کلیه سرمایه گذارن اعم از سرمایه گذاران حرفه ای و مبتدی وجود دارد. معمولا بسیاری از سرمایه گذاران نمی توانند بر احساسات خود غلبه کنند. از این رو بسیاری از تصمیمات تحلیل گران بورس بر اساس همین احساسات است.
شاخص ترس و طمع در بورس که به طور اختصاری با حروف FGI، نمایش داده می شود، برای نشان دادن و نمایش این احساسات در قالب اعداد است. در واقع نمایان شدن احساسات فعالین بازار بورس، خود شاخصی دیگر می شود در دستان معامله گران تا بر اساس ترس و طمع در بورس روند بازار را با تحلیل احساسات، پیش بینی کنند.
پیشنهاد ویژه ثروت آفرین : محصول فیلتر پول هوشمند
شاخص ترس و طمع در بورس چیست؟
اینکه ما شاخص هایی در اختیار داشته باشیم تا به وسیله آنها احساسات حاکم بر بازار و وضعیت روحی معامله گران را بشناسیم، ما را نسبت به روند فعلی بازار و نیز احتمالاتی که در جریان های بازار امکان وقوع دارد، آگاه می کند. یکی از این شاخص ها، شاخص ترس و طمع در بورس است. این شاخص که نوعی از شاخص خلافگرا نیز به حساب می آید، به ویژه در دنیای رمز ارزها (مانند بیتکوین) مورد استفاده قرار می گیرد و تحلیل مناسبی از روند بازار مالی در اختیار سرمایه گذاران می گذارد.
شاخص خلافگرا به شاخص هایی گفته میشود که حرکت سرمایه گذاران در خلاف جهت بازار را نشان می دهد. به این معنا که ترس شدید سرمایه گذاران و معامله گران، قیمتها را کاهش می دهد و در همین حال طمع آنان باعث رشد و افزایش قیمتها میشود.
شاخص ترس و طمعِ (FGI)، احساسات ترس و طمع سرمایه گذاران را به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه اندازه گیری میکند. ترس زیاد میتواند قیمت سهام را خیلی پایین بیاورد. در حالی که حرص و طمع میتواند قیمت ها را خیلی بالا ببرد. این شاخص میتواند به عنوان ابزاری برای سرمایه گذاری، مناسب باشد.
تصویر زیر نموداری از شاخص ترس و طمع در طی یک سال است. صفر در محور عمودی نشانگر “ترس شدید” است و 100 در محور افقی، “طمع شدید” را نشان می دهد.
پیشنهاد می کنم مقاله آموزش کار با اندیکاتور ATR را مطالعه کنید
نکته:
بررسی نمودارهای شاخص ترس و طمع، نشان می دهد هرگاه شاخص روند نزولی دارد و قله های نمودار، شیبی رو به پایین دارد، معامله گران احساس ترس بسیار بیشتری نسبت به ریزش قیمت دارند. چیزی که باعث محافظه کاری بیشتر معامله گران و خروج سرمایه از بازار بورس می شود. میبینید که در این جا احساسات از تحلیل تکنیکال پیشی می گیرد. پس آشنایی با این شاخص به نوعی در وضعیت تحلیل تکنیکال کلی بازار اثر می گذارد.
این شاخص نشان دهنده تاثیر وضعیت روانی گروه های مردمی بر ترس یا تشنج در معاملات بازار است. اگر کسی سهامی را به قیمتی پایین تر از ارزش واقعی سهام به ویژه در حجمی بالا بفروشد، ترس نهایتا باعث خروج از بازار و کاهش مداوم قیمت می شود و بالا رفتن قیمت، سرمایه گذاران را ترغیب به ورود میکند که افزایش را در پی دارد.
همه اینها در حالی است که هیچ رویدادی با اهمیت واقعی، رخ نداده است. از این روی، یک چنین رخدادی در بازار بورس، می تواند همه را دچار گمانهزنی کند. یعنی هیچ سهامی ارزش ذاتی خود را حفظ نمی کند؛ بلکه همگی بر اساس سود آتی، لحاظ می شوند. این نکته ای است که در استفاده از تحلیل تکنیکال بر اساس شاخص ترس و طمع در بورس باید لحاظ کرد و به خاطر سپرد.
پیشنهاد می کنم مقاله استراتژی مدیریت ریسک در معاملات بورس را مطالعه کنید
7 عامل مختلف برای به ثمر رساندن احساسات سرمایه گذاران
هفت عامل مختلف را برای ارزیابی احساسات سرمایه گذاران (ترس و طمع) در مقیاس صفر تا 100 که به ترتیب از ترس شدید تا حرص شدید را در برمیگیرد در ادامه گفته می شود:
- عرضه سهام: حجم سهام در بازار بورس اوراق بهادار تا کجا پیشرفت کرده یا کاهش یافته است؟
- تکانه بازار بورس: شاخص S&P 500، چه مقدار بالاتر یا کمتر از میانگین 125 روز گذشته اش است؟
- طلب اوراق قرضه پرریسک (پر بهره ولی کم اعتبار) (Junk Bond): آیا سرمایه گذاران، استراتژی هایی با ریسک بالاتر را دنبال می کنند؟
- سرمایه گذاران اوراق قرضه: آیا سرمایه گذاران اوراق قرضه به سمت خرید سهام اشتیاق دارند؟
- قدرت قیمت سهام: تعداد سهام ها با قله های 52 هفته، نسبت به دره های یکساله چه قدر است؟
- نوسانات بازار بورس: بررسی شاخص نوسانات ارزی بازار بورسبه طور متمرکز بر میانگین متحرک 50 روزه
- قراردادهای اختیار خرید و فروش: تا چه اندازه حرص و طمع در بازار بورس، سرمایه گذاران را بر آن می دارد تا قراردادهای اختیار فروش را نسبت به قراردادهای اختیار خرید، عقب بیاندازند.
قراردادهای اختیار خرید به سرمایه گذاران این اجازه را می دهد که سهام با یک قیمت توافق شده در یک تاریخ مشخص و یا قبل از آن، بفروشند. در حالیکه قراردادهای اختیار فروش، سهام را به همان شیوه، خریداری می کند. خریدار در قرارداد اختیار خرید، بر اساس یک تحلیل تکنیکال و با امید افزایش قیمت اقدام به خرید می کند و فروشنده در قرارداد اختیار فروش با پیش بینی ای بر اساس تحلیل تکنیکال که قیمت در آینده کاهش پیدا خواهد کرد، این قرارداد را پیش می برد.
پیشنهاد می کنم مقاله کاربردی آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال را مطالعه فرمایید.
بایدها و نبایدها در استفاده از شاخص ترس و طمع در بورس
در صورت استفاده صحیح، میتوان از شاخص ترس و طمع در بورس، به عنوان راهنمای سرمایه گذاری های سودآور و پر بازده استفاده کرد. در اینجا برخی از بایدها و نبایدهایی که هنگام استفاده از شاخص FGI باید بدان توجه داشته باشید، آورده ایم تا بتوانید از آنها در معاملات بازار بورس و نیز بررسی تحلیل تکنیکال بازار، استفاده نمایید.
بایدها:
- از شاخص ترس و طمع استفاده کنید تا بهترین زمان ورود به بازار را معین کنید.
- زمان ورود خود به سرمایه گذاری را در زمان افت شاخص به سمت ترس تعیین کنید.
- مراقب شرکت هایی باشید که کمتر از ارزش واقعی نشان داده می شوند.
نبایدها:
- از شاخص ترس و طمع برای تعیین سود کوتاه مدت استفاده کنید.
- زمانی سرمایه گذاری کنید که طمع بالا باشد.
- قبل از اینکه سودی کسب کنید، سهام را به سرعت واگذار کنید.
پیشنهاد می کنم مقاله آموزش فیلتر نویسی در سایت دیده بان بورس را مطالعه کنید
منابع جمع آوری داده برای شاخص ترس و طمع در بورس
- نوسانات (25%): نوسانات لحظهای و بیش از حد در بازار بورس میبایست مورد بررسی قرار گیرد. افزایش غیر معمول نوسانات، نشانهی اشباع شدن بازار از ترس است.
- قدرت بازار / حجم (25%): میزان و قدرت حجم در بازار باید مورد اندازه گیری قرار گیرد. اگر در روز و در بازاری صعودی حجم بالایی معامله شود، به این معناست که بازار وارد فاز حرص و طمع شده است.
- رسانههای اجتماعی: تعداد پستهای منتشر شده با هشتگهای مختلف و سرعت دریافت بازخوردها در یک بازه زمانی مشخص، از مولفههای این عامل هستند. اگر بازخوردها نرخی غیرمعمول و بسیار زیاد داشته باشد، منجر به حریص شدن رفتار بازار میگردد.
- نظرسنجیها (15%): با نظرسنجی هفتگی از سرمایه گذاران درباره ارزیابی از بازار، میتوان نمودی کلی از احساسات سرمایه گذاران به دست آورد.
- تسلط (10%): استقبال کلی بازار از یک سهم، اقبال آن نماد از کل بازار را بیان میکند. وقتی سهامی استقبال بیشتری نسبت به سهمهای دیگر در بورس داشته باشد، به پناهگاهی امن تبدیل میشود. اما اگر استقابل نسبت به آن سهم کاهش یابد، معاملهگران با سرمایه گذاری بر روی سهمهای پر خطر، تلاش میکنند در حرکت صعودی بعدی، کسب سود کنند. در واقع افزایش علاقه عمومی به یک سهم، سبب ایجاد رفتاری حریصانه (صعودی) نسبت به آن سهم بخصوص میشود.
- روندها (6%): با جستجوهای مختلف در موتورهای جستجو مانند گوگل و بررسی تغییر حجم سهم مورد نظر میتوان بازخوردی نسبت به روندهای احساسی و ترس و طمع در بازار بدست آورد. به عنوان مثال اگر میزان جستوجوی یک عبارت با مضمون منفی درباره یک سهام خاص و در طی یک بازه زمانی، رشد داشته باشد، یعنی بازار نسبت به آن سهام ترس دارد.
پیشنهاد می کنم مقاله مراحل ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران را مطالعه کنید
تحلیل تکنیکال در ترکیب با شاخص ترس و طمع در بورس
شاخص ترس و طمع میتواند همانند یک اندیکاتور عمل کند. این شاخص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش را مانند اندیکاتور RSI، نشان میدهد. همچنین این شاخص میتواند با تحلیل روند بازار، نقاط مناسب برای ورود و خروج در بازار بورس را مشخص نماید.
پیشنهاد می کنم مقاله کاربردی آموزش کار با اندیکاتور فیبوناچی در بورس را مطالعه نمایید
درک شاخص ترس و طمع در بورس
برخی افراد این شاخص را به عنوان یک ابزار سرمایه گذاری دقیق رد میکنند زیرا به جای استراتژی خرید و نگهداری، به استراتژی زمان بندی بازار پایبند هستند.
اگرچه بهتر است سرمایه گذاران باید از تلاش برای تعیین زمانبندی بازار جهت به دست آوردن سودهای کوتاه مدت اجتناب کنند، اما شاخص ترس و طمع، میتواند در تصمیم گیری در مورد زمان ورود به بازار مفید باشد. برای انجام دادن این کار، لازم است شما زمان ورود خود به سرمایه گذاری را هنگامی لحاظ کنید که وضعیت شاخص به سمت ترس متمایل میشود.
پیشنهاد می کنم حتما مقاله پول هوشمند در بورس چیست؟ را مطالعه نمایید
وارن بافت شخصی است که به طوری مشخص اظهار کرده است که دوست ندارد فقط در هنگام پایین آمدن سهام خرید کند، بلکه عنوان کرده است که تمایل دار سهام را در پایینترین حدش خریداری کند. وی گفته است: “بهترین چیزی که میتواند برای ما اتفاق بیافتد این است که یک شرکت بزرگ به طور موقت دچار مشکل شود… ولی ما قصد داریم سهام آنها را وقتی روی تخت جراحی هستند، خریداری کنیم.”
شاخص ترس و طمع در بورس زمانی که ترس در اوج خود باشد، تبدیل به یک هشدار میشود و اضطراب غیرمنطقی موجب اقدامات غیرمعقول در سرمایه گذاران میشود.
نکته: اگر از شاخص ترس و طمع در بورس استفاده میکنید، مراقب جریانهای شدید ترس باشید و هنگامی که ترس ضربه میزند، مراقب شرکتهایی باشید که کمتر از ارزش واقعیشان خرید و فروش می شوند. به این ترتیب، میتوانید برخی از فرصتهایی که برای یک سرمایه گذاری بزرگ پنهان است، کشف کنید. البته به شرط آنکه مدتی طولانی سهام را نگاه دارید.
پیشنهاد می کنم فیلترهای کاربردی بورس شامل بیش از 700 فیلتر کاربردی در سایت دیده بان بازار را مشاهده نمایید
امور مالیه رفتاری و شاخص ترس و طمع در بورس
اگرچه بنظر میرسد شاخص ترس و طمع در بورس (FGI) یک معیار سرمایه گذاری سرگرم کننده باشد، اما یک مورد قوی برای شایستگی و در خور بودن آن، وجود دارد. به عنوان مثال، یک تحقیق جذاب را در نظر بگیرید که در زمینههای مربوط به امور مالیه رفتاری شناخته شده است. مثلا برخی دانشمندان، اینکه موشها چند بار میلهای را به امید گرفتن پاداشی فشار میدهند، به عنوان پایه و مقیاسی برای اندازه گیری ترس و طمع انسان، مورد مطالعه قرار دادهاند.
پیشنهاد می کنم مقاله مهمترین دلیل زیان در بورس چیست؟ را مطالعه کنید
نقطه عطف واقعی برای امور مالیه رفتاری در سال 1979 به وقوع پیوست. هنگامی که روانشناسانی به نام دانیل کانمن و آموس تورسکی “نظریه چشم انداز” را بوجود آوردند. این نظریه توضیح میدهد چگونه یک فرد میتواند هم ریسک پذیر باشد و هم ریسک ناپذیر. بسته به اینکه آیا آن تصمیم به احتمال زیاد منجر به سود میشود و یا ضرر. از آنجا که ما به طور کلی ترجیح میدهیم از ضرر جلوگیری کنیم برای دوری از ضرر، زمانی که سود و منفعتی را تشخیص دهیم، ریسک بیشتری را خواهیم پذیرفت. این رفتار زمانی غلبه مییابد که شاخص ترس و طمع در بورس به سمت ترس متمایل شود.
از مهمترین مزایای شاخص ترس و طمع در بورس، کمک آن به درک وضعیت بازارهای پیچیده است. زیرا این شاخص چیزی را در اختیار شما قرار میدهد که تا حد بسیار زیادی غیر قابل اندازه گیری است.
پیشنهاد میکنم حتما مقاله استراتژی گپ و اسکالپ در بورس (Gap & Scalp) را بخوانید
معایب شاخص ترس و طمع
1- اصلیترین ضعف شاخص ترس و طمع، نداشتن اطلاعات واحد و جمعآوری دادهها از منابع اطلاعاتی مختلف است.
2- مورد بعدی ساده نبودن درک این شاخص و در نتیجه بکارگیری آن در روند بازار بورس است.
3- دیگر آنکه همه ترسها و طمعها در این شاخص گنجانده نشده است. برای مثال ترس از جا ماندن Fear of Missing Out (ترس از دست دادن فرصت) که به طور اختصار به آن FOMO میگویند و از مولفههای بسیار موثر بر بازار بورس است و تحرکات زیادی در آن ایجاد میکند.
پیشنهاد ویژه ثروت آفرین : محصول فیلتر طلایی بورس
صحبت پایانی
شاخص ترس و طمع در بورس یکی از شاخصهای مهم در بازار بورس می باشد. به کمک این شاخص میتوان زمان ورود و خروج به سهم را تا حد بسیار زیادی تشخیص داد.
زمانی که ترس بر بازار غلبه می کند و این ترس مدت زیادی طول می کشد و بسیاری از سرمایه گذاران بازار بورس از ترس بوجود آمده سهمهای خود را می فروشند زمان خرید سهم می باشد. همچنین زمانیکه در یک رشد طولانی سرمایه گذاران جدیدی وارد بازار می شوند و طمع سود بیشتر بازار را فرا میگیرد زمان خروج از بازار بورس و فروش سهم خریداری شده است و اینگونه با شاخص ترس و طمع در بورس میتوان وضعیت سهم مورد نظر در بازار بورس را پیش بینی برای دوری از طمع در بورس کرد.
این مقاله در خصوص ترس و طمع در بورس می تواند کمک زیادی برای افراد مبتدی و حرفه ای باشد. امیدواریم بتوانید از این تکنیک بطور صحیحی در معاملات خود استفاده کنید و احساسات سرمایه گذاران در بازارهای مالی را به درستی بسنجید. خوشحال می شویم نظر خود را در خصوص مقاله ترس و طمع در بورس که در ثروت آفرین منتشر شده است را در بخش نظرات بنویسید.
روانشناسی معاملهگری | همه چیز درباره طمع در بازارهای مالی و راههای کنترل آن
یکی از خطرناکترین حسهایی که در شخصی که وارد بازارهای مالی میشود، ممکن است رخ دهد، حس طمع است. به حس نیاز غیرضروری و افراطی برای داشتن یا به دست آوردن چیزی طمع گفته میشود. افراد طماع هیچگاه از رسیدن به چیزی راضی نیستند. به عبارت دیگر وقتی کسی به هدفش میرسد اما رسیدن به هدف او را راضی نمیکند و میخواهد بدون کوشش بیشتر به اهداف بزرگتری دست پیدا کند، طمع در او رخ داده است. البته توجه داشته باشید که طمع با بلندپروازی متفاوت است. در ادامه بیشتر در مورد طمع در بورس و بازارهای مالی صحبت میکنیم.
چه زمانی گرفتار طمع میشویم؟
موارد زیر را در نظر بگیرید:
فرض کنید شخصی تصمیم داشته 10% از سرمایهاش را به یک سهم اختصاص دهد. اما چون تصور میکند ممکن است این سهم، سهم پرسودی باشد، بدون توجه به اصول و قواعد بازار بورس، 50% سرمایهاش را به این سهم اختصاص میدهد. و اگر چیزی که فکر میکرد اتفاق نیفتند و قیمت سهم کاهش داشته باشد، 5 برابر بیشتر متضرر خواهد شد.
فرد دیگری را در نظر بگیرید که سهمی داشته و با سود خوبی آن را فرخته است. بعد از فروش، آن سهم همچنان افزایش قیمت دارد. این شخص آن قدر از این که سهمش را فروخته ناراحت میشود و احساس پشیمانی میکند که نمیتواند بر روی فرصتهای دیگر تمرکز کند.
ممکن است شخصی فرصت خوبی را برای خرید یک سهم از دست بدهد، اما به جای آنکه به دنبال فرصتهای دیگر باشد و یا خوشحال باشد از اینکه از موقعیتهای دیگر استفاده کرده و سود خوبی به دست آورده، مضطرب برای دوری از طمع در بورس میشود و حسرت میخورد.
یک نفر به شما میگوید فلان سهم رشد خوبی خواهد داشت و برای خرید اقدام کن، به جای اینکه از او تحلیلش را بپرسید، سوال میکنید تا چه مقدار قرار است رشد داشته باشد.
شخصی فقط با شنیدن اینکه فلانی سود خوبی در بورس کرده است، پولی قرض میکند و وارد این بازار میشود اما ناآگاهی باعث میشود نه تنها سودی عایدش نشود بلکه متضرر شود.
موقعیتهای ذکرشده برای شما آشنا نبود؟ میتوان گفت همه ما کمی طمع را داریم. اما میتوانیم آن را بشناسیم و کنترل کنیم.
اما اشتباه است اگر بگوییم باید میزان طمع را به صفر رساند، همان طور که برای موفقیت در بورس روحیه ریسکپذیری لازم است، کمی طمع نیز لازم است گویی طمع و علاقه شدید به موفقیت، انگیزه و موتور محرکی است که فرد را هل میدهد به سمت پیشرفت.
اصلا چرا باید طمع را کنترل کرد؟
باز هم نمونههای زیر را در نظر بگیرید:
فردی را در نظر بگیرید که در بازار بورس موفق است و میتواند به خوبی تحلیل کند و از این طریق سود خوبی به دست آورد. پس از مدتی سرمایه این شخص از 200 میلیون تومان به 600 میلیون تومان میرسد. و میتوان گفت در این بازار به موفقیت خوبی دست پیدا کرد. موقعیتی پیش میآید که تصورش این است که سود خیلی خوبی در پیش دارد، اما به جای آنکه به دانستههایش تکیه کند و تنها درصد کمی از پولش را سرمایهگذاری کند، بیشتر پولش را در این موقعیت سرمایهگذاری میکند. در ابتدا رشدی را که تصور میکرده رخ میدهد اما با یک اتفاق حدضرر معامله فعال میشود. اما باز هم به جای اینکه از این معامله خارج شود، شروع میکند به خرید سهم بیشتر و طی مدت کمی همه سودی را که کرده بود، از دست میدهد.
اشکال کار او این بود که طمع را کنترل نکرد، و طمعش تصمیمهای او را به دست گرفت.
طمع سبب میشود واقعیتها را نبینیم و به دانستهها و قواعد پایبند نباشیم. طمع زمانی رخ میدهد که حقایق موجود و اطلاعات و تجارب قبلیمان به ما میگوید کار درست کدام است و دقیقا میدانیم چه تصمیمی درست است، اما آنها را قبول نمیکنیم و تنها به حس زیادهخواهی غیرمعقولمان بها میدهیم.
یک نکته را همیشه به یاد داشته باشد؛ هیچکس با خرید فقط یک یا دو سهم نمیتواند پولدار شود و به قول معروف یکشبه بارش را ببندد و هیچ معاملهای نیست که به یک باره سرنوشت شما را تغییر دهد.
پس باید صبور باشد، علاقه و پشتکار داشته باشید، دید بلندمدت داشته باشید. و اگر همه اینها را داشته باشید قطعا موفق خواهید شد.
تفاوت امید واهی و طمع در چیست؟
روی دیگر طمع میتواند امید واهی باشد. موقعیتی را در نظر بگیرید که سهمی خریداری کردهایم و پس از مدتی که سودآوری داشته، حدضرر فعال میشود، همه شواهد حاکی از آن است که باید از این معامله خارج شویم و بیشتر از این ضرر نکنیم اما امیدواهی به کمک طمع میآید و اجازه نمیدهد تصمیم درستی بگیریم و در معامله باقی میمانیم، در نتیجه روز به روز متضررتر خواهیم شد. اینجا به جای آنکه شکست را بپذیریم و قبول کنیم در معامله اشتباهی گیر افتادهایم، سودهایی را که پیش از این به دست آورده بودیم را هم از دست خواهیم داد.
این جمله را به خاطر بسپارید: « قبول کردن یک ضرر کوچک میتواند جلوی یک ضرر بزرگتر را بگیرد.»
هرجا دیدید بر اساس امید بیهودهای در یک معامله ماندهاید، نمیتوانید قبول کنید که در حال ضرر دادن هستید، و امیدواهیای دارید که شاید اتفاقی رخ دهد و ورق را برگرداند، بدانید طمع دارد تصمیمهای شما را کنترل میکند.
اما طمع از کجا نشأت میگیرد؟
احساس کمبود میتواند ریشه طمع باشد. خیلی از کسانی که در وجود خودشان کمبودی حس میکنند، طمع در آنها قویتر است. احساس کمبود تأثیرش را در همه جنبههای زندگی میگذارد و درجات مختلفی دارد و میتوان گفت همه ما درجهای از ای حس را داریم؛ برخی کمتر برخی بیشتر.
به جای احساس کمبود باید تفکر فراوانی را در خود تقویت کنیم. باید به این باور برسیم که موقعیتهای کسب موفقیت و ثروت زیادند و در هر زمانی میتوانند وجود داشته باشند. اگر به این باور برسیم دیگر به بر اساس امیدواهی در معاملات اشتباه باقی نمیمانیم و طمع نمیتواند کنترل تصمیمهای ما را بر عهده بگیرد چرا که بعد از شکست در موقعیتی مطمئن هستیم فرصتهای دیگری وجود دارند که میتوانیم از آنها استفاده کنیم و نه تنها خسارتها را جبران کنیم، بلکه سودآوری نیز داشته باشیم.
تمرینی به شما یاد میدهیم برای رها شدن از احساس کمبود
گفتیم که باید تفکر فراوانی را در خود پرورش دهید و به این باور برسید که فرصت برای موفقیت و ثروت زیاد است. برای اینکه این باور در شما ایجاد شود میتوانید نمودار سهام شرکتهای مختلف را ببینید، و ببینید در هر زمان و در هر شرایطی موقعیتهای بیشماری برای سرمایهگذاری و سودآوری وجود داشته.
«معاملهگران و سرمایهگذارانی که طمع ندارند، میدانند که بازار بخشنده است و همیشه فرصت برای سرمایهگذاری وجود دارد. بنابراین لازم نیست به یک سهم بچسبند و اصرار کنند که حتما از همان سهم به سود برسند”
اما یکی دیگر از ریشههای طمع احساس خودبزرگبینی است. وقتی کسی اعتماد به نفس کاذب داشته باشد و فکر کند در مدت کوتاهی میتواند سود زیادی به دست آورد، دچار خودبزرگبینی شده است. این افراد توانایی خودشان را بیشتر از چیزی که واقعا وجود دارد، میبینند. گاهی هم تصور میکنند همیشه باید در هر معاملهای سود کنند و بازار همیشه طبق پیشبینیهای آنها پیش میرود. اما اصلا چنین نیست و حتی بهترین سرمایهگذاران و معاملهگران دنیا هم خطا دارند و داشتهاند.
این نکته را هم به یاد داشته باشید که گاهی حس خودبزرگبینی از این ناشی میشود که فرد تصور میکند موفقیت در این بازار ساده است و تنها با چند کلیک میتواند سرمایهگذاری کند و به موفقیت برسد. و همین باعث میشود دچار اعتماد به نفس کاذب شود و خودبزرگبینی و طمع مانع تصمیمگیری درست او شود.
اما چه کار کنیم تا گرفتار طمع اشتباه نشویم؟
اولین و مهمترین روش این است که نگاه منطقی داشته باشیم. وقتی واقعیتها را ببینیم، تحلیل درست انجام دهیم، و ارزش واقعی سهاممان را بدانیم، مطمئنا کمتر گرفتار دام طمع خواهیم شد. باید توجه داشته باشیم که همیشه واقعیتها را همان طور که هست ببینیم نه طوری که دوست داریم اتفاق بیفتند.
رابطه خیالپردازی و طمع در بورس
حتما تجربه داشتهاید که همیشه هنگام معامله طمع به سراغ ما میآید و ما را درگیر چالش میکند. احساس کمبود یا خودبزرگبینی سبب این اتفاق است و باعث میشود واقعیتها را نبینیم یا ترجیه دهیم به واقعیتها بیتوجه باشیم. گویی در هنگام تصمیمگیریها طمع ما را مسخ میکند و سعی میکند کنترل تصمیمگیری را به دست بگیرد.
وقتی به واقعیتها توجه نمیکنیم، ذهنمان شروع میکند به داستانپردازی و اتفاقات را آن طور که دوست داریم اتفاق بیفتد میچیند. با این کار گویی ذهن فریب میخورد و امکان تصمیم درست را از ما میگیرد. در صورتی که باید به یاد داشته باشیم همه چیز بر اساس فکتها و واقعیتها رخ میدهد نه تصورات ذهنی ما.
آیا در بازارهای مالی میان عجله کردن و طمع ارتباطی هست؟
حتما عجله در تصمیمگیریها را تجربه کردهاید. گاهی ممکن است سهمی روند رو به رشدی داشته باشد و همه به سمت آن بروند، ممکن است جو ایجادشده ما را هم تحت تأثیر قرار دهد و باعث شود خریدی انجام دهیم که هیچ تحلیلی در موردش نداریم. یا از طرف دیگر ممکن است زمان فروش سهممان رسیده باشد اما چون قیمت آن در حال افزایش است، برخلاف تحلیلمان عمل میکنیم و به سرعت تصمیم میگیریم سهممان را نفروشیم. در چنین مواردی طمع سبب میشود اقدام ناخواسته و نه بر اساس اطلاعات درست را سریعا انجام دهیم.
پس هر زمان که حس کردید در حال عجله برای تصمیمگیری هستید، توجه داشته باشید که ممکن است طمع کنترل اوضاع را به دست گرفته . هر زمان که دیدید میخواهید با علاقه زیاد و خیلی زود کاری را انجام دهید بدون آنکه تحلیلی داشته باشید، بدانید که خطر طمع در پیش است.
برای دوری از طمع در بورس، احتمالات را در نظر بگیرید
با اینکه اتفاقات غیرقابل پیشبینی زیادی ممکن است رخ دهد و در بورس اثرگذار باشد، اما این به آن معنا نیست که بورس شانسی است. هرچند مثلا ممکن است اتفاقی در شرکتی که سهام آن را خریداری کردهایم رخ دهد، و باعث شود قیمت آن کاهش یابد اما این به آن معنی نیست که همه چیز شانسی است و نمیتوان پیشبینیای داشت.
با این حال باید احتمال هر اتفاق پیشبینی نشدهای را بدهید و سرمایهتان را به درستی مدیریت کنید. اگر مدیریت سرمایه را بلد باشید، تحت تأثیر جو قرار نمیگیرید و سرمایه را بیش از حد به خرید یک سهم اختصاص نمیدهید. حتی طبق پیشبینیهای خودمان هم نباید برای خرید یک سهم سرمایهای بیش از حد مجاز در نظر بگیریم. این که حدی را در نظر بگیریم برای سرمایهگذاری در هر سهم و همیشه به آن پایبند باشیم، باعث میشود طمع در تصمیمگیریهایمان غالب نشود.
به یاد داشته باشید که هرچه طمع شما بیشتر باشد، احتمال ضرر نیز بیشتر است. هرچقدر هم احتمال ضرر کم باشد، اما نباید به آن بیتوجه باشید و همیشه باید برای احتمالات حتی خیلی ضعیف هم آماده باشید.
این جمله را به ذهن بسپارید:
«سرمایهگذاران و معاملهگران تازهوارد در بورس از ترس ضربه میخورند و کسانی که کمی حرفهایتر هستند در دام طمع میافتند.»
این نکات را در ذهن داشته باشید اما تا زمانی که اتفاقات مختلف را در بورس تجربه نکنید نمیتوانید واقعا به اینها باور داشته باشید. بنابراین از شکست و ضرر نترسید، چون تجربههایی هستند برای موفقیتهای بزرگتر.
چگونه طمع را از بین ببریم؟
در قسمت قبل گفتیم که یکی از علل طمع حس کمبود است و یادآور شدیم که برای از بین بردن این حس باید این باور را در خود تقویت کنیم که فرصت برای موفقیت و ثروتمند شدن اصلا محدود نیست و بیشمار فرصت داریم برای موفقیت.
همچنین باید قدردان داشتهها و نعمتهایمان باشیم و سودهایی که کسب کردهایم را نیز همیشه در ذهن داشته باشیم و به خاطر آنها شکرگزار باشیم. البته شکرگزاری کلامی موثر نیست بلکه باید از صمیم قلب شکرگزار داشتههایمان باشیم. چیزهای زیادی هست که میتوانیم باب آنها شکرگزار باشیم؛ آشنایی با بازار بورس، داشتن سرمایه، سودهایی که داشتهایم، دوستان موفق و آگاه در این بازار از جمله چیزهایی هست که میتوانیم بابت آنها شکرگزار باشیم و حس کمبود را در ذهن خود کمرنگ کنیم. و با کسب آگاهی متوجه میشویم فرصتها محدود نیستند و همیشه موقعیت برای موفق شدن هست. در بازار بورس اگر از روی آگاهی و بر اساس واقعیتها تصمیم بگیریم نه از روی احساسات و تحت تأثیر جو، میتوانیم از فرصتها بهره ببریم. فراموش نکنید اگر روزی توانستهای در بازار بورس سود کسب کنی، حتما بعدا هم میتوانی.
جایگاهت را در این جهان پیدا کن
همچنین اگر به عظمت جهان هستی در مقایسه با خودمان نگاه کنیم، میتواند حس کمبود را در ذهنمان کمرنگ کند. زمانی که ببینیم در چه جهان بزرگی قرار گرفتهایم هم تواضع را برای ما به ارمغان میآورد و هم دیدن فراوانی نعمتها سبب میشود حس کمبود در ما از بین برود، متوجه میشویم که ما هم در این فراوانی نعمتها سهم داریم و جزئی از این جهان عظیم هستیم.
وقتی فروانی نعمتها و بزرگی جهان را میبینیم، حرص و طمع در ما کم میشود اما اشتیاقی برای حرکت هم به ما میدهد، که تلاش کنیم از نعمتها و فراوانیهای این جهان بهره ببریم. سرمایهگذاری در بورس هم میتواند یکی از این حرکتها و مصداقی از بهره بردن از فراوانیهای این جهان باشد.
برای دورشدن از طمع چه تمرینهایی انجام دهیم؟
فهرستی تهیه کنید و رفتارهایی را در آن یادداشت کنید که فکر میکنید ریشه آن رفتارها طمع است.
فهرستی تهیه کنید و رفتارهایی را در آن یادداشت کنید که فکر میکنید انجام آن رفتارها باعث شده بر طمع فائق آیید.
فهرستی تهیه کنید و سودهایی که در بازار بورس به دست آوردهاید را در آن یادداشت کنید.
هر روز زمانی را به این اختصاص دهید که موفیتهایی را که در بازار بورس به دست آوردهاید و طمع نکردهاید به خودتان یادآوری کنید.
هر روز این جملات را تکرار کنید:
همیشه میتوانیم تا حدی درآمد داشته باشم که نیازهایم برطرف شود.
هر روز زمانی برای آموزش تخصصی و رشد شخصیتیام در نظر میگیرم.
نعمتهای زیادی به من داده شده و اگر بخواهم میتوانم بیشتر از این هم به دست بیاورم.
آموزش گام به گام بورس اوراق بهادار (قسمت ۱۲۳) / تعیین حد سود و ضرر
در آموزش گام به گام بورس اوراق بهادار، همراه شما خواهیم بود و به اصلیترین ابهامات ورود به بازار جذاب بورس پاسخ خواهیم داد.
به گزارش صدای بورس ، در هر معامله بورسی باید حد سود و ضرر سرمایه گذاری مشخص باشد. یعنی باید بدانیم که نهایتا چقدر می توان به بازده سهم امیدوار بود و از طرف دیگر باید حد پایین قیمت را پیش بینی کرده باشیم تا با ضرر مشخص از بازار خارج شویم. این پیش بینی به ما کمک می کند تا بتوانیم تصمیم گیری دقیق تری داشته باشیم.
فعالان کم تجربه بازار بورس معمولا در تله تصمیم گیری می افتند. یعنی وقتی قیمت سهام انتخابی آن ها کاهشی است و این اتفاق چند روز تکرار می شود چون حد ضرر مشخصی ندارند و نمیدانند بازار قرار است به چه سمتی برود، روی سهم خود پافشاری می کنند و ضرر زیادی می بینند. مشخص بودن حد ضرر یعنی اینکه ما بدانیم در چه قیمتی باید بازار را ترک کرد و بیشتر از آن ضرر را نباید تحمل کرد.
از طرف دیگر حد سود نیز باید مشخص باشد یعنی سرمایه گذار بداند از سهم مورد نظر چه توقعی دارد و چه زمانی باید از بازار خارج شود. با توجه به روال بازار ممکن است افزایش قیمت تا حدی پیش برود و متوقف شود یا تغییر روند به سمت نزولی داشته باشد. طمع برای سود بیشتر باعث میشود تا بعضی از سرمایه گذاران بی تجربه ضرر کنند.
یکی از تکنیک های حفظ سرمایه استفاده از نسبت ۲ به ۱ برای در نظر گرفتن میزان سود به زیان است. یعنی معاملاتی را انتخاب کنیم که ریسک سود آن نسبت به ضرر آن ۲ برابر باشد. در این روش حتی اگر در ۵۰ درصد موارد معامله ما به حد ضرر خودش برسد باز هم سود می کنیم.
اختصاص به سهام خزانه
اهمیت آموزش برای ورود به بورس ایران
بدون آموزش و آگاهی درباره بورس نمی توان به سرمایه گذاری موفق و پرسودی در این بازار امیدوار بود. برای شروع می توانید مقالات آموزشی، سیگنال را مطالعه کنید و یا به یک دوره آموزش بورس در آموزشگاهی معتبر بروید. نکته ای که باید به یاد داشته باشیم این است که مطالعه درباره بورس هیچ وقت نباید تمام شود. یعنی حتی بعد از اینکه تمام نکات بورسی و تحلیل تکنیکال بازار را یاد گرفتیم خواندن تحلیل ها و گزارشات تحلیلگران برتر بورس، دید ما را برای معامله بازتر می کند. مطالعه و تحقیق مستمر جز جدا نشدنی سرمایه گذاری در بورس است.
دوری از معاملات زیاد و احساسی
بعضیها فکر می کنند باید از تمام پتانسیل بازار استفاده کنند این افراد با حجم بالا و در همه گروه ها شروع به سرمایه گذاری می کنند و هر روز تعداد زیادی معامله انجام می دهند. باید توجه داشت که استفاده از تمام ظرفیت های بازار تقریبا محال است و افزایش تعداد معاملات ریسک معامله را هم افزایش می دهد. رعایت حجم و تعداد معقول معامله از راهکارهای حفظ سرمایه است.
تنوع سبد خرید
برای کاهش ریسک و دست یابی به سود بالاتر سعی کنید به جای خرید یک سهم به خرید مجموعه ای از سهام در دسته های متفاوت بپردازید و تمام سرمایه خودتان را روی یک سهم سرمایه گذاری نکنید. تنوع ریسک از دست رفتن سرمایه را کاهش می دهد چون معمولا همه زیرگروه های سهام، نوسان یکسانی ندارند.
دیدگاه شما