هزینههای عملیاتی (Operating Expense)
هزینههای عملیاتی (به انگلیسی Operating Expense) هزینههایی هستند که حین عملیات تجاری یک کسب و کار پیش میآیند.
هزینههای عملیاتی شامل این موارد میشود: اجاره بها، تجهیزات، هزینه موجودی کالا، بازاریابی، پرداخت حقوق، بیمه، هزینههای دورهای، و بودجه اختصاص یافته برای تحقیق و توسعه.
یکی از مسئولیتهای معمول مدیریت تعیین نحوه کاهش هزینههای عملیاتی بدون تاثیر قابل ملاحظه بر توانایی شرکت در رقابت با رقبای خود است.
درک بهتر هزینههای عملیاتی
هزینههایی عملیاتی برای اغلب مشاغل لازم و اجتناب ناپذیر هستند.
شرکتها باید سابقه مخارج عملیاتی و مخارج غیرعملیاتی، مثل سود یک وام را ثبت و نگهداری کنند. هر دو این نوع مخارج به شکل متفاوتی در دفاتر حسابداری شرکت لحاظ میشوند و به تحلیل گران اجازه میدهند تا تعیین کنند که مخارج شرکت چگونه به فعالیتهایی منجر شده که برای شرکت تولید درآمد کرده است و اینکه آیا مدیران شرکت در مصرف منابع میتواند به شکل کارآمدتری عمل کنند یا خیر.
برخی شرکتها هزینههای عملیاتی خود را با موفقیت کاهش میدهند تا بتوانند مزیت رقابتی به دست آورده و درآمد خود را افزایش دهند. با این حال، کاهش هزینههای رقابتی همچنین میتواند یکپارچگی و کیفیت عملکرد شرکت را نیز به خطر بیندازد.
یافتن تعادل مناسب ممکن است دشوار باشد اما پاداش قابل توجهی خواهد داشت.
نکات کلیدی:
- هزینههای عملیاتی در حین انجام فعالیتهای معمول کسب و کار پیش میآید، از جمله: اجاره بها، تجهیزات، هزینه موجودی کالا، بازاریابی، پرداخت حقوق، بیمه، و بودجه اختصاص یافته برای تحقیق و توسعه.
- هزینههای عملیاتی برای اکثر مشاغل ضروری و اجباری هستند.
هزینههای سرمایهای (Capital Expenses)
هزینههای سرمایهای خریدهایی هستند که یک کسب و کار به عنوان سرمایهگذاری انجام میدهد.
هزینههای سرمایهای شامل هزینههای مرتبط به تهیه یا بروزرسانی داراییهای مشهود و نامشهود میشود.
داراییهای مشهود کسب و کار شامل املاک، تجهیزات کارخانه، کامپیوترها، لوازم اداری و سایر داراییهای سرمایهای فیزیکی میشوند. داراییهای نامشهود شامل مالکیت معنوی، کپیرایت، حق امتیاز، علائم تجاری و غیره هستند.
فرق هزینههای سرمایهای با درآمد عملیاتی چیست؟ هزینههای عملیاتی
هزینههای سرمایهای متفاوت از هزینههای عملیاتی هستند.
به عنوان مثال، در ایالات متحده و بر اساس اداره خدمات درآمد داخلی (IRS) این کشور، هزینههای عملیاتی باید عادی (معمول و پذیرفته شده در معاملات تجاری) و ضروری (مفید و مناسب معاملات تجاری) باشند.
در کل، کسب و کارها اجازه دارند هزینههای عملیاتی سالی که این هزینهها در آن پیش آمدهاند را به هنگام تسویه حساب مالیاتی لحاظ کرده و از حساب مالیاتی کسر کنند.
از دیگر سو، کسب و کارها باید هزینهها و مخارج سرمایهای را جزو سرمایه خود محسوب کنند.
به عنوان مثال، اگر شرکتی 100 هزار دلار برای پرداخت حقوق کارکنان هزینه میکند، میتواند تمام این میزان را از هزینههای سالی که در آن اتفاق افتاده کم کند، اما اگر شرکتی 100 هزار دلاری برای خرید یک قطعه بزرگ از تجهیزات کارخانه یا برای یک وسیله نقلیه هزینه کند، این مبلغ باید جزو سرمایههای شرکت محسوب شود.
تفاوت هزینههای عملیاتی با هزینههای غیرعملیاتی
در مقابل، هزینههای غیرعملیاتی مبالغی هستند که توسط یک شرکت هزینه شده اما این مبالغ به عملیات اصلی شرکت مرتبط نیستند.
متداولترین نوع هزینههای غیرعملیاتی هزینههای مرتبط با استهلاک داراییهای مختلف، بهره و سود، و سایر هزینههای مرتبط با قرض گرفتن است.
بنابراین در واقع کلیه هزینههایی که بصورت مستقیم و دائم در تولید تا فروش نقش دارند جزو هزینههای عملیاتی هستند و بقیه موارد جزو هزینههای غیر عملیاتی محسوب میشوند.
حسابدارها اغلب هزینههای غیرعملیاتی را حذف میکنند تا بتوانند عملکرد کسب وکار را فارغ از اثرات تامین مالی و سایر مسائل نامربوط ارزیابی کنند.
هزینههای عملیاتی در صورت حساب درآمد
صورتحساب درآمد هزینهها و درآمد یک شرکت در طول یک بازه زمانی مشخص را پیگیری میکند تا تصویری از سودآوری آن ارائه کند. صورت حساب درآمد هزینهها را غالبا در شش گروه دستهبندی میکند:
- هزینه کالاهای فروخته شده
- هزینههای فروش، عمومی، و اداری
- هزینه استهلاک و کاهش ارزش دارایی
- سایر هزینههای عملیاتی
- هزینه سود و بهره
- مالیات بر درآمد
تمام این هزینهها را میتوان تحت عنوان هزینههای عملیاتی در نظر گرفت اما به هنگام تعیین درآمد عملیاتی با استفاده از صورت حساب درآمد، هزینههای مرتبط با بهره و مالیات بر درآمد کسر میشوند.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را درآمد عملیاتی چیست؟ دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
سود قبل از بهره و مالیات
در حسابداری و مالیه، درآمد قبل از بهره و مالیات یا سود قبل از بهره و مالیات (به انگلیسی: Earnings before Interest and taxes: EBIT) معیاری است از سود درآمد عملیاتی چیست؟ شرکت که هزینه های بهره و مالیات را مستثنی می کند. درآمد عملیاتی حاصل تفریق عایدیِ عملیاتی و هزینهٔ عملیاتی است. گاهی اوقات برای شرکتی درآمد غیرعملیاتی صفر دارد، درآمد عملیاتی هم معنا با درآمد قبل از بهره و مالیات(EBIT) و سود عملیاتی به کار برده می شود.
درآمد قبل از بهره و مالیات (EBIT) = عایدی - هزینه های عملیاتی (OPEX) + درآمد غیرعملیاتیدرآمد عملیاتی = عایدی - هزینه های عملیاتی
یک سرمایه گذار خبره که هر تغییر در ساختار سرمایهٔ یک شرکت را در نظر می گیرد، ابتدا پتانسیل کسب درآمد بنیادیِ شرکت را (که توسط درآمد پیش از بهره، مالیات و هزینهٔ استهلاک وام (EBIT, EBITDA) منعکس می شود) می سنجد و سپس نسبتِ بهینهٔ بدهی به موجودی را تعیین می کند.برای محاسبهٔ درآمد قبل از بهره و مالیات، هزینه ها (مانند هزینهٔ محصولات فروخته شده، هزینهٔ فروش و هزینه های مدیریت) از عایدی ها کم می شوند. سود خالص نهایتاً از کسر بهره و مالیات از این مقدار به دست می آید.
(منبع اطلاعات جدول: Bodie, Z., Kane, A. and Marcus, A. J. Essentials of Investments, McGraw-Hill Irwin, 2004, p. 452)
بودجه عملیاتی لازم برای کسبوکارهای کوچک را چگونه فراهم کنیم؟
بودجه عملیاتی چیست؟ هزینهی کالاهایی که به فروش میرسد بخش مهمی از بودجه عملیاتی شما است. بودجه عملیاتی یکی از دو بخش بودجه اصلی است. هدف از بودجه عملیاتی، توصیف فعالیتهای تولید درآمد شرکت است مانند فروش، تولید و موجودی کالا، نتیجه نهایی بودجه عملیات، عبارت است از صورت سود و ضریب سود خالص حاشیه سود عملیاتی همان سود خالص نیست که شما نمیتوانید تا زمانی که بودجۀ مالی را تهیه کنید آن را محاسبه کنید. بودجه عملیاتی قبل از بودجه مالی تهیهشده است، زیرا بسیاری از فعالیتهای تأمین مالی تا زمان آمادهسازی بودجه عملیاتی مشخص نیست. بودجه فروش توسعه بودجه عملیاتی برای یک کسبوکار کوچک اولین و اساسیترین جزء بودجه عملیاتی، بودجه فروش است که شامل لیست واحدهای مورد انتظار و درآمد مورد انتظار از طرح فروش است. (آیا شما یک طرح فروش دارید؟) شما با پیشبینی دقیقتر فروش، میتوانید بهطور مؤثرتری کسبوکار خود را مدیریت کنید. بودجه فروش، انتظارات فروش کسبوکار را برای دوره حسابداری یا بودجه آینده جلب میکند و درآمد ناخالص را به طرح فروش متصل میکند. این موضوع هم در واحد و هم در دلار بیان میشود. شرکتهای کوچکتردارای دستهبندیهای محدودی از محصولات و مناطق هستند و ممکن است بودجه فروش را برای کسبوکار بهطورکلی توسعه دهند. شرکتهای بزرگتر با مجموعهای از محصولات معمولاً به بودجهبندی در دستهبندی محصولات و / یا مناطق جغرافیایی بهمنظور سادهسازی و به دست آوردن شغل در زمان میپردازند. بودجه فروش معمولاً در یک قالب ماهانه یا سهماهه تهیه و ارائه میشود (یک فرمت سالانه بینش کمی در عمل فراهم میکند و فرصت را برجسته نمیکند)، چندین بخش به بودجه فروش کمک میکنند. البته، اکثر ورودیها از تیم فروش است که با مشتریان روزبهروز در ارتباط هستند. بازاریابی به اطلاعات تبلیغاتی کمک میکند که میتواند بر زمان و حجم فروش تأثیر بگذارد. مهندسی ممکن است دید مناسبی در مورد توسعه محصول جدید و تاریخ انتشار و نیز قطع محصولات قدیمیتر داشته باشد. تیم اجرایی میتواند این ارقام را بر اساس تخفیف یا خرید برنامهریزیشده بررسی و تجدیدنظر کند. مثال بودجه برای مثال توسعه یک بودجه عملیاتی را بررسی میکنیم، این مثال در مورد یک کسبوکار سفالگری کوچک است. تولیدی کوچکی در اوهایو که محصولات هنری سفالی تولید میکند می خواهیم از مثال مقالهای که در مقالهی «توسعه بودجه عملیاتی کسب و کارهای تولیدی کوچک»آمده است استفاده کنیم - چگونه میتوان بودجه عملیاتی را توسعه داد، اطلاعات زیر جهت توسعه هزینههای بودجه فروش این سفالگری مورد استفاده قرار میگیرد. برای توسعه هزینههای بودجه فروش کالا، ما باید از بودجه مواد مستقیم، بودجه مستقیم کار، بودجه سربار و بودجه موجودی کالاهای پایانیافته استفاده کنیم. با استفاده از اطلاعات این بودجه، میتوانیم هزینههای زیر را برای کالاهای به فروش میرسانیم
مواد مستقیم استفاده شده | $ 22،880 |
کار مستقیم | 6،864 |
سربار | 1.251 |
آغاز محصولات آماده شده | |
محصولات در دسترس برای فروش | 441.007 |
کمتر: پایان دادن به محصولات آماده | 1.390 |
هزینه بودجه کالاهای فروخته شده | 39.617 |
هزینه تولید بودجه | 39.756 |
چه چیزی را باید در بودجه عملیاتی کسبوکار خود بگنجانید؟
چه چیزی را باید در بودجه عملیاتی کسبوکار خود بگنجانید؟ بودجه عملیاتی یکی از دو قسمت بودجه جام
سایر درآمدها و هزینه های عملیاتی
سود و زیان ناشی از فعالیتهای شرکت که مربوط به عملیات آن بوده لیکن مرتبط با عملیات اصلی واحد تجاری نمی باشد درآمد عملیاتی چیست؟ ، تحت سرفصل سایر درآمدها و هزینه های عملیاتی ثبت و در صورت سود و زیان طبقه بندی می گردد .
این سرفصل شامل مواردی از قبیل کسری و اضافات انبار ( ناشی از انبارگردانی ) ، فروش ضایعات ( با توجه به حواله انبار و مدارک مزایده یا فروش صورت گرفته) ، زیان کاهش ارزش موجودی ها ( در راستای بکارگیری قاعده اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش در قیمت گذاری پایان دوره موجودی ها طبق استاندارد حسابداری ) ، سود و زیان تسعیر ارز ( ناشی از تفاوت نرخ ارز مربوط به اقلام پولی در پایان سال مالی طبق استاندارد حسابداری تسعیر ارز ) و …. می باشد .
ثبت های حسابداری مربوط به رویداد های فوق
1-اضافات انبارگردانی :
مبنای ثبت ، مدارک انبارگردانی و تاریخ ثبت پس از عملیات انبارگردانی پایان سال بشرح ذیل صورت می پذیرد :
موجودی مواد و کالا * (بدهکار )
سایر درآمد ها و هزینه های عملیاتی/ کسری و اضافات انبارگردانی *(بستانکار)
2-کسری انبارگردانی :
مبنای ثبت ، مدارک انبارگردانی و تاریخ ثبت پس از عملیات انبارگردانی پایان سال بشرح ذیل صورت می پذیرد :
سایر درآمدها و هزینه های عملیاتی /کسری و اضافات انبارگردانی *(بدهکار)
موجودی مواد و کالا * (بستانکار)
3- فروش ضایعات :
مبنای ثبت ، صورتحساب فروش ضایعات و حواله انبار می باشد و بشرح ذیل ثبت می گردد :
سایر حسابها و اسناد دریافتنی تجاری *(بدهکار)
سایر درآمد ها و هزینه های عملیاتی / فروش ضایعات *(بستانکار)
سایر حسابها و اسناد پرداختنی / درآمد عملیاتی چیست؟ مالیات بر ارزش فروش * (بستانکار)
4- زیان کاهش ارزش موجودی ها :
مبنای ثبت : محاسبات کاهش ارزش موجودیها و تاریخ ثبت در پایان سال مالی می باشد و به صورت زیر ثبت می گردد :
سایر درآمد ها و هزینه های عملیاتی / زیان کاهش ارزش موجودیها *(بدهکار)
موجودی مواد و کالا * ( بستانکار)
5- سود زیان ناشی از تسعیر ارز ( موجودی نقد نزد بانکهای ارزی ):
مبنا و تاریخ ثبت نرخ ارز در پایان سال مالی می باشد و بشرح ذیل ثبت می گردد :
الف -درصورت وجود سود تعیر ارز
موجودی نقد نزد بانکها / بانک های ارزی * (بدهکار)
سایر درآمد ها و هزینه های عملیاتی / سود و زیان تسعیر ارز *(بستانکار)
ب- در صورت وجود زیان تسعیر ارز
سایر درآمد ها و هزینه های عملیاتی / سود و زیان تسعیر ارز *(بدهکار)
موجودی نقد نزد بانکها / بانک های ارزی *** (بستانکار)
آرمان پرداز خبره
شرکت آرمان پرداز خبره بیش از 15سال سابقه فعالیت در زمینه حسابداری و حسابرسی و خدمات مشاوره مالی و مالیاتی
سود عملیاتی و اهمیت آن در تحلیل بنیادی سهم
سود عملیاتی چیست و چه اهمیتی در تحلیل بنیادی دارد؟ همان گونه که میدانید تحلیل بنیادی سهام یکی از روش های تحلیلی برای بررسی یک سهم میباشد که تحلیلگران بنیادی زیادی از این روش برای تحلیل سهم استفاده میکنند. یک معامله گر موفق الزاما یک تحلیلگر بنیادی نیست اما عدم توجه به بنیاد سهم در بازار بورس میتواند ریسک سرمایه گذاری شما را افزایش دهد. موضوعات مختلفی در تحلیل بنیادی سهم مورد بررسی قرار میگیرد که یکی از مهم ترین آن سود عملیاتی شرکتهای بورسی است. در این مقاله قصد داریم به معرفی این پارامتر و اهمیت آن در بررسی بنیادی یک سهم بپردازید. با ما همراه باشید.
سود عملیاتی چیست؟
هر شرکتی در یک زمینه خاص فعالیت میکند که موضوع فعالیت آن، هنگام تاسیس شرکت به وضوح در اساسنامه شرکت قید شده است. شرکت از این فعالیت ها که میتواند تولیدی، واسطه گری، سرمایه گذاری، خدماتی و غیره باشد، درامدی کسب میکند. اما طبیعتا هزینه هایی را نیز متحمل خواهد شد. این هزینه ها میتواند شامل حقوق کارمندان، هزینه های جانبی، مواد اولیه و غیره باشد. کلیه درآمدهایی که شرکتها از طریق انجام فعالیت اصلی خود کسب نمایند، درآمدهای عملیاتی شرکت نامیده میشود. زمانی هزینه های جاری شرکت را از این درامد کم کنیم، سود عملیاتی شرکت بدست می آید. در واقع سود عملیاتی برابر است با درآمد عملیاتی شرکت منهای هزینه های شرکت. اما در اینجا توجه به مفهوم حاشیه سود نیز اهمیت دارد.
سود عملیاتی به ازای هر سهم پس از کسر مالیات
تا اینجا با سود عملیاتی شرکتها آشنا شدیم. اگر سود عملیاتی شرکت را پس از کسر مالیت، بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم، سود عملیاتی به ازای هر سهم مشخص میشود. این سود با اصطلاح EPS یا همان سود سهم شناخته میشود. تمامی این مفاهیم را میتوان برای تعیین ارزیابی قیمت سهام یک شرکت مورد استفاده قرار داد. در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.
حاشیه سود چیست؟
حاشیه سود عملیاتی، (Operating Profit Margin) این نسبت از تقسیم سود عملیاتی به در آمد بدست میآید. این نسبت معیار قویتری برای ارزیابی سودآوری و فروش است. با در نظر گرفتن سود شرکت قبل از کسر مالیات، حاشیه سود عملیاتی منعکسکننده موفقیت مدیریت شرکت در ایجاد سود از عملیات و فعالیتهای جاری شرکت است. در واقع این پارامتر نشان دهنده این موضوع است که فعالیت شرکت توجیه اقتصادی دارد یا خیر و به طور کلی پارامتری است که میتوان شرکتهای مختلف را به کمک آن با یکدیگر مقایسه کرد.
سود غیر عملیاتی چیست؟
معمولا در کنار سود عملیاتی، مفهوم سود غیر عملیاتی وجود دارد که در تحلیل بنیادی استفاده میشود. البته این پارامتر اهمیت کمتری برای سرمایه گذاران بورسی دارد. دلیل آن را در ادامه ذکر خواهیم کرد. سود غیرعملیاتی ناشی از فعالیتهای غیرمرتبط با موضوع اصلی فعالیت شرکت است. معمولاً سود غیرعملیاتی مربوط به سود حاصل از فروش داراییهای غیرمنقول، سود حاصل از سرمایهگذاریها و سهام، سود حاصل از اوراق مشارکت یا سپرده بانکی میباشد که ممکن است بخشی یا کلی از آن به صورت مستمر اتفاق نیافتد و تنها در یک زمان محقق شود. البته به این نکته توجه کنید که یک شرکت سرمایه گذاری، سود ناشی از سرمایه گذاری، سود عملیاتی محسوب میشود. این غیر مستمر بودن سود عملیاتی است که از اهمیت آن میکاهد. البته این به منظور بی اهمیت بودن آن نیست.
یک مثال برای سود غیر عملیاتی یک شرکت
در اینجا برای روشن شدن موضوع به مثال زیر توجه کنید. فرض کنید یک شرکت ساختمانی که در زمینه ساخت و ساز ساختمان فعالیت میکند، بخشی از سرمایه خود را در سالهای گذشته زمینی به بهای تمام شده 1 میلیارد تومان خریداری و در دفاتر شرکت بهای تمام شده تاریخی آن به همین عدد نیز ثبت شده است. حال بعد از چندین سال زمین مذکور توسط شرکت به مبلغ 2 میلیارد تومان به فروش میرسد، این سود 1 میلیارد تومانی همان سود غیرعملیاتی ناشی از فروش زمین است که در صورتهای مالی سود و زیان در سر فصل درآمدهای غیرعملیاتی و متفرقه ثبت میشود. نکته این است که این سود در سال بعد قرار نیست تکرار شود. از این رو نباید مانند سود عملیاتی در ارزش گذاری سهام شرکت محاسبه شود.
اهمیت سود عملیاتی در تحلیل بنیادی
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
در تحلیل بنیادی سهام، سود عملیاتی جایگاه مهمی دارد. چرا که سود آوری حال و آینده شرکت رابطه مستقیمی با ارزش سهام یک شرکت دارد. همان طور که میدانید نسبت P/E یا همان قیمت بر سود سهم، پارامتر مهمی برای یک سهم به شمار میرود. اگر با مفهوم نسبت P/E آشنا نیستید پیشنهاد میکنم ابتدا مقاله نسبت P/E در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود را مطالعه کنید.
همان گونه که ذکر شد، EPS سود هر سهم درآمد عملیاتی چیست؟ است که از تقسیم سود عملیاتی (پس از کسر مالیات) بر تعداد سهام شرکت بدست میآید. در نسبت P/E در واقع E همان EPS است. بنابراین افزایش سود عملیاتی شرکت به معنی کاهش نسبت P/E است که باعث میشود ارزش سهام بیشتر شود.
چیزی که برای یک تحلیلگر بنیادی مهم است، سود(EPS) آینده سهم است نه سود فعلی!
مثالی برای تاثیر سود سهم بر قیمت سهم
اجازه بدهید کل مطلب بالا را با زبانی ساده بیان کنیم. فرض کنید یک شرکت (با EPS معادل 100 تومان) گزارش میدهد و اعلام میکند سود عملیاتی شرکت یک باره 200 تومان به ازای هر سهم شده است. فرض کنید نسبت P/E سهم پیش از این 8 بوده است. با سود جدید، این نسبت 4 خواهد شد. برای اینکه دوباره این نسبت به 8 برسد، طبیعتا قیمت سهم نیز باید به همان نسبت رشد کند. به عبارتی اگر قرار باشد نسبت P/E ثابت بمونه، قیمت نیز باید دو برابر شود. یعنی اگر قیمت سهم 800 بوده است (8=P/E=800/100) حال باید قیمت سهم به 1600 تومان برسد (P/E=1600/200=8). بنابراین میبینیم سود عملیاتی یک شرکت میتواند تا چه حد اهمیت داشته باشد. حال این مسئله را برای سود غیر عملیاتی بررسی میکنیم.
تاثیر سود غیر عملیاتی بر قیمت سهم
حال دوباره مثال بالا را در نظر بگیرید با این تفاوت که فرض کنید سود عملیاتی شرکت تغییری نکرده است ولی شرکت توانسته است 100 تومان سود غیر عملیاتی به ازای هر سهم بسازد. خوب در این صورت تغییری در نسبت P/E حاصل نمیشود زیرا که E تغییری نکرده است. حال چگونه باید این سود عملیاتی خودش را در قیمت سهم نشان دهد؟ خیلی ساده است. باید درآمد عملیاتی چیست؟ این سود را به قیمت فعلی سهم اضافه کرد تا ارزش سهم مشخص شود. بنابراین در مثال بالا که قیمت سهم 800 تومان بوده، با خبر سود غیر عملیاتی 100 تومانی، قیمت سهم باید 900 تومان شود. این جاست که تفاوت اهمیت سود عملیاتی و غیر عملیاتی در تحلیل بنیادی مشخص میشود.
جمع بندی
در این مقاله به بررسی سود عملیاتی و اهمیت ان در تحلیل بنیادی پرداختیم. همان طور که دیدیم سود عملیاتی رابطه مستقیمی با ارزش گذاری سهام شرکت دارد. همچنین سود غیر عملیاتی را بررسی کردیم و آن را با سود عملیاتی و تاثیر آن بر قیمت سهم مقایسه کردیم.
در مثال بالا دیدیم که افزایش 100 تومانی سود عملیاتی، قیمت سهم را به دو برابر قیمت قبلی، ارزش گذاری کرد اما 100 تومان سود غیر عملیاتی تنها میتواند 100 تومان به ارزش سهم بیافزاید.
چیزی که باید بدانید، سود عملیاتی آینده شرکت اهمیت دارد نه سود عملیاتی فعلی! در واقع این مسئله ای است که یک تحلیلگر بنیادی باید بتواند با بررسی برآورد هزینه ها و نرخ فروش، شرایط اقتصادی و بسیاری از عوامل دیگر، سود سازی شرکت را در آینده تخمین بزند. قیمت سهام بورسی شرکتها آینهای از آینده اقتصادی آنها است.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در درآمد عملیاتی چیست؟ بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما