الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال؛ آنچه برای معاملهگری باید بدانید
استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملات مختلف در بازارهای مالی تقریباً به امری اجتنابناپذیر تبدیل شده است. البته با توسعه ابزارهای تحلیل تکنیکال در سالهای اخیر به واسطه ورود هوش مصنوعی به این حوزه، روشهای گوناگونی پیش روی تحلیلگران تکنیکال قرار گرفته است. در بین روشهای مختلف تحلیل تکنیکال، الگوهایی که در نمودار قیمت داراییها ایجاد میشود، نقش مهمی در پیشبینی روندها در بازار دارند. در این بین الگوی سر و شانه یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که به طور جدی مورد توجه تحلیلگران تکنیکال قرار دارد.
مجموعه الگوها در تحلیل تکنیکال به صورت تجربی تشخیص داده میشوند. این الگوها از این جهت اهمیت دارند که پس از وقوع آنها معمولاً جهتگیری خاصی در روند قیمت یک دارایی صورت میپذیرد؛ بنابراین اهمیت شناخت و کاربرد این الگوها در معاملهگری بسیار زیاد است. در این مقاله روی نقش الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال تمرکز میشود. ابتدا بررسی میشود که الگوی سر و شانه چیست و در ادامه نحوه بهکارگیری الگوی head and shoulders در معاملات تشریح میشود.
فهرست عناوین مقاله
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه یا Head And Shoulders یکی از قدیمیترین و در عین حال پرکاربردترین الگوها در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. نامگذاری این الگو به سبب شکل ظاهری آن صورت گرفته است. در واقع این الگو در نمودار قیمت یک دارایی به صورت سه قله تشکیل شده است که به طور متوالی پشت سر هم قرار میگیرند. قله وسط که در واقع نوعی سقف قیمتی هم است، بالاتر از دو قله دیگر قرار میگیرد و از این جهت شکلی شبیه سر و در کنار آن دو شانه تشکیل میشود.
شناسایی الگوی سروشانه در تحلیل تکنیکال کار نسبتاً راحتی است و تحلیلگران مبتدی نیز میتوانند آن را به راحتی تشخیص دهند. همچنین نشانه دیگری که در این الگو وجود دارد، یک خط مبنا است که اصطلاحاً به عنوان خط گردن شناخته میشود. اما سؤال اساسی این است که وقوع الگوی سر و شانه نشانه چه رخدادی در نمودار قیمت دارایی است؟
آنچه در بالا توصیف شد به معنای پایان یک روند صعودی در قیمت دارایی است و به احتمال زیاد پس از وقوع این الگو قیمت دارایی از حالت صعودی وارد فاز نزولی میشود. اما الگوی سر و شانه معکوس یا کف نیز وجود دارد که وقوع آن به معنی پایان یک روند نزولی و آغاز روند صعودی در نمودار قیمت دارایی است. در ادامه توضیح مفصلی در خصوص این الگو داده میشود.
الگوی سر و شانه در نمودار به چه شکلی ظاهر میشود؟
نوبت به آن میرسد که نحوه شکلگیری الگوی سر و شانه در نمودار قیمت یک دارایی بررسی شود. به طور کلی الگوی سر و شانه در نمودار قیمت یک دارایی در بازههای زمانی مختلف قابل رویت است و به همین دلیل تمام تحلیلگران تکنیکال میتوانند از آن استفاده کنند. شکل الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به دو صورت زیر قابل رویت است:
1- الگوی سر و شانه سقف
الگوی head and shoulders سقف در انتها یک روند صعودی قیمت به وقوع میپیوندد. شکل زیر تصویر واضحی از نحوه شکلگیری این الگو در نمودار قیمت یک دارایی را به تصویر میکشد. همانطور که قابل مشاهده است، پس از طی شدن یک روند صعودی، ابتدا شانه سمت چپ در نمودار شکل میگیرد. این شانه یک قله قیمتی به شمار میرود و پس از آن روند قیمت کاهشی میشود. پس از مدت کوتاهی روند کاهشی مجدداً تغییر کرده و افزایش قیمت آغاز میشود.
در این حالت رشد قیمت تا شکلگیری یک قله بالاتر از شانه سمت چپ ادامه پیدا میکند و پس از تشکیل سر، مجدداً روند کاهش قیمت آغاز میشود. در ادامه باز هم روند کاهشی تغییر کرده و افزایش قیمت به وقوع میپیوندد. در این حالت قله دیگری تشکیل میشود که اصطلاحاً به آن شانه راست گفته میشود. این قله نیز حتماً پایینتر از قله قبلی (سر) خواهد بود. پس از این قله، روند نزولی شدیدی در قیمت دارایی ایجاد میشود.
البته آنچه در عمل به وقوع میپیوندد، همواره به طور دقیق آن چیزی که در بالا گفته شد، نیست. بلکه ممکن است روندهای جزئی در نمودار قیمت دارایی در بین سر و شانهها ایجاد شود. خط گردن نیز همانطور که در تصویر فوق قابل رویت است، به نوعی مبنای شکلگیری الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
2- الگوی سر و شانه کف یا معکوس
الگوی سر و شانه معکوس در انتها یک روند نزولی قیمت به وقوع میپیوندد. شکل زیر تصویر روشنی از نحوه شکلگیری این الگو در نمودار قیمت یک دارایی را به تصویر میکشد. همانطور که قابل مشاهده است، پس از سپری شدن یک روند نزولی، ابتدا شانه سمت چپ در نمودار شکل میگیرد. این شانه یک دره قیمتی به شمار میرود و پس از آن روند قیمت افزایشی میشود. پس از مدت کوتاهی روند افزایشی مجدداً تغییر کرده و افت قیمت آغاز میشود.
در این حالت افت قیمت تا شکلگیری یک دره پایینتر از شانه سمت چپ ادامه پیدا میکند و پس از تشکیل سر، مجدداً روند افزایش قیمت آغاز میشود. در ادامه باز هم روند افزایشی تغییر کرده و کاهش قیمت به وقوع میپیوندد. در این حالت دره دیگری تشکیل میشود که اصطلاحاً به آن شانه راست گفته میشود. این دره نیز حتماً بالاتر از دره قبلی (سر) خواهد بود. پس از این دره، روند صعودی نسبتاً تندی در قیمت دارایی ایجاد میشود.
در شکلگیری الگوی سر و شانه کف نیز ممکن است در بین سر و شانهها، روندهای کوچک دیگری به وقوع بپیوندد که البته در کلان قضیه اثرگذار نیستند و به همین دلیل خللی در تشخیص الگو ایجاد نمیکنند.
درنگی در مفهوم خط گردن
تا اینجا آشنایی نسبی با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال حاصل شد. اما شاید در خصوص مفهوم و کاربرد خط گردن در الگوی سر وشانه ابهاماتی وجود داشته باشد. به همین دلیل لازم است تا تحلیل درستی از مفهوم خط گردن در این الگو ارائه شود. در الگوی سر و شانه سقف، خط گردن به نوعی خط حمایتی تلقی میشود و در الگوی سر و شانه معکوس، خط گردن در واقع خط مقاومتی به شمار میرود.
از این خط برای تشخیص زمان ورود یا خروج از معاملات استفاده میشود و به کمک آنها میتوان استراتژیهای درستی در خصوص معاملهگری اتخاذ نمود. برای ترسیم خط گردن باید تا پس از شکلگیری شانه سمت چپ و راست صبر نمود. پس از آن میتوان این خط را به راحتی ترسیم نمود و مبنای معاملات خود قرار داد. آنچه به صورت تجربی قابل درک است، یک نکته فوقالعاده مهم است.
معمولاً پس از ترسیم خط گردن، فاصله آن با سر در الگو اندازهگیری میشود. در عمل پس از شانه سمت راست، نمودار قیمت به اندازه فاصله بین خط گردن و سر در الگو رشد یا افت را تجربه میکند. به این ترتیب خط گردن میتواند به عنوان مبنای تصمیمگیری برای خرید و فروش داراییها به شمار رود.
چگونه میتوان با الگوی سر و شانه معاملات خود را مدیریت کرد؟
فوت کوزهگری در بهکارگیری الگوی سر و شانه یک چیز است؛ باید تا زمان شکلگیری کامل الگو برای تصمیمگیری در خصوص خرید یا فروش دارایی صبر کرد. معمولاً پس از مشاهده شانه سمت چپ و سر در نمودار قیمت، باید نسبت به شکلگیری الگوی سر و شانه حساس شد و نمودار قیمت دارایی را به دقت زیر نظر گرفت. پس از آن نوبت به تشکیل شانه سمت راست میرسد. از اینجا به بعد تصمیمگیری کاملاً وابسته به میزان ریسکپذیری فرد معاملهگر دارد.
به عنوان مثال الگوی سر و شانه معکوس در نمودار قیمت شکل گرفته است. پس از تشکیل شانه سمت راست دو رویکرد میتوان اتخاذ نمود؛ رویکرد اول که محتاطانه است، صبر کردن تا زمانی است که خط گردن توسط نمودار قیمت شکسته شود. در این صورت میتوان با اطمینان کامل وارد معامله شد. البته هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از این اتفاق، فرصتی برای ورود به معامله برای تریدر فراهم شود و شاید به طور کلی معامله را از دست بدهد.
رویکرد دوم ورود به معامله بلافاصله پس از وقوع شانه سمت راست است. در واقع تا زمانی که نمودار خط گردن را نشکسته باشد، نمیتوان با قطعیت گفت که شانه سمت راست شکل گرفته است؛ بنابراین این تصمیم با ریسک همراه است. دقیقاً هر دو رویکرد برای خروج از معامله در الگوی سر و شانه سقف نیز وجود دارد که انتخاب آنها وابسته به روحیه تریدرها است.
به طور کلی به کمک الگوی سر و شانه میتوان دو مورد زیر را در تحلیلهای خود به دست آورد:
1- تعیین حد ضرر در معامله
تعیین حد ضرر لازمه ورود به هر معاملهای در بازارهای مالی است. در همین راستا الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال نقش مهمی در تعیین حد ضرر ایفا میکند. برای این منظور شانه سمت راست در هر دو الگوی سقف و کف در نظر گرفته میشود. در الگوی سقف معمولاً حد ضرر را بالاتر از شانه سمت راست و در الگوی کف حد ضرر را پایینتر از شانه راست در نظر میگیرند. البته در هر دو الگو میتوان سر را به عنوان حد ضرر در نظر گرفت که این تصمیم با ریسک بالاتری همراه است.
2- تعیین حد سود در معامله
همانطور که اشاره شد، فاصله سر و خط گردن مبنای تعیین حد سود در معامله به شمار میرود. در الگوی سر و شانه معکوس معمولاً پس از تشکیل شانه راست و آغاز حرکت صعودی نمودار، خط گردن قطع میشود. در این مواقع پیشبینی میشود که قیمت دارایی به اندازه فاصله بین سر تا خط گردن افزایش پیدا کند؛ لذا این مسئله میتواند مبنای درستی در تعیین حد سود برای معاملات باشد.
مزایای الگوریتم سر و شانه در تحلیل تکنیکال
در حالت کلی نمیتوان الگوها را در تحلیل تکنیکال با قطعیت کامل پذیرفت؛ چراکه تجربه نشان میدهد علیرغم شکلگیری الگوها ممکن است رفتارهای متفاوتی در قیمت دارایی مشاهده شود. با این وجود چند دلیل برای کارآمدی و مؤثر بودن الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال وجود دارد که عبارتاند از:
خط گردن مبنای تصمیمگیری بسیاری از معاملهگران برای ورود و خروج در معاملات خود هستند و معمولاً در این نقاط افزایش حجم معاملات به طور مشهودی رخ میدهد. بسیاری از معاملهگران در خط گردن متحمل ضررهای سنگینی میشوند و به همین دلیل با عرضه بیشتر زمینه را برای حرکت نمودار به سمت هدف قیمتی الگوی سر و شانه مهیا میکنند.
شانه سمت راست در هر دو الگوی سقف و کف، مبنای بسیار معتبری برای تعیین حد ضرر در معاملات به شمار میرود.
معایب و محدودیتهای استفاده از الگوریتم سر و شانه چیست؟
برخی از مهمترین ایراداتی که به الگوی سر و شانه میتوان وارد کرد، عبارتاند از:
- تشخیص این الگو زمانبر بوده و باید وقت زیادی را برای شناسایی آن صرف کرد.
- مانند هر الگوی دیگری ممکن است به درستی عمل نکند. خط گردن در این الگو شاید بارها شکسته شود ولی آنچه که تریدرها انتظار دارند، به وقوع نپیوندد.
- تعیین حد سود به کمک اندازهگیری فاصله بین خط گردن و سر، به تنهایی تصمیم درستی نیست و باید سایر فاکتورهای مؤثر در این زمینه نیز در نظر گرفته شود.
سؤالات متداول
چه ابزارهایی برای تأیید الگوی سر و شانه وجود دارد؟
بررسی حجم معاملات در کنار تشخیص این الگو مهمترین ابزار برای بررسی صحت و سقم آن به شمار میرود.
الگوی سر و شانه در کوتاهمدت رخ میدهد یا بلندمدت؟
هر دو حالت امکانپذیر است و ممکن است در کوتاهمدت و بلندمدت شاهد این الگو باشیم.
نقش خط گردن در الگوی سر و شانه چیست؟
از خط گردن برای تعیین نقاط حمایتی و مقاومتی در روند حرکت قیمت استفاده میشود و معمولاً حد سود و ضرر در معامله را به کمک آن تعیین میکنند.
کلام پایانی
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در بازههای زمانی مختلف قابل رویت است. در صورت تشخیص این الگو میتوان تصمیمگیریهای بسیار هوشمندانه و دقیقی برای کسب سودهای مناسب و جلوگیری از ضررهای سنگین اتخاذ نمود. البته باید توجه داشت که الگوی سر و شانه مانند هر الگوی دیگری در تحلیل تکنیکال خالی از ایراد نیست و باید در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال و بنیادی مورد استفاده قرار گیرد.
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders Pattern)
الگوی نموداری سر و شانه ها یک الگوی محبوب در تحلیل تکنیکال است و در عین حال ساده جهت نشانه گذاری برای معامله گران است. این الگو یک پایه با سه قله را نشان می دهد که قله میانی بالاترین اوج قیمتی را نشان می دهد و از دو قله دیگر بلند تر است. نمودار سر و شانه ها یک روند بازگشت صعودی به نزولی را نشان می دهد و نشان می دهد که روند صعودی در حال پایان است.
این الگو در کلیه تایم فریم ها ظاهر می شود و بنابراین می تواند توسط همه معامله گران و سرمایه گذاران استفاده شود. سطوح ورود ، سطوح حد ضرر و اهداف قیمت ، نحوه شکل گیری آن را آسان می کند ، و مشاهده سطوح مهم در این الگوی نموداری آسان است.
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)
این الگو به چه شکل است و چگونه به نظر می رسد
ابتدا به شکل گیری الگوی سر و شانه ها و سپس الگوی مثالی از الگوی سه قله معکوس سر و شانه ها خواهیم پرداخت.
الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders)
در اوج بازار دیده می شود.
شکل الگو:
شانه سمت چپ: قیمت پس از یک روند افزایشی دوباره کاهش می یابد و قله ای را تشکیل میدهد.
سر: قیمت دوباره افزایش مییابد و یک قله بلندتر شکل میگیرد.
شانه سمت راست : یک قله دیگر در سمت راست سر تشکیل میشود که ارتفاع آن کمتر از ارتفاع قله سر است.
این شکل گیری ها به ندرت به طور دقیق انجام می شوند ، به این معنی که ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.
شکل ۱: نمودار روزانه SOLF – سر و شانه ها
الگوی سر و شانه معکوس (Inverse Head and Shoulders)
در کف بازار و در روند نزولی دیده می شود.
شانه سمت چپ: قیمت کاهش یافته و سپس افزایش می یابد.
سر: قیمت دوباره کاهش می یابد و کف پایین تری را تشکیل می دهد.
شانه سمت راست: قیمت بار دیگر افزایش می یابد ، و سپس برای تشکیل کف سمت راست دوباره کاهش می یابد.
و باز هم ، این شکل گیری ها به ندرت کامل و دقیق هستند. ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.
شکل ۲: نمودار روزانه SPY – سر و شانه معکوس
قرار گیری خط گردن (Neckline)
خط گردن سطح پشتیبانی یا مقاومتی است که معامله کنندگان از آن برای تعیین مناطق استراتژیک جهت سفارش (order) استفاده می کنند. برای تعیین خط گردن ، اولین قدم ، پیدا کردن شانه سمت چپ ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی استاندارد سر و شانه ها (در اوج بازار) کف قیمتی یا (low) که پس از شانه چپ ایجاد شده را به کف قیمتی (low) ایجاد شده بعد از سر وصل می کنیم. به این صورت “خط گردن” ما شکل می گیرد – خط زرد روی نمودار. در بخش زیر درباره اهمیت خط گردن صحبت خواهیم کرد. در الگوی سر و شانه های معکوس ، سقف قیمتی یا (high) ایجاد شده بعد از شانه چپ را به سقف قیمتی که بعد از سر ایجاد شده است وصل می کنیم ، و به این صورت خط گردن این الگو را ایجاد می کنیم.
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)
نحوه معامله از طریق الگو
این نکته مهم است که معامله گران برای معامله تا کامل شدن الگو منتظر بمانند. این امر به این دلیل است که یک الگو ممکن است به طور کلی توسعه نیابد یا ممکن است قسمت توسعه یافته ای از الگو در آینده کامل نشود ، بنابراین نباید فرض کنیم که الگو مسیر خود را ادامه خواهد داد و پیش از موعد وارد معامله شویم. به الگوهای ناتمام یا در حال تکمیل باید دقت کرد و آن ها را مورد بررسی قرار داد ، اما تا زمانی که قیمت ها با حجم بالای معاملات به خط گردن نفوذ نکنند و خط گردن توسط الگو شکسته نشده باشد ، نباید معامله ای انجام شود.
در الگوی سر و شانه ها ، باید منتظر بمانیم تا قیمت پس از تشکیل قله در شانه راست از خط گردن به سمت پایین عبور کند. برای الگوی سر و شانه های معکوس ، باید تا زمان تشکیل شدن شانه راست و عبور قیمت از خط گردن به سمت بالا منتظر بمانیم.
پس از تکمیل شدن الگو ، معامله می تواند انجام شود. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که قبل از انجام معامله باید نقاط ورود ، حد سود و حد ضرر را تعیین کرده باشید و به هر گونه تغییراتی که میتوانند حد ضرر یا سود شما را جا به جا کنند توجه داشته باشید.
متداول ترین زمان ورود وقتی است که شکست خط گردن رخ می دهد سپس معامله انجام میشود. نقطه دیگر ورود نیاز به صبر بیشتری دارد و این احتمال وجود دارد که حرکت به طور کل از دست رفته باشد. این حالت شامل صبر کردن برای پولبک (pullback) به خط گردن و شکستی است که از قبل رخ داده باشد. این روش محافظه کارانه تر است زیرا می توانیم ببینیم که پولبک متوقف می شود و مسیر اصلی شکست از سر گرفته می شود ، در صورت ادامه حرکت در جهت شکست ، معامله ممکن است از دست برود. هر دو روش در شکل ۳ نشان داده شده است.
شکل ۳: نمودار روزانه SPY – نقاط ورود احتمالی
قرارگیری حد ضرر
در یک الگوی استاندارد سقف بازار ، حد ضرر در بالای شانه راست الگو پس از نفوذ به خط گردن قرار میگیرد ، از طرف دیگر می توان سر الگو را به عنوان حد ضرر قرار داد که معمولا این حالت شامل ریسک زیادی است به این دلیل که میزان ریسک به ریوارد الگو را کاهش میدهد. در الگوی معکوس ، حد ضرر دقیقاً زیر شانه راست قرار می گیرد. باز هم ، حد ضرر می تواند در سر الگو قرار گیرد ، اگرچه این امر معامله گر را در معرض ریسک بیشتری قرار می دهد. در شکل ۳ ، هنگامی که معامله انجام شد ، حد ضرر در ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) قرار می گیرد.
قرارگیری حد سود
برای قراردادن حد سود در این الگو باید اختلاف قیمت بین سر و کف هر یک از شانه ها را اندازه گیری کرد. سپس میزان اختلاف را از سطح شکست خط گردن (در سقف بازار) کم کرد و هدف قیمت را در سمت پایین قرار داد.برای کف بازار ، میزان اختلاف به قیمت شکست خط گردن اضافه می شود تا بتوان هدف قیمت را در سمت بالا قرار داد.
از آنجا که (SPY) یک (ETF) است که به میزان زیادی معامله می شود و بازار گسترده ای را ارائه می دهد ، حد سود الگوی سر و شانه معکوس در شکل ۲ به این صورت می باشد:
$ ۱۱۳٫۲۰ (این سقف قیمت پس از شانه چپ است) – ۱۰۱٫۱۳ $ (این کف قیمت سر است) = ۱۲٫۰۷ $
این اختلاف پس از آن به قیمت شکست اضافه می شود (در الگوی معمولی سر و شانه ها کم می شود). قیمت شکست درست در حدود ۱۱۳٫۲۵ دلار است ، و به ما حد سود $ ۱۲۵٫۳۲ (۱۱۳٫۲۵ $ + ۱۲٫۰۷ $) را می دهد.
بعضی اوقات سرمایه گذاران باید مدت زمان طولانی – تا چند ماه – بین شناسایی شکست و رسیدن به حد سود ایده آل صبر کنند. نظارت بر معاملات شما به طور مداوم می تواند به شما در پیش بینی نتایج آنها کمک کند.
چرا الگوی سر و شانه ها کارآمد است
هیچ الگویی کامل نیست و همیشه به درستی کار نمی کند. با این وجود دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می دهد الگوی نموداری به صورت تئوری کار می کند (از سقف بازار در این استدلال استفاده می شود ، اما برای هر دو مورد کاربرد دارد):
هنگامی که قیمت از سقف بازار (سر) سقوط می کند ، فروشندگان شروع به ورود به بازار می کنند و خرید تهاجمی کمتری اتفاق می افتد.
با نزدیک شدن به خط گردن ، بسیاری از افرادی که در موج نهایی سقف ، خریدی انجام داده اند و یا در افزایش قیمت در شانه راست اقدام به خرید کرده اند ، تصمیم اشتباهی گرفته اند و با ضررهای بزرگی روبرو هستند – این گروه بزرگ در این موقعیت از پوزیشن های خود خارج می شوند و قیمت را به سمت حد سود سوق می دهند.
حد ضرر بالاتر از شانه راست منطقی است زیرا روند به سمت پایین تغییر کرده است – شانه سمت راست پایین تر از سر است – و بنابراین شانه سمت راست تا زمان از سرگیری مجدد شکسته نمی شود.
حد سود فرض می کند که افرادی که اشتباه کرده اند یا در زمان کوتاهی اقدام به خریداری کرده اند ، مجبور خواهند شد از پوزیشن های خود خارج شوند ، در نتیجه بازگشت بزرگی مشابه با الگوی سقفی که به تازگی رخ داده است ایجاد می شود.
خط گردن نقطه ای است که در آن بسیاری از معامله گران ضرری را تجربه می کنند و مجبور به خروج از پوزیشن هایشان می شوند ، بنابراین قیمت را به سمت هدف قیمت سوق می دهند.
حجم معاملات را نیز می توان مشاهده کرد. در الگوهای معکوس سر و شانه ها (کف بازار) ، ما به طور ایده آل دوست داریم که با وقوع یک شکست حجم معاملات گسترش یابد. این افزایش علاقه به خرید را نشان می دهد که قیمت را به سمت هدف سوق می دهد. کاهش حجم ، عدم علاقه به حرکت صعودی را نشان می دهد و شک و تردید را تضمین می کند.
مشکلات غیر منتظره در الگوی سر و شانه ها
همان طور که گفته شد این یک الگوی کامل نیست. در اینجا برخی مشکلات احتمالی در معامله از طریق الگوی سر و شانه ذکر شده است :
شما باید الگوها را پیدا کنید و صبر کنید تا توسعه یابند ، اما تا زمانی که الگو کامل نشده است ، نباید بر اساس آن معامله کنید. بنابراین این می تواند به معنای انتظار طولانی مدت باشد.
این الگو در تمام مواقع کار نخواهد کرد و بعضی اوقات حد ضرر صدمه خواهد دید.
حد سود همیشه قابل دسترسی نیست ، بنابراین احتمالا لازم است معامله گران چگونگی تأثیر تغییرات بازار بر خروجشان را بررسی کنند.
این الگو همیشه قابل معامله نیست. به عنوان مثال ، اگر به دلیل یک اتفاق غیرقابل پیش بینی ، افت بزرگی روی یکی از شانه ها رخ دهد ، احتمالاً اهداف قیمت محاسبه شده مورد اصابت قرار نمی گیرند.
الگوها می توانند فردی و ذهنی باشند. ممکن است یک معامله گر شانه ای را ببیند ، در حالی که دیگری آن را نبیند. هنگام استفاده از الگوهای معاملاتی ، با توجه به دستورالعمل های کلی که در بالا ذکر شد ، آنچه را که از الگو دریافت می کنید تعریف کنید.
نتیجه گیری
الگوهای سر و شانه در تمام تایم فریم ها رخ می دهند و به صورت بصری دیده می شوند. در حالی که گاهی اوقات ذهنی هستند ، الگوی کامل اهداف سود و ضرر و ورودی ها را فراهم می کند و اجرای استراتژی معاملات را آسان می کند. این الگو از یک شانه سمت چپ و سر تشکیل شده است ، سپس با یک شانه در سمت راست ادامه می یابد. شایع ترین نقطه ورود ، شکست از خط گردن با یک حد ضرر در بالا (سقف بازار) یا پایین (کف بازار) شانه سمت راست است. حد سود عبارت است از میزان اختلاف اوج و کف با الگویی که به قیمت شکست اضافه می شود (کف بازار) یا از آن کم می شود (سقف بازار) . این سیستم بی نقص نیست ، اما روشی را برای معامله در بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه می دهد.
الگوی سقف و کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
یکی از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو است که کاربرد بسیار زیادی در انجام معاملات دارد و در بین تحلیلگران فنی از محبوبیت زیادی برخوردار است. از نامهای دیگر این الگو میتوان به سقف دوگانه و الگوی M اشاره کرد. به طور کلی الگوهای قیمتی جنبه بصری دارند و شکل آنها در انواع چارت قیمتی ظاهر میشود و به واسطهی اینکه رفتار قیمت پس از تشکلیل این الگوها در گذشته آنالیز شده است، میتوان با مشاهدهی دوباره آنها در نمودار یک دارایی مثل سهام، آیندهی حرکت قیمت را به صورت احتمالاتی پیش بینی کرد. در این مقاله به معرفی و آموزش الگوی سقف و کف دوقلو خواهیم پرداخت و روش معامله با این الگو را آموزش خواهیم داد.
فلسفه به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای بصری تکنیکالی در چارت قیمتی انواع دارایی ظاهر میشوند که علاوه بر شکل ظاهری مشخص، دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند. معمولا این الگوها بر اساس شکل ظاهری انها نامگذاری شدهاند. اما فلسفهی به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چیزی نیست جز اینکه تکنیکالیستها اعتقاد دارند “تاریخ تکرار میشود”!
الگوهای تکنیکالی در گذشتهی نمودارها بررسی شدهاند و طبق آمار در بیشتر مواقع پس از شکلگیری آنها، قیمت رفتار مشابهای از خود نشان داده است. مثلا از 1000 باری که فلان الگو در چارت قیمت دیده شده است 700 بار آن قیمت رفتار مشابهای از خود نشان داده است. بنابراین با مشاهده دوباره آن الگو در نمودار میتوانیم با احتمال 70 درصد حرکت آتی قیمت را پیش بینی کنیم.
توجه کنید این فقط یک احتمال است و هیچ قطعیتی وجود ندارد. اما در تعداد بالای استفاده از آن الگو ما در 70 درصد مواقع توانستهایم آینده را به درستی پیش بینی کنیم و همین موضوع برای اینکه بازدهی برایند معاملات ما سودده باشد کافی است.
انواع الگوهای قیمتی
به طور کلی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (Reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (Continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده روند در واقع نشان دهنده حرکت قیمت پس از یک وقفه کوتاه در جهت روند قبلی است. به عبارتی الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند حرکتی است. اگر با مفهوم روند و خطوط روند آشنا نیستید مقاله ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.
اما الگوهای بازگشتی نشانه تغییر احتمالی روند هستند و زمانی که یک الگوی بازگشتی در چارت قیمت شکل میگیرد، میتوان با توجه به اعتبار الگو، پس از تایید شدن آن به معامله وارد شد و طبق همان الگو حد ضرر و حد سود را برای معامله مشخص کرد.
هر کدام از این دسته الگوها (برگشتی و ادامه دهنده) خود شامل تعداد زیادی الگو هستند که الگوی سقف دو قلو و کف دوقلو یکی از انواع الگوی برگشتی است و به علت سادگی و البته تعداد زیاد آنها در چارت سهام، بسیار کاربردی است. در ادامه به معرفی این الگوی بازگشتی خواهیم پرداخت.
الگوی سقف و کف دوقلو چیست؟
همان طور که از نام این الگو مشخص است الگوی سقف یا کف دوقلو از دو دره یا دو سقف هم اندازه تشکیل شده است که الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان دهنده پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی است و الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و بیانگر این است که روند نزولی به اتمام رسیده است و روند صعودی آغاز شده است. اصول کلی این دو الگو یکسان است.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی سقف دو قلو از دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل شده است که پایان روند صعودی را نشان می دهد. شکل ظاهری این الگو در تصویر زیر مشخص است (به شکل حرف M).
الگوی سقف دوقلو
قیمت در یک روند صعودی به نقطهای میرسد که توان عبور از ان را ندارد. بعد از کمی افت، دوباره تلاش میکند تا از سقف قبلی عبور کند ولی باز هم شکست میخورد و افت میکند. اگر افت قیمت از افت دفعه قبل بیشتر باشد الگوی سقف دوقلو فعال شده است.
خط گردن
توجه کنید سطحی که قیمت در افت اول آن را تجربه میکند به خط گردن مشهور است و تا زمانی که این خط شکسته نشده است هنوز الگوی سقف دوقلو تایید نشده است. شکست خط گردن به معنی تایید الگوی سقف دوقلو است و اگر این الگو را در چارت سهم خود دیدی باید سهم را بفروشید. اما عجله نکنید! نکتههای زیادی در این زمینه وجود دارد.
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms)
الگوی کف دوقلو دقیقا بر عکس الگوی سقف دوقلو است. این الگو در پایان یک روند نزولی اتفاق میافتد و نشانه تغییر روند نزولی به صعودی است. هر انچه در مورد الگوی سقف دوقلو گفته شده در مورد الگوی کف دوقلو صادق است، اما به صورت معکوس. شکل ظاهری این الگو را در تصویر زیر مشاهده میکنید. شکل ظاهری این الگو شبیه حرف W است.
الگوی کف دوقلو
استراتژی معامله با الگوی سقف و کف دوقلو
افراد مبتدی با دیدن شکل ظاهری این الگو در چارت قیمتی فورا اقدام به معامله میکنند در صورتی که سه مسئله در اینجا بسیار قابل توجه است:
- اولا تایید شدن الگو نیازمند علائمی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
- دوما اعتبار تمامی الگوها با هم یکسان نیستند.
- سوما هر شکلی که در نمودار دارای دو قله یا دو دره هم اندازه بود الگوی سقف و کف دوقلو نیست!
تاییدیه الگوهای سقف و کف دو قلو چیست؟
نکته بسیار مهم درباره معامله با الگوهای قیمتی تایید شدن الگو است و تا زمانی که یک الگو تایید نشده است ما مجاز به باز کردن پوزیشن نیستیم. به عبارت دیگه اگر قصد داریم به کمک این الگو در بورس به معامله بپردازیم تا وقتی که به طور کامل الگوی سقف یا کف دوقلو تایید نشده است ما مجاز به خرید یا فروش سهام بر طبق این الگو نیستیم. اما تاییدیه این الگو چیست؟
زمانی الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است که خط گردن الگو شکسته شود. شکست یک سطح قیمتی یعنی عبور قدرتمند قیمت از سطح مورد نظر (عبور قیمت با یک کندل با بدنه بلند) و بسته شدن حداقل یک کندل دیگر در آن سمت سطح مورد نظر. به این ترتیب میتوانیم بگوییم خط گردن شکسته شده است و الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است و حالا مجاز به انجام معامله هستیم. از علائم شکست خط گردن افزایش حجم معاملات است که این امر البته الزامی نیست.
توجه کنید قرار نیست ما پیش داوری کنیم و به محض اینکه قیمت نتوانسته است از قله یا دره قبلی عبور کند بگوییم الگوی سقف یا کف دوقلو در حال شکل گیری است. این کار کاملا غیر حرفهای است و در بلند مدت به ضرر شما خواهد بود. معاملهگر حرفهای تا تشکیل کامل الگو صبر میکند و هیچ عجلهای در انجام معامله ندارد.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اعتبار الگوهای سقف یا کف دوگانه
اعتبار همه الگوهای سقف یا کف دوقولو یا دوگانه با هم برابر نیستند. اما چه مواردی است که اعتبار این الگوها را افزایش میدهد. از این موارد میتوان به دو مورد بسیار مهم توجه کرد:
- سرعت بیشتر حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن حرکت میکند؛
- افزایش حجم معاملات در زمانی که قیمت در حال حرکت به سمت خط گردن است.
سرعت حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن نزدیک میشود بسیار مهم است. اگر سرعت حرکت نسبت به حرکت صعودی برای تشکیل قله یا کف دوم بیشتر باشد اعتبار الگو بیشتر است.
برای مثال الگوی کف دوقلوی زیر را نگاه کنید.
اگر به تصویر دقت کنید متوجه خواهید شد قیمت در زمانی که برای تشکیل کف دوم حرکت کرده است 10 کندل زمان مثالی از الگوی سه قله برده است تا خود را از خط گردن به کف دوم رسانده است ولی زمانی که از کف دوم به سمت خط گردن حرکت کرده است تنها با 6 کندل خود را به خط گردن رسانده است و به این ترتیب مشخص است سرعت حرکت در زمان حرکت به سمت خط گردن بیشتر بوده و همین مسئله میتواند اعتبار این الگوی کف دوقلو را بیشتر کند. حال اگر این افزایش سرعت با افزایش حجم معاملات نیز همراه باشد اعتبار الگو بازهم دوچندان خواهد بود.
توجه به این نکات کوچک میتواند در بلند مدت تاثیر زیادی در بازدهی معاملات یک معاملهگر تکنیکالی داشته باشد.
هر گردی گردو نیست!
بسیاری مواقع شکل ظاهری چارت شبیه الگوی سقف دوقلو یا کف دوقلو است اما به واقع اینگونه نیست. یکی از این موارد که بسیار دیده میشود این است که الگو نسبت به روند قبل از آن بسیار بزرگ است و در واقع به لحاظ زمانی تشکیل الگوی سقف یا کف دوقلو در این مواقع فاقد اعتبار است. برای روشن شدن مطلب به تصویر زیر نگاه کنید.
الگویی که میبینید الگوی سقف دوقلو نیست چراکه نسبت به مرتبه زمانی روند صعودی قبل از خودش بسیار بزرگ است (تقریبا هم اندازه با مرتبه روند قبل خودش است)، در صورتی که زمانی این شکل در نمودار الگوی سقف دوقلو در نظر گرفته میشود که نسبت به زمان حرکت روند صعودی قبلی کوچکتر باشد.
بهترین زمان معامله با الگوی سقف یا کف دوقلو
در صورت شکست خط گردن و تایید الگو میتوان به معامله ورود کرد. بنابراین با شکست خط گردن در الگوی سقف دوقلو سیگنال فروش و با شکست خط گردن در الگوی کف دوقلو سیگنال خرید صادر میشود.
شکست خط گردن و سیگنال فروش در الگوی سقف دوقلو
البته گاهی شکست خط گردن چنان سریع است که فرصت معامله را از ما میگیرد. در این مواقع بهترین کار این است که صبر کنیم تا قیمت به خط گردن شکسته شده پولبک بزند و در آن زمان میتوانیم به معامله وارد شویم.
حد سود و حد ضرر در استراتژی معامله با الگوهای دوقلو
در یک استراتژی معاملاتی کامل در هنگام ورود به معامله باید حد ضرر و حد سود مشخص شود. حد سود یا هدف قیمتی در هنگام معامله با الگوهای دوقلو بسیار جالب است. در بالا گفتیم که با شکست خط گردن میتوانیم وارد معامله شویم. در این صورت هدف قیمتی که میتوانیم حد سود خود را در آن نقطه قرار بدهیم به اندازه ارتفاع الگو است. منظور از ارتفاع الگو فاصله بین خط گردن تا سقف یا کف الگو است. به تصویر زیر نگاه کنید.
منبع تصویر: rasabourse.com
در تصویر بالا یک الگوی کف دوقلو را مشاهده میکنید. H مثالی از الگوی سه قله فاصله بین کفها تا خط گردن است. با شکست خط گردن سیگنال خرید صادر میشود و هدف قیمت (حد سود) به اندازه H تعیین میشود.
تعیین حد ضرر
در خلال این مقاله گفتیم بهترین زمان برای ورود به معامله بر اساس این الگو زمانی است که قیمت به خط گردن پولبک زده است. این پولبک میتواند داخلی، خارجی یا معمولی باشد (برای آشنایی با انواع پولبک مقاله پولبک چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد چیست را مطالعه کنید). در این صورت برای تعیین حد ضرر میتوانیم سقف یا کف همان پولبکی که به خط گردن زده شده است را به عنوان حد ضرر در نظر بگیریم.
اگر پولبکی اتفاق نیافتاده و با شکست خط گردن وارد معامله شدهایم، شکست دوباره خط گردن در جهت معکوس حد ضرر ما خواهد بود.
جمع بندی
در این مقاله به اموزش کامل الگوی سقف و کف دوقلو پرداختیم و نحوه معامله با این الگو را ذکر کردیم. در این زمینه توجه کنید در وهلهی اول تا تایید کامل الگو نباید بر اساس آن اقدام به معامله مثالی از الگوی سه قله کرد و در وهله دوم اعتبار الگوهای دوقلو در چارت قیمتی با یکدیگر متفاوت هستند.
همچنین توجه کنید این الگو یک الگوی بازگشتی است اما قرار نیست با تشکیل هر الگوی سقف یا کف دو قلو قیمت بدون استثنا تغییر روند دهد، بلکه این فقط یک احتمال قوی است و از این رو تعیین حد ضرر و حد سود بسیار اهمیت دارد. این ذات تحلیل تکنیکال است و تمامی روشها و تحلیلهای تکنیکالی در فضای احتمالات بیان میشود. اگر این موضوع را درک نکنید به زودی مایوس خواهید شد.
در بین افراد مبتدی بسیار شنیده میشود که تحلیل تکنیکال در بورس ایران کار نمیکند! این جملات خندهدار از عدم درک احتمالاتی بودن متدهای تحلیل تکنیکال نشآت میگیرد.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های مثالی از الگوی سه قله تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
الگوهای نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند
هر معامله گر که نقشی را که داده ها در موفقیت معاملات بازی میکند را میدانند ، گزارش ها و نمودارهای تجزیه و تحلیل را جدی می گیرد. از این میان ، الگوهای نمودار یکی از ابزارهای دیداری و ارتباطی بصری است که معامله گران از آن استفاده می کنند. استفاده از الگوهای نمودار در بین معامله گران فارکس روشی کاملاً پذیرفته شده است.
به عنوان یک معامله گر ، شما دائما در جستجوی تجزیه و تحلیل های با کیفیت بالا هستید که به شما کمک می کند فرصت ها را شناسایی کنید ، روندها را تغییر دهید و حرکت قیمت پروژه را شناسایی کنید. توانایی خواندن و تفسیر الگوهای نمودار به شما امتیاز قابل توجهی هنگام تجارت می دهد.
یک الگوی نمودار ، حرکات قیمت را به صورت گرافیکی ارائه می دهد تا تصویری روشن از روندها ارائه کند تا نشانه هایی از سطح قیمت های آینده را ارائه دهد. با استفاده از داده های مبتنی بر عملکرد گذشته ، ایجاد یک ایده در مورد جهت حرکت آینده در قیمت برای یک معامله گر آسان تر می شود.
انواع الگوهای نمودار
سه نوع الگوی نمودار وجود دارد – الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه:
- یک الگوی ادامه نشان می دهد که روند مداوم ادامه خواهد داشت.
- الگوهای نمودار معکوس به معامله گران اجازه می دهد که روند رو به عقب است ، یعنی تغییر جهت می دهد.
- الگوهای برک آوت زمانی اتفاق می افتد که دارایی در محدوده ای معامله شود.
- در اینجا برخی از الگوی نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند وجود دارد.
سر و شانه
همه اش به اسم است !! این نمودار دارای یک قله بزرگ در وسط (سر) با دو قله کمی کوچکتر در دو طرف (شانه) آن است. از نوسانات بالا در الگوی Head and Shoulders برای پیش بینی تغییر روند استفاده می شود.
سطح پشتیبانی یا خط گردن دو شانه را به هم متصل می کند و شکستگی زیر خط گردن یک سیگنال فروش محسوب می شود. یک خط گردن افقی مستقیم و مورب قابل قبول است ، اگرچه مواردی وجود دارد که خط گردن زاویه داشته باشد یا دو شانه کاملاً هماهنگ نباشند. ایده این است که الگو را تشخیص دهید.
به فاصله از بالای سر تا خط گردن که هدف قیمت است توجه کنید. هنگامی که شانه راست به سمت عقب افتادسطح پشتیبانی، احتمال دارد روند نزولی نزولی وجود داشته باشد. این الگوی برگشت صعودی از نزولی یکی از قابل اعتمادترین الگوهای نمودار معکوس در نظر گرفته شده است.
اگر الگوی Head and Shoulders در طی روند نزولی اتفاق بیفتد ، همان الگو رخ می دهد اما در یک وارون. سه پایین چرخش وجود دارد و به آن الگوی Inverse Head and Shoulders گفته می شود.
راهنمای الگوی سر و شانه
دو بالا و دو پایین
معامله گران از الگوی معکوس دیگر برای برجسته کردن روند معکوس استفاده می کنند ، الگوی Double Top و Double Bottom در اطراف سطوح مهم فنی رخ می دهد که مانع بزرگی ایجاد می کند. یک بالای دوتایی دارای دو قله یا اوج تاب در تقریباً یکسان است ، در حالی که الگوی پایین دو دارای دو پایین چرخش است.
Double Top یک الگوی معکوس نزولی است که در آن قیمت یک دارایی ابتدا به اوج خود می رسد ، و پس از بازگشت به مثالی از الگوی سه قله سطح پشتیبانی فقط قبل از بازگشت به عقب در برابر روند غالب ، به سطح حمایت خود صعود می کند.
در واقع این الگوهای نمودار یک مورد مناسب میباشد…….
برعکس ، Double Bottom یک الگوی برگشت صعودی است که در آن قیمت یک دارایی به زیر سطح حمایت سقوط می کند ، و پس از بازگشت مجدد به سطح مقاومت قبل از بازگشت مجدد در برابر روند غالب ، دوباره سقوط می کند.
در اینجا ، معامله گران باید به دنبال حداقل دو تلاش ناموفق در سطح و به دنبال آن وقفه فنی در جهت مخالف باشند.
راهنمای الگوی دو بالا و دو پایین
سه گانه بالا و پایین سه گانه
الگوی Triple Top و Triple Bottom مشابه الگوی Double Top و Double Bottom در بالا است – تنها تفاوت در این الگوهای نمودار در این است که در مقایسه با دو سطح بالا و دو پایین تاب ، سه اوج تاب و سه پایین چرخش وجود دارد. هر دو الگوی معکوس هستند.
بازرگانان باید مراقب شکست خطوط حمایت و مقاومت باشند. قیمت های هدف فاصله بین خط بالا و پشتیبانی (برای سه پایه تاپ) ، و پایین و خط مقاومت (برای پایه های سه گانه) است.
راهنمای الگوی سه گانه
گرد کردن
این الگوی معکوس به معامله گران کمک می کند تا پایان روند را بدست آورند ، و نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه در یک حرکت بلند مدت قیمت است. الگوی Rounding Top تغییر تدریجی احساس از صعودی به نزولی را نشان می دهد و فرصتی برای کوتاه مدت نشان می دهد.
همانطور که از نامش پیداست ، الگوی بالای گرد در الگوهای نمودار به صورت ‘U’ معکوس ظاهر می شود. ماشه برای ورود به یک موقعیت کوتاه شکسته شدن خط پشتیبانی است ، با هدف قیمت برابر با فاصله از بالا تا خط پشتیبانی.
شکل گیری این الگو در الگوهای نمودار خیلی بیشتر طول می کشد – از چندین هفته ، ماه یا حتی سالها – و الگویی نیست که معمولاً پیدا شود.
پایین گرد کردن
Rounding Bottom همچنین به عنوان زیر بشقاب شناخته می شود ، یک الگوی نمودار معکوس بلند مدت در الگوهای نمودار است که نشان می دهد قیمت سهام از یک روند نزولی به سمت یک روند صعودی صعودی حرکت می کند.
در اینجا قیمت با روند کاهشی قیمت شروع می شود تا زمانی که به نقطه حمایت برسد ، سپس قیمت شروع به روند بالاتر می کند. خط روند زیر پایین ترین قیمت شکل U را تشکیل می دهد.
الگوی پایین گرد یک دهانه را برای طولانی مدت پیش بینی می کند.
مستطیل
نوعی الگوی ادامه ، یک الگوی مستطیل هنگامی شکل می گیرد که قیمت چندین بار به صورت پهلو بین یک حمایت افقی و سطح مقاومت حرکت کند. وقتی قیمت بین دو سطح افقی حرکت می کند ، یک مستطیل ایجاد می کند.
بسته به روند اساسی ، معامله گران باید به دنبال شکل گیری یک الگوی مستطیل در الگوی نمودار باشند. یک مستطیل سرسخت در طی روند صعودی وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود شکل می گیرد. به دنبال شکستن خط فوقانی مستطیل باشید. هدف قیمت ارتفاع مستطیل خواهد بود.
وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود ، یک مستطیل نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود. درست مثل مستطیل سرسخت ، قیمت شکسته خواهد شد ، اما این بار شکست در خط مستطیل پایین در الگوی نمودار خواهد بود. هدف قیمت ، یک بار دیگر ، ارتفاع مستطیل است.
از الگوهای مستطیل برای پیش بینی استراتژی شکست استفاده می شود.
پرچم ها
پرچم ها در الگوهای نمودار متفاوت است ، تنها تفاوت در شکل الگو است. برخلاف خطوط روند همگرا در Wedge ، خطوط روند در اینجا موازی هستند.
میله پرچم بخشی مشخص از الگوی پرچم است. یک پرچم صعودی در طی یک روند صعودی تشکیل می شود ، با خطوط روند موازی بالا و پایین اقدام قیمت. یک پرچم نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود و شیب بالایی دارد. هدف قیمت پایین ترین نقطه یک پرچم صعودی و بالاترین نقطه یک پرچم نزولی است.
راهنمای الگوی پرچم
فنچان و دسته در الگوهای نمودار
این الگو در الگوهای نمودار شبیه Rounding Top است ، اما دارای یک دسته اضافی است. این الگوی ادامه صعودی زمانی شکل می گیرد که یک دوره تمایل به نزولی در بازار وجود دارد که سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه دارد.
قیمت وارد یک اصلاح موقتی می شود و در نهایت از روند معکوس خارج می شود تا روند کلی صعودی ادامه یابد.
راهنمای الگوی فنجان و دسته
شکاف های قیمتی
شکافهای قیمتی در الگوهای نمودار زمانی رخ میدهند که شاهد فضای خالی بین دو بازهٔ زمانی معاملاتی باشیم، شکافهایی که از طریق افزایش یا کاهش چشمگیر در قیمت ایجاد شدهاند. برای مثال، سهام ممکن است در قیمت 5 دلار بسته شده و تحت تأثیر اخبار مثبت، در قیمت 7 دلار باز شود. سه نوع اصلی از شکافهای قیمتی وجود دارند: شکاف شکست (breakaway gap)، شکاف فرار (runaway gap)، و شکاف خستگی (exhaustion gap). شکاف شکست در ابتدای شکلگیری یک روند تشکیل میشود، شکافهای فرار در میانهٔ یک روند و شکاف خستگی نیز در انتهای یک روند تشکیل میشوند.
وقتی سهامی بالاتر یا پایین از قیمت بسته شدن خود باز می شود ، شکافی را در الگوهای مثالی از الگوی سه قله نمودار ایجاد می کند. به طور معمول ، این از معاملات ساعات طولانی اتفاق می افتد و در هنگام توقف معاملات می تواند باعث ایجاد شکاف در روز شود.
هنگامی که شکاف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد ، این یک علامت معکوس است.
الگوی مثلث
مجموعه دیگری از الگوهای نمودار از یک رویکرد مثلثی پیروی می کنند. اینها صعودی ، نزولی و متقارن است. تفاوت در درجه اول در خطوط روند است و در غیر این صورت عمدتاً شبیه به هم هستند.
- مثلث صعودی: مثلث صعودی مسیری رو به بالا را طی می کند با مقاومت نشان داده شده با ارتفاع های چرخشی که یک خط افقی را در بالا قرار می دهد. خط پایین همان کشی است که صعودی است و از پشتیبانی پشتیبانی می کند همانطور که با پایین بودن چرخش نشان داده شده است. مثلث صعودی برای نشان دادن الگوهای صعودی که نشان دهنده یک روند صعودی است استفاده می شود.
- مثلث نزولی: این دقیقاً مخالف مثلث صعودی است با الگویی که در اینجا مقاومت شیب دار رو به پایین را نشان می دهد. از آنجا که مثلث در اینجا روند نزولی و تأثیر بازار پر از فروشنده را نشان می دهد ، مثلث نزولی دارای یک خط پایین تر است.
- مثلث متقارن: این ترکیبی از مثلث صعودی و نزولی است که الگویی را نشان می دهد که می تواند صعودی یا نزولی باشد. این بازاری را نشان می دهد که می تواند در هر دو جهت شکسته شود و نوسان را نشان می دهد. از ماهیت متقارن مثلث ، در همگرایی قله های کم و فرورفتگی ها حضوری مشاهده می شود.
الگوهای نمودار به معامله گران کمک می کند تا در مورد زمان ورود و خروج از موقعیت تصمیم آگاهانه تری بگیرند. با استفاده صحیح از داده ها ، بدون توجه به مدت زمان ، الگوهای نمودار می توانند مفید باشند. بنابراین این امر برای تصمیمات تجاری کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت به همان اندازه مناسب است.
انواع الگوی مثلث
جمع بندی
الگوهای نمودار در الگوهای قیمتی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمت قصد استراحت دارد و نشاندهندهٔ مناطقی از تثبیت قیمتی هستند که پس از آنها، قیمت به جهت حرکت در روند خود ادامه داده و یا بازگشت روندی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند برای تشخیص الگوهای قیمتی مانند پرچمها، پرچم سهگوشها و سقف دوقلو، از اهمیت بالایی برخوردار میباشند.
حجم معاملاتی نیز دارای نقش مهمی در حین تشکیل این الگوهای نمودار میباشد و معمولاً شاهد کاهش حجم معاملاتی در زمان شکلگیری الگوها هستیم و پس از شکست این الگوها، معمولاً حجم معاملاتی افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال بهدنبال الگوهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها به پیشبینی رفتار قیمت در آینده و بررسی احتمال ادامه یا بازگشت روند بپردازند.
الگوی دو قله و دو دره چیست؟
الگوی دو قله و دو دره یا الگوهای دو وجهی بالا و پایین الگوهای نمودارهایی هستند که وقتی سرمایه گذاری اصلی در یک الگوی مشابه با حرف ‘W’ (دو قسمت پایین) یا ‘M’ (دو بالا) حرکت می کند ، رخ می دهد. تجزیه و تحلیل دو بالا و پایین در تجزیه و تحلیل تکنیکال برای توضیح حرکات در امنیت یا سرمایه گذاری دیگر استفاده می شود و می تواند به عنوان بخشی از یک استراتژی تجاری برای بهره برداری از الگوهای تکرار استفاده شود.
پیشگویی های کلیدی در مورد الگوی دو قله و دو دره
- قله ها و دره های دوبل، الگوهای مهم تحلیل تکنیکال هستند که توسط معامله گران استفاده می شود.
- سطح بالایی دوبل شکل ‘M’ دارد و نشان دهنده روند معکوس نزولی است.
- یک پایین دوتایی شکل ‘W’ دارد و سیگنال برای حرکت قیمت صعودی است.
درک قله های دوتایی مثالی از الگوی سه قله و رو به بالا و پایین یا دو قله و دره
الگوهای دو سطح بالا و پایین به طور معمول در یک بازه زمانی طولانی تر تکامل می یابند و همیشه تصویری ایده آل از یک الگو ارائه نمی شود زیرا تغییر قیمت ها لزوماً شبیه به ‘M’ یا ‘W’ نیست. هنگام بررسی الگوی نمودار ، مهم است که سرمایه گذاران توجه داشته باشند که قله ها و فرورفتگی ها برای رسیدن به الگوی ‘M’ یا ‘W’ لازم نیست که به همان نقاط برسند.
الگوهای دو طرفه بالا و پایین از تاپ ها و پشتی های متوالی شکل می گیرد. این الگوها غالباً در رابطه با سایر شاخص ها مورد استفاده قرار می گیرند زیرا الگوهای گرد به طور کلی می توانند به راحتی منجر به تقلب در روند معکوس شوند.
الگوی دو قله
یک الگوی بالایی دوتایی از دو قله متوالی شکل می گیرد. اولین قسمت گرد یک الگوی U وارونه به پایین تشکیل می دهد. قله های گرد اغلب می توانند شاخصی برای واژگونی نزولی باشند زیرا در اغلب موارد پس از یک روند گسترده صعودی رخ می دهند. قله های دوتایی هم استنتاج های مشابه دارند. در صورت رخ دادن یک بالابر دوتایی ، سطح بالای گرد دوم معمولاً کمی پایین تر از اولین قله گرد است که نشان دهنده مقاومت و فرسودگی است.قله های دوگانه اغلب منجر به یک وارونگی نزولی می شوند که در آن معامله گران می توانند از فروش سهام در روند نزولی سود کسب کنند.
الگوی دو دره
الگوهای دوتایی پایین در واقع بر خلاف الگوهای دوبل قله است. نتایج حاصل از این الگوی استنتاجهای متضاد دارند. یک پایین دوتایی در زیر یک الگوی پایین گرد شکل می گیرد که می تواند اولین علامت معکوس بالقوه باشد. الگوهای پایین گرد به طور معمول در پایان یک روند نزولی گسترش می یابد. تشکیل پایین دوتایی که از دو مرحله متوالی پشت سر هم ساخته شده است همچنین می تواند نتیجه بدهد که سرمایه گذاران از امنیت پیروی می کنند تا از آخرین فشار خود به سمت سطح حمایت سرمایه گذاری کنند. دو سطح پایین به طور معمول نشانگر وارونگی صعودی است که فرصتی را برای سرمایه گذاران برای بدست آوردن سود حاصل از یک حرکت صعودی فراهم می کند. استراتژی های تجارت مشترک پس از پایین ، موقعیت های طولانی را شامل می شوند که از افزایش قیمت امنیتی سود خواهند برد.
محدودیت های دو قله و دره
دو بالا و پایین در هنگام شناسایی صحیح بسیار مؤثر هستند. با این حال ، در صورت تفسیر نادرست ، آنها می توانند بسیار مضر باشند. بنابراین ، باید قبل از نتیجه گیری ، بسیار مراقب و صبور باشید.
به عنوان مثال ، یک اختلاف معنی داری بین یک دوبل بالا و یک شکست وجود دارد. یک رده بالایی واقعی یک الگوی فنی بسیار نزولی است که می تواند به کاهش شدید سهام یا دارایی منجر شود. با این وجود ، لازم است که صبور باشید و سطح حمایت بحرانی را برای تأیید هویت یک سطح بالا مشخص کنید. قرار دادن یک قله دوبل فقط بر روی تشکیل دو قله متوالی می تواند منجر به خواندن کاذب و باعث خروج زود هنگام از یک موقعیت شود.
دیدگاه شما