مدیریت ریسک و دارایی


مدیریت دارایی و سرمایه‌گذاری

یکی از دغدغه های مهم افراد در زمینه امور مالی چه در سطح شخصی و حقیقی و چه در سطوح کلان و حقوقی، صرف نظر از ارزش حال سرمایه‌ی خود به امید کسب ارزش افزوده در آینده می باشد. در واقع تعریف علم سرمایه گذاری به بیان همین مطلب می پردازد. مدیریت دارایی و سرمایه گذاری یکی از مهمترین تصمیم هایی است که افراد در زندگی می گیرند. بنابراین کسب بازدهی مناسب و ایجاد ارزش افزوده مناسب حاصل از سرمایه گذاری نیاز به متخصصین با تجربه دارد.
از طرفی هر فردی به تنهایی می تواند دارایی خود را مدیریت کند، اما مدیریت دارایی به صورت حرفه ای نیازمند تسلط بر امور مالی است که امری زمانبر و تخصصی است. بنابراین کمک گرفتن از افراد متخصص امری ضروری است.
شرکت بین المللی ارزش آفرین درخشان با در نظر گرفتن تحلیل بازارهای مختلف اعم از بازار ارز، طلا، املاک، سهام و … و با توجه به ریسک پذیری افراد و انتظارات آنان، بهترین فرصت های ورود به سرمایه گذاری در بازارهای مختلف را با توجه به مقتضیات زمان شناسایی می کند و حداکثر کوشش را در جهت کسب بیشترین بازدهی ممکن به کار می گیرد و در زمینه مدیریت دارایی بهینه ترین مشاوره را ارائه می دهد.
به زبان ساده، هدف از این کار افزایش ثروت اشخاص حقیقی و حقوقی می باشد. در این راستا شرکت ارزش آفرین صادق به افراد صاحب سرمایه، در مدیریت دارایی های خود خدمات مشاوره حرفه ای ارائه می کند.

خدمات مشاوره قابل‌ ارائه در این بخش به‌طورکلی عبارت است از :

– =مشاوره سرمایه گذاری در سهام:

مشاوره در زمینه:

– خرید، فروش، نگهداری سهام شرکت‌های مطرح در بورس اوراق بهادار (سرمایه‌گذاری کوتاه‌ مدت)
– رصد بازار بورس و کشف شرکت‌های مستعد قابل رشد میان مدت و بلندمدت (سرمایه‌گذاری بلند مدت)
– خدمات سرمایه‌گذاری در سبد سهام و انواع اوراق بهادار و صندوق‌های سرمایه‌گذاری جهت کسب بازده حداکثری با حداقل ریسک
– بررسی پتانسیل حضور در هیئت‌مدیره شرکت‌های مستعد پربازده
– تشکیل پرتفوی سودآور و با درجه ریسک قابل‌قبول جهت کسب بازده مناسب

=مشاوره در زمینه مدیریت وجوه نقد-

مدیریت وجوه نقد برای شرکت‌ها و مؤسسات مالی، عبارت است مدیریت نوسانات مانده موجودی نقد شرکت از طریق یافتن مسیرهای مناسب برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت، برای ایجاد تعادل میان دو هدف متضاد: الف-در دسترس بودن منابع برای برآوردن نیازهای کوتاه‌مدت نقدینگی برای پرداخت‌های شرکت‌ها و۲-بهره‌برداری از مانده نقد و جلوگیری از بلااستفاده ماندن منابع شرکت و پوشش هزینه فرصت ناشی از راکد ماندن پول نقد. لذا می‌بایست همواره شرکت‌ها در نقطه‌ای قرار گیرند که هزینه های کمبود و در مقابل هزینه های مازاد ناشی از وجوه نقد به کمترین میزان ممکن برسد. در پکیج طراحی شده توسط شرکت ارزش آفرین درخشان برای حل این مسئله، شرکت‌های دارای منابع مازاد بالا می‌توانند، با مدیریت شرکت ارزش آفرین، منابع مازاد خود را در دوره‌های مورد نظر در اوراق با درآمد ثابت –با نرخ‌های قابل رقابت با شبکة بانکی- و… سرمایه‌گذاری کنند. در این خدمت، هم‌زمان ۳ شرط زیر که نیازهای اصلی مدیران خزانه و مبادلات مؤسسات مالی و مدیران مالی شرکت‌هاست فرآهم می‌شود.

مدیریت ریسک

موضوع مدیریت ریسک در نهادهای مالی و بنگاه های اقتصادی اهمیت ویژه ای دارد و سهامداران، قانون‏گذاران، نهادهای حرفه‏ای و سازمان‏های رتبه‏بندی برای ادارۀ بهتر امور شرکت‏ها از مدیریت ریسک و کنترل داخلی استفاده می‏کنند. مدیریت ریسک سازمانی پدیده‌ای نسبتاً جدید است و تعدادی از مطالعات هنوز در صدد بررسی این موضوع‌اند که مدیران ریسک چگونه بر پردازش تصمیم‌ها در سازمان تأثیر می‌گذارند. گروه مالی هلدیر به منظور ارائه خدمات مدیریت ریسک رویکردی سیستماتیک و یکپارچه از مدیریت کل را در تعیین ریسک‏هایی که یک شرکت با آنها روبه‌روست در پیش می گیرد. بنابراین گروه مالی هلدیر با پیاده سازی مدیریت ریسک در نهادهای مالی تلاش می کند که تمام ریسک‏های شرکت برای مدیران آن روشن و قابل کنترل گردد. گروه مالی هلدیر کمک می‏کند که مدیریت، هدف خود را – که حداکثر‌کردن ارزش دارایی‏های شرکت است – به انجام برساند. با اجرای مدیریت ریسک سازمانی همۀ ریسک‏ها در چهارچوبی هماهنگ و راهبردی مشاهده می‏شوند. مدیریت ریسک سازمانی را می‏توان فرایندی از مدیریت ریسک شرکت در نظر گرفت که در آن هر دو نوع ریسک‏های مالی و غیرمالی مانند ریسک‏های عملیاتی و ریسک‏های راهبردی به‌صورت یکپارچه مدیریت می‏شوند. شرکت‌‌های موفق در خلق یک برنامة مؤثر مدیریت ریسک سازمانی، مزیت رقابتی بلندمدتی را نسبت به شرکت‌‌هایی به دست آورده‌اند که ریسک‌‌ها را به‌طور جداگانه مدیریت می‌‌کنند (مدیریت ریسک سنتی). شواهد ضدونقیضی در زمینۀ تأثیر مدیریت ریسک سازمانی بر ارزش شرکت وجود دارد.

ریسک‏های مالی و غیرمالی:

جدول زیر خلاصۀ تعاریف ریسک‏های مجزا در زیربخش‏های ریسک‏های مالی و غیرمالی را ارائه کرده است. این ریسک‏ها در شرکت های مورد بررسی گروه شناسایی شده و شامل 7 ریسک در زیربخش ریسک‏های مالی و 7 ریسک در زیربخش ریسک‏های غیرمالی است. با توجه به فعالیت شرکت های مورد بررسی در بخش خدمات مالی، تعاریف مطرح‌شده در جدول مذکور بر همین اساس ارائه شده است.

مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.

هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:

  • ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
  • ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
  • خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.

ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.

ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:

  • ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)

این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره،‌ تورم و غیره.

  • ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)

این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.

انواع ریسک سرمایه گذاری

ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.

یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.

ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.

ریسک کسب و کار

وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.

ریسک بازار

این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.

این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد،‌ قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در مدیریت ریسک و دارایی مدیریت ریسک و دارایی بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.

ریسک سیاسی

این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.

ریسک شخصی

منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.

ریسک نوسان

حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.

ریسک تورم

تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.

ریسک تمرکز

این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.

ریسک اعتبار

ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.

ریسک استرداد

این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.

ریسک نرخ بهره

وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.

ریسک نرخ ارز

نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.

نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.

ریسک نقدینگی

این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.

به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.

چطور ریسک را ارزیابی کنیم

برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:

1.شناسایی

هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.

2.بررسی تاثیر

وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.

3.توسعه استراتژی

وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.

مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.

استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.

1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید

مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.

اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.

2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید

تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.

این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.

3.یک حاشیه امنیت داشته باشید

هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.

هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.

4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید

دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.

5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید

اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.

6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید

برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.

سخن آخر

مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.

در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.

مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ آموزش مدیریت ریسک فارکس

مدیریت ریسک مناسب و درست به معامله گران ارزهای بین المللی و دیگر دارایی ها، این اجازه را می دهد تا از ضررهایی که ممکن است به دلیل نوسانات حاصل از بالا و پایین شدن ارزها به آنها وارد شود، جلوگیری به عمل آورد.

در حقیقت، داشتن یک برنامه مدیریت ریسک به جا و درست در فارکس، معاملات کم استرس تر، کنترل شده تر و امن تری را، برای تریدرها فراهم می کند. از آنجا که معامله کردن در بازار فارکس و در کل بازارهای مالی، شامل ریسک کردن می باشد، در نتیجه مدیریت ریسک نقش بسیار حیاتی، درست مثل نقش شاهرگ در بدن انسان، در معاملات ارزها بازی می کند.

معامله گران محتاط و حرفه ای بازار فارکس، برای جلوگیری از این ضرر و خسران ها، و برای مقابله با نوسانات احتمالی و ناگهانی مارکت، از استراتژی های مناسب و دقیقی استفاده می کنند. آنها، از معاملات و پوزیشن های بازشان، مثل فرزندانشان مراقبت می کنند و سعی می کنند با استفاده از ترفندهایی که در ادامه برای شما توضیح خواهیم داد، از زیان های احتمالی شان جلوگیری کنند.

تحقیقات نشان می دهد بالای 50% از معامله گرانی که در بازارهای مالی؛ مخصوصا فارکس، ضرر می کنند به خاطر رعایت نکردن مدیریت ریسک و نداشتن استراتژی آنتی ریسک است.

معامله گران موفق و هوشیار مارکت آگاه هستند که مدیریت ریسک، یکی از ابزارهای بسیار مهم و حیاتی و جزء لاینفک طرح معاملاتی آنها است.

نکاتی را که با هم در این مقاله یاد خواهیم گرفت، به شرح زیر است:

مدیریت ریسک در فارکس چیست، چرا مدیریت ریسک در فارکس اهمیت دارد، ریسکهای معاملات فارکس کدامند، بهترین استراتژی های مدیریت ریسک در فارکس، چطور مدیریت ریسک کنیم، در هر معامله فارکس چقدر باید ریسک کنیم، نتیجه گیری.

مدیریت ریسک در فارکس چیست؟

مدیریت ریسک شامل اعمال ویژه ای است که به تریدرها اجازه می دهد در مقابل نوسانات و زیان های احتمالی بازار، ایستادگی کنند. درست است که ریسک بزرگتر مساوی است با سودها و بازگشت های احتمالی بیشتر، ولی همین ریسک بزرگتر می تواند بلای جان هر تریدری نیز بشود.

نتیجتا اینکه شما به عنوان یک تریدر قابلیت مدیریت ریسکتان را داشته باشید، یعنی بتوانید سودتان را بالا برده و ضررتان را به حداقل برسانید، در حقیقت شاه کلید معاملات در بازار فارکس را در دستانتان دارید. حال سوال اینجاست که چطور می شود این کار را انجام داد؟!

پاسخ شما در گرو خواندن ادامه این مقاله جدید و بی نظیر است. در واقع، مدیریت ریسک شامل مواردی از قبیل: داشتن سایز پوزیشن درست، گذاشتن حد ضرر، کنترل احساست و موارد دیگری می باشد که تا انتهای این مقاله، با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. رعایت کردن نکات ساده ولی حیاتی ذکر شده، دقیقا نشان دهنده تفاوت یک تریدر حرفه ای با یک معامله گر آماتور است.

اهمیت مدیریت ریسک

چرا مدیریت ریسک در فارکس اهمیت دارد؟

مدیریت ریسک یکی از مهمترین عناوین و موضوعات در دنیای تریدینگ است. چرا مدیریت ریسک تا این اندازه مهم و حیاتی است؟ خوب، ما داریم درباره یک تجارت سودآور صحبت می کنیم و برای به سود رسیدن و پول درآوردن، باید یاد بگیریم که چگونه از ریسک های موجود، مواظبت کنیم و ریسکمان را مدیریت کنیم.

بسیاری از تریدرها کاملا احساسی و بدون داشتن مدیریت ریسک و آگاهی لازم، بدون هیچ محافظی وارد معاملات شده و شروع به ترید کردن می کنند. در حقیقت کسی که بدون مدیریت ریسک وارد پوزیشنی می شود، درست در حال قمار کردن است و نه ترید کردن.

مدیریت ریسک شما را قادر می سازد تا از یک سری قوانین و ابزارهای درست برای جلوگیری از ضررهای ناشی از نوسانات جفت ارزها استفاده کنید. شما با مدیریت ریسک در بازارهای مالی با اطمینان بهتر و آرامش خاطر بیشتری، ترید خواهید کرد.

داشتن مدیریت ریسک مثل بستن کمربند اتومبیل تان است. بستن کمربند نمی تواند جلوی تصادفات احتمالی شما را بگیرد ولی، می تواند ریسک از بین رفتنتان را کاهش دهد. در واقع شما باید قبل از بازکردن حساب واقعی، استراتژی های مدیریت ریسک را که در ادامه با شما به اشتراک خواهیم گذاشت، در حساب مجازی تان آزمایش کنید.

ریسکهای معاملات فارکس کدامند؟

1- ریسک معاملات ارزها: همان ریسک مرتبط با نواسانات قیمت های ارزها است که آنها را ارزانتر یا گرانتر می کند.

2- ریسک نرخهای بهره: دومین ریسک، مرتبط به افزایش یا کاهش ناگهانی نرخهای بهره است که فرار بودن قیمتها را تحت تاثیر قرار می دهد. تغییرات نرخهای بهره در بازار فارکس بسیار مهم هستند زیرا سطح هزینه ها و سرمایه گذاری درون یک اقتصاد، به وسیله آنها افزایش یا کاهش می یابد.

3- سومین ریسک، ریسک نقدینگی است. این به این معنی است که شما به عنوان یک تریدر، برای جلوگیری از ضرر، نمی توانید سریعا یک دارایی را بخرید یا بفروشید. حتی با اینکه فارکس یک بازار با نقدینگی بسیار بالا است، ولی در این مارکت هم زمانهای خاصی وجود دارد که این نقدینگی بالا می باشد. این مسئله به ارز مورد انتخاب شما و قوانین کشور مرتبط با آن ارز، بستگی دارد (البته فراموش نکنید این مساله درباره ارزهای ماژور نیست چرا که شما می توانید با یک کلیک کردن، آنها را خریده و یا بفروشید).

4- چهارمین ریسک، ریسک استفاده از لورج یا همان اهرم است. همانطور که می دانید استفاده از اهرم، همانقدر که می تواند سودده باشد، می تواند به شما ضرر و زیان هم بزند. در حقیقت شما با استفاده از اهرم با پول کمتر، وارد یک معامله بزرگتر می شوید.

بهترین استراتژی های مدیریت ریسک در فارکس

برای مدیریت ریسک در فارکس، شما نیازمند داشتن یک برنامه قوی و مناسب هستید. داشتن این برنامه و مهمتر، متعهد بودن به آن، چراغ راه شما در وادی تریدینگ است. در ادامه ما راهکارهای مناسبی برای جلوگیری از ضرر وزیان در معاملات، به شما معرفی می کنیم.

1- قبل از ورود به معاملات واقعی، حتما آموزش های لازم درباره فارکس و ریسکهای احتمالی آن را ببینید.

2- یک برنامه معاملاتی هوشمند تدوین کنید و متعهدانه نسبت به آن وفادار باشید و به آن عمل کنید.

3- قبل از ورود به فضای واقعی، استراتژی معاملاتی تان را درست کرده و حداقل چند ماه در فضای مجازی، آن را تست کنید.

4- هرگز بیشتر از آن چیزی که نمی توانید تحمل کنید، ریسک نکنید و سرمایه تان را به خطر نیاندازید.

5- حتما از نسبت ریسک به ریوارد مناسبی استفاده کنید. به زبان ساده، همیشه از خودتان این سوال را بپرسید: چقدر از سرمایه ام را حاضرم در این معامله به خطر بیاندازم؟ معمولا حرفه ای ها بیشتر از 2 الی 3% از کل سرمایه شان، ریسک نمی کنند.

6- مقدار تریدی که می کنید را بسته به اندازه ریسکی که درگیر معامله می کنید، تغییر دهید.

7- اندازه لورج یا اهرمتان را همیشه هوشمندانه انتخاب کنید.

8- قبل از ورود به هر معامله ای، نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.

9- حتما از دستور حد ضرر یا استاپ لاس برای جلوگیری از کال مارجین شدن، استفاده کنید.

10- از دستور حد سود در هر تریدی استفاده کنید و سعی کنید این سطح، واقع گرایانه باشد.

11- در ادامه استفاده از فرمان حد سود و برای حمایت از سودهایتان در معاملات سودده، حتما از دستور حد سود پله ای استفاده کنید.

12- همیشه خودتان را برای بدترین شرایط هم آماده کنید.

13- خویشتنداری را در معاملات تمرین کنید و هرگز به صورت افراطی و قمارگونه، ترید نکنید.

14- کنترل کردن احساسات را در معاملاتتان، تمرین کنید.

15- فقط دارایی ها یا جفت ارزهایی را ترید کنید که از لحاظ فاندامنتالی با آنها آشنا هستید.

16- همیشه اخبار فاندانتالی و تقویم اقتصادی فارکس را دنبال کنید و بدون این ابزارها، ترید نکنید.

17- مراقب ترید کردن ارزها و یا دارایی هایی که نقدینگی کمتری در آنها وجود دارد، باشید. چرا که با ورود به این معاملات ممکن است در زمان فروششان، دچار مشکل شوید.

18- همیشه از سایز معاملات مناسب استفاده کنید.

19- حتما از یک ژورنال معاملاتی استفاده کنید و تمام وقایع، مخصوصا احساساتتان را قبل، در حین و بعد از ترید، در آن مکتوب کنید.

چطور مدیریت ریسک کنیم؟

راههای زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارند. ما در اینجا 4 روش تایید شده را برای شما توضیح می دهیم. اولین روش، پذیرفتن ریسک به عنوان جزئی جدانشدنی در هر نوع معامله ای است. اگر وارد دنیای ترید شده اید، باید بپذیرید که انجام هرگونه معامله ای، همراه با ریسک است. ولی منظور ما از پذیرفت ریسک، چیز دیگری نیز می باشد.

گاهی هزینه صرف نظر کردن از یک ریسک، آنقدر بالا است که مجبور می شوید آن را بپذیرید. روش دوم، انتقال یا جابجایی ریسک است. منظور از انتقال، یک نوع بیمه کردن خطرات وجود در معاملاتتان می باشد.

روش سوم و چهارم، کاهش دادن ریسکهای موجود و حذف کردن ریسک می باشد. منظور از کاهش دادن، اضافه کردن ابزارهایی است که موجبات حمایت بیشتر از سرمایه تان را فراهم می کند. در انتها گاهی پیش می آید که شما مجبور می شوید خطرات موجود در تریدهایتان را کلا حذف کنید.

در هر معامله فارکس چقدر باید ریسک کنیم؟

ریسک کردن در هر معامله ای در فارکس، باید مقدار کوچکی از کل سرمایه تان باشد. برخی از معامله گران عدد 2% را برای هر معامله ای، منطقی می دانند. این مسئله به این معنی است که اگر بر فرض مدیریت ریسک و دارایی مثال، کل سرمایه شما 5000 دلار می باشد، شما به هیچ عنوان نباید بیشتر از 2% این 5000 دلار یعنی 100 دلار در هر ترید، ریسک کنید.

حال، نکته بسیار مهم این قانون طلایی و نجات دهنده این است که شما باید 50 معامله اشتباه انجام دهید، تا کل سرمایه تان (5000 دلار) را از دست بدهید و کال مارجین شوید. این مسئله برای کسی که فارکس را به صورت اصولی و علمی دنبال می کند، بعید است. نتیجتا، متوجه می شویم که اگر در هر مارکتی که هستیم به اصول و قوانین آنجا پایبند باشیم، درصد ضررهایمان را کم و امکان به سود رسیدنمان را افزایش می دهیم.

نتیجه گیری

در کل نباید این نکته را فراموش کنیم که ریسک کردن، جزو نهاد و فطرت هر معامله ای ایست ولی اگر از قبل، مدیریت ریسک را به عنوان یک فاکتور حیاتی در نظر بگیریم، جای نگرانی خاصی وجود ندارد.

به عنوان یک قانون باید همیشه به خاطر داشته باشیم که استفاده از اهرم های بالا و غیر اصولی، ریسک کال مارجین شدن و از دست رفتن تمام سرمایه مان را افزایش می دهد. در نتیجه، اگر همیشه قوانین مدیریت ریسک را در نظر بگیریم و به آن متعهد و پایبند باشیم، هرگز دچار ضررهای خطرناک و نابود کننده نمی شویم.

نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری

نکات-طلایی-مدیریت-ریسک-و-سرمایه-گذاری

در دنیای مالی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است. به طور کلی ، مدیریت ریسک زمانی اتفاق می افتد که یک سرمایه گذار یا صاحب صندوق سرمایه گذاری ، علت ضرر را با تجزیه و تحلیل پیدا کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و تحمل ریسک ، اقدام مناسب را انجام دهد .

ریسک کردن همیشه در بازار های مالی وجود دارد. در هر نوعی از سرمایه گذاری خطراتی وجود دارد که در مورد اوراق بهادار آمریکا نزدیک به صفر در نظر گرفته می شود یا برای مواردی مانند ارزش سهام در بازار های نوظهور یا املاک و مستغلات در بازار های با تورم بالا بسیار زیاد است. ریسک هم از نظر مطلق و هم از نظر نسبی قابل اندازه گیری است. درک جامع ریسک در اشکال مختلف آن می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا فرصت ها ، معاملات و هزینه ها را با رویکرد های مختلف سرمایه گذاری تحلیل کنند .

در ادامه این مقاله به تعریف مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری می پردازیم و آن را در بحث روانشناسی بازار بررسی می کنیم. با ما همراه باشید.

فهرست عناوین مقاله

مدیریت ریسک و سرمایه گذاری چیست؟

درک مدیریت ریسک

مدیریت ریسک در تمام حوزه های مالی رخ می دهد. این اتفاق زمانی می افتد که یک سرمایه گذار اوراق قرضه خزانه داری یک کشور را از طریق اوراق قرضه شرکتی خریداری کند ، یا هنگامی که مدیر صندوق سرمایه گذاری ارز های خود را با مشتقات ارزی هج کردن (hedging) می کند. کارگزاران سهام از ابزار های مالی مانند قرارداد اختیار معامله (Option) و قرارداد های آتی (futures) استفاده می کنند و مدیران مالی نیز از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام ، تخصیص دارایی و اندازه گیری پوزیشن برای کاهش یا مدیریت ریسک استفاده می کنند.

مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب بدی را برای شرکت ها ، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال ، سقوط وام مسکن در سال ۲۰۰۷ که منجر به رکود بزرگی شد ، ناشی از تصمیمات نادرست مدیریت ریسک بود. تصمیمات غلطی مثل وام دهندگانی که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف اعطا می کردند؛ یا شرکت های سرمایه گذاری که این وام ها را خریداری می کردند و مجدداً می فروختند.

همه ما در انتخاب هدف هیچ مشکلی نداریم، اما انتخاب هدف تنها آغاز راه است و مسیر برای رسیدن به هدف بسیار دشوار در این ویدیو با حضور جناب آقای مهندس صبوری در برنامه لایو استریم به موضوع بسیار مهم مدیریت و هدف گذاری پرداخته ایم تا بتوانیم مسیر را بهتر مدیریت کنیم و از رسیدن به هدف لذت دوچندان ببریم. با ما همراه باشید.

نحوه مدیریت ریسک

معمولا مردم با شنیدن کلمه “ریسک” یاد اصطلاحات منفی می افتند. با این حال ، در دنیای سرمایه گذاری ، ریسک یک عامل ضروری برای یک انتخاب درست به حساب می آید .

تعریف رایج از ریسک در سرمایه گذاری ، عدم حصول نتیجه ی مورد انتظار است . ما می توانیم این عدم حصول را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری ، مثل یک معیار بازار بیان کنیم .

ممکن است این عدم حصول مثبت یا منفی باشد ، اما تحلیلگران و سرمایه گذاران معمولاً این عقیده را دارند که چنین انحرافی تا حدی به معنی نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری هاست. پس برای اینکه بازدهی بیشتری در معاملات داشته باشیم باید ریسک بیشتری را بپذیریم. یک تئوری دیگر هم هست که می گوید افزایش ریسک به صورت افزایش نوسانات ظاهر می شود. در حالی که معامله گران حرفه ای دائماً راه حل هایی برای کاهش این نوسانات پیدا می کنند.

اینکه یک سرمایه گذار چقدر باید نوسانات را قبول کند ، کاملاً به تحمل فرد در برابر ریسک بستگی دارد یا در مورد یک متخصص سرمایه گذاری بستگی به این موضوع دارد که سرمایه گذاری تا چه حد به اهداف خود رسیده است. یکی از معیار های ریسک مطلق که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد انحراف معیار است. معیار آماری پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است. به این صورت که شما به میانگین ​​بازدهی سرمایه گذاری نگاه کرده و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. توزیع های عادی (منحنی زنگوله ای شکل شناخته شده) حکم می کند که بازده مورد انتظار سرمایه گذاری یک انحراف معیار از میانگین ۶۷٪ از زمان و دو انحراف استاندارد از انحراف میانگین ​​۹۵٪ از زمان باشد. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها بدانند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند ، پس سرمایه گذاری می کنند.

مدیریت ریسک و سرمایه گذاری در روانشناسی بازار

بازار های مالی رفتاری با نشان دادن عدم تقارن بین دیدگاه افراد نسبت به سود و زیان ، یک عنصر مهم را در معادله ریسک کشف کرده است. گفته می شود که معمولا سرمایه گذاران تقریباً دو برابر بیشتر از احساس خوب سود کردن ، متحمل فشار روانی و استرس می شوند.

معمولا هر آنچه سرمایه گذاران واقعاً می خواهند بدانند این نیست که فقط یک دارایی از نتیجه مورد انتظار خود منحرف می شود ، بلکه این است که چگونه عوامل منفی در پایین سمت چپ منحنی توزیع به وجود می آیند. ریسک (VAR) تلاش می کند پاسخی برای این سوال ارائه دهد. ایده پشت VAR این است که با یک سطح اطمینان مشخص در یک دوره مشخص ، میزان ضرر سرمایه گذاری را به صورت کمّی تعیین کند. به عنوان مثال ، عبارت زیر مثالی از VAR خواهد بود: “با داشتن ۹۵٪ سطح اطمینان ، بیشترین هزینه برای از دست دادن یک سرمایه گذاری ۱۰۰۰ دلاری در یک بازه زمانی دو ساله ۲۰۰ دلار است.” سطح اطمینان یک عبارت احتمالی است که بر اساس مشخصات آماری سرمایه گذاری و شکل منحنی توزیع آن ارئه شده است.

مدیریت ریسک و سرمایه مدرن-روانشناسی بازار معامله گر - سیستم معاملاتی

مدیریت ریسک بتا و غیرفعال

معیار دیگر مدیریت ریسک که به گرایش های رفتاری مرتبط است ، کاهش است که به هر دوره ای گفته می شود که بازده یک دارایی نسبت به قیمت بالای قبلی منفی باشد. در اندازه گیری میزان افت سرمایه ، سه مورد را باید بررسی کرد:

  • بزرگی هر دوره منفی (چقدر بد)
  • مدت زمان هر یک (چه مدت)
  • فرکانس (هر چند وقت یکبار)

به عنوان مثال ، علاوه بر اینکه می خواهیم بدانیم آیا صندوق سرمایه گذاری مشترک شاخص S&P 500 را شکست داده است ، همچنین می خواهیم بدانیم که این ریسک نسبتاً چقدر خطرناک است. یک معیار برای این بتا است که آن را به عنوان “ریسک بازار” می شناسند. بتا بر اساس ویژگی آماری کوواریانس است . بتا بیشتر از ۱ نشانگر ریسک بیشتری نسبت به بازار است و بالعکس.

بتا به ما کمک می کند تا مفاهیم ریسک منفعل و فعال را درک کنیم . نمودار زیر یک سری زمانی بازدهی (هر نقطه داده با برچسب “+” مشخص شده) را برای یک سبد سهام R (p) در مقابل بازدهی بازار R(m) نشان می دهد. بازدهی ها به صورت نقدی تنظیم می شوند ، بنابراین نقطه ای که محور های x و y با هم تلاقی می کنند بازده معادل وجه نقد است. ترسیم یک خط برای بهترین تطبیق از طریق نقاط داده به ما امکان می دهد تا ریسک انفعال (بتا) و ریسک فعال (آلفا) را به صورت کمّی مشخص کنیم.

شیب خط، بتای آن است. به عنوان مثال ، یک گرادیان ۱.۰ نشان می دهد که به ازای هر واحد افزایش بازدهی بازار ، بازدهی سبد سهام هم یک واحد افزایش پیدا می کند. یک مدیر مالی با استفاده از یک استراتژی مدیریت منفعل می تواند تلاش کند تا با پذیرفتن ریسک بیشتر در بازار (به عنوان مثال ، بتا بزرگتر از ۱) بازدهی سبد سهام را افزایش دهد یا با کاهش بتای سبد سهام به زیر یک ، ریسک سبد سهام و بازدهی را کاهش دهد.

مدیریت ریسک آلفا و فعال

اگر سطح ریسک بازار یا سیستماتیک تنها عامل تأثیرگذار باشد ، بازدهی سبد سهام همیشه برابر با بازدهی بازار تنظیم شده بتا است. اگر چنین رخ ندهد، بازدهی به دلیل تعدادی از عوامل غیرمرتبط با ریسک بازار متفاوت است. مدیران سرمایه گذاری که از یک استراتژی فعال پیروی می کنند ، برای رسیدن به بازدهی بیش از عملکرد بازار ، ریسک های دیگری را به عهده می گیرند. استراتژی های فعال شامل تاکتیک هایی هستند که از سهام ، انتخاب بخش یا کشور ، تجزیه و تحلیل بنیادی ، اندازه گیری موقعیت و تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. مقاله تحلیل تکنیکال چیست و بررسی تفاوت آن با تحلیل بنیادی، برای اشنایی بیشتر با این تاکتیک ها را مطالعه کنید.

مدیران فعال در جستجوی آلفا ، به دنبال بازدهی بیش از حد هستند. در مثال نمودار ما در بالا ، آلفا مقدار بازدهی سبد سهام است که با بتا توضیح داده نشده است و به عنوان فاصله بین تقاطع محور های x و y و تقاطع محور y نشان داده می شود که می تواند مثبت یا منفی باشد. در تلاش برای بازدهی بیش از حد ، مدیران فعال، سرمایه گذاران را در معرض ریسک آلفا قرار می دهند تا نتیجه شرط بندی های آن ها منفی باشد تا مثبت. به عنوان مثال ، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است فکر کند که بخش انرژی از شاخص S&P 500 بهتر عمل می کند و وزن سبد سهام را در این بخش افزایش می دهد. اگر تحولات اقتصادی غیرمنتظره باعث کاهش شدید ذخایر انرژی شود ، مدیر احتمالاً عملکرد کمتری خواهد داشت.

هزینه های ریسک

در کل هرچه یک صندوق سرمایه گذاری فعال باشد و مدیران آن بیشتر نشان دهند که قادر به تولید آلفا هستند ، کارمزد بالاتری برای جلب سرمایه گذاران به دلیل مدیریت ریسک و دارایی قرار گرفتن در معرض استراتژی های آلفای بالاتر ، بیشتر خواهد بود. برای یک وسیله نقلیه کاملاً منفعل مانند صندوق شاخص یا صندوق قابل معامله در بورس (ETF) ، احتمالاً ۱ تا ۱۰ امتیاز پایه (bps) بابت هزینه های مدیریت سالانه پرداخت خواهید کرد ، در حالی که برای صندوق پوشش ریسک با اکتان بالا با استفاده از استراتژی های پیچیده معاملاتی با تعهدات سرمایه ای بالا و هزینه های معامله ، یک سرمایه گذار باید ۲۰۰ امتیاز پایه در هزینه های سالانه بپردازد ، به علاوه ۲۰٪ سود را به مدیر بازگرداند.

تفاوت قیمت گذاری بین استراتژی های غیرفعال و فعال (یا به ترتیب ریسک بتا و ریسک آلفا) بسیاری از سرمایه گذاران را ترغیب می کند تا این ریسک ها را از هم جدا کنند (مثلا برای پرداخت هزینه های کمتر برای ریسک بتای فرض شده و پرداخت هزینه های بیشتر در برابر آلفای مشخص شده) . این ایده به عنوان ‌آلفای پرتابل یا انتقالی (Portable Alpha)‌، شناخته می شود که مولفه آلفای بازدهی کل است و از مولفه بتا جدا عمل می کند.

به عنوان مثال، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است ادعا کند که یک استراتژی چرخش بخش فعال (active sector rotation strategy) برای شکست دادن شاخص S&P 500 دارد و به عنوان شواهد ، رکورد شکست شاخص با ۱.۵٪ به طور میانگین ​​سالانه را نشان می دهد. از نظر سرمایه گذار ، ۱.۵٪ از سود اضافی ارزش مدیر ، آلفا است و سرمایه گذار حاضر است هزینه های بیشتری را برای بدست آوردن آن پرداخت کند. بقیه بازدهی کل ، یعنی آنچه S&P 500 بدست آورده است ، مسلماً هیچ ارتباطی با توانایی منحصر به فرد مدیر ندارد.

چکیده نکات مهم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری

  • مدیریت ریسک فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است.
  • در دنیای سرمایه گذاری، ریسک از بازدهی جدایی ناپذیر است.
  • روش های مختلفی برای تشخیص ریسک وجود دارد. یکی از رایج ترین موارد انحراف معیار است و یک معیار آمار پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است.
  • بتا ، همچنین به عنوان ریسک بازار شناخته می شود ، معیاری برای نوسانات یا ریسک سیستماتیک یک سهام منفرد در مقایسه با کل بازار است.
  • آلفا معیاری برای بازدهی اضافی است. مدیران مالی که از استراتژی های فعال برای غلبه بر بازار استفاده می کنند ، در معرض ریسک آلفا قرار دارند.

سخن نهایی

تحقیقات نشان داده که سرمایه گذاری در دراز مدت ریسک را کاهش می دهد زیرا ، حتی اگر قیمت یک دارایی معین در مدت زمان کوتاه افزایش و کاهش یابد ، به طور کلی در بلندمدت هرگونه ضرر و زیان را جبران می کند. سرمایه گذاری یک استراتژی طولانی برای اهداف بلند مدت است (به طور معمول ۵ ، ۱۰ ، ۲۰ سال یا بیشتر)

یک سرمایه گذار هر استراتژی را انتخاب کند ، مدیریت ریسک برای به حداقل رساندن ضرر و زیان یک مسئله بسیار ضروری است.

به یاد داشته باشید: هرچه ضرر و زیان بیشتر می شود ، مبلغی که برای بازدهی کلی و جبران آن ضرر باید به دست آورید نیز بیشتر می شود. برای بهبود ۱۰٪ ضرر، ۱۱٪ سود کافی است. اما برای از بین بردن ضرر ۵۰٪ ،سود صد در صدی لازم است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.