سطح مقاومت (Resistance Level)
سطح مقاومت (به انگلیسی Resistance Level) سطحی از قیمت است که در آن، افزایش قیمت به دلیل افزایش عرضهها (فروشندگان بیشتر) متوقف میشود.
در صورتی که اخبار یا اطلاعات جدیدی بدست آید یا به هر طریق، تقاضا در سطح مقاومت بیشتر از عرضه شود، امکان شکسته شدن سطح مقاومت و رشد بیشتر قیمت نیز وجود دارد.
در تحلیل تکنیکال، سادهترین شکل ترسیم سطح مقاومت، وصل کردن بلندترین نقاطی است که قیمت توانسته در یک بازه زمانی به آن صعود کند.
متناسب با تحرکات قیمت، سطح مقاومت ممکن است صاف و تخت یا دارای شیب نزولی یا صعودی باشد. راهکارهای پیشرفتهتری از جمله اندیکاتورها و تکنیکهای دیگر برای شناسایی سطوح مقاومت وجود دارد.
سطوح مقاومت حاکی از چیست؟
سطح حمایت و سطح مقاومت، دو مفهوم کلیدی در تحلیل تکنیکال هستند. تحلیل تکنیکال، شیوهای برای تحلیل قیمت سهام و سایر داراییها در بازارهای مالی است.
در تحلیل تکنیکال، باور بر این است که کلیه اطلاعات تاثیرگذار بر بازار از جمله اخبار، شنیدهها و شایعات، وضعیت صنعت و شرکت و… همگی بر روی قیمت تاثیر میگذارد.
به همین دلیل، بررسی قیمت و حجم معاملات بهترین راه برای تحلیل یک دارایی و تشخیص نقاط خرید و فروش است.
بنابراین تحلیلگر در تحلیل تکنیکال با بررسی تحرکات قیمت، الگوها و روندها به تحلیل دارایی میپردازد.
در تحلیل تکنیکال، سطوح حمایت و مقاومت تشخیص داده میشود تا زمان خرید و فروش و استراتژی معاملاتی براساس آنها تنظیم شود.
علاوه بر این، سطح مقاومت میتواند به عنوان یک ابزار برای سنجش ریسک نیز کاربرد داشته باشد. معاملهگران در بازارهای مالی جهانی میتوانند با توجه به مقاومتها در نمودار یک دارایی، سفارشات Stop-loss خود را برای انجام کارآمدترین معاملات تنظیم کنند.
نمونه سطح مقاومت:
تفاوت بین حمایت و مقاومت
حمایتها و مقاومتها مفاهیم تکمیل کننده یکدیگر هستند. مقاومت، نشاندهنده سقف قیمت برای یک سهام، ارز یا دارایی دیگر است. حمایت نیز کف قیمت یک دارایی محسوب میشود.
وقتی قیمت از سطح مقاومت یا حمایت عبور میکند، این موضوع را معمولا یک فرصت مناسب برای معامله میدانند.
اما اینکه معامله چیست بستگی به جهت بازار دارد.
حمایت و مقاومت بیشتر به عنوان مفاهیم بازار مطرح هستند. اندیکاتورها و ابزارهای دیگری نیز برای تشخیص نقاط ورود و خروج به معامله وجود دارند.
جزییات بیشتر را بخوانید: حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
سطوح مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟
مقاومت یا سطوح مقاومت (resistance levels) سطوح قیمتیای بهشمار میروند که در آنها قیمت یک دارایی، با فشار فزایندهای در مسیر خود به سمت بالا، مواجه میشود.
این فشار فروش از طرف شرکتکنندگان بازار – که قصد فروش داراییهایشان در آن نقطه و کسب سود و خروج از بازار را دارند – شکل میگیرد.
سطوح مقاومتی میتوانند کوتاهمدت باشند، بهخصوص اگر اطلاعات تازهای به بازار مخابره شود که نگرش و دیدگاه کلی بازار نسبت به آن دارایی برای مدتزمانی کوتاه تغییر دهند، یا میتوانند سطوحی بلندمدت و قوی باشند.
در تحلیل تکنیکال، محدودهٔ مقاومتی ساده را میتوان با رسم یک خط که تمامی سقفهای قیمتی متوالی را به یکدیگر متصل میکند، مشخص کرد. مقاومتها در نقطهٔ مقابل حمایتها قرار میگیرند.
بسته به حرکات قیمتی، خط رسمشده میتواند صاف بوده و یا شیبدار باشد. با این وجود، روشهای پیشرفتهتری برای یافتن مقاومتها با استفاده از باند (Bands)، خط روند (Trendlines) و همچنین میانگین متحرک (Moving Averages) وجود دارند.
نکات کلیدی:
- سطوح مقاومت، نشاندهندهٔ نقاط قیمتی مهمی هستند که در آنها قیمت دارایی پایه، در گذر از این محدوده با دشواری مواجه شده است.
- تنها راه نمایش خطوط مقاومتی، رسم یک خط ساده بین قلههای قیمتی (price highs) نیست و میتوان از اندیکاتورهای تکنیکال متفاوتی برای این منظور، استفاده کرد.
- استفاده از خطوط روند در نمودار میتواند به ما، دید پویاتری از محدودههای مقاومتی را بدهد.
محدودههای مقاومتی چه چیزهایی را به شما میگویند؟
محدودههای مقاومتی و حمایتی دو مورد از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال قیمت سهام بهشمار میروند. تحلیل تکنیکال یکی از روشهای آنالیز سهام میباشد که در آن، فرض بر این است که تمامی اطلاعات موجود در مورد قیمت یک سهم (Stocks)، اوراق بهادار (Bonds)، کالاها (Comodities)، یا ارزها (Currencies) از قبل توسط نیروهای بازاری در قیمت لحاظ شدهاند.
بنابراین با توجه به این تئوری، اتخاذ تصمیمهای سرمایهگذاری براساس این اطلاعات، سوددِه نیست. بلکه، معاملهگران تکنیکالی سعی میکنند تا حرکت قیمت در کوتاهمدت را با توجه به رفتارهای بازار و اطلاعات سابق آن، پیشبینی نمایند.
معاملهگران تکنیکال، هر دو سطوح حمایتی و مقاومتی را در نظر میگیرند تا بتوانند از آن برای خرید یا فروش سهام در حین وقوع شکستها، یا بازگشتهای قیمتی استفاده کنند.
علاوه بر استفاده از سطوح مقاومتی در یافتن نقاط ورود و خروج از بازار، میتوان از این سطوح بهعنوان یک ابزار مدیریت ریسک (risk management tool) استفاده کرد.
معاملهگران ممکن است از این سطوح بهمنظور قرار دادن دستور استاپ حفاظتی (stop-loss order) و یا قرار دادن دستورهای معاملاتی (trade trigger) در صورت نفوذ قیمت در سطوح مقاومت، استفاده کنند.
سطوح مقاومتی ساده باید دوباره و با توجه به اطلاعات جدید قیمتی رسم شوند. اما بیشتر پلتفرمهای معاملاتی، سطوح مقاومتی را بهصورت بصری نمایش میدهند که این سطوح، بهصورت پویا محاسبه شده و بهروزرسانی میشوند.
علاوه بر این، بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکالی به یک معیار برای شناخت مناطق مقاومتی در نقاط مختلف قیمت تبدیل شدهاند. برای مثال، یک میانگین متحرک ساده میتواند نقش یک مقاومت را زمانی که قیمت به محدودهٔ زیرین این خطوط حرکت کرده است، ایفا کند.
مثالهایی از نحوهٔ استفاده از سطوح مقاومتی
بیایید در نظر بگیریم که شما در حال بررسی تاریخچهٔ قیمتی سهام شرکت (Montreal Trucking Company) که با نماد (MTC) نمایش داده میشود، بودهاید و به دنبال بهینهترین فرصت برای فروش سهام این شرکت هستید.
در طی 12 ماه گذشته، قیمت سهام این شرکت در محدودهای مابین 7 و 15 دلار (بهازای هر سهم) در حال معامله بوده است. در طی ماه دوم از این دوره، قیمت سهام به سطح 15 دلار رسیده، اما تا ماه چهارم تا سطح 7 دلاری نزول کرده است. تا ماه هفتم بررسی، قیمت دوباره تا سطح 15 دلاری رشد میکند و پیش از رسیدن به ماه نهم، تا سطح 10 دلاری نزول میکند. در ماه یازدهم قیمت دوباره به سطح قیمتی 15 دلاری رسیده و در طی 30 روز بعدی آن تا 13 دلار افت میکند، و سپس دوباره حرکتی به سمت 15 دلار را آغاز میکند.
در این حالت، شما یک سطح مقاومتی تثبیتشده در قیمت 15 دلار دارید. اگر شما هیچ دلیلی نمیبینید که قیمت بتواند با آن، سطح مقاومتیای که در طی سال گذشته به آن رسیده است را بشکند، ممکن است این سطح قیمتی محدودهای مناسبی برای فروش سهام میباشد، زیرا بازار به روشنی نشان داده است که هرگاه قیمت سهام این شرکت به سطح 15 دلاری میرسد، حجم زیادی از عرضه (supply) در بازار ایجاد میشود و در نتیجه، توقف حرکت قیمتی به سمت بالا، و شروع نزول قیمتی را شاهد هستیم.
البته باید مراقب باشید، زیرا در برخی از موارد سطوح مقاومتی شکستهشده و قیمت از آنها فاصله میگیرد، موارد بنیادی سهم (fundamentals)، مانند وضعیت خوب اقتصادی و یا تغییراتی مفید در مدل کسبوکاری شرکت، از نیروهای تکنیکالی بازار پیشی گرفته و باعث جابهجایی قیمت سهام میشوند.
تفاوت بین سطوح مقاومتی و سطوح حمایتی
حمایتها و مقاومتها تکمیلکنندهٔ یکدیگر میباشند. مقاومتها برای قیمت یک سقف (ceiling) را ایجاد میکنند و حمایتها برای قیمت، یک محدودهٔ کف (floor) میسازند.
برای یادگیری سطوح حمایت مقاله آموزشی «سطوح حمایت در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
زمانی که حرکات قیمتی سهم، در هر یک از مناطق مقاومتی یا حمایتی نفوذ کند، ممکن است آن را بهعنوان یک موقعیت معاملاتی تشخیص دهیم.
محدودیتهای استفاده از مقاومتها
مقاومتها بیش از اینکه یک اندیکاتور تکنیکالی باشند، بهعنوان یک مفهوم بازاری شناخته میشوند. همان طور که اشاره شد، ابزارهای تحلیل تکنیکالی بسیار بهتری وجود دارند که سطوح مقاومتی را بهصورت پویاتر و با اطلاعات بیشتری، نسبت به یک خط ساده در نمودار، نمایش میدهند.
از این ابزارها میتوان به خطوط روند (trendlints) نمودارهای قیمت به حجم (price by volume chart) و نوارهای باریک میانگینهای متحرکی (whole wath of moving averages) که قابلتنظیم با زمان هستند و میتوانند محدودهای از مناطق مقاومتی احتمالی را ارائه کنند، میشوند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر سطوح مقاومت چیست؟ به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
منظور از سطح مقاومت چیست؟
Resistance level
برای کسب موفقیت در دنیای بورس و بازارهای جهانی، باید با برخی از اصول پایه در تحلیل بازار آشنا باشیم. یکی از این اصول پایه، تحلیل تکنیکال میباشد که از مطالعه نمودارها و چارتهای قیمتی بدست میآید. پس لذا برای داشتن یک تحلیل تکنیکال قدرتمند و تقریباً درست، باید کار با نمودارهای قیمتی را به خوبی فرا بگیریم. در این راستا، توجه داشته باشید که یکی از اصول اولیه برای تحلیل نوسانات در نمودار، شناسایی سطح مقاومت میباشد.
سطح مقاومت یکی از مهمترین بخشهای نمودار نوسانات قیمتی سهام میباشد. با استفاده از این بخش، میتوانیم رفتار بازار را در مورد یک سهم تشخیص دهیم و با استفاده از اطلاعات بدست آمده از این تحلیل، خرید و فروشهای بعدی خود را نیز با آن همسو نماییم.
در این پست قصد داریم به مفهوم سطح مقاومت در نمودارهای قیمتی سهام بپردازیم. به طوری که هم بتوانیم آن را تشخیص دهیم و همین که با چرایی به وجود آمدن آن آشنا شویم.
اگر شما هم به این موضوع علاقهمند هستید، لطفاً تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
سطح مقاومت در بازار
توجه داشته باشید که سطح مقاومت، آن بخشی از نمودار نوسانات قیمتی یک سهم است که وقتی قیمت سهم به این سطح میرسد؛ سهم، روند صعودی قبلی خود را متوقف کرده و شروع به کاهش قیمت میکند. اینچنین در نظر بگیرید که یک سهم با افزایش قیمت رو به رو است و قیمتش بتدریج در حال زیاد شدن است که بالاخره این افزایش قیمت به سطح مقاومت آن سهم میرسد.
حال در چنین شرایطی که قیمت سهم به سطح مقاومت خود رسیده است، دیگر آن روند صعودی و افزایش قیمت قبلی خود را ادامه نمیدهد. به طوری که در این شرایط، آن سهم با کاهش قیمت رو به رو شده و تا زمانی که به سطح شکست خود برسد، با کاهش قیمت رو به رو میشود.
سطوح مقاومت چه ارتباطی با افزایش و کاهش قیمت دارند؟
در حالت کلی در نظر داشته باشید که با افزایش تقاضا برای یک سهم در بازار، قیمت این سهم افزایش داشته و روند صعودی پیدا میکند و در شرایط برعکس نیز با افزایش عرضه یک سهم در بازار، قیمت این سهم کاهش داشته و روند نزولی پیدا میکند.
با توجه به این دانستهها، بسیاری بر این عقیده هستند که سطح مقاومت یک سهم مشخص را، برخی از سهامداران اصلی آن سهم در بازار به وجود میآورند. بدین صورت که در ابتدای کار، برخی از قدرتهای بازار، یک سهم بخصوص را به مقدار زیاد میخرند و بدین ترتیب به دلیل افزایش تقاضا برای آن سهم، باعث افزایش قیمتش در بازار میشوند.
حال که این سهم با افزایش قیمت رو به رو میشود، به سطح مقاومت رسیده و سهامداران اصلی آن، برای این که بتوانند از سهام خود سودی بدست آورند، شروع به عرضه بالای آنها در بازار میکنند. این دقیقاً همان جایی است که یک سهم در نمودار نوسانات قیمتی خود، به سطح مقاومتش میرسد.
در واقع در این جا به دلیل فروش بالای آن سهم، قیمتش دیگر سیر صعودی نداشته و روند نزولی پیدا میکند. در این بین فروشندگان آن سهم، هم به سود رسیده و هم این که ساز و کار بازار را کنترل میکنند.
مثالی برای نمایش سطح مقاومت
فرض کنید که قیمت یک سهم، 100 تومن باشد. حال در اثر افزایش قیمت، ارزش این سهم به 330 تومن میرسد. در ادامه شاهد آن هستیم که قیمت این ارز با کاهش رو به رو میشود. ولی بعد از گذشت مدت زمانی از کاهش قیمت سهم، قیمتش دوباره به 330 تومن میرسد.
توجه داشته باشید که این روند در طی مدت مشخصی مثلاً یک هفته و یا یک ماه تکرار میشود که در این وضعیت، قیمت سهم همواره در 330 تومن روند افزایشی خود را متوقف کرده و دوباره با کاهش قیمت رو به رو میشود.
در حالت کلی به این سطح قیمتی 330 تومنی که افزایش قیمت سهم در آن متوقف شده و با کاهش رو به رو میشود، سطح مقاومت آن سهم میگویند.
مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفاهیم حمایت و مقاومت بدون شک دو مورد از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. این عبارات توسط معامله گران برای اشاره به سطوح قیمت در نمودارها استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند و مانع از ادامه ی حرکت قیمت یک دارایی در جهت خاصی شوند. در ابتدا، توضیح و ایده پشت شناسایی این سطوح آسان به نظر می رسد، اما همانطور که متوجه خواهید شد، حمایت و مقاومت می تواند به اشکال مختلف باشد و تسلط بر این مفهوم دشوارتر از آنچه در ابتدا به نظر می رسد، می باشد.
تعریف حمایت و مقاومت
حمایت سطح قیمتی است که در آن می توان انتظار داشت یک روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا علاقه خرید متوقف شود. با کاهش قیمت دارایی ها یا اوراق بهادار، تقاضا برای آنها افزایش می یابد و در نتیجه خطوط حمایت تشکیل می شود. در همین حال، مناطق مقاومتی به دلیل شناسایی سودها زمانی به وجود می آیند که قیمت ها افزایش یافته است.
هنگامی که یک منطقه حمایت یا مقاومت شناسایی شد، آن سطوح قیمت می توانند به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه عمل کنند، زیرا وقتی قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت می رسد، یکی از این دو کار را انجام می دهد:
- بازگشت قیمت از سطح حمایت یا مقاومت
- شکسته شدن حمایت و مقاومت تا زمان رسیدن به حمایت و مقاومت بعدی
هنگامی که قیمت به سطوح حمایت و مقاومت می رسد، انجام معامله می تواند با ریسک بسیار کمی همراه باشد. چرا که اگر معامله گر در جهت اشتباه وارد معامله شده باشد، سریع متوجه شده و معامله ی خود را می بندد اما اگر در جهت درست وارد معامله شده باشد، حرکت پیش روی قیمت می تواند قابل توجه باشد.
سطوح حمایت ومقاومت افقی
آسانترین حمایت ها یا مقاومت ها، به صورت خطوط افقی می باشند. به عنوان مثال در شکل زیر توجه کنید که قیمت چندین بار در عبور از منطقه ی 39 دلار ناتوان بوده است. در این حالت، معامله گران سطح قیمت نزدیک به 39 دلار را سطح مقاومت می نامند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، سطوح مقاومت به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شوند، زیرا این سطوح قیمتی مناطقی را نشان می دهند که یک رالی صعودی در آنها به اتمام رسیده است.
سطوح حمایت در روی دیگر سکه قرار دارند. حمایت به قیمت هایی در نمودار اشاره دارد که از ریزش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری می کند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، توانایی شناسایی سطح حمایت نیز می تواند با فرصت خرید همزمان باشد، زیرا به طور کلی این منطقه ای است که فعالان بازار شروع به بالا بردن قیمت ها می کنند.
خطوط روند
مثالهای بالا نشان میدهند که یک سطح ثابت از افزایش یا کاهش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری میکند. این موانع ثابت یکی از محبوبترین شکلهای حمایت و مقاومت است، اما قیمت داراییهای مالی به طور کلی روند صعودی یا نزولی دارد، بنابراین دیدن این موانع قیمتی در طول زمان غیرعادی نیست. به همین دلیل است که مفاهیم روند و خطوط روند هنگام یادگیری حمایت و مقاومت مهم هستند.
زمانی که بازار روند صعودی را طی می کند، با کند شدن روند قیمت و شروع به حرکت مجدد به سمت خط روند، سطوح مقاومت شکل می گیرد. این در نتیجه شناسایی سود یا عدم اطمینان کوتاه مدت از ادامه ی روند توسط معامله گران اتفاق می افتد. پرایس اکشن حاصله یک افت جزئی در قیمت سهام را شکل می دهد که منجر به شکلگیری یک سقف کوتاه مدت می شود.
هنگامی که قیمت سهام به سمت حمایت خط روند کاهش می یابد، بسیاری از معامله گران توجه زیادی به قیمت اوراق بهادار خواهند داشت زیرا از نظر تاریخی، این منطقه ای بوده است که از کاهش قابل ملاحظه قیمت دارایی جلوگیری کرده است. برای مثال، همانطور که در نمودار زیر می بینید، یک خط روند می تواند برای چندین سال از قیمت یک دارایی حمایت کند.
از سوی دیگر، زمانی که روند بازار به سمت نزول می رود، معامله گران به دنبال مجموعه ای از قله های نزولی هستند و سعی می کنند این قله ها را با یک خط روند به یکدیگر متصل کنند. هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک می شود، بیشتر معامله گران مراقب فشار فروش دارایی هستند و ممکن است وارد یک موقعیت فروش شوند زیرا این منطقه ای است که در گذشته قیمت را به سمت پایین سوق داده است.
حمایت و مقاومت یک سطح مشخص، چه با یک خط روند یا از طریق هر روش دیگری کشف شود، هر چقدر که قیمت از نظر تاریخی قادر به شکست آن نباشد، قویتر تلقی میشود. بسیاری از معاملهگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت شناساییشده خود برای انتخاب نقاط ورود/خروج استراتژیک استفاده میکنند، زیرا این مناطق اغلب قیمتهایی را نشان میدهند که بیشترین تأثیر را در جهت یک دارایی دارند. اکثر معامله گران در این سطوح به ارزش ذاتی دارایی اطمینان دارند، بنابراین حجم معاملات معمولا در این نقاط بیش از حد معمول افزایش می یابد و ادامه ی حرکت قیمت در جهت قبلی را دشوارتر می کند.
اعداد رند
یکی دیگر از ویژگی های مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است برای حرکت فراتر از یک عدد رند، مانند 50 یا 100 دلار، با مشکل مواجه شود. اکثر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها را زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد رند باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا حد ضررهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ به جای قیمتهایی مانند 50.06 دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. از آنجایی که بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد به عنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً 55 دلار انجام دهند، جذب این فروش ها به حجم بسیار زیاد خرید نیاز دارد و بنابراین، سطحی از مقاومت ایجاد می شود.
میانگین های متحرک
اکثر معاملهگران تکنیکال از اندیکاتورهای تکنیکال مختلف، مانند میانگینهای متحرک، برای کمک به پیشبینی حرکت آینده استفاده میکنند، اما این معاملهگران هرگز توانایی این ابزارها برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت را درک نمیکنند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، میانگین متحرک یک خط دائما در حال تغییر است که داده های قیمت در گذشته را در نظر می گیرد و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد حمایت و مقاومت را شناسایی کند. توجه داشته باشید که چگونه قیمت دارایی در میانگین متحرک، زمانی که روند صعودی است، حمایت می شود و چگونه در هنگام روند نزولی این خط به عنوان مقاومت عمل می کند.
معاملهگران میتوانند از میانگینهای متحرک به روشهای مختلفی استفاده کنند، مانند پیشبینی حرکت صعودی زمانی که قیمت از یک میانگین متحرک کلیدی عبور میکند، یا برای خروج از معاملات زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک میرسد. بیشتر معاملهگران دورههای زمانی مختلفی را در میانگینهای متحرک خود آزمایش میکنند تا بتوانند بهترین دوره ی زمانی را برای سهام مورد نظرشان پیدا کنند. به عنوان مثال در یک سهم ممکن است میانگین متحرک 50 روزه به عنوان یک سطح کلیدی حمایت و مقاومت عمل کند و در سهم دیگری میانگین متحرک 70 روزه.
سنجیدن اهمیت مناطق حمایتی و مقاومتی
همانطور که گفته شد، مناطق حمایتی و مقاومتی می توانند با نام سقف یا کف نیز شناخته شوند. قیمت یک دارایی را میتوان مانند یک توپ پلاستیکی در نظر گرفت که در یک اتاق پرش می کند و با برخورد به سقف (مقاومت) به پایین برمی گردد و بعد از برخورد به کف (حمایت) دوباره به سمت بالا می رود.
حال تصور کنید که این توپ پلاستیکی در اواسط پرواز به توپ بولینگ تبدیل شود. این نیروی اضافی، اگر در راه بالا اعمال شود، توپ را از سطح مقاومت عبور می دهد. همینطور در راه پایین، توپ می تواند کف را بشکند. در هر صورت، نیروی اضافی یا اشتیاق گاوها یا خرس ها برای شکستن حمایت یا مقاومت مورد نیاز است. هنگامی که یک سطح مقاومت شکسته می شود، آن سطح در آینده به عنوان یک حمایت برای قیمت سهم در نظر گرفته می شود. برعکس این موضوع برای سطوح حمایتی نیز برقرار می باشد.
نمودارهای قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران این امکان را می دهد که به صورت بصری مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کنند و همچنین سرنخ هایی در مورد اهمیت این سطوح قیمتی ارائه می دهند. به طور دقیق تر، آنها به این موارد نگاه می کنند:
تعداد تماس ها
هر چه قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را بیشتر تست کند و یا به عبارت دیگر، یک سطح با تعداد دفعات بالا به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت عمل کند، آن سطح از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. زمانی که قیمت ها از سطح حمایت یا مقاومت برمیگردند، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح می شوند و تصمیمات معاملاتی را بر اساس این سطوح قرار می دهند.
قدرت حرکت
هنگامی که یک سطح به عنوان حمایت یا مقاومت عمل می کند، هر چه قدرت حرکت قبل از آن بیشتر باشد، این سطح اهمیت بیشتری دارد. به عنوان مثال یک مقاومت که جلوی صعود تند و پر شتاب یک سهم را می گیرد، نسبت به مقاومتی که از صعود بیشتر قیمت در یک حرکت آهسته و بی رمق جلوگیری کرده است، اهمیت بیشتری دارد.
حجم
هر چه خرید و فروش بیشتر در یک سطح قیمتی خاص رخ داده باشد، سطح حمایت یا مقاومت قوی تر خواهد بود. این به آن دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح قیمت را به خاطر میآورند و تمایل دارند دوباره از آنها استفاده کنند. بنابراین یکی دیگر از فاکتورها هنگام مقایسه ی دو سطح مهم، حجم معاملات در آن سطوح می باشد.
زمان
اگر سطوح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشند، مناطق حمایت و مقاومت مهم تر می شوند.
جمع بندی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال است و اساس طیف گسترده ای از ابزارهای تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. مبانی حمایت و مقاومت شامل یک سطح حمایتی است که میتوان آن را کف قیمتی و یک سطح مقاومتی که میتوان آنرا به عنوان سقف در نظر گرفت. قیمتها کاهش (افزایش) مییابند و سطوح حمایت (مقاومت) را آزمایش میکنند، که یا این سطوح حفظ شده و قیمت بالا (پایین) میرود، و یا سطح حمایت (مقاومت) شکسته میشود و قیمت به حرکت خود ادامه داده و احتمالاً تا سطح حمایت (مقاومت) بعدی پایینتر (بالاتر) میرود.
بررسی سطوح حمایت و مقاومت (S&R)
بهترین راه برای شناسایی قیمت هدف، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت است. این نقاط که آنها را S&R مینامیم، نقاط قیمتی خاصی در نمودار هستند که انتظار میرود حداکثر مقدار خرید یا فروش را به خود جذب کنند. نقطه حمایت قیمتی است که در آن میتوان انتظار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان داشت. به همین ترتیب، نقطه مقاومت قیمتی است که در آن میتوان انتظار داشت که تعداد فروشندگان از تعداد خریداران بیشتر باشد. معاملهگران میتوانند از S&R برای شناسایی نقاط ورود یا خروج از معامله استفاده کنند.
سطح مقاومت
همانطور که از نام آن پیداست، مقاومت سطوح مقاومت چیست؟ چیزی است که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. سطح مقاومت نقطهی قیمتی در نمودار است که معامله گران انتظار حداکثر عرضه یا فروش را برای یک دارایی دارند. سطح مقاومت همیشه بالاتر از قیمت فعلی بازار است.
احتمال افزایش قیمت تا سطح مقاومت، تثبیت قیمت، جذب تمام عرضه و سپس کاهش قیمت در این سطح زیاد است. مقاومت یکی از ابزارهای حیاتی تحلیل تکنیکال است که فعالان بازار در یک بازار رو به رشد به آن نگاه میکنند. مقاومت اغلب به عنوان یک محرک برای فروش عمل میکند.
در اینجا نمودار سهام Ambuja را داریم. خط افقی منطبق بر قیمت ۲۱۵ در نمودار، سطح مقاومت سیمان آمبوجا را نشان میدهد. اما قبل از آن دو نکته وجود دارد که هنگام مشاهده نمودار بالا باید به آنها توجه کنید:
- سطح مقاومت که با یک خط افقی نشان داده شده است، بالاتر از قیمت فعلی بازار است.
- در حالی که سطح مقاومت در ۲۱۵ است، کندل استیک فعلی در ۲۰۶.۷۵ قرار دارد. برای دیده شدن بهتر، دور کندل فعلی و سطح قیمت مربوط به آن خط کشیدهایم.
برای لحظهای اجازه دهید که قیمت این سهم را ۲۰۶ تصور کنیم که یک ماروبوزو صعودی با حداقل ۲۰۲ را تشکیل میدهد. اکنون میدانیم که میتوانیم ۲۱۵ را به عنوان یک هدف احتمالی برای این سهم تعیین کنیم! چرا سطح ۲۱۵ انتخاب شده است؟ دلایل آن ساده است:
- مقاومت ۲۱۵ را نشان میدهد که احتمال عرضه مازاد در آن قیمت وجود دارد.
- عرضه بیش از حد باعث ایجاد فشار فروش میشود.
- فشار فروش باعث پایین آمدن قیمتها میشود.
از این رو و به دلایلی که در بالا ذکر شد، زمانی که یک معامله گر وارد پوزیشن لانگ خود شده است، میتواند به نقاط مقاومت برای تعیین اهداف و تعیین نقاط خروج از معامله نگاه کند. همچنین با شناسایی مقاومت، اکنون میتوان معامله با پوزیشن لانگ را به این صورت کامل طراحی کرد:
سوال بعدی این است که چگونه بدانیم یک سطح مقاومت است یا حمایت؟ شناسایی نقاط قیمت به عنوان حمایت یا مقاومت بسیار ساده است. فرآیند شناسایی هم برای حمایت و هم برای مقاومت یکسان است. اگر قیمت فعلی بازار کمتر از نقطه شناسایی شده باشد، به آن نقطه مقاومت میگویند. در غیر این صورت به آن نقطه حمایت گفته میشود. حالا بیایید در مورد سطح بعدی که حمایت نام دارد کمی بیشتر بدانیم.
سطح حمایت
پس از یادگیری در مورد مقاومت، درک سطح حمایت باید کاملاً ساده شده باشد. همانطور که از نام آن پیداست، حمایت چیزی است که از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. سطح حمایت، نقطه قیمتی در نمودار است که معاملهگر انتظار دارد حداکثر تقاضا یا خرید وارد بازار شود. هر زمان که قیمت به خط حمایت برسد، احتمالاً به بالا باز میگردد. سطح حمایت همیشه کمتر از قیمت فعلی بازار است.
احتمال زیادی وجود دارد که قیمت تا نقطه حمایت کاهش یابد، در آنجا تثبیت شود، تمام تقاضا را جذب کند و سپس شروع به حرکت به سمت بالا کند. حمایت یکی از سطوح حیاتی در تحلیل تکنیکال است که معاملهگران در بازار نزولی به دنبال آن هستند. حمایت سطوح مقاومت چیست؟ اغلب به عنوان یک محرک برای خرید عمل میکند.
در اینجا نمودار سهام Cipla را داریم. خط افقی منطبق بر روی قیمت ۴۳۵ در نمودار سطح حمایت را برای این سهم نشان میدهد. در نمودار بالا به نکات زیر توجه کنید:
- سطح حمایت که با خط افقی نشان داده شده است زیر قیمت فعلی بازار است.
- کندل فعلی در ۴۴۲.۵ است در حالی که سطح حمایت در ۴۳۵ قرار دارد. دور کندل فعلی و سطح حمایت مربوط به آن برای درک بهتر خط کشیدهایم.
همانطور که در مورد سطح مقاومت انجام دادیم، اجازه دهید یک شکل گیری الگوی کندل استیک نزولی را تصور کنیم. یک ستاره تیرانداز در ۴۴۲ با حداکثر قیمت ۴۴۶ مناسب است. واضح است که هنگام وجود یک ستاره تیرانداز، تماس نمودار با این قیمت بسیار کوتاه است. از آنجایی که ما ۴۳۵ را حمایت میدانیم، میتوانیم هدف را قیمت ۴۳۵ تعیین کنیم. چه چیزی باعث میشود هدف ۴۳۵ ارزش داشته باشد؟ دلایل زیر این تصمیم را تایید میکنند:
- حمایت در ۴۳۵ نشان میدهد که احتمال افزایش تقاضا وجود دارد.
- تقاضای مازاد فشار خرید ایجاد میکند.
- فشار خرید باعث افزایش قیمت میشود.
به دلایلی که در بالا ذکر شد، زمانی که یک معامله گر وارد پوزیشن شورت میشود، میتواند به نقاط حمایت برای تعیین اهداف و تعیین نقاط خروج از معامله نگاه کند. همچنین با شناسایی حمایت میتوان یک معامله با پوزیشن شورت را بصورت کامل طراحی کرد:
- نقطه ورود – ۴۴۲
- استاپ لاس – ۴۴۶
- هدف – ۴۳۵
ترسیم سطوح حمایت و مقاومت
در اینجا یک راهنمای ۴ مرحلهای وجود دارد که به شما کمک میکند تا نحوه شناسایی و کشیدن خطوط حمایت و مقاومت را درک کنید.
مرحله ۱: بارگذاری نقاط داده
اگر هدف شناسایی S&R کوتاه مدت است، این خط برای حداقل ۳-۶ ماه رسم میشود و میتوانیم از دادههای این مدت استفاده میکنیم. اگر بخواهید حمایت و مقاومت بلندمدت را شناسایی کنید، از نقاط دادهی حداقل ۱۲ تا ۱۸ ماهه استفاده میکنیم. هنگامی که از نقاط داده بسیاری استفاده میکنید، نمودار فشرده به نظر میرسد. این مسئله توضیح میدهد که چرا دو نمودار بالا فشرده به نظر میرسند.
- S&R بلند مدت – برای معاملات نوسانی مفید است.
- S&R کوتاه مدت – معاملات یک روزه و BTST مفید است.
در اینجا نموداری وجود دارد که با استفاده از نقاط داده برای ۱۲ ماه رسم شده است.
مرحله ۲: حداقل ۳ منطقه مهم قیمتی (price action zone) را شناسایی کنید
این مناطق را میتوان به عنوان مناطق “پرایس اکشن” در نمودار توصیف کرد که در آن قیمت حداقل یکی از رفتارها را نشان میدهد:
- تردید قیمت برای یک حرکت کوتاه به سمت بالا
- پس از یک حرکت کوتاه به پایین، تردید برای اینکه بیشتر به سمت پایین حرکت کند
- معکوس شدن شدید روند در آن نقطه قیمتی خاص
در اینجا یک سری نمودار وجود دارد که ۳ نقطه بالا را به ترتیب مشخص میکند: در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده تردید قیمت برای حرکت بیشتر پس از یک حرکت صعودی کوتاه است:
در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده تردید قیمت برای حرکت بیشتر پس از یک حرکت نزولی کوتاه است:
در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده معکوس شدن شدید قیمت است:
مرحله ۳: مناطق پرایس اکشن را تراز کنید
وقتی به نمودار ۱۲ ماهه نگاه میکنید، مشاهده بسیاری از مناطق پرایس اکشن معمول است اما ترفند این است که حداقل ۳ منطقه مهم را در همان سطح قیمت شناسایی کنید.
به عنوان مثال در اینجا نموداری وجود دارد که در آن دو منطقه قیمتی شناسایی شده است اما در یک نقطهی قیمتی نیستند.
به نمودار زیر نگاه کنید، ما ۳ منطقه پرایس اکشن را مشخص کردهایم که در حدود قیمتی یکسانی هستند:
نکته مهمی که در هنگام شناسایی این مناطق قیمتی باید به آن توجه کرد این است که مطمئن شوید این مناطق قیمتی به خوبی از هم فاصله دارند. به این معنی که اگر منطقه پرایس اکشن اول در هفته دوم ماه می شناسایی شود، شناسایی منطقه اقدام قیمت دوم در هر نقطه بعد از هفته چهارم ماه می (با فاصله زمانی مناسب) معنادار خواهد بود. هر چه فاصله بین دو منطقه عمل قیمت بیشتر باشد، شناسایی S&R قدرتمندتر است.
مرحله ۴: یک خط افقی رسم کنید
سه منطقه قیمتی را با یک خط افقی به هم وصل کنید. بر اساس جایی که این خط با قیمت فعلی بازار مطابقت دارد، به حمایت و یا مقاومت تبدیل میشود. به این نمودار نگاهی بیندازید.
- دایره اول یک منطقه پرایس اکشن را مشخص میکند که در آن یک بازگشت روند شدید قیمت وجود دارد.
- دایره دوم یک منطقه قیمتی را مشخص میکند که در آن قیمت رنج میزند.
- دایره سوم یک منطقه پرایس اکشن را مشخص میکند که در آن یک معکوس شدن شدید قیمت وجود دارد.
- دایره چهارم یک منطقه قیمتی را نشان میدهد که در آن قیمت به خط ترسیم شده تمایل دارد.
- دایره ۵ قیمت فعلی بازار را در ۴۴۲.۵ برجسته میکند.
در نمودار بالا، تمام ۴ منطقه پرایس اکشن در اطراف محدوده قیمتی یکسانی هستند که در اینجا قیمت ۴۲۹ میباشد. واضح است که خط افقی زیر قیمت فعلی بازار ۴۴۲.۵ است، که ۴۲۹ را به قیمت حمایت برای این سهم تبدیل میکند.
لطفاً توجه داشته باشید که هر زمان که یک تمرین در تجزیه و تحلیل تکنیکال مانند شناسایی S&R را اجرا میکنید، در معرض خطر تقریب قرار میگیرید. از این رو همیشه جایی برای خطا برای خود قرار دهید. سطح قیمت معمولاً در یک محدوده نشان داده میشود و نه در یک نقطه قیمتی. این سطح در واقع یک منطقه یا ناحیهای است که به عنوان حمایت یا مقاومت عمل میکند.
با توجه به نکاتی که در بالا ذکر شد، محدوده قیمتی در حدود ۴۲۶ تا ۴۳۲ را به عنوان منطقه حمایت برای این نمودار در نظر میگیریم. هیچ قانون خاصی برای این محدوده وجود ندارد. ما فقط ۳ عدد به ۴۲۹ اضافه کردیم تا محدوده قیمت را برای حمایت دریافت کنیم! در اینجا نمودار دیگری وجود دارد که هر دو سطح حمایت و مقاومت در آن شناسایی شدهاند.
قیمت فعلی این سهم ۲۰۴.۱ است، حمایت در ۲۰۱ (زیر قیمت بازار فعلی) و مقاومت در ۲۱۴ (بالاتر از قیمت فعلی بازار) شناسایی شده است. بنابراین اگر قیمت برای مدت خیلی کوتاهی در ۲۰۴ بود، هدف بر اساس حمایت میتواند روی ۲۰۱ باشد. احتمالاً این یک معامله روزانه خوب خواهد بود. برای یک معامله گر که در قیمت ۲۰۴ وارد پوزیشن لانگ خود شده است است، ۲۱۴ میتواند یک تارگت معقول بر اساس مقاومت باشد.
توجه کنید که هم در سطح حمایت و هم در سطح مقاومت، حداقل ۳ منطقه پرایس اکشن در سطح قیمت شناسایی شده است که همگی از نظر زمانی به خوبی فاصله دارند.
تا چه میزان میتوان به این سطوح حمایت و مقاومت اعتماد کرد؟
خطوط حمایت و مقاومت تنها نشان دهنده بازگشت احتمالی قیمتها هستند. به هیچ وجه نباید آنها را با قطعیت تمام در نظر گرفت. مانند هر چیز دیگری در تحلیل تکنیکال، باید احتمال وقوع یک رویداد را (بر اساس الگوها) از نظر احتمال سنجید. به عنوان مثال، بر اساس نمودار اولی که بررسی کردیم:
- قیمت فعلی بازار = ۲۰۴
- مقاومت = ۲۱۴
در اینجا انتظار این است که اگر این سهم یا ارز دیجیتال شروع به صعود کند، احتمالاً با مقاومت ۲۱۴ مواجه خواهد شد. به این معنی که در ۲۱۴ فروشندگانی ظاهر میشوند که به طور بالقوه میتوانند قیمتها را پایین بیاورند. چه تضمینی وجود دارد که فروشندگان در قیمت ۲۱۴ وارد عمل شوند؟ به عبارت دیگر وابستگیهای خط مقاومت چیست؟
با این حال، از نظر تاریخی میتوان مشاهده کرد که هر زمان که این سهم به ۲۱۴ رسید، واکنش عجیبی نشان داد که منجر به تشکیل یک منطقه پرایس اکشن شد. نکته آرامش بخش در اینجا این است که مناطق پرایس اکشن به خوبی از نظر زمانی با هم فاصله دارد. این به معنای این است که ۲۱۴ به عنوان منطقه پرایس اکشن تست شده در بازهی زمانی طولانی است. بنابراین با حفظ اولین قاعده تحلیل تکنیکال یعنی تاریخ تمایل به تکرار دارد، با این باور پیش میرویم که سطوح حمایت و مقاومت بهطور منطقی مورد احترام معاملهگران قرار خواهند گرفت.
بهینه سازی و چک لیست برای درک Support & Resistance Levels
شاید، ما اکنون در مهم ترین مرحلهی این مقاله هستیم. ما شروع به کشف چند تکنیک بهینه سازی خواهیم کرد که به ما در شناسایی معاملات با کیفیت بالا کمک میکند. به یاد داشته باشید، وقتی به دنبال کیفیت هستید، کمیت همیشه به خطر میافتد اما این سازشی است که ارزشش را دارد. ایده این است که سیگنالهای معاملاتی با کیفیت را در مقابل شناسایی معاملات زیاد اما بیارزش شناسایی کنیم.
بهینه سازی، به طور کلی، تکنیکی است که در آن فرآیندی را برای بهترین نتایج ممکن تنظیم میکنید. در این زمینه فرآیند مورد نظر شناسایی معاملات است. اجازه دهید به الگوهای کندل استیک بازگردیم. مارابوزو (marubuzo) صعودی را به خاطر دارید؟ یک ماروبوزو صعودی نشان میدهد که یک روند صعودی در نزدیکی بسته شدن ماروبوزو انجام میشود و پایینترین سطح ماروبوزو به عنوان حد ضرر عمل میکند.
شرایط زیر را برای مارابوزو صعودی در نظر بگیرید:
قیمت باز کردن معامله = ۴۳۲، قیمت حداکثر = ۴۴۹، قیمت حداقل = ۴۳۰، قیمت بستن معامله = ۴۴۸
حال، اگر نقطه اوج مارابوزو با حمایت به دست آمده برخورد کند چه؟ آیا در اینجا تلاقی قابل توجهی از دو نظریهی تحلیل تکنیکال را نمیبینیم؟ اینجا جای خوبی برای شروع یک پوزیشن لانگ است. در مورد آن با شرایط زیر فکر کنید:
- یک الگوی کندل استیک شناخته شده (ماروبوزو صعودی) به معاملهگر پیشنهاد میکند که یک معامله لانگ را آغاز کند.
- حمایت نزدیک به قیمت استاپ لاس به معاملهگر نشان میدهد که علاقه به خرید قابل توجهی در حدود قیمتی پایین وجود دارد.
در حالی که با یک محیط مانند بازارها سر و کار داریم که همه چیز در آنها نسبتاً تصادفی است، چیزی که یک معاملهگر واقعاً به آن نیاز دارد این است که استراتژی معاملاتی خوبی داشته باشد. وقوع دو حالت فوق (ماروبوزو + حمایت نزدیک) نشان دهنده همین عمل است یعنی شروع یک معامله لانگ در این مورد.
این ما را به یک ایده مهم هدایت میکند. اگر برای هر معاملهای که در نظر میگیریم یک چک لیست داشته باشیم (اگر دوست دارید آن را چارچوب بنامید) چه میشود؟ چک لیست قبل از شروع معامله به عنوان یک اصل راهنما عمل میکند. معامله باید با شرایط مشخص شده در چک لیست مطابقت داشته باشد. اگر این کار را کرد، معامله را برقرار میکنیم. در غیر این صورت آن را رها میکنیم و به دنبال فرصت معاملاتی دیگری می گردیم که با چک لیست مطابقت داشته باشد.
گفته میشود که نظم و انضباط ۸۰ درصد از موفقیت معاملهگر را تشکیل میدهد. در واقع، برای شروع، ما دو عامل مهم اول چک لیست را داریم:
- نمودار باید یک الگوی کندل استیک قابل تشخیص را تشکیل دهد.
- حمایت و مقاومت باید معامله را تایید کند. قیمت استاپ لاس باید در حدود S&R باشد.
در انتها به خاطر داشته باشید که برای یک معامله لانگ، پایین ترین قسمت بودن الگو باید در اطراف حمایت باشد. برای یک معامله شورت، اوج الگو باید در اطراف مقاومت باشد.
دیدگاه شما