استراتژی سه مووینگ اوریج


سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

انواع میانگین متحرک (مووینگ اوریج) در تحلیل تکنیکال

میانگین‌های متحرک از ابزارهای رایج در تحلیل تکنیکال هستند که برای تعیین روند و نیز تشخیص موقعیت‌های خرید و فروش در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

مووینگ اوریج (Moving Average) یا میانگین متحرک در واقع میانگینی از قیمت‌ها و یا داده‌ها در یک بازه زمانی خاص می‌باشد که معمولا به عنوان یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد و برای تشخیص روندها به کار گرفته می‌شوند. میانگین متحرک با حذف نوسانات قیمتی باعث می‌شود که تصویر واضح‌تری از یک روند قیمتی در گذشته به دست بیاید.

یکی از مهمترین کاربردهای مووینگ اوریج یا میانگین متحرک شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در یک روند است و سرمایه‌گذاران می‌توانند با تشخیص این نقاط موقعیت‌های خرید و یا فروش خود را تعیین کنند.

انواع میانگین متحرک

۱٫ میانگین متحرک ساده (SMA): این نوع میانگین متحرک در واقع ساده‌ترین نوع می‌باشد که از جمع قیمت‌های پایانی گذشته تقسیم بر دوره با بازه زمانی مشخص به دست می‌آید. یعنی اگر میانگین متحرک ساده قیمت‌های ۱۰ روز گذشته را محاسبه کنیم؛ میانگین متحرک ساده به راحتی از جمع این قیمت‌ها تقسیم بر ۱۰ حاصل می‌شود که اولین داده در میانگین متحرک ساده محسوب می‌شود. در میانگین متحرک ساده همه داده‌های قیمتی ارزش یکسانی دارند. فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده به شرح زیر است:

۲٫ میانگین متحرک نمایی (EMA): میانگین متحرک نمایی نوع دیگری از انواع میانگین‌های متحرک است که به داده‌های اخیر وزن بیشتری می‌دهد تا خود را بهتر با اطلاعات و یا قیمت‌های جدید وفق دهد. برای محاسبه میانگین متحرک نمایی ابتدا باید میانگین متحرک ساده را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه کرد. پس از آن ضریب وزنی میانگین متحرک نمایی محاسبه می‌شود که در واقع نقطه تمایز میانگین متحرک ساده و نمایی است. فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی به صورت زیر است:

بسیاری از افراد بسته به استراتژی معاملاتی خود از این میانگین‌های متحرک استفاده می‌کنند و در واقع می‌توان گفت هیچکدام نسبت به دیگری برتری خاصی ندارند. حتی در بسیاری موارد تحلیل‌گران بازارهای جهانی از میانگین متحرک ساده برای تحلیل نمودار قیمت استفاده می‌کنند. اما آنچه روشن است این است که با توجه به اینکه میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به داده‌های اخیر می‌دهد قدرت پاسخگویی آن در برابر داده‌های جدید بیشتر است و حساسیت آن نیز بیشتر است.

مزایا و معایب استفاده از میانگین متحرک در تحلیل نمودار

استفاده از میانگین‌های متحرک در تحلیل نمودارهای قیمت در انواع بازارهای مالی بسیار رایج است و در واقع یک ابزار بنیادی برای تحلیل محسوب می‌شود. اما سرمایه‌گذاران می بایست همواره از بازارهای دیگری در کنار میانگین‌های متحرک استفاده کنند چرا که به تنهایی نمی‌توانند که موقعیت را دقیق را پیش‌بینی کنند. مهمترین مزایا و معایب میانگین متحرک به شرح زیر است:

  1. با توجه به اینکه میانگین‌های متحرک بر اساس داده‌های گذشته تعیین می‌شود قدرت پیش‌بینی زیادی برای آینده ندارد لذا باید احتمال خطا را برای آن در نظر گرفت.
  2. بهترین عملکرد میانگین متحرک زمانی است که روند پرقدرت است اما زمانی که بازار با نوسانات زیاد مواجه می‌شود میانگین‌های متحرک کارایی خود را از دست می‌دهند.
  3. استفاده از میانگین متحرک حتما باید همراه با ابزارهای مالی دیگر باشد چرا که به تنهایی قدرت کافی برای تعیین موقعیت‌های خرید و یا فروش ندارند.

گاهی اوقات سرمایه‌گذاران از تقاطع دو و یا سه میانگین متحرک برای تحلیل استفاده می‌کنند که این نیز حتما نیاز به پشتیبانی سایر ابزارها و یا اندیکاتورها دارد.

استفاده از میانگین متحرک (مووینگ اوریج)

میانگین متحرک (مووینگ اوریج) ; میانگینی از داده های بازار در بازه زمانی خاص می باشد; میانگین متحرک (مووینگ اوریج) عموما به عنوان یک اندیکاتور Indicator (شاخص نمای تکنیکی) شناخته می شود اما از آنجا که امروزه در بین معامله گران (به خصوص معامله گران ارز) بیشتر بر روی خاصیت ساپورت و رزیستنس آن حساب باز می شود کاربردی دوگانه یافته است.

انجام محاسبه میانگین های متحرک (محاسبه مووینگ اوریج)

از آنجا که محاسبه میانگین متحرک از تغییرات قیمت به دست می آید; تابعی از قیمت و روند بازار می باشد و به لحاظ ساختاری برای پیش بینی آینده قیمت همیشه مقداری از روند عقب تر می باشد; نحوه محاسبه میانگین متحرک بسته به فرمول آن متفاوت است.

ساده ترین شیوه محاسبه; میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) می باشد; این میانگین متحرک از آخرین تغییرات قیمت داده می پذیرد; به علت اینکه در بازار فارکس (مبادلات ارز) یا بازارهای دیگر تمامی تغییرات قیمتی (تیک چارت) را نداریم برای سهولت محاسبه از قیمت بسته شدن کندل استیک یا بار چارت برای بدست آوردن میانگین متحرک استفاده می شود.

برای محاسبه میانگین متحرک غیر از قیمت انتهایی کندل استیک; میتوان از قیمت آغازین کندل استیک یا بالاترین و پایین ترین قیمت کندل استیک نیز استفاده کرد; در محاسبه میانگین متحرک روش های گوناگونی وجود دارد.

ساده ترین و کاربردی ترین آن را در بالا توضیح دادیم اما میانگین های متحرک دیگری نیز وجود دارد که ارزش متفاوتی به داده های قیمت می دهند مانند میانگین های متحرک نمایی – اکسپوننشیال Exponential (کاربر ارزش هر داده قیمت را در این میانگین تایین می کند) میانگین متحرک سطحی Smoothed و میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted از انواع دیگر هستند که عموما به داده های جدید ارزش و وزن بیشتری برای محاسبه می دهند; به هر حال آنچه مهم است تحقیق و بررسی شما روی میانگین های متحرک گوناگون در بازارهای مختلف (در اینجا ارزهای گوناگون) می باشد.

اصول کار با میانگین های متحرک (مووینگ اوریج)

در فصل سوم در مورد مکان اندیکاتورها در نرم افزار متا تریدر صحبت کردیم; برای یادآوری; تصویر زیر نشان می دهد که اندیکاتور مووینگ اوریج Moving Average در منوی Insert و زیر منوی Trend در چه مکانی قرار دارد.

پس از باز کردن این اندیکاتور پنجره تنظیمات مشاهده می شود.

زبانه اول این پنجره Parameters تنظیمات اولیه میانگین متحرک را نشان می دهد.

کادر Period مربوط به تعداد کندل استیک ها یا دوره های محاسبه میانگین متحرک است; در قسمت بعد توضیحات برای بهترین بازده این پارامتر داده خواهد شد; در کادر MA method نمونه محاسباتی میانگین متحرک تعریف می شود.

این قسمت به صورت پیش فرض Simple می باشد اما توصیه می شود برای دادن وزن بیشتر به تغییرات قیمتی جدیدتر; از اکسپوننشیال Exponential یا Linear Weighted استفاده شود; کادر Apply to قیمت مورد نظر هر کندل استیک یا داده قیمتی را مشخص می کند.

بهترین گزینه در این قسمت Weighted Close می باشد; در این گزینه در عین حال که قیمت های بالا و پایین هر کندل استیک مورد محاسبه قرار گرفته وزن حرکتی بیشتر به قیمت پایانی به خاطر اهمیت آن داده شده است; در قسمت Style نیز نحوه نمایش خط میانگین متحرک تنظیم می گردد در این قسمت رنگ دلخواه; پیوسته یا نقطه چین بودن این خط و قطر خط تنظیم می گردد.

فارکس نفت فارکس نمودار فارکس نیما آزادی فارکس های ایران فارکس و بانک اقتصاد نوین فارکس و بورس

در بین معامله گران اندیکاتور میانگین متحرک از پر طرفدارترین اندیکاتورها می باشد; اندیکاتور مووینگ اوریج از یکسو به عنوان ساپورت و رزیستنس عمل کرده و از سوی دیگر جهت قیمت و سیگنال های معاملاتی را به معامله گر نشان می دهد.

قبل از آشنایی بیشتر با این ابزار لازم به ذکر است که همیشه این سوال وجود دارد که چه دوره زمانی برای این اندیکاتور بهترین می باشد؟ این سوال بیشتر از آنکه بین معامله گران دارای اجماع باشد امری سلیقه ای است و بسته به هر بازاری متغیر است; در بازارهای با نوسان شدید عموما از دوره های زمانی کوتاه مدت تر و در بازارهای با نوسانات کندتر از دوره های زمانی استراتژی سه مووینگ اوریج طولانی تر استفاده می گردد.

ساده ترین روش استفاده از میانگین متحرک قطع این شاخص از روی نمودار خطی قیمت می باشد; اگر نحوه نمایش نمودار به صورت خطی باشد و یک میانگین متحرک روی نمودار ترسیم کنیم; ساده ترین سیگنال قطع قیمت از روی میانگین متحرک است.

همانطور که در شکل زیر دیده می شود خط سبز تغییرات قیمت و خط آبی میانگین متحرک ۵۵ روزه بر روی نمودار یورو به دلار می باشد; فلش رو به پایین نقطه ورود به سیگنال فروش را نشان می دهد و دو فلش رو به بالای بعدی نقطه خرید را برای افزایش قیمت نشان می دهد.

فارکس و دلایل غیر قانونی شدن آن در ایران فارکس و فیبوناچی فارکس واقعی فارکس وب مانی فارکس وحید خراسانی فارکس ویکی پدیا

عموما از این روش برای بازارها یا بازه های زمانی استفاده می شود که نمودار آنها عموما دارای روند های پایدار باشند و در بازارهایی مانند مبادلات ارز که فراریت در آنها زیاد و زمانهای بسیاری بدون روند هستیم این روش کاربرد چندانی ندارد; نقطه ضعف دیگر این روش باز بودن معاملات در هر زمانی می باشد.

به این معنی که همیشه سیگنال فروش قبلی به ما سیگنال خرید می دهد و سیگنال خرید با سیگنال فروش بسته می شود; نمونه دیگری که از میانگین های متحرک برای معاملات استفاده می کنند قطع دو میانگین متحرک توسط یکدیگر است; روش دو میانگین متحرک شباهت بسیاری به روش قطع قیمت با یک میانگین دارد.

تنها تفاوت در این است که به جای قطع یک میانگین متحرک از روی قیمت; این بار قطع یک میانگین توسط میانگین دیگر برای معامله گر سیگنال صادر می کند; در این روش حتما باید از دو میانگین متحرک با دوره های زمانی متفاوت استفاده کرد و هر زمان که میانگین با دوره کمتر زیر میانگین با دوره بلندتر قرار گرفت سیگنال فروش داریم و هر زمان که میانگین با دوره کمتر بالای میانگین بلند مدت تر آمد سیگنال خرید داریم.

در این روش نیز حد سود و ضرر با قطع دوباره میانگین ها معلوم می گردد; ایراد عمومی میانگین های متحرک دیرکرد آنها نسبت به قیمت می باشد و همیشه زمانی سیگنال می دهند که تغییرات قیمتی زیادی بوجود آمده است.

فارکس ویندزور فارکس یا بورس فارکس یا بورس تهران فارکس یا سهام فارکس یا قمار فارکس یار

روش دیگری که برای استفاده از میانگین های متحرک کاربرد بسیاری برای معامله گران حرفه ای دارد استفاده از آنها به عنوان ساپورت و رزیستنس می باشد; از آنجا که به تجربه ثابت شده میانگین های متحرک قابلیت تغییر قیمت و عکس العمل روی بازارها را دارند.

با رسیدن قیمت به یک میانگین متحرک معامله گران در برخورد میانگین متحرک و قیمت; میانگین متحرک را در نقش یک حمایت یا مقاومت در نظر می گیرند و در جهت معکوس وارد بازار می شوند; در شکل بالا فلش سوم دقیقا بیان کننده همین موضوع است; قیمت با برخورد به میانگین متحرک ۵۵ روزه ناگهان شتاب گرفته و در جهت رو به بالا حرکت کرده است.

امروزه استفاده از اعداد ۵;۸;۱۳;۲۱;۳۴;۵۵;۸۹ و۱۴۴ که اعداد فیبوناچی (در فصل آینده در مورد این اعداد به تفصیل صحبت خواهیم کرد) می باشند در میانگین های متحرک کاربرد بسیاری یافته است و بسته به شرایط و عکس العمل آنها; بسیار از آنها استفاده می شود.

آموزش استراتژی مووینگ اوریج Moving average

این استراتژی برای خرید و فروش در روند بلند مدت یا میان مدت مناسب است. این استراتژی نیازی به دانلود اندیکاتور استراتژی سه مووینگ اوریج استراتژی سه مووینگ اوریج ندارد و اندیکاتورهای مورد نیاز در خود متاتریدر وجود دارند.

توضیحات:

جفت ارز مورد نظر در این روش EURUSD می باشد.

تایم فریم : 1 ساعته

2 اندیکاتور Moving average با پریود 100 و 55

اندیکاتور Awesome Oscillator با تنظیمات پیش فرض

شرح نقطه ورود به معامله :

معامله خرید ( BUY) : هرگاه 55MA عبور از 100MA را از پایین به بالا انجام داد و میله های اندیکاتور Awesome Oscillator ، سبز و بالاتر از صفر در منطقه مثبت باشد.

عکس زیر نشان دهنده یک موقعیت معامله خرید(BUY) میباشد. که مووینگ اوریج 100 با رنگ قرمز و مووینگ اوریج 55 با رنگ زرد مشخص شده است :

استراتژی مووینگ اوریج Moving average | استراتژی سودده فارکس

معامله فروش (SELL) : هرگاه 55MA عبور از 100MA را از بالا به پایین انجام داد و میله های اندیکاتور Awesome Oscillator ، قرمز و پایین تر از صفر در منطقه منفی باشد.

عکس زیر نشان دهنده یک موقعیت معامله فروش(SELL) میباشد. که مووینگ اوریج 100 با رنگ قرمز و مووینگ اوریج 55 با رنگ زرد مشخص شده است :

استراتژی مووینگ اوریج Moving average | استراتژی سودده فارکس

حد ضرر یا SL :

90 پیپ زیر یا بالای نقطه ورود.

حد سود یا TP :

توصیه می شود پس از رسیدن به سطوح حمایت / مقاومت، از معامله خود با سود خارج شوید.

حالت اول: کلوز کردن معامله میتواند زمانی باشد که در تایم فریم یکساعته مجددا برخورد 2 مووینگ اوریج 55 و 100 اتفاق بیفتد. به این ترتیب، شما قادر خواهید بود کل حرکت “صعودی” یا “نزولی” را بدست آورید.

حالت دوم : مقدار TP میتواند برابر با مقدار SL باشد.

ثبت نام بروکر گوگل فارکس

با کلیک بر روی بروکر آمارکتس ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید . و همچنین با دانلود رایگان متاتریدر استراتژی مدنظر را تست کنید.

استراتژی فوق را ابتدا بر روی حساب دمو آزمایشی فارکس تست کنید تا نکات قوت و ضعف آن را فراگیرید. همواره این موضوع را مد نظر داشته باشید که حتی با داشتن بهترین استراتژی فارکس نیز ابتدا آنرا برای یک مدت معین مثلا به مدت 3 هفته برروی یک حساب دمو آزمایشی فارکس اجرا و بررسی نمایید . سپس در صورتی که نتیجه معاملات آن استراتژی سودده بود ، برروی حساب ریل و واقعی خود اجرا نمایید . توجه توجه : سایت گوگل فارکس مسئولیتی در مورد سود یا زیان ناشی از استراتژی ها نـدارد.

مووینگ اوریج، یک اندیکاتور قوی

اندیکاتور مویینگ اوریج در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال در بازار های سرمایه، این کمک را به ما می‌کند که زمان خرید درست سهام را تشخیص دهیم و در بهترین زمان ممکن وارد سهم شویم. اندیکاتور مووینگ اوریج یکی از ابزارهایی است که ما می‌توانیم زمان ورود به سهم را تشخیص دهیم.

می‌توان اندیکاتور مووینگ اوریج را در کنار دیگر اندیکاتور و اسیلاتور ها در تحلیل تکنیکال به کار برد. پیشنهاد می‌شود مقاله “ تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور ” را نیز مطالعه کنید. همچنین این اندیکاتور یک اندیکاتور خرید در کف به حساب می‌آید.

تیم محتوا کالج تی بورس در این مقاله به شما نحوه استفاده از اندیکاتور مووینگ اورج (moving average) را در تحلیل تکنیکال آموزش خواهد داد. با ما همراه باشید.
در ۴ بخش به تفسیر این اندیکاتور خواهیم پرداخت.

اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) چیست؟

مووینگ اوریج یک اندیکاتور دنبال کننده روند است به این منظور که بر روی چارت تکنیکال سهم پیاده می‌شوند. همچنین به اندیکاتور مووینگ اوریج، اندیکاتور میانگین متحرک هم گفته می‌شود. دلیل این اسم‌گذاری این است که اندیکاتور مووینگ اوریج، میانگینی از داده های بازار در بازه‌ی زمانی خاص می‌باشد.

مووینگ اوریج ها از ۳ خط تشکیل شده است.

  1. خط کوتاه مدت
  2. خط میان مدت
  3. خط بلند مدت

اندیکاتور مووینگ اوریج

همینطور که در شکل بالا می‌بینید خط زرد رنگ خط کوتاه مدت می‌باشد که نزدیک‌ترین خط به نمودار است. خط قرمز رنگ خط میان مدت می‌باشد و خط آبی رنگ خط بلند مدت سهم می‌باشد.

می‌توانید به اندیکاتور مووینگ اوریج تعداد بیشتری خط اضافه کنید. منتها زیاد شدن خط‌ها باعث بروز خطا و اشتباهاتی در تشخیص ورود و خروج سهم می‌شود. استفاده از همین ۳ خط کافی می‌باشد و پیشنهاد می‌شود که خط ها را زیاد یا کم نکنید.

در ۳ بخش اول این مقاله به شناخت خط های اندیکاتور مووینگ اوریج خواهیم پرداخت و در بخش چهارم سیگنال های ورود و خروج این اندیکاتور را بررسی خواهیم کرد.

بخش اول: خط کوتاه مدت اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال

خط کوتاه مدت اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) نزدیک‌ترین خط به نمودار سهم است. برای آوردن این اندیکاتور بر روی نرم افزار مفید تریدر مراحل زیر را اجرا کنید.

پنجره راهبر >> روند ها >> moving average

بعد از طی مراحل زیر و دبل کلیک بر روی گزینه moving average پنجره ی زیر باز می‌شود.

اندیکاتور moving average چیست

تناوب در خط کوتاه‌مدت بین ۱۰ تا ۲۰ قرار داده می‌شود، به این منظور که ۱۰ تا ۲۰ کندل اخیر سهم را مورد بررسی قرار خواهد داد.

فرمول اندیکاتور مووینگ اوریج این چنین می‌باشد:

فرمول اندیکاتور moving average

N: قیمت بسته شدن

تناوب: ۱۰ (۱۰ کندل آخر سهم)

همینطور که در عکس ۱-۲ می‌بینید، تناوب برای خط کوتاه مدت در اندیکاتور مووینگ اوریج بین ۱۰ تا ۲۰ قرار داده می‌شود.

همچنین روش اندیکاتور مووینگ اوریج را برای تناوب‌های تا ۲۰ روشsimple یا همان ساده به کار خواهیم برد، که از فرمول توضیح داده شده پیروی خواهد کرد.

خط کوتاه مدت اندیکاتور مووینگ اوریج قابلیت حمایت و مقاوم بودن دارد. یعنی وقتی نمودار بالای خط باشد خط قابلیت حمایت دارد و وقتی نمودار پایین خط باشد رفتار مقاومتی از خود نشان خواهد داد.

اما سوالی که شاید برای دوستان پیش خواهد آمد این است که تناوب خط کوتاه مدت را چه عددی قرار بدم؟

در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم داد.

چگونه تناوب خط کوتاه مدت اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال را تشخیص دهیم؟

در اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) خط کوتاه مدت باید کم‌ترین قطع شوندگی توسط نمودار را داشته باشد. پس برای پیدا کردن بهترین خط کوتاه مدت باید تناوب‌های بین ۱۰ تا ۲۰ را امتحان کنید و بهترین تناوب را انتخاب کنید.

بازه ۲ تا ۳ ماه اخیر سهم را در نظر بگیرید. این کار را برای همه سهم ها باید انجام بدید.

آموزش تصویری اندیکاتور مووینگ اورج

در عکس بالا سهم زاگرس را می‌بینید که تناوب ۱۹ برای سهم در نظر گرفته‌ایم. این تناوب نه آنقدر نزدیک نمودار هست که ما را دچار اشتباه کند و نه آنقدر دور که از تغییر روند های سهم بی اطلاع باشیم.

بخش دوم: خط میان مدت اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال

بعد از اینکه تناوب خط کوتاه مدت را شناسایی کردیم دوباره تمام مراحل قبل را طی خواهیم کرد تا پنجره اندیکاتور طبق عکس شماره ۱-۲ باز شود.

برای تناوب های بالاتر از ۲۰ از روش ساده (simple) استفاده نمی‌کنیم و از روش exponential استفاده می‌کنیم. فرمول این روش دقیقا مثل روش ساده است با این تفاوت که جواب این فرمول جمع با یک عددی می‌شود که خود نرم افزار حساب خواهد کرد.

خط میان مدت هم مانند خط کوتاه مدت قابلیت حمایت و مقاومت دارد و می‌توان از این رفتار خط استفاده کرد.

بهترین تناوب برای خط میان مدت اندیکاتور مووینگ اوریج

تناوب برای خط میان مدت را می‌توان بین ۳۵ تا ۵۰ در نظر گرفت که این برای هر سهم متفاوت است. (البته می‌تواند این تناوب بیشتر هم باشد).

برای یافتن بهترین تناوب باید خط میان مدت کم ترین قطع شوندگی توسط خط کوتاه مدت (در بازه ۲ الی ۳ ماه) داشته باشد. این نکته را باید یادآور شد که خط میان مدت نباید فاصله زیادی از خط کوتاه مدت و نمودار داشته باشد.

اندیکاتور موینگ اورج

برای مثال در عکس ۱-۴ سهم زاگرس، خط میان مدت را به خط کوتاه مدت اضافه کردیم و بهترین تناوب را شناسایی کردیم که برای این سهم تناوب ۴۰ است.

بخش سوم: خط بلند مدت اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال

بعد از اینکه تناوب را برای دو خط کوتاه مدت و میان مدت اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) پیدا کردیم، به سراغ خط بلند مدت می‌رویم و مراحل قبل را طی می‌کنیم. تا پنجره اندیکاتور طبق عکس ۱-۲ باز شود. روش این اندیکاتور را همچون خط میان مدت exponential قرار خواهیم داد.

این خط بیشترین فاصله را نسبت به دو خط و نمودار دیگر خواهد داشت و مانند دو خط دیگر رفتار حمایتی و مقاومتی نسبت به نمودار دارد.

بهترین تناوب برای خط بلند مدت اندیکاتور مووینگ اوریج

تناوب برای خط بلند مدت را می‌توان بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ قرار داد. برای یافتن بهترین تناوب باید خط بلند مدت در بازه ۲ تا ۳ سال اخیر تعداد برخوردش با نمودار، حداکثر دو یا سه بار باشد.

اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال

طبق عکس بالا سهم شسپا خط بلند مدت را می‌بینید که تناوب ۱۵۰ برای این سهم در نظر گرفته‌ایم.

بخش چهارم: سیگنال ورود و خروج اندیکاتور مووینگ اوریج در تحلیل تکنیکال

بعد از شناخت سه خط مهم اندیکاتور مووینگ اوریج و یافتن بهترین تناوب برای هر خط می‌توانیم سیگنال ورود و خروج را از این سهم دریافت کنیم.

سیگنال ورود به سهم

اولین نکته ای که باید برای این اندیکاتور و در حالت کلی تمام اندیکاتور و اسیلاتور ها دانست این است که سهم حتما باید دارای روند صعودی باشد.

صدور سیگنال در روند رنج به هیچ عنوان اعتبار ندارد. همچنین نباید در روند نزولی از این اندیکاتور استفاده کرد و باید در روند های صعودی از این اندیکاتور استفاده کرد.

سیگنال های ورود به سهم را می‌توان در دو قانون اصلی جای داد:

نمودار سهم حتما باید در بالای خط بلند مدت باشد. (بسیار مهم)

خط کوتاه مدت میان مدت را به سمت بالا بشکند و این شکست در پایین نمودار سهم انجام گیرد.

تحلیل تکنیکال و اندیکاتور مووینگ اوریج

همینطور که در عکس بالا می‌بینید سهم هرمز تناوب برای خط کوتاه مدت ۱۵، میان مدت ۳۵ و بلند مدت ۲۰۰ در نظر گرفتیم.

در جایی که با خط پیکان‌دار سبز رنگ مشخص شده است نمودار بالای خط بلند مدت است و همچنین خط کوتاه مدت میان مدت را به سمت بالا شکسته است و سیگنال ورود صادر شده است.

همچنین فلش سفید را که نگاه کنید می‌بینید که کندل های بالای مووینگ ها شکل گرفته‌اند و تایید سیگنال ورود صادر می‌شود.

سیگنال خروج از سهم

برای خارج شدن از سهم و اصطلاحا سیگنال خروج گرفتن از سهم هر موقع که خط کوتاه مدت، میان مدت را به سمت پایین بشکند سیگنال خروج صادر می‌شود.

آموزش تحلیل تکنیکال و اندیکاتور مووینگ اوریج

همانطور که استراتژی سه مووینگ اوریج استراتژی سه مووینگ اوریج می‌بینید سهم کمنگنز خط کوتاه مدت، میان مدت را به سمت پایین شکسته است و سیگنال خروج صادر شده است.(فلش سفید) و سهم بعد از آن نزول داشته است.

ولی در کل هیچ سیستم یا اندیکاتوری نمی‌تواند سیگنال خروج مطمئنی بدهد و برای خروج تماما باید طبق طرح پیش رفت و ابتدا طرح نویسی را آموزش استراتژی سه مووینگ اوریج دید.

بیشتر بدانید: از اندیکاتور های دیگری که به ما در تشخیص روند بسیار کمک می‌کند می‌توان از اندیکاتور سار نام برد. شما را به خواندن مقاله “اندیکاتور سار چیست و چگونه عمل می‌کند؟” دعوت می‌کنیم.

نتیجه گیری:

در حالت کلی اندیکاتورها و اسیلاتورها باید در کنار همدیگر در قالب سیستم هایی خاص به کار روند. باید این سیستم ها را در بورس آموزش دید و استفاده تنهایی از یک اندیکاتور و اسیلاتور خیلی دقیق نیست.

تعامل:به نظر شما با ترکیب اندیکاتور مووینگ اوریج با کدام یک ازاسیلاتور یا اندیکاتورها می‌تواند سیستم بسیار خوبی تشکیل داد؟

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

در این مقاله به سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی می پردازیم . به نواحی سقف قیمتی که فروشندگان از رشد بیشتر قیمت ممانعت می کنند و باعث نزول قیمت و ریزش آن ناحیه مقاومتی گفته می شود و از طرفی به نواحی کف قیمتی که خریداران با توجه به ارزندگی از افت بیشتر یک نماد جلوگیری می کنند و از آن نقطه ، نماد یا ارز یا هر کالایی به سمت مقادیر مثبت صعود می پیدا می کند ناحیه حمایتی می گویند

به طور کلی در تمامی نواحی که از افت قیمت ممانعت می‌شود ناحیه حمایتی گفته می شود و به تمام نواحی که از رشد و صعود بیشتر قیمت ممانعت می‌شود مقاومت گفته می‌شود

در تعریف فنی و تکنیکالی، پایین ترین قیمت در یک موج نزولی را حمایت می گوییم ، محدوده حمایتی محدوده ای است که در آن خریداران به اندازه کافی تمایل به خرید دارند و از فشار فروش جلوگیری می کند. نتیجه این اتفاق این است که قیمت به سمت بالا بر می گردد و از قدرت نزولی آن کاسته می شود.

مقاومت اما برعکس حمایت است یعنی محدوده یا ناحیه‌ای از قیمت که در آن جمیع معامله‌گران متفق القول عقیده بر عرضه یا فروش آن دارند و قیمت در آن نقطه به سختی صعود می کند یا اصلاً صعود نمی کند

سطح حمایتی را معمولاً از موج نزولی قبلی شناسایی میکنند و سطح مقاومتی را از موج صعودی قبلی.

بر روی شکل به صورت کامل برایتان نمایش داده ام

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

حمایت و مقاومت چیست و 2 استراتژی معاملاتی

اما در این بین ناحیه دیگری هم داریم به نام ناحیه فیلیپ یا تغییر ماهیت داده شده

ناحیه فیلیپ یا سطح فیلیپ

ناحیه‌ای است که قبلا مقاومت بوده اما در روی آن معامله گران به این نتیجه رسیدند که این سطح مقاومتی را با خریدهای بیشتر به سمت بالا بشکنند و به سطح بالاتر از آن برسند مانند همان پرنده که تصمیم گرفت سقفش را بشکند و به آسمان برود

حال آن ناحیه مقاومتی که شکسته شده است هم اکنون به سطح حمایتی تبدیل می شود.

به این ناحیه تغییر ماهیت داده شده می گویم یک سطح فیلیپ ! سطح فیلیپ مقاومتی است که به حمایت تبدیل شده یا حمایتی است که به مقامت تبدیل شده و در هر دو صورت اسمش فیلیپ است

نکته خیلی مهم بر روی سطوح معاملاتی چه حمایتی و چه مقاومتی این است که ما معمولاً

سه دسته معامله گر داریم :

معامله گرانی که از قبل خرید کردند و با قیمت به سطح شما رسیدند

معامله گرانی که هیچ نظری ندارند تا قیمت از این سطح عبور کند و سپس تصمیم بگیرند

معامله گران که قصد فروش نماد خود را دارند

حال چه اتفاقی می افتد ؟

ماهیت و رفتار شناسی در حمایت و مقاومت

دسته اول کسانی هستند که خریدهای خود را انجام داده‌اند و قیمت به سطح بالاتری رسیده است مثلاً سطح مقاومتی بالاتر ، حال خریداران قبلی افسوس خوردند که چرا ما بیشتر از این نماد نخریدیم پس مایلند همچنان تعداد بیشتری از این نمادها خریداری کنند. سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

دسته دوم کسانی بودند که در همان سطح حمایتی خرید خود را انجام داده‌اند و در این سطح مقاومتی که تازه قیمت بهش رسیده و سطح بالاتری است اما اینکه ریسک شان را کاهش دهند و قسمتی را بفروشند

تقابل بین این دو گروه خریداران اصطلاحاً طمعکار و فروشندگان ریس گریز باعث شکستن آن سطح مقاومتی می‌شود یا نشکستن آن سطح مقاومتی .

اگر خریداران قدرت بیشتری را در خرید داشته باشند نمادهای آن فروشندگان ریسک گریز را می‌خرند و سطح مقاومتی پیش رو می‌شکند و قیمت بالای آن تثبیت می‌شود سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

اگر فروشندگان ریسک گریز تعداد زیادی از سهام خود را بفروشند که سهامداران نتواند همه آن را جمع کنند قیمت توانایی بالا رفتن از آن سطح مقاومتی را نخواهد داشت و به لول های پایین تری بر خواهد گشت

این ماهیت رفتار بر روی حمایت ها هم به این شکل است اگر افرادی که احساس میکنند بازار ارزندگی خیلی خوبی داره نتوانند جلوی افرادی که معتقدند بازار از ارزش خوبی برخوردار نیست و مایل به فروش سهامشون هستند غلبه کنند ناحیه حمایتی از بین نخواهد رفت ،

ولی اگر افرادی که احساس می‌کنند ارزندگی بازار در این نقطه حمایتی بسیار خوب است بتوانند تمام سهام افراد فروشنده را خریداری کنند و در همانجا حس ارزندگی را به بازار القا کنند بازار از همان نقطه حمایت شده و به سمت بالا برمی گردد

بر روی سطوح حمایتی و مقاومتی با بررسی سه پارامتر می توان فهمید که الان اوضاع در چه وضعی است سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

سه پارامتر مهم بر روی سطوح حمایت و مقاومت

پارامتر زمان ، حجم معاملات و چگونگی انجام معاملات

پارامتر زمان که چه مدت طول کشید تا قیمت از آن سطح به سمت بالا یا پایین حرکت کند

پارامتر حجم به آن معنا که چه مقدار از سرمایه و پول در آن صد جا به جا شد

و چگونگی انجام معاملات به ما می گوید که آیا این حجم از معاملات به سمت خریداران بود یا به سمت فروشندگان

هرچه قیمت بر روی یک سطح حمایتی و مقاومتی بیشتر درجا بزند نشان از اهمیت آن سطح دارد و به ما می‌گوید که اگر به هر دلیل قیمت از روی این سطح حرکت کرد مدت زمان زیادی خریداران و فروشندگان با هم جنگیده اند تا به یک نقطه مشترکی رسیدند که آیا این نماد صعودی است یا نزولی!!

رسیدن به این نقطه مشترک فکری که باعث حرکت قیمت به یک سمت می شود شاید ماه ها طول بکشد هرچه این زمان بیشتر طول بکشد آن سطح معتبرتر است

اما تثبیت و نفوذ قیمت در سطوح چطور بررسی می شود ؟

در بازار ایران تثبیت به معنای نفوذ قیمت بیش از 7 درصد پایین تر یا بالاتر از سطوح است

یعنی وقتی می گوییم قیمت بالای سطح مقاومتی تثبیت شده است حداقل باید به اندازه 7 درصد قیمت پایانی نفوذ کرده باشد

مثلا اگر قیمت نماد خودرو ۴۰۰ تومان است و به سطح ۴۰۰ تومانی رسیده است باید حداقل به اندازه 28 تومن از سطح مقاومتی فاصله بگیرد تا بگوییم سطح مقاومتی شکسته است ! این عدد به صورت تقریبی و حداقل است

یکی دیگر از شرایط نفوذ می‌توان پارامتر زمانی دانست یعنی آنکه مثلاً دو روز قیمت پایانی فلان سهم بالاتر از سطح موردنظر بسته یا پایین تر از سطح مورد نظر بسته شود

از تعاریف حمایت و مقاومت که بگذریم به انواع حمایت و مقاومت می رسیم

انواع حمایت و مقاومت

حمایت ها و مقاومت ها به سه دسته تقسیم می شوند حمایت ها و مقاومت های مقطعی

حمایت ها و مقاومت های اندیکاتور ای

حمایت ها و مقاومت های اعداد رند

حمایت و مقاومت های مقطعی که توضیحاتش را در بالا دادیم به دو دسته داینامیک و استاتیک تقسیم می شوند داینامیکا مانند حمایت ها و مقاومت هایی هستند که بر روی خط روند ها رسمی شوند این حمایت و مقاومت ها شناور بوده و همراه قیمت حرکت می کند

حمایت و مقاومت داینامیک سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

از طرفی حمایت ها و مقاومت های استاتیک سطوحی هستند که در گذشته در آن نقاط داد و ستد شدت گرفته و یا خریدار و فروشنده جنگ و جدال داشتند به این نواحی استاتیکی گفته می‌شود

حمایت ها و مقاومت های استاتیک

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

حمایت و مقاومت های اندیکاتور ای سطوحی هستند که توسط اندیکاتور ها تشکیل می شوند مثلاً اگر مووینگ اوریج ۲۰ را بر روی چارت فعال کنیم می بینیم که هرگاه کندل ها به خط اندیکاتور میرسند رفتاری به شکل حمایت و مقاومت از خود نشان می دهد و وقتی که آن را به سمت بالا یا پایین می شکنند رفتاری فیلیپ گونه به خود میگیرد

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

نوع سوم نیز اعداد روند بر روی چارت هستند مثلاً دلار ۲۰ هزار تومانی عدد روندی است که هرگاه چارت به آن رسید رفتاری حمایت گونه یا مقاومت گونه به خود گرفت یا مثلاً سکه ۱۰ میلیون تومانی اینگونه بود و یا مثلاً شاخص یک میلیونی رفتاری مانند آنها داشتد . سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

بر روی تمامی این سطوح حمایتی و مقاومتی ما دو رفتار از بازار شاهدیم :

رفتار اول به این صورت است که کلیت بازار به یک نظر اجمالی قبل از رسیدن به آن است رسیده و آن سد را پر قدرت به یک سو میشکند و رفتار دوم جدال بر سر خریداران یا همان گاو و خرس هاست که باعث ایجاد نوساناتی در آن محدوده می شود. سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

استراتژی اول معاملات بر روی حمایت و مقاومت

اما رفتار سوم طولانی شدن جدال بین گاوها و خرس های بازار است که باعث ایجاد یک روند خنثی و یا ساید در آن ناحیه می شود و بهترین و امن ترین پوزیشن معاملاتی را در اختیار شما قرار میدهد

زیرا شما صبر می کنید و هر طرف که بزرگان بازار اقدام به حرکت کردند وارد معامله می شوید، بدون اینکه احتیاج به پیش گویی و تحلیل داشته باشید زیرا مطمئنید که بزرگان بازار در آن ناحیه خنثی و ساید تصمیمشان قطعی است

استراتژی دوم معاملات بر روی حمایت و مقاومت

همانطور که گفته شد وقتی قیمت به این سطوح می رسد یا آن را می شکند و یا از آن سطوح بر می گردد،یکی بهترین استراتژی هایی که می‌توان در این نقاط بهره برد این است که صبر کنید از یک طرف سطح بشکند و تغییر ماهیت دهد که قبلاً فیلیپ نامیدیم . سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

پولبک چیست ؟

در ۷۰ درصد مواقع قیمت بعد از این‌که این سطوح را می شکند به آن برمی گردد و دوباره ادامه مسیر می دهد این برگشت به سطح را پولبک می گویند

از امن ترین معاملات و موفق موفقیت آمیز ترین پوزیشن ها معاملات بر روی پولبک است

فرض کنید قیمت روندی را به سمت سطح مقاومتی طی کرده است شما صبر میکنید سطح مقاومتی به طور قطعی شکسته و قیمت تثبیت شود بعد از اینکه سطح شکسته شد این سطح تبدیل به یک سطح حمایتی شده و دوباره قیمت به آن برمی گردد شما می توانید بر روی این حمایت وارد پوزیشن خرید شوید

استراتژی سوم معاملات بر روی سطوح

استراتژی سوم معاملات بر روی سطوح استبه صورت است که شما معتقدید که این سطح نمی شکند و دارای پتانسیل مقاومتی یا حمایتی بالایی است لذا اردر و سفارش خود را در جهت عکس روند بر روی آن سطح قرار می‌دهید

مثلاً اگر قیمت سکه در حال رسیدن از هشت میلیون به ده میلیون می باشد و استراتژی سه مووینگ اوریج شما احتمال بیشتری می دهید تا سکه بعد از رسیدن به قیمت 10 تومن سریعا به سطح ۸ میلیون برمیگردد اردر های خود را بر روی عدد ده میلیون قبل از رسیدن قیمت قرار می دهید

به این نوع معاملات و سفارش گذاری پندینگ اردر گفته می شود که در مقاله ای کامل به آن می پردازم

این حالت از حالت قبلی پر ریسک تر است زیرا در حالت اول شما صبر می کنید تا بازار تصمیمش را نسبت به سطح بگیرد و سپس وارد معامله می شوید اما در این حالت شما کمی چاشنی پیشگویی را همراه با معاملات خود کرده اید البته گاهاً میتواند سود ده نیز باشد سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

خلاصه‌ای از نقاط و نواحی حمایتی و مقاومتی

*به نواحی سقف قیمتی که فروشندگان از رشد بیشتر قیمت ممانعت می کنند و باعث نزول قیمت میشوند ناحیه مقاومتی گفته می شود

*به نواحی کف قیمتی به خریداران با توجه به ارزش زندگی از افت بیشتر یک نماد جلوگیری می کنند و از آن نقطه نماد یا ارز یا هر کالایی به سمت صعود می پیدا می کند ناحیه حمایتی می گویند

*هر کدام از این سطوح شکسته شود ماهیتش به دیگری تغییر پیدا می‌کند یعنی سطح مقاومتی که شکسته می شود بعد از عبور قیمت از آن و تثبیت شدن بالای آن سطح به یک سطح حمایتی تبدیل می شود

*همینطور برعکس ناحیه حمایتی که شکسته می‌شود و قیمت با افت بیشتر از آن عبور می کند وزیر آن تثبیت می شود از آن به بعد به یک سطح مقاومتی تبدیل می شود که به همین راحتی قیمت نمیتواند به بالای آن برگردد

*به این نوع سطوح می گوییم سطوح فیلیپ یا تغییر ماهیت داده شده



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.